درمان افسردگی به کمک کاشت‌های مغزی

دانشمندان با نصب کاشت‌های مغزی مینیاتوری در مغز موش‌ها موفق به درمان افسردگی شدند. محققان دانشگاه استنفورد آمریکا با نصب کاشت‌های کوچک در مغز موش‌ها موفق شدند برای درمان افسردگی، فرمان‌های لازم را به مغز ارسال کنند. دانشمندان معتقدند که مغز انسان قدرتمندترین و پیچیده‌ترین ساختار زنده با ترکیبی از میلیاردها مدار الکتریکی زنده، شگفت‌انگیز و ناشناخته است. 
پژوهشگران پیشتاز در عرصه ارتباطات مغزی یا متخصصان علوم اعصاب معتقدند که بهترین راه برای شناخت فعالیت پیچیده مغز و درمان مشکلات مغزی، تحریک مغزی جانوران ساده مثل موش‌ها در جهت اجرای فرمان‌های مورد نظر است. دانشمندان عصب‌شناس دانشگاه استنفورد معتقدند که استفاده از کاشت‌های مغزی رایج علاوه بر مزیت‌هایی همچون تحریک جاندار نسبت به انجام فرامینی همچون حرکت، رفتار و واکنش، یک مشکل اساسی یعنی منبع بزرگ تامین انرژی دارند.
در واقع کاشت‌های رایج برای تامین انرژی از باتری‌هایی به نسبت سنگین استفاده می‌کنند که از نظر اندازه و وزن برای حیوانات ریز جثه مثل موش‌ها سنگین به نظر می‌آید. دکتر آدا پون، مهندس الکترونیک دانشگاه استنفورد اظهار کرد: برای رفع مشکل حمل باتری‌های سنگین از سیستم تحریک بی‌سیم استفاده کردیم. خوشبختانه در این روش موش‌ها با آزادی کامل در محوطه وسیع‌تری حرکت می‌کنند. وی در ادامه افزود: در سیستم ایمپلنت مغزی جدید، برای تامین انرژی از بدن موش کمک گرفته می‌شود. در واقع این سیستم از یک دستگاه سیلندر شکل با ابعاد دو میلیمتر عرض، سه میلیمتر طول و بیست میلی‌گرم وزن ساخته شده که از نظر اندازه 100 بار سبک‌تر و کوچکتر از سیستم‌های گذشته است.
پون در مورد نحوه انتقال انرژی در این سیستم گفت: با نصب کاشت گیرنده می‌توان به کمک میدان مغناطیسی انرژی مورد نظر را منتقل کرد، هرچند که حدود یک هزارم انرژی تولیدی توسط کاشت جذب می‌شود، اما از نظر مقایسه با سیستم‌های گذشته با توجه به کاهش نیافتن محدوده پوشش‌دهی دستاورد قابل‌توجهی حاصل شده است. دانشمندان معتقدند که به کمک کاشت‌های بی‌سیم می‌توان مطالعات بهتر و جامع‌تری را برای درمان بیماری‌های ذهنی مثل افسردگی انجام داد.

ادامه نوشته

رد یافته‌های پیشین در مورد افسردگی با کشف سطوح یک پروتئین در مغز مبتلایان

دانشمندان دانشگاه میشیگان نشان داده‌اند وجود سطوح بالای پروتئینی به نام FGF9 در مغز افراد افسرده، یافته‌های پیشین را مبنی بر این که مغز این افراد در مقایسه با مغز غیرافسرده‌ها دارای اجزای کلیدی کمتری است، رد می‌کند. در تحقیق جدید، افراد مبتلا به افسردگی حاد، دارای 32 درصد FGF9 بیشتری در مقایسه با افراد سالم بودند. در موش‌ها نیز افزایش سطوح FGF9 منجر به تغییرات رفتاری افسرده‌مانند شد و استرس اجتماعی مکرر هم باعث افزایش سطوح پروتئین مزبور شد.  
در صورتی که مولفه FGF9 یا اثرات آن بتواند به هدف دارویی مناسبی تبدیل شود، این نتایج احتمالا سرانجام منجر به ارائه داروهای بهتر برای بیماری افسردگی می‌شود که بر میلیون‌ها آمریکایی اثر می‌گذارد. دانشمندان طی سال‌ها مقایسه دقیق بافت مغزی اهدایی توسط افراد مبتلا به افسردگی و افراد سالم و همچنین چندین مطالعه بر روی موش‌ها به این نتایج دست یافتند.  
این نخستین باری است که مولفه FGF9 با افسردگی مرتبط شده و در ناحیه بحرانی مغز برای این اختلال فعال است. آزمایشات دانشمندان، افزایش سطوح FGF9 را در افسرده‌ها نشان داد و زمانی که این میزان بالا بود، میزان چندین مولفه دیگر در مغز در سطح پایینی قرار داشت؛ این بدین معناست که سیستم کلی رشد سلولی در مغز افراد افسرده دستخوش تغییر می‌شود. این یافته‌ها شواهد بیشتری در مورد این موضوع ارائه می‌دهد که افسردگی یک بیماری فیزیکی است. جزئیات این تحقیق در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم آمریکا منتشر شد.

ادامه نوشته

دلیل خاکستری بودن فضا در زمان افسردگی مشخص شد

وقتی احساس بدبختی می‌کنیم و درباره غم و ناراحتی حرف می‌زنیم، دنیا خاکستری‌تر به نظر می‌رسد. نتایج یک تحقیق جدید نشان داده همبستگی بین احساس ما و رنگ‌ها، چیزی بیش از استعاره یا تشبیه تنهاست و می‌توان یک توضیح علمی برای آن پیدا کرد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که احساس ناراحتی و غم می‌تواند نحوه تشخیص رنگ‌ها را تحت‌تاثیر قرار دهد. محققان دانشگاه روچستر دریافتند افرادی که احساس ناراحتی می‌کنند نسبت به آن دسته از افرادی که حس شادی و تفریح دارند یا از نظر حسی طبیعی هستند، رنگ‌های موجود در طیف آبی-زرد را با درستی و صحت کمتری تشخیص می‌دادند.  
پژوهش‌های پیشین نشان داده‌ بود که احساس می‌تواند فرآیندهای مختلف بصری را تحت‌تاثیر قرار دهد. برخی مطالعات نشان داده ‌بودند که ارتباطی بین احساس افسردگی و کاهش حساسیت به تضادهای بصری وجود دارد. از آنجا که حساسیت به این تضادها، یک فرآیند بصری اساسی در تشخیص و دریافت رنگ است، محققان به این فکر افتادند که آیا این موضوع ممکن است ارتباط ویژه‌ا‌ی میان ناراحتی و توانایی درک و دریافت رنگ‌ها در افراد داشته‌ باشد یا خیر. 
در این تحقیق، دانشمندان از 127 دانشجوی شرکت‌کننده خواستند که یک فیلم احساسی را تماشا و سپس یک فرم برای بررسی توانایی بصری پر کنند. به طور تصادفی از شرکت‌کنندگان خواسته شد که یک فیلم ناراحت‌کننده یا کمدی را تماشا کنند تا به ترتیب احساس غم و ناراحتی یا شادی و تفریح در آنها القا شود. اثرات حسی این فیلم‌ها در مطالعات قبلی به اثبات رسیده‌ بود و محققان اطمینان یافتند که این فیلم‌ها می‌تواند چنین عواطفی را در افراد ایجاد کند.
بعد از مشاهده فیلم به شرکت‌کنندگان لکه‌های رنگی پی در پی نشان داده و از آنها خواسته شد تا بگویند هر لکه رنگی، قرمز، زرد، سبز یا آبی است. شرکت‌کنندگانی که فیلم‌های غم‌انگیز تماشا کردند نسبت به آن دسته از شرکت‌کنندگانی که به تماشای فیلم‌های سرگرم‌کننده پرداخته‌ بودند، رنگ‌ها را با درستی و صحت کمتری درک ‌کردند. اما این امر تنها برای رنگ‌هایی که در طیف آبی-زرد قرار داشتند، صادق بود. برای رنگ‌های قرمز- سبز هیچ تفاوتی در تشخیص رنگ‌ها در بین دو گروه شرکت‌کننده مشاهده ‌نشد.
نتایج نشان می‌دهد که ناراحتی موجب تفاوت در درک و دریافت رنگ‌ها می‌شود. محققان می‌گویند که مطالعات قبلی درک رنگ در طیف آبی-زرد را با انتقال‌دهنده عصبی دوپامین مرتبط دانسته‌اند. این تحقیق در مجله Psychological Science منتشر شده است.

ادامه نوشته

..:::: کمبود ویتامین D زنان را افسرده می‌کند ::::..

پژوهش صورت گرفته توسط محققان دانشگاه اورگان نشان می‌دهد که کمبود ویتامین D می‌تواند با بروز افسردگی در زنان جوان مرتبط باشد. محققان دانشگاه اورگان طی این پژوهش، 185 دانش آموز دختر 18 تا 25 ساله را به مدت پنج هفته مورد بررسی قرار دادند. بیش از یک سوم شرکت کنندگان اعلام کردند که هر هفته علائم چشمگیری از افسردگی را در خود احساس کردند. 
 
در واقع زنانی که سطوح پایینی از ویتامین دی را از خود نشان دادند، در خطر بیشتری برای بروز علائم افسردگی قرار داشتند؛ این رابطه حتی با در نظر گرفتن مولفه‌هایی نظیر سپری کردن زمان در محیط بیرون نیز ثابت باقی ماند. محققان می‌گویند، این نتایج نباید به عنوان راه حل افسردگی در نظر گرفته شود، بلکه می‌توان با مصرف مکمل‌های ویتامین D به سلامت عمومی بدن کمک کرد. 
 
ویتامین D برای حفظ سلامت استخوان‌ها و عملکرد عضلات ضروری است که کمبود آن نیز با اختلال سیستم ایمنی بدن مرتبط است و می‌توان آن را با قرار گرفتن در معرض نور خورشید و یا مصرف موادی نظیر شیرهای غنی شده، زرده تخم مرغ، ماهی و سبزیجاتی نظیر جعفری به دست آورد. نتایج این پژوهش در مجله Psychiatry Research منتشر شده است.  

..:::: فلوراید موجود در آب افسردگی می‌آورد ::::..

دانشمندان دانشگاه کنت هشدار داده‌اند، فلوراید موجود در آب آشامیدنی می‌تواند منجر به افسردگی و چاقی شده و از این رو مقامات باید از افزودن مقادیر زیاد آن به آب برای جلوگیری از خرابی دندان جلوگیری کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که افزودن بیش از حد فلوراید به آب می‌تواند با افزایش 30 درصدی نرخ ابتلا به کم‌کاری تیروئید در انگلیس مرتبط باشد. این امر می‌تواند به این معنی باشد که حدود 15 هزار نفر بیهوده به بیماری‌های تیروئید مبتلا می‌شوند که می‌تواند منجر به بروز افسردگی، چاقی، خستگی و درد عضلانی در فرد شود. فلوراید یک ماده معدنی طبیعی است که در آب، برخی غذاهای خاص مانند چای و ماهی وجود دارد. خاصیت اصلی این ماده کمک به کاهش خطر خرابی دندان‌ها است؛ از این رو این ماده به بسیاری از خمیردندان‌ها و در برخی مناطق، به آب آشامیدنی افزوده می‌شود. 
 
کم‌کاری تیروئید از تولید هورمون‌های حیاتی توسط غده تیروئید در گردن جلوگیری می‌کند که نتیجه آن، افسردگی، چاقی و خستگی در مبتلایان است. این بیماری در زنان 15 برابر بیشتر از مردان رخ می‌دهد. در انگلیس حدود 10 درصد از جمععیت که معادل شش میلیون نفر است، در مناطق دارای آب حاوی فلوراید طبیعی یا مصنوعی زندگی می‌کنند. 
 
دانشمندان با استفاده از داده‌های بدست آمده توسط بازرسی آب آشامیدنی، به بررسی سطوح فلوراید در منابع آبی در سال 2012 پرداخته و نتایج را با شیوع کم‌کاری تیروئید در سطح ملی که توسط پزشکان طی 7935 جراحی از تعداد کلی 8020 شناسایی شده بود، ترکیب کردند. آن‌ها همچنین بررسی دیگری را با مقایسه دو ناحیه مسکونی وست میدلندز و منچستر بزرگ انجام دادند که در منطقه اول، آب آشامیدنی با فلوراید و در منطقه دوم بدون فلوراید ارائه می‌شد‌. 
 
