فهرست مهارت های بالینی
برای مشاهده کل مقالات "مهارت های بالینی" اینجا را کلیک نمایید
برای مشاهده کل مقالات "مهارت های بالینی" اینجا را کلیک نمایید
ختنه نوزادان پسر نوعي جراحي است که در آن پوست ختنهگاه (هم لايه بيروني و هم لايه دروني پوست برداشته ميشود تا نوک آلت (حشفه) قابل رويت گردد. ختنه نوزادان يکي از رايجترين اعمال جراحي است. ختنه به دلايل مذهبي و فرهنگي مختلف و غالبا به درخواست والدين انجام ميشود. آکادمي بيماريهاي کودکان آمريکا اينچنين نتيجه گرفته که شواهد علمي موجود در مورد منافع طبي بالقوه ختنه، براي توصيه به انجام روتين اين اقدام براي تمام نوزادان پسر کافي نيستند. بعضي از منافع طبي ختنه عبارتند از: کاهش خطر عفونتهاي ادراري و کاهش خطر انتقال ويروسهاي پاپيلوم انساني (HPV) و نقص ايمني انساني (HIV). ختنه همچنين ميتواند از فيموز، پارافيموز و عفونتهاي پوست ختنهگاه و نوک آلت از قبيل بالانيت، بالانوپوستيت و بالانيت گزروتيکا ابليتران جلوگيري کند. البته رعايت مناسب بهداشت هم ميتواند خطر اين مشکلات را کاهش دهد.
جايگذاري کاتترهاي وريدي محيطي، يک مهارت پايهاي است که همه شاغلان مراقبتهاي سلامت بايد داشته باشند. متاسفانه در بعضي از بيماران از جمله افراد چاق، کودکان، افرادي که برايشان رگگيري متعدد صورت گرفته و افراد داراي سابقه بدرگ بودن (difficult IV access)، رگگيري ممکن است دشوار باشد. هدايت سونوگرافي ميتواند باعث مشاهده رگهايي شود که در معاينه فيزيکي مشهود نيستند و لذا باعث سوراخ شدنهاي کمتر، رگگيري سريعتر و ناراحتي کمتر در افراد بدرگ ميشود. رگگيري با هدايت سونوگرافي زماني انديکاسيون دارد که استفاده از روشهاي سنتي دشوار يا غير ممکن باشد. کنتراانديکاسيوني براي رگگيري با هدايت سونوگرافي وجود ندارد ولي استفاده از آن در موارد کفايت روشهاي سنتي، لازم نيست. يادگيري روشهاي تحت هدايت سونوگرافي براي آن دسته از کارکنان مراقبتهاي سلامت که در روشهاي استاندارد رگگيري مهارت دارند، آسان است.
بيوپسي تراشيدني (shave biopsy) و بيوپسي پانچ (punch biopsy) دو مورد از مهارتهاي اساسي براي پزشکاني هستند که به درمان مشکلات پوستي ميپردازند. اين اقدامات قابل انجام در مطب ميتوانند به تشخيص ضايعات پوستي مشکوک از جمله بدخيميهاي احتمالي منجر شوند. رويکردهاي مختلف به اين ضايعات عبارتند از: بيوپسي تراشيدني سطحي، برداشت کامل به روش سوسريزاسيون (saucerization)، بيوپسي پانچ، و برداشت کامل اليپتيکال (elliptical). بيوپسي سوسريزاسيون را ميتوان براي ضايعات صاف يا پيگمانته انجام داد. بيوپسي پانچ، نمونهاي با ضخامت کامل به دست ميدهد و ميتوان از آن در ضايعاتي که براي تشخيصشان به بافت درم يا بافت زيرجلدي نياز است، استفاده کرد. انديکاسيونهاي بيوپسي براي موارد مشکوک به ملانوم هنوز مورد اختلاف نظر است. برداشت بافت کافي در اين موارد با روش سريعتر و ارزانتر سوسريزاسيون يا با روش وقتگيرتر و تهاجميتر برداشت کامل اليپتيکال امکانپذير است.
