همایش694- سمینار سالانه تازه های فشار خون

برگزار کننده: مرکز تحقیقات نفرولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران
زمان برگزاری: ۵ الی ۷ تیر ۱۳۹۲
مکان برگزاری: تهران، مجتمع بیمارستانی امام خمینی

ادامه نوشته

همایش693- همایش درد در سرطان

برگزار کنندگان: انجمن هماتولوژی انکولوژی اطفال ایران، بیمارستان محک
زمان برگزاری: ۲۷ الی ۲۹ شهریور ۱۳۹۲
مکان برگزاری: تهران، بیمارستان محک

تلفن تماس: ۲۳۵۰۱۰۰۰- ۰۲۱

..::::  تنش چگونه باعث سفید شدن مو می‌شود؟  ::::..

دانشمندان ژاپنی دریافته‌اند که تنش می‌تواند موی انسان را خاکستری کند. با افزایش فشار، سلول‌های بنیادی پرکننده رنگ مو آسیب دیده و باعث بیرنگ شدن مو می‌شوند. این درحالیست که به گفته دانشمندان دانشگاه کانازاوا، این نشانه بسیار واضح پیری از مزیت‌های نیز برخوردار بوده که شامل کاهش خطر ابتلا به سرطان است. محققان در زمان بررسی تاثیر تابش و دیگر مواد شیمیایی بر روی موی موش دریافتند که پوشش آنها زودتر خاکستری شد. این امر به آن دلیل است که سلول‌های بنیادی درون فولیکول‌های موی آنها مجبور به بلوغ شده و تولید ملانین را که مسئول رنگ دادن به مو و پوست است، کاهش می‌دهند.
به گفته دانشمندان، توقف تکثیر این سلول‌های بنیادی که دی‌ان‌ای آنها آسیب دیده می‌تواند مفید باشد که از جمله مزیتهای آن توقف ایجاد تومور است. این محققان پیش از این سلولهای بنیادی درون فولیکول‌های مو را کشف کرده و نشان داده بودند که فرسایش آنها در فرآیند پیری باعث خاکستری شدن مو می‌شود. این یافته‌ها نظریه‌های کنونی در مورد تلاش بدن برای محافظت از خود در زمان آسیب‌های ژنتیکی در اثر تابش یا دیگر مواد سمی را مورد چالش قرار داده است. دانشمندان بر این تصور بودند که سلول‌ها زمانی که دی‌ان‌ای آنها در اثر خودکشی سلولی آسیب می‌بیند، از بین می‌روند. این امر رشد سلول‌های آسیب دیده به شکل تومور را متوقف می‌کند. اما این یافته‌ها نشان داده که بدن راه‌های دیگری برای محافظت از خود دارد. انسانها بطور مداوم در برابر طیف گسترده‌ای از مواد سمی از مواد شیمیایی خانگی و صنعتی گرفته تا تابش‌های فرابنفش خورشید و پرتوهای ایکس قرار دارند که می‌تواند به دی‌ان‌ای آنها آسیب برساند.
به گفته محققان، این یافته‌ها نشان داده که خاکستری شدن مو در اثر پیری می‌تواند در نتیجه انباشته شدن آسیب دی‌ان‌ای باشد. این دانشمندان قصد دارند پژوهشهای بیشتری را برای اثبات این نظریه و نمایش اینکه آیا این نتایج در مورد گونه‌های دیگر سلولهای بنیادی صادق است یا خیر، انجام دهند. این پژوهش در مجله Cell منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  پروتئین بدن مارماهی ژاپنی، راهی برای ارزیابی شرایط کبد انسان  ::::..

دانشمندان دریافتند پروتئینی که امکان می‌دهد مارماهی ژاپنی Anguilla japonica در تاریکی به شکل سبز درخشان ظاهر شود، به پزشکان در ارزیابی عملکرد کبد انسان کمک می‌کند. تیمی از «موسسه علوم مغزی Riken» در ژاپن به رهبری دکتر آتسوشی میاواکی و آکیکو کوماگای، نام این پروتئین را UnaG نهاده‌اند که نشان‌دهنده «پروتئین سبز Unagi» است.
اولین پروتئین فلورسنت شناخته‌شده در مهره‌داران یافت می‌شود و فقط هنگامی درخشان است که با بیلی‌روبین طبیعی موجود در عضلات این نوع مارماهی ترکیب شود. در انسان‌ها شکستن هموگلوبین خون بیلی‌ر‌وبین را تولید می‌کند و چنانچه در نتیجه نارسایی کبد، مقدار بیش از اندازه آن در جریان خون موجود باشد، می‌تواند سمی بوده و منجر به شرایطی مانند یرقان شود. از اندازه سطوح بیلی‌روبین در خون برای ارزیابی شرایط کبد و همچنین شناسایی نبود گلبول‌های قرمز خون به دلیل کم‌خونی استفاده می‌شود.
به‌منظور طراحی شیوه‌ای بسیار حساس، دقیق و سریع آزمایش بیلی‌ر‌وبین در نمونه‌ موردی‌های خون، دانشمندان با ژن درخشان UnaG مطالعه خود را آغاز کردند. با بررسی فرایندی که این ژن توسط پروتئین فعال شده است، آن‌ها سیستمی را ایجاد کردند که در آن UnaG به هر بیلی‌روبین موجود در نمونه‌موردی متصل می‌شود و منجر به درخشش آن می‌شود. محققان حاضر در این پروژه امیدوارند با کامل‌شدن این سیستم، بتوان کاربرد وسیعی به ویژه در کشوهای درحال توسعه برای آن طراحی کرد. آن‌ها همچنین امیدوارند که این ارزش جدید برای Anguilla japoni، تلاش‌های حفاظتی برای ممانعت از انقراض آن را به دنبال داشته باشد. جزئیات این مقاله علمی در مجله Cell ارائه شده است.

ادامه نوشته

..::::  کشف لایه ششم قرنیه چشم انسان  ::::..

در کتاب های پزشکی پنج لایه قرنیه چشم انسان تشریح شده است، اما این اطلاعات با کشف یک لایه جدید توسط دانشمندان، نیاز به بازنویسی مجدد دارد. پروفسور «هارمیندر دوآ» از محققان دانشگاه ناتینگهام موفق به کشف لایه ششم در قرنیه چشم انسان شده است. این لایه جدید به نام محققی که آن را کشف کرده است، به لایه «دوآ» (Dua) نامگذاری شده است. لایه دوآ بسیار نازک و حدود 15 میکرون است که از دانه شن نیز کوچکتر است و بخش کوچکی از قرنیه را تشکیل می‌دهد. این لایه از طریق میکروسکوپ الکترونی پس از تزریق حباب های ریز هوا به قرنیه اهدایی برای جداسازی لایه های آن کشف شد.
پروفسور «دوآ» تأکید می کند: این لایه جدید و متمایز در عمق بافت قرنیه کشف شده است و با کمک این لایه می توان اعمال جراحی چشم را با ایمنی بیشتر و راحتی بیماران انجام داد. از دیدگاه بالینی بسیاری از بیماری هایی که پشت قرنیه چشم را تحت تأثیر قرار می دهند، ناشی از پارگی این لایه جدید است و جراحان چشم می توانند با تزریق حباب در اطراف لایه دوآ، قدرت قرنیه چشم را اندازه گیری کنند. نتایج کشف لایه ششم قرنیه در مجله Ophthalmology‌ منتشر شده است.

منبع: ایسنا

ادامه نوشته

..::::  نانوحسگرهایی برای تشخیص دیابت از طریق تنفس  ::::..

محققان مؤسسه علوم و فناوری پیشرفته کره جنوبی (KAIST) جهت حداکثر کردن پاسخ نوع خاصی از حسگرهای ترکیبات آلی فرار (VOCs)، روی روشی برای اصلاح ساختارهای یک‌بعدی (نانوالیاف اکسید قلع) تمرکز کرده‌اند. دوو کیم و همکارانش از مؤسسه علوم و فناوری پیشرفته کره جنوبی (KAIST) جهت حداکثر کردن پاسخ نوع خاصی از حسگرهای ترکیبات آلی فرار (VOCs)، روی روشی برای اصلاح ساختارهای یک‌بعدی (نانوالیاف اکسید قلع) تمرکز کرده‌اند. آنها نشان داده‌اند که در صورت بهینه کردن مورفولوژی و میکروساختار اکسید قلع، این حسگرهای مقاومت شیمیایی، بعنوان حسگرهای VOCs می‌توانند غلظت‌های بسیار کمی از استون را شناسایی کنند.
بازدم انسان حاوی تعدادی ترکیبات آلی فرار است. تشخیص دقیق نوعی خاصی از VOC (به عنوان مثال یک نشانگرزیستی یک بیماری خاص) در بازدم، اطلاعات مفیدی برای تشخیص بیماری‌های مختلف ارائه می‌دهد. برای مثال، استون، H2S، آمونیاک و تولوئن به ترتیب نشانه‌هایی از وجود دیابت، بوی بد دهان، اختلال در عملکرد کلیه و سرطان ریه است. هنگامی که حسگرهای مقاومت شیمیایی در معرض اکسیداسیون یا احیاء گازهای ردیابی‌شونده قرار می‌گیرند، مقاومت حسگر به‌صورت تابعی از دما تغییر می‌کند. تغییر مقاومت حسگر در اثر تغییر غلظت گاز ردیابی‌شونده نیز اتفاق می‌افتد. چالش‌برانگیزترین موضوع در زمینه استفاده از حسگرهای مقاومت شیمیایی در تشخیص بیماری‌ها، گزینش‌پذیری آنها نسبت به یک گاز خاص است. کیم توضیح داد: «این ابداع نشان‌دهنده راندمان بالای نانوالیاف متخلخل SnO2 شامل چندین لوله نازک هم محور است. این آرایش منحصر به‌فرد، با نسبت سطح به حجم بالا و ساختار داخلی متخلخل، می‌تواند چندین لایه حس‌کننده را در یک لیف در دسترس، بطور موثر و سریع به وجود آورد.»
حسگرهای فوق‌سریع استون، برای تشخیص دیابت، با استفاده از نانوالیاف دیواره نازک آرایش یافته SnO2 که با نانوذرات پلاتین عامل‌دار شده‌اند. این حسگر، استون را با دقت حدود 0.1 ppm (هشت برابر کمتر از حد دقت مورد نیاز برای تشخیص دیابت) شناسایی می‌کند. این نتیجه بهترین عملکرد را میان حسگرهای SnO2 که تاکنون گزارش شده است، دارد. کیم اضافه کرد: «نتایج ما، چشم‌انداز مثبتی در استفاده از این ماده در حسگرهای بازدمی برای تشخیص دیابت پدیدار ساخته است. همچنین ما توانستیم با رسوب نانوذرات پلاتین بر روی سطح لوله‌های هم محور و بسیارنازک SnO2، زمان پاسخ‌دهی را به مقدار آشکاری تا کمتر از 20 ثانیه کاهش دهیم.» این پژوهشگران الیاف جدار نازک SnO2 (که از نانولوله‌های چین‌دار SnO2 ساخته شده‌اند) را با استفاده از الکتروریسندگی و جدایش کنترل شده میان فازهای غنی از ماده اولیه و غنی از پلیمر تولید کردند. هنگامی که محلول‌هایی با ثابت دی الکتریک بالا و حاوی پلیمر، تحت ده‌ها هزار ولت، از یک سوزن باریک تزریق می‌شوند، جت مایع بر روی صفحه‌ای کشیده شده و به شکل الیاف پلیمری جامد درمی‌آیند. در این مورد خاص، این پژوهشگران به پدیده جالبی با عنوان جدایش میکرو فاز بین پلیمرها و سایر مواد محلول پی برده‌اند.
از ویژگی‌های اصلی پدیده جدایش میکروفاز، امکان تولید الیاف با شکل نامنظم مانند نوع گره خورده و توخالی است که این مساله در کاربردهای خاص مانند زمانی که مساحت سطح زیادی مورد نیاز است، مفید است. چراکه به عنوان مثال، رفتار جدایش فاز بین پیش ماده قلع و پلیمر می‌تواند تخلخل الیاف SnO2 را در حین عملیات حرارتی، در زمانی که پلیمر می‌سوزد و حفره‌های خالی بین کریستال‌های SnO2 باقی می‌گذارد، افزایش دهد. این پژوهشگران جزئیات نتایج کار تحقیقاتی خود را در مجله‌ی Advanced Functional Materials منتشر کرده‌اند.