محققان سپس با مدنظر قرار دادن عواملی مانند جنسیت زنانه و سن بالا که هر دو با خطر بیشتر ابتلا به کم‌کاری تیروئید مرتبط هستند، دریافتند که بین سطوح این بیماری و میزان فلوراید در آب آشامیدنی ارتباط وجود دارد. در مناطقی که سطوح فلوراید بیشتر از 0.7 میلی‌گرم در لیتر بود، نرخ کم‌کاری تیروئید بیشتر از مناطق با سطح کمتر فلوراید بود. نتایج این تحقیقات در مجله Epidemiology and Community Health منتشر شده است. 

..:::: سیگار خطر افسردگی را افزایش می‌دهد ::::..

تحقیقات صورت گرفته توسط پژوهشگران محققان نیوزلندی نشان می‌دهد، سیگار کشیدن خطر ابتلا به افسردگی را تشدید می‌کند. محققان دانشگاه اوتاگو در تحقیقات خود دریافته‌اند، افراد سیگاری و وابسته به نیکوتین بیش از افراد غیرسیگاری در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند. در این پژوهش، از 1000 شرکت‌کننده درباره عادات سیگار کشیدن و علائم افسردگی در سنین 18، 21 و 25 سالگی سوال شد. دکتر «دیوید فرگوسن» محقق اصلی این پژوهش تأکید کرد: یافته‌های ما نشان می‌دهد که یک رابطه علی و معلولی بین استعمال سیگار و ابتلا به افسردگی وجود دارد و مصرف بیشتر سیگار به طور مستقیم باعث افزایش و تشدید علائم افسردگی می‌شود. نتایج این پژوهش در مجله psychology منتشر شده است.  

 

..:::: تاثیر کاهش وزن در بهبود افسردگی ::::..

محققان دانشگاه پنسیلوانیا طی پژوهشی دریافته‌اند که پس از انجام یک برنامه شش ماهه کاهش وزن برای بیماران افسرده نه تنها هشت درصد از وزن آنها کاهش یافت بلکه آنها به طور مشخصی از کاهش علایم افسردگی خود نیز خبر دادند. به علاوه میزان تری‌گلیسرید آنها نیز رو به کاهش گذاشت که با کاهش میزان خطر بروز بیماری‌های قلبی و سکته مغزی همراه است. محققان تاکید دارند که باید پژوهش‌های مفصل‌تری در باره اثرات کاهش وزن بر درمان علایم افسردگی انجام شود. به گفته پژوهشگران این تحقیق کاملا جدید است چرا که اغلب بیماران افسرده را در برنامه کاهش وزن شرکت نمی‌دهند و این نگرانی وجود دارد که کاهش وزن علایم آنها را بدتر کند. 
در این بررسی 51 فرد افسرده و غیرافسرده در یک برنامه کاهش وزن که شامل تغییر سبک زندگی و رژیم غذایی بود شرکت کردند. بیماران افسرده هشت درصد وزن بدن‌شان را از دست دادند و این میزان برای افراد سالم 11 درصد بود. پس از شش ماه علایم بیماران افسرده توسط یک پرسش‌ نامه بررسی شد و‌ آنها از بهبودی قابل توجهی خبر دادند. بهبودی‌های مشخص در سطوح گلوکز، انسولین و HDL در هر دو گروه مشاهده شد. پژوهشگران می گویند: در بیماران افسرده سطوح تری‌گلیسرید نیز کاهش یافت که همه اینها خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی و سکته مغزی را نیز کاهش می‌دهد. گفتنی است، افسردگی و چاقی به طور مستقل از عوامل خطرساز ابتلا به بیماری‌های قلبی هستند.

..:::: مولکول کوچکی که با افسردگی می‌جنگد ::::..

بر اساس یافته‌های دانشمندان دانشگاه مک‌گیل و «موسسه داگلاس»، سطوح نوعی مولکول که فقط در انسان‌ها و دیگر پستانداران یافت می‌شود، در مغز افراد افسرده کمتر است.  این کشف می‌تواند کلیدی جهت ارتقا انتخاب‌های درمانی برای اشخاصی باشد که از افسردگی رنج می‌برند. افسردگی عامل شایع معلولیت است و با این که داروهایی برای درمان آن وجود دارد، یافتن دارویی مناسب برای بیماران اغلب آزمون و خطای پزشکان را افزایش می‌دهد. 
دانشمندان دریافتند سطوح نوعی مولکول ریز به نام miR-1202 می‌تواند نشانگری برای افسردگی باشد و به شناسایی افرادی که احتمالا به درمان ضدافسردگی واکنش نشان می‌دهند، کمک کند. با استفاده از نمونه‌موردی‌های «بانک مغز داگلاس بل-کانادا» دانشمندان بافت‌های مغز افراد افسرده را بررسی و آن‌ها را با بافت‌های مغز اشخاص سالم مقایسه کردند. محققان این مولکول را که فقط در انسان‌ها و پستانداران وجود دارد، کشف کردند و دریافتند چنین مولفه‌ای گیرنده‌ مهم ماده گلوماتیک فرستنده عصبی را کنترل می‌کند. 
تعدادی از آزمایش‌های تیم علمی نشان داد ضدافسردگی‌ها سطوح این میکرو آر ان ای را تغییر می‌دهند و در تحقیقات بالینی انجام‌شده روی افراد افسرده زنده که با «سیتالوپرام» (نوعی داروی ضدافسردگی که معمولا تجویز می‌شود) درمان می‌شدند، سطوح پایین‌تر مولکول مزبور در افراد افسرده در مقایسه با اشخاص غیرافسرده، پیش از درمان مشاهده شد. نتایج نشان داد با پیشرفت درمان میزان microRNA miR-1202 افزایش یافت و سوژه‌ها دیگر احساس افسردگی نکردند. این کشف می‌تواند هدف بالقوه‌ای برای طراحی درمان‌های ضدافسردگی موثرتر و جدید باشد. جزئیات پاین پژوهش در مجله Nature Medicine منتشر شده است.

..:::: افسردگی خطر ابتلا به نارسایی قلبی را افزایش می‌دهد ::::..

تحقیقات جدید نشان می‌دهد افسردگی ممکن است خطر ابتلا به نارسایی قلبی را افزایش دهد. در این تحقیقات، محققان سلامت جسمی و روانی 63 هزار نفر را در نروژ مورد بررسی قرار دادند. در مدت زمان بیش از 11 سال بررسی، 1500 نفر از شرکت کنندگان در مقایسه با افرادی که علائم افسردگی را نداشتند، به نارسایی قلبی مبتلا شده بودند.
نتایج این بررسی طولی نشان داد که احتمال ابتلا به نارسایی قلبی در افراد با علائم خفیف 5 درصد بود و در افراد با علائم متوسط و شدید افسردگی، احتمال ابتلا به نارسایی قلبی تا 40 درصد افزایش یافته بود. به گفته نویسنده ارشد این تحقیقات، علائم افسردگی احتمال خطر ابتلا به نارسایی قلبی را افزایش می‌دهد و هر چه علائم شدیدتر باشد، این خطر افزایش می‌یابد؛ افراد افسرده سبک زندگی ناسالمی دارند، بنابراین عواملی مانند چاقی و سیگار کشیدن که می‌توانند سبب بروز نارسایی قلبی و افسردگی باشند، مورد بررسی قرار گرفته است. وی افزود: افسردگی، هورمون‌های استرس را تحریک می‌کند و سبب افزایش ضربان نبض و سرعت تنفس می‌شود که این امر ناشی از آزادسازی هورمون‌های استرس است؛ هورمون‌های استرس سبب القای التهاب و پلاک شریان‌ها می‌شوند که خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی را افزایش می‌دهد.
این محققان معتقدند: اگر افسردگی در مراحل ابتدایی تشخیص داده شود بدون نیاز به دارو قابل درمان است و شخص می‌تواند با مشاهده علائم ابتدایی افسردگی مانند از دست دادن علاقه به کارهایی که پیش از آن از انجام آن‌ها لذت می‌برده است، با دوستان خود در این باره صحبت کند و اگر تا یک ماه این علائم مشاهده شد با پزشک یا پرستار خود در این باره صحبت کند. در این تحقیقات تنها ارتباط بین افسردگی و نارسایی قلبی مورد بررسی قرار گرفته است و تاییدکننده افسردگی به عنوان عامل نارسایی قلبی نیست. یافته‌های این تحقیقات در انجمن قلب اروپا در استاوانگر ارائه شده است.

..:::: «منم منم»کننده‌ها افسرده‌اند ::::..

نتایج یک مطالعه جدید، استفاده مکرر از ضمیر اول شخص مفرد را به داشتن مشکلات در روابط و میزان بالای افسردگی افراد مرتبط می‌کند. محققان آلمانی دریافته‌اند افرادی که بطور مکرر از واژگان اول شخص مفرد مانند "من" و "خودم" استفاده می‌کنند، در مقایسه با اشخاصی که از کلمه "ما" استفاده می‌کنند، بیشتر محتمل است که مبتلا به افسردگی و دارای مشکلات میان‌شخصی بیشتری باشند.
در یک مطالعه که بر روی 103 زن و 15 مرد انجام شد، این افراد مصاحبه‌های روان‌درمانی 60 تا 90 دقیقه‌ای را در خصوص روابط، گذشته و درک از خودشان تکمیل کردند. 99 درصد این سوژه‌ها بیماران یک کلینیک روان‌درمانی بودند که از مشکلاتی مانند اختلالات غذاخوردن گرفته تا اضطراب رنج می‌بردند. آن‌ها همچنین پرسشنامه‌هایی را در مورد افسردگی و رفتار میان‌شخصی‌شان پر کردند.
در این تحقیق که به رهبری یوهانز زیمرمان از دانشگاه کاسل آلمان انجام شد، دانشمندان تعداد ضمیر اول شخص مفرد (من) و ضمیر اول شخص جمع (ما) مورد استفاده در مصاحبه‌ها را شمارش کردند. آن‌ها دریافتند سوژه‌هایی که بیشتر از لغات اول شخص مفرد استفاده کردند، از میزان بالاتری از افسردگی رنج می‌بردند. این افراد همچنین رفتارهای میان‌شخصی مشکل‌زای بیشتری مانند جلب توجه، خودنمایی و عدم توانایی گذراندن اوقات به تنهایی را بروز دادند.
در مقایسه، شرکت‌کنندگانی که از ضمایری مانند "ما" استفاده کردند، بیشتر آنچه را که محققان سبک میان‌شخصی "سرد" می‌نامند، نشان دادند. اما این سردی به عنوان راهی مثبت برای حفظ مرزهای روابط حین کمک به دیگران در صورت نیاز، عمل کرد. استفاده از ضمیر اول شخص مفرد خود را به عنوان یک هویت مجزا برجسته می‌کند، در حالی که ضمیر اول شخص جمع، بر جادادن خود در روابط اجتماعی تاکید دارد. به گفته دانشمندان، هنوز شواهدی مبنی بر این که استفاده بیشتر از ضمیر "من" واقعا منجر به افسردگی می‌شود، وجود ندارد، بلکه استفاده مکرر احتمالا این موضوع را که افراد چگونه خود را می‌بینند و با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند، منعکس می‌کند. نتایج این تحقیق در Journal of Research in Personality انتشار یافت. 

..:::: افسردگی تصلب شرایین را افزایش می‌دهد ::::..

پژوهش مرکز سلامت دانشگاه اموری نشان می‌دهد که علائم افسردگی به طور قابل توجهی، تصلب شرایین (سختی شریان) ناشی از استرس روانی را افزایش می‌دهد. سختی شریان حالتی است که طی آن توانایی سرخرگ برای انقباض و انبساط ناشی از تغییرات فشار خون کاهش می‌یابد. طی این پژوهش 81 بیمار جوان و میانسال که به تازگی دچار حمله قلبی شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. مامی افراد تحت استرس احساسی مزمن و استرس ورزشی استاندارد قرار گرفتند. محققان سپس با استفاده از "سرعت موج پالس یا ضربان (PWV)" سختی شریان را هنگام استراحت و یک ساعت پس از استرس اندازه گیری شده و تغییرات ناشی از استرس بر سختی شریان محاسبه کردند. یافته‌ها حاکی از آن بود که علائم افسردگی به طور قابل توجهی سختی شریان ناشی از استرس روانی را افزایش داده اما تاثیری بر سختی شریان ورزشی نداشت. 

..::::  تخمين احتمال خودکشي در بيماران افسرده  ::::..

