ارتباط بهره هوشی بالا با فعالیت جسمانی بهتر

تحقیقات جدید دانشمندان دانشگاه کپنهاگ ارتباط منحصر‌به‌فردی بین هوش مردان در اوایل بزرگسالی و فعالیت فیزیکی آن‌ها در میانسالی را آشکارسازی می‌کند. بر اساس یافته‌های بدست‌آمده، هر چه بهره هوشی بالاتر باشد، مردان در میانسالی فعالیت فیزیکی بهتری دارند. تمامی انسان‌ها مایلند با افزایش سن‌، از لحاظ فیزیکی مستقل بمانند، بنابراین آن‌ها باید در وضعیت جسمانی خوبی قرار بگیرند. این امر شامل کنارآمدن با فعالیت‌های جسمانی روزانه از جمله لباس‌پوشیدن و انجام خرید است.
دانشمندان ارتباط بین بهره هوشی مردان در اوایل بزرگسالی و عملکرد جسمانی آن‌ها در سنین بین 48 و 56 سالگی را بررسی کردند. این پژوهش شامل 2848 مرد دانمارکی متولد سال 1953 و 1959-61 بود. یافته‌های آن‌ها نشان می‌دهد هر چه هوش مردان در اوایل بزرگسالی بالاتر باشد، آن‌ها دارای پشت، پاها و دستان قوی‌تری در میانسالی خواهند بود و بنابراین تعادل بهتری خواهند داشت.

یافته‌های پیشین نشان می‌دهد هر چه نتایج این آزمایشات در میانسالی بهتر باشد، شانس بیشتری برای اجتناب از کاهش عملکرد جسمانی در کهنسالی وجود دارد. با افزایش 10 نمره‌ای بهره هوشی، دانشمندان افزایش 0.5 کیلوگرمی در نیروی بخش پایینی پشت، افزایش یک سانتی‌متری در پرش ارتفاع (نشانه قدرت عضله ران)، افزایش 0.7 کیلوگرمی قدرت گرفتن دست، 3.7 درصد تعادل بهتر و 1.1 درصد بلندشدن از صندلی بیشتری را در 30 ثانیه مشاهده کردند.

توضیح ساده برای ارتباط بین هوش بالا و فعالیت جسمانی در میانسالی می‌تواند این باشد که با نمره هوش بالاتر، درک و تفسیر اطلاعات سلامتی آسان‌تر بوده و بنابراین افراد دارای سبک زندگی سالم‌تری هستند و در نتیجه به طور مثال، به طور منظم‌تری ورزش می‌کنند. جزئیات این یافته‌ها در مجله Aging and Health ارائه شد.

ادامه نوشته

..:::: هوش انسان چقدر افزایش یافته است؟ ::::..

محققان دانشگاه کینگز کالج لندن مدعی شده‌اند که میانگین هوش نژاد بشر بطور پیوسته در حال افزایش است. محققان در بررسی‌های انجام شده بر روی نمرات آزمایشات هوشبهر (IQ) طی 64 سال گذشته دریافتند که آزمایشات سخت‌تر شده است، اما افراد همچنان بخوبی به آن‌ها پاسخ می‌دهند. البته هنوز دلیل باهوش‌تر شدن انسان‌ها مشخص نیست و برخی نظریه‌ها، تحصیل بهتر و ارتقای مراقبت‌های بهداشتی را در این زمینه موثر دانسته‌اند. محققان در این پژوهش بطور خاص به بررسی ماتریسهای پیش‌رونده ریون (RPM) پرداختند؛ این آزمایشات از شرکت‌کنندگان می‌خواست تا به دنبال الگوهایی در مجموعه‌ای از اشکال بگردند. تصور می‌شود این آزمایشات، بخوبی به سنجش هوش می‌پردازند. 
 
در کل در این تحقیق، بیش از 200 هزار شرکت‌کننده از 48 کشور جهان برای بیش از 64 سال مورد بررسی قرار گرفتند. محققان دریافتند که از سال 1950، هوش متوسط معادل 20 امتیاز هوشبهر افزایش یافته است. این پژوهش در پی شواهد قدیمی‌تری که توسط «جیمز فلین» فیلسوف و روانشناس دانشگاه اوتاگا در نیوزلند ارائه شده بود، انجام شد. فلین دریافته بود که آزمایشات هوشبهر سخت‌تر می‌شوند، اما انسان‌ها همچنان نمرات مشابه را در آن‌ها بدست می‌آورد که این امر به اثر فلین مشهور شد. 
 
بنظر می‌رسد که اگر انسان‌ امروزی یک آزمایش از قرن پیش را حل می‌کرد، نمره میانگین هوشبهر 130 را بدست می‌آورد و بالعکس، اجداد انسان امروزی ممکن بود نمره حدود 70 را کسب کنند؛ این میزان معادل سه نمره افزایش در هوشبهر در هر دهه است. اما بر اساس پژوهش جدید، بیشترین تغییر در کشورهای در حال توسعه واضح بوده و هوشبهر افراد با کشورهای توسعه‌یافته رقابت می‌کند. دلایل متعددی می‌تواند برای این پدیده وجود داشته باشد که در آن میان می‌توان به ارتقای تحصیلات، افزایش دسترسی به آزمایشات هوشبهر، ارتقای مراقبت‌های بهداشتی، تغذیه و همچنین کاهش تعداد اعضای خانواده اشاره کرد. نتایج این پژوهش در مجله Intelligence منتشر شده است.  

..:::: تأثیر معکوس تنش در بهره هوشی مردان و زنان ::::..

نتایج یک مطالعه جدید نشان می‌دهد، کارهای پر تنش مانند سخنرانی در جمع باعث کاهش هوش اجتماعی- احساسی مردان و برعکس، افزایش هوش زنان می‌شود. محققان دانشکده بین‌المللی مطالعات پیشرفته (SISSA) با همکاری محققان ‌دانشگاه فرایبورگ و بخش علوم اعصاب شناختی دانشگاه وین تأثیر شرایط پر تنش بر میزان بهره‌هوشی (IQ) اجتماع مردان و زنان را مورد مطالعه قرار دادند. به گفته «کلاوس لام» یکی از نویسندگان مطالعه و از محققان دانشگاه وین، فرضیه مطرح شده بر این اساس بود که افراد با میزان تنش بالا تمایل به رفتار خودخواهانه دارند و دیدگاه خود محور باعث کاهش بار عاطفی- شناختی فرد می‌شود.
تنش با کاهش هوش اجتماعی- احساسی و توانایی همدردی البته فقط در مردان همراه است. پژوهشگران این فرضیه را از طریق حضور داوطلبان در سخنرانی‌های عمومی یا هنگام انجام محاسبات ذهنی مورد بررسی قرار دادند؛ سپس از داوطلبان خواسته شد تا حرکات خاصی را تقلید کرده یا احساسات دیگران را تشخیص دهند. نتایج بدست آمده نشان می‌دهد، تنش باعث تضعیف کارآیی و عملکرد مردان در زمان تقلید حرکات خاص یا تشخیص احساسات دیگران می‌شود، درحالیکه هوش احساسی و شناختی زنان با افزایش چشمگیری مواجه می‌شود. نتایج این پژوهش در مجله Psychoneuroendocrinology منتشر شده است.