ادامه نوشته

..::::  ام‌آرآی تشخیص تاثیرات شیمی درمانی بر سلامت قلب کودک را سرعت می‌بخشد  ::::..

محققان کانادایی دریافتند که اسکن‌ها ( MRI تصویربرداری تشدید مغناطیسی) می‌تواند تغییرات اولیه را در قلب کودکانی که تحت شیمی درمانی قرار دارند شناسایی کند.دشیمی درمانی با آنتراسیکلین یکی از موثرترین روش‌های درمانی برای بسیاری از سرطان‌هایی نظیر لوسمی، لنفوم هوچکین، سینه، ریه و تخمدان است. با این وجود این روش درمانی می‌تواند منجر به آسیب‌های بازگشت‌ناپذیر قلبی شود که ممکن است تا سال‌ها پس از درمان آشکار نشود. توانایی تشخیص این آسیب در مراحل ابتدایی می‌تواند انجام درمان‌های پیشگیرانه را در این بیماران و به ویژه در کودکان رقم زند.
محققان دانشگاه آلبرتا از گروهی کودک و بزرگسال 7 تا 19 ساله که با درمان‌های آنتراسیکلین بهبود یافته بودند، اسکن‌های (MRI) گرفتند. آن‌ها دریافتند که می‌توان با استفاده از نوعی روش (MRI) موسوم به T1 تغییرات ماهیچه‌های قلبی مرتبط با تشکیل فیبروز را حتی در کودکانی که عملکرد قلبی‌شان عادی بود، نشان داد. محققان می‌گویند که در بازماندگان سرطان کودکان، تغییرات MRI با دوزهای آنتراسیکلین مورد استفاده، مرتبط است. علاوه بر این، تغییرات MRI با نازک شدن دیواره قلب و کاهش ظرفیت اKجام ورزش در ارتباط است. با شناسایی اولیه چنین تغییراتی می‌توان درمان‌های موفقیت‌آمیزی را نیز انتظار داشت. این پژوهش در مجله "Cardiovascular Magnetic Resonance" منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  آرتریت روماتوئید در کمین زنان سیگاری  ::::..

محققان تاثير شدت سيگارکشيدن، طول مدت سيگاري بودن و ترک آن‌ را روي 34101 زن 89-54 ساله سوئدي که 219 نفر از آنها به آرتريت روماتوييد مبتلا بودند مورد بررسي قرار دادند. نتايج نشان داد که احتمال ابتلا به آرتريت روماتوييد به‌طور قابل‌توجهي با شدت سيگارکشيدن ارتباط دارد. اين ارتباط به شرح زير است: يک تا 7 سيگار در روز در مقابل عدم سيگار کشيدن (خطر نسبي: 31/2)، طول مدت سيگار کشيدن يک تا 25 سال در مقابل عدم سيگارکشيدن، (خطر نسبي: 60/1). اين خطر حتي 15 سال بعد از ترک سيگار در مقابل عدم مصرف سيگار همچنان بالا بود (خطر نسبي 99/1). البته درزناني که 15 سال پيش سيگار را ترک کرده بودند در مقابل زناني که يک سال پيش سيگار را ترک کرده بودند، ميزان خطر کمتر بود. مطالعات نشان مي‌دهد که حتي سيگار کشيدن به تعداد حتي اندک نيز با افزايش خطر آرتريت روماتوييد همراه است. افزايش واضح ابتلا به آرتريت‌روماتوييد حتي در ميان کساني که قبلا سيگار مي‌کشيدند عامل موثري در تشويق زنان براي سيگار نکشيدن است.

ادامه نوشته

..::::  مادران افسرده، کودکان اوتیسمی  ::::..

نتايج يک مطالعه نشان مي‌دهد استفاده از داروهاي ضدافسردگي- از جمله مهارکننده‌هاي انتخابي بازجذب سروتونين (SSRIs)‌ و مهارکننده‌هاي غيرانتخابي برداشت مونوآمين‌ها (MRIs)- در دوران بارداري با افزايش خطر اوتيسم بدون ‌بروز اختلالات شناختي در نوزادان همراه است. اين محققان گروهي از زنان باردار را که از داروهاي ضدافسردگي استفاده مي‌کردند شناسايي کرده و نوزادان آنها را از نظر اوتيسم تحت پيگيري قرار دادند. 1700 کودک مبتلا به اوتيسم با 17000 گروه شاهد مورد مقايسه قرار گرفتند. بعد از تعديل عوامل مخدوش‌کننده بالقوه، مشخص شد که مصرف اين داروها در دوران بارداري با افزايش دو يا سه برابري اوتيسم بدون ناتواني شناختي همراه است.

ادامه نوشته

..::::  درمان پرخطر در سرطان پستان  ::::..

يک کارآزمايي کنترل‌شده نشان مي‌دهد دو داروي تاموکسيفن و رالوکسيفن در مقايسه با دارونما، شيوع سرطان پستان غيرمهاجم اوليه را تقريباً تا 50% کاهش مي‌دهند. در اين بررسي مشخص شد که اين‌ داروها شيوع سرطان مهاجم را عمدتاً با کاهش سرطان از نوع گيرنده مثبت استروژن، در 1000 زني که به مدت 5 سال تحت درمان بودند، 9%-7% کاهش مي‌دهند. بايد توجه داشت که سرطان‌ و مرگ‌ومير به تمامي علل با تاموکسيفن و رالوکسيفن کاهش پيدا نمي‌کنند. اين دو دارو مي‌توانند حوادث ترومبوآمبولي را افزايش داده و تاموکسيفن نيز با افزايش ميزان سرطان اندومتر و کاتاراکت همراه است. در سال 2002 مرکز خدمات پيشگيرانه ايالات متحده (USPSTF) توصيه به عدم استفاده روتين از اين داروها در زنان گروه کم‌خطر و باخطر متوسط نموده است.

ادامه نوشته

..::::  مادران کوچک امروز، زنان چاق فردا  ::::..

زناني که در سن پايين و در دوران نوجواني باردار مي‌شوند بيشتر دچار چاقي و اضافه وزن خواهند شد. محققان با بررسي زنان 59-20 ساله که حداقل يک بار زايمان کرده بودند، دريافتند مادراني که سن آنها در زمان تولد اولين نوزادشان بسيار کم بوده‌است به‌طور قابل‌توجهي در معرض اضافه وزن و چاقي در آينده هستند. در اين ميان جوان‌ترين مادران بيشترين گروه در معرض خطر هستند که اين مي‌تواند ما را با يکي از ناتوان‌کننده‌ترين مسائل مربوط به سلامت در دراز‌مدت مواجه کند.

ادامه نوشته

..::::  احتمال افزایش سایر سرطان ها در افراد مبتلا به سرطان پوست غيرملانوما  ::::..

طبق مطالعات تازه، مردان و زناني که سابقه خانوادگي سرطان پوست غيرملانوما (NMSC) دارند، در معرض خطر ابتلا به ساير سرطان‌ها هستند. محققان در اين مطالعه 153576 مرد و زن سفيدپوست را از نظر ابتلا به NMSC و بدخيمي‌هاي ديگر تحت پيگيري قرار دادند. بعد از پيگيري 833496 و 2116178 نفر/ سال به‌ترتيب در مردان و زنان، اين محققان دريافتند، غير از NMSC، 29447 مورد از انواع ديگر سرطان در اين افراد رخ داد. وجود سابقه NMSC با افزايش خطر سرطان‌ اوليه غيرملانوما در مردان (خطر نسبي، 11/1) و زنان (20/1) همراه بود. در مردان با سابقه NMSC خطر ملانوما (99/1) بيشتر بود، درحاليکه زنان مبتلا به NMSC بيشتر در معرض خطر افزايش سرطان پستان (19/1)، سرطان ريه (32/1) و ملانوما (58/2) بودند. اين مطالعه آينده‌نگر نشان مي‌دهد خطر بدخيمي‌هاي ثانويه خصوصاً سرطان‌هاي پستان و ريه در زنان و ملانوما در مردان، بيشتر است.

ادامه نوشته

همایش692- اولین کنگره بین المللی و پنجمین همايش کشوری بروسلوز

برگزار کنندگان: مرکز تحقیقات بیماریهای عفونی و گرمسیری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت، سازمان دامپزشکی کل کشور
زمان برگزاری: ۷ الی ۹ آبان ۱۳۹۲
ارسال خلاصه مقالات : ۵/۷/۱۳۹۲
مکان برگزاری: تهران، مرکز همایش های بین المللی امام خمینی دانشکده پزشکی

سایت همایش

ادامه نوشته

..::::  مصرف چه میزان نوشیدنی شیرین احتمال ابتلا به دیابت نوع 2 را افزایش می‌دهد؟  ::::..

تحقیق جدید نشان می‌دهد نوجوانانی که روزانه بیش از یک قوطی (375 گرم) نوشیدنی شیرین مصرف می‌کنند در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع 2 و بیماری‌های قلبی و عروقی یا سکته مغزی قرار دارند. محققان این مرکز علمی با مطالعه بر روی هزار و 400 نوجوان 14 تا 17 ساله دریافته‌اند نوجوانانی که صرف نظر از چاقی‌شان روزانه حدود یک قوطی نوشیدنی شیرین مصرف می‌کنند، سطوح پایینی از کلسترول خوب و میزان بالایی از تریگلیسیرید بد در خون خود دارند.
بر اساس مجموعه‌ای از عوامل مرتبط با دیابت نوع دو و بیماری‌های قلبی و عروقی شامل وزن، فشار خون و سطوح کلسترول، چنین نوجوانانی در معرض خطر بالای ابتلا به بیماری‌های قلبی _متابولیک قرار دارند. دکتر"جینا آمبروسینی" سرپرست تیم تحقیقاتی درباره نتایج این پژوهش گفت: در حال حاضر ثابت شده که مصرف زیاد نوشیدنی‌های شیرین خطر چاقی را در افراد افزایش می‌دهد؛ آنچه که در این پژوهش مهم است بالا رفتن خطر بیماری‌های دیابت نوع دو و قلبی عروقی در بین مصرف کنندگان افراطی نوشیدنی‌های شیرین حتی در افراد جوانی است که دچار اضافه وزن نیستند. این پژوهش در مجله "American Journal of Clinical Nutrition" منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  کشف یک پروتئین مؤثر در حافظه بلند مدت  ::::..

دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا توانسته‌اند اطلاعات بیشتری در مورد نقش یک پروتئین مهم مغزی کشف کنند که در تبدیل یادگیری به حافظه بلندمدت قابل استفاده است. محققان در این پژوهش که در مجله Nature Neuroscience منتشر شده، اظهار کرده‌اند که تحقیقات بیشتر در مورد نقش پروتئین آرک(Arc) می‌تواند به شناسایی راههای جدید برای مبارزه با بیماریهای عصبی کمک کند. بر اساس این پژوهش، این پروتئین ممکن است یکی از عوامل اوتیسم باشد. پژوهشهای اخیر نشان‌دهنده کمبود پروتئین آرک در بیماران آلزایمر بوده است.
پیش از این دانشمندان می‌دانستند که این پروتئین نقش مهمی در حافظه طولانی مدت دارد و پژوهشهای بیشتر نشان داد که آرک مانند یک رگلاتور اصلی نورونها در جریان فرآیند شکل‌گیری حافظه بلندمدت عمل می‌کند. بر اساس این پژوهش، در زمان شکل‌گیری حافظه، ژنهای خاص باید در زمانهای ویژه خاموش و روشن شوند تا پروتئین‌هایی را که به نورونها برای شکل دادن به خاطرات جدید کمک می کنند، تولید کنند. این محققان دریافتند که پروتئین آرک این فرآیند را از درون هسته هدایت می‌کند.
بر اساس این پژوهش، اختلالات در تولید و انتقال این پروتئین می‌تواند در اوتیسم نقشی حیاتی ایفا کند. برای مثال اختلال ژنتیکی سندرم ایکس شکننده که یکی از دلایل رایج معلولیت‌های ذهنی و اوتیسم بوده، بطور مستقیم بر تولید آرک در نورونها تاثیر می‌گذارد. دانشمندان امیدوارند که پژوهشهای بیشتر در مورد نقش این پروتئین در سلامت انسان و بیماری ها بتواند یک بینش دقیق‌تر در مورد این اختلالات ارائه کرده و زمینه را برای استراتژی‌های درمانی جدید در مبارزه با اختلالات آماده کند.