بيماري افسردگي مي‌تواند افراد را در معرض خطر خودکشي قرار دهد. داروهاي ضد افسردگي بيمار را سرحال مي‌کنند، اما مي‌توانند احتمال خودکشي را نيز بالا ببرند.آزمايشي جديد درصدد سنجش تاثير اين داروها بر بيماران است. آندرآس منکه (Andreas Menke) محقق موسسه ماکس پلانک در بخش روانپزشکي در شهر مونيخ با همکاران خود ميزان احتمال خودکشي را از طريق تغييرات ارگانيک در بدن انسان بررسي و اندازه‌گيري کرده است. منکه و تيم علمي‌اش در تحقيق خود ۴۰۰ بيمار افسرده را مورد بررسي قرار دادند. آنها براي هرکدام از اين بيماران شدت بيماري افسردگي و احتمال خودکشي را تخمين زدند. اين محققان اين پروسه را در مدت زمان ۱۲ هفته‌اي که بيماران داروهاي ضد افسردگي مصرف مي‌کردند، بررسي کردند. سپس از طريق آزمايش خون، تغييرات ژنتيکي اين افراد را زير ذره‌بين بردند و سپس تغييرات را با هم مقايسه کردند. اين پژوهشگران در اين آزمايش حدود ۱۰۰ علامت يافتند که با عوارض داروها در ارتباط مستقيم بودند. پس از انجام اين تحقيق منکه گفت: «ما اکنون با احتمال بيش از ۹۰ درصد مي‌توانيم بگوييم که در صورت استفاده از داروي ضد افسردگي در چه بيماراني ميزان خودکشي افزايش مي‌يابد.» شرکت آمريکايي Sundance diagnostics قرار است که پس از ارسال اين آزمايش و نتايج مربوطه به روانپزشکان، آن را وارد بازار کند. اگر اين امر صورت گيرد، ديگر هر بيماري مي‌تواند از اين آزمايش استفاده کند.

ادامه نوشته

..::::  افزایش 50 درصدی خطر ابتلا به افسردگی با مصرف چربی‌های ترانس  ::::..

تحقیقات انجام شده توسط پژوهشگران اسپانیایی بر روی عادات غذایی 12 هزار و 59 فرد دانشگاهی نشان داده است افرادی که چربی‌های ترانس زیادی مصرف می‌کنند، 50 درصد بیش از سایرین در معرض افسردگی قرار دارند. افرادی که تمایل به مصرف چربی‌های یک ظرفیتی غیراشباع دارند، کمتر از سایرین به افسردگی دچار می‌شوند. محققان می‌گویند: داشتن یک رژیم سالم غذایی نه تنها خطر ابتلا به ناراحتی‌های قلبی و انواع سرطان‌ها را پایین می‌آورد، بلکه سلامت روان را هم تضمین می‌کند.
این محققان با اشاره به یافته‌های پژوهشی اظهار می‌کنند: داشتن رژیم غذایی مدیترانه‌ای مانع از بروز افسردگی می‌شود، برخلاف آن رژیم‌های غربی احتمال افسردگی را بالا می‌برند. آلمودنا سانچز، استاد طب پیشگیری از دانشگاه لاس پالماس دگران در این باره می‌گوید: هر اندازه یک فرد بیشتر از چربی‌های ترانس استفاده کند، به همان میزان با احتمال بیشتری تحت تاثیر اثرات مخرب ناشی از آن قرار می‌گیرد. به گفته وی، این در حالی است که نوع دیگری از چربی‌ها که در ماهی‌ها، روغن‌های گیاهی و روغن زیتون یافت می‌شوند، می‌توانند خطر ابتلا به علائم افسردگی را تا حد زیادی کاهش دهند.
آلمودنا سانچز می‌گوید: البته باید توجه داشت این تحقیقات بر روی افرادی انجام شد که میزان مصرف چربی‌های ترانس در آن‌ها کم بود، با این حال محققان متوجه شدند خطر ابتلا به افسردگی در این افراد تا 50 درصد بیشتر از دیگران است که این موضوع نشان می‌دهد رژیم غذایی که هر فرد مصرف می‌کند، نقش بسیار مهمی در وضعیت روحی او ایفا می‌کند. وی می‌گوید: در حال حاضر بالغ بر 150 میلیون نفر در جهان از علائم افسردگی رنج می‌برند که این آمار در طول سال‌های گذشته رشد چشم‌گیری داشته است. دانشمندان معتقدند تغییر در رژیم غذایی انسان‌ها از مهم‌ترین عوامل بروز این حالت در جامعه مدرن امروزی شده است.

ادامه نوشته

..::::  تاثير افسردگي در سن و سال ما  ::::..

شايد تاکنون حدسش سخت نبود که افراد افسرده، ظاهر شکسته‌تري دارند ولي يک پژوهش نشان مي‌دهد افسردگي مي‌تواند باعث شود بدن ما پيرتر از سن واقعي‌اش شود. نتايج آزمايشگاهي نشان داده سلول‌هاي بدن افرادي که شديدا افسرده‌اند يا در گذشته چنين افسردگي‌اي داشته‌اند، زودتر از افراد ديگر پير مي‌شوند. اين تفاوت ظاهري در سلول‌ها نمي‌تواند به موارد ديگر مانند سيگار کشيدن ربطي داشته باشد. کارشناسان قبلا هم مي‌دانستند که افرادي با افسردگي حاد، در معرض خطر بيماري‌هاي مرتبط با سن مانند سرطان، ديابت، چاقي مفرط و بيماري‌هاي قلبي و عروقي هستند. اين بيماري‌ها تا اندازه‌اي به سبک زندگي ناسالم افراد افسرده همچون افراط در نوشيدن الکل و بي‌تحرکي مرتبط بوده‌اند. اما پژوهش جديدمي‌گويد احتمالا افسردگي روي خود سلول‌هاي افراد تاثير مستقيمي مي‌گذارد. به عبارت ديگر اين پيري زودرس، احتمالا نتيجه واکنش بدن به عوامل افسردگي است. اين گروه از محققان مي‌گويند: «اين تحقيقات گسترده، شواهد قانع‌کننده‌اي ارايه مي‌دهد که افسردگي با پيري بيولوژيک ارتباط دارد، به‌خصوص بين آنان که علايم شديدتر و مزمن‌تري دارند.»

ادامه نوشته

دارو152- دارودرماني افسردگي در زنان

افسردگي، از جمله بيماري‌هايي است که در زنان و مردان بروز متفاوتي دارد. سندرم‌هاي افسردگي، مانند افسردگي بعد از زايمان و افسردگي دوران يائسگي، ويژه زنان هستند و معمولا در زنان به صورت افسردگي ماژور تظاهر مي‌کنند. به علاوه، مطالعات نشان داده‌اند زنان مستعد ابتلا به سندرم‌هاي آتيپيک افسردگي هستند. برخي تحقيقات نشان داده‌اند پاسخ‌دهي زنان در مقايسه با مردان به مهارکننده‌هاي انتخابي بازجذب سروتونين بهتر است در حالي که مردان به ضدافسردگي‌هاي سه‌حلقه‌اي پاسخ‌دهي مطلوب‌تري دارند. موارد ديگري مانند فارماکوکينتيک دارو، آثار آن روي تراکم استخواني و تداخلات دارويي در زنان بيشتر از مردان است. درک صحيح‌تر از علت‌شناسي، تظاهرات باليني و درمان‌هاي ويژه افسردگي در زنان، به درمان موفق‌تر آنان منتهي خواهد شد. علل مختلف شيوع بيشتر افسردگي در زنان بررسي شده‌اند. تغييرات سطح هورموني و نقش آنها در افسردگي شايد دليل اصلي تفاوت قابل‌توجه شيوع اختلالات خلقي در زنان باشد. البته، استروژن را مي‌توان در اين مورد مقصر شناخت. استروژن در تنظيم ساخت و برداشت ترانسميترها، تعداد گيرنده‌ها و عملکرد آنها نقش دارد. بدين طريق سروتونين و احتمالا نوراپي‌نفرين، 2 مورد از 3 نوروترانسميتر اصلي درگير در درمان افسردگي را تحت‌تاثير قرار مي‌دهند. تغييرات در فعاليت استروژنيک در زنان ممکن است به اختلال در اين سيستم‌ها منتهي شود. اين وضعيت به ويژه مي‌تواند شيوع بيشتر افسردگي در زنان را توضيح دهد. به هر حال، درک قطعي از علل دخالت جنسيت در افسردگي وجود ندارد. بيشتر به‌نظر مي‌رسد ترکيبي از عوامل مختلف هورموني و نورولوژيک کنار عوامل رفتاري و اجتماعي مطرح‌اند.

ادامه مطلب

ادامه نوشته

تاییدیه166- برينتليکس

سازمان غذا و داروي آمريکا ،ورتيوکستين (vortioxetine) با نام تجاري برينتليکس (Brintellix) را براي درمان اختلال افسردگي ماژور در بزرگسالان مورد تاييد قرار داده است. در اختلال افسردگي ماژور، به‌طور معمول تغييرات خلقي و ساير علايمي که فعاليت‌هاي روزانه، خواب، غذاخوردن و احساس لذت در فرد را تحت‌تاثير قرار مي‌دهند گزارش مي‌شود. اپيزودهاي افسردگي اغلب به دفعات در زندگي فرد تکرار مي‌شود هرچند ممکن است فقط يک بار بروز کند. ساير علايم و نشانه‌هاي افسردگي ماژور عبارتند از عدم لذت از فعاليت‌هاي معمول، تغيير قابل‌توجه در وزن و اشتها، بي‌خوابي يا احساس نياز بيشتر به خواب، بي‌قراري، احساس خستگي، احساس گناه يا بي‌ارزشي، کندي جريان فکر، اختلال در تمرکز و افکار يا اقدام به خودکشي. البته تمام مبتلايان به افسردگي ماژور همه علايم و نشانه‌هاي فوق را تجربه نمي‌کنند. افسردگي ماژور در برخي موارد باعث تانواني فرد در انجام طبيعي فعاليت‌هاي روزانه مي‌شود. از آنجا که اثربخشي داروها روي افراد مختلف متفاوت است، در دسترس بودن طيف وسيعي از داروها براي تجويز بهترين گزينه در هر بيماري که از افسردگي رنج مي‌برد، ضروري است.

ادامه نوشته

..::::  خطر افسردگی از رحم مادر آغاز می شود  ::::..

تحقیقات صورت گرفته توسط پژوهشگران انگلیسی نشان می دهد، کودکانی که مادران آنها در دوران بارداری دچار افسردگی بوده اند، با افزایش خطر ابتلا به افسردگی در بزرگسالی مواجه هستند. محققان دانشگاه بریستول در این مطالعه فرزندان هشت هزار مادر مبتلا به افسردگی قبل یا پس از زایمان را مورد بررسی قرار دادند.
نتایج به دست آمده نشان می دهد، خطر ابتلای فرزندان مادران افسرده به این عارضه در 18 سالگی 1.3 برابر بیشتر از فرزندان مادران فاقد افسردگی در زمان بارداری است. دکتر ربکا پیرسون، سرپرست تیم تحقیقاتی تأکید می کند: افسردگی در دوران بارداری باید جدی گرفته شده و به سرعت درمان شود. درمان های پزشکی در دوران بارداری می تواند خطر مشکلات سلامت روانی در کودکان را به طور چشمگیری کاهش دهد. پروفسور کارمین پاریانته از کینگز کالج لندن نیز خاطر نشان می کند: تحقیقات نشان می دهد که توسعه سلامت روانی فرد نه از بدو تولد، بلکه از رحم مادر آغاز می شود؛ پس باید افسردگی در زمان بارداری درمان شود تا از مشکلات روانی مادر و بروز اختلال در سلامت روانی نسل های آینده پیشگیری شود.
زنان دچار افسردگی باید قبل از بارداری نسبت به درمان خود اقدام کنند و در صورت بارداری نیز باید به سرعت تحت درمان قرار بگیرند. عوامل مختلفی در افسردگی قبل و بعد از زایمان نقش دارند و حمایت اجتماعی مهمترین عامل محیطی موثر در بروز افسردگی پس از زایمان تلقی می شود. نتایج این پژوهش در مجله JAMA Psychiatry منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  نقش منفی افسردگی و رژیم غذایی ناسالم مادران باردار بر عملکرد شناختی کودکان  ::::..