لولهگذاري با فيبر نوري جزء جداناشدني مراقبت از بيماراني است که انتظار ميرود دسترسي به راه هوايي آنها مشکل باشد. همچنين از اين شيوه به منظور حفظ راه هوايي در مواردي که مشکلات غير منتظره روي ميدهد، استفاده ميشود. روشهاي انجام کار، بسته به اين که رويکرد نازال يا دهاني مورد استفاده قرار گيرد و اين که بيمار بيدار يا بيهوش باشد متفاوت هستند. انتخاب تجهيزات و داروها عمدتا وابسته به ترجيح شخصي پزشک است.
لولهگذاري با فيبر نوري نازال براي بيماراني مورد استفاده قرار ميگيرد که لولهگذاري دهاني در آنها مشکل است يا انتظار ميرود که مشکل باشد؛ مثلا در بيماري که در باز کردن دهان محدوديت دارد يا دچار تومور سوپراگلوت است. همچنين اين روش در مواقعي که انتظار است استفاده از تهويه با ماسک مشکل باشد کاربرد دارد، نظير بيمار دچار چاقي مرضي، بيمار ريشهدار، وجود آناتومي ناهنجار گردن يا بيمار داراي يک راه هوايي که ديد محدودي را فراهم ميسازد. وجود دو يا بيشتر از اين عوامل خطر، احتمال مشکل بودن تهويه با ماسک را افزايش ميدهد.
اين مقاله به ارايه خلاصهاي از نکات آموزشي در مورد ابزار و روشهاي مورد استفاده جهت ايجاد آرامبخشي بدون بيهوشي (conscious sedation) وريدي براي جراحيهاي کوچک در بزرگسالان ميپردازد. راهکارهاي عملي براي آرامبخشي و بيدردي ممکن است در نقاط مختلف دنيا متفاوت باشد. جامعه متخصصان بيهوشي آمريکا چنين راهکارهايي را براي پزشکان غيرمتخصص بيهوشي ارايه نموده است. اين جامعه، آرامبخشي را يک طيف پيوسته بيان ميکند ولي سه سطح براي آن در نظر ميگيرد.
آرامبخشي اندک به صورت وضعيت کاهش اضطراب توسط دارو به گونهاي است که بيمار به صورت طبيعي به دستورات کلامي پاسخ ميدهد. آرامبخشي يا بيدردي متوسط يا آرامبخشي بدون بيهوشي به صورت کاهش سطح هوشياري توسط دارو به گونهاي است که بيمار با تحريک صوتي يا لمسي سبک بيدار شده، به دستورات کلامي به صورت هدفمند پاسخ ميدهد. به هيچ مداخلهاي جهت باز نگه داشتن راه هوايي طي آرامبخشي بدون بيهوشي نياز نيست. آرامبخشي يا بيدردي عميق به صورت کاهش سطح هوشياري توسط دارو به گونهاي است که نميتوان به راحتي بيمار را بيدار نمود ولي بيمار پس از تحريک مکرر يا دردناک، پاسخهاي هدفمند ارايه ميدهد. کارکرد تهويهاي ممکن است در طي آرامبخشي يا بيدردي عميق مختل شود. مداخلههاي تهاجمي يا دردناک به اين سطح از آرامبخشي نياز دارند.
تزريق موضعي کورتيکواستروئيد را ميتوان به عنوان يک درمان اوليه يا درمان کمکي در مرحله بعد به کار برد. شواهد محکمي وجود دارد که نشان ميدهد کورتيکواستروئيدهاي موضعي و سيستميک کاهش چشمگير علايم را تا يک ماه بعد از تزريق در بيماران دچار سندرم تونل کارپ خفيف در پي دارند و بسياري از بيماران تسکين علايم را تا يک سال هم ذکر ميکنند. يک مطالعه نشان داد که کورتيکواستروئيدهاي موضعي در مقايسه با کورتيکواستروئيدهاي خوراکي، تسکين بيشتر علايم را تا سهماه سبب ميشوند ولي در مقايسه با تلفيقي از داروهاي ضدالتهاب غير استروئيدي و آتلگيري در 8 هفته باعث تسکين مشابه در علايم ميشوند. تزريق کورتيکواستروئيدها را ميتوان خصوصا براي بيماراني که ميخواهند جراحي را به تعويق اندازند در نظر گرفت، اگر چه اثربخشي اين اقدام عمدتا کوتاه مدت است. اين عمل شامل تزريق حجم اندکي از کورتيکواستروئيد به زير فلکسور رتيناکولوم و درون تونل کارپ است.
