ذهن در محیط کثیف و شلوغ کار نمی‌کند

کار کردن در یک محیط راکد و به هم ریخته می‌تواند اثرات منفی طولانی مدتی بر سلامت ذهنی کارکنان داشته باشد. محققان دانشگاه ایالت فلوریدا آمریکا در مقاله جدیدی که در مجله Occupational and Environmental Medicine منتشر کرده‌اند میگویند، خستگی شغلی که شامل خستگی و فرسودگی فیزیکی، حسی یا ذهنی است می‌تواند منجر به اختلال در عملکرد ذهنی در بقیه عمر شود.
محققان می‌گویند کارکردن در یک محیط کثیف می‌تواند اثرات طولانی مدتی بر عملکردهای ذهنی بر جای بگذارد. آن‌ها بر این باورند که سلامت مغز در اثر کار کردن در یک محیط غیرمحرک و راکد به خطر می‌افتد. به این ترتیب هر دو این عوامل یعنی هم محیط کثیف و به هم ریخته و هم محیط‌های کاری بی‌هیجان و راکد می‌توانند نقش مهمی در به خطر انداختن سلامت مغز بازی کنند.
محققان در این مطالعه اطلاعات مربوط به چهار هزار و 963 فرد بزرگسال 32 تا 84 ساله را جمع‌آوری کردند. اطلاعات شغلی جمع‌آوری شده شامل وضعیت اشتغال، محل کار، پیچیدگی و دشواری شغلی، خطرات فیزیکی در محیط کار و شرایط محیط کار از جمله پاکیزگی محل بود. عملکرد ذهنی شرکت‌کنندگان با استفاده از آزمون BTACT مورد بررسی قرار گرفت که حافظه رویدادی، حافظه خود ادراکی و عملکردهای اجرایی را بررسی می‌کند.
محققان دریافتند مردان و زنانی که در محیط‌های کاری کثیف کار می‌کنند که در آن کارکنان در هنگام کار در معرض قارچ ها، حلال‌ها و دیگر مواد شیمیایی قرار می‌گیرند بیشتر از سایرین به اختلالات ذهنی دچار می‌شوند. این افراد حافظه رویدادی ضعیف‌تری دارند که شامل توانایی به خاطر آوردن رویدادها یعنی حوادث، زمان و مکان است. همچنین عملکرد ذهنی یعنی توانایی کنترل و استفاده از مهارت‌های ذهنی سطح بالاتر در این افراد ضعیف‌تر بود.
این مطالعه نشان داد کارکنانی که پیچیدگی شغلی بیشتری دارند و از فرصت آموزش مهارت‌های جدیدتر و تجربه چالش‌های جدید برخوردارند عملکرد ذهنی بهتری دارند. ارتباط بین این دو عامل در زنان قوی‌تر بود. همچنین افراد با مشاغل مهیج عملکرد ذهنی، حافظه رویدادی و حافظه خود ادراکی بهتری داشتند.

ادامه نوشته

ساخت دستگاهی برای آرام کردن مبتلایان به اوتیسم

محققان موفق به ساخت دستگاهی شدند که افراد دارای حساسیت‌های بالا را در آغوش گرفته و آنها را آرام می‌کند. این دستگاه که نسخه تجاری آن OrbisBox نام دارد، با اعمال فشار آرام بر بدن مبتلایان به اوتیسم یا افرادی که دارای حساسیت بالا هستند، سبب آرامش آنها می‌شود.
طریقه استفاده از این دستگاه به گونه ای است که  کاربران در آن به پشت یا به هر دو طرف دراز کشیده و پنل‌های جانبی پلی یورتان که با پارچه پوشش داده شدند به آرامی از دو طرف حرکت کرده و به بدن آنها فشار وارد می‌کنند. مقدار فشار وارد شده توسط این دستگاه قابل تنظیم بوده و کاربران در هر زمانی که بخواهند می‌توانند از آن بیرون بیایند. این دستگاه احساس در آغوش گرفته شدن را برای بیماران القاء می‌کند.
در صورت تمایل، کاربران می توانند از لامپهای LED رنگی و موسیقی آرامش بخش (یا دیگر صداهای) از طریق بلندگوهای تعبیه شده در این دستگاه برخوردار شوند.  تمام وزن این دستگاه 240 کیلوگرم بوده و میتواند بر روی چهار چرخ خود حرکت کند. این دستگاه نه تنها برای افراد مبتلا به اوتیسم بلکه برای تمام کسانی که از فشارهای روانی و استرس رنج می‌برند مفید است. در حال حاضر قیمت هر  OrbisBox در حدود  35000 دلار میباشد.

ادامه نوشته

کشف نشانگر اوتیسم در کانال سلولی‌ مغز

پژوهش‌های اخیر محققان حاکیست که نقص در کانال سلولی که وظیفه ترشح پروتئین در مغز را بر عهده دارد، با شکل قطعی بیماری اوتیسم در ارتباط است و هر‌ دو به عنوان نشانگر‌های ذاتی برای شناخت عیوب این اختلال مثل یک هدف درمانی بالقوه به خدمت گرفته می‌شوند. کلسیم موجود در مغز برای تبادل اطلاعات بین نورونها استفاده می‌شود و عملکرد میزبانی دیگر سلول‌ها از جمله تنظیم یادگیری و حافظه، تحریک‌پذیری عصبی و انتشار انتقال دهنده عصبی را فعال می‌کند که این مناطق به ناکارآمد بودن در اختلالات طیف اوتیسم (ASD) شناخته شدند.
جی.جی.گارگوس یکی از محققان دانشگاه کالیفرنیا در ایالات متحده گفت: ما بر این باوریم که این یافته‌ها تیر دیگری در کمان تشخیص زودهنگام و دقیق اختلالات اوتیسم است. گارگوس افزود: همچنین این کار هدف از یک رده‌بندی مولکولی را نشان میدهد که در حال حاضر به خوبی ثابت شده برای کشف دارو مفید است. در حال حاضر نشانگر‌های تشخیص عیوب دقیق و قابل اطمینانی برای اختلالات اوتیسم وجود ندارد. پژوهشهای ژنتیکی صدها ژن که با این بیماری در ارتباط هستند را شناسایی کرده‌اند.
در این پژوهش محققان دریافتند که نقص در کانال IP3R که ترشح کلسیم از غشای سلولی را کنترل میکند میتواند کلیدی برای تشخیص ASD باشد. یان پارکر، استاد دانشگاه کالیفرنیا نیز گفت: به تعبیر ما عملکرد مناسب این کانال و مسیر هشداردهنده آن برای کارایی طبیعی نورونها و مسیر هشداردهنده آنها که قطب کلیدی در پاتوژنهای ASD محسوب می‌شود، بحرانی است. نتایج این پژوهش در مجله the journal Translational Psychiatry منتشر شده است.

ادامه نوشته

شادی میانسالی در گرو تحقق اهداف حرفه‌ای تا 27 سالگی

محققان در دانشگاه ادینبرگ پی بردند که اگر شما تا سن 27 سالگی در مسیر شادی قرار نگرفتید، این امر دیگر هرگز امکان پذیر نخواهد بود. تحقیقات جدید نشان می‌دهد مردانی که موفق به رسیدن به اهداف شغلی خود تا اوایل سن 27 سالگی نشده‌اند، ممکن است درمیانسالی احساس کاهش رفاه و شادی را تجربه کنند.
یک پژوهش دانشگاه ادینبورگ نشان داده است مردانی که بین سنین 15 و 27 تعداد بیشتری شغل داشته‌اند (که این نشانگر شاخص‌های دیگری از بی‌ثباتی زندگی حرفه‌ای است) کمتر احتمال دارد که در میانسالی احساس خرسندی کنند. کارولین برت، دانشیار پژوهشی دانشگاه ادینبورگ و محقق ارشد این تحقیق، 174 نفر از اعضای پیشگام در پژوهش موردی شش روزه را برای جمع آوری داده‌های لازم مورد بررسی قرار داد.
پژوهش موردی شش روزه، در سال 1936 به عنوان یک پروژه اجتماعی مقرر شد و ساختار خود را بر مبنای سریالهای Up از مایکل آپتد قرار داد. هر دهه، سلامت شرکت‌کنندگان و رفاه و رضایت عمومی آنها مورد بررسی قرار می‌گرفت و برت از این معدن داده‌های اجتماعی اولیه به منظور تسهیل آرمان‌های حرفه‌ای اولیه و متعاقبا رفاه در سنین بالا استفاده کرد. وی به این نتیجه رسید که شرکت‌کنندگان مرد این پژوهش که به اهداف شغلی خود که در 18 سالگی در نظر داشتند، دست یافته بودند، در میانسالی دریافتند زندگی معانی بیشتری دارد.
به گفته برت، به نظر می‌رسد موقعیت‌های شغلی ناپایدار در مردان یا نرسیدن آنها به اهدافشان، رابطه منفی با نگرش آنها به زندگی و درجه احساس رضایتمندی از زندگی درسنین بالا دارد. زنان نیز به طور مشابه توانستند به اهمیت دستاوردهای زندگی دست یابند، اما با چیزهایی که برای مردان حائز اهمیت بود، تفاوت داشت. در حالی که یک شغل با ثبات و مشخص در صدر فهرست عواملی قرار داشتکه برای مردان منجر به شادی می‌شد، شرکت‌کنندگان زن از اینکه به سطح بالایی از آموزش و یا تجربه سطوح بالای تحرکات اجتماعی برسند، بیشتر راضی و خرسند بودند.
با این وجود برت اذعان کرد که نمونه‌های 70 ساله وی که در بریتانیا بزرگ شده بودند، بسیار متفاوت از کسانی بودند که امروزه در انگلستان هستند. برت گفت: من فکر می‌کنم که در حال حاضر، به این دلیل که فرصت‌ها نسبت به سال 1936 برابرند، شکاف روشن و واضحی بین دوجنس وجود ندارد نتایج ما بسیار ضمنی به فرصت‌های شغلی در بازار پس از جنگ و زمانی که زنان کمتر به دانشگاه می‌رفتند، می‌پردازد.
با وجود ادعای برت که عوامل شادی ، به صورت مرتب هر ده سال یکبار ممکن است تغییر کند ،واقعیت این است که امروزه هنوز هم بین آرمان‌های دو جنس اختلاف مشاهده می‌شود. با توجه به از ارزش نهادن مردان امروزی به حقوق و دستمزد برای رضایتمندی تا گسترش شکاف جنسیتی در دانشگاهها، می‌توان مشاهده کرد شاخص‌های واضحی که به خوشبختی منتهی می‌شوند، هنوز هم برای هر یک از دو جنس بسیار متفاوت است. برت یافته‌های خود را در نشست سالانه انجمن روانشناسی بریتانیا در لیورپول ارائه کرده است.

ادامه نوشته

چرا اوتیسم در بسیاری از دختران تشخیص داده نمی‌شود؟

پژوهش محققان دانشگاه جورج تاون نشان می‌دهد میزان بروز بیماری اوتیسم در مردان و زنان یکی است، اما احتمال تشخیص آن در دخترها کمتر از پسرها است. برای دهه‌ها میزان تشخیص بیماری اوتیسم برای مردان نسبت به زنان 10 به 1 عنوان می‌شد اما این پژوهش نشان می‌دهد که این میزان 3 به 1 است. محققان یکی از دلایل اختلاف را این می‌دانند که اختلال اوتیسم در دختران آنطوری نیست که همواره منتظر بروز علائم آن نظیر بی قراری، پر انرژی و یا سردرگم هستیم. 
به گفته محققان علائم مخرب اوتیسم نظیر اختلال توجه، عدم تمرکز حواس، بیش فعالی و مشکل جهت‌یابی در دختران به حالت ضعیف‌تری بروز می‌کند. در عوض علائم اوتیسم در دختران می‌تواند با پرحرفی شدید، پاسخ‌های واکنشی افراطی نظیر گریه‌های فراوان و یا کوبیدن شدید درها بروز کند. البته محققان می‌گویند هرکسی می‌تواند این علائم را با شدت‌های متفاوت بروز دهد و بنابر این نسبت دادن این طرز رفتارها به اوتیسم کار ساده‌ای نیست.

ادامه نوشته

تاثیر فضای سبز بر شکوفایی رشد ذهنی کودکان

تحقیقات جدید دانشمندان اسپانیایی نشان داده تماس با فضای سبز شهری به کودکان کمک می‌کند که رشد ذهنی خود را شکوفا کنند و اینکه بخشی از این تاثیر به دلیل اثر فضای سبز در کاهش آلودگی شهری است. محققان مرکز تحقیقات اپیدمولوژیک محیط‌زیست در بارسلون اسپانیا، تغییرات رخ داده در شاخص‌های ذهنی را در طول یک دوره سه ساله در بین 2593 کودک دبستانی هفت تا 10 ساله در شهر بارسلون اسپانیا مورد پایش قرار دادند. 
این تحقیق نشان داد که تماس با فضای سبز در محیط داخلی و اطراف مدرسه - که میزان آن از روی داده‌های ماهواره‌ای تعیین شده بود- با افزایش توانایی‌های ذهنی در کودکان ارتباط دارد. این توانایی‌ها کارکردهای حافظه‌ای و حافظه کاری برتر نامیده می‌شوند. در این تحقیق کاهش بی توجهی از دیگر فواید حضور در فضاهای سبز برای کودکان معرفی شده است. محققان می‌گویند این نتایج مستقل از استعداد، برنامه‌های آموزشی و دخالت والدین بوده است.
نتایج نشان داد یک چهارم افزایش فضای سبز اطراف مدارس، با پنج درصد افزایش حافظه کارکردی، شش درصد افزایش کارکردی برتر و یک درصد کاهش بی‌توجهی در کودکان همراه است. یک مدلسازی رایانه‌ای نشان داد عنصر کربن که یکی از آلودگی‌های متداول در محیط‌های شهری است می‌تواند مسئول 20 تا 65 درصد از همبستگی میان فضای سبز مدارس و رشد ذهنی کودکان باشد.
محققان می‌گویند طبیعت نقش اساسی و حیاتی و غیرقبل جایگزینی در رشد ذهنی دارد. محیط‌های طبیعی از جمله فضاهای سبز فرصت‌های بی‌نظیری برای تحرک، خلاقیت، مدیریت و کنترل و قوی کردن احساس نسبت به خود را برای کودکان فراهم می‌کند و احساساتی همچون حس شگفتی را در آنها تقویت می‌کند. این فضاها همچنین بر وضعیت فیزیکی کودکان تاثیر گذاشته که به طور مثبت بر جنبه‌های مختلف رشد ذهنی موثر است. این تحقیق در مجله مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم آمریکا منتشر شده است.