..:::: باهوش‌ها اشیاء کوچک و بزرگ را چگونه می‌بینند؟ ::::..

پژوهش‌های صورت گرفته توسط پژوهشگران دانشگاه روچستر نشان می دهد، افراد با بهره هوشی (IQ)‌ بالاتر در مشاهده اشیاء بزرگتر و حرکات پس زمینه دچار ضعف هستند. افرادی که در آزمون های بهره هوشی نمرات بالاتری کسب می کنند، تنها باهوش محسوب نمی‌شوند، بلکه پردازش اطلاعات حسی آنها با افراد عادی نیز تفاوت دارد. پژوهشگران دانشگاه روچستر با نمایش تصاویر ویدئویی ثابت و متحرک بر روی صفحه نمایش رایانه، قدرت ادراک بصری افراد باهوش و معمولی را مورد ارزیابی قرار دادند.
نتایج بدست آمده نشان می دهد، افراد با بهره هوشی بالاتر در مشاهده اشیاء بزرگتر یا حرکات پس زمینه‌یی دچار ضعف بوده و اغلب این تصاویر را نادیده می‌گیرند، اما برعکس در مشاهده اشیاء کوچک و در حال حرکت از تمرکز بسیار بالاتری برخوردار هستند. توانایی تمرکز برای جلوگیری از حواس پرتی و تفاوت در ادراک بصری برای مشاهده حرکات اشیاء کوچک، علت عملکرد مغزی بهتر افراد باهوش را توضیح می‌دهد. نتایج این مطالعه در مجله Current Biology منتشر شده است. 

..:::: دو والدها باهوش‌ترند ::::..

تحقیقات صورت گرفته توسط پژوهشگران کانادایی نشان می‌دهد، کودکانی که از بدو تولد در کنار هر دو والد (پدر و مادر) بزرگ شوند، با توسعه سلول‌های مغزی بیشتر مواجه شده و در مقایسه با کودکان تک والد افراد باهوش‌تری هستند. پژوهشگران موسسه مغز هاچیکس (HBI)‌ دانشگاه کالگری نقش حضور والدین در افزایش هوش فرزندان را بر روی موش ها و با ایجاد گروه های خانوادگی تک و دو والد مورد بررسی قرار داده و میزان توسعه سلول های مغزی از بدو تولد تا جوانی را محاسبه کردند.
دکتر «ساموئل وایس» مدیر HBI تأکید می کند: نتایج بدست آمده در این مطالعه نشان می دهد، موش ها با بیشترین تعداد سلول های مغزی در گروه های خانوادگی دو والد رشد کرده اند؛ این گروه از دوران نوزادی از توجه و پرستاری ویژه هر دو والد برخوردار بوده اند که این مسئله به توسعه هرچه بیشتر سلول های مغز منجر شده است.
پژوهشگران معتقدند، وجود هر دو والد در سال های نخست حیات کودک به توسعه بیشتر سلول های مغزی کمک کرده و باعث افزایش بهره هوشی کودک می شود؛ این کودکان از توجه و ثبات احساسی بیشتری برخوردار بوده و کمتر تحت تأثیر تنش و استرس احساسی سال های نخست زندگی قرار می گیرند. اما حضور هر دو والد در کنار کودک و ثبات احساسی دارای اثرات متفاوتی بر روی دو جنسیت دختر و پسر است؛ این مسئله در پسران به تولید سلول های بیشتر مغزی در بخش خاکستری منجر و باعث افزایش حافظه و توانایی یادگیری آنها می شود.
در دختران نیز این امر به تولید سلول های بیشتر مغزی در ماده سفید مغز کمک می‌کند که باعث افزایش هماهنگی و توانایی های اجتماعی می‌شود. تحقیقات صورت گرفته در مدل موش، نقش حضور در تولید سلول‌های مغزی را نشان می‌دهد که احتمالا دارای اثرات مشابه در سایر پستانداران از جمله انسان ها نیز هستند. تجربیات سال های نخست زندگی و دریافت حمایت از سوی هر دو والد دارای اثرات بسیار مثبت و دراز مدت بر عملکرد مغز در سال های بعدی زندگی است. 

..:::: باهوش‌ها بیشتر اعتماد می‌کنند ::::..

پژوهشگران در تحقیقات خود دریافتند: اشخاص باهوش بر خلاف افراد با بهره هوشی پایین، بیشتر به دیگران اعتماد می‌کنند. دانشمندان دانشگاه آکسفورد مطالعاتشان را بر اساس «همه‌پرسی اجتماعی عمومی» انجام داده‌اند که هر یک یا دو سال در ایالات متحده اجرا می‌شود. به گفته نویسندگان این مقاله، افراد باهوش‌تر در ارزیابی شخصیتی بهتر عمل می‌کنند و تمایل دارند با اشخاصی ارتباط برقرار کنند که کمتر محتمل است به آن‌ها خیانت کنند. آن‌ها همچنین در سنجیدن موقعیت‌ها برای اعتماد به شخص خاص عملکرد بهتری دارند.
این مطالعه نتایج تحقیق پیشین پیرامون اعتماد و هوش را در کشورهای اروپایی تایید می‌کند و نتایج آن حائز اهمیت است زیرا اعتماد اجتماعی در موفقیت نهادهای مختلف مانند سیستم‌های رفاهی و بازارهای مالی دخیل است. بر اساس یافته‌های جدید، افرادی که به دیگران اعتماد می‌کنند از سلامت و شادمانی بیشتری نیز برخوردار هستند. جزئیات این مطالعه در مجله PLOS ONE منتشر شده است.

..:::: مثبت‌نگرها، باهوش‌ترند ::::..