پالس اکسيمتري در بسياري از کشورها، به شيوه استاندارد مراقبت در اتاقهاي عمل، واحدهاي مراقبت ويژه (ICU) و بخشهاي بيمارستاني تبديل شده است. پيش از در دسترس قرار گرفتن پالس اکسيمتري، پزشکان به اقدامات تهاجمي نظير خونگيري شرياني به منظور بررسي گازهاي خون تکيه ميکردند تا بتوانند وجود هيپوکسمي را تشخيص دهند. پالس اکسيمتري، برخلاف بررسي گازهاي خون شرياني، پايش غيرتهاجمي و مداوم اشباع اکسيژن خون شرياني را امکانپذير ميسازد. اگرچه استفاده از پالس اکسيمتري آسان است، پزشک بايد اصول پايه پالس اکسيمتري را درک کند و بداند که دستگاه چگونه کار ميکند تا قادر باشد اطلاعاتي را که دستگاه ارايه ميدهد، تفسير نمايد.
مراقبتهاي بهداشتي که با عفونتها در ارتباط هستند، تهديدي براي ايمني بيماران محسوب شده و شايعترين عارضه بستري در بيمارستان هستند. تقريبا 10-5 بيماران بستري در کشورهاي توسعه يافته به چنين عفونتهايي مبتلا ميشوند و فراواني اين بيماريها در کشورهاي در حال توسعه بسيار بيشتر است. بکارگيري شيوههاي صحيح شستشوي دستها براي پيشگيري از اين عفونتها حياتي است، با اينحال اجراي اين کار در ميان کارکنان مراقبتهاي بهداشتي تقريبا کمتر از 40 است...
يک سوزن با دو هدف وارد مفصل ميشود: 1) آسپيراسون مايع (آرتروسنتز) براي تشخيص يا کاهش فشار، 2) تزريق دارو. در مورد برخي از مفاصل مانند هيپ، هدايت تصويري براي اطمينان از جايگيري صحيح سوزن ميتواند ارزشمند باشد.
اندازه سوزن: اندازه مطلوب براي اکثر موارد 22 است که براي مفاصل کوچکتر مانند مفاصل بين بند انگشتي، از اندازههاي کوچکتر استفاده ميشود. در صورتي که افيوژن بزرگي در زانو داشته باشيم يا انجام تزريق با سوزنهاي کوچکتر موفق نبوده و يا مشکوک به وجود چرک خيلي غليظي باشيم، بايد از سوزن بزرگتري استفاده شود. تخليه يک کيست پوپليتهآل را ميتوان به خوبي با سوزن اندازه 20 يا 18 انجام داد، اما محل را بايد با يک بانداژ فشاري بست، زيرا فرکانس نشت کردن و درد هنگام استفاده از سوزنهاي بزرگ بيشتر است.
شاخص مچ پا ـ بازويي در بررسي بيماران از نظر بيماري شرياني محيطي مورد استفاده قرار ميگيرد. معاينه ابتدايي چنين بيماراني معمولا شامل لمس نبضهاي محيطي است. با اين حال، از آنجا که در توانايي معاينهکنندگان براي لمس نبضهاي پا ثبات وجود ندارد، اين روش ممکن است غيرقابل اعتماد باشد. گاهي امکان لمس نبضهاي پا در يک فرد سالم وجود ندارد ـ براي مثال، هنگامي که فقدان مادرزادي نبضهاي پشتپايي (dorsalis pedis) يا تيبيال خلفي وجود دارد که اين وضعيت در 10 از جمعيت روي ميدهد.