ادامه نوشته

افزایش حافظه با نور آبی

محققان کره‌ای یک پروتئین حساس به نور انسانی-گیاهی ساخته‌اند که به طور موثری کانال‌های کلسیمی را دستکاری کرده و می‌تواند به تقویت حافظه و درمان اختلالات حافظه‌ای کمک کند. محققان حوزه ژنتیک نوری، با ایجاد یک پروتئین مشترک انسانی-گیاهی به نام OptoSTIM1 به دستاوردهای جدیدی در زمینه افزایش حافظه دست یافته‌اند. این گروه تحقیقاتی در کره جنوبی توانسته‌اند با ساخت مولکول پروتئینی OptoSTIM1، فرآیند مربوط به کنترل دقیق کانال‌های کلسیمی سلول‌ها را در موجودات زنده دستکاری کنند.
یون‌های کلسیم در بسیاری از فرآیندهای سلولی از جمله انقباض، برانگیختگی، رشد، تمایز و مرگ سلول‌ها نقش دارند. کمبود کلسیم شدید با نارسایی‌های قلبی، اختلالات ذهنی و ضعف عضلانی ارتباط دارد. تلاش‌های قبلی در خصوص کنترل دقیق کانال‌های یونی به کمک داروها و محرک‌های الکتریکی به اندازه کافی برای دستیابی به نتایج دلخواه کارآمد نبودند؛ اما این اختراع جدید توانسته است فرآیند کنترل انتخابی کانال‌های کلسیمی را متحول کند.
در فتوژنتیک یک گیرنده گیاهی حساس به نور و یک پروتئین حیوانی که کانال‌های یونی در غشا سلول را تحت تاثیر قرار می‌دهد با هم ترکیب و به سلول‌های مورد نظر معرفی می‌شوند. آنها در کنار یکدیگر عمل می‌کنند و به محرکی که شامل یک طول موج نوری ویژه است، پاسخ می دهند. این امر در نهایت موجب می‌شود که سلول‌ها، یک کانال یونی ویژه را باز یا بسته کنند.
این گروه محققان کره‌ای یک گیرنده نوری پروتئینی به نام کریپتوکروم دو را از گیاه گلدار کوچکی با نام علمی Arabidopsis thaliana استخراج کرده و این گیرنده را با پروتئینی به نام (STromal Interaction Molecule 1 (STIM1 که تقریبا در تمام جانوران یافت می‌شود و کانال‌های سلولی یون کلسیم را باز می‌کند، ترکیب کرده‌اند. آنها با این روش یک مولکول ترکیبی به نام OptoSTIM1 ساخته‌اند که در سلول‌ها جای‌گذاری می‌شود. 
وقتی نور آبی به سلول‌های دارای OptoSTIM1 برخورد می‌کند، این سلول‌ها را تحریک می‌کنند تا کانال‌های کلسیمی خود را باز کنند و به این ترتیب جریانی از یون‌های کلسیم از خارج سلول به درون آن راه پیدا می‌کند. میزان یون‌های کلسیمی که سلول دریافت می‌کند زیاد است و لذا کارایی OptoSTIM1 بسیار بهتر از مولکول‌های فتوژنتیکی قبلی است زیرا گیرنده نوری که از این گیاه به دست آمده، کارآیی بسیار بالایی دارد.
رهاسازی و جذب یون کلسیم نقش مهمی در سلول‌های مغزی و عملکرد آنها دارد. هیپوکامپ بخشی از مغز است که حافظه را کنترل می‌کند، لذا محققان سلول‌های کشت شده این بخش از مغز را در آزمایشگاه مورد آزمایش قرار داده و دریافتند که در این سلول‌ها نیز جریان کلسیمی با تماس با نور آبی در داخل سلول‌ها به راه می‌افتد. این موضوع امیدهای تازه‌ای برای تقویت حافظه به محققان داده است و آنها امیدوارند با مولکول جدید، راهی برای درمان اختلالات مغزی مرتبط با حافظه پیدا کنند.

ادامه نوشته

درمان افسردگی به کمک کاشت‌های مغزی

دانشمندان با نصب کاشت‌های مغزی مینیاتوری در مغز موش‌ها موفق به درمان افسردگی شدند. محققان دانشگاه استنفورد آمریکا با نصب کاشت‌های کوچک در مغز موش‌ها موفق شدند برای درمان افسردگی، فرمان‌های لازم را به مغز ارسال کنند. دانشمندان معتقدند که مغز انسان قدرتمندترین و پیچیده‌ترین ساختار زنده با ترکیبی از میلیاردها مدار الکتریکی زنده، شگفت‌انگیز و ناشناخته است. 
پژوهشگران پیشتاز در عرصه ارتباطات مغزی یا متخصصان علوم اعصاب معتقدند که بهترین راه برای شناخت فعالیت پیچیده مغز و درمان مشکلات مغزی، تحریک مغزی جانوران ساده مثل موش‌ها در جهت اجرای فرمان‌های مورد نظر است. دانشمندان عصب‌شناس دانشگاه استنفورد معتقدند که استفاده از کاشت‌های مغزی رایج علاوه بر مزیت‌هایی همچون تحریک جاندار نسبت به انجام فرامینی همچون حرکت، رفتار و واکنش، یک مشکل اساسی یعنی منبع بزرگ تامین انرژی دارند.
در واقع کاشت‌های رایج برای تامین انرژی از باتری‌هایی به نسبت سنگین استفاده می‌کنند که از نظر اندازه و وزن برای حیوانات ریز جثه مثل موش‌ها سنگین به نظر می‌آید. دکتر آدا پون، مهندس الکترونیک دانشگاه استنفورد اظهار کرد: برای رفع مشکل حمل باتری‌های سنگین از سیستم تحریک بی‌سیم استفاده کردیم. خوشبختانه در این روش موش‌ها با آزادی کامل در محوطه وسیع‌تری حرکت می‌کنند. وی در ادامه افزود: در سیستم ایمپلنت مغزی جدید، برای تامین انرژی از بدن موش کمک گرفته می‌شود. در واقع این سیستم از یک دستگاه سیلندر شکل با ابعاد دو میلیمتر عرض، سه میلیمتر طول و بیست میلی‌گرم وزن ساخته شده که از نظر اندازه 100 بار سبک‌تر و کوچکتر از سیستم‌های گذشته است.
پون در مورد نحوه انتقال انرژی در این سیستم گفت: با نصب کاشت گیرنده می‌توان به کمک میدان مغناطیسی انرژی مورد نظر را منتقل کرد، هرچند که حدود یک هزارم انرژی تولیدی توسط کاشت جذب می‌شود، اما از نظر مقایسه با سیستم‌های گذشته با توجه به کاهش نیافتن محدوده پوشش‌دهی دستاورد قابل‌توجهی حاصل شده است. دانشمندان معتقدند که به کمک کاشت‌های بی‌سیم می‌توان مطالعات بهتر و جامع‌تری را برای درمان بیماری‌های ذهنی مثل افسردگی انجام داد.

ادامه نوشته

رد یافته‌های پیشین در مورد افسردگی با کشف سطوح یک پروتئین در مغز مبتلایان

دانشمندان دانشگاه میشیگان نشان داده‌اند وجود سطوح بالای پروتئینی به نام FGF9 در مغز افراد افسرده، یافته‌های پیشین را مبنی بر این که مغز این افراد در مقایسه با مغز غیرافسرده‌ها دارای اجزای کلیدی کمتری است، رد می‌کند. در تحقیق جدید، افراد مبتلا به افسردگی حاد، دارای 32 درصد FGF9 بیشتری در مقایسه با افراد سالم بودند. در موش‌ها نیز افزایش سطوح FGF9 منجر به تغییرات رفتاری افسرده‌مانند شد و استرس اجتماعی مکرر هم باعث افزایش سطوح پروتئین مزبور شد.  
در صورتی که مولفه FGF9 یا اثرات آن بتواند به هدف دارویی مناسبی تبدیل شود، این نتایج احتمالا سرانجام منجر به ارائه داروهای بهتر برای بیماری افسردگی می‌شود که بر میلیون‌ها آمریکایی اثر می‌گذارد. دانشمندان طی سال‌ها مقایسه دقیق بافت مغزی اهدایی توسط افراد مبتلا به افسردگی و افراد سالم و همچنین چندین مطالعه بر روی موش‌ها به این نتایج دست یافتند.  
این نخستین باری است که مولفه FGF9 با افسردگی مرتبط شده و در ناحیه بحرانی مغز برای این اختلال فعال است. آزمایشات دانشمندان، افزایش سطوح FGF9 را در افسرده‌ها نشان داد و زمانی که این میزان بالا بود، میزان چندین مولفه دیگر در مغز در سطح پایینی قرار داشت؛ این بدین معناست که سیستم کلی رشد سلولی در مغز افراد افسرده دستخوش تغییر می‌شود. این یافته‌ها شواهد بیشتری در مورد این موضوع ارائه می‌دهد که افسردگی یک بیماری فیزیکی است. جزئیات این تحقیق در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم آمریکا منتشر شد.

ادامه نوشته

دلیل خاکستری بودن فضا در زمان افسردگی مشخص شد

وقتی احساس بدبختی می‌کنیم و درباره غم و ناراحتی حرف می‌زنیم، دنیا خاکستری‌تر به نظر می‌رسد. نتایج یک تحقیق جدید نشان داده همبستگی بین احساس ما و رنگ‌ها، چیزی بیش از استعاره یا تشبیه تنهاست و می‌توان یک توضیح علمی برای آن پیدا کرد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که احساس ناراحتی و غم می‌تواند نحوه تشخیص رنگ‌ها را تحت‌تاثیر قرار دهد. محققان دانشگاه روچستر دریافتند افرادی که احساس ناراحتی می‌کنند نسبت به آن دسته از افرادی که حس شادی و تفریح دارند یا از نظر حسی طبیعی هستند، رنگ‌های موجود در طیف آبی-زرد را با درستی و صحت کمتری تشخیص می‌دادند.  
پژوهش‌های پیشین نشان داده‌ بود که احساس می‌تواند فرآیندهای مختلف بصری را تحت‌تاثیر قرار دهد. برخی مطالعات نشان داده ‌بودند که ارتباطی بین احساس افسردگی و کاهش حساسیت به تضادهای بصری وجود دارد. از آنجا که حساسیت به این تضادها، یک فرآیند بصری اساسی در تشخیص و دریافت رنگ است، محققان به این فکر افتادند که آیا این موضوع ممکن است ارتباط ویژه‌ا‌ی میان ناراحتی و توانایی درک و دریافت رنگ‌ها در افراد داشته‌ باشد یا خیر. 
در این تحقیق، دانشمندان از 127 دانشجوی شرکت‌کننده خواستند که یک فیلم احساسی را تماشا و سپس یک فرم برای بررسی توانایی بصری پر کنند. به طور تصادفی از شرکت‌کنندگان خواسته شد که یک فیلم ناراحت‌کننده یا کمدی را تماشا کنند تا به ترتیب احساس غم و ناراحتی یا شادی و تفریح در آنها القا شود. اثرات حسی این فیلم‌ها در مطالعات قبلی به اثبات رسیده‌ بود و محققان اطمینان یافتند که این فیلم‌ها می‌تواند چنین عواطفی را در افراد ایجاد کند.
بعد از مشاهده فیلم به شرکت‌کنندگان لکه‌های رنگی پی در پی نشان داده و از آنها خواسته شد تا بگویند هر لکه رنگی، قرمز، زرد، سبز یا آبی است. شرکت‌کنندگانی که فیلم‌های غم‌انگیز تماشا کردند نسبت به آن دسته از شرکت‌کنندگانی که به تماشای فیلم‌های سرگرم‌کننده پرداخته‌ بودند، رنگ‌ها را با درستی و صحت کمتری درک ‌کردند. اما این امر تنها برای رنگ‌هایی که در طیف آبی-زرد قرار داشتند، صادق بود. برای رنگ‌های قرمز- سبز هیچ تفاوتی در تشخیص رنگ‌ها در بین دو گروه شرکت‌کننده مشاهده ‌نشد.
نتایج نشان می‌دهد که ناراحتی موجب تفاوت در درک و دریافت رنگ‌ها می‌شود. محققان می‌گویند که مطالعات قبلی درک رنگ در طیف آبی-زرد را با انتقال‌دهنده عصبی دوپامین مرتبط دانسته‌اند. این تحقیق در مجله Psychological Science منتشر شده است.