ادامه نوشته

..::::  گام محققان در ترمیم استخوان‌ها با ژل تزریقی سلول بنیادی مغناطیسی  ::::..

محققان دانشگاه کیل، ژل قابل تزریق حاوی سلول‌های بنیادی مغناطیسی تولید کرده‌اند که می‌تواند برای ترمیم استخوانهای شکسته و غضروف‌های آسیب‌دیده مورد استفاده قرار گیرد. این محققان دریافتند که با اتصال ذرات مغناطیسی کوچک به سطوح سلول‌های بنیادی می‌توانند شرایطی را که منجر به رشد غضروف‌ها و استخوان‌های جدید در کودکان شده، بازسازی کنند. هنگامی که یک نوار زخم‌بندی مغناطیسی اطراف محل آسیب‌دیده پیچیده می شود، این ذرات واکنش نشان داده و تاثیر تمرینی را که استخوان را به رشد متراکمتر تشویق کرده، شبیه‌سازی می‌کنند.
دانشمندان این پژوهش در حال حاضر از این شیوه برای ترمیم استخوانهای آسیب‌دیده در موشها و جوجه‌ها استفاده کرده‌اند اما در حال آماده‌سازی برای آغاز کارآزمایی‌های بالینی بر روی انسانها در سال جاری هستند. این محققان با همکاری دانشمندان دانشگاهای ساوث‌هامپتون و نورث‌هامپتون توانسته‌اند این شیوه را ایجاد کنند که به بیماران اجازه داده با دریافت یک تزریق ساده به ترمیم آسیب‌هایشان بپردازند.
سلولهای بنیادی مورد استفاده در این درمان را می‌توان از خود بیمار بدست آورد و سپس آنها را در یک ژل مایع که با تغییرات دمایی درون بدن جامد شده، معلق نگه می‌دارند. این ژل جامد یک چارچوب جدید را برای سلولهای بنیادی به منظور پرورش بر روی آنها ایجاد می‌کند. سیگنالهای زیستی درون ژلها موسوم به فاکتورهای رشد نیز به هدایت سلولها برای تبدیل به غضروف کمک می‌کنند. این محققان همچنین نانوذرات مغناطیسی تولید کرده‌اند که می‌توانند به کانالهای روی سطح بیرونی سلولهای بنیادی بچسبند. معمولا این کانالها در واکنش به کشش ایجاد شده در اثر ورزش باز شده و سلولها را تشویق به رشد می‌کنند که یک فرآیند مهم در کمک به رشد ضخیمتر و محکمتر استخوانها به شمار می‌رود. با اتصال ذرات مغناطیسی و اعمال یک میدان مغناطیسی، دانشمندان دریافتند که می‌توانند این فرآیند را تقلید کنند. این امر بدان معنی است که محققان می‌توانند اثر ورزش را بر روی استخوان در حال رشد بدون نیاز به حرکت بیمار شبیه‌سازی کنند. محققان امیدوارند بتوانند کارآزمایی‌های بالینی بر روی انسان را تا پنج سال آینده سال آینده آغاز کنند.

ادامه نوشته

..::::  درمان سردرد کلاستر با تحريک گانگليون اسفنوپالاتين  ::::..

درد و علائم خودکار سردرد کلاستر از تحريک رفلکس‌هاي پاراسمپاتيک از عصب تري‌ژمينال که با واسطه گانگليون اسفنوپالاتين منتقل مي‌شوند؛ ناشي مي‌گردند. در يک پژوهش جديد، پژوهشگران بلژيکي يک محرک عصبي قابل کارگذاري را براي تحريک گانگيون اسفنوپالاتين به کار بردند. ويژگي اين محرک عصبي اين است که بيمار مي‌تواند هر زمان که دچار حمله سردرد مي‌شود آن را فعال نمايد و به عبارت ديگر کنترل آن به عهده بيمار است. در اين پژوهش 32 بيمار مبتلا به سردرد کلاستر مقاوم به درمان طبي وارد شدند و 28 بيمار مطالعه را به پايان رساندند. تسکين درد در 1/67% از بيماران حاصل شد که نسبت به گروه شاهد (4/7%) به طور معني‌داري بيشتر بود. در هفت بيمار تسکين درد در بيش از 50% از حملات ديده شد، در دو بيمار بيش از 50% کاهش در تعداد حملات سردرد مشاهده شد و دو بيمار هم کاهش شدت حملات و هم کاهش دفعات حملات را تجربه کردند. اکثر بيماران از دست رفتن خفيف و گذراي حس در محدوده عصب دهي توسط عصب ماگزيلاري را تجربه کردند که در 65% موارد ظرف 3 ماه برطرف گرديد. اين پژوهشگران از تحريک عصبي تحت کنترل بيمار به عنوان يک روش کارآمد براي درمان سردردهاي کلاستر معرفي کردند که از نظر عوارض جانبي نيز خطرات قابل‌توجهي را براي بيماران در بر ندارد.

ادامه نوشته

..::::  واکنش زنجيره پلي‌مراز کايمري براي تشخيص هانتينگتون  ::::..

تشخيص بيماري هانتينگتون نيازمند شمارش دقيق تعداد تکرارهاي CAG در ژن هانتينگتون است. در حال حاضر، زماني که يک نمونه آزمايشگاهي از نظر آلل هانتيگتون طبيعي و هموزيگويس به نظر مي‌رسد، بايد آزمايشات بيشتر جهت تاييد تعداد تکرار توالي‌هاي مزبور در درون ژن صورت گيرد. اگر نمونه در اين بررسي‌ها نيز هموزيگويس به نظر برسد، آزمايش ساترن بلات براي رد احتمال وجود يک ژن گسترش پيدا کرده و تشخيص داده نشده، لازم مي‌شود.
در يک اقدام تازه، پژوهشگران دانشگاه يوتا از ايالات متحده اقدام به ابداع يک روش کايمري از واکنش زنجيره پلي‌مراز کرده‌اند که شناسايي ژن‌هاي بيمارگونه هانتينگتون را تسهيل مي‌کند. اين روش در واقع تنها آلل‌هاي بسيار توسعه پيدا کرده از ژن‌ هانتينگتون را شناسايي مي‌کند و بنابراين نياز به انجام ساترن بلات را کاهش مي‌دهد. اين پژوهشگران 246 نمونه را با روش جديد خود آزمودند و نشان دادند که روش واکنش زنجيره پلي‌مراز کايمري مطابقت 100% با روش‌هاي پرهزينه و زمان‌بر قبلي در تعيين و تشخيص ژن‌ هانتينگتون دارد. اين روش مي‌تواند آلل‌هايي که داراي بيش از 150 تکرار CAG هستند را شناسايي کند. با توجه به دقت بالا و هزينه اندک اين روش نسبت به روش‌هاي پيشين، اميد مي‌رود که در آينده اين روش جايگزيني روش‌هاي پيشين شدن و نياز به روندهاي پرهزينه‌اي مثل ساترن بلات را کاهش دهد.

ادامه نوشته

..::::  استفاده از اولتراسوند براي هدايت نمونه‌برداري از توده‌هاي ريوي و مدياستن فوقاني  ::::..

نمونه‌برداري با هدايت تصويربرداري از توده‌هاي ريوي و مدياستن فوقاني معمولا با هدايت CT و در برخي موارد با فلوروسکوپي صورت مي‌گيرد. اگرچه از اولتراسوند براي هدايت توراکوسنتز و کارگذاري لوله قفسه‌سينه استفاده شده، اما استفاده از آن در نمونه‌برداري از توده‌هاي ريوي و مدياستن فوقاني چندان رايج نيست. در يک گزارش جديد، پژوهشگران بخش راديولوژي مداخله‌اي از دانشگاه کيس‌وسترن در کليولند تعدادي از بيماران خود را گزارش کرده‌اند که با هدايت اولتراسوند تحت نمونه‌برداري از توده‌هاي ريوي و مدياستن فوقاني قرار گرفته‌اند. در اين مطالعه نشان داده شد در صورت طراحي دقيق روش اجراي نمونه برداري، راديولوژيست مداخله‌اي مي‌تواند به آساني از هدايت اولتراسوند براي نمونه‌برداري استفاده کند. اين پژوهشگران نمونه‌هايي از تشخيص سرطان ريه و تير توده‌هاي عفوني مدياستن و ريه را ارائه داده‌اند که به دنبال نمونه‌برداري با هدايت سونوگرافي به تشخيص رسيده‌اند.
در اين گزارش ذکر شده است، مرور تصاوير CT قبلي بيمار و يا MRI مي‌تواند به راديولوژيست در حين انجام نمونه‌برداري با هدايت اولتراسوند کمک کند، اما اولتراسوند به تنهايي اطلاعات لازم براي جهت‌دهي به نمونه‌برداري را فراهم مي‌کند. با توجه به اينکه سونوگرافي امکان تصويربرداري در جهات و مقاطع مختلف را فراهم مي‌کند و از طرف ديگر فاقد تشعشع‌هاي يونيزان است، احتمالا استفاده از آن در نمونه‌برداري‌هاي قفسه‌سينه گسترش پيدا خواهد کرد.

ادامه نوشته

همایش691- اولین همایش ملی تجاری سازی گیاهان دارویی و فرآورده های طبیعی

برگزار کنندگان: دانشگاه اصفهان، دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
زمان برگزاری: ۱۷ الی ۱۸ مهر ۱۳۹۲
ارسال خلاصه مقالات: ۲۰/۴/۱۳۹۲
مکان برگزاری: اصفهان

سایت همایش

ادامه نوشته

آخرین نتایج انتخابات ریاست جمهوری

حسن روحانی رییس جمهور ایران شد
نتیجه پایانی شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری 

تعداد صندوق: ۵۸۷۶۴        مجموع آرا: ۳۶۷۰۴۱۵۶          آرای صحیح: ۳۵۴۵۸۷۴۷

۱- حسن روحانی ۱۸۶۱۳۳۲۹ ( ۵۰.۷۱ درصد)
۲- محمد باقر قالیباف ۶۰۷۷۲۹۲ (۱۶.۵۵ درصد)
۳- سعید جلیلی ۴۱۶۸۹۴۶ (۱۱.۳۸ درصد)
۴- محسن رضایی ۳۸۸۴۴۱۲ ( ۱۰.۵۸ درصد)
۵- علی اکبر ولایتی ۲۲۶۸۷۵۳ (۶.۱۸ درصد)
۶- سید محمد غرضی ۴۴۶۰۱۵ (۱.۲۱ درصد)