بر اساس پژوهش جدید محققان، وضعیت ذهنی مثبت می‌تواند قدرت مغز را شکوفا کند. دانشمندان دریافته‌اند افراد شاد در مطالعات انجام‌شده نسبت به همتایان استرسی‌ عملکرد بالاتری داشتند و کارمندان کارآمدتری نیز بودند. گوگل در میان نخستین شرکت‌های بزرگی بود که بازی‌های میزی و زنگ ‌تفریح‌های جالبی را به دفاترش وارد کرد. محققان حاضر در این پژوهش به دنبال آن بودند که آیا فرمول «کار سخت، بازی سخت» می‌تواند عامل بخشی از موفقیت کارمندان گوگل بوده باشد.
اکنون تیمی از محققان دانشگاه بولزانو-بوزن (Bozen-Bolzano) ایتالیا پس از جمع‌آوری داده‌هایی از 42 دانشمند علوم رایانه در دانشگاه‌ها، ثابت کرده‌اند استراتژی گوگل، شیوه مناسبی بوده است. آن‌ها دانشجویانی را با هدف بررسی چگونگی اثرگذاری عواطف و مزاج‌ها بر توانایی‌ برنامه‌نویسی‌شان و خلاقیت و توانایی حل مسله آن‌ها آزمودند. در میان بسیاری از مهارت‌های لازم برای طراحی نرم‌افزار، تولیدکنندگان باید دارای مهارت‌های بالای حل مسئله تحلیلی و خلاقیت در فرآیند تولید نرم‌افزار باشند.
پس از اندازه‌گیری وضعیت‌های عاطفی دانشجویان با استفاده از تکنیک روانشناختی «مقیاس اثرگذاری تجربه مثبت و منفی بر تعادل» (SPANE-B)، محققان خلاقیت هر عضو را با درخواست از او برای نوشتن زیرنویس‌های تعدادی عکس‌ آزمودند. سپس از شرکت‌کنندگان خواسته شد نوعی بازی را با هدف بررسی توانایی حل مسئله و مدت زمان حل این معما توسط آن‌ها، انجام دهند. نتایج نشان داد طراحان نرم‌افزاری شاد در حل مسئله بهتر عمل کردند و شرکت‌هایی مانند گوگل به این مهارت پاداش بالایی می‌دهند. افزون بر این، شادترین طراحان نرم‌افزار در عملکرد حل مسئله تحلیلی بهره‌وری بسیار بالاتری در مقایسه با سایرین داشتند. 

..::::  روابط زناشویی زوجین را باهوش‌تر می‌کند  ::::..

بر اساس تحقیقات جدید، روابط زناشویی، زوجین را باهوش‌تر می‌کند. دانشمندان با آزمایش بر روی موش‌های میان‌سال، دریافتند آنها پس از داشتن ارتباط جنسی، سلول‌های مغزی جدیدی را تولید می‌کنند. محققان دانشگاه مریلند، در این پژوهش، تاثیر روابط زناشویی مطلوب را با قدرت افزایش‌یافته مغز مرتبط دانستند و دریافتند: داشتن ارتباط جنسی، با اثرات تنش بر مغز، دست کم در موش‌ها مقابله می‌کند. محققان تاکید کردند: در حالی که این عمل ممکن است زوجین را باهوش‌تر کند، عکس‌ این موضوع صادق نیست و باهوش‌بودن لزوما به معنی داشتن روابط جنسی بیشتر نیست.

ادامه نوشته

..::::  مادران باردار ورزشکار کودکان باهوش‌تری دارند  ::::..

محققان کانادایی در پژوهش جدید خود نشان داده‌اند مادرانی که در طول بارداری ورزش می‌کنند، کودکان باهوشتری خواهند داشت. محققان دانشگاه مونترال دریافتند که قرار گرفتن در معرض فعالیت فیزیکی در رحم می‌تواند رشد مغز را ارتقا بخشد و تنها یک جلسه 20 دقیقه‌ای در هفته می‌تواند تفاوت زیادی را ایجاد کند.
محققان در این پژوهش به بررسی کودکان پرداختند اما بر این باورند که این مزیت می‌تواند تا پایان عمر باقی بماند. آنها از 10 مادر باردار خواستند حداقل سه بار در هفته به میزانی ورزش کنند که تا حدی نفس کم بیاورند. این زنان بطور میانگین هفته‌ای تقریبا دو ساعت را به انجام ورزشهایی مانند راه رفتن سریع، دویدن، دوچرخه‌سواری یا شنا پرداختند.
گروه دوم زنان باردار ورزش نکرده و تنها برای حدود 10 دقیقه در هفته نسبتا فعال بودند.
با تولد کودکان، محققان فعالیت مغزی آنها را با کلاهی پوشیده از بیش از 100 الکترود سنجیدند. برای هر کودک که روی پادر مادر خود خواب بود، یک صدای بوق بطور مکرر پخش می‌شد. برخی مواقع این صدای بوق با صدای دومی قطع می‌شد.
فعالیت مغزی که توسط این کلاه سنجیده می‌شد، نشان داده کودکان مادرانی که ورزش کرده بودند، دو صدا را آسانتر از هم متمایز می‌کردند. این عمل نشانگر بلوغ بوده و این که مغز کودکان سریعتر رشد کرده است.
پیش از این پژوهشهای این محققان نشان داده بود که ورزش در طول بارداری می‌تواند هوشبهر و واژگان را تا حداقل پنج سالگی ارتقا بخشد. پژوهشهای دیگر نیز نشان داده که زنان با فعالیت بیشتر در دوران بارداری ممکن است سلامت قلب فرزند خود را در سالهای بعد ارتقا بخشند. هنوز نقش ورزش بر مغز جنین مشخص نیست اما ممکن است به دلیل افزایش اکسیژن‌رسانی باشد. ورزش همچنین ممکن است تولید پروتئین BDNF که مغز را ارتقا داده، افزایش دهد. این پژوهش در نشست سالانه انجمن علوم اعصاب مطرح شده است.

ادامه نوشته

..::::  تغذیه از شیر مادر ضریب هوشی کودک را افزایش می‌دهد  ::::..