پژوهش محققان دانشگاه کینگز کالج لندن نشان می‌دهد زنانی که طی دوران بارداری افسرده هستند، در خطر بالایی برای داشتن رژیم غذایی ناسالم قرار داشته و مهم‌تر از آن در پی این نوع رژیم‌ها، طی سال‌های آینده تاثیری منفی بر عملکرد شناختی کودکان متولد شده بروز خواهد کرد. محققان دانشگاه کینگز کالج لندن به منظور این پژوهش، شش هزار و 979 زن و کودکانشان را مورد بررسی قرار دادند. طی این تحقیق، علائم افسردگی زنان طی پنج بازه زمانی از هفته 18 بارداری تا 33 ماهگی نوزادانشان مورد ارزیابی قرار گرفت. علاوه بر این، زنان باردار پرسشنامه‌هایی را درباره عادات رژیم غذایی‌شان طی هفته 32 بارداری تا 47 ماهگی نوزادانشان تکمیل کردند. سپس عملکرد شناختی کودکان در سن 8 سالگی تعیین شد.
نتایج نشان می‌داد زنانی که طی دوران بارداری علائم افسردگی را از خود نشان دادند، در خطر زیادی برای دنبال کردن رژیم غذایی ناسالم مانند غذاهای فست فودی، هله هوله، غذاهای فرآوری شده و غنی از نمک قرار دارند؛ فرزندان این مادران، نمرات پایینی را نیز در آزمون‌های سنجش عملکرد شناختی از خود نشان دادند. طی دوران بارداری، رژیم غذایی مادر به طور مستقیم محیط تغذیه‌ای جنین را تحت تاثیر قرار می‌دهد و بنا به همین امر، تغذیه مستقیما توسعه سیستم عصبی جنین و به ویژه مغز را تحت تاثیر قرار می‌دهد. محققان می‌گویند این یافته‌ها مؤید هیچ رابطه علت و معلولی نیست، بلکه تنها نشانگر یک رابطه است. این پژوهش در مجله «British Journal of Psychiatry» منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  افسردگي پاركينسون را افزايش مي دهد  ::::..

دانشمندان مي گويند افسردگي مي تواند خطر ابتلا به بيماري پاركينسون را تا سه برابر افزايش دهد. نتايج تحقيقات دانشمندان تايواني نشان مي دهد افسردگي خطر ابتلا به پاركينسون را افزايش مي هد.
در اين پژوهش كه ۱۰ سال به طول انجاميد، پرونده پزشكي ۴ هزار و ۶۳۴ بيمار مبتلا به افسردگي و ۱۸ هزار و ۵۴۴ نفر انسان سالم مورد بررسي قرار گرفت.
تجزيه و تحليل نتايج به دست آمده نشان مي دهد ۱.۴۲ درصد از افراد مبتلا به افسردگي در سنين بالا دچار بيماري پاركينسون شدند؛ در حالي كه اين آمار در ميان شركت كنندگان سالم تنها ۰.۵۲ درصد بود. به گفته محققان، افراد مبتلا به افسردگي ۳.۲۴ برابر بيشتر از ديگران احتمال ابتلا به بيماري پاركينسون را دارند. با اين حال، دانشمندان هنوز نمي دانند كه آيا افسردگي علامت اوليه بيماري عصبي و يا دليل اين بيماري است.
پيش از اين نيز ارتباط افسردگي با طيف وسيعي از بيماري ها از جمله سرطان و سكته مغزي كشف شده بود. بيماري پاركينسون ، بيماري لرزش در وضعيت استراحت است كه شيوع آن بيشتر در سنين پيري است اما در جوانان هم ديده مي‌ شود. اين بيماري بر اثر از بين رفتن سلول‌ هاي ترشح كننده دوپامين (كه يك انتقال دهنده عصبي) است، رخ مي‌ دهد. از علايم اين بيماري مي توان ارتعاش و لرزش دست و پا در حالت استراحت، كندي حركات، سختي و خشك شدن دست و پا و بدن و نداشتن تعادل را نام برد. اين يافته جديد در مجله آنلاين (Neurology) به چاپ رسيده است.

ادامه نوشته

..::::  زردچوبه در درمان سرطان، افسردگي و ديابت موثر است  ::::..

محققان آمريكايي مي گويند: زردچوبه كه در ادويه كاري استفاده مي شود و به خردل، رنگ زرد مي دهد در درمان سرطان، افسردگي و ديابت موثر است. تحقيقات دانشگاه پزشكي تگزاس و مركز سرطان هوستون واقع در آمريكا نشان مي دهد كوركومين كه يكي از اجزاي تشكيل دهنده زردچوبه است مي تواند به درمان سرطان، افسردگي و ديابت كمك نمايد.

در طب سنتي از اين ادويه براي درمان بيماري هايي نظير مشكلات زنان، مشكلات معده، اختلالات كبدي، بيماري هاي عفوني و اختلالات خوني استفاده مي شود و امروزه علم روز دنيا نيز براي استفاده از اين ادويه دلايل علمي يافته است. مطالعات سلولي نشان مي دهد كوركومين كه ۲ درصد از ۵ درصد كل زردچوبه را تشكيل مي دهد ماده اي ضد ميكروب، عامل ضد جهش زا، ضد سرطان و ضد ميكروب است.

به گفته محققان مطالعات زيادي در اين زمينه بر روي جانوران انجام شده است كه توانايي بالقوه اين ادويه در برابر بيماري هاي التهابي مانند سرطان، بيماري هاي عصبي، افسردگي، ديابت، چاقي و آترواسكلروز را نشان مي دهد. در مطالعات باليني نيز اين ادويه در برابر بيماري هاي انساني متعدد، از جمله سل، سرطان، ديابت، سندرم روده تحريك پذير، آكنه و فيبروز اثربخشي از خود نشان داده است. اين يافته اخير دانشمندان دريافته ها در (Molecular Nutrition & Food Research) منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  مصرف تنقلات در گسترش افسردگی نقش دارد  ::::..

بر اساس تحقیقات جدید، رژیم غذایی سالم موجب کاهش خطر افسردگی شدید می‌شود در حالی‌که مصرف تنقلات نقش بسزایی در گسترش افسردگی دارد. محققان دانشگاه فنلاند شرقی، رژیم غذایی، وزن و علائم افسردگی بیش از 2000 مرد را طی 13 سال مورد بررسی قرار دادند. آنان دریافتند رژیم غذایی حاوی مواد غیرمغذی در مقایسه با عادات غذایی بهتر موجب مشکلات در سلامت روان می‌شود. محقق این تحقیق Anu Ruusuunen اظهارکرد: این تحقیق این فرضیه را که رژیم غذایی نه تنها در از بین بردن افسردگی بلکه در پیشگیری از آن نیز مهم است را تایید می‌کند. نتایج نشان می‌دهد: رژیم غذایی غنی از سبزیجات، میوه‌ها، انواع توت‌ها، غلات سبوس‌دار، مرغ، ماهی وپنیر کم چرب میزان افسردگی و علائم آن را کاهش می‌دهد. همچنین مصرف قهوه نیز در کاهش افسردگی موثر است.
اما مصرف مقدار زیاد سوسیس، گوشت‌های فرآوری‌شده، تنقلات و دسرهای شیرین، نوشیدنی‌های شیرین، مواد غذایی صنعتی، نان سفید و سیب‌زمینی پخته فرآوری شده موجب افزایش افسردگی و علائم آن می‌شود. افسردگی از طریق درمان روانی و پزشکی بهبود می‌یابد اما محققان توصیه می‌کنند رژیم غذایی سالم و سبک زندگی از عوامل اصلی در درمان و پیشگیری از افسردگی است. نتایج این تحقیق در نشریه Public Health Nutrition and Diabetic Medicine منتشر شده ‌است.

ادامه نوشته

..::::  فریاد والدین نوجوانان را افسرده می‌کند  ::::..

تحقیق پژوهشگران دانشگاه پیتزبرگ آمریکا نشان می‌دهد: والدین طبقه متوسط اجتماع که عادت دارند بر سر نوجوانان خود فریاد بکشند، خطر افسردگی و رفتارهای نامتعارف را برای کودکان خود افزایش می‌دهند. این تحقیق نشان می‌دهد حتی والدینی که روابط بسیار صمیمی را با فرزندان خود دارند اما رفتارهای خشن کلامی را در قبال کودکان خود نشان می‌دهند، تاثیر منفی چشمگیری را بر رشد احساسی فرزندان خود بر جای می‌گذارند. حال این خشونت کلامی می‌تواند داد و فریاد یا بر زبان آوردن سخنان تحقیرآمیز برای کودکان باشد.
پژوهشگران با مطالعه بر 976 خانواده دریافتند که با افزایش سن نوجوانان تنبیهات بدنی به خشونت‌های کلامی تبدیل شده و در نهایت نوجوان را در خطر بالایی برای بروز مشکلات رفتاری و احساسی در آینده قرار خواهد داد. براساس نتایج به دست آمده، این ناهنجاری‌های رفتاری بیشتر در سن 13 الی 14 سالگی بروز کرده و دروغگویی، بد رفتاری در مدرسه، دزدی و کتک کاری از جمله این رفتارهای نامتعارف عنوان شده است. این پژوهش در مجله "Chid Development" منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  افراد افسرده درک دقیق‌تری از زمان دارند  ::::..

پژوهش محققان دانشگاه هرتفوردشایر انگلیس نشان می‌دهد که افراد افسرده در برآورد دقیق زمان، موفق‌تر از سایرین هستند. افراد افسرده اغلب در مقایسه با سایر مردم، تمام جنبه‌های زندگی را از دید منفی می‌نگرند. احساس عجز، پوچی و نداشتن اراده از علائم اصلی افسردگی محسوب می‌شوند.
به نظر می‌رسد برای این افراد، زمان به کندی سپری می‌شود. اما گویی افراد افسرده در مقایسه با افراد خوش‌بین، احساس دقیق‌تری نسبت به گذر زمان دارند. پروفسور «دیانا کورن بروت» در این باره می‌گوید: نتایج به دست آمده نشان می‌دهد افرادی که دچار افسردگی خفیف هستند به علت توجه بیشتر به زمان و تمرکز کمتر به عوامل بیرونی، افکار به اصطلاح واضح و منظم‌تری دارند که به پدیده «رئالیسم افسردگی» شناخته می‌شود.
در این تحقیق به طور شفاهی، تخمین مدت وقفه‌های زمانی مختلف بین 2 تا 65 ثانیه در اختیار تعدادی داوطلب قرار داده شد و سپس خود افراد نیز وقفه‌های زمانی خود را تولید کردند. 
برای افراد غیرافسرده، برآوردهای وقفه‌های زمانی بسیار زیاد بود، درحالی که زمان‌های تولید شده آنها در همان محدوده، کم بود. در مقابل، افراد مبتلا به افسردگی خفیف در برآوردهای زمانی خود و همچنین تولید زمان‌های درخواستی دقیق بودند. به گفته پروفسور «کورن برات»، این نتایج می‌تواند برای درمان‌های مبتنی بر خودآگاهی در افراد افسرده موثر واقع شود. این پژوهش در مجله «PLOS ONE» منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  دیابتی‌های افسرده زودتر دچار کاهش حافظه می‌شوند  ::::..

نتایج تحقیق انجام شده بر روی بیماران میانسال مبتلا به دیابت نوع 2 نشان می‌دهد: بیماران افسرده به مراتب سریع‌تر دچار بیماری‌های ذهنی از قبیل آلزایمر می‌شوند. محققان آمریکایی و کانادایی پس از چهار سال تحقیق و بررسی دریافتند سرعت کاهش توانایی‌های ذهنی در بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی و بیمارانی که افسردگی ندارند، تفاوت قابل توجهی دارد. دکتر «مارک سالیوان»، استاد روانپزشکی دانشگاه واشنگتن و سرپرست این تیم تحقیقاتی اظهار کرد: به نظر می‌رسد افسردگی یک عامل خطر بسیار مهم برای ابتلا به مشکلات ذهنی در بیماران دیابتی است. دیابت و افسردگی هر یک به سهم خود در افزایش خطر ابتلا به آلزایمر موثر هستند؛ اما افسردگی نتیجه بیماری‌های ذهنی در این افراد است.

ادامه نوشته

..::::  درمان جدید افسردگی با ارسال امواج صوتی به مغز  ::::..

