لوپوس ناشي از دارو، يکي از شايع‌ترين نشانگان‌هاي روماتولوژيک محسوب مي‌شود. تخمين‌زده شده تا 10درصد از موارد لوپوس اريتماتوز سيستميک، ناشي از داروها هستند. سولفاديازين اواين دارويي بود که در سال 1945 ميلادي به عنوان مسبب لوپوس شناخته شد. در مقام دوم، ارتباط ميان هيدرالازين و لوپوس اولين بار در سال 1953 ميلادي مورد توجه قرار گرفت. براي تشخيص نشانگان دارويي، بيمار بايد داروي مقصر را مصرف کرده باشد؛شواهد باليني و آزمايشگاهي مبني بر يک نشانگان روماتولوژيک بدون سابقه قبلي چنين اختلالي گزارش و نيز بهبود علايم و تغييرات سرولوژيک با قطع دارو مشاهده شود.


لوپوس اريتماتوز پوستي تحت حاد ناشي از دارو، ممکن است در نتيجه مصرف داروهايي نظير تربينافين، هيدروکلروتيازيد، اتانرسپت و بلوک‌کننده‌هاي کانال کلسيم عارض‌شود. مبتلايان معمولا قرمزي، حساسيت به نور و ضايعات پوستي را تجربه مي‌کنند. لوپوس اريتماتوز پوستي مزمن ناشي از دارو، نادر است و معمولا مرتبط با مصرف فلوئورواوراسيل‌ها گزارش مي‌شود. هرچند اينفيليکسيماب و اتانرسپت نيز ممکن است در ايجاد اين نشانگان مقصر باشند. مدت زمان درمان با داروي مقصر در ايجاد لوپوس اريتماتوز پوستي مزمن ناشي از دارو به طور متوسط 8 ماه است. ضايعات پوستي و مثبت بودن آزمون ANA در اغلب موارد وجود دارد.


متهمان پرونده لوپوس دارويي

داروهاي مختلفي به عنوان مسبب اصلي يا عاملان احتمالي لوپوس ناشي از دارو معرفي شده‌اند. امروزه حداقل 80 دارو با لوپوس دارويي مرتبط شناخته شده‌اند. برخي از اين داروها عبارتند از پروکائين‌آميد، هيدرالازين، مينوسيکلين، پني‌سيلامين، ايزونيازيد، کوئينيدين و داروهاي ضدفاکتور نکروز کننده تومور آلفا. داروهاي با بيشترين خطر احتمالي ايجاد لوپوس دارويي طي يک‌سال درمان با دوز درماني رايج آنها عبارتند از پروکائين‌آميد با شيوع 20 درصد و هيدرالازين با شيوع 5 تا 8 درصد.

پروکائين آميد-اين دارو بيشترين ارتباط را با لوپوس دارويي دارد. تقريبا در تمام بيماران دريافت‌کننده پروکائين‌آميد براي مدت زمان 2 سال يا بيشتر، آزمون ANA مثبت است و در يک سوم بيماران تحت درمان با پروکائين‌آميد براي مدت بيش از يک سال علايم باليني گزارش شده است.

هيدرالازين-ميزان شيوع لوپوس دارويي ناشي از مصرف هيدرالازين در مقايسه با پروکائين‌آميد کمتر است. عوامل مستعدکننده ابتلا به لوپوس دارويي مرتبط با هيدرالازين عبارتند از دوزاژ دارو ( مقادير بيشتر از 200 ميلي‌گرم در روز يا مجموع دوزهاي بيشتر از 100 گرم در متوسط زمان 24 ماه)، استيلاسيون آهسته کبدي، جنسيت زن، ژنوتيپ HLA-DR4. نزديک به يک سوم بيماران نتيجه آزمون آنتي‌بادي آنتي‌هيستون مثبت دارند.

مينوسيکلين - مينوسيکلين اولين تتراسايکليني است که با ابتلا به لوپوس دارويي مرتبط شناخته شده است. تشديد لوپوس سيستميک مدت زمان کوتاهي پس از تجويز دارو، لوپوس سيستميک تاخيري و حساسيت نسبت به نور به دنبال مصرف تتراسايکلين‌ها گزارش شده است. لوپوس دارويي ناشي از مينوسيکلين ممکن است
3 ماه تا 6 سال پس از شروع مصرف اين دارو رخ دهد و بيشتر موارد آن متعاقب درمان آکنه و آرتريت روماتوييد مشاهده مي‌شود. به طور معمول علايم ابتلا به لوپوس مرتبط با مصرف مينوسايکلين عبارتند از آرترالژي، آرتريت، تب، خشکي صبحگاهي و ميالژي. بيماري رينود و زخم‌هاي دهاني نيز در برخي موارد گزارش شده‌اند. در مورد اين بيماري نسبت ابتلاي زنان به مردان 5 به 1 است. در برخي از مبتلايان آزمون ANA مثبت مي‌شود ولي آنتي‌بادي ضدهيستون به ندرت مثبت است. آنتي‌بادي پري‌نوکلئار آنتي‌نوتروفيل سيتوپلاسميک در 67 درصد از موارد تحت مطالعه مثبت گزارش شد.