ادامه نوشته

استرس کاری به اندازه سیگار کشیدن مرگبار است

پژوهشگران دانشگاه استنفورد آمریکا می‌گویند استرس کاری به اندازه سیگار کشیدن مرگبار است. این محققان پس از بررسی 228 تحقیق صورت گرفته در 10 کارگاه در خصوص عوارض استرس کاری به این نتیجه رسیدند که استرس می‌تواند به اندازه سیگار کشیدن مرگ‌آفرین باشد. در تحقیقات انجام شده پیامدهای مرگبار جسمی و روحی استرس کاری مد نظر قرار گرفته است.
در این پژوهش‌ها مشخص شد سلامتی کسانی که نگران از دست دادن شغل خود هستند تا 50 درصد بیش‌تر از دیگران در معرض خطر است. همچنین میزان مرگ و میر در میان افرادی که ساعات کاری آنان بیش‌تر از مقدار معمول است تا 20 درصد افزایش دارد.

از سوی دیگر، پژوهشگران دانشگاه هاروارد می‌گویند سلامتی کسانی که پرکاری می‌کنند و یا چند شغله هستند تا 35 درصد بیش‌تر از میزان طبیعی آسیب می‌بیند. به باور محققان؛ آسیب استرس کاری حتی به میزان خیلی کم به اندازه ضرر دود سیگار برای افراد غیرسیگاری است.

ادامه نوشته

تاثیر خشونت محیطی بر تاخیر در یادگیری کودکان

تحقیقات جدید دانشمندان نشان داد، کودکانی که در محیط‌های خشن و بی‌ثبات زندگی می‌کنند، بیشتر در معرض تاخیر در رشد شناختی و یادگیری قرار می‌گیرند. محققان سطح کورتیزول و تاخیر شناختی 201 کودک از خانواده‌های کم درآمد شمال شرق ایالات متحده آمریکا را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که کودکانی که سطح کورتیزول خون آنها بالاست، تحت مراقبت‌های خشن یا بی‌ملاحظه قرار داشته‌اند.
کورتیزول یا هورمون استرس در پاسخ به استرس در بدن ترشح می‌شود تا قدرت دفاعی بدن را افزایش دهد و بعد از آن واکنش آرامشی بدن نیز باید فعال شود تا بدن به حالت طبیعی و عادی بازگردد. در محیط پر استرس، واکنش بدن به استرس آنقدر زیاد می‌شود که معمولا فرصت لازم برای بازگشت به حالت عادی به دست نمی‌آید و استرس‌ها تبدیل به استرس مزمن می‌شوند.

وجود سطح بالا و طولانی کورتیزول در جریان خون سبب ساز تاثیرات منفی بوده و یکی از آنها اختلال در عملکرد شناختی است. محققان می‌گویند: ما کشف کردیم قرارگیری در معرض برخی از سخت‌ گرفتن و خشونت‌های خانوادگی در سن دو سالگی میزان کورتیزول کودکان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و در مقابل، تفاوت قابل ملاحظه‌ای در عملکرد شناختی کودکان در سن 4 سالگی ایجاد می‌کند.

ادامه نوشته

امیدی تازه برای درمان اعتیاد‌ به متامفتامین

داروی Naltrexone که در درمان اعتیاد به الکل مورد ‌استفاده است، شاید راهی امیدبخش برای اعتیاد‌ به متامفتامین نیز باشد. این بررسی، برای اولین بار در آمریکا به بررسی نقش Naltrexone در درمان اعتیاد به متامفتامین پرداخته است. محققان 22 مرد و 8 زن را که به طور متوسط سه تا چهار روز در هفته از متامفتامین استفاده می‌نمودند، مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. 
آن‌ها می‌گویند: در طول مدت درمان چهار روزه‌ این افراد در بیمارستان، به هر بیمار 25 میلی‌گرم نالترکسون در دو روز اول، 50 میلی‌گرم در روز سوم و چهارم و یا دارونما به ‌صورت روزانه داده ‌شد. 10 روز بعد، دوباره افراد برای مدت چهار روز دیگر در بیمارستان بستری‌شدند. این بار به افرادی که قبلا نالترکسون دریافت‌ کرده ‌بودند، دارونما تجویز شد و بالعکس.

به گفته آنها، در آخرین روز از هر دوره‌ بستری‌ شدن در بیمارستان، به همه‌ بیماران دوز داخل ‌وریدی متامفتامین تجویز شد و سه ساعت بعد محققان وضعیت آنها و میزان میل به مواد مخدرشان را جویا شدند و دریافتند که نالترکسون به طور معناداری موجب کاهش میل افراد برای مصرف متامفتامین و همچنین کاهش‌ نشئگی توسط متامفتامین می‌شود.
به‌هنگام تجویز دارونما در مقایسه با تجویز نالترکسون، هم ضربان قلب و هم نبض افراد به‌طور مشخصی بالاتر بود. علاوه بر این به بیمارانی که نالترکسون داده شده بود، در مقایسه با کسانی که دارونما مصرف می‌کردند، هنگامی‌ که در معرض ماده‌ مخدر خود (Paraphenalia) قرار گرفتند، ضربان قلب و نبض‌کمتری داشتند. این نتایج بیانگر این هستند که نالترکسون اثر نشئه‌آور مواد مخدر را کاهش می‌دهد و افرادی که نالترکسون مصرف می‌کنند، متامفتامین برای‌شان لذت‌ کمتر ایجاد کرده و گرایش بسیار کمتری به ‌آن دارد. نالترکسون به خوبی تحمل شد و‌ عوارض‌ جانبی بسیار اندکی داشت.
محققان دریافته‌اند که مصرف این دارو هم برای مردان و هم برای زنان مفید است (اگر‌چه تأثیر مثبت آن بر مردان کمتر بود). نحوه‌ پاسخ به نالترکسون توسط بیماران در اولین و یا دومین بار بستری شدن نیز تفاوتی نداشت. روند تأثیر نالترکسون، مسدود‌کردن گیرنده‌های مواد مخدر در مغز است. طبق بررسی‌های انجام شده‌ پیشین ، افراد تحت درمان اعتیاد به الکل نیز گزارش کرده بودند که مصرف نالترکسون موجب می‌شود به هنگام نوشیدن الکل حس نشئگی کمتری داشته باشند. محققان این پژوهش که به بررسی علل اعتیاد به الکل و مواد مخدر و درمان‌های ممکن می‌پردازند، قصد بررسی تأثیر بیشتر نالترکسون در ترکیب با دیگر مواد‌ دارویی و نیز در دوزهای مختلف را دارند.
اختلال سوءمصرف متا‌مفتامین یک بیماری جدی روانی است که ممکن ‌است موجب روان‌پریشی و آسیب مغز شود و برای آن هیچ داروی تأیید شده‌ای از سوی سازمان غذا و داروی آمریکا وجود ندارد. حدود 12 میلیون آمریکایی متامفتامین استفاده می کنند که بر اساس برآوردهای اخیر نزدیک به 400 هزار نفر به آن معتاد هستند. محققان می‌گویند: اگرچه این بررسی جدید امیدوار‌کننده است؛ اما برای تایید آن به کارآزمایی‌های ‌بالینی نیاز است. گام ‌بعدی برای ارزیابی اثربخشی نالترکسون در درمان افراد معتاد به متامفتامین در حال انجام است.

ادامه نوشته

کشف ارتباط میان ژن‌ها و بروز پرخاشگری در کودکان

برخی کودکان به تجربه‌های منفی شدیدتر از سایرین واکنش نشان می‌دهند. محققان نروژی موفق شدند ارتباط میان این پرخاشگری و دسته‌ای از ژن‌ها را کشف کنند. محققان دانشگاه علوم و فناوری نروژ همچنین دریافتند کودکانی که در شرایط تجربه‌های استرس‌زا و منفی، واکنش‌های پرخاشجویانه‌تری دارند، در مورد تجربیات خوب نیز پاسخ شدیدتر و قوی‌تری از خود نشان می‌دهند. در حقیقت فراز و فرود حالات حسی و روانی در این کودکان بالاتر از سایرین بوده و از عمق بیشتری برخوردار است.
پرخاشگری در کودکان مرسوم است. رفتارهای پرخاشجویانه تا زمانی که کودکان به سن چهار سالگی می‌رسند، افزایش می‌یابد و سپس به تدریج کم می‌شود. محققان دریافتند افرادی که در کودکی با رفتارهای پرخاشجویانه دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند در بزرگسالی نیز چنین رفتارهایی از خود بروز می‌دهند. اما پرخاشگری در کودکان الزاما بد نیست. این امر می‌تواند یک پاسخ منطقی به عوامل بیرونی باشد. به عنوان مثال در مورد کودکانی که در معرض خشونت یا سواستفاده قرار می‌گیرند این امر می‌تواند یک پاسخ کاملا منطقی محسوب شود.

نه تنها پرخاشگری و عصبانیت یک پاسخ درست به یک عامل موثر خارجی است، بلکه می‌تواند کمک کند که افراد پرتلاش‌تر و با پشتکار بیشتری در بین خود داشته ‌باشیم. پرخاشگری حاصل تلفیق عوامل ژنتیکی و محیطی است و همین امر این موضوع را به امری جالب توجه برای مطالعات علمی در زمینه بررسی نحوه تعامل ژن‌ها و محیط تبدیل می‌کند. موضوعاتی از این دست که افرادی با ژنوتیپ‌های مختلف به شرایط متفاوت محیطی چه پاسخی می‌دهند؟
برخی از کودکان نسبت به دیگران رفتارهای سلطه جویانه‌تری از خود نشان می‌دهند. برخی به شدت به استرس واکنش نشان می‌دهند، در حالی که سایرین تقریبا در هر شرایطی تعادل و آرامش خود را حفظ می‌کنند. ژن‌ها دست‌کم تا اندازه‌ای می‌توانند این پدیده را توضیح دهند.
نتایج این تحقیق نشان داد که بین پرخاشگری و سلطه‌جویی و یکسری ژن‌های ویژه در کودکان ارتباطی وجود دارد. این ژن با تجزیه دوپامین در مغز در ارتباط است. محققان دریافتند کودکانی که در مواجه با استرس، پرخاشگری و سطله‌جویی بیشتری از خود نشان می‌دهند، در غیاب استرس، کمترین سلطه‌جویی و پرخاشگری را دارند. این موضوع نشان می‌دهد که این کودکان در هر دو حالت نسبت به آن دسته از کودکانی که کمتر سلطه‌جو هستند دامنه تفاوت رفتاری بیشتری دارند.

ادامه نوشته

خلق موش‌های ابرهوشمند برای درمان آلزایمر و اسکیزوفرنی

دانشمندان انگلیسی و کانادایی برای ابرهوشمند کردن موش‌ها دست به اصلاح ژنتیکی آن‌ها زدند و متوجه شدند که این موشها کمتر دچار اضطراب می شوند. این کشف که می‌تواند به یافتن درمان‌هایی برای اختلالاتی مانند آلزایمر، اسکیزوفرنی و اختلال استرس بعد از سانحه (PTSD) کمک کند. محققان دریافتند که تغییر یک ژن مجزا برای متوقف کردن آنزیم phosphodiesterase-4B یا (PDE4B)، که در بسیاری از اندام‌های بدن مانند مغز یافت می‌شود، موش‌ها را باهوشتر و همزمان شجاعتر می‌کند.
به گفته استیو کلاپکوت، استاد داروشناسی در دانشگاه لیدز انگلیس که سرپرستی این تحقیق را به عهده دارد، تیم وی در حال حاضر بر روی تولید داروهایی کار می‌کنند که مشخصا آنزیم PDE4B را متوقف می‌سازند. این داروها ابتدا بر روی حیوانات آزمایش شده تا قابلیت آزمایش آن‌ها بر روی انسان به شکل بالینی سنجیده شود.

دانشمندان مجموعه‌ای از آزمایشات رفتاری را بر روی موش‌هایی که PDE4B در آن‌ها مسدود شده بود، انجام داده و دریافتند که این موش‌ها سریعتر به خاطر آورده، یادآوری خاطرات دورتر و حل مسائل پیچیده نسبت به موش‌های عادی روی آوردند. این موش‌های تیزهوش در تشخیص موشی که روز قبل آن را دیده بودند، بهتر عمل کرده و همچنین در یادگیری موقعیت راه فراری که به طور پنهانی تعبیه شده بود، سریع‌تر عمل کردند.
این موش‌ها نسبت به موش‌های عادی، بعد از چندین روز هم قادر به یادآوردن یک اتفاق ترسناک بودند. از آنجایی که آنزیم PDE4B در انسان‌ها هم یافت می‌شود، می‌توان امیدوار بود که در آینده تحقیقاتی در مورد درمان‌های بیماری‌های مغزی مانند انحطاط روانی مرتبط با پیری انجام شود.
این آزمایشات همچنین نشان دادند موش‌هایی که آنزیم مذکور در آنها مسدود شده بود، از اضطراب کمتری رنج می‌بردند و در مقایسه با موش‌های عادی که فضاهای تاریک و بسته را ترجیح می‌دهند، مدت زمان بیشتری را در فضاهای باز و روشن باقی ماندند. همچنین با وجود اینکه موش‌ها به طور طبیعی از گربه‌ها می‌ترسند، پاسخ این موش‌های اصلاح شده به محرک ادرار گربه کمتر با ترس همراه بود که نشان می‌دهد مسدود کردن PDE4B می‌تواند انجام رفتارهای پر ریسک را افزایش دهد. این یافته‌ها در مجله Neuropsychopharmacology منتشر شده است.