هنگامي که دسترسي محيطي به سيستم گردش خون امکانپذير نيست و مناطق ديگري نيز براي جايگذاري يک کاتتر مرکزي در دسترس نباشد، ممکن است جايگذاري يک کاتتر وريد فمورال ضروري باشد. چنين کاتتري ممکن است به منظور تجويز حجمهاي بالاي مايع يا داروهايي که بالقوه تحريککننده هستند، براي فراهمسازي مسيري موقتي براي دياليز اورژانس، براي دسترسي مرکزي فوري حين احياي اورژانس، بهمنظور تسهيل کاتتريزاسيون قلب يا در موارد نادر، در صورتي که بيمار نيازمند گرفتن نمونه خون مکرر است و محل ديگري در دسترس نيست، براي خونگيري مورد استفاده قرار گيرد...
اندازهگيري فشارخون در تمام مواردي که ارزيابي سلامت قلبيـعروقي در آنها ضروري است از جمله غربالگري پرفشاري خون و پايش اثربخشي درمان در مبتلايان به پرفشاري خون انديکاسيون دارد. در شرايط سرپايي معمول، اندازهگيري فشارخون در حقيقت به طور غيرمستقيم انجام ميگيرد. تکنيکهاي صحيح براي حصول اطمينان از اندازهگيريهاي يکنواخت و قابل اعتماد حايز اهميت هستند.
PDF متن کامل مقاله HTML متن کامل مقاله
آرتروسنتز به منظور شناسايي علت يک مونوآرتريت يا پليآرتريت حاد مورد استفاده قرار ميگيرد. آرتريت باکتريايي غيرگنوکوکي، تشخيصي است که نبايد مورد غفلت قرار گيرد، چراکه تاخير در شناسايي و درمان آن ممکن است به تخريب مفصلي مهم از لحاظ باليني و حتي مرگ منجر شود. ساير علل عفوني شامل عفونتهاي قارچي و بيماري لايم هستند. آرتروپاتيهاي کريستالي (نقرس و نقرس کاذب)، اختلالات روماتيسمي، استئوآرتريت، تروما و همارتروز ممکن است به افيوژن حاد مفصل منجر شوند. آرتروسنتز همچنين به عنوان يک اقدام درماني، به منظور تخليه افيوژنهاي فراوان يا همارتروزها و نيز جهت تزريق کورتيکواستروييدها يا داروهاي بيحس کننده موضعي مورد استفاده قرار ميگيرد....
دستيابي به يک مسير داخل وريدي محيطي مهارتي ضروري براي تمام پزشکان است. اگرچه اين امر يکي از آسانترين اقدامات تهاجمي در نظر گرفته ميشود، تبحر در اين مداخله بالقوه حياتبخش نيازمند مهارت تمرين شده و تجربه است.
کاتتريزاسيون وريد محيطي در گستره وسيعي از اقدامات باليني شامل تجويز وريدي داروها، هيدراسيون داخل وريدي و انتقال خون و فراوردههاي خون و نيز حين جراحي، هنگام مراقبتهاي اورژانس و در ساير موقعيتهايي که در آنها دسترس مستقيم به جريان خون مورد نياز است کاربرد دارد.
خونگيري از شريان راديال، روش ارجح براي اخذ نمونه خون شرياني جهت ABG به شمار ميرود. انديکاسيون اصلي ABG نياز به دانستن مقادير فشارهاي نسبي اکسيژن و دياکسيد کربن و pH شرياني است. اين اطلاعات براي ارزيابي بيماران دچار ديسترس تنفسي حاد شديد ضروري هستند. اندازهگيري pH شرياني و فشار نسبي دياکسيدکربن و اکسيژن، اطلاعات دقيقي در مورد وضعيت تعادل اسيد- باز و تبادل گاز به دست ميدهد. ديگر انديکاسيون نمونهگيري از گازهاي خون شرياني، نياز براي انجام CO- اکسيمتري به منظور ارزيابي متهموگلوبينمي و کربوکسيهموگلوبينمي است.