داروهاي جديد- داروهاي ضد فاکتور نکروزکننده تومور آلفا در درمان بيماري‌هايي نظير آرتريت روماتوييد و پسوريازيس تجويز مي‌شوند. مواردي از لوپوس دارويي به دنبال مصرف اتانرسپت و اينفليکسيماب گزارش شده است. يافته‌هاي به‌دست آمده از مطالعات باليني روي اينفليکسيماب شمار بيشتر مثبت شدن آزمون‌هاي ANA و آنتي‌بادي‌هاي
ضد ds-DNA را در مقايسه با گروه کنترل نشان داده‌اند. در مطالعات باليني انجام شده در اين زمينه روي مجموع 2292 بيمار،
5 مورد لوپوس ناشي از مصرف اينفليکسيماب گزارش شده است.

نتايج حاصل از مطالعه باليني روي اتانرسپت نشان داده‌اند 11درصد از اين بيماران آزمون ANA مثبت و 15 درصدشان آنتي‌بادي ضد ds-DNA مثبت داشته‌اند. (در مقايسه با درصدهاي به ترتيب 5 و4 درصدي به‌دست آمده در گروه کنترل). تب، ميالژي، آرتريت و بثورات پوستي نيز گزارش شده‌اند. موارد نادري از مشکلات کليوي و نورولوژيک نيز مشاهده شده‌است.


درمان لوپوس دارويي

درمان اصلي لوپوس ناشي از مصرف دارو، قطع عامل مسبب است. معمولا طي چند روز تا چند هفته پس از قطع دارو علايم باليني برطرف مي‌شوند. درمان‌هاي حمايتي در جايگاه بعدي هستند. براي درمان آرتريت و آرترالژي مي‌توان از داروهاي ضدالتهاب غيراستروييدي يا دوز اندک کورتيکواستروييدها سود جست. براي درمان تظاهرات پوستي لوپوس دارويي کورتيکواستروييدهاي سيستميک با دوز اندک يا کورتيکواستروييدهاي موضعي همراه با هيدروکسي کلروکين تجويز مي‌شود. براي درمان علايم شديدتر نظير پلوروپريکارديت، آرتريت شديد يا مواردي از لوپوس دارويي که به مشکلات کليوي يا نورولوژيک انجاميده است، مي‌توان دوز بالاي کورتيکواستروييد سيستميک را براي مدت 2 تا 10 هفته تجويز کرد. نحوه تجويز دارو براي اين گروه از بيماران مشابه افراد تحت درمان براي علايمي نظير آرترالژي، آرتريت يا بثورات پوستي است.

• داروهاي ضدالتهاب غيراستروييدي؛ مثلا ايبوپروفن(400 تا 800 ميلي‌گرم، 3 تا 4 دوز در روز، حداکثر 3 يا 2 گرم در روز) يا ناپروکسن(500 تا 1000 ميلي‌گرم در روز در 2 دوز منقسم) تجويز مي‌شوند.

• کورتيکواستروييدهاي موضعي؛ مثلا هيدروکورتيزون، بتامتازون و فلوتيکازون را مي‌توان براي درمان بثورات پوستي يا زخم‌هاي پوستي تجويز کرد. لايه نازکي از دارو را بايد 2 تا 3 بار در روز روي منطقه درگير ماليد.

• کورتيکواستروييدهاي سيستميک؛ به طور معمول پردنيزون و متيل‌پردنيزولون براي درمان علايم لوپوس دارويي تجويز مي‌شود. دوز اندک کورتيکواستروييد سيستميک 10 ميلي‌گرم در روز و دوز بالا 1 ميلي‌گرم به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن در روز است.

• هيدروکسي کلروکين؛ معمولا با دوز 400 ميلي‌گرم يک يا 2 بار در روز تجويز مي‌شود.

نام داروي مسبب


خطر ايجاد لوپوس دارويي


اسبوتولول


خطر اندک


کاربامازپين


خطر اندک


کلرپرومازين


خطر اندک


هيدرالازين


خطر زياد


ايزونيازيد


خطر اندک


متيل دوپا


خطر اندک


پني سيلامين


خطر اندک


پروکائين آميد


خطر زياد


کوئينيدين


خطر متوسط


سولفاسالازين


خطر اندک


مينوسيکلين


خطر اندک



منبع: نشریه سپید