یافته‌های یک تحقیق جدید نشان می‌دهد: کودکانی که از شیر مادر تغذیه می‌کنند، ضریب هوشی بالاتری دارند. مادران می‌توانند برخورداری از ضریب هوشی بالاتر را به فهرست مزایای تغذیه کودک با شیر مادر اضافه کنند، زیرا نتایج یک تحقیق جدید در این زمینه نشان می‌دهد افزایش مدت زمان تغذیه کودک با شیر مادر تا یک سالگی، ضریب هوشی وی را نیز افزایش می‌دهد.
طبق یافته‌های این تحقیق، کودکانی که در یک سال اول زندگی خود از شیر مادر تغذیه کردند، در مقایسه با کودکانی که از شیر مادر تغذیه نکردند در تست‌های ضریب هوش چهار امتیاز بیشتر به دست آوردند. این کودکان در سن سه سالگی آنچه را دیگران می‌گفتند، بهتر درک می‌کردند و در هفت سالگی نیز هوش کلامی و غیرکلامی بالاتری داشتند.
محققان امریکایی برای انجام این تحقیق بیش از 1300 کودک و مادر آنها را بررسی کردند. از این مادران سوالاتی در خصوص تغذیه کودک با شیر مادر در سن 6 و 12 ماهگی پرسیده شد؛ کودکان نیز تست‌های هوشی را در سن سه و هفت سالگی انجام دادند که بر اساس آن‌ها کودکانی که با شیر مادر تغذیه کردند، امتیاز بیشتری را کسب کردند.
به گفته دکتر «دیمیتری کریستاکس»، متخصص اطفال بیمارستان کودکان سیاتل آمریکا، یافته‌های این تحقیق می‌تواند زنان بیشتری را به افزایش مدت زمان تغذیه کودک با شیر خود تشویق کند. کاهش خطر ابتلا به اسهال، عفونت گوش و اگزما برخی دیگر از مزایای تغذیه با شیر مادر است. وی می‌گوید: مساله ارتباط بین تغذیه با شیر مادر و هوش برای مدت‌های طولانی مورد بحث بوده است و افزایش توانایی‌های شناختی، موفقیت‌های تحصیلی و سایر نتایج آن ممکن است مادران را به تغذیه کودک با شیر خود تشویق کند. نتایج این تحقیق در مجله اینترنتی JAMA Pediatrics منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  ضريب هوشي مهمترين معيار تشخيص سلامت جسمي  ::::..

قطر رگ‌هاي خوني شبكيه واقع در قسمت پشت چشم مي‌تواند شاخصي براي ارزيابي وضعيت سلامت مغز باشد و مي توان با استفاده از آن سال‌ها قبل از بروز بيماري‌هايي همچون زوال عقل، احتمال وقوع بيماري را پيش بيني كرد. بر اساس اين تحقيق، افرادي كه در آزمون‌هاي هوش امتياز كمتري را كسب مي‌كنند، بيش از سايرين در معرض ابتلا به انواع بيماري و كوتاهي عمر قرار دارند. اين واقعيت نظريه جديدي را مطرح كرده است كه طرفداران آن معتقدند رابطه مستقيمي بين سلامت مغز و سلامت جسمي افراد وجود دارد. 
دانشمندان به‌منظور بررسي رابطه بالقوه بين ضريب هوشي و ميزان سلامت مغز، از فناوري‌هاي مورد استفاده در حوزه چشم‌پزشكي بهره گرفتند؛ چرا كه يكي از مهم‌ترين فاكتورهاي سلامتي مغز، خون رساني مناسب به آن است كه توسط مويرگ‌ها انجام مي‌شود.  دانشمندان با استفاده از تكنيك‌هاي عكسبرداري ديجيتال از شبكيه مي توانند وضعيت مويرگ‌هاي مغز و سلامتي آنان را پيش‌بيني كنند. مويرگ‌هاي شبكيه چشم از نظر ساختار، عملكرد و حتي اندازه، شباهت زيادي به مويرگ‌هاي مغز دارند. 
در اين تحقيق بيش از ۱۰۰۰ داوطلب كه همگي متولد سال‌هاي ۱۹۷۲ و ۱۹۷۳ بودند، مورد آزمون قرار گرفتند و نتايج جالبي به دست آمد. بر اساس نتايج اين تحقيق، افراد ۳۸ ساله كه قطر مويرگ‌هاي شبكيه آن‌ها بيشتر بود كمترين ضريب هوشي را داشتند. اين افراد در عملكردهاي متعدد ديگري از جمله درك كلامي، استدلال ادراكي و حافظه نيز عملكرد ضعيف‌تري نسبت به سايرين داشتند.  اين تحقيق قادر به شناسايي مكانيزم‌هاي موثر بر عملكرد مغز نيست. اما دانشمندان معتقدند با كنترل نحوه خون رساني به مغز و عملكرد مويرگ‌هاي آن مي‌توان عملكردهاي ذهني و حتي ضريب هوشي افراد را بهبود بخشيد. گزارش كامل اين تحقيقات در شماره اخير نشريه علم روانشناسي (Psychological Science) به چاپ رسيده است.

ادامه نوشته

..::::  کمبود يد در مادران باردار، کودکان‌کم‌‌هوش به بارمي‌آورد  ::::..