ادامه نوشته

نتایج نظرسنجی انتخاباتی پزشکی بالینی

بر اساس نظرسنجی پزشکی بالینی، انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد. پس از اعلام افراد احراز صلاحیت شده یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، نظرسنجی در وبلاگ قرار گرفت تا نظر خوانندگان پزشکی بالینی را مورد سنجش قرار دهد. بر اساس نظرات داده شده در 24 روز گذشته (با جامعه آماری 1327 نفر) میزان مشارکت 76.2 درصد خواهد بود. بر این اساس، به ترتیب تعداد آرا، آقایان روحانی (25.8 درصد)، قالیباف (10.5 درصد)، جلیلی (8.9 درصد)، رضایی (7.1 درصد)، عارف (6.4 درصد)، ولایتی (5.5 درصد)، غرضی (1.2 درصد)و حداد عادل (1.1 درصد) قرار دارند و بدین ترتیب پیش بینی می شود انتخابات با حضور آقایان روحانی و قالیباف به دور دوم کشیده شود.
در این مدت نتایج نظرسنجی های متعددی منتشر شده است. در آخرین نظرسنجی سایت بولتن نیوز (با جامعه آماری 53398 نفر) آقایان جلیلی (34.94 درصد)، روحانی (30.33درصد)، قالیباف (17.89 درصد)، ولایتی (7.81 درصد)، رضایی (6.82 درصد) و غرضی (2.22 درصد) حائز کسب بیشترین آرا بوده اند. بر اساس نتایج منتشر شده نظرسنجی سایت عصر ایران (با جامعه آماری 31345 نفری) به ترتیب، بیشترین آرا مربوط به روحانی (74.6 درصد)، قالیباف (7.64 درصد)، رضایی (6.44 درصد)، جلیلی (4.73 درصد)، ولایتی (4.51 درصد) و غرضی (2.07 درصد) می باشد. خبرگزاری مهر نتایج یک نظرسنجی را منتشر نموده است که به گفته این خبرگزاری توسط یک نهاد معتبر انجام شده است، نتایج آن بدین شرح اعلام شده: قالیباف (29.3 درصد)، روحانی (19.1 درصد)، رضایی (17.8 درصد)، ولایتی (12.4 درصد)، جلیلی (11 درصد) و غرضی (2 درصد).
در حالی که سایت تابناک، انتشار نتایج نظرسنجی ها را مهندسی نظرسنجی نام نهاده "تا نظر بسازند و کاندیدای مورد علاقه خود را به مردم تحمیل کنند"، خود در خبری اعلام نموده "بر پایه نظرسنجی‌های انجام گرفته در نهادهای معتبر، در چهارده استان جنوب و غرب کشور، محسن رضایی با فاصله‌ای نسبتا زیاد با رقبا در صدر قرار گرفته ‌و دیگر کاندیداها، همگی پس از محسن رضایی هستند." تابناک در ادامه خبر آورده "در نظرسنجی ‌این نهاد معتبر، محسن رضایی، بیش از 67 درصد مردم این چهارده استان، رضایی را ‌‌انتخاب نخست خود برگزیده اند." این سایت اسم هیچ کدام از این 14 استان زاگرس نشین را نیاورده و نام این نهاد معتبر را ذکر ننموده است.
امید است از میان کاندیداهای اعلام شده توسط شورای نگهبان، فردی رییس جمهور شود تا در آینده به عنوان منافق، فتنه گر، بی بصیرت، حامی فتنه، ساکت فتنه و یا منحرف شناخته نشود. ان شاء الله

..::::  آيا استاتين‌ها خطر ديابت را زياد مي‌کنند؟  ::::..

يک مطالعه جديد پيشنهاد مي‌کند که استاتين‌ها شايد خطر ابتلا به ديابت را بيشتر کنند. اين خطر ميان افراد مصرف کننده آتورواستاتين، روزوواستاتين و سيمواستاتين بيشتر ديده شده است. با بررسي تقريبا 50 هزار نفر کانادايي، محققان دريافتند که ميزان ابتلا به ديابت ميان افراد مصرف کننده استاتين‌ها به‌طور کلي کم است، هرچند آتورواستاتين مي‌تواند خطر ابتلا به ديابت را تا 22 درصد بيشتر کند. روزوواستاتين اين خطر را تا 10 درصد بيشتر مي‌کند، در حالي‌که پراواستاتين اثر مطلوبي روي ديابت دارد. نتايج حاضر که در BMJ به چاپ رسيده، پزشکان را تشويق مي‌کند تا مزايا و معايب احتمالي تجويز اين داروها را براي بيماران خود بسنجند. البته اين مساله بدين معنا نيست که بيماران مصرف دسته دارويي استاتين‌ها را متوقف کنند، بلکه تنها ارتباطي ميان مصرف استاتين و خطر بيشتر ديابت يافت شده که يک ارتباط علت و معلولي را ثابت نمي‌کند و قابل تعميم دادن به کل نيست.

ادامه نوشته

..::::  کمبود يد در مادران باردار، کودکان‌کم‌‌هوش به بارمي‌آورد  ::::..

براساس نتايج مطالعه جديدي که در لنست به چاپ رسيده، کمبود يد در دوران بارداري مي‌تواند تاثير منفي روي بهره هوشي و رشد منتال کودکان داشته باشد. البته تاثير منفي کمبود يد روي رشد مغزي موضوع شناخته شده‌اي است، اما مطالعات اندکي اثرات کمبود کم تا متوسط يد را در دوران بارداري روي رشد منتال نوزاد مورد بررسي قرار داده‌اند.
اين تيم تحقيقاتي از انگلستان، با استفاده از داده‌هاي مطالعه ALSPAC (کودکان دهه 90) به اين نتيجه رسيده‌اند. در مطالعه مذکور 14 هزار مادر باردار در سال‌هاي 1991 و 1992 شرکت داشته‌اند که سلامت و رشد نوزادان آنها تاکنون مورد پايش قرار داشته است. پژوهشگران غلظت يد را در نمونه ادرار گرفته شده از بيش از هزار زن باردار را که در تريمستر اول گرفته شده بود، اندازه گرفتند. پس از مرور دستورالعمل‌هاي سازمان جهاني بهداشت در مورد مقادير توصيه شده يد در دوران بارداري، آنها زنان را به دو گروه تقسيم کردند: گروهي که نسبت يد به کراتين ادرار آنها کمتر از 150 ميکروگرم در گرم (به عنوان کمبود يد) و گروه بعدي که اين نسبت بيش از 150 ميکروگرم در گرم (به عنوان يد کافي) بود. بيش از دو سوم زنان در گروه کمبود يد جاي گرفتند. رشد شناختي کودکان اين زنان با اندازه‌گيري IQ در سن 8 سالگي و مهارت‌هاي خواندن در سن 9 سالگي مورد ارزيابي قرار گرفت. پس از کنترل عوامل خارجي ديگر مانند سطح تحصيلات و شير مادر خوردن، محققان دريافتند که نوزادان زنان در گروه کمبود يد، بسيار بيشتر احتمال داشت که نمره هوش کلامي، درک مطلب و دقت خواندن کمتري داشته باشند. نتايج اين مطالعه توسط يکي از محققين آن اينگونه بيان مي‌شود: «زنان باردار و کساني که براي بچه‌دار شدن برنامه‌ريزي مي‌کنند، بايد مطمئن باشند که يد کافي در غذاي مصرفي خود دريافت مي‌کنند. يد در مواد غذايي مانند شير، لبنيات و ماهي يافت مي‌شود. زناني که از خوردن اين مواد امتناع مي‌کنند، بايد به دنبال منابع جايگزين يد باشند. البته بايد توجه داشت که مصرف زياد يد هم مي‌تواند تاثيرات منفي ديگري داشته باشد.»
Alex Stagnaro-Green از دانشگاه واشنگتن در اظهارنظري معتقد است: «اين مساله بايد مدنظر سياست‌گذاران بهداشت در سطح جامعه قرار داشته باشد. تمامي رژيم غذايي مادران در دوران بارداري بايد پايش شود و آنها به‌طور مرتب از اين نظر تحت نظر قرار گيرند. از سوي ديگر ويتامين‌هاي دريافتي زنان باردار و آنها که خود به کودکانشان شير مي‌دهند بايد حاوي يد باشد.» مطالعه مشابهي نيز در همين ماه در نشريه Clinical Endocrinology & Metabolism به چاپ رسيد که پيشنهاد مي‌کند کمبود يد در حد کم نيز مي‌تواند رشد نورولوژيکال کودکان را تحت تاثير قرار دهد. کودکاني که در دوران جنيني مقدار کافي يد دريافت نمي‌کنند، نمره‌هاي پايين‌تري در آزمون‌‌هاي هوشي در سن 9 سالگي داشته‌اند.

ادامه نوشته

..::::  ويتامين سي قاتل باکتري سل  ::::..

براساس يک کشف شگفت‌انگيز محققان در کالج آلبرت انيشتين دانشگاه Yeshiva، ويتامين سي مي‌تواند باکتري توبرکلوزيس مقاوم به دارو را از بين ببرد و تخريب کند. نتايج اين تحقيق که در نشريه Nature Communications به چاپ رسيده، نشان مي‌دهد که افزودن ويتامين سي به داروهاي موجود ضد TB، طول دوره درمان اين بيماري را کوتاه مي‌کند. به اين ترتيب توجه‌ها به حوزه جديدي از طراحي داروها معطوف شده است. اين کشف زماني به دست آمد که محققان در تلاش بودند بفهمند چگونه باکتري TB به ايزونيازيد مقاوم مي‌شود. در اين ميان ويتامين سي باعث ارتقاي واکنش فنتون مي‌شود؛ واکنشي که باعث واکنش آهن با ديگر ملکول‌ها مي‌شود تا گونه‌هاي واکنشي اکسيژن ساخته شده و باکتري TB تخريب شود. محقق ارشد اين مطالعه مي‌گويد: «ما هنوز مطمئن نيستيم که ويتامين سي همين اثر را در بدن انسان هم داشته باشد، اما حالا يک مبنا و اساس منطقي داريم تا اين موضوع را در کارآزمايي‌هاي باليني دنبال کنيم. ويتامين سي ماده‌اي است ارزان، به‌طور گسترده در دسترس و با کاربردي ايمن. دست‌کم، اين کار به ما نشان داد که مکانيسم جديدي وجود دارد که مي‌تواند عليه سل مبارزه کند و آن را از پا درآورد.»

ادامه نوشته

..::::  افزايش خطر سرطان حنجره با ترش‌کردن  ::::..

نتايج يک مطالعه جديد حاکي از آن است که سوزش سردل متناوب و مزمن خطر بروز سرطان‌هاي حلق و طناب صوتي را ميان افرادي که نه الکل مي‌نوشند و نه سيگار مي‌کشند، افزايش مي‌دهد. اين مطالعه که در نشريه Cancer Epidemiology, Biomarkers & Prevention به چاپ رسيده، همچنين نشان مي‌دهد که استفاده از آنتي‌اسيدها اثر محافظتي دربرابر اين سرطان‌ها دارند، در حالي‌که داروهاي تجويزي اين اثر را ندارند. مطالعه مذکور که به‌صورت مبتني بر جمعيت انجام شده، قويا پيشنهاد مي‌کند که ريفلاکس معده که باعث سوزش سردل متناوب مي‌شود، يک عامل خطر مستقل براي سرطان فارنکس و لارنکس است. در اين مطالعه 631 بيمار و 1234 نفر کنترل که از نظر سن و جنس تطابق داده شده بودند، مورد بررسي قرار گرفتند. براساس نتايج به دست آمده، داشتن سابقه ترش کردن متناوب با افزايش 78 درصدي ابتلا به سرطان‌هاي فارنکس و لارنکس ميان افرادي بود که نه سابقه نوشيدن الکل و نه سابقه سيگار کشيدن داشتند. از سوي ديگر، در ميان افرادي که سوزش سردل متناوب داشتند، افرادي که آنتي‌اسيد مصرف مي‌کردند، 41 درصد کمتر احتمال داشت که دچار سرطان‌ شوند، در حالي‌که داروهاي تجويزي و خانگي چنين اثري را از خود نشان نمي‌دادند. اثر محافظتي آنتي‌اسيدها صرف‌نظر از خصوصياتي مانند وضعيت نوشيدن و مصرف دخانيات، وضعيت HPV-16 و محل تومور بود.

ادامه نوشته

..::::  تشخيص بيماري کاوازاکي با آزمايش ادرار  ::::..

بيماري کاوازاکي يک واسکوليت سيستميک با علت ناشناخته است که هنوز روش تشخيص قطعي براي آن شناخته نشده است. به تازگي پژوهشگران موسسه دانافاربر در ايالات ماساچوست آمريکا با استفاده از اسپکترومتري اقدام به اندازه‌گيري سطح بيش از 200 پروتئين در ادرار مبتلايان به بيماري کاوازاکي و مقايسه آن با افراد گروه شاهد نموده‌اند. در پي اين پژوهش، پژوهشگران دريافتند سطح ادراري در پروتئين به نام‌هاي فيلامين C و مپرين A در بيماران مبتلا به بيماري کاوازاکي به طور معني‌داري افزايش پيدا مي‌کند.
استفاده از اين دو شاخص تشخيصي در 107 بيمار مبتلا به بيماري کاوازاکي در يک مطالعه مورد - شاهدي نشان داد سطح زير منحني ROC معادل 98% است که نشان از دقت تشخيصي بالاي اين روش در شناسايي بيماري مزبور دارد. علاوه بر اين، پژوهشگران توانستند پروتئين مپرين A را از عروق کرونر موش‌هاي آزمايشگاهي مبتلا به سندرم کاوازاکي نيز جدا کنند. به همين دليل به نظر مي‌رسد از ترکيب دو شاخص ادراري مپرين A و فيلامين C بتوان براي تشخيص بيماري کاوازاکي در کودکان مشکوک به اين بيماري استفاده کرد.