ادامه نوشته

شکست، بهترین معلم برای مغز

محققان دانشگاه کالیفرنیای جنوبی می‌گویند اگر ذهن شما این شانس را داشته باشد که از شکست‌هایش درس بگیرد، می‌تواند آن‌ها را به تجربیات مثبت در زندگی تبدیل کند. دانشمندان از مدت‌ها پیش بر این باور بودند که مغز دو راه برای یادگیری دارد. یکی از آن‌ها یادگیری اجتنابی بوده که تنبیهی است. این یادگیری نوعی تجربه منففی است که مغز را برای پرهیز از تکرار اشتباهات آموزش می‌دهد.
روش دیگر، یادگیری مبتنی بر پاداش است که مثبت و تقویت‌کننده بوده و باعث می‌شود مغز برای رسیدن به پاسخ درست، احساس دستیابی به پاداش داشته باشد. جورجیو کوریچلی، دانشسار اقتصاد و روانشناسی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی اظهار کرد: زما نشان دادیم که در شرایط خاص، زمانی که اطلاعات کافی برای اختصاصی کردن انتخابات بدست می‌آوریم، مغز ما بجای چرخش به سمت اجتناب کردن، اساسا به سمت تقویت شدن می‌رود.

محققان در این پژوهش، مجموعه‌ای از سوالات را برای 28 جوان مطرح کردند که آن‌ها را برای به حداکثر رساندن سود با ارائه جواب درست به چالش می‌کشیدند. اگر آن‌ها پاسخ غلط می‌دادند، پول از دست می‌دادند در حالی که پاسخ‌ها درست به آن‌ها برای بدست آوردن پول کمک می‌کرد. یک کارآزمایی باعث می‌شد که مغز آن‌ها با یادگیری اجتنابی، به سمت پاسخ غلط برود.
کارآزمایی دوم منجر به یک واکنش یادگیری مبتنی بر پاداش بود و سومین کارآزمایی به ازمایش این امر می‌پرداخت که آیا شرکت‌کنندگان از اشتباهات خود درس گرفته بودند یا خیر. در دور سوم، شرکت‌کنندگان واکنش مثبت نشان دادند و مناطقی از مغزشان فعال شد که برخی دانشمندان آن‌ها را «مدار پاداش» می‌نامند.
این آزمایش، از واکنش یادگیری مبتنی بر پاداش مغز تقلید می‌کرد و نقطه مقابل واکنش یادگیری اجتنابی بود. این فرآیند مشابه تجربه‌ای است که مغز در زمان احساس ندامت فرد دارد. برای مثتال در زمان ندامت، اگر کار اشتباهی انجام داده باشیم، ممکن است رفتار خود را در آینده تغییر دهیم. جزئیات این تحقیق در مجله نیچر منتشر شده است.

ادامه نوشته

ارتباط بیماری‌های روانی با کابوس‌های دوران کودکی

محققان بریتانیایی در تازه‌ترین پژوهش‌های خود دریافته‌اند کابوس‌های مداوم در سنین پایین به میزان قابل توجهی موجب بروز بیماری‌های روانی در نوجوانی می‌شود. محققان در یک تحقیق از گزارش‌های والدین در ارتباط با تجربه‌ کودکانشان از کابوس‌های مداوم بین سنین اولیه‌ دو تا 9 سالگی و سپس 12سالگی که به‌ طور آشکاری با بروز روان‌پریشی در سن 18 سالگی همراه بوده، بهره بردند.
پژوهشگران در یک بررسی منسجم روی چهار هزار و 60 نمونه، از مصاحبه‌ با والدین جهت ارزیابی تجارب کابوس شبانه‌ مداوم در کودکان دو تا 9 ساله ‌و سپس از مصاحبه‌هایی درباره‌ بروز کابوس‌ و وحشت‌های شبانه، راه رفتن درخواب در سن 12 سالگی و بروز نشانه‌های بیماری‌های روانی در سن 18 سالگی در فرزندان‌شان کمک گرفته‌اند.

طبق نتایج این پژوهش در سن 12 ‌سالگی، 24.9 درصد از کودکان کابوس شبانه را در شش ماه قبل از تحقیق گزارش کرده و 7.9 درصد از کودکان نشانه‌های روان‌پریشی را بروز دادند. محققان می‌گویند: احتمال بروز نشانه‌های روان‌پریشی در کودکانی که پیش از این نیز کابوس‌هایی را گزارش داده بودند، حدود دو برابر بود. آنها معتقدند وجود اضطراب و افسردگی در افراد با اختلال خواب ممکن‌ است به‌طور بالقوه‌ای این یافته‌ها را تبیین کند. تجربه‌ حوادث استرس‌زا هم به کابوس‌های دوران کودکی و هم به نشانه‌های روان‌پریشی در اواخر دوران کودکی مرتبط است و می‌تواند بسیار مهم باشد.
پژوهشگران می‌گویند: این احتمال وجود دارد که در برخی از کودکان، کابوس‌ها و وحشت‌های شبانه اهمیت کمی در بروز آسیب‌ روانی در زندگی آتی آنان داشته باشد، ولی با ‌این‌حال، در افراد با عوامل خطرساز اضافی دیگر همانند سابقه‌ روانی خانوادگی یا قرار‌ گرفتن در معرض تروما در گذشته توسط بزرگسالان و همسالان، مشکلات خواب می‌تواند اهمیت بیشتری داشته باشد و همچنین آنها بر دیگر آسیب‌های روانی و یا ترومای غفلت شده نیز تاکید می‌کنند. نتیجه این پژوهش در مجله Psychiatry منتشر شده است.

 

ادامه نوشته

کشف دلیل علمی ضعف‌ در تصمیم‌گیری

دانشمندان سوییسی دریافتند، دشواری در تصمیم‌گیری افراد به دلیل قطع جریان اطلاعات بین دو ناحیه از مغز است. این دو ناحیه مغز نمایانگر ترجیحات فرد بوده یا در برنامه‌ریزی برای انجام فعالیت‌ها دخیل‌اند. محققان دانشگاه زوریخ دریافتند، فرآیند تصمیم‌گیری مبنی بر ترجیحات با مختل‌شدن جریان اطلاعات بین دو ناحیه مغز، ثبات کمتری داشت.
دانشمندان از تحریک ترانس کرانیال با جریان متناوب که نوعی تحریک غیرتهاجمی مغز است، استفاده کردند؛ این نوع تحریک موجب تولید نوسانات هماهنگ در فعالیت نواحی مغزی خاص می‌شود. سوژه‌های حاضر در این مطالعه متوجه نبودند که مغزشان تحریک می‌شود. محققان با استفاده از این تکنیک، جریان اطلاعات بین قشر جلوی مغز واقع در زیر پیشانی و قشر جداری واقع در بالای گوش‌ها را تشدید کرده یا کاهش دادند. شرکت‌کنندگان مجاب بودند تصمیمات ترجیح‌محور یا کاملا سنجشی را درباره غذا بگیرند.
محققان دریافتند زمانی که جریان اطلاعات بین دو ناحیه مغز مختل می‌شد، شرکت‌کنندگان اعلام ترجیحاتشان را دشوارتر یافتند. هیچ مدرکی درباره اثرات جنسیت بر روی یافته‌های این آزمایش وجود نداشت. جزئیات این پژوهش در مجله Nature Communications ارائه شد.

ادامه نوشته

..:::: باسوادترها لزوما خوشحال‌تر نیستند ::::..

پژوهش صورت گرفته توسط محققان انگلیسی نشان می‌دهد، داشتن تحصیلات عالیه لزوما به معنای رضایت از زندگی و دستیابی به شادی نیست. مطالعاتی که در گذشته انجام شده است، ارتباط مستقیمی بین سطح پایین تحصیلات و مشکلات روحی و روانی را نشان می‌دهند. بر همین اساس، محققان دانشگاه وارویک با انجام پژوهشی بدنبال اثبات این مسأله بودند که ارتباط بین سطح تحصیلات با سلامت روان را مشخص کنند. به گفته محققان، افرادی که از سلامت روانی خوبی برخوردار هستند، احساس شادی و رضایت از زندگی دارند و این رضایت به دلیل روشی است که برای برخورد با مشکلات و درگیری‌های زندگی و بخصوص در روابط خود با دیگران انتخاب کرده‌اند. 
 
محققان اطلاعات 17 هزار انگلیسی را مورد بررسی قرار دادند و با تحلیل داده‌ها به این نتیجه رسیدند که مردم با سطوح مختلف تحصیلی، از وضعیت سلامت روانی مشابهی برخوردار هستند. پرفسور «سارا استوارت براون» سرپرست این تحقیق تأکید کرد: این یافته بسیار بحث برانگیز است، زیرا ما انتظار داشیم به عوامل اقتصادی اجتماعی برسیم که روی سلامت روان یا بیماری روانی تاثیر بگذارد. اگر سطح تحصیلات پایین مشکلات روانی به دنبال دارد، پس باید تحصیلات بالا به طور قابل توجهی به افزایش سلامت روانی کمک کند اما درحقیقت اینطور نیست. مفروضاتی در مورد عوامل اجتماعی اقتصادی از جمله تحصیلات و سطح درآمد که در برنامه‌ریزی‌های بهداشت روان برای پیشگیری از بیماری‌های روانی بر آن تاکید شده است، می‌تواند برای برنامه‌ای که هدف آن ارتقای سطح بهداشت روانی است به تنهایی ناکارآمد باشد.  

..:::: کمبود ویتامین D زنان را افسرده می‌کند ::::..

پژوهش صورت گرفته توسط محققان دانشگاه اورگان نشان می‌دهد که کمبود ویتامین D می‌تواند با بروز افسردگی در زنان جوان مرتبط باشد. محققان دانشگاه اورگان طی این پژوهش، 185 دانش آموز دختر 18 تا 25 ساله را به مدت پنج هفته مورد بررسی قرار دادند. بیش از یک سوم شرکت کنندگان اعلام کردند که هر هفته علائم چشمگیری از افسردگی را در خود احساس کردند. 
 
در واقع زنانی که سطوح پایینی از ویتامین دی را از خود نشان دادند، در خطر بیشتری برای بروز علائم افسردگی قرار داشتند؛ این رابطه حتی با در نظر گرفتن مولفه‌هایی نظیر سپری کردن زمان در محیط بیرون نیز ثابت باقی ماند. محققان می‌گویند، این نتایج نباید به عنوان راه حل افسردگی در نظر گرفته شود، بلکه می‌توان با مصرف مکمل‌های ویتامین D به سلامت عمومی بدن کمک کرد. 
 
ویتامین D برای حفظ سلامت استخوان‌ها و عملکرد عضلات ضروری است که کمبود آن نیز با اختلال سیستم ایمنی بدن مرتبط است و می‌توان آن را با قرار گرفتن در معرض نور خورشید و یا مصرف موادی نظیر شیرهای غنی شده، زرده تخم مرغ، ماهی و سبزیجاتی نظیر جعفری به دست آورد. نتایج این پژوهش در مجله Psychiatry Research منتشر شده است.  

..:::: هوش انسان چقدر افزایش یافته است؟ ::::..

محققان دانشگاه کینگز کالج لندن مدعی شده‌اند که میانگین هوش نژاد بشر بطور پیوسته در حال افزایش است. محققان در بررسی‌های انجام شده بر روی نمرات آزمایشات هوشبهر (IQ) طی 64 سال گذشته دریافتند که آزمایشات سخت‌تر شده است، اما افراد همچنان بخوبی به آن‌ها پاسخ می‌دهند. البته هنوز دلیل باهوش‌تر شدن انسان‌ها مشخص نیست و برخی نظریه‌ها، تحصیل بهتر و ارتقای مراقبت‌های بهداشتی را در این زمینه موثر دانسته‌اند. محققان در این پژوهش بطور خاص به بررسی ماتریسهای پیش‌رونده ریون (RPM) پرداختند؛ این آزمایشات از شرکت‌کنندگان می‌خواست تا به دنبال الگوهایی در مجموعه‌ای از اشکال بگردند. تصور می‌شود این آزمایشات، بخوبی به سنجش هوش می‌پردازند. 
 
در کل در این تحقیق، بیش از 200 هزار شرکت‌کننده از 48 کشور جهان برای بیش از 64 سال مورد بررسی قرار گرفتند. محققان دریافتند که از سال 1950، هوش متوسط معادل 20 امتیاز هوشبهر افزایش یافته است. این پژوهش در پی شواهد قدیمی‌تری که توسط «جیمز فلین» فیلسوف و روانشناس دانشگاه اوتاگا در نیوزلند ارائه شده بود، انجام شد. فلین دریافته بود که آزمایشات هوشبهر سخت‌تر می‌شوند، اما انسان‌ها همچنان نمرات مشابه را در آن‌ها بدست می‌آورد که این امر به اثر فلین مشهور شد. 
 
بنظر می‌رسد که اگر انسان‌ امروزی یک آزمایش از قرن پیش را حل می‌کرد، نمره میانگین هوشبهر 130 را بدست می‌آورد و بالعکس، اجداد انسان امروزی ممکن بود نمره حدود 70 را کسب کنند؛ این میزان معادل سه نمره افزایش در هوشبهر در هر دهه است. اما بر اساس پژوهش جدید، بیشترین تغییر در کشورهای در حال توسعه واضح بوده و هوشبهر افراد با کشورهای توسعه‌یافته رقابت می‌کند. دلایل متعددی می‌تواند برای این پدیده وجود داشته باشد که در آن میان می‌توان به ارتقای تحصیلات، افزایش دسترسی به آزمایشات هوشبهر، ارتقای مراقبت‌های بهداشتی، تغذیه و همچنین کاهش تعداد اعضای خانواده اشاره کرد. نتایج این پژوهش در مجله Intelligence منتشر شده است.  