براساس نتايج مطالعه جديدي که در لنست به چاپ رسيده، کمبود يد در دوران بارداري مي‌تواند تاثير منفي روي بهره هوشي و رشد منتال کودکان داشته باشد. البته تاثير منفي کمبود يد روي رشد مغزي موضوع شناخته شده‌اي است، اما مطالعات اندکي اثرات کمبود کم تا متوسط يد را در دوران بارداري روي رشد منتال نوزاد مورد بررسي قرار داده‌اند.
اين تيم تحقيقاتي از انگلستان، با استفاده از داده‌هاي مطالعه ALSPAC (کودکان دهه 90) به اين نتيجه رسيده‌اند. در مطالعه مذکور 14 هزار مادر باردار در سال‌هاي 1991 و 1992 شرکت داشته‌اند که سلامت و رشد نوزادان آنها تاکنون مورد پايش قرار داشته است. پژوهشگران غلظت يد را در نمونه ادرار گرفته شده از بيش از هزار زن باردار را که در تريمستر اول گرفته شده بود، اندازه گرفتند. پس از مرور دستورالعمل‌هاي سازمان جهاني بهداشت در مورد مقادير توصيه شده يد در دوران بارداري، آنها زنان را به دو گروه تقسيم کردند: گروهي که نسبت يد به کراتين ادرار آنها کمتر از 150 ميکروگرم در گرم (به عنوان کمبود يد) و گروه بعدي که اين نسبت بيش از 150 ميکروگرم در گرم (به عنوان يد کافي) بود. بيش از دو سوم زنان در گروه کمبود يد جاي گرفتند. رشد شناختي کودکان اين زنان با اندازه‌گيري IQ در سن 8 سالگي و مهارت‌هاي خواندن در سن 9 سالگي مورد ارزيابي قرار گرفت. پس از کنترل عوامل خارجي ديگر مانند سطح تحصيلات و شير مادر خوردن، محققان دريافتند که نوزادان زنان در گروه کمبود يد، بسيار بيشتر احتمال داشت که نمره هوش کلامي، درک مطلب و دقت خواندن کمتري داشته باشند. نتايج اين مطالعه توسط يکي از محققين آن اينگونه بيان مي‌شود: «زنان باردار و کساني که براي بچه‌دار شدن برنامه‌ريزي مي‌کنند، بايد مطمئن باشند که يد کافي در غذاي مصرفي خود دريافت مي‌کنند. يد در مواد غذايي مانند شير، لبنيات و ماهي يافت مي‌شود. زناني که از خوردن اين مواد امتناع مي‌کنند، بايد به دنبال منابع جايگزين يد باشند. البته بايد توجه داشت که مصرف زياد يد هم مي‌تواند تاثيرات منفي ديگري داشته باشد.»
Alex Stagnaro-Green از دانشگاه واشنگتن در اظهارنظري معتقد است: «اين مساله بايد مدنظر سياست‌گذاران بهداشت در سطح جامعه قرار داشته باشد. تمامي رژيم غذايي مادران در دوران بارداري بايد پايش شود و آنها به‌طور مرتب از اين نظر تحت نظر قرار گيرند. از سوي ديگر ويتامين‌هاي دريافتي زنان باردار و آنها که خود به کودکانشان شير مي‌دهند بايد حاوي يد باشد.» مطالعه مشابهي نيز در همين ماه در نشريه Clinical Endocrinology & Metabolism به چاپ رسيد که پيشنهاد مي‌کند کمبود يد در حد کم نيز مي‌تواند رشد نورولوژيکال کودکان را تحت تاثير قرار دهد. کودکاني که در دوران جنيني مقدار کافي يد دريافت نمي‌کنند، نمره‌هاي پايين‌تري در آزمون‌‌هاي هوشي در سن 9 سالگي داشته‌اند.

ادامه نوشته

..::::  باهوش‌ها، دنیا را چگونه می‌بینند؟  ::::..

پژوهش‌های صورت گرفته توسط پژوهشگران دانشگاه روچستر نشان می دهد، افراد با بهره هوشی (IQ)‌ بالاتر در مشاهده اشیاء بزرگتر و حرکات پس زمینه دچار ضعف هستند. افرادی که در آزمون های بهره هوشی نمرات بالاتری کسب می کنند، تنها باهوش محسوب نمی‌شوند، بلکه پردازش اطلاعات حسی آنها با افراد عادی نیز تفاوت دارد.
پژوهشگران دانشگاه روچستر با نمایش تصاویر ویدئویی ثابت و متحرک بر روی صفحه نمایش رایانه، قدرت ادراک بصری افراد باهوش و معمولی را مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج بدست آمده نشان می دهد، افراد با بهره هوشی بالاتر در مشاهده اشیاء بزرگتر یا حرکات پس زمینه‌یی دچار ضعف بوده و اغلب این تصاویر را نادیده می‌گیرند، اما برعکس در مشاهده اشیاء کوچک و در حال حرکت از تمرکز بسیار بالاتری برخوردار هستند. توانایی تمرکز برای جلوگیری از حواس پرتی و تفاوت در ادراک بصری برای مشاهده حرکات اشیاء کوچک، علت عملکرد مغزی بهتر افراد باهوش را توضیح می‌دهد. نتایج این مطالعه در مجله Current Biology منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  مادر شدن، زنان را باهوش‌تر می‌کند  ::::..

تحقیقات جدید نشان می‌دهد، داشتن فرزند به افزایش هوش زنان کمک می‌کند. محققان دانشگاه لانگ وود با بررسی دو گروه موش ماده با و بدون فرزند دریافته اند که مادران در مقایسه با سایر زنان از هوش و عملکرد مغزی بهتری برخوردار هستند. در این مطالعه دو گروه از موش های ماده در یک ماز تحت تعلیم قرار گرفتند؛ پس از انجام تمرینات موش های مادر قادر به پایان رساندن مسیر ماز در زمانی سریعتر از دیگر موش های ماده شدند. «آدام فرانسن» استاد بیولوژی دانشگاه لانگ وود تأکید می کند: داشتن فرزند به افزایش توانایی ذهنی مادران کمک کرده و آنها را قادر به مقابله بهتر با استرس، انجام کارهای ذهنی مختلف و حل مشکلات در مقایسه با سایر زنان می کند. مطالعات قبلی نیز بیانگر توانایی بالاتر مادران در انواع مختلف یادگیری است. در خصوص پدران نیز شواهدی بدست آمده است که نشان می دهد، هورمون درمانی (هورمون استروژن) می تواند تا حدودی به تقویت مغزی پدران کمک کند.

ادامه نوشته

هوش مصنوعي و كاربردهاي آن در پزشكي

هوش مصنوعي به هوشي كه يك ماشين از خود نشان مي‌دهد و يا به دانشي در كامپيوتر كه سعي در ايجاد آن دارد گفته مي‌شود. هنوز تعريف دقيقي براي هوش مصنوعي ارائه نشده است كه مورد قبول همه دانشمندان صاحب نظر در اين زمينه باشد و اين خود به علت آن است كه اساس اين موضوع يعني هوش مورد جنجال و اختلاف است و تعريف جامعي درباره آن وجود ندارد. به طور كلي ماهيت وجودي هوش به مفهوم جمع آوري اطلاعات، استقرا و تحليل تجربيات به منظور رسيدن به دانش يا ارايه تصميم است. در واقع هوش به مفهوم به كارگيري تجربه به منظور حل مسائل دريافت شده تلقي مي‌شود. هوش مصنوعي علم و مهندسي ايجاد ماشين هايي با هوش با به كارگيري از كامپيوتر و الگوگيري از درك هوش انساني و يا حيواني و در نهايت دستيابي به مكانيزم هوش مصنوعي در سطح هوش انساني است.
در مقايسه هوش مصنوعي با هوش انساني مي‌توان گفت كه انسان قادر به مشاهده و تجـزيـه و تحليـل مسـايـل در جهـت قضاوت و اخذ تصميم است در حالي كه هوش مصنوعي مبتني بر قوانين و رويه‌هايي از قبل تعبيه شده بر روي كامپيوتر است. در نتيجه علي رغم وجود كامپيوترهاي بسيار كارا و قوي در عصر حاضر هنوز كسي قادر به پياده كردن هوشي نزديك به هوش انسان در ايجاد هوش هاي مصنوعي نيست.