ادامه نوشته

..::::  درمان قطعي ديابت نوع يک در مدل موشي  ::::..

محققان استراليايي يک پروتئين مربوط به دستگاه ايمني را کشف کرده‌اند که اين پتانسيل را دارد تا پيشرفت ديابت نوع 1 را در مراحل اوليه و قبل از آنکه سلول‌هاي توليدکننده انسولين تخريب شوند، متوقف يا برگشت‌پذير کند. اين کشف پيامدهاي گسترده‌تري دارد، زيرا اين پروتئين مسوول محافظت از بدن در برابر پاسخ‌هاي ايمني گسترده است و مي‌تواند براي درمان يا حتي پيشگيري از ديگر اختلالات ايمني مانند مالتيپل اسکلروزيس يا آرتريت روماتوييد نيز مورد استفاده قرار گيرد. پروتئين مذکور که CD52 نام گرفته، مسوول ساپرس کردن سيستم ايمني است. محققان در اين بررسي دريافتند که در مدل پره‌کلينيکال ديابت نوع يک، برداشتن سلول‌هاي ايمني توليدکننده CD52 باعث پيشرفت سريع ديابت خواهد شد. بنابراين وجود اين سلول‌ها براي پيشگيري از ابتلا به بيماري‌هاي اتوايميون ضروري است و اين پروتئين پتانسيل بزرگي به عنوان عامل درماني دارد.

ادامه نوشته

..::::  تعيين ميزان اکسيژن‌رساني به جنين از طريق MRI  ::::..

پژوهشگران دانمارکي با استفاده از MRI اقدام به تعيين ميزان اکسيژن‌رساني به جنين انسان کرده‌اند. در اين مطالعه، از متغير (BOLD (Blood oxygenahori LeveL Dependent که از روي تصاوير MRI محاسبه مي‌شود، استفاده شد. هشت خانم باردار سالم در هفته‌هاي 34-28 بارداري انتخاب شوند. با استفاده از ماسک اکسيژن در مادر، هيپراکسي القاء شد. متغير BOIL در دو حالت پايه و هيپراکسي در جنين خانم‌ها تعيين گرديد. در طول مدت هيپراکسي، متغير BOLD در برخي از اندام‌هاي جنين افزايش پيدا مي‌کند. کبد، طحال، کليه و جفت از جمله اندام‌هايي هستند که بيشترين تغييرات را نشان مي‌دهند. با اين وجود، متغير مزبور در مغز جنين به دنبال تغيير سطح اکسيژن‌رساني ثابت باقي‌ماند. پژوهشگران معتقدند از پايش تغييرات متغير BOLD مي‌توان براي ارزيابي ميزان اکسيژن‌رساني به جنين بدون خطر پرتوتابي به نوزاد به صورت غيرتهاجمي استفاده کرد.

ادامه نوشته

..::::  تشخيص فاشئيت پلانتار با سونوالاستوگرافي  ::::..

پژوهشگران ايتاليايي در يک مطالعه جديد به بررسي دقت تشخيص سونوالاستوگرافي در تشخيص بيماري فاشئيت پلانتار پرداخته‌اند. در اين مطالعه که بر روي 80 بيمار، متشکل از 43 مرد و 37 زن، و 50 فرد داوطلب بدون علامت انجام شده، سونوگرافي معمولي با سونوالاستوگرافي مورد مقايسه قرار گرفته است. تصاوير سونوالاستوگرافي به صورت نيمه‌ کمي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. در اين مطالعه مشخص شد فاشياي پلانتار در بيماران مبتلا به فاشئيت پلانتار الاستيسيته کمتري دارد. دقت تشخيص در مورد سونوگرافي معمولي 90% محاسبه شد، در حالي که اين رقم در مورد سونوالاستوگرافي 4/95 درصد بود و تفاوت اين دو رقم از نظر آماري معني‌دار بود. پژوهشگران نتيجه‌گيري کردند سونوالاستوگرافي براي تشخيص فاشئيت پلانتار نسبت به سونوگرافي معمولي برتري دارد و مي‌تواند در مواردي که سونوگرافي معمولي تشخيص نبوده و يا علي‌رغم شک قوي باليني، سونوگرافي منفي است، از سونوالاستوگرافي استفاده کرد.

ادامه نوشته

..::::  تپش نامنظم قلب زوال عقلی را سرعت می‌بخشد  ::::..

پژوهش دانشمندان دانشگاه آلاباما نشان داده که یک نوع تپش قلب نامنظم موسوم به فیبریلاسیون دهلیزی با زوال سریعتر عقلی مرتبط است. فیبریلاسیون دهلیزی یک نوع تپش قلب نامنظم بوده که می‌تواند منجر به لخته شدن خون، سکته، نارسایی قلب و دیگر بیماریهای مرتبط با این اندام شود. این پژوهش که بر روی بیش از 5000 فرد بالای 65 سال انجام شده، نشان داده که افراد مبتلا به این نوع تپش نامنظم زودتر از افراد دیگر به زوال عقلی دچار می‌شوند. دلیل این ارتباط هنوز مشخص نبوده و این یافته‌ها بدین معنی نیست که همه افراد دچار فیبریلاسیون دهلیزی به زوال سریعتر عقلی مبتلا خواهند شد. اما این پژوهش نشان داده که افراد مورد بررسی دو سال زودتر از افراد بدون این شرایط قلبی به زوال عقلی دچار می‌شوند. در افراد دارای این بیماری قلبی، احتراق ناقص سیگنالهای الکتریکی باعث ضربان غیرعادی قلب می‌شود. مرکز کنترل و غلبه بر بیماری آمریکا تخمین زده که 2.66 میلیون آمریکایی در سال 2010 به این بیماری دچار بوده‌اند که تا سال 2050 به 12 میلیون تن افزایش پیدا خواهد کرد.
محققان در این پژوهش از داده‌های بررسی بزرگ سلامت قلب و عروق که در دهه 1990 انجام شده بود، استفاده کردند. سلامت قلب شرکت‌کنندگان در این پژوهش سنجیده شد و در یک دوره هفت ساله در هر سال دو نوع آزمایش روانی از آنها به عمل آمد. در این پژوهش افرادی که سکته قلبی داشته یا پیش از آن با فیبریلاسیون دهلیزی تشخیص داده شده بودند، کنار گذاشته شدند. افرادی در سن 80 سالگی به فیبریلاسیون دهلیزی مبتلا شده بودند، در امتیازات خود طی پنج سال بعدی حدود 10 امتیاز کاهش نشان داده بودند . این در حالیست که افراد بدون این بیماری طی همین دوره زمانی حدود شش امتیاز کاهش داشتند.
اگرچه هنوز ارتباطی بین این دو بیماری مشخص نشده اما پزشکانی که با آنها سروکار داشته‌اند این رابطه را منطقی می‌دانند. برای مثال زوال عقلی و فیبریلاسیون دهلیزی هر دو از فاکتور خطرهای مشترک برخوردارند. به گفته محقق خدمات آریتمی قلب در بیمارستان عمومی ماساچوست، فرد دچار فشار خون بالا و دیابت بطور خودکار در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به فیبریلاسیون دهلیزی و زوال عقلی قرار دارد. یکی از دلایل امتیازات پایین‌تر این افراد در آزمونها می‌تواند این واقعیت باشد که تپش نامنظم قلب ممکن است منجر به مشکلات مزمن جریان خون و کاهش میزان اکسیژن و مواد مغذی منتقل شده به مغز شود. افراد دچاراین بیماری بیشتر مستعد شکل‌گیری لخته‌های خونی در دهلیزها هستند. ورود یک لخته خونی به مغز می‌تواند منجر به سکته و آسیب مغزی شود. اما افراد همچنین می‌توانند به سکته‌های کوچک ساکت دچار شده که از آنها بی‌اطلاع هستند. محققان اکنون قصد دارند این ارتباط را با استفاده از فناوری تصویربرداری از مغز برای یادگیری بیشتر در مورد اتفاقات درون مغز افراد دچار فیبریلاسیون دهلیزی و دلیل ابتلای آنها به زوال عقلی سریعتر بررسی کنند. این پژوهش در مجله Neurology منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  پا، سکونتگاه 180 گونه قارچ مختلف  ::::..

پاشنه و انگشتان پا بیشترین انواع قارچ را در خود جای داده‌اند. پژوهشگران دریافتند که حدود 40 گونه قارچ مختلف روی ناخن‌های پا، 60 گونه بین انگشتان و 80 گونه در انتهای پاشنه‌ی پا به طور متراکم قرار گرفته‌اند. برای قارچ‌های شکارچیِ جا، پاها مکان‌های بسیار خوبی به شمار می‌روند. پژوهشگران در مجله‌ی‌ Nature گزارش کردند که بیش از 80 گونه‌ی مختلف از قارچ‌ها، پاهای انسان را به عنوان محل زندگی خود انتخاب می‌کنند. جولی سگر (Julie Segre)، متخصص ژنتیک و یکی از اعضای این گروه از مؤسسه‌ی ملی تحقیقات ژنوم انسانی (National Human Genome Research Institute) در مریلند می‌گوید که این موجودات زنده‌ی کوچک نشان داده‌اند که در سرتاسر پوست انسان قرار دارند اما تنها پاها می‌توانند چنین تنوع گروهی از مهاجران را با خود حمل کنند.
این مطالعه نخستین سرشماری از تعداد قارچ‌های موجود روی پوست است. با کمک شناسایی تفاوت‌های بین قارچ‌های سالم و ناسالم می‌توان روزی به درمان‌هایی برای پاهای ورزشکاران یا عفونت‌های ناخن دست یافت. مارتین بلسر (Martin Blaser) پزشک و میکروبیولوژیستی از دانشکده‌ پزشکی نیویورک می‌گوید: «این مطالعه توجه مردم را به خود جلب کرده است. چرا که پژوهشگران عموماً روی هم‌نشینان باکتریایی ما متمرکز شده‌اند نه هم‌نشینان قارچی.» هایدی کنگ (Heidi Kong) متخصص پوستی از مرکز ملی سرطان در مریلند و عضوی از این گروه بیان می‌کند که برخلاف باکتری‌ها، رشد قارچ‌ها در محیط آزمایشگاه دشوار است. کشت قارچ از یک ناخن عفونی ممکن است هفته‌ها به طول انجامد. کنگ، سگر و همکاران آن‌ها به جای افزایش میکروب‌های مختلف پوست از طریق رشد آن در آزمایشگاه، به سراغ دی‌ان‌ای قارچی رفته‌اند.
به نوشته تارنمای انجمن فیزیک، این گروه از 13 قسمت پوست (به‌علاوه ناخن‌های پا) 10 داوطلب سالم با کمک سنبه جراحی نمونه‌گیری به عمل آوردند و دی‌ان‌ای موجود در آن‌ها را مورد تجزیه‌و‌تحلیل قرار دادند تا گونه‌های قارچی را که در آن‌جا زندگی می‌کنند، پیدا کنند. این پژوهشگران با استفاده از برچسب‌های مولکولی که تنها به دی‌ان‌ای قارچی می‌چسبند، توانستند نمونه‌ی مورد نظر خود را از میان مواد ژنتیکی سایر موجودات زنده نظیر باکتری‌ها، ویروس‌ها و غیره جدا کنند.
در همه‌ نواحی به جز پاها یک گونه‌ی قارچی به نام مالاسزیا (Malassezia) تمایل دارد بر گونه‌های مختلف دیگری که در نواحی نظیر پیشانی، چین پشت گوش یا ساعد هستند، غالب شود. با این وجود پاها بیشترین تنوع قارچی را دربردارند. پژوهشگران دریافتند که حدود 40 گونه قارچ مختلف روی ناخن‌های پا، 60 گونه بین انگشتان و 80 گونه در انتهای پاشنه‌ پا به طور متراکم قرار گرفته‌اند. پاشنه‌ها و پاها ممکن است میزبان چنین اجتماع عظیمی از قارچ‌ها باشند زیرا پاها از سایر قسمت‌های بدن سردتر هستند و قارچ‌ها نیز گرما را دوست ندارند. قارچ‌ها هم‌چنین با سطوح قارچ‌پسندی مانند جوراب‌های عرقی و کف اتاق‌های رختکن مالش پیدا می‌کنند. کنگ بیان می‌کند که زمانی که مردم از نتایج این گروه خبردار می‌شوند، می‌گویند که اوه، من باید دوش بگیرم! اما در حقیقت این موجودات زنده می‌توانند در جهت حفاظت از ما مفید واقع شوند. سرج می‌گوید: «فرشی از قارچ‌های سالم احتمالاً از چسبیدن قارچ‌های خطرناک به پا پیشگیری می‌کند.»