دانشمندان دانشگاه آریزونا درمان جدیدی برای افسردگی معرفی کرده‌اند که با استفاده از امواج صوتی می‌تواند اضطراب را کاهش داده و خلق‌وخو را ارتقا بخشد. پژوهش جدید نشان داده انفجارهای کوچک فراصوت برای 30 ثانیه می‌تواند به کاهش افسردگی کمک کند. داوطلبان این پژوهش از پیشرفت‌های چشمگیری در سلامت روانی خود 10 دقیقه پس از یک انفجار موج صوتی خبر دادند. به نظر می رسد که این درمان با تحریک سلول‌های عصبی در مناطق مغزی مرتبط با مدیریت خلق‌وخو مانند سیستم لیمبیک کار می کند. این مناطق در نزدیکی بالای مغز قرار داشته و احساسات را کنترل می‌کنند. دانشمندان اکنون امیدوارند بتوانند این درمان را به یک جایگزین موثر برای داروهای ضدافسردگی تبدیل کنند.
بیشتر قرصهای ضد افسردگی با تنظیم سطح ماده شیمیایی تغییر دهنده خلق و خو موسوم به سروتونین عمل می کنند. این داروها از بیشترین تاثیر برای افسردگی شدید برخوردارند اگرچه بحثهای زیادی بر سر مفید بودن آنها برای افسردگی خفیف وجود دارد.
این داروها همچنین از عوارض جانبی از تهوع و خستگی گرفته تا چاقی و اختلال در عملکرد جنسی برخوردارند. درمانهای کلامی نیز موثر بوده اما معمولا فهرست انتظار طولانی برای آن وجود دارد.
یک درمان مشهور تجربی استفاده از تحریک مغناطیسی ترنس‌کارنیال است که در آن امواج مغناطیسی به مغز تابیده می‌شوند. پژوهشها نشان‌دهنده نتایج مثبت این درمان بوده اما برخی بیماران با آن احساس راحتی نمی‌کنند. پژوهش جدید نشان داده امواج فراصوت که از قرن بیستم مورد استفاده بوده، ممکن است جایگزین راحت‌تری باشد. از سالها پیش دانشمندان می‌دانستند که فراصوت در فرکانسهای خاص می‌تواند سلولهای بدن را با به لرزش درآوردن آنها تحریک کند.
دانشمندان از 14 دانشجو در این پژوهش استفاده کرده و بر روی نیمی از آنها آزمایش فراصوت را برای 30 ثانیه اجرا کردند. سایر داوطلبان تحت یک درمان دروغی قرار گرفتند.
نتایج این پژوهش نشان داد که گروهی که از درمان امواج صوتی استفاده کرده بودند، تنها پس از 10 دقیقه افزایش چشمگیری در خلق‌وخوی خود داشتند. دانشمندان در حال تولید داروهای ضدافسردگی با اثرگذاری ساعتی بجای هفتگی هستند. بیشتر درمانها طی دو تا هفت هفته تاثیر خود را نشان می‌دهد. اما به گفته محققان دانشگاه ییل، دو درمان جدید موسوم به کتامین و اسکوپولامین می‌توانند علائم را طی دو ساعت کاهش دهند اما این داروها با عوارض جانبی جدی مانند توهم و پارانویا همراه هستند. از این رو کار بیشتری برای تامین داروهای ایمن برای بیماران نیاز است. نتایج این پژوهش در مجله Brain Stimulation منتشر شده است. برای اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک نمایید.

ادامه نوشته

..::::  ضدافسردگي جديد به بازار مي آيد  ::::..

سازمان غذا و داروي آمريکا اخيرا کپسول‌هاي آهسته‌رهش لوميلناسيپران (levomilnacipran) با نام تجاري فتزيما (Fetzima) را مورد تاييد قرار داده است. فتزيما، يک مهارکننده بازجذب سروتونين و نوراپي‌نفرين است که براي درمان اختلال افسردگي اساسي در بزرگسالان تجويز مي‌شود. 
اختلال افسردگي اساسي، اختلالي ناتوان‌کننده است که با احساس ناراحتي و علايم ديگري مانند اختلال در توانايي فرد براي انجام فعاليت‌هاي روزانه، خواب، مطالعه، خوردن و لذت از فعاليت‌هاي مورد علاقه همراه است. تنها در کشور آمريکا 16 ميليون نفر به اختلال افسردگي اساسي مبتلا هستند. در يک مطالعه فاز 3 با استفاده از دارونما که روي بزرگسالان مبتلا به اختلال افسردگي اساسي انجام شده است، بهبود باليني علايم افسردگي در مصرف‌کنندگان هر3 دوز 40 ، 80 و 120 ميلي‌گرمي ‌در روز فتزيما در مقايسه با دريافت‌کنندگان دارونما معنادار بود. به گفته «هووارد سولومون»، سرپرست مطالعه، از آنجا که پاسخ‌دهي افراد نسبت به داروهاي مختلف متفاوت است، بايد طيف وسيعي از داروها براي درمان افسردگي اساسي در بازار مصرف موجود باشد. فتزيما، گزينه درماني جديدي است که به ميليون‌ها بيمار افسردگي اساسي کمک خواهد کرد. شايع‌ترين عارضه گزارش‌شده در مصرف‌کنندگان فتزيما در اين مطالعه عبارت بودند از تهوع، يبوست، هايپرهيدروز، افزايش ضربان قلب، تپش قلب و استفراغ. انتظار مي‌رود اين دارو در 3 ماهه چهارم سال 2013 ميلادي وارد بازار شود. اثربخشي آن در بزرگسالان مبتلا به اختلال افسردگي اساسي، در 3 مطالعه دوسوکور فاز 3 با دارونما مقايسه شد. بيش از 1600 بيمار بزرگسال روزانه 80،40 يا 120 ميلي‌گرم فتزيما يا دارونما دريافت کردند. در هر 3 مطالعه بهبود باليني مصرف‌کنندگان هر يک از 3 دوز ذکر شده فتزيما در مقايسه با دارونما معني‌دار بود. ارتقاي عملکرد فرد در فعاليت‌هاي روزانه نيز در مطالعات مذکور مورد بررسي قرار گرفت.
دوز پيشنهادي براي مصرف‌کنندگان فتزيما، 40 تا 120 ميلي‌گرم فتزيما در روز است. اين دارو را مي‌توان همراه غذا يا با فاصله از آن مصرف کرد. مکانيسم اثر دقيق آن مشخص نيست اما چنين به نظر مي‌رسد با مهار بازجذب سروتونين و نوراپي‌نفرين توسط ناقلان آن اثر مي‌کند. مطالعه باليني به نفع اثر اختصاصي فتزيما در مهار بازجذب سروتونين و نوراپي‌نفرين وجود ندارد. بار اقتصادي افسردگي در آمريکا سالانه 44 بيليون دلار تخمين زده شده است. به گزارش سازمان جهاني بهداشت، در سال 2020 ميلادي افسردگي دومين علت ناتواني در دنيا خواهد بود.

ادامه نوشته

..::::  شهرنشيني خطر ابتلا به افسردگي پس از زايمان را افزايش مي دهد  ::::..

يك مطالعه كه به تازگي در كانادا انجام شده است نشان مي دهد، زنان ساكن شهرهاي بزرگ، بيشتر از زناني كه در مناطق روستايي زندگي مي كنند، دچار افسردگي پس از زايمان مي شوند. محققان بيمارستان زنان دانشگاه تورنتو كانادا در تحقيقاتي كه نتايج آن اين هفته در نشريه انجمن پزشكي كانادا منتشر شد، اعلام كردند: اين يافته ها از بررسي شاخص هاي سلامت در ميان بيش از ۶ هزار مادر به دست آمده است. 
در اين تحقيق پژوهشگران مناطق را به نواحي روستايي با كمتر از هزار نفر جمعيت، نيمه روستايي با جمعيت كمتر از ۳۰ هزار نفر، نيمه شهرنشين با جمعيت بين ۳۰ تا ۵۰۰ هزار نفر و شهري با جمعيت دستكم ۵۰۰ هزار نفر تقسيم بندي كردند.  نتايج اين مطالعه نشان داد: بيش از ۹ درصد از زناني كه در نواحي شهري زندگي مي كردند طي پنج تا ۱۴ ماه پس از زايمان به افسردگي مبتلا شدند. درحالي كه اين رقم در ميان زنان ساكن نواحي روستايي، ‌نيمه روستايي و نيمه شهري بين ۶ تا ۷درصد بود.

همچنين مشخص شد كه در مراكز بزرگ شهري بيشتر زنان اهل همان شهر نيستند و به نسبت در طول دوران بارداري، چندان از حمايت هاي اجتماعي و خويشاوندان برخوردار نيستند.  دكتر سيمون ويگود سرپرست محققان مي گويد: زندگي در نواحي شهري به معناي استرس روحي بيشتر ، حمايت اجتماعي كمتر و در نتيجه افزايش خطر بالقوه ابتلا به افسردگي پس از زايمان براي خانم ها خواهد بود. وي افزود نتايج مطالعات نشان مي دهد كه به منظور بهبود شرايط و كاهش خطر ابتلا به اين عارضه در ميان مادران، ‌بايد خدمات رفاهي و حمايتي هدفمندتري از زنان باردار بر اساس مكان توليد و موقعيت جغرافيايي محل زندگي آنان صورت بگيرد.
 

ادامه نوشته

..::::  چهار پرسش براي تشخيص بيماري افسردگي  ::::..

اندوه، بي‌انگيزگي، خستگي و بدبيني؛ اين موارد، علايم بيماري افسردگي هستند. اکنون پژوهشگران موسسه علمي ماکس پلانک، آزموني کوتاه طرح کرده‌اند که بر اساس آن مي‌توان با پاسخ به ۴ پرسش تا حدودي به تشخيص اين بيماري دست يافت. تست‌هاي بسياري در اينترنت براي پاسخ به اين سوال موجود است که آيا يک نفر دچار افسردگي است يا خير. در بيشتر اين آزمون‌ها، حدود ۲۰ سوال در رابطه با وضعيت روحي فرد پرسيده مي‌شود که بر اساس پرسش‌نامه افسردگي «بک» (Beck-Depressions-Inventar) تهيه شده‌اند. بر اساس اين آزمون ميزان افسردگي افراد بالاي ۱۳ سال اندازه‌گيري مي‌شود. اندوه، بدبيني، احساس شکست و ناکامي، از دست دادن حس خوشحالي، بيزاري از خود، احساس گناه، فکر کردن به خودکشي، ناآرامي، خستگي، بي‌ميلي، از دست دادن قدرت تصميم‌گيري و همچنين کاهش علايق جنسي از جمله نشانه‌هايي هستند که در اين آزمون مورد سوال قرار مي‌گيرند. براي هر پرسش نيز به طور معمول ۴ جواب وجود دارد: از «هرگز» گرفته تا «هميشه». پس از پاسخ دادن به اين پرسش‌ها، آن فرد مي‌تواند يک تشخيص کوتاه از خود دريافت کند. اگر علايم افسردگي تشخيص داده شوند، آن سرويس آنلاين فرد رابه مراجعه به راون‌پزشک توصيه مي‌کند.  
پژوهشگران موسسه علمي ماکس پلانک اخيرا آزموني جديد در اين رابطه طرح کرده‌اند که بسيار سريع‌تر از تست‌هاي قبلي است. مدير اين پژوهش مي‌گويد: «ساختار ساده اين آزمون، به ما اين امکان را مي‌دهد که اين مساله را با پزشکان و بيماران روشن‌تر و قابل‌فهم‌تر در ميان بگذاريم.» اين ۴ پرسش عبارت‌اند از: 1) آيا اين هفته نسبت به قبل بيشتر گريه کرديد؟ 2) آيا اين هفته از خودتان سرخورده و متنفر شديد؟ 3) آيا اين هفته اميدتان را به آينده بيشتر از دست داديد؟4) آيا اين هفته احساس کرديد که آدم شکست‌خورده و بي‌عرضه‌اي هستيد؟ اين پژوهش تا کنون روي خانم‌هاي بين ۱۸ تا ۲۵ سال انجام گرفته است. به گفته دانشمندان، براي مردها بايد آزمون ديگري طراحي کرد، به اين دليل که اصولا مردها کمتر از زن‌ها گريه مي‌کنند و هم اينکه کمتر به گريه کردن اعتراف مي‌کنند. اما پژوهشگران در عين حال تاکيد مي‌کنند که چنين آزموني نمي‌تواند جاي يک تشخيص نهايي را بگيرد. به گفته آنان، اين کار وظيفه يک راونکاو يا يک روانپزشک است.

ادامه نوشته

..::::  دو فنجان قهوه در روز خطر افسردگي و خودكشي را به نصف كاهش مي دهد  ::::..

محققان دانشگاه هاروارد آمريكا مي گويند: نوشيدن دو فنجان قهوه در روز مي تواند خطر افسردگي و خودكشي را تا ۵۰ درصد كاهش دهد. تحقيقات دانشمندان دانشگاه هاروارد آمريكا نشان مي دهد خطر افسردگي و خودكشي در ميان بزرگسالاني كه به صورت روزانه چند فنجان قهوه كافئين دار مي نوشند در مقايسه با كساني كه قهوه بدون كافئين مي نوشند و يا اصلا قهوه نمي نوشند، ۵۰ درصد كاهش مي يابد.
در اين مطالعه كه بر روي ۲۰۰ هزار مرد و زن آمريكايي انجام شد، مصرف كافئين هر فرد از دو منبع قهوه و غير قهوه مثل چاي، نوشابه هاي كافئين دار و شكلات مورد بررسي قرار گرفت. نتايج تحقيقات نشان مي دهد براي بيش از نيمي از افراد مورد مطالعه، قهوه منبع اصلي كافئين به حساب مي آيد و تنها ۲۷۷ مرگ ناشي از خودكشي در اين گروه گزارش شده است. مايكل لوكاس يكي از محققان اين پروژه دراين باره گفت: بر خلاف مطالعات قبلي، نتايج جديد نشان مي دهد بين مصرف نوشيدني هاي كافئين دار و نوشيدني هاي بدون كافئين ارتباط وجود دارد. همچنين مي توان كافئين را به عنوان موثرترين عامل موجود در قهوه قلمداد كرد.
كافئين، سيستم اعصاب مركزي را تحريك مي كند و با توليد برخي احساس خوب در انتقال دهنده هاي عصبي مغز مثل سروتونين، دوپامين و نورآدرنالين، به عنوان داروي ضدافسردگي عمل مي كند. با وجود اين يافته ها دانشمندان به افراد افسرده توصيه مي كنند كه مصرف كافئين خود را بدون مشورت با پزشك افزايش ندهند. زيرا ممكن است عوارض جانبي خطرناكي براي آن ها به دنبال داشته باشد.