PDF متن کامل مقاله                HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

خواندنی3- آیا IQ بالاتر به معني هوش بيشتر است؟

IQ بالا درست مثل قد بلند براي بازيكن بسكتبال است. يك بسكتباليست خوب علاوه بر قد بلند بايد خصوصيات ديگري نيز داشته باشد و فقط قد بلند نيست كه موفقيت بازيكن بسكتبال را تضمين مي‌كند. به همين ترتيب تفكر عالي فقط توسط IQ تعيين نمي‌شود. 70 درصد از مردم جهان IQ معادل 85 تا 115 دارند در حالی که تنها 1/0 درصد از مردم جهان IQ بالای 145 دارند. آزمون‌هايIQ براي اندازه‌گيري برخي از استعدادهاي فكري خاص مانند منطق، استدلال انتزاعي، قدرت يادگيري و ظرفيت حافظه فعال (يعني اين كه چقدر اطلاعات را مي‌توانيد به خاطر بسپاريد)‌ بسيار مناسب است، اما وقتي نوبت اندازه‌گيري اين توانايي‌ها براي تصميم‌گيري درست در زندگي واقعي مي‌رسد، اين آزمون ضعف‌هاي خود را نشان مي‌دهد. اين بدان علت است كه اين آزمون نمي‌تواند توانايي اشخاص در تحليل اطلاعات يا قدرت شناخت شواهد گمراه‌كننده را مورد ارزيابي قرار دهد.
در مطالعه‌اي، استانويچ و ريچارد وست از دانشگاه جيمز ماديسون در هاريسون بورگ ويرجينيا دريافتند كه هيچ رابطه‌اي بين بهره هوشي و توانايي فرد براي اجتناب از برخي تله‌هاي تفكر شهودي وجود ندارد. در انواع خاصي از فعاليت‌هاي فكري مانند آنهايي كه شامل كسرهاي عددي، احتمالات، استدلال استقرايي و استفاده از ادراك مي‌شود، افرادي كه هوش بالاتري دارند، بهتر عمل مي‌كنند. اين مساله بويژه وقتي يك پاسخ صحيح به استدلال منطقي يا انتزاعي بستگي دارد، درست‌تر به نظر مي‌رسد.
استدلال‌هاي منطقي و انتزاعي به خوبي توسط آزمون‌هايIQ قابل اندازه‌گيري هستند، اما بيشتر محققان اتفاق‌نظر دارند كه به طور كلي رابطه بين بهره هوشي و تصميم‌گيري درست ضعيف است. استثنا آن هنگامي است كه به افراد اخطار مي‌شود كه ممكن است نسبت به جهتگيري تفكرشان آسيب‌پذير باشند، در اين صورت آنهايي كهIQ بالاتري دارند، بهتر عمل مي‌كنند. اين بدان علت است كه افراد باهوش معمولا بيشتر از ديگران دليل و برهان نمي‌آورند، اما اگر دليلي بياورند اين كار را بهتر از ديگران انجام مي‌دهند.
IQ نشان‌دهنده توانايي بيشتر براي شناخت‌هاي پيچيده در مقابل مسائل جديدي است كه در پيش‌روي شما قرار مي‌گيرند، اما اين‌كه ما اين توانايي را در كجا به كار مي‌بريم خود سوال ديگري است. فكر خود را مانند چراغ قوه تصور كنيد. IQ شفافيت نور چراغ قوه را اندازه‌گيري مي‌كند، اما اين‌كه نور چراغ قوه را روي چه چيزي مي‌اندازيد نيز مهم است. بعضي از افراد نور چراغ را به آن روي سكه نمي‌اندازند كه اين مساله مي‌تواند علل مختلفي همچون مدفون بودن نظريه‌ها در اعماق ذهن، اجتناب از آنچه ممكن است دردسرساز شود يا عجله كردن بيش از حد داشته باشد. در چنين رفتارهاي اشتباهي هر چه نور چراغ قوه قوي‌تر باشد باز هم فرقي نخواهد كرد.
به نظر مي‌رسد حتي كساني كه هوش بسيار بالايي دارند نيز ايمن نيستند. مطالعه‌اي كه روي اعضاي Mensa (مجمع افراد باIQ بالا) در كانادا در اواسط دهه 1980 نشان داد كه 44 درصد آنها به طالع‌بيني معتقدند، 51 درصد چرخه زيستي و 56 درصد موجودات فضايي را باور دارند. اين نظريه كهIQ روش ضعيفي براي محاسبه تفكر منطقي است بدون مخالف نيست. به نظر مخالفان از آنجايي كه افراد باIQ بالا ميل به زندگي طولاني‌تر و كسب مهارت‌هاي بيشتر دارند، مي‌توان نتيجه گرفت كه افرا باهوش منطقي‌ترند. آنها مي‌خواهند دانش بيشتري كسب كنند تا بتوانند تصميمات بهتري اتخاذ كنند.

..::::  چند درصد هوش کودکان ارثی است؟  ::::..

پژوهشگران استرالیایی با بررسی ژنتیکی 18 هزار کودک دریافته‌اند که طیف خاصی از ژن‌های والدین بر میزان بهره هوشی فرزندان تأثیر می‌گذارند. در تحقیقات قبلی عنوان شده بود که بین 40 تا 50 درصد هوش کودکان وابسته به عوامل ژنتیکی مختلف است، اما مطالعه صورت گرفته توسط پژوهشگران دانشگاه کوئینزلند این میزان را بین 20 تا 40 درصد اعلام می کند. در این مطالعه تأثیرات محیطی رشد بصورت کاملا جداسازی شده و تنها عوامل ژنتیکی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. پژوهشگران با آنالیز DNA و انجام تست هوشبهر (IQ)‌ از 18 هزار کودک خردسال از چهار کشور جهان دریافته‌اند، گروه خاصی از ژن های والدین در میزان بهره هوشی کودکان تأثیر مستقیم دارند.
دکتر «بنیامین» از محققان دانشگاه کوئینزلند خاطرنشان می‌کند: نتایج بدست آمده در این پژوهش کمتر از تحقیقات قبلی است، اما نشان می دهد که هوش کودکان یک مقوله ژنتیکی بوده و در ارتباط مستقیم با DNA والدین است. این مطالعه گسترده‌ترین تحقیقات ژنتیکی محسوب می‌شود که با استفاده از داده‌های ژنتیک و انجام تست‌های هوشبهر (IQ)‌ در جهان انجام شده و به محققان در درک بهتر ناتوانی ذهنی کودکان کمک خواهد کرد.