در کودکان مبتلا به اوتيت مياني حاد مقاوم، تخليه چرک از گوش مياني اغلب باعث برطرف شدن سريع و قابل توجه علايم ميشود. به علاوه، شناسايي پاتوژن از طريق مايع خارج شده امکان تنظيم درمان آنتيبيوتيکي را فراهم ميکند. براساس توصيه آکادمي طب کودکان آمريکا(1)، تمپانوسنتز بايد در کودکاني که نشانهها و علايم اوتيت مياني حاد با وجود 2 دوره درمان آنتيبيوتيکي همچنان در آنها پابرجا باقي مانده است، مدنظر قرار گيرد. در کودکان دچار نقص ايمني و شيرخواران بدحال مبتلا به اوتيت مياني حاد، ميتوان از طريق تمپانوسنتز، ارگانيسمهاي غيرمعمول يا مقاوم را شناسايي کرد. در کودکان مبتلا به عوارض چرکي اوتيت مياني حاد مانند ماستوييديت يا فلج عصب فاسيال، تمپانوسنتز امکان تخليه ترشحات را فراهم ميآورد و باعث بهبود سريع فشار و درد ميشود.
زانو يکي از پيچيدهترين مفاصل بدن به شمار ميرود و عجيب نيست که مشکلات زانو هم از شايعترين علايم عضلاني-اسکلتي مورد ارزيابي توسط پزشکان مراقبتهاي اوليه باشد. مفصل زانو شامل 3 استخوان فمور، تيبيا و پاتلا و 3 سطح مفصلي است. ساختارهاي مهم بافت نرم در زانو عبارتند از 4 ليگامان اصلي (صليبي قدامي، صليبي خلفي، کولترال داخلي و کولترال خارجي)، کپسول مفصلي، منيسکهاي داخلي و خارجي، تاندون چهار سر و تاندون پاتلا. منيسکها ساختارهايي فيبري غضروفي هستند که بين مفاصل تيبيوفمورال قرار دارند؛ آنها باعث افزايش پايداري مفصل شده، نيروهاي تماس را روي غضروف مفصلي پخش ميکنند.
درمان گستره وسيعي از اختلالات عضلاني اسکلتي نيازمند استفاده از يک قالب گچي يا آتل است. آتلها بيحرکتکنندههايي هستند که دورتادور اندام را به طور کامل دربرنميگيرند و اجازه ميدهند تورم روي دهد. اين کيفيت، آتلها را براي درمان وضعيتهاي حاد عضلاني ـ اسکلتي گوناگون که در آنها رخداد تورم مورد انتظار است، نظير شکستگيها و پيچخوردگيهاي حاد يا براي ثابت کردن ابتدايي شکستگيهاي جا انداخته شده، جابهجا شده، يا ناپايدار پيش از مداخله ارتوپدي، ايدهآل ميسازد. قالبهاي گچي، بيحرکتکنندههايي هستند که دورتادور اندام را کامل دربرميگيرند. به اين علت، قالبهاي گچي بيحرکتي بيشتري ايجاد ميکنند، ولي کمتر امکان پذيرش تورم را دارند، ميزان عوارض بالاتري دارند و عموما براي درمان پيچيده و يا قطعي شکستگي نگه داشته ميشوند. به منظور به حداکثر رساندن منافع، همزمان با به حداقل رساندن عوارض، استفاده از قالبهاي گچي و آتلها معمولا محدود به يک مدت زمان کوتاه است. بيحرکتسازي بيش از حد ناشي از استفاده مداوم از يک قالب گچي با آتل ممکن است به درد مزمن، خشکي مفصل، آتروفي عضله و عوارض شديدتر (مانند نشانگان درد ناحيهاي پيچيده)(1) منجر شود. تمام بيماراني که براي آنها آتل يا قالب گچي تعبيه ميشود نيازمند پايش دقيق به منظور اطمينان از بهبود مناسب هستند. انتخاب يک قالب گچي يا آتل خاص براساس محلي از بدن که تحت درمان قرار ميگيرد و براساس حدت و پايداري آسيب متفاوت است. انديکاسيونها و روشهاي بهکارگيري صحيح براي هر نوع از آتلها يا قالبهاي گچي که به صورت متداول در شرايط مراقبتهاي اوليه مورد استفاده قرار ميگيرند متفاوت است. اين مقاله انواع مختلف آتلها و قالبهاي گچي را که در موقعيتهاي مختلف به کار ميروند و چگونگي بهکارگيري هر کدام را توضيح ميدهد.