ادامه نوشته

تاییدیه161- خدزلا

اخيرا سازمان غذا و داروي آمريکا(FDA)، قرص‌هاي طولاني‌اثر دزونلافاکسين(desvenlafaxine) با نام تجاري خدزلا (Khedezla) را براي درمان اختلال افسردگي اساسي مورد تاييد قرار داده است. خدزلا شامل سروتونين و مهارکننده بازجذب نوراپي‌‌نفرين، دزونلافاکسين، است. پريستيک (Pristiq) که در سال 2008 ميلادي مورد تاييد FDA قرار گرفته بود نيز شامل نمک سوکسينات دزونلافاکسين است. خدزلا به شکل قرص‌هاي 50 و 100 ميلي‌گرمي براي مصرف يک‌بار در روز به بازار خواهد آمد. شايع‌ترين عوارض گزارش‌شده در مطالعات روي بيماران تحت درمان با اين دارو عبارت بودند از تهوع، گيجي، بي‌خوابي، تعريق فراوان، يبوست، کاهش اشتها، اضطراب و اختلا‌ل‌هاي عملکرد جنسي در مردان.

ادامه نوشته

..::::  آزمایش برای تشخیص زودهنگام افسردگی پس از زایمان  ::::..

دانشمندان دانشگاه وارویک انگلیس برای اولین بار یک آزمایش 10 پوندی ابداع کرده‌اند که هشدار پیشرفته‌ای احتمال افسردگی پس از زایمان است. این آزمایش که می‌تواند انقلابی در درمان افسردگی پس از زایمان ایجاد کند، به زنان اجازه خواهد داد تا درمان زودهنگام دریافت کنند که ممکن است حتی از پاگرفتن بیماری نیز جلوگیری کند. یکی از هر پنج مادر به افسردگی مبتلا شده که می‌تواند تاثیری جدی بر مادر و فرزند داشته باشد. در موارد شدید برخی مادران خود یا فرزندشان را کشته‌اند.
این درمان می‌تواند بطور همه جانبه برای پنج سال مورد استفاده قرار بگیرد. اگر این آزمایش در اوایل بارداری تجویز شود، از چند قطره خون مادر برای تشخیص وجود ژنهای معیوب که نشانگر خطر ابتلای آنها به این بیماری است استفاده می‌شود. علیرغم ابتلای سالانه دهها هزار بیمار به این بیماری، هنوز راه‌حل قابل اطمینانی برای شناخت زودهنگام آن وجود ندارد. مادرها تنها زمانی درمان دریافت می‌کنند که علائم آنها مانند زودرنجی، بی اشتهایی، غمگینی و احساس بی‌ارزش بودن شدید بروز پیدا می‌کند.
کودکان آنها نیز ممکن است از کم توجهی و بی مهری مادران در سالهای اول زندگی رنج ببرند که این امر آنها را درمعرض خطر بالای مشکلات یادگیری و احساسی در سالهای بعدی زندگی قرار خواهد داد.
محققان با بررسی 200 زن باردار دریافتند افرادی که از دو ژن تنش معیوب برخوردار بودند، سه تا پنج برابر بیشتر احتمال ابتلا به افسردگی پس زایمان دارند که به دلیل ناتوانی آنها در بازیابی تعادل عادی هورمون پس از بارداری است. این آزمایش در مقیاس بزرگ حدود 10 پوند هزینه داشته و نتایج آن در همان روز آماده خواهد بود. اگر آزمایش دوم بیماری را تائید کند، زنان می‌توانند حمایت عملی بیشتری را پس از زایمان دریافت کرده و یا به انجام تمریناتی که افسردگی را به عقب می‌رانند، تشویق شوند. تجویز داروهای ضد افسردگی در دوران بارداری نیز یک گزینه دیگر است. پزشکان باید تصمیم بگیرند که آیا خطر آسیب‌رسانی دارو به کودک متولد نشده بیشتر از مزایای آن برای مادر و کودک است یا خیر. پس از زایمان داروهایی مانند پروزاک برای همه مادران حتی زنان در حال شیردهی تجویز می‌شود چرا که احتمال مضرات آن بسیار کم است.
آگاه سازی زنان از امکان ابتلا همچنین می‌تواند منجر به شناسایی زودهنگام علائم و درمان شود.
افسردگی پس از زایمان بیشتر در زنانی رایج است که از تاریخچه افسردگی یا کمبود حمایت برخوردار بوده و یا فرزندشان نیاز به مراقبت بیشتر دارد. همچنین امکان ابتلای مادرانی که در انتظار فرزند پسر هستند نیز بیشتر است. محققان آمریکایی نیز در حال ابداع آزمایش مشابهی هستند؛ اگرچه این آزمایش برای علائم زودهنگام بوده و به دنبال نشانه‌های ژنتیکی نیست.

ادامه نوشته

..::::  ویتامین D فشار خون و افسردگی را در زنان دیابتی کاهش می‌دهد  ::::..

محققان دانشگاه لویولا آمریکا طی پژوهشی دریافتند که مصرف مکمل‌های ویتامین D در زنان مبتلا به دیابت نوع دو که علایم افسردگی را نیز از خود بروز داده‌اند با کاهش چشمگیر فشار خون، بهبود حالات روانی و همچنین کاهش اندکی وزن مرتبط است. به گفته دکتر "سو پن کوفر" سرپرست این پژوهش، مکمل‌های ویتامین D به طور بالقوه‌ای درمان آسان و مقرون به صرفه‌ای محسوب می‌شوند که البته باید سودمندی قطعی آنان بر افسردگی و عوامل خطر بیماری‌های قلبی و عروقی در بین زنان دیابتی، با انجام مطالعات وسیع و آزمایشات کنترل شده تصادفی تایید صد درصد شود.
وقوع دیابت در زنان با عواقب بیشتری نسبت به مردان همراه است که شاید بتوان افسردگی را علت این امر دانست زیرا که 25 درصد از زنان دیابتی به افسردگی نیز مبتلا می‌شوند. افسردگی توانایی بیمار را در انجام کارهایی برای کنترل بیماری‌اش نظیر خوردن صحیح، ورزش و انجام مراقبه مختل می‌کند. علاوه بر این نیز بیماران مبتلا به دیابت به‌طور خاص در خطر بالایی از کمبود یا فقدان ویتامین D قرار دارند که از علل شایع آن می‌توان از چاقی، جهش‌های ژنتیکی یا عدم مواجهه با نور خورشید نام برد.

ادامه نوشته

..::::  مادران افسرده، کودکان اوتیسمی  ::::..

نتايج يک مطالعه نشان مي‌دهد استفاده از داروهاي ضدافسردگي- از جمله مهارکننده‌هاي انتخابي بازجذب سروتونين (SSRIs)‌ و مهارکننده‌هاي غيرانتخابي برداشت مونوآمين‌ها (MRIs)- در دوران بارداري با افزايش خطر اوتيسم بدون ‌بروز اختلالات شناختي در نوزادان همراه است. اين محققان گروهي از زنان باردار را که از داروهاي ضدافسردگي استفاده مي‌کردند شناسايي کرده و نوزادان آنها را از نظر اوتيسم تحت پيگيري قرار دادند. 1700 کودک مبتلا به اوتيسم با 17000 گروه شاهد مورد مقايسه قرار گرفتند. بعد از تعديل عوامل مخدوش‌کننده بالقوه، مشخص شد که مصرف اين داروها در دوران بارداري با افزايش دو يا سه برابري اوتيسم بدون ناتواني شناختي همراه است.

ادامه نوشته

..::::  پیش‌بینی ابتلا به افسردگی پس از زایمان با آزمایش خون  ::::..

یک آزمایش خون ساده بزودی می‌تواند امکان ابتلای زنان باردار به افسردگی پس از زایمان را نشان دهد. این آزمایش که دو ژن نشانگر آغاز این شرایط در دی‌ان‌ای را نشان داده، در کارآزمایی‌های اولیه توسط روانپزشکان تا 85 درصد دقیق بوده است. محققان دانشگاه جان هاپکینز امیدوارند بتوانند طی دو سال آینده بسته جدیدی را آماده کنند که به ارائه هشدارهای اولیه در مورد غم و اندوه ناتوان‌کننده، تحریک پذیری، از دست دادن اشتها و احساس بی‌ارزشی که یکی از هر پنج مادر جدید در هفته‌های بعد از زایمان آنرا تجربه کرده، خواهد پرداخت. این افراد سپس می‌توانند از درمانهایی برای کاهش شدت شرایط یا حتی اجتناب از ابتلا به آنها استفاده کنند.
افسردگی پس از زایمان در برخی موارد می تواند بیش از یک سال بطول انجامیده و کودکان برخی از مبتلایان ممکن است در معرض ابتلا به بیماریهای ذهنی و دیگر مشکلات قرار بگیرند. در برخی از موارد شدت‌یافته، این زنان خود یا کودکانشان را کشته‌اند. آزمایش خون 52 زن باردار توانست تا 85 درصد بدرستی احتمال ابتلا به افسردگی پس از زایمان را پیش‌بینی کند. در نظر گرفتن اطلاعات دیگر این آزمایشها توانست میزان صحت آنها در پیش‌بینی این شرایط را تا 96 درصد در گروهی از این زنان بالا ببرد. تمام افرادی که در این آزمایش شرکت کرده بودند، افسردگی یا دوقطبی داشتند از این رو بیشتر از میانگین افراد در معرض خطر ابتلا به افسردگی پس زایمان قرار داشتند.
تصور می‌شود زنانی که از این دو ژن برخوردارند در معرض تاثیرات هورمونهای بارداری بر روی مغز قرار داشته باشند که این امر می‌تواند آنها را در برابر تنش و عدم توانایی در انطباق با نیازهای مادری آسیب‌پذیر سازد. با این آزمایش، زنان باردار می‌توانند زودتر از امکان ابتلا به این شرایط آگاهی یافته و حمایت عملی بیشتر یا شیوه‌های مدیریت تنش را دریافت کنند. افسردگی پس از زایمان بیشتر در زنان دارای تاریخچه افسردگی و افرادی که از حمایت برخوردار نبوده و فرزندشان به مراقبت بیشتر نیاز دارند، رایج است. همچنین آن دسته از افرادی که قرار است فرزند پسر بدنیا بیاورند نیز ممکن است به افسردگی دچار شوند چرا که فرزندان پسر، سخت‌تر تلقی می‌شوند. این شرایط مانند افسردگی عادی با ترکیبی از مشاوره و دارو درمان می‌شود. این پژوهش در مجله Molecular Psychiatry منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  تاثیر داروهای ضدافسردگی بر تقویت شکل‌گیری سلول‌های مغز  ::::..

نخستین شواهد روشن به دست‌آمده از چگونگی تاثیر داروهای ضدافسردگی بر تقویت شکل‌گیری سلولهای مغزی، حاکیست که این داروها می‌تواند به درمان بهتر افسردگی کمک کنند. هیپوکامپ یکی از دو ناحیه مغزی است که در آن نورون‌های جدید در طول زندگی انسان بوجود می‌آیند. این فرآیند در میان افرادی که به افسردگی دچارند، مختل می‌شود. اگرچه تاکنون مشخص نشده که این مسأله مسبب یا نشانه این شرایط باشد. با این حال بدیهی است که یکی از راههای عملکرد قرص‌های ضدافسردگی از طریق افزایش تولد نورون‌ها در هیپوکامپ است.
پژوهشگران دانشگاه کینگز کالج لندن، اکنون در حال تحقیق بر روی چگونگی این فرآیند هستند. پژوهشهای قبلی نشان‌دهنده یک ارتباط بین برخی داروهای ضد افسردگی و هورمون‌های استرس موسوم به گلوکوکورتیکوئیدها بوده‌است. از این رو محققان تصمیم گرفتند در مورد عملکرد داروی ضدافسردگی سرترالین بر روی دریافت‌کننده‌های گلوکوکورتیکوئید تحقیق کنند.
آنها سلولهای نمونه هیپوکامپی را در آزمایشگاه پرورش داده و به آن سرترالین اضافه کردند. 10 روز بعد تعداد نورون‌های جدید تا 25 درصد بیشتر از حد انتظار دانشمندان بود.
هنگامی که این محققان پیش از افزودن داروی ضدافسردگی، دارویی برای توقف گیرنده‌های گلوکوکورتیکوئید به نمونه اضافه کردند، پس از گذشت 10 روز تعداد نورون‌های جدید تولید شده با میزان طبیعی رشد مورد انتظار مشابه بود. به گفته این دانشمندان، هورمون‌های گلوکوکورتیکوئید و داروهای ضد افسردگی موجب فعال شدن این دریافت‌کننده‌ها می‌شوند اما روش عملکرد آنها متفاوت است. آنها امیدوارند که این نتایج بتواند در تولید داروهای ضدافسردگی کارآمدتر موثر واقع شود.