ادامه نوشته

..::::  تاثیر منفی داروی ضد صرع «والپروات» در دوران بارداری بر ضریب هوشی کودکان  ::::..

محققان دانشگاه اموری آمریکا دریافتند که مصرف داروی ضد صرع «والپروات» در دوران بارداری، تا سن شش سالگی بر ضریب هوشی کودکان تاثیر منفی چشمگیری می‌گذارد. بر اساس نتایج تحقیقی جداگانه که در سال 2009 انجام گرفت، مصرف «والپروات» در دوران بارداری، بر ضریب هوشی کودکان تا سه سالگی تاثیر می‌گذاشت که موجب اعلام اخطار سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) در مصرف آن برای زنان باردار و بروز اختلالات شناختی نوزادان شد.
اکنون محققان به منظور انجام پژوهشی در همین زمینه، 305 زن باردار انگلیسی را که یکی از چهار داروی ضد صرع (والپروات، لاموتریژین، کاربامازپین و فنی توئین) را مصرف می‌کردند و کودکان متولد شده از این مادران را تا سن شش سالگی مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاکی از آن بود کودکانی که مادرانشان طی دوران بارداری «والپروات» مصرف می‌کردند، در مقایسه با کودکان متولد شده از مادرانی که سایر داروهای ضد صرع را مصرف می‌کردند، بین 7 تا 10 امتیاز کمتری را در سنجش ضریب هوشی به دست می‌آوردند.
علاوه بر این، مصرف «والپروات» با بروز بدتر مهارت‌های کلامی و حافظه‌ای مرتبط بود که این رابطه نیز با میزان دوز مصرفی در یک موازات قرار داشت؛ مصرف دوز بالاتر «والپروات»، ضریب هوشی، مهارت‌های کلامی- غیرکلامی، حافظه و سایر مهارت‌های اجرایی را بیشتر کاهش می‌داد. نکته جالب توجه این تحقیق، امکان افزایش (IQ) نوزادان متولد شده از مادران صرعی را نشان می‌داد. این تحقیق نشان می‌دهد که می‌توان با مصرف مکمل‌های اسید فولیک در دوران بارداری، ضریب هوشی کودکان را بهبود بخشید. این نتایج به ویژه برای زنانی که مصرف «والپروات» برای آنان تنها راه درمان است، مورد اهمیت است.
پروفسور «کیم فورد میدور»، سرپرست این پژوهش می‌گوید: یافته‌های به دست آمده از نظر تاثیر منفی و چشمگیر «والپروات» در ضریب هوشی کودکان اهمیت دارد. ضریب هوشی در سن شش سالگی، شاخصی مطمئن در پیش بینی (IQ) بزرگسالی و همچنین عملکردهای تحصیلی است. اکنون انجام تحقیقات بیشتر در زمینه مصرف داروهای ضد صرع در دوران بارداری، امری ضروری خواهد بود. این پژوهش در مجله معتبر پزشکی «The Lancet» منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  ورزش، افراد میانسال را باهوش می‌کند  ::::..

تمرینات اینتروال با شدت بالا علاوه بر تندرستی، افراد میانسال را دقیق‌تر و باهوش‌تر می‌کند. محققان دانشگاه مونترال با بررسی تعدادی از افراد میانسال با شاخص توده بدنی بین 28 تا 31 (دارای اضافه وزن) دریافتند: تمرینات اینتروال با شدت بالا که شامل تناوب بین دوره‌های کوتاه مدت از ورزش‌های هوازی با شدت‌های زیاد و سپس شدت‌های کم، می‌تواند میزان عملکردهای شناختی را در افراد افزایش دهد.
محققان با ملزم کردن این افراد به انجام برنامه‌های اینتروال به صورت دو بار در هفته و متعاقباً انجام تمرینات مقاومتی به صورت دو بار در هفته و نیز ارزیابی افراد تحت آزمون‌های شناختی، بیولوژیکی و فیزیولوژیکی قبل و بعد از این برنامه به منظور تعیین کارکردهای شناختی، ترکیب بدنی، خطر وقوع بیماری‌های قلبی عروقی با تعیین حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max)‌ مشاهده کردند نه تنها توده چربی این اشخاص در طول این برنامه کاهش یافته، بلکه حداکثر اکسیژن مصرفی و حساسیت به انسولین نیز همراه با افزایش امتیاز در آزمون‌های شناختی و سیگنال‌های اکسیژن در مغز این افراد افزایش یافته بود.
در این تحقیق، محققان برای تشخیص تغییرات لحظه به لحظه در حجم و اکسیژن خون مغز از طیف سنجی نزدیک مادون قرمز هنگام ورزش و فکر کردن افراد استفاده کردند. محققان با اشاره به نتایج حاصل از این تحقیق اظهار می‌کنند: بسیاری ازمردم می‌توانند با پیروی از یک برنامه آموزشی مشابه در این پژوهش، از مزایای حاصل از آن بهره‌مند شوند.

ادامه نوشته

..::::  شناسايي ذره ريز پروتئين كه انسان را باهوش مي‌كند  ::::..