ادامه نوشته

..::::  آزمایش خون جدید برای تشخیص سندرم داون جنین  ::::..

محققان آزمایش خون جدیدی را توسعه داده اند که در مقایسه با روش های استاندارد غربالگری از دقت بالاتری برای تشخیص اختلالات جنین برخوردار است. روش های استاندارد غربالگری برای تشخیص اختلالات جنین از جمله سندرم داون بکار می رود، اما درصد خطای این روش نیاز به انجام روش های تهاجمی دیگر را افزایش می دهد. آزمایش خون جدید در سال 2011 میلادی توسعه داده شده است، اما بصورت گسترده مورد استفاده قرار نمی گیرد؛ این آزمایش با بررسی DNA‌ جنین در خون مادر، اختلالات جنینی را با درصد خطای پایین تشخیص می دهد.
محققان در مطالعه جدیدی بر روی یک هزار زن باردار در انگلیس، اثربخشی «تست DNA‌ سلول آزاد» را مورد ارزیابی مجدد قرار دادند. این آزمایش در هفته دهم بارداری انجام شد و زنان بار دیگر در هفته دوازدهم تحت آنالیز هورمونی و سونوگرافی بعنوان روش های استاندارد غربالگری برای تشخیص اختلالات جنینی قرار گرفته و نتایج هر دو روش مقایسه شدند.
نتایج این مطالعه نشان می دهد، «تست DNA‌ سلول آزاد» و روش های غربالگری استاندارد قادر به تشخیص همه موارد سندرم داون، سندرم ادوارد (Trisomy18) و سندرم پاتائو (Trisomy13) هستند. اما تفاوت اصلی این دو روش، درصد پایین تر خطای آزمایش خون جدید است؛ درصد خطای روش های استاندارد غربالگری 3.4 و تست DNA حدود 0.1 درصد اعلام شده است. دکتر «میسلن باوئر» مدیر مرکز ژنتیک و متابولیسم بیمارستان کودکان میامی تأکید می کند: باوجود درصد خطای کمتر تست DNA نمی توان این آزمایش را جایگزین روش های استاندارد غربالگری برای تشخیص آنیوپلوییدی کرد و باید از هر دو روش بصورت ترکیبی استفاده کرد. نتایج مطالعه جدید در مجله Ultrasound & Gynecology‌ منتشر شده است.

ادامه نوشته

..:::  ساخت حسگری برای تشخیص سرطان پوست  ::::..

محققان سوئیسی موفق به ارائه روش تشخیصی جدیدی برای شناسایی آر.ان‌.ای سلول سرطانی پوست شدند. تومور سیاه پوست یکی از خطرناک‌ترین سرطان‌های پوست محسوب می‌شود. در 50 درصد موارد، یک ژن جهش یافته مسؤول بروز این بیماری است. از آنجاییکه شانس و مدت زنده ماندن بیمارانی که دچار این جهش ژنی شدند، می‌تواند با استعمال یک داروی جدید به شدت افزایش یابد، به همین دلیل یافتن راهی برای شناسایی زودهنگام این جهش بسیار مهم است. برای حل این مشکل یک تیم تحقیقاتی از دانشگاه بازل با همکاری محققانی از موسسه تحقیقات سرطان لودوینگ روش جدیدی ارائه کرده‌اند.
در کشور سوئیس هر ساله در حدود 2100 نفر به تومور سیاه پوست مبتلا می‌شوند که یکی از تومورهای بسیار رایج محسوب می‌شود. اگر تشخیص این بیماری در مراحل اولیه صورت گیرد، فرآیند بهبود بسیار تسریع می‌شود؛ اما با گذشت زمان از آغاز تشکیل تومور شانس زنده‌ ماندن به شدت کاهش می‌یابد. در سال‌های اخیر داروهای متعددی برای درمان این بیماری ارائه شده است، این داروها روی جهش‌های ژنتیکی که موجب رشد بسیار سریع بافت می‌شود، اثر می‌گذارند. درمورد این تومور سیاه، ژنی موسوم به براف اهمیت زیادی دارد. این ژن مسؤول رشد کنترل نشده سلول‌ها است. از آنجایی که تنها 50 درصد از بیماران مبتلا به تومور سیاه پوست دچار این جهش ژنی می‌شوند، باید بیمارانی را که به این روش درمانی جدید پاسخ می‌دهند، شناسایی کرد. از آنجایی که این دارو دارای عوارض نامطلوبی است، نباید آن را برای همه بیماران تجویز کرد.
برای حل این مشکل، محققان سوئیسی روش تشخیصی جدیدی ارائه کردند که براساس آران‌ای کار می‌کند. در این روش از حسگرهای نانومکانیکی برای شناسایی آران‌ای سلول سرطانی استفاده می‌شود. این حسگر نانومکانیکی نوعی تیرک (کانتالیور) کوچک میکروسکوپی است. با استفاده از این حسگر می‌توان سلول‌های سالم را از سلول‌های بیمار تفکیک کرد. این روش بسیار حساس است، در حالی که نه به تکثیر دی‌.ان‌.ای و نه به برچسب‌زنی آن نیاز است. در این روش به نوک تیرک مولکول‌هایی متصل می‌شوند و سپس سطح مورد نظر پیمایش می‌شود. نوک تیرک آغشته به دی‌ان‌ای است که می‌تواند به آر‌.ان‌.ای سلول جهش یافته بچسبد. با اتصال دی‌.ان‌.ای به آر.ان‌.ای، تیرک دچار تغییر می‌شود که این تغییر روی لیزر تابیده شده روی آن اثر می گذارد. برهمکنش مولکولی باید در فاصله بسیار اندک از سطح صورت گیرد. این گروه، نتایج یافته‌های خود را در نشریه «Nature Nanotechnology» به چاپ رساندند.

ادامه نوشته

..::::  استرس مادر، حتي پيش از لقاح، ممکن است بر مرگ و مير نوزادش اثر بگذارد  ::::..

يک بررسي جديد نشان مي‌دهد احتمال زنده ماندن نوزاد مادراني که در ماه‌هاي پيش از باردار شدن دچار حادثه استرس‌زايي شده‌اند، در سال اول زندگي کمتر است. به گزارش لايوساينس، گرچه در اين بررسي خطر مرگ نوزادان در سال اول زندگي در مجموع پايين بود، اما احتمال مرگ و ميز نوزاداني که مادرانشان پيش از لقاح دچار استرس شده بودند، نسبت به نوزادان مادراني که پيش از لقاح استرسي نداشتند، 53 درصد بيشتر بود.
به گفته اين پژوهشگران، با توجه به اين يافته‌ها دوره زماني پيش از لقاح زمان حساسي است که مي‌تواند بر خطر مرگ و مير نوزادان تاثير بگذارد. در اين بررسي پژوهشگران دانشگاه اينديانا در آمريکا و انستيتوي کارولينسکا در سوئد، سوابق بيش از 3 ميليون تولد در فاصله سال‌هاي 1973 تا 2008 را بررسي كردند. شمار مرگ و مير نوزادان در اين مدت 9398 مورد بود. حدود 21 هزار نفر از اين کودکان از مادراني متولد شده بودند که 6 ماه قبل از لقاح با يک حادثه استرس‌زا در زندگي - که اين پژوهشگران آن را مرگ يکي از اعضاي نزديک خانواده تعريف کرده بودند- مواجه شده بودند. 93 کودک از اين گروه مادران در دوران نوزادي مرده بودند. ويتني ويت، متخصص اپيدميولوژي در دانشگاه ويسکانسين در مديسون که در اين تحقيق شرکت داشته است، مي‌گويد: «ما بيشتر توجه‌مان را به دوران بارداري معطوف مي‌کنيم، اما دوره پيش از لقاح نيز واقعا مهم است. ما تازه داريم درمي‌يابيم که چگونه قرار گرفتن در معرض عوامل متفاوت در طول اين دوره ممکن است بر بارداري تاثير بگذارد.»
استرس پيش از لقاح با افزايش خطر تولد نوزاد زودرس و کم وزن – دو عامل شناخته شده مرگ و مير نوزادان- نيز همراه بود. پژوهشگران در بررسي خود رابطه‌اي ميان استرس مادر در دوران بارداري (که اين بار هم مرگ يکي از اعضاي نزديک خانواده تعريف شده بود) و مرگ و مير نوزادان نيافتند. رابطه ميان استرس پيش از لقاح و خطر مرگ نوزاد حتي پس از آنکه دانشمندان عوامل موثر ديگر مانند سيگار کشيدن مادر در دوران بارداري يا تولد نوزاد نارس يا کم وزن را در نظر مي‌گرفتند، به قوت خود باقي بود. در آمريکا از هزار نوزاد متولدشده، 6 تا 7 نوزاد در سال اول زندگي مي‌ميرند. اختلال‌هاي مادرزادي و «نشانگان مرگ ناگهاني نوزاد» علل اصلي اين مرگ و مير هستند. بررسي‌هاي قبلي نشان داده‌اند استرس مادر در دوران پيش از لقاح، سيستم‌هاي بدني مسوول فراهم‌کردن پيام‌هاي هورموني و تغذيه براي جنين را تغيير مي‌دهد و اين تغيير ممکن‌است بر مراحل اوليه بارداري هنگامي که اندام‌ها شروع به شکل‌گيري مي‌کنند، تاثير بگذارد.

ادامه نوشته

..::::  پرخوري، ضعف حافظه را تشديد مي‌کند  ::::..

در يک آزمايش جديد روي بيش از 1200 فرد سالمند 70 تا 89 ساله، مشخص شد سالمنداني که عادت به پرخوري دارند، بيشتر با خطر ضعف حافظه و زوال عقل مواجه هستند. متخصصان در اين مطالعه مي‌گويند افراد 70 ساله به بالا که روزانه بيش از 2100کالري دريافت مي‌کنند، 2 برابر بيشتر از ساير همسالان خود در معرض ابتلا به ناتواني‌ها و مشکلات حافظه‌اي هستند که مي‌تواند نشانه اوليه ابتلا به آلزايمر باشد. دريافت زياد کالري با سلامت مغز سازگار نيست اما ميانه‌روي در خوردن براي مغز و بهبود عملکرد آن مفيد است. متخصصان پس از بررسي تغذيه روزانه اين سالمندان متوجه شدند هرچه بيشتر غذا مي‌خورند، احتمال اينکه به اختلال ناتواني حافظه مبتلا شوند، 2 برابر بيشتر مي‌شود.

ادامه نوشته

..::::  اليپتا براي درمان بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه تاييد شد  ::::..