..:::: استرس، احتمال بروز چاقی را تشدید می‎کند ::::..

استرس، تجمع چربی در بدن و ابتلا به چاقی را تشدید می‎کند. در مطالعات جدید محققان دانشگاه نورث وسترن که در آن بیش از سه هزار بزرگسال در سنین 30 تا 40 سال بررسی شده‌اند، مشخص شد افرادی که دارای روابط نامطلوب بوده و استرس مداوم دارند، چربی بیشتری نسبت به کسانی که چنین روابطی ندارند، انباشته می‌کنند. 
 
بر اساس این تحقیق استرس موجب چاقی شکمی می شود که بزرگترین تهدید برای ابتلا به بیماری‌های قلبی و دیابت است. روابط پرتنش باعث استرس شده و شما را وادار به مصرف خوراکی های پرکالری می کند. به گفته محققان، استرس نه تنها بر احساسات بلکه بر بدن نیز تاثیر منفی می‌گذارد و موجب تغییر در متابولیسم بدن و تجمع بیشتر چربی می‌شود، جالب این که همان طور که روابط نامطلوب باعث چاقی افراد می‌شود، روابط سالم نیز عکس این عمل را انجام می‌دهد. در تحقیقات اخیر مشخص شد افرادی که در روابط مطلوب قرار دارند چربی کمتری در بدنشان انباشته می‌شود. روابط حمایتی می‌تواند مانع استرس شود و افراد را از خوردن بیش از حد منع کند. نتایج این مطالعه در مجله امریکایی اپیدمیولوژی منتشر شده است.  

 

..:::: صرف وعده‌هاي غذايي بي‌موقع و امکان تداخل با حافظه ::::..

مطالعه‌اي جديد نشان مي‌دهد که سرعت وحشتناک زندگي‌هاي مدرن امروزي موجب شده تا افراد اغلب وعده‌هاي غذايي خود را در زمان‌هاي غيرمعمول روز يا شب مصرف کرده و اين تغيير برنامه زماني مي‌تواند ضررهاي زيادي براي حافظه افراد به همراه داشته باشد. مطالعه انجام شده در موش‌ها نشان داده است که غذا خوردن در ساعاتي از روز که حيوان در آن زمان‌ها به‌طور طبيعي خواب است، حتي زماني که يک برنامه‌غذايي و خواب طبيعي دارند، موجب تضعيف حافظه حيوانات در مورد اشيايي که قبلا ديده‌اند، مي‌شود. 
 
کريستوفر کلول از دانشگاه کاليفرنياي لوس‌آنجلس در چهل و چهارمين گردهمايي ساليانه متخصصين علوم اعصاب در واشنگتن گزارش داده است که انسان‌ها همانند بسياري از حيوانات داراي ساعت‌هاي داخلي به نام رفتارهاي دوره‌اي يا ريتم‌هاي شبانه‌روزي هستند که به‌وسيله چرخه‌هاي روزانه روشنايي و تاريکي تنظيم مي‌شود. در زندگي‌هاي امروزي اين ريتم‌ها به‌ميزان زيادي دچار اختلال شده‌اند. کلول مي‌گويد: «از آنجايي که بسياري از ما داراي اختلالاتي در چرخه خواب و بيداري‌مان هستيم، آيا مي‌توانيم از زمان غذا خوردن به‌عنوان يک اقدام متقابل در برابر اين اختلالات استفاده کنيم.» 
 
مطالعات نشان مي‌دهد که غذا خوردن در طي فاز خواب طبيعي بدن ممکن است براي سلامت حيوانات نامناسب باشد (موش‌ها شب رو هستند به اين معني که در طي شب بيدار بوده و در روز مي‌خوابند). پس محققان به برخي از حيوانات اجازه دادند در زماني که به‌طور طبيعي بايد خواب باشند، غذا بخورند، در حالي‌که به گروه ديگر در زماني که به‌طور طبيعي بيدار هستند، اجازه غذا خوردن داده شد. کلول مي‌گويد: «تنها موش‌ها همانند انسان‌ها مي‌توانند به سرعت ياد بگيرند که در طي زمان خواب طبيعي‌شان بيدار شوند و غذا بخورند.» 
 
در اين مطالعه موش‌هاي داراي برنامه غذايي نامنظم زمان‌هاي خواب تغيير يافته‌اي نيز دارند، اما آنها هنوز همانند موش‌هايي که در زمان‌هاي طبيعي غذا مي‌خورند، مي‌خوابند، غذا مي‌خورند و وزني مشابه آنها دارند. سپس محققان موش‌ها را از نظر حافظه مورد آزمايش قرار دادند. در يک آزمايش آنها موش را در جعبه‌اي واجد دو شيء متفاوت قرار داده و به آنها اجازه دادند تا اشيا مربوطه را مورد کاوش قرار دهند. سپس بعد از قرار دادن موش‌ها تحت برنامه غذايي متفاوت، موش‌ها در جعبه‌اي واجد يک شيء مانوس و آشنا و يک شيء جديد قرار داده شده و زماني را که موش صرف بررسي هر يک از اشيا مي‌کند، اندازه‌گيري کردند. موش‌هاي داراي برنامه‌غذايي نامنظم در مقايسه با گروه واجد برنامه منظم، از نظر حافظه افت چشمگيري را نشان مي‌دادند. همچنين حيواناتي که برنامه خواب و غذايي آنها تغيير کرده بود، زمان بيشتري را صرف کاوش اشياي مانوس و آشنا کرده که اين موضوع نشان مي‌دهد آنها مواجهه قبلي با آن شيئ را به خاطر نمي‌آوردند. 
 
در آزمايش دوم، محققان هر دو گروه موش را به‌گونه‌اي شرطي کردند تا احساس ترس از مکاني خاصي داشته باشند. سپس مجددا آنها را به آن مکان بازگردانده تا ببينند آيا آنها احساس ترس را نشان مي‌دهند يا نه؟ (حيوانات معمولا ترس را با بي‌حرکت شدن و ميخکوب ماندن در محل نشان مي‌دهند). همان‌طور که پيش‌بيني مي‌شد، موش‌هاي با برنامه غذايي تغيير يافته نسبت به گروه داراي برنامه‌غذايي منظم کمتر دچار حالت ميخکوب شدن در موقعيت‌هاي ترسناک شده و اين نشان مي‌دهد که برنامه خواب و غذايي غير عادي حافظه حيوانات را نسبت به موقعيت‌هاي ترسناک متاثر کرده است. 
 
حيوانات داراي برنامه نامنظم کمبود‌هاي شديدي در به ياد آوردن آموزش‌هاي دريافتي نشان دادند. کلول مي‌گويد، او و همکارانش از پيش مي‌دانستند که هواپيما زدگي (Jet lag) نيز اثرات مشابهي روي حافظه انسان‌ها و حيوانات مورد مطالعه دارد. در ‌‌نهايت آنها قدرت ارتباطات عصبي، نوعي سنجش يادگيري در مغز را ارزيابي کردند. آنها فهميدند، موش‌هايي که در طي دورهاي خواب طبيعي غذا مي‌خورند، نسبت به موش‌هايي که در زمان‌هاي معمول غذا مي‌خورند با سرعت کمتري ياد مي‌گيرند. پژوهشگران مي‌گويند، چگونگي به‌کار‌گيري نتايج حاصل از اين مطالعه براي انسان‌ها کاملا روشن نيست. با اين وجود، اين نتايج نگراني‌هايي درباره اثرات تغيير برنامه زماني غذايي بر عملکرد ذهني انسان‌ها ايجاد مي‌کند. 

..:::: فلوراید موجود در آب افسردگی می‌آورد ::::..

دانشمندان دانشگاه کنت هشدار داده‌اند، فلوراید موجود در آب آشامیدنی می‌تواند منجر به افسردگی و چاقی شده و از این رو مقامات باید از افزودن مقادیر زیاد آن به آب برای جلوگیری از خرابی دندان جلوگیری کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که افزودن بیش از حد فلوراید به آب می‌تواند با افزایش 30 درصدی نرخ ابتلا به کم‌کاری تیروئید در انگلیس مرتبط باشد. این امر می‌تواند به این معنی باشد که حدود 15 هزار نفر بیهوده به بیماری‌های تیروئید مبتلا می‌شوند که می‌تواند منجر به بروز افسردگی، چاقی، خستگی و درد عضلانی در فرد شود. فلوراید یک ماده معدنی طبیعی است که در آب، برخی غذاهای خاص مانند چای و ماهی وجود دارد. خاصیت اصلی این ماده کمک به کاهش خطر خرابی دندان‌ها است؛ از این رو این ماده به بسیاری از خمیردندان‌ها و در برخی مناطق، به آب آشامیدنی افزوده می‌شود. 
 
کم‌کاری تیروئید از تولید هورمون‌های حیاتی توسط غده تیروئید در گردن جلوگیری می‌کند که نتیجه آن، افسردگی، چاقی و خستگی در مبتلایان است. این بیماری در زنان 15 برابر بیشتر از مردان رخ می‌دهد. در انگلیس حدود 10 درصد از جمععیت که معادل شش میلیون نفر است، در مناطق دارای آب حاوی فلوراید طبیعی یا مصنوعی زندگی می‌کنند. 
 
دانشمندان با استفاده از داده‌های بدست آمده توسط بازرسی آب آشامیدنی، به بررسی سطوح فلوراید در منابع آبی در سال 2012 پرداخته و نتایج را با شیوع کم‌کاری تیروئید در سطح ملی که توسط پزشکان طی 7935 جراحی از تعداد کلی 8020 شناسایی شده بود، ترکیب کردند. آن‌ها همچنین بررسی دیگری را با مقایسه دو ناحیه مسکونی وست میدلندز و منچستر بزرگ انجام دادند که در منطقه اول، آب آشامیدنی با فلوراید و در منطقه دوم بدون فلوراید ارائه می‌شد‌. 
 
محققان سپس با مدنظر قرار دادن عواملی مانند جنسیت زنانه و سن بالا که هر دو با خطر بیشتر ابتلا به کم‌کاری تیروئید مرتبط هستند، دریافتند که بین سطوح این بیماری و میزان فلوراید در آب آشامیدنی ارتباط وجود دارد. در مناطقی که سطوح فلوراید بیشتر از 0.7 میلی‌گرم در لیتر بود، نرخ کم‌کاری تیروئید بیشتر از مناطق با سطح کمتر فلوراید بود. نتایج این تحقیقات در مجله Epidemiology and Community Health منتشر شده است. 

..:::: شنیدن کلمات خشن سبب بروز بیماری‌های التهابی می‌شود ::::..

پژوهشگران آمریکایی در تحقیقات خود دریافته‌اند، طرد شدن اجتماعی و شنیدن کلمات خشن و بی‌رحمانه می‌تواند سبب بروز بیماری‌های التهابی شود. محققان دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس تأثیرات شنیدن کلمات تند و خشن را بر روی سلامت جسمی و روحی افراد مورد بررسی قرار دادند. 
 
در این پژوهش از 124 داوطلب خواسته شد که در مقابل هیاتی از ناظران سخنرانی کنند و رفتارهای محرک روانی را در مقابل آنها از خود بروز دهند؛ تحلیل بزاق این افراد نشان داد، میزان دو نشانگر التهابی در ناظران با مشاهده این رفتارها افزایش پیدا کرد.  
 
سپس یک چهارم از داوطلبان بازی‌های رایانه‌ای انجام دادند و به سایر داوطلبان اجازه بازی کردن داده نشد؛ اسکن‌های مغزی نشان داد، با این اقدام فعالیت دو منطقه مغزی مرتبط با طرد شدن اجتماعی افزایش پیدا کرد. شرکت‌کنندگانی که فعالیت مغزی آنها در این دو منطقه بیشتر بود، واکنش‌های التهابی بالاتری داشتند. درک بهتر نقش مغز در حالات مرتبط با بیماری‌های التهابی مانند آسم، آرتریت، افسردگی و بیماری‌های قلبی و عروقی می‌تواند به تولید داروهای جدید برای درمان منجر شود.  

 

..:::: سیگار خطر افسردگی را افزایش می‌دهد ::::..

تحقیقات صورت گرفته توسط پژوهشگران محققان نیوزلندی نشان می‌دهد، سیگار کشیدن خطر ابتلا به افسردگی را تشدید می‌کند. محققان دانشگاه اوتاگو در تحقیقات خود دریافته‌اند، افراد سیگاری و وابسته به نیکوتین بیش از افراد غیرسیگاری در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند. در این پژوهش، از 1000 شرکت‌کننده درباره عادات سیگار کشیدن و علائم افسردگی در سنین 18، 21 و 25 سالگی سوال شد. دکتر «دیوید فرگوسن» محقق اصلی این پژوهش تأکید کرد: یافته‌های ما نشان می‌دهد که یک رابطه علی و معلولی بین استعمال سیگار و ابتلا به افسردگی وجود دارد و مصرف بیشتر سیگار به طور مستقیم باعث افزایش و تشدید علائم افسردگی می‌شود. نتایج این پژوهش در مجله psychology منتشر شده است.  

 

..:::: ماست چگونه بر شخصیت انسان تاثیر می‌گذارد؟ ::::..