دانشمندان موفق به شناسايي ذره كوچكي درون يك پروتئين شده‌اند كه به انسان اجازه داده تا باهوش‌ترين موجود روي سياره زمين باشد. اين ذره كليد درك چرايي بزرگتر و پيچيده‌تر بودن مغز انسان نسبت به حيوانات ديگر است. همچنين اين ذره كوچك مي‌تواند چگونگي تكامل سريع و چشمگير ظرفیت روانی بي‌نظير مغز را توضيح دهد كه تاكنون دانشمندان را بخود مشغول داشته است. مغز انسان از ظرفيت سه برابر بزرگتر از مغز ميمونهاي بزرگ برخوردار است كه نزديكترين خويشاوندان انسان محسوب مي‌شوند. مهمتر اينكه نسبت آن به اندازه بدن بسيار بزرگتر بوده و از قشر مخ بسيار بزرگتري برخوردار است كه به كنترل فرآيندهاي بالاتر فكري با تمركز نوروني بيشتر مي‌پردازد.
پژوهش جديد دانشمندان دانشگاه كلورادو نشان داده كه آنچه كه باعث اين گسترش تكاملي مغز شده، يك واحد خاص درون پروتئين موسوم به يك دامنه پروتئين بوده كه در انسان نسبت به گونه‌هاي ديگر از فراواني بيشتري برخوردار است. پروتئين كشف شده DUF1220 نام داشته كه در انسان بيش از 270 نسخه از آن درون دي‌ان‌اي قرار گرفته و بيشتر از ميزان يافت شده در تمام موجودات است. هرچه يك گونه حيواني به انسان نزديكتر باشد، تعداد نسخه‌هاي DUF1220 در آنها بيشتر مي‌شود. شامپانزه‌ها بعد از انسان با 125 نسخه، بالاترين رتبه را دارند. گوريلها با 99 نسخه، بوزينه دم كوتاه با 30 و موش با تنها يك DUF1220 در مراتب بعدي قرار دارند.
دانشمندان دريافته‌اند كه هر چه تعداد اين ذرات بيشتر باشد، مغز نيز بزرگتر است. اين محققان همچنين خردسري را به اختلالات مغزي نيز مرتبط كرده‌اند. آنها تعداد كمتر اين ذره با اختلال خردسرى مرتبط دانسته‌اند كه در آن مغز بسيار كوچك است. همچنين تعداد بيشتر DUF1220 با بزرگ سرى مرتبط است كه در آن مغز بسيار بزرگتر از حد عادي است. دانشمندان توالي‌هاي ژنوم انسانها و ديگر حيوانات را با هم و همچنين دي‌ان‌اي افراد مبتلا به خرد سري و بزرگ سري را با افراد سالم مقايسه كردند. طبق اين پژوهش كه نتايج آن در مجله «Human Genetics» منتشر شده، اندازه مغز ارتباط زيادي به ميزان دامنه پروتئين دارد. اين كشف مي‌تواند درهاي جديد زيادي را در مطالعه مغز گشوده و ابزار جديدي را براي تشخيص بيماريهاي مرتبط با اندازه مغز ارائه كند.

ادامه نوشته

..::::  تعيين بهره هوشي از روي اسكن مغزي ميسر شد  ::::..

پژوهش جديد دانشمندان دانشگاه واشنگتن مدعي شده كه اسكن‌هاي مغزي نمايش دهنده ارتباط مناطق مختلف مغزي شايد بتوانند ميزان بهره هوشي انسان را نشان دهند. اين مطالعات نشان داده كه 10 درصد از تفاوت‌هاي فردي در هوش را مي‌توان با قدرت مسيرهاي عصبي متصل كننده قشر جلومغزي سمت چپ با قسمتهاي ديگر مغز توضيح داد. اين نتايج كه در مجله Neuroscience منتشر شده، ارتباط جهاني مغز را به عنوان يك رويكرد جديد براي درك چگونگي ارتباط هوش انسان با فيزيولوژي بنا مي‌نهد. اين پژوهش نشان داده كه اتصال يك بخش خاص از قشر جلو مغزي مي‌تواند ميزان هوش فرد را پيش‌بيني كند.
اين نخستين مطالعه انجام شده براي ارائه شواهد قانع کننده در مورد سهم منحصربه فرد و قوي ارتباطات حسي ميان قشر جلو مغزي كناري و ديگر بخش‌هاي مغز در پردازش شناختي زيربنايي هوش انسان است. يك توجيه ممكن براي اين يافته‌ها اين است كه منطقه جلومغزي جانبي يك مركز منعطف بوده كه از ارتباط خود براي نظارت و اثرگذاري بر ديگر نواحي مغزي استفاده مي‌كند.
اين يافته‌ها بر مبناي يك تحليل تصاوير ام‌آرآي مغزي از داوطلبان در زمان استراحت منفعلانه آنها و همچنين فعاليت اين افراد در مجموعه‌اي از وظايف چالشي مرتبط با هوش سیال به دست آمده است. اگرچه بررسي‌هاي بيشتري براي درك چگونگي شركت اين ارتباطات عصبي در هوش سيال لازم بوده اما مدل‌هاي جديد كاركرد مغزي نشان داده كه اين پژوهش مي‌تواند مفاهيم مهمي را در خصوص درك آينده و شايد افزايش هوش انسان در بر داشته باشد. به گفته اين محققان، این یافته ها همچنین ممکن است راه‌های جدیدی را برای درک چگونگی نقش فروپاشي‌ها در اتصال مغز جهانی به كمبودهاي عميق کنترل شناختی دیده شده در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و سایر بیماری های روانی ارائه دهد.

ادامه نوشته

..::::  زنان باهوش‌تر از مردان  ::::..

نتيجه يک پژوهش حاکي از آن است که ضريب هوشي زنان به مراتب بيشتر از مردان است. درواقع به نظر مي‌رسد نيازهاي عصر مدرن باعث افزايش استانداردهاي هوشي انسان مي شود و سرعت رشد زنان در اين زمينه بيشتر از مردان بوده است. يک نظريه اين است که زنان به دليل وظايف چندگانه‌شان در زندگي مدرن، به‌تدريج باهوش‌تر شده‌اند. اين پژوهش مدعي است در 100 سال گذشته مردان و زنان به‌تدريج در آزمون ضريب هوشي پيشرفت‌هاي بيشتري کرده‌اند ولي سرعت رشد زنان بيشتر بوده است. اين روند نتيجه مدرنيته است. پيچيدگي دنياي مدرن مغز ما را وادار به انطباق مي‌کند و ضريب هوشي‌مان افزايش مي‌يابد. آقاي فلين که يافته‌هاي پژوهش خود را در کتابي جديد منتشر خواهد کرد، مي‌گويد: «مغز انسان‌هاي مدرن به شيوه‌اي متفاوت در حال رشد است و پيچيدگي شناختي آن بيشتر شده است.» در مطالعه اخير افرادي از کشورهاي غرب اروپا، همچنين آمريکا، کانادا، نيوزيلند، آرژانتين، استراليا و استوني شرکت کرده‌اند. براساس اين پژوهش، نتيجه آزمون هوش زنان و مردان در استراليا تقريبا مشابه بوده، ولي زنان در نيوزيلند، استوني و آرژانتين به طور ميانگين ضريب هوشي بيشتري از مردان داشته‌اند. فلين مي‌گويد: «يک نظريه اين است که ضرورت‌هاي گذران زندگي امروز از جمله اداره خانواده و داشتن شغل به طور همزمان باعث شده زنان باهوش‌تر شوند.» نظريه ديگر نيز اين است که زنان همواره مي‌توانسته‌اند در آزمون‌هاي هوشي امتيازات بالاتري کسب کنند، اما اين موضوع به تازگي مشخص شده است.

ادامه نوشته