PDF متن کامل مقاله HTML متن کامل مقاله
ترميم پارگيهاي پوست مهارت مهمي در رشته طب خانواده محسوب ميشود. گزينههاي سرپايي براي اين منظور عبارتاند از: بخيه زدن، استفاده از چسبهاي بافتي(tissue adhesive)، استفاده از استاپلر (دستگاه منگنه و بخيه خودکار) و نوار چسبهاي مخصوص بستن پوست. پزشکان بايد با انواع روشهاي بخيه زدن مانند بخيههاي ساده، ممتد، و ماترس(mattress) آشنا باشند. هرچند بخيه زدن بهترين روش براي ترميم پارگيها محسوب ميشود، استفاده از چسبهاي بافتي از نظر جلب رضايت بيماران، ميزان عفونت و احتمال ايجاد بافت اسکار در مناطقي که پوست تحت کشش زياد نيست، مشابه بخيه زدن است و از طرفي ممکن است اين روش هزينهـاثربخشتر نيز باشد. تکنيک بافتن موهاي متقابل در چسبهاي بافتي نيز در ترميم پارگيهاي پوستي موثر است. با استفاده از سوزنهاي ظريفتر، تزريق با سرعت آهستهتر و گرم کردن يا بافر کردن محلول قبل از تزريق، ميتوان سوزش ناشي از تزريق محلول بيحسي موضعي را کمتر کرد. مطالعات نشان دادهاند که استفاده از آب شهر براي شستشوي زخم بيخطر است، پماد وازلين به اندازه آنتيبيوتيک در مراقبت پس از ترميم زخم موثر است و خيس شدن زخم به فاصله 12 ساعت پس از ترميم، خطر عفونت را افزايش نميدهد. آموزش بيماران پس از ترميم زخم از مسايل مهمي است که نبايد فراموش کرد...
سوندگذاري پيشابراه امکان تخليه مستقيم مثانه را فراهم ميکند و در طب کودکان کاربرد فراواني دارد. در ويديوي همراه اين مقاله (که در سيدي مولتيمدياي نوين پزشکي به صورت رايگان به مشترکان محترم نوينپزشکي تقديم خواهد شد) سوندگذاري تشخيصي پيشابراه به وسيله يک سوند بدون بالون در يک شيرخوار پسر نمايش داده شده است.
انديکاسيونها
يک انديکاسيون تشخيصي شايع براي سوندگذاري پيشابراه، نياز به جمعآوري نمونه استريل براي کشت و آزمايش کامل ادرار است؛ به ويژه هنگامي که گرفتن نمونه از يک کودک خردسال فاقد توانايي کنترل ادرار، به لحاظ طبي اهميت داشته باشد. همچنين از سوندگذاري پيشابراه ممکن است براي انجام سيستواورتروگرافي حين ادرار (VCUG) يا پايش برونده ادرار در بعضي از بيماران جراحيشده يا بيماران بسيار بدحال استفاده شود. انديکاسيونهاي درماني براي سوندگذاري پيشابراه عبارتند از احتباس ادراري حاد (به منظور رفع فشار)، وجود خون و لخته خون در مثانه (به منظور شستشوي مداوم مثانه) و تجويز داروها.