تحقیقات صورت گرفته توسط دانشمندان ایرلندی نشان می‌دهد، باکتری روده که مشابه باکتری موجود در ماست است، بر شیمی مغز تأثیر گذاشته و به شکل‌گیری شخصیت انسان کمک کرده است. باکتری روده بر شیمی مغز اثر می‌گذارد و این بدان معناست که خوردن ماست می‌تواند به شادتر شدن افراد کمک کند. این باکتری همچنین به شکل‌گیری شخصیت انسان کمک کرده و بخش کلیدی در توسعه شخصیت اولیه انسان محسوب می‌شود. محققان دانشگاه کورک در خصوص نحوه دقیق اثرگذاری این باکتری بر مغز تردید دارند، اما این ایده مطرح شده است که عصب واگ – عامل ارتباط معده و مغز- در این فرآیند دخالت دارد. 
 
به گفته محققان، باکتری روده به تعامل بیشتر انسان‌های اولیه با یکدیگر کمک کرده و این مسئله شانس تکثیر باکتری را افزایش داد. در این مطالعه، موش‌هایی که مقادیر مشخصی محصولات پروبیوتیک مصرف کردند، با کاهش نشانه‌های اوتیسم و سطح اضطراب مواجه شدند. محصولات پروبیوتیک از جمله ماست پروبیوتیک به ازدیاد باکتری روده منجر شده و به همین علت، یک ابر ماده‌غذایی با قابلیت برطرف کردن مشکلات روده از جمله کولیت، اسهال و تقویت سیستم ایمنی بدن شناخته می‌شود.  

 

..:::: تماشای طبیعت،‌ تمرکز حواس را افزایش می‌دهد ::::..

تماشای تصاویر مربوط به چشم‌اندازهای طبیعی فواید زیادی به دنبال دارد؛ از جمله تسکین درد، رفع اضطراب و بهتر شدن خلق و خوی؛ مطالعات اخیر تمرکز حواس را نیز به این فهرست اضافه کرده است. محققان دانشگاه ایالت یوتا از دو گروه از شرکت‌کنندگان خواستند که وظیفه‌ای را که به آنها محول شده بود، انجام دهند تا ببینند آیا این افراد می‌توانند این کار را با لذت و خشنودی به پایان برسانند یا خیر. قبل و در طی انجام این وظایف محوله، یک گروه، صحنه‌هایی از کوهستان را مشاهده ‌کردند در حالی که به گروه دیگر صحنه‌هایی از ساختمان‌ها یا تصاویر هندسی نشان داده شد. 
 
شرکت‌ کنندگانی که صحنه‌های طبیعی را تماشا ‌کردند نسبت به گروه دیگر کمتر تصمیمات ناگهانی و بدون فکر می گرفتند و تمرکز حواس بیشتری داشتند. آزمایشات بعدی نشان داد که تماشای طبیعت، افراد را وامی‌دارد که بیشتر به آینده فکر کنند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که حتی زمانی که تا دیروقت در دفتر کار خود هستید، می‌توانید با تماشای تصاویری از چشم اندازهای طبیعی بر روی صفحه کامپیوتر خود، از مزایای آن بهره‌مند شوید و دیگر برای ترک محل کار، عجله نداشته باشید.  

..:::: تاثیر کاهش وزن در بهبود افسردگی ::::..

محققان دانشگاه پنسیلوانیا طی پژوهشی دریافته‌اند که پس از انجام یک برنامه شش ماهه کاهش وزن برای بیماران افسرده نه تنها هشت درصد از وزن آنها کاهش یافت بلکه آنها به طور مشخصی از کاهش علایم افسردگی خود نیز خبر دادند. به علاوه میزان تری‌گلیسرید آنها نیز رو به کاهش گذاشت که با کاهش میزان خطر بروز بیماری‌های قلبی و سکته مغزی همراه است. محققان تاکید دارند که باید پژوهش‌های مفصل‌تری در باره اثرات کاهش وزن بر درمان علایم افسردگی انجام شود. به گفته پژوهشگران این تحقیق کاملا جدید است چرا که اغلب بیماران افسرده را در برنامه کاهش وزن شرکت نمی‌دهند و این نگرانی وجود دارد که کاهش وزن علایم آنها را بدتر کند. 
در این بررسی 51 فرد افسرده و غیرافسرده در یک برنامه کاهش وزن که شامل تغییر سبک زندگی و رژیم غذایی بود شرکت کردند. بیماران افسرده هشت درصد وزن بدن‌شان را از دست دادند و این میزان برای افراد سالم 11 درصد بود. پس از شش ماه علایم بیماران افسرده توسط یک پرسش‌ نامه بررسی شد و‌ آنها از بهبودی قابل توجهی خبر دادند. بهبودی‌های مشخص در سطوح گلوکز، انسولین و HDL در هر دو گروه مشاهده شد. پژوهشگران می گویند: در بیماران افسرده سطوح تری‌گلیسرید نیز کاهش یافت که همه اینها خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی و سکته مغزی را نیز کاهش می‌دهد. گفتنی است، افسردگی و چاقی به طور مستقل از عوامل خطرساز ابتلا به بیماری‌های قلبی هستند.

..:::: بدخلق‌ها از افراد شاد کارآمدترند ::::..

همه از افراد بدخلق که از همه چیز بدشان می‌آید، متنفرند اما نقطه خوشایند این است که بدخلق‌ها کمتر در فعالیتها شرکت می‌کنند.  اگرچه نتایج دور از انتظار یک پژوهش جدید نشان داده، افراد بدخلق و حسود در کارهای خود عملکرد بهتری نشان می‌دهند چرا که زمان بیشتری را برای تعداد فعالیتهای کمتر صرف می‌کنند. به گفته محققان دانشگاه ایلینویز و دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا، این امر به آنها فرصت می‌دهد تا مهارتهایشان را بیشتر از افراد خوش خلق بر روی وظایف خاص متمرکز کنند. محققان دریافتند افرادی که دارای نگرش مثبت هستند، بیشتر در فعالیتهای متنوع وارد می‌شوند. این در حالیست که افرادی که بیزار هستند، کارهای کمتری را در ساعات کاریشان انجام می‌دهند. 
شرکت‌کنندگان در دو پژوهش همه فعالیتهای خود را در یک دوره یک هفته‌ای گزارش داده و همچنین یک معیار سنجش نگرش را نیز پاسخ دادند. افراد بد خلق و حسود و افراد خوش خلق تفاوتی در میزان زمان انجام فعالیت‌هایشان در طول یک هفته قائل نشدند بلکه فقط تا حدی در تعداد فعالیتها با هم متفاوت بودند. ممکن است افراد بد خلق و حسود کمتر فعال نشان بدهند چرا که کارهای کمتری در مقایسه با افراد با نگرش مثبت انجام می‌دهند. اما آنها همچنین ممکن است متمرکزتر نیز شناخته شوند چرا که زمان بیشتری را بر روی وظایف کمتر صرف می‌کنند. 
یافته‌های این تحقیق ممکن است پیامدهایی برای درک توسعه مهارتها و تخصص داشته باشند. برای مثال خوش‌خلق‌ها ممکن است با یک رویکرد همه‌کاره و هیچ کاره در زندگی کنار بیایند و زمان کمتری را در طیف گسترده‌ای از فعالیتهای صرف کنند. این امر بدان معنی است که آنها هیچگاه نمی‌توانند در یک حوزه متخصص شوند. در مقابل، هنگامی که بدخلقها فعالیت مطلوب خود را می‌یابند، ممکن است زمان بیشتری را بر روی آن گذرانده و مهارت بیشتری در آن پیدا کنند.

..:::: تأثیر فشار خون بالا بر بروز اختلالات شناختی ::::..

بر پایه اطلاعات پژوهشی که به تازگی در نشریه نورولوژی به چاپ رسیده، مشخص شده که پرفشاری خون منجر به مشکلات حافظه در افراد بالای 45 سال می‌شود. این مطالعه معتقد است افراد با فشار خون دیاستولیک بالا، از اختلال شناختی یا مشکلات حافظه‌ای و توانایی‌های فکری بیشتری نسبت به افرادی که فشار دیاستولیک طبیعی دارند، رنج می‌برند. به ‌ازای هر 10 میلی‌متر جیوه افزایش در این نوع فشار، شانس ابتلا به مشکلات شناختی هفت درصد بیشتر می‌شود. این نتایج معتبر پس از تعدیل سایر عواملی که می‌توانند بر توانایی‌های شناختی تاثیر بگذارند، مانند سن، سیگار کشیدن، فعالیت فیزیکی، سطح تحصیلات، دیابت یا کلسترول بالا منتشر شده‌اند. 
پژوهشگران نشان داده‌اند که بالا بودن فشار خون دیاستولیک به ضعف در عروق کوچک مغز منجر می‌شود، در نتیجه این نواحی کوچک صدمات مغزی را گسترش می‌دهند. در این مطالعه، نزدیک به 20 هزار فرد 45 سال و بیشتر مورد بررسی قرار گرفته‌اند که هیچ‌یک نیز سابقه سکته مغزی یا دیگر حوادث عروقی مغز را ذکر نمی‌کردند. 6.7 درصد از این افراد اختلالات شناختی داشتند و 6.49 درصد از کل نیز تحت درمان دارویی پرفشاری خون قرار داشتند. محققان این مطالعه معتقدند این امکان فراهم است تا با پیشگیری یا درمان پرفشاری خون، بتوان از ایجاد اختلالات شناختی جلوگیری کرد و مانع پیشرفت آن به سوی دمانس شد.

..:::: حواس‌پرتي ژنتيکي است ::::..

تحقيقي جديد که توسط روان‌پزشکان دانشگاه بُن آلمان صورت گرفته، توجيهي علمي براي حواس‌پرتي و فراموشکاري دارد. بنابر نتايج اين پژوهش، تغييرات و اختلالات ژنتيکي مي‌توانند به حواس‌پرتي ‌منجر ‌شوند. پژوهشگران دانشگاه بن در تحقيقي جديد، رابطه‌اي مستقيم ميان حواس‌پرتي و ژن دي‌آردي 2 (DRD2) انسان کشف کرده‌اند. بنابر داده‌هاي اين تحقيق، افرادي که داراي يک ژن خاص هستند، راحت‌تر مي‌توانند از مسير کار خود منحرف و غافل شوند و با دقت کمتري کارهاي خود را انجام دهند. اين دانمشندان براي انجام تحقيق خود 500 زن و مرد را آزمايش کردند و ترشح بزاق آن‌ها را بر اساس تغييرات ژن دي‌آر‌دي 2 مورد بررسي قرار دادند. علاوه بر اين، شرکت کنندگان مي‌بايست ميزان حواس‌پرتي و تمرکز خود را در پرسش‌نامه‌ايي ارزيابي مي‌کردند. نتايج اين تحقيق که در نشريه علميNeuroscience letters منتشر شده‌اند، رابطه‌ايي مستقيم ميان فراموشي‌ها و تغييرات ساختاري در ژن دي‌آردي 2 را نشان مي‌دهند. ژن دي‌آردي 2 مي‌تواند دو نوع مختلف داشته باشد. يک نوع که همراه با باز Cytosin است و ديگري نوع دوم که همراه با باز Thymin است. حال افرادي که از نوع دوم برخوردار هستند، يعني ساختار ژنشان همراه با باز Thymin است، بيشتر در معرض حواس‌پرتي و فراموشي قرار مي‌گيرند. علاوه بر داده‌‌هاي آماري، دانشمندان حتي يک رابطه‌ي علت و معلولي نيز ميان اين دو مي‌بينند. به گفته آنان، ژن دي‌آردي 2 نقش بزرگي در رساندن سيگنال‌ها به ناحيه‌هاي مربوطه در مغز ايفا مي‌کند. آنها مي‌گويند که اين ساختار قابل مقايسه با عملکرد يک رهبر ارکستر است که مغز را همانند يک ارکستر هماهنگ و اداره مي‌کند. ژن دي‌آردي 2 نيز نقش چوب رهبر ارکستر را بازي مي‌کند. اگر رهبر ارکستر با آن چوب حرکت اشتباهي انجام دهد، کل ارکستر به هم مي‌ريزد. پژوهشگران مي‌گويند که رايج بودن حواس‌پرتي در ميان افراد يک خانواده نيز ژنتيکي بودن اين مساله را نشان مي‌دهد. اما آنها مي‌افزايند که فاکتورهاي ديگري نيز مي‌توانند بر رفتار انسان‌ها تاثير بگذارند. براي مثال محيط اجتماعي يک نفر نيز مي‌تواند تاثيرگذار باشد. اما پژوهشگران مي‌گويند وجود اين ژن را به عنوان يک بهانه از افراد حواس‌پرت نپذيريد. براي مثال آنها به فراموشکاران و حواس‌پرت‌ها پيشنهاد مي‌کنند که از يادادشت‌هاي کوچک استفاده کنند و براي مقابله با حواس‌پرتي خود به دنبال راه‌کارهاي مختلف بگردند.

..:::: ورزش سبب تقويت حافظه و قدرت تفکر مي‌شود ::::..