ادامه نوشته

..::::  احتمال عود افسردگی در زنان بیش از مردان است  ::::..

اکثر بزرگسالان و نوجوانان افسرده که تحت درمان با دارو و سایر درمان‌ها قرار می‌گیرند تا حدی بهبود پیدا می‌کنند، اما تقریبا نیمی از آن‌ها بعد از گذشت پنج سال دوباره به حالت قبل بر می‌گردند و این در حالی است که زنان بیشترین آمار را در این خصوص دارند. محققان دانشگاه کارولینای شمالی در تحقیقاتی جدید، 86 پسر و 110 دختر افسرده 12 تا 17 ساله را که تحت یکی از 4 نوع درمان افسردگی قرار داشتند، تحت بررسی قرار دادند و پس از 5 سال بررسی، دریافتند 88 نفر یا 66.6 درصد این افراد، دوباره به یک افسردگی دچار شده‌اند. همچنین مشخص شد: دختران تحت مطالعه، بیشترین عود افسردگی را داشتند و حدود 57 درصد از آنها در مقایسه با 33 درصد پسران، دوباره به افسردگی دچار شدند. محققان پس از پایان تحقیقات دلیل این که عود مجدد افسردگی، بیشتر در زنان مشاهده می‌شود، روی‌آوردن آنها به تفکرات منفی یا احساس بی‌کفایت بودن، بیش از مردان است.

ادامه نوشته

..::::  قهوه ابتلا به افسردگی در زنان را کاهش می‌دهد  ::::..

طبق پژوهش جدیدی که بر روی 51 هزار زن صورت گرفته نوشیدن قهوه می‌تواند خطر ابتلا به افسردگی را در زنان پایین آورد. دکتر کریستوفر کارگیل، سرپرست این پژوهش اعلام کرد: در گذشته می‌گفتند که کافئین عامل تشدید اضطراب و بروز بیماری روحی است. امروزه اما ثابت شده که کافئین موجود در قهوه در صورت مصرف به اندازه می‌تواند سودمند هم باشد. برپایه این پژوهش زنانی که بیش از چهار فنجان قهوه در روز می‌خوردند 15 درصد کمتر به افسردگی دچار شدند.

ادامه نوشته

..::::  استرس در زمان کودکي و افسردگي در سن بالا  ::::..

استرس مادر در دختر آثار روحي و رواني به‌جاي مي‌گذارد به طوري که او در سنين بالاتر در معرض آسيب‌پذيري بيشتري به بيماري افسردگي قرار مي‌گيرد. بر اساس پژوهش دانشمندان، اين امر در مورد کودکان پسر صدق نمي‌کند. محققان آمريکايي در تحقيقي درازمدت به اين نتيجه رسيده‌اند که اگر دخترها در دوران کودکي تحت استرس بزرگ شوند، در زمان نوجواني و در سنين بالاتر آسيب‌پذيري بيشتري در مقابل بيماري افسردگي خواهند داشت. اين محققان که از دانشگاه ويسکانسين- مديسون هستند، نتايج پژوهش خود را در نشريه علمي «Nature Neuroscience» منتشر کردند.
بر اساس اين تحقيق، حتي داشتن استرس در يک سالگي باعث افزايش هورمون کورتيزول در درازمدت در بدن کودک مي‌شود. بدين ترتيب در مغز آن کودک پيوند بين دو ناحيه اي مغزي خاص تغيير مي‌کند. يکي از اين نواحي، مسوول احساسات و ديگري مسوول کنترل احساسات است. خانم‌هايي که پيوند اين دو ناحيه‌ مغزيشان ضعيف شده، در دوران جواني، در مقايسه با هم‌سن‌هايشان، بيشتر دچار افسردگي و ترس مي‌شوند. اما اينکه چرا اين مساله بيشتر در دخترها ديده مي‌شود هنوز کاملا مشخص نيست. احتمالا دليل آن اين است که متابوليسم دخترها نسبت به متابوليسم پسرها حساس‌تر است.
پژوهشگران براي انجام تحقيقات خود ۵۷ کودک را مورد بررسي قرار دادند. اين افراد از زمان تولدشان در اين تحقيق درازمدت شرکت داشتند. محققان داده‌هايي را در مورد شرايط روحي اين کودکان از يک‌سالگي جمع‌آوري کرده بودند. از طريق اين داده‌ها، آنها اطلاعاتي در مورد روابط زناشويي مادرهاي آنها کسب کردند که آيا آنها دراين روابط تحت فشار زياد بوده‌اند يا نه. بر اساس گفته دانشمندان، نوزادان ناخودآگاهانه متوجه مشکلات و اختلافات خانوادگي مي‌شوند. پس از آن، محققان اين کودکان را در سن حدودا ۴ سالگي دوباره مورد بررسي قرار دادند و ميزان هورمون کورتيزول را در بدن آنها اندازه‌گيري کردند. بر اساس اين تحقيق، دخترهايي که در سنين پايين دچار استرس بودند، ميزان کورتيزول بالاتري نسبت به ديگران داشتند. در مرحله بعدي محققان شرايط روحي دخترها را در سن ۱۸ سالگي از طريق يک پرسشنامه و اسکن مغزي سنجيدند. آنها به اين نتيجه رسيدند که پيوند دو ناحيه مغزي در دخترهايي که تحت استرس بودند، ضعيف‌تر بوده است. اما آنها اين ارتباط را در ميان شرکت کنندگان پسر کشف نکردند. اين دانشمندان معتقدند که نتايج تحقيق‌شان، زنجيره‌اي بين استرس در زمان کودکي، ميزان هورمون کورتيزول در بدن دخترها و تغييرات عملکرد مغزي در خانم‌هاي جوان را نشان مي‌دهد. به اين ترتيب به گفته‌ آنان، اين اولين پژوهشي است که نشان مي‌دهد چرا استرس در زمان کودکي باعث افسردگي در سنين بالاتر مي‌شود.

ادامه نوشته

..::::  مصرف نوشیدنی‌های شیرین در بروز افسردگی موثر است  ::::..

نتایچ تحقیقات جدید نشان داد که مصرف نوشیدنی‌های شیرین به ویژه از نوع رژیمی با افزایش خطر ابتلا به افسردگی مرتبط است. محققان کارولینای شمالی با انجام مطالعات خود روی 263 هزار و 925 فرد 50 تا 71 ساله و بررسی مصرف نوشیدنی‌هایی شامل نوشابه، چای و قهوه مشاهده کردند در حالیکه قهوه می‌تواند باعث کاهش خطر ابتلاء به افسردگی شود، نوشیدنی‌های شیرین به ویژه انواع رژیمی آنها احتمال بروز افسردگی در بزرگسالان را افزایش می‌دهد.
براساس این گزارش، محققان با یک پیگیری 10 ساله و شناسایی افرادی که پس از این سالها دچار افسردگی شده بودند، افزودند: افرادی که بیش از 4 قوطی یا 4 فنجان در روز نوشابه می‌ نوشیدند در مقایسه با کسانیکه نوشابه مصرف نمی‌کردند تا 30 درصد بیشتر در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار گرفتند و نیز وقوع افسردگی در کسانیکه هر روز 4 قوطی پانچ میوه مصرف می‌کردند نسبت به افرادی که اصلاً مصرف نمی‌کردند تا 38 درصد بیشتر بوده است. نوشابه‌های رژیمی، پانچ‌های میوه رژیمی و همچنین چای سرد رژیمی را نسبت به کسانی که از انواع معمولی آنها مصرف می‌کردند بسیار بیشتر بوده است.
از طرفی نتایج دیگر این مطالعه حاکیست در مقایسه با کسانیکه قهوه نمی‌نوشیدند افرادی که در روز 4 فنجان قهوه می نوشیدند تا 10 درصد کمتر در معرض خطر ابتلاء به افسردگی قرار گرفتند. به گفته محققان این تحقیقات نشان می‌دهد که قطع مصرف نوشیدنی‌های رژیمی شیرین یا جایگزین آنها با قهوه شیرین نشده به‌طور طبیعی می تواند به کاهش خطر ابتلا به افسردگی کمک کند. البته برای تائید این یافته‌ها هنوز هم تحقیقات بیشتری لازم است و افراد مبتلا به افسردگی باید همچنان داروهای تجویز شده توسط پزشک خود را مصرف کنند.

ادامه نوشته

..::::  درمان افسردگی با نور لیزر  ::::..

محققان به تازگی دریافته‌اند که با ایجاد تحریکات کوچک با استفاده از نور لیزر در بخش‌هایی از مغز موش‌ها، می‌توان علائم افسردگی را در این موش‌ها فعال یا غیرفعال کرد. این موضوع پزشکان را به امکان درمان افسردگی در انسان با استفاده از روش‌های مشابه امیدوار کرده است. نشانه‌های افسردگی در موش‌ها را می‌توان با روشن یا خاموش کردن یک کلید محرک فعال و غیرفعال کرد. مطالعات جدید نشان می‌دهند که فعال کردن یا خاموش کردن رفتار برخی سلول‌های مغز با استفاده از نور لیزر باعث تغییر رفتارهای ناشی از افسردگی در حیوانات می‌شود.
به گفته «هلن میبرگ» از دانشگاه علوم پزشکی آتلانتا، اگرچه این آزمایش‌ها بر روی موش‌ها انجام گرفته‌اند، اما نتایج به دست آمده ارتباط مستقیمی با افسردگی در انسان دارد و می‌تواند به پزشکان کمک کند تا با تحریک نواحی مشابهی در مغز انسان، افسردگی را درمان کنند. دانشمندان برای به دست آوردن نتایج این مطالعات که در مجله «نیچر» چاپ شده است، از تکنیکی به نام اپتوژنتیک بهره برده‌اند که به آن‌ها اجازه می‌دهد رفتار سلول‌های عصبی را با استفاده از درخشش آنی فیبرهای نوری کنترل کنند. در این مطالعه، به کمک روش‌های مهندسی ژنتیک پروتئین‌هایی در سلول‌های عصبی‌ موش‌ها قرار داده شد که به نور واکنش نشان می‌دهند. حضور پروتئین‌ها این امکان را برای محققان فراهم کرد که با روشن کردن نور آبی برخی سلول‌های عصبی را وادار به ارسال پیام کنند و با روشن کردن نور زرد آن‌ها را از ارسال پیام باز دارند.
این سلول‌ها که برای ارسال پیام‌های عصبی دوپامین ترشح می‌کنند، در بخشی از مغز به نام ناحیه تگمنتوم شکمی (Ventral tegmental area) قرار دارند که کنترل لذت‌ها را بر عهده دارد. این سیستم در افرادی که دارای افسردگی هستند دچار اختلال می‌شود، چرا که حتی آن‌ها را از واکنش نشان دادن در برابر چیزهایی که قبلا برایشان لذت بخش بود، باز می‌دارد. «کارل دیسروث»، روانپزشک و عصب‌شناس دانشگاه استانفورد که در نوشتن هر دو مقاله مربوط به مطالعات انجام شده در این زمینه همکاری داشته است، می‌گوید: درخشش لحظه‌ای ایجاد شده توسط یک فیبر نوری باریک تاثیر آنی و عمیقی در رفتار موش‌ها داشت و این مساله کاملا باعث شگفتی ما شد.
جالب آنکه تاثیرات کاملا به نوع استرسی که حیوان تجربه می‌کند، بستگی دارند. هنگامی که موش‌ها برای مدت چند روز تحت استرس ضعیف، اما مزمن قرار می‌گیرند، نورون‌های دوپامین نقش مستقیمی را در بروز رفتارهای ناشی از افسردگی ایفا می‌کنند. به طوریکه به محض شروع مجدد فعالیت سلول‌ها، نشانه‌های افسردگی در عرض چند ثانیه کاملا از بین می‌روند. از طرف دیگر با فلج کردن سلول‌ها، نشانه‌هایی همچون ناامیدی و بی‌علاقگی نسبت به چیزهایی که پیش‌تر لذت‌بخش بودند، همچون آب شیرین شده با شکر ظاهر می‌شوند.
مطالعه دوم که به رهبری «مینگ هو هان» از دانشگاه علوم پزشکی «Mount Sinai» در نیویورک صورت گرفت، نقش همان سلول‌ها را هنگام مواجهه با استرس بسیار شدید مورد آزمون قرار داد. پس از اینکه موش‌ها با قرار گرفتن در نزدیکی یک موش غالب استرس شدیدی را تجربه کردند، فعالیت واداشته نورون‌های دوپامین در این موش‌ها باعث شد تا روز بعد، از یک موش دیگر به سرعت فاصله بگیرند. این موش‌ها همچنین توجهی به آب شیرین شده توسط شکر که در حالت عادی برایشان خوشایند بود، نشان ندادند. «هان» و همکارانش دریافتند که تنها نوع خاصی از فعالیت سلول‌های عصبی اینگونه تغییرات را به وجود می‌آورند، چراکه به عنوان مثال یک الگوی آرام‌تر و یکنواخت‌تر باعث بروز چنین تغییراتی نمی‌شود.
«پل کنی» دانشمند عصب‌شناس از موسسه تحقیقاتی اسکریپس در فلوریدا می‌گوید: هر دو مطالعه انجام گرفته با یکدیگر سازگارند و نشان‌دهنده نقش دوپامین در وقوع افسردگی هستند و نیاز به تحقیقات بیشتر در این زمینه را نمایان می‌کنند. وی همچنین اضافه می‌کند: این بسیار عجیب است که به نظر می‌رسد نقش دوپامین می‌تواند با توجه به نوع استرس تغییر کند. محققان علاوه بر مطالعه سلول‌های عصبی در جایگاه خود در ناحیه تگمنتوم شکمی، ارتباطات خارجی این سلول‌ها را نیز بررسی کرده و دریافته‌اند که تنها سلول‌هایی می‌توانند علایم افسردگی را تغییر دهند که پیام‌هایی را به بخشی از مغز به نام هسته‌ اکومبنس که یک ناحیه پردازشگر پاداش در مغز است، می‌فرستند. با انجام مطالعات بیشتر و دقیق‌تر بر روی این سلول‌ها، دانشمندان خواهند توانست درک عمیق‌تری از چگونگی ایجاد و از بین رفتن افسردگی در مغز انسان پیدا کنند. دیسروث می‌گوید: در این روش ما می‌توانیم اجزای مختلف مساله را کنارهم بچینیم. هرچند این یک فرآیند طولانی است که به تازگی آغاز شده است، ولی ما جای پای خودمان را پیدا کرده‌ایم.