انديکاسيونها
از جايگذاري سوند ادراري در مردان براي مقاصد تشخيصي و درماني استفاده ميگردد. در جنبه درماني ميتوان از سوند براي کاهش فشار مثانه در بيماران دچار احتباس ادراري حاد يا مزمن در نتيجه وضعيتهايي چون انسداد مجاري ادراري زير مثانه يا مثانه نوروژنيک استفاده نمود. در مبتلايان به هماچوري آشکار ممکن است سوندگذاري و سپس شستوشو براي خارج کردن خون و لختهها از مثانه لازم گردد. در جنبه تشخيصي ميتوان از جايگذاري سوند ادراري جهت گرفتن نمونه ادرار غيرآلوده براي آزمونهاي ميکروبشناختي، اندازهگيري برونده ادراري در بيماران به شدت ناخوش يا طي اقدامات جراحي و يا اندازهگيري حجم ادرار باقيمانده پس از ادرار کردن در صورت عدم دسترسي به روشهاي غيرتهاجمي (مثل سونوگرافي) استفاده کرد.
جايگذاري سوند ادراري در زنان (قراردادن يک سوند از طريق پيشابراه در داخل مثانه به منظور تخليه ادرار)، يک مهارت پايهاي براي کارکنان فعال در مراقبتهاي سلامت است.
انديکاسيونها
جايگذاري سوند ادراري در زنان هم براي مقاصد درماني و هم براي مقاصد تشخيصي انديکاسيون دارد. اين کار امکان تخليه موثر را در بيماران مبتلا به احتباس ادرار حاد يا مزمن فراهم ميسازد. از سوند ادراري ميتوان به منظور واردکردن داروها براي درمان داخل موضعي مثانهاي يا براي شستشو به منظور خارجکردن خون و لختهها از مثانه استفاده کرد. سوندگذاري دستيابي به تشخيص را در موارد متعددي همچون گرفتن نمونههاي ادراري استريل براي آزمايش ادرار، اندازهگيري حجمهاي باقيمانده پس از ادرارکردن، وارد کردن مواد حاجب به منظور انجام اقدامات تصويربرداري و پايش دفع ادراري بيماران شديدا بدحال تسهيل ميکند.
انديکاسيونها
کريکوتيروييدوتومي يک اقدام اورژانس است که در آن دسته از بيماران دچار ديسترس تنفسي شديد انجام ميگيرد که در آنها تلاش براي لولهگذاري دهاني- نايي يا بيني- نايي يا با شکست مواجه شده يا همراه با ميزان خطر غيرقابل قبولي تلقي شده است. در اين اقدام يک برش در غشاي کريکوتيروييد که بين غضروفهاي تيروييد و کريکوييد قرار دارد، ايجاد و يک لوله تراکئوستومي داخل ناي قرار داده ميشود تا تهويه مقدور گردد.
انديکاسيون عمده کريکوتيروييدوتومي ناتواني در برقراري يک راه هوايي از طريق لولهگذاري دهاني- نايي يا بيني- نايي است که ممکن است ناشي از آناتومي مشکلساز بيمار، وجود خون بيش از حد در داخل دهان يا بيني، تروماي شديد صورت يا انسداد راه هوايي در اثر آنژيوادم، تروما، سوختگيها يا يک جسم خارجي مسدود کننده راه هوايي باشد.
کاتترگذاري وريدي مرکزي به منظور تجويز داروهاي سوزاننده و حياتي و نيز فراهمسازي امکان نمونهگيري خون و اندازهگيري فشار وريدي مرکزي انجام ميشود. شواهد جديد و راهکارهاي دستهبندي شده موسسه ارتقاي مراقبتهاي سلامت(1) پيشنهاد ميکنند که وريد سابکلاوين انتخاب ارجح براي تعبيه کاتتر وريدي مرکزي است.
انديکاسيونها
کاتترگذاري وريدي مرکزي به منظور تجويز داروهاي سوزاننده و حياتي و نيز فراهمسازي امکان نمونهگيري خون و اندازهگيري فشار وريدي مرکزي انجام ميشود. شواهد جديد و راهکارهاي دستهبندي شده موسسه ارتقاي مراقبتهاي سلامت(1) پيشنهاد ميکنند که وريد سابکلاوين انتخاب ارجح براي تعبيه کاتتر وريدي مرکزي است...