بر اساس نتايج يک تحقيق در آمريکا، ورزش در سنين ۲۰ تا ۲۹ سالگي سبب حفاظت از توانايي مغز در ميانسالي مي‌شود. فعاليت‌هايي چون دويدن، شنا و دوچرخه‌سواري که فعاليت قلب را تنظيم مي‌کنند در سنين پايين‌تر، سبب تقويت حافظه و قدرت فکر در سنين بالاتر مي‌شوند. بر اساس نتايج اين تحقيق، سلامت قلب سبب حفظ سلامت مغز مي‌شود. محققان در دانشگاه مينسوتا در شهر مينياپوليس آمريکا سه هزار نفر را با سن متوسط ۲۵ سال مورد آزمايش قرار دادند. اين افراد در طول يک سال آزمايشات سلامت قلب و عروق انجام دادند و اين آزمايشات پس از ۲۰ سال تکرار شد. از آنها خواسته شد تا زماني که نفس دارند و بدنشان خسته نشده بدوند. سپس، آزمايشات ديگري براي سنجش قدرت و فعاليت مغزي، ۲۵ سال پس از آغاز اولين آزمايش سلامت قلبي انجام گرفت. افرادي که در جواني بيشتر دويده بودند پس از ۲۵ سال از قدرت حافظه و توان فکري بالاتري برخوردار بودند. همچنين افرادي که فاصله زماني تست دويدن آنها پس از ۲۰ سال اختلاف کمتري داشته در آزمايشات حافظه و تواتايي مغزي از افرادي که فاصله زماني تست دويدن آنها در فاصله ۲۰ سال اختلاف بيشتري داشته، نتيجه بهتري گرفتند.

..:::: مولکول کوچکی که با افسردگی می‌جنگد ::::..

بر اساس یافته‌های دانشمندان دانشگاه مک‌گیل و «موسسه داگلاس»، سطوح نوعی مولکول که فقط در انسان‌ها و دیگر پستانداران یافت می‌شود، در مغز افراد افسرده کمتر است.  این کشف می‌تواند کلیدی جهت ارتقا انتخاب‌های درمانی برای اشخاصی باشد که از افسردگی رنج می‌برند. افسردگی عامل شایع معلولیت است و با این که داروهایی برای درمان آن وجود دارد، یافتن دارویی مناسب برای بیماران اغلب آزمون و خطای پزشکان را افزایش می‌دهد. 
دانشمندان دریافتند سطوح نوعی مولکول ریز به نام miR-1202 می‌تواند نشانگری برای افسردگی باشد و به شناسایی افرادی که احتمالا به درمان ضدافسردگی واکنش نشان می‌دهند، کمک کند. با استفاده از نمونه‌موردی‌های «بانک مغز داگلاس بل-کانادا» دانشمندان بافت‌های مغز افراد افسرده را بررسی و آن‌ها را با بافت‌های مغز اشخاص سالم مقایسه کردند. محققان این مولکول را که فقط در انسان‌ها و پستانداران وجود دارد، کشف کردند و دریافتند چنین مولفه‌ای گیرنده‌ مهم ماده گلوماتیک فرستنده عصبی را کنترل می‌کند. 
تعدادی از آزمایش‌های تیم علمی نشان داد ضدافسردگی‌ها سطوح این میکرو آر ان ای را تغییر می‌دهند و در تحقیقات بالینی انجام‌شده روی افراد افسرده زنده که با «سیتالوپرام» (نوعی داروی ضدافسردگی که معمولا تجویز می‌شود) درمان می‌شدند، سطوح پایین‌تر مولکول مزبور در افراد افسرده در مقایسه با اشخاص غیرافسرده، پیش از درمان مشاهده شد. نتایج نشان داد با پیشرفت درمان میزان microRNA miR-1202 افزایش یافت و سوژه‌ها دیگر احساس افسردگی نکردند. این کشف می‌تواند هدف بالقوه‌ای برای طراحی درمان‌های ضدافسردگی موثرتر و جدید باشد. جزئیات پاین پژوهش در مجله Nature Medicine منتشر شده است.

..:::: نقش خشونت در تکامل صورت انسان‌های اولیه ::::..

دانشمندان دانشگاه یوتا به تازگی نظریه جدیدی را در خصوص نقش خشونت در تکامل صورت انسان‌های اولیه ارائه داده‌اند. بر اساس این مطالعه، نسخه ماقبل‌ تاریخ جنگ بر سر زنان، منابع و دیگر اختلافات عامل تکامل صورت اجداد اولیه انسان بوده‌ است. دیوید کریر و مایکل مورگان از دانشگاه یوتا مدعی‌اند صورت‌های انسان، به ویژه‌ صورت‌های اجداد جنوبی‌کپی (Australopithecus) به گونه‌ای تکامل یافتند تا آسیب وارده ناشی از ضربات را در طول جنگ‌های بین مردان به حداقل برسانند. 
یافته‌های جدید جایگزینی برای فرضیه پیشین خواهد بود که بر اساس آن، تکامل صورت‌های قوی اجداد اولیه انسان عمدتا ناشی از نیاز به جویدن غذاهای سختی مانند فندق‌ها بوده است. این تحقیق بر اساس مطالعه قبلی کریر و مورگان شکل گرفت که بر اساس آن، خشونت نقش بسیار مهم‌تری را در تکامل انسان در مقایسه با آنچه بسیاری معتقدند، ایفا کرده است. چنین یافته‌هایی همچنین این موضوع را مطرح می‌کند که آیا گذشته‌های دور انسان خشونت‌آمیز بوده است یا خیر. این موضوع یکی از مباحث عامل اختلاف‌نظرهای موجود در میان متفکران لقب گرفته است. جزئیات این دستاورد علمی در مجله Biological Reviews منتشر می‌شود.

 

..:::: خوابیدن پس از یادگیری اتصالات حافظه را تقویت می‌کند ::::..

محققان «مرکز پزشکی لانگون» در نیویورک برای نخستین بار نشان داده‌اند که خوابیدن پس از یادگیری رشد مولفه dendritic spines را در مغز ترغیب می‌کند. این مولفه‌های مغزی برآمدگی‌هایی از سلول‌های مغزی هستند که به دیگر سلو‌ل‌های مغزی متصل می‌شوند و عبور اطلاعات را در سیناپس‌ها آسان می‌کنند. سیناپس‌ها تقاطعاتی هستند که در آن، سلول‌های مغزی یکدیگر را ملاقات می‌کنند. فعالیت سلول‌های مغزی در طول خوابیدن عمیق یا خواب موج کند پس از یادگیری برای چنین رشدی حیاتی است. 
یافته‌های حاصل از انجام آزمایش روی موش‌ها شواهد فیزیکی مهمی را در دفاع از این فرضیه ارائه می‌دهد که بر اساس آن، خواب به انسجام‌بخشی و قوی‌کردن حافظه کمک می‌کند. این تحقیق همچنین برای نخستین بار نشان می‌دهد چگونه یادگیری و خواب موجب بروز تغییرات فیزیکی در غشای موتور حرکتی می‌شود. این ناحیه از مغز مسئول حرکات داوطلبانه است. 
دانشمندان در این مطالعه نشان داده‌اند چگونه خوابیدن به عصب‌ها کمک می‌کند تا اتصالات بسیار خاصی را روی انشعاب‌های dendritic شکل دهند که این اتصالات می‌توانند حافظه بلندمدت را تسهیل بخشند. آن‌ها همچنین دریافتند چگونه انواع مختلف یادگیری سیناپس‌هایی را در انشعاب‌های مختلف همان عصب‌ها ایجاد می‌کند و این بدین معناست که یادگیری موجب بروز تغییرات ساختاری بسیار خاص در مغز می‌شود. سلول‌های مغزی زمانی که فرد اطلاعات جدید را در طول ساعات بیداری هضم می‌کند در طول خواب عمیق دوباره بازفعال می‌شوند. در خواب عمیق که خواب موج کند نیز خوانده می‌شود، امواج مغزی کند می‌شوند و حرکات سریع چشم و رویابینی متوقف می‌شوند. دانشمندان برای مدتهای طولانی معتقد بوده‌اند که این بازفعالی شبانه به فرد کمک می‌کند خاطرات جدید را شکل دهد و به یاد آورد؛ با این حال، تغییرات طی این فرآیند درک نشده بودند. جزئیات این مطالعه در مجله Science منتشر شده است.

..:::: تشخیص زودهنگام اوتیسم در کودکان با نرم‌افزار جدید ::::..

محققان دانشگاه مینه‌سوتا یک سیستم تشخیص رایانه‌ای را طراحی کرده‌اند که با رهگیری حرکات کودک قادر به تشخیص نشانگرهای رفتاری اوتیسم است. محققان اختلالات اوتیسم معتقدند که نشانگرهای رفتاری اوتیسم در نخستین سال زندگی کودک قابل مشاهده و تشخیص است؛ با تشخیص زودهنگام بیماری، امکان یادگیری مهارت‌های اجتماعی ضروری و الگوهای رفتاری همزمان با شروع راه رفتن و صحبت کردن فراهم می‌شود. محققان دانشگاه مینه‌سوتا به سرپرستی «جردن هاشمی»، سیستم تشخیص رایانه‌ای طراحی کرده‌اند که با رهگیری حرکات کودک، نشانگرهای اوتیسم را شناسایی می‌کند. 
این مطالعه که با حضور 15 نوزاد پنج تا 18 ماهه انجام شد، بر سه آزمایش رفتاری متمرکز بود؛ در آزمون اول میزان توجه نوزاد در هنگام تکان دادن جغجغه و تغییر جهت ناگهانی آن از سمت چپ به راست مورد بررسی قرار گرفت. در آزمون دوم، یک اسباب‌بازی از مقابل میدان دید کودک عبور داده شد و میزان تأخیر زمانی برای رهگیری آن محاسبه شد؛ در آزمون سوم توپی به سمت کودک فرستاده شد و حرکات چشم برای رهگیری توپ مورد بررسی قرار گرفت. میزان تأخیر زمانی در توجه به جغجغه، اسباب‌بازی یا توپ بسیار حائز اهمیت است. 
بر اساس نتایج بدست آمده در این 3 مطالعه، محققان برنامه نرم‌افزاری بسیار دقیقی طراحی کردند که از پتانسیل تجزیه و تحلیل خودکار خیره شدن چشم کودک، الگوهای راه رفتن یا رفتار حرکتی بعنوان نشانه‌هایی از تکامل کودک برخوردار بوده و می‌تواند نشانگرهای اولیه اوتیسم را شناسایی کند. این برنامه رایانه‌ای غیرتهاجمی در منزل و کلینیک‌های درمانی قابل استفاده است. محققان قصد دارند تا پایان سال جاری میلادی برنامه نرم‌افزاری مخصوص تبلت را مورد آزمایش قرار دهند؛ این برنامه با بررسی پاسخ‌های فیزیکی و چهره به نشانه‌های بصری بر روی صفحه نمایش، اقدام به آنالیز خودکار اطلاعات و تشخیص احتمال خطر اوتیسم می‌کند.

..:::: برای بیشتر شاد بودن چطور مسیر رفت وآمد خود را طی کنیم؟ ::::..

تحقیقات نشان داد: چگونه طی کردن مسیر، نقش مهمی در بروز احساسات ایجاد می‌کند. محققان در تحقیقات خود میزان بروز مواردی مانند شادی، درد، استرس، غم و اندوه و خستگی را در مسیر رفت و آمد بررسی کردند. محققان دانشگاه کلمسون، خلق و خوی افراد را در طول سفر در افراد مختلف تجزیه و تحلیل کردند. اریک موریس، مسؤول این تحقیق اظهار کرد: ما دریافتیم افراد در حال دوچرخه سواری در مقایسه با دیگر حالات طی کردن مسیر، بهترین حالت روحی را دارند. دوچرخه سواران معمولا افرادی از لحاظ جسمی سالم و با نشاط هستند. در این تحقیق به ترتیب بعد از دوچرخه سواری، مسافران ماشین و سپس رانندگان خودرو از نظر سطح شادی در مرتبه بعدی قرار دارند. افرادی که با قطار و اتوبوس حتی برای مدت زمات کوتاهی رفت وآمد می‌کنند، نیز از سطح شادی کمتری برخوردارند. درک این رابطه بین «چگونگی رفت وآمد» و «احساسات افراد» می‌تواند راه بهبودی برای صنعت حمل ونقل در شهرها باشد.

..:::: مغز چگونه با حفظ حافظه، سلول‌های عصبی را جایگزین می‌کند؟ ::::..

محققان دانشگاه آدلاید، در تلاش برای درک توانایی مغز در جایگزینی سلول‌های عصبی بدون از بین رفتن حافظه هستند. با توجه به عمر زیاد سلول‌های عصبی، اجزای درونی آنها مثل پروتیین‌ها و مولکول‌‎هایی که در ساختار سلول نقش داشته، پیوسته تعویض می‌شوند. محققان، با ساخت مدلی نظری، سعی در فهم شیوه کنترل اجزا در سلول و جایگزینی این اجزا در طول دوره عمر سلول دارند و در تلاشند که این سوال بزرگ را که چگونه با تعویض عناصر سلول، توانایی‌های یادگیری، حافظه و اندیشیدن محفوظ باقی می‌ماند، درک کنند. محققان، پس از مطالعه بر روی مدل نظری مغز دریافتند سلول‌های عصبی مجهز به سنسورهای یونی بوده که فعالیت الکتریکی سلول را کنترل کرده و سلول را در وضعیت حداکثر پاسخ نسبت به جریان الکتریکی قرار می‌دهد. به گفته دکتر لری، محقق پروژه، این مطالعات به درک بهتر ما از پیچیده‌ترین ماشین روی زمین یعنی مغز انسان کمک بزرگی کرده است. این تحقیقات در مجله Neuron منتشر شده است.

..:::: تنش آلرژی را تشدید می کند ::::..