به تازگي سازمان غذا و داروي آمريکا اليپتا را براي درمان بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه تاييد کرده است. برئو اليپتا، نام تجاري پودر استنشاقي فلوتيکازون فوروات و ويلانترول است که به عنوان درمان نگهدارنده و درازمدت انسداد جريان هوا در مبتلايان به بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه نظير برونشيت مزمن و آمفيزم تجويز مي‌شود. ثابت شده اين دارو در کاهش شدت بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه موثر است.
همان‌طور که مي‌دانيد، بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه، طيف گسترده‌اي از بيماري‌هاي ريوي هستند که با گذشت زمان وخيم‌تر مي‌شوند. علايم عمومي اين مجموعه بيماري‌ها عبارتند از تنگي نفس و سرفه مزمن. استعمال دخانيات از جمله اصلي‌ترين علل ابتلا به بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه است. برئو اليپتا باعث کاهش التهاب ريه‌ها و شلي عضلات اطراف راه‌هاي هوايي مي‌شود و در نهايت جريان هوا را افزايش مي‌دهد. به اعتقاد دکتر «کورتيس روزبروگ»، سرپرست مطالعه انجام‌شده روي اين دارو، تاييد اليپتا براي درمان طولاني‌مدت بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه، گزينه تازه‌اي را براي کنترل هر چه بهتر مبتلايان به اين بيماري‌ها در اختيار متخصصان قرار خواهد داد.
فلوتيکازون، يک کورتيکواستروييد استنشاقي و ويلانترول، يک آگونيست طولاني اثر بتا دو آدرنرژيک است. اثربخشي و ايمني اليپتا روي 7هزار و 700 بيمار با تشخيص بيماري مزمن انسدادي ريه مورد بررسي قرار گرفت. در بيماران تحت درمان با اين دارو در مقايسه با مصرف‌کنندگان دارونما، عملکرد ريه بهبود چشمگيري داشت. در بروشور اطلاعات دارويي مربوط به اليپتا در مورد افزايش خطر مرگ مرتبط با آسم در مصرف‌کنندگان آگونيست‌هاي طولاني‌اثر بتا دو آدرنرژيک هشدار و تذکر داده شده است که اليپتا براي درمان آسم مورد تاييد نيست. پزشکان تجويز‌کننده اليپتا بايد به خاطر بسپارند اين دارو براي درمان اورژانس مشکلات تنفسي حاد نظير برونکواسپاسم حاد مناسب نيست و استفاده از آن در افراد کوچک‌تر از 18 سال توصيه نمي‌‌شود. عوارض گزارش‌شده به دنبال مصرف اليپتا ممکن است شديد باشند. افزايش خطر ابتلا به پنوموني و شکستگي‌هاي استخواني از جدي‌ترين عوارض احتمالي ناشي از مصرف اين دارو هستند. شايع‌ترين عوارض گزارش‌شده به دنبال مصرف اليپتا عبارتند از التهاب مجاري بيني( نازوفارنژيت)، عفونت مجاري تنفسي فوقاني، سردرد و کانديديازيس دهاني.

ادامه نوشته

..::::  آنالوگ‌هاي پروستاگلندين و افتادگي پلک  ::::..

نتايج به دست آمده از يک مطالعه نشان داده‌اند داروهاي مورد استفاده براي درمان گلوکوم ممکن است باعث افتادگي پلک و عوارض ديگري شوند که ديد فرد را مختل مي‌کند. به نظر مي‌رسد داروهاي متعلق به خانواده آنالوگ‌هاي پروستاگلندين که براي کاهش فشار داخل چشم تجويز مي‌شوند، باعث تاري ديد، خشکي و تغيير در رنگ چشم مي‌شوند. بنابراين، تجويز اين داروها بايد با احتياط صورت گيرد. در مطالعات قبلي روي دريافت‌کنندگان آنالوگ‌هاي پروستاگلندين، از دست رفتن چربي دور چشم گزارش شده بود. مطالعه مذکور توسط دکتر «مامتا شا» در دانشگاه پزشکي بوستون انجام شده است. 186 زن و 157 مرد در سال 2011 ميلادي در دوره‌هاي 7 ماهه درماني مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج ارتباطي ميان مصرف پروستاگلندين و افتادگي پلک فوقاني، ناهنجاري‌هاي عضلات دور چشم و مشکلات پلک تحتاني نشان دادند.

ادامه نوشته

..::::  Q10 موفق در قلب‌هاي نارسا  ::::..

يک مطالعه تصادفي دوسوکور نشان داده است ميزان معمول مکمل کوآنزيم Q10 شمار بيماراني را که از نارسايي پيشرفته قلبي رنج مي‌برند به نصف کاهش مي‌دهد. همچنين محققان دريافته‌اند مصرف اين کوآنزيم درصد نياز به بستري بيمارستاني مبتلايان به نارسايي قلبي را نيز کم مي‌کند. در مطالعه مذکور 14 درصد از بيماران قلبي-عروقي مصرف‌کننده کوآنزيم Q10 نياز به درمان در بيمارستان داشتند. اين ميزان در بيماران قلبي-عروقي تحت درمان با دارونما 25 درصد گزارش شد. نتايج مطالعه اخير در نشست سالانه انجمن نارسايي قلبي مجمع متخصصان قلب اروپا ارائه خواهد شد. پس از اثبات موفقيت‌آميز بودن مهارکننده‌هاي آنزيم مبدل آنژيوتانسين و بتابلاکرها در افزايش طول عمر مبتلايان به نارسايي قلبي مزمن در بيش از يک دهه قبل، کوآنزيم Q10 اولين ترکيبي است که چنين قابليتي را از خود نشان داده است. به اعتقاد دکتر «سيند آژه مورتنسن»، سرپرست مرکز قلب کوپنهاک، آن بايد به درمان‌هاي استاندارد نارسايي قلبي اضافه شود. کوآنزيم Q10 به عنوان ناقل الکترون در ميتوکندري عمل مي‌کند و نيز يک آنتي‌اکسيدان قوي است. در مبتلايان به نارسايي قلبي سطوح کوآنزيم Q10 در عضله قلب کاهش مي‌يابد و کمبودش در عضله قلب باعث وخامت نارسايي قلب مي‌شود.

ادامه نوشته

..::::  درماني جديد براي آرتريت جوانان  ::::..

توسيليزوماب (tocilizumab) با نام تجاري آکتمرا (Actemra) از سوي FDA براي درمان آرتريت چندمفصلي با علت ناشناخته جوانان مورد تاييد قرار گرفته است. داروي مذکور را مي‌توان به‌تنهايي يا به صورت درمان ترکيبي با متوترکسات براي کودکان بالاي 2 سال تجويز کرد. آرتريت با علت ناشناخته جوانان که با نام آرتريت روماتوييد جوانان نيز شناخته مي‌شود يک بيماري مزمن دوران کودکي است. تاييديه مذکور، دومين انديکاسيون مورد تاييد FDA براي آکتمرا و اولين داروي تاييدشده اين سازمان براي درمان آرتريت با علت ناشناخته جوانان طي 5 سال اخير است. آکتمرا اولين آنتاگونيست گيرنده اينترلوکين 6 انساني است که براي درمان آرتريت روماتوييد شديد و فعال در بزرگسالان مورد تاييد قرار گرفته بود.

ادامه نوشته

..::::  تاييد شکل ژنريک زوميگ  ::::..

سازمان غذا و داروي آمريکا، خبر از تاييد اولين نمونه ژنريک قرص‌هاي زوميگ(Zomig) و زوميگ زد‌ام‌تي (Zomig-ZMT) داده است. زولميتريپتان(zolmitriptan) با نام تجاري زوميگ، متعلق به گروه دارويي تريپتان‌هاست و براي درمان حاد ميگرن (با يا بدون اورا) در بزرگسالان تجويز مي‌شود. قرص‌هاي ژنريک زولميتريپتان در 2 دوز 5/2 و 5 ميلي‌گرمي به بازار خواهند آمد. طبق آمار منتشرشده از سوي IMS، در 12 ماهه منتهي به دسامبر 2012ميلادي، زولميتريپتان فروشي معادل 176 ميليون دلار داشته است.

ادامه نوشته

..::::  درمان جديد هپاتيت C  ::::..

درخواست بررسي ثبت داروي جديد براي مولکول دارويي TMC435 با نام سيمپروير (simeprevir) از سوي FDA پذيرفته شده است. مهارکننده در دست بررسي پروتئاز NS3/4A به شکل کپسول‌هاي 150ميلي‌گرمي همراه با اينترفرون پگيله و ريباويرين براي درمان ژنوتيپ يک هپاتيت C در بزرگسالان تجويز خواهد شد. ويروس هپاتيت C يک بيماري عفوني منتقله از خون است که کبد را هدف قرار مي‌دهد. در صورت درمان نشدن، اين بيماري به تخريب کبد و سيروز منتهي خواهد شد. اطلاعات ارائه‌شده براي ثبت اين دارو از مطالعات فاز 3 روي بيماراني که از ابتدا تحت درمان با اين دارو قرار گرفته بودند و نيز آن گروه که بيماري آنها پس از درمان اوليه با اينترفرون عود کرده بود به دست آمد. سيمپروير با بلوک آنزيم پروتئاز و ناتوان کردن ويروس هپاتيت C از تکثير داخل سلول ميزبان اعمال اثر مي‌کند. تخمين زده مي‌شود حدود 150 ميليون نفر در سراسر دنيا به ويروس هپاتيت C آلوده هستند و سالانه 350 هزار نفر بر اثر آن جان خود را از دست مي‌دهند.

ادامه نوشته

..::::  تشخيص بيماري پارکينسون با آزمايش خون  ::::..

پژوهشگراني از ايالت ميشيگان آمريکا اقدام به شناسايي شاخص‌هايي سرمي کرده‌اند که احتمالا در آينده مي‌توانند به تشخيص بيماري پارکينسون از طريق انجام يک آزمايش خون کمک کنند. با توجه به اينکه در حال حاضر، تشخيص بيماري پارکينسون عمدتا براساس داده‌هاي غيرعيني است، اين شاخص‌هاي سرمي مي‌توانند بسياري از مشکلات فعلي در تشخيص پارکينسون را برطرف کنند.
در اين مطالعه 32 بيمار مبتلا به بيماري پارکينسون و 32 فرد سالم به عنوان گروه شاهد مورد بررسي قرار گرفتند. از طريق بررسي اهميت ريزآرايه‌ها، ميکرو RNAهايي که در دو گروه به ميزان متفاوت متظاهر مي‌شوند شناسايي گرديدند. از ميان تمام ميکرو RNAها، 13 نوع در بيماران با افراد سالم تفاوت تظاهر داشت. ترکيب 3 نوع از اين ميکرو RNAها به نام‌هاي miR-1826/miR-450b، miR-626،miR-505 بالاترين قدرت تشخيصي براي شناسايي پارکينسون را داشتند، به طوري که حساسيت 91%، ويژگي 100%، ارزش اخباري مثبت 100% و ارزش اخباري منفي 88% را نشان داد. براي استفاده باليني از اين آزمايش‌ها در طبابت روزمره به مطالعات بيشتري در اين زمينه نياز است.

ادامه نوشته

..::::  تشخيص غيرتهاجمي اختلالات تحت کروموزمي جنين با آزمايش خون  ::::..

در يک مطالعه جديد که در کاليفرنيا به انجام رسيده، اختلالات تحت کروموزومي جنين انسان با يک آزمايش خون و به طور غيرتهاجمي تشخيص داده شد. در اين مطالعه از 11 خانم بارداري که از طريق انجام مطالعه کاريوتيپ، وجود اختلالات تحت کروموزومي، همچون حذف، جابجايي يا موزائيسم در جنين آنها به اثبات رسيده بود، نمونه خون محيطي گرفته شد. سپس DNAهاي آزاد (خارج از سلول) از اين نمونه خون‌ها به دست آمد.
بر روي اين نمونه‌هاي خون آزمايش تعيين توالي ژني به روش حجمي موازي (MPS) صورت گرفت. اين بررسي نمونه خون و تعيين توالي ژني توانست تمام موارد حذف ژني، جابجايي و موزائيسم را در بيماران تشخيص دهد. پژوهشگران نشان دادند در واقع الگوي کاريوتيپ مولکولي جنين با الگوي توالي ژني DNAهاي آزاد در خون مادر دقيقا مشابهت دارد. با توجه به غيرتهاجمي بودن اين آزمايش و دقت بسيار بالاي آن احتمالا اين روش به زودي جايگاه خاصي در تشخيص پيش از تولد اختلالات تحت کروموزومي جنين پيدا خواهد کرد.

ادامه نوشته

..::::  تسريع در تشخيص عفونت با استافيلوکوک از طريق بررسي تظاهر ژني  ::::..