مشاهده حنجره و حلق بخش مهمي از يک معاينه کامل سر و گردن است. اگر چه موقعيت اين ساختمانها اغلب مانع از مشاهده مستقيم آنها ميشود، اما در شرايط باليني از تکنيکهاي سادهاي ميتوان به منظور ارزيابي آنها استفاده كرد...
لارنگوسکوپي غيرمستقيم را ميتوان با يک آينه دندانپزشکي ساده يا يک اندوسکوپ فيبراپتيک قابل انعطاف انجام داد. اين کار را ميتوان هنگامي که بيماران بيدار هستند انجام داد و اين عمل به طور معمول به خوبي تحمل ميشود. لارنگوسکوپي قادر است اختلالات بسيار متنوعي را اعم از حاد يا مزمن و خوشخيم يا بدخيم شناسايي نمايد.
پونکسيون کمري هم به دلايل تشخيصي هم به دلايل درماني انديکاسيون دارد. آگاهي از کنتراانديکاسيونها، آناتومي مربوطه و روشهاي به حداقل رساندن خطر ايجاد عوارض جهت بيخطر بودن و کفايت اين اقدام ضرورت دارد. خطرات، هرچند نادرند، ميتوانند چشمگير و حتي بالقوه تهديدکننده حيات باشند. خطرات را ميتوان با درک درست انديکاسيونها، کنتراانديکاسيونها و روشهاي انجام کار به حداقل رساند.
جايگذاري لوله بيني- معدي و مکش از طريق آن، براي تخليه ترشحات گوارشي و هواي بلعيده شده در بيماران دچار انسداد روده کوچک يا خروجي معده لازم است. جايگذاري لوله بيني- معدي ميتواند باعث تسکين علامتي بيماران مبتلا به پانکراتيت شديد و ايلئوس ناشي از آن نيز گردد؛ البته انجام اين کار به صورت روتين در بيماران مبتلا به علايم خفيف يا متوسط انديکاسيون ندارد چرا که ميتواند باعث تهوع و استفراغ طولانيمدت و افزايش مدت بستري در بيمارستان شود.
جايگذاري لوله بيني- معدي (يا دهاني- معدي) و مکش از طريق آن ميتواند در بيماران تحت تهويه مکانيکي از طريق لوله داخل نايي مفيد باشد و مانع از آسپيراسيون محتويات معده گردد.
انديکاسيونها جايگذاري لوله سينه (chest tube) هم در شرايط اورژانس و هم در شرايط غيراورژانس انديکاسيون پيدا ميکند. انديکاسيونهاي خاص اين اقدام در جدول 1 فهرست شده است.
انديکاسيونها
در ميان بيماراني که براي درمان به مطبهاي مراقبتهاي اوليه و بخشهاي اورژانس مراجعه ميکنند، مواجهه با عفونت هاي پوست و بافت نرم، از جمله آبسههاي پوستي، شايع است. آبسههاي پوستي ميتوانند در هر ناحيهاي از بدن رخ دهند ولي به طور شايعي در زير بغل، باسن و اندامها يافت ميشوند. درمان اوليه آبسههاي پوستي، برش و درناژ است؛ آنتيبيوتيک به تنهايي براي درمان بسياري از تجمعات حجره حجره (Loculated) ماده عفوني ناکافي است. برش و درناژ آبسه غالبا اقداماتي سرپايي به شمار ميروند و بيشتر آبسههاي پوستي لوکاليزه بدون سلوليت را ميتوان بدون آنتيبيوتيک درمان نمود. موارد مرتبط با عفونتهاي پوستي نيازمند درمان آنتيبيوتيکي ميتوانند پيچيده باشند و فراتر از مجال اين مقاله هستند.
PDF متن کامل مقاله HTML متن کامل مقاله