محققان آمریکایی در تازه ترین تحقیقات خود اعلام کردند:تنش (استرس) موجب تشدید علائم حساسیت های فصلی در افراد می شود. در این مطالعه محققان 179 فرد مبتلا به تب یونجه را مدت 12 هفته تحت بررسی قرار دادند و متوجه شدند که علائم حساسیت و آلرژی در افرادی که تنش دارند بیشتر از افرادی است که تنش ندارند.
محققان در این مطالعه به رابطه مهم میان تنش و افزایش علائم آلرژی پی بردند. دکتر آمبر پاترسون استاد دانشگاه اوهایو گفت: تنش می تواند اثرات منفی بر بدن داشته باشد و موجب تشدید علائم آلرژی شود. وی افزود:تحقیقات ما نشان داد علائم آلرژی در افرادی که عصبی هستند یا تنش زیادی دارند بیشتر است. 
پاترسون تاکید کرد: علائمی مانند عطسه، آبریزش بینی، ریزش اشک چشم در افرادی که تنش دارند تشدید می شود و حتی ممکن است ریشه در استرس داشته باشد. وی افزود: ممکن است کاهش استرس آلرژی و حساسیت ها را درمان نکند اما به کاهش علائم شدید آلرژی کمک می کند. محققان، مدیتیشن ، کشیدن نفس عمیق ، اختصاص زمانی برای استراحت و تفریح، تغذیه درست، خواب کافی، حفظ سلامت بدن، حذف عوامل استرس زا و یادگیری چگونگی رویارویی با موقعیت های استرس زا را در کاهش و کنترل استرس موثر خواند.

..:::: مجردها فقط تا 50 سالگی احساس خوشبختی می کنند ::::..

مجردها فقط تا 50 سالگی احساس خوشبختی می کنند. روانشناسان می گویند:مجردها معتقدند تنهایی مزیت هایی هم چون آرامش،نبود نگرانی به خاطر سایر اعضای خانواده، امکان پرداختن به کارهای مورد علاقه و نداشتن مسئولیت تربیت فرزندان و تلاش برای تامین نیازهای آنها از جمله خورد و خوراک و آموزش دارد.
اما نتایج یک نظر سنجی که یک شرکت بیمه در آمریکا در خصوص تجرد و احساس خوشبختی و رضایت ناشی از آن انجام داده است نشان می دهد که وقتی انسان های مجرد به سن پنجاه سالگی می رسند همه این مسائل ارزش خود را از دست می دهد. در این نظر سنجی که از افراد مجرد و متاهل انجام شد نشان می دهد که 80 درصد افراد مجرد به مرور زمان حس خوشبختی خود را از دست می دهند، این در حالی است که 60 درصد افراد متاهل از زندگی خود رضایت کامل دارند. همچنین این نظر سنجی نشان داد که وضع احساسی و جسمانی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هایی که صاحب نوه هستند به مراتب از مجردهای هم سن و سال خود بهتر است و آنها خود را به مراتب خوشبخت تر احساس می کنند.

 

..:::: پیاده روی خلاقیت را 60 درصد افزایش می دهد ::::..

نتایج مطالعه محققان دانشگاه استنفورد آمریکا نشان می دهد که پیاده روی روزانه نه تنها باعث کاهش وزن می شود بلکه میزان خلاقیت فکری را تا 60 درصد افزایش می دهد. محققان دانشگاه استنفورد کالیفرنیا آمریکا در این مطالعه سطح خلاقیت را در افراد حین پیاده روی و هنگام نشستن اندازه گرفتند. آنها متوجه شدند که نتیجه خلاقیت حین راه رفتن به طور متوسط 60 درصد افزایش می یابد. بسیاری از افراد و شخصیت های موفق گفته اند که بهترین ایده ها موقع راه رفتن به مغزشان خطور می کند، به همین دلیل افرادی مانند استیو جابز بنیانگذار شرکت اپل و مارک زاکربرگ موسس فیس بوک، بسیاری از جلسات کاری خود حین پیاده روی برگزار کردند. اکنون نتایج مطالعه دکتر مارلی اوپزو و دکتر دانیل شاوارتز در دانشکده تحصیلات تکمیلی استندفورد آمریکا دلایل این امر را به صورت شفافتری مشخص کرده است. نتایج این مطالعه در مجله Experimental Psychology منتشر شده است. 
براین اساس ، بروز خلاقیت در فرد بستگی به مکان راه رفتن ندارد به عبارت دیگر پیاده روی در محیط بسته یا باز اثر مشابهی در بروز خلاقیت فکری دارد. محققان همچینن دریافتند که در مقایسه با نشستن، راه رفتن چه در داخل خانه بر روی تردمیل رو به یک دیوار خالی و یا پیاده روی در خارج از منزل در هوای تازه ( فعالیت هوازی) باشد، منجر به افزایش دو برابری واکنش های خلاقانه می شود. محققان این پژوهش همچنین می گویند: نتایج این مطالعه آن قدر روشن است که حتی اگر افراد پس ازمدتی راه رفتن به یکباره بنشینند( که معمولا در تمرین های ورزشی در مورد این حرکت نکوهش شده است) این سکون ناگهانی تاثیری در نتایج خلاقیت افراد ندارد.

..:::: دیده نشدن، دردناک‌تر از مورد تعرض ‌واقع‌شدن ::::..

پژوهش جدید محققان نشان می‌دهد نادیده‌گرفته‌شدن در محیط کار برای سلامت فرد مضرتر از زمانی است که وی در این محیط مورد تعرض واقع می‌شود. محققان دریافتند در حالی که افراد عموما طردشدن را بسیار بی‌ضررتر از مورد تعرض واقع شدن می‌دانند، احساس حذف‌شدن به طور قابل‌توجهی منجر به نارضایتی شغلی، استعفا و ابتلا به مشکلات سلامتی می‌شود. 
افراد، طردشدن در محیط کار را در مقایسه با مورد تعرض واقع‌شدن ‌ از لحاظ اجتماعی کمتر ناخوشایند و از لحاظ روان‌شناختی نیز بی‌ضررتر می‌دانند، با این حال، تحقیقات بیشتر دانشمندان دانشگاه کلمبیای انگلستان با بهره‌گیری از پژوهش‌های انجام‌شده توسط محققان کانادایی نشان داد اشخاصی که طردشدن را تجربه می‌کنند، حس تعلق و تعهد کمتری به محیط کار و میل شدید به استعفا از شغلشان دارند و همچنین مشکلات سلامتی را تجربه می‌کنند. تحقیقات کانادایی‌ها شامل بررسی بازخورد احساسات طردشدگی در محیط کار و مورد تعرض‌ واقع‌شدن بود و دانشمندان دانشگاه کلمبیا این بازخوردها را با نرخ تغییر و تحولاتی که سه سال پس از این تحقیقات رخ داده بود، مقایسه کردند.

اطلاع رسانی937- سمپوزیوم رویکرد سایکوسوماتیک در کنترل درد مزمن

این سمپوزیوم در تاریخ ۱ تیر ۱۳۹۳ توسط دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در بیمارستان طالقانی تهران برگزار خواهد شد. مباحث این سمپوزیوم شامل جنبه سایکودینامیک درد، تشخیص افتراقی درد با دلیل نا معلوم، تاثیر ورزش های هوازی بر درد مزمن، کاربرد داروهای ضد صرع در درد مزمن، درمانهای غیر دارویی در کنترل درد مزمن، روشهای دارویی کنترل درد از دیدگاه بیهوشی، مدالیته های فیزیکی و ارزیابی در درد مزمن، درد فانکشنال شکمی در بچه ها، اثرات ضد درد داروهای ضد افسردگی و دیگر داروهای روانگردان می باشد.

اطلاعات بیشتر

    اطلاع رسانی936- کنفرانس مسئله بازتوانی در درمان نگهدارنده و طب اعتیاد

این کنفرانس در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۳۹۳ توسط مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در سالن مرکزی دانشگاه علوم بهزیستی برگزار خواهد شد. مباحث این کنفرانس شامل نگاهی تخصصی به مداخلات فعالسازی و بازتوانی، نظریه های مختلف در حوزه بازتوانی روانی، بازتوانی فیزیکی و عصبی، تازه های درمان در سوءمصرف مواد مخدر در درمان نگهدارنده با تاکید بر مسئله بازتوانی، مداخلات اجتماعی به منظور افزایش کارایی فردی، افت کارکرد نگاهی به مبانی بیولوژیک می باشد.

اطلاعات بیشتر 
سایت مرکز تحقیقات  

اطلاع رسانی925- کنفرانس اختلال بیش فعالی و نقص توجه در بزرگسالان

این کنفرانس در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ توسط دانشگاه علوم پزشکی تهران در بیمارستان روزبه تهران برگزار خواهد شد. مباحث این کنفرانس شامل کلیات، نوروسایکولوژی و شناخت مدلهای مفهومی، ارزیابی بالینی و علامت شناسی، اختلالات همراه و تشخيص هاي افتراقي، درمانهای شناختی رفتاری، کوچینگ و دارو درمانی، معرفی بیمار و کاریرد عملی تکنیکها می باشد.

اطلاعات بیشتر

اطلاع رسانی895- سمینار درمانهاي جديد در سوء مصرف مواد مخدر

این سمینار در تاریخ ۳۱ اردیبهشت الی ۲ خرداد ۱۳۹۳ توسط انجمن مراقبت هاي ويژه ايران در تالار امام بیمارستان امام تهران برگزار خواهد شد. مباحث این سمینار شامل كليات درمان انواع مواد، بررسي روش درماني UROD، بررسي روش هاي درماني RD، تشخيص آزمايشگاهي و فارماكولوژي متادون، تفاوت فرد معتاد و سالم از نظر دوز دارويي بيهوشي، رعايت اصول CPR و لوله گذاري در فرد معتاد، انواع سم زدايي، آمفتامين ها، درمان وابستگي به غير مخدرها، اهميت و لزوم مصاحبه با بيمار قبل از بيهوشي، روان درماني اعتياد، درمان هاي غير دارويي اعتياد، حساسيت به داروهاي مخدر در اتاق عمل، درمان هاي رواني مهمتر از درمان هاي جسمي، درمانهاي غير دارويي شيشه، درمانهاي دارويي شيشه و ماتريكس، لزوم ايجاد امنيت و رازداري بين پزشك و بيمار، تعيين مقدار داروي بيهوشي بر اساس شدت وابستگي به مواد می باشد.

اطلاعات بیشتر

..:::: درمان نویدبخش اوتیسم با ترسیم 21 حالت مجزای چهره ::::..

محققان دانشگاه ایالتی اوهایو شیوه‌ای را برای تشخیص 21 حالت چهره مجزا و حتی حالت‌های صورت برای عواطف پیچیده و ظاهرا متناقض مانند تنفر خرسندآمیز یا عصبانیت غمگین، ارائه داده‌اند. دانشمندان در این مطالعه توانستند تعداد حالت‌های مستند چهره را به بیش از سه‌ برابر برسانند و آن‌ها هم‌اکنون می‌توانند از این حالت‌ها برای تحلیل شناختی بهره ببرند.
مدل رایانه‌ای حاصل به ترسیم عاطفه در مغز با دقت بالاتری از مطالعات پیشین کمک می‌کند و شاید به تشخیص و درمان شرایط روانی مانند اوتیسم و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) بیانجامد. از زمان ارسطو تاکنون، محققان در تلاش برای درک دلیل و چگونگی خیانت چهره به احساسات و تمامی طیف عواطف موجود در پس آن بوده‌اند. امروزه این پرسش توسط دانشمندان شناختی بررسی می‌شود که به دنبال ارتباط دادن حالت‌های چهره با عواطف با هدف رهگیری ژن‌ها، مواد شیمیایی و گذرگاه‌های نورونی هستند که بر عواطف مغز حکمرانی می‌کنند.

همایش928- ششمین کنگره بین المللی سايکوسوماتيک

برگزار کنندگان: دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، انجمن بین المللی پزشکی و روان درمانی رازی، انجمن پزشکی روان تنی و روان درمانی ایران
زمان برگزاری: ۲۳ الی ۲۵ مهر ۱۳۹۳
مکان برگزاری: اصفهان

سایت همایش

..:::: تغییر مکرر مدرسه، احتمال بروز آسیب‌های روانی در کودکان را افزایش می‌دهد ::::..

نتیجه یک پژوهش جدید نشان داد کودکانی که مدارس آنها اغلب تغییر می‌کند در معرض خطر ابتلا به علائم روان‌پریشی هستند. محققان دانشگاه نیوکاسل، اطلاعات مربوط به حدود شش هزار و 500 خانواده را در یک مطالعه طولانی مدت در جنوب غربی انگلستان مورد بررسی قرار دادند.
براساس این بررسی، کسانی‌ که سه بار یا بیشتر در دوران نوجوانی مدارس خود را تغییر داده بودند، 60 درصد بیشتر نسبت به سایرین افزایش خطر ابتلا به حداقل یک علامت روانی را داشتند. سوران، سرپرست این تحقیق اظهار کرد: تغییر مدارس می‌تواند برای دانش‌آموزان بسیار پرتنش باشد. وی افزود: تحقیقات نشان می‌دهد تغییر مدارس ممکن است به خودی خود خطر ابتلا به علائم روان‌پریشی را افزایش دهد. همچنین ممکن است عزت نفس نوجوانان را نیز کاهش دهد؛ بنابراین مدارس باید استراتژی ای را برای کمک به این دانش آموزان برای استقرار در محیط جدید فراهم کنند. این تحقیق در مجله آکادمی آمریکایی روانپزشکی کودکان و نوجوانان منتشر شده است.