استافيلوکوک اورئوس عامل ايجاد بيماري‌هاي متنوعي در بدن انسان است. تاخير در تشخيص اين عفونت‌ها که به علت روند زمان‌بر کشت باکتري‌ها ايجاد مي‌شود و گاهي، 72-48 ساعت زمان لازم دارد، يکي از عوامل تاخير در آغاز درمان و نيز استفاده بي‌مورد از آنتي‌بيوتيک‌هاست. به همين دليل پژوهشگران آمريکايي تلاش کردند تا روشي براي تشخيص سريعتر اين عفونت‌ها پيدا کنند. فرضيه اين پژوهشگران اين است که بدن به عفونت‌هاي استافيلوکوکي پاسخي متفاوت نسبت به عفونت‌هاي ناشي از باکتري‌هاي گرم منفي روده‌اي مي‌دهد که اين نشانگر وجود تظاهرات ژني متفاوت در پاسخ به عفونت‌هاي استافيلوکوکي است. به همين دليل اين پژوهشگران سعي کردند از تظاهرات ژني در شناسايي عفونت‌هاي استافيلوکوکي بهره بگيرند.
با استفاده از مدل‌هاي موشي و انساني، شاخص‌هاي طبقه‌بندي کننده تظاهر ژني در خون محيطي (gene-expression classifier) شناسايي شدند. در يک مطالعه آينده‌نگر، مشخص شد اين شاخص‌ها با دقت تشخيص 84% قادر به شناسايي عفونت‌هاي استافيلوکوکي هستند. با توجه به اينکه تظاهرات ژني متفاوتي به عنوان پاسخ ميزبان در برابر ميکروب مهاجم ايجاد مي‌گردد، ظرف چند ساعت پس از شروع پاسخ مي‌توان آنها را شناسايي کرد و تاخير تشخيص به دنبال انجام کشت‌هاي ميکروبي ديگر وجود نخواهد داشت.

ادامه نوشته

تصویر121- فتق دیافراگمی تروماتیزه

فتق دیافراگمی تروماتیزه

توضیحات در ادامه مطلب

ادامه نوشته

..::::  کلید جذب مردان به کار گروهی در بوی عرق  ::::..

یک پژوهش جدید فنلاندی نشان داده که عرق کردن در اثر کار، کلید جمع کردن مردان به شکل گروهی برای همکاری با یکدیگر است. یک فرمون در عرق مردان وجود دارد که طبق بررسی‌ها، تمایل مردان برای کار گروهی را افزایش می‌دهد. ماده شیمیایی Androstadienone پیش از این با چگونگی ارتباط برقرار کردن زنان جذاب با مردان مرتبط شده بود اما پژوهش جدید محققان دانشگاه تورکو نشان داده که این ماده بر روی مردان دیگر نیز اثر دارد. نقش آشکار این ماده در تشویق مردان به همکاری با یکدیگر می‌تواند عاملی برای توضیح چگونگی پیوند خوردن مردان در بازیهای گروهی، مبارزات و حتی ساختن جوامع متمدن باشد.
این پژوهش نشان داد که رهبران بیشتر مایل به همکاری با مردان در موقعیت‌های بالاتر و پایینتر هستند چرا که در منافع آنهاست که ساختار جامعه‌شان را حفظ کنند. با این حال افرادی که در موقعیتهای پائینتر هستند، بیشتر سعی می‌کنند با هزینه دیگران راههایی را برای دستیابی به مزایای بزرگ برای ترقی بیشتر پیدا کنند. محققان در این پژوهش توانستند تاثیر Androstadienone را بر روی مردان در زمان انجام بازیهای رایانه‌ای آزمایشی شناسایی کنند. آنها دریافتند که اگر مردان بوی فرمون را احساس کنند، بیشتر تمایل به همکاری با بازیکنان دیگر برای دستیابی به نتایج بهتر را دارند.
این پژوهش برای اولین بار نشان داده که فرمونها می‌توانند بر چگونگی واکنش مردان نسبت به یکدیگر تاثیر بگذارند. فرمون به تولید تستوسترون مرتبط بوده و به عنوان مثل میزان غالب بودن جنس نر را در یک گروه اجتماعی نشان می‌دهد. به گفته محققان، فرمون مانند یک ماده شیمایی معادل دم طاووس عمل کرده و نشانگر غالب بودن و تناسب اندام یک جنس نر است. این اطلاعات به جنس ماده در انتخاب جفت کمک می کند اما همچنین برای مردان از اهمیت زیادی برخوردار است چرا که می‌تواند از برخورد جلوگیری کرده و همکاری را ارتقا بخشد.
همچنین به گفته محققان، همکاری میان مردان دارای تستوسترون بالا و غالبتر بیشتر بود. این امر احتمالا از آن روست که منفعت آنها این بوده که نظم جامعه حفظ شود. از سوی دیگر افراد دارای تستوسترون کمتر و تسلط پائینتر بیشتر به شکل انفرادی کار می‌کردند. این پژوهش در مجله PLoS ONE منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  چه زنانی در معرض خطر کاهش تراکم استخوانی قرار دارند؟  ::::..

پژوهشگران آمریکایی معتقدند خالهای پوستی در زمان آغاز یائسگی زنان، نشانه‌ای از کاهش تراکم استخوان است. دکتر لابنا پال از دانشکده پزشکی ییل آمریکا در پژوهشهای خود تلاش کرده است که به ارتباط تشدید خالهای صورت با کاهش میزان سلامت اسکلت زنان پی ببرد. وی گفت: بدون انجام آزمایشات هزینه‌بر، از طریق این نشانه‌ها می‌توان تشخیص داد کدام گروه از زنان در معرض خطر کاهش تراکم استخوانی و شکستگی استخوان قرار دارند. نتایج این تحقیق با آزمایش شدت و گستردگی خالهای روی صورت و گردن 114 زن 40 تا 50 ساله یائسه به دست آمد و مشخص شد هر چقدر گستره و میزان خالهای این نواحی افزایش یابد، از میزان تراکم استخوانی فرد کاسته می‌شود و عکس این نتیجه نیز مصداق دارد.

ادامه نوشته

..::::  مصرف زیاد ایبوپروفن و دیکلوفناک خطر بیماری‌های قلبی را افزایش می‌دهد  ::::..

از آنجاکه استفاده زیاد و درازمدت ایبوپروفن و دیکلوفناک خطر بیماری‌های قلبی را اندکی افزایش می‌دهد پزشکان می‌گویند بیماران باید با آگاهی تصمیم به مصرف طولانی‌مدت این دو مسکن بگیرند. این تحقیق که نتایج‌ آن در نشریه لنست منتشر شده نشان می‌دهد این خطر در افراد سیگاری و افراد چاق بیشتر است. در هر هزار نفری که این مسکن‌ها را مصرف می‌کنند خطر مشکل قلبی نسبت به جمعیت عادی فقط در سه نفر افزایش پیدا می‌کند. بنابراین نمی‌توان این داروها را پرخطر دانست. با این حال پزشکان می‌گویند بیماران باید با آگاهی از این موضوع تصمیم به مصرف این دو مسکن بگیرند. مبتلایان به بیماری‌های مزمن مفصلی معمولا برای کاهش درد و التهاب این دو مسکن را در دُزهای بالا و مدت طولانی مصرف می‌کنند چراکه برای انجام فعالیت‌های روزمره به آنها نیاز دارند.
با اینکه این خطر از پیش شناخته شده بود پژوهشگران دانشگاه آکسفورد برای اینکه به بیماران امکان تصمیم‌گیری از روی آگاهی بدهند بررسی بی‌سابقه‌ای را در این مورد انجام دادند. آنها پرونده پزشکی ۳۵۳ هزار بیمار را که در ۶۳۹ مطالعه آزمایشی شرکت کرده بودند بررسی کردند تا تاثیر مسکن‌های موسوم به "داروهای ضد التهابی غیراستروئیدی" را به دقت ارزیابی کنند. در این بررسی بیمارانی که مجبور به مصرف دُز بالای این داروها بودند (روزانه ۱۵۰ میلی‌گرم ذیکلوفناک یا ۴۰۰ میلی گرم بروفن دو بار در روز) مدنظر قرار گرفتند نه کسانی که بدون نسخه این داروها را از داروخانه می‌خرند.
این مطالعه نشان داد در هر هزار نفری که این داروها را مداوم و زیاد مصرف می‌کنند سه مورد سکته قلبی، چهار مورد نارسایی قلبی و یک مورد مرگ بیشتر از کسانی که این داروها را مصرف نمی‌کنند دیده می‌شود. به علاوه موارد خونریزی گوارشی هم در این افراد بیشتر بوده است. به این ترتیب سکته قلبی که به‌طور متوسط در هر هزار نفر در هشت نفر دیده می‌شود با مصرف مداوم و زیاد این مسکن‌ها به یازده مورد در هر هزار نفر می‌رسد.
پروفسور کالین بیجنت، محقق ارشد این تحقیق، می‌گوید: سه مورد در هزار نفر خطر اندکی است اما تصمیم باید برعهده خود بیمار باشد. بیجنت تاکید می‌کند: این موضوع نباید باعث نگرانی کسانی شود که این داروها را گه‌گاه با دز کم استفاده می‌کنند. با این حال باید در نظر داشت کسانی که سابقه بیماری قلبی، فشار خون و کلسترول بالا دارند یا سیگار می‌کشند باید بیشتر به این موضوع توجه کنند. بیجنت می‌گوید: هرچه خطر بیماری‌های قلبی در شما بیشتر باشد خطر مصرف این مسکن‌ها هم بیشتر می‌شود. این مسکن‌ها در زندگی کسانی که بیماری‌های مزمن مفصلی دارند تغییر قابل ملاحظه‌ای ایجاد می‌کنند اما متخصصان معتقدند با توجه به این عوارض باید بدنبال داروهای جایگزین برای این بیماری‌ها بود.

ادامه نوشته

..::::  تأثیر احتمالی تزریق سلول‌های بنیادی بر عوارض سکته مغزی  ::::..

پزشکان دانشگاه ادینبوروی اسکاتلند می‌گویند تزریق سلول‌های بنیادی به مغز پنج بیمار که سکته مغزی کرده بودند باعث بهبود حرکت، هوشیاری و تعادل آنها شده بدون آنکه عوارض جانبی داشته باشد. با این حال به گفته دانشمندان هنوز زود است درباره سودمندی این روش درمانی نتیجه‌گیری شود. برای این درمان آزمایشی 9 بیمار که بین ۶۰ تا ۹۰ سال سن داشتند انتخاب شدند و بی‌خطر بودن روش در آنها بررسی شد. تمام این بیماران بین شش ماه تا پنج سال قبل سکته مغزی کرده بودند. سپس به قسمت‌هایی از مغز آنها که به علت سکته مغزی آسیب دیده بود سلول‌های بنیادی جنینی تزریق کردند.
پروفسور کیت میور، استاد دانشگاه گلاسکو که این تحقیق را سرپرستی کرده می‌گوید: از بهبود خفیف تا متوسط عملکرد این بیماران شگفت‌زده شده چراکه حتی انتظار بهبود در یکی از آنها را هم نداشته است. البته هنوز نمی‌توان با قطعیت گفت آیا این بهبود ناشی از تزریق سلول‌های بنیادی است یا به علت اینکه به این بیماران در حین درمان توجه ویژه‌ای شده است. تا به حال تصور بر این بوده که شش ماه بعد از سکته مغزی در مغز مبتلایان به عوارض سکته مغزی بهبودی ایجاد نخواهد شد. اما به گفته پروفسور میور تغییرات جالب و شگفت‌انگیزی در این بیماران دیده شده است؛ مثلا بیماری که سال‌ها فلج کامل بوده اکنون انگشت‌هایش را تکان می‌دهد. این تغییرات کوچک به بیماران کمک می‌کند تا کارهای روزمره مثل لباس پوشیدن را بهتر انجام دهند و وابستگی‌شان به دیگران کمتر شود.
با توجه به نتایج مثبتی که در مرحله اول این تحقیق به دست آمد، مرحله دوم آن امسال آغاز می‌شود. در این مرحله باید به این سوال پاسخ داد که بهبود بیماران تا چه اندازه به علت درمان با سلول‌های بنیادی است. حتی اگر در مرحله دوم سودمندی استفاده از سلول‌های بنیادی ثابت شود تا زمانی که این شیوه در سطح وسیع به کار گرفته شود به سال‌ها زمان نیاز است. در مرحله سوم تحقیق که باید به شکلی گسترده انجام شود، پژوهشگران به این سوال پاسخ خواهند داد که این درمان برای چه کسانی مفید است و در چه مرحله‌ای از بیماری باید درمان را با سلول بنیادی انجام داد.

ادامه نوشته