ادامه نوشته

دارو133- دارودرماني افسردگي در مبتلايان به صرع

افسردگي در مبتلايان به صرع به مراتب از بقيه افراد جامعه شايع‌تر است اما متاسفانه در بسياري از موارد به دليل گزارش نشدن علايم افسردگي از سوي بيمار، اين اختلال تشخيص داده نمي‌شود. دليل ديگر درمان نشدن افسردگي در مبتلايان به صرع، اعتقاد به تشنج‌زابودن داروهاي ضدافسردگي است. بسياري از ضدافسردگي‌ها آستانه تشنج را پايين مي‌آورند هر چند يافته‌ها حاکي است ضدافسردگي‌ها در دوز اندک حتي خاصيت ضدتشنج دارند. همچنين، شواهد نشان داده‌اند در صورت مصرف ضدافسردگي‌ها در محدوده دوزاژ درماني، خطر وقوع تشنج اندک است. زمان انتخاب داروي ضدافسردگي براي يک بيمار مبتلا به صرع پزشک درمانگر بايد از تداخلات ميان داروهاي ضدافسردگي و ضدتشنج به خوبي آگاه باشد. به‌طور کلي در اين گروه از بيماران مهارکننده‌هاي انتخابي بازجذب سروتونين، درمان خط اول هستند. افسردگي، شايع‌ترين اختلال همراه در مبتلايان به صرع است و در اين گروه از بيماران در مقايسه با مبتلايان به ساير بيماري‌هاي مزمن و اختلالات نورولوژيک شدت بيشتري دارد. در بيماران با تشنج‌هاي راجعه در مقايسه با جمعيت عادي جوامع، ميزان شيوع افسردگي20 تا 55 درصد بيشتر است. در بيماران با صرع کنترل‌شده، ميزان شيوع افسردگي 3 تا 9 درصد است. افسردگي درمان نشده ممکن است به خودکشي منجر شود. شيوع خودکشي در مبتلايان به صرع حدود 10 برابر ساير افراد جامعه است. تغيير در سطح سروتونين و نورآدرنالين، نقش کليدي در پاتولوژي افسردگي ماژور و صرع ايفا مي‌کند. در افسردگي ماژور، کتکولامين‌ها (دوپامين، نورآدرنالين و سروتونين) و نوروترانسميترها (گلوتامات و گاما آمينوبوتيريک‌اسيد) دخالت دارند. به‌طور مشابه، برهم خوردن تعادل ميان نوروترانسميترهاي اصلي و کتکولامين‌ها در ناحيه تمپورال باعث افزايش خطر تشنج در بيماران مستعد مي‌شود. به علاوه، کاهش عملکرد کتکولامين (سروتونرژيک و نورآدرنرژيک) باعث وخيم‌تر شدن شدت تشنج در برخي از حيوان‌هاي آزمايشگاهي شده است.

ادامه مطلب

ادامه نوشته

..::::  افسردگي در بارداري را جدي بگيريد  ::::..

نتايج يك مطالعه حاكي از آن است كه بيش از يك‌سوم زناني كه در طول دوران بارداري دچار افسردگي مي‌شوند به فكر خودكشي افتاده‌اند. در اين مطالعه كه براي دوره‌اي كوتاه‌مدت انجام شده، 260 زن كه در طول بارداري دچار افسردگي شده بودند، شركت داشتند و نتايج نهايي نشان داد خطر ابتلا به بيماري‌هاي رواني براي اين گروه از مادران در مقايسه با زناني كه بعد از زايمان دچار افسردگي مي‌شوند به مراتب بيشتر است. همچنين از اين تعداد تنها 22 درصد براي كمك و درمان به پزشك مراجعه كرده‌اند. اين مطالعه هر چند در ابعاد كوچك انجام شده نشان مي‌دهد 80 درصد زناني كه در طول دوره بارداري دچار افسردگي مي‌شوند، بعد از زايمان نيز همچنان با افسردگي دست و پنجه نرم مي‌كنند. از سويي نيمي از زنان شركت‌كننده در اين مطالعه اظهار داشتند افسردگي بر روابط آنها با فرزندانشان تاثير داشته است. محقق ارشد بريتانيايي اين مطالعه براي نتيجه‌گيري بيان مي‌دارد: «اين مطالعه نشانگر نياز فوري براي شناسايي و كمك به زناني است كه به افسردگي قبل و پس از زايمان مبتلا هستند. اگر اين زنان هر چه زودتر شناسايي شوند، مي‌توان مانع ابتلاي آنها به بيماري‌هاي رواني جدي‌تر شد.»

ادامه نوشته

..::::  افسردگی در افزایش میزان مرگ و میر افراد مبتلا به ورم مفاصل موثر است  ::::..

افسردگی عامل خطرسازی برای افزایش خطر میزان مرگ و میر در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید به ویژه در مردان است. محققان دانشگاه کالیفرنیا و واشینگتن، با بررسی نشانه‌های افسردگی و تأثیر آن روی 350 فرد مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید با میانگین سنی 60 سال که در شمال کالیفرنیا زندگی می‌کردند، نشان دادند بروز افسردگی با افزایش خطر میزان مرگ و میر در گروه مورد مطالعه همراه بوده است. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی است خطر وقوع مرگ و میر برای مردان افسرده مبتلا به این بیماری دو برابر زنان افسرده مبتلا بوده است.
یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد افسردگی و علائم افسردگی عامل خطر قابل توجهی برای بروز مرگ و میر در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید است با وجود اینکه بروز افسردگی لزوماً بخشی از روند این بیماری نیست. به گفته محققان، آرتریت روماتوئید یا ورم مفاصل یک بیماری مزمن خود ایمن است که درد و کاهش عملکرد مفاصل از نشانه‌های وقوع آن هستند.

ادامه نوشته

..::::  طراحی عینک «آفتابی» ضد افسردگی زمستان  ::::..

محققان دانمارکی عینک جدیدی طراحی کرده‌اند که با کمک چند لامپ ال ای دی، نور طبیعی روز را شبیه‌سازی کرده و از بروز افسردگی فصلی جلوگیری می‌کند. اختلال خلقی فصلی (SAD) یا افسردگی فصلی در در اثر گرمای هوا در تابستان یا در روزهای ابری و تاریک زمستان روی می دهد. افسردگی فصلی زمستان اواخر ماه سپتامبر (شهریور) آغاز شده و تا ماه مارس (فروردین) بطول می انجامد؛ نور درمانی یکی از روش‌های متداول درمان این اختلال محسوب شده و بیمار در طول روز مقابل نور خاصی قرار می‌گیرد. گروهی از مهندسان مکانیک با الگوبرداری از این روش درمانی، عینک «آفتابی» جدیدی مجهز به شش لامپ LED‌ طراحی کرده‌اند که نور کافی را از طریق یک بازتابنده منحنی در چشمان کاربر می‌تاباند. به گفته طراحان، 30 دقیقه استفاده روزانه از این عینک به معنای داشتن انرژی بیشتر برای کار کردن در روزهای ابری و تاریک پاییز و زمستان و پیشگیری از بروز افسردگی فصلی است. دو باتری سایز AAA‌ انرژی مورد نیاز عینک را تأمین می‌کنند. این محصول با قیمت 85 دلار به بازار عرضه شده‌اند.

ادامه نوشته

غربالگري افسردگي

در ايالات متحده افسردگي 9 بيماران را درگير مي‌کند و مسوول 43 ميليارد دلار از هزينه‌هاي مراقبت پزشکي است. کارگروه خدمات پيشگيرانه ايالات متحده (USPSTF) غربالگري افسردگي در نوجوانان و بزرگسالان را در طبابت باليني در جايي که سيستم‏هايي براي حصول اطمينان از تشخيص دقيق، درمان مؤثر و پيگيري وجود دارد توصيه مي‌کند. اين مرکز در مورد انجام دادن يا ندادن غربالگري افسردگي در کودکان 11-7 سال يا غربالگري از نظر خطر خودکشي در جمعيت عمومي توصيه‌اي ارايه نکرده است. پرسش‌نامه سلامت بيماران (PHQ-2) و PHQ-9 ابزارهاي غربالگري رايج و معتبري هستند. حساسيت و اختصاصي بودن PHQ-2 در بزرگسالان به ترتيب 97% و 67% و PHQ-9 61% و 94% است. اگر PHQ-2 براي افسردگي مثبت باشد، بايد PHQ-9 نيز انجام شود. در بزرگسالان مسن‌تر، مقياس 15 موردي افسردگي سالمندان نيز آزمون پيگيري مناسبي است. اگر اين آزمون‌هاي غربالگري براي افسردگي مثبت باشند، براي تأييد مطابقت علايم بيمار با معيارهاي تشخيصي راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني (DSM) ارزيابي بيشتري مورد نياز است.

PDF متن کامل مقاله             HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

..::::  افسردگی، خطر ابتلا به عروق محیطی را افزایش می‌دهد  ::::..

نتایج پژوهش محققان آمریکایی بر روي بيش از هزار مرد و زن نشان داد: بروز افسردگی با افزایش خطر ابتلا به بيماري عروق محیطی (PAD) مرتبط است. بيماري «PAD» مشکل وابسته به گردش خون است که طی آن شریان‌ها باریک می‌شود و در نتیجه باعث کاهش جریان خون به اندام‌ها و معمولا ساق و پا می‌شود که در پی آن عضو دردناک شده و قابلیت حرکت خود را از دست می‌دهد و در موارد شدیدتر منجر به قانقاریا (فاسد شدن عضو به علت نرسیدن خون) و در نهایت قطع عضو خواهد شد.
به منظور انجام این پژوهش، محققان دانشگاه کالیفرنیا طی پژوهشی آینده نگر، هزار و 24 زن و مرد مبتلا به انسداد شرایین اکلیلی قلب را طی هفت سال مورد بررسی قرار دادند. پژوهش‌هاي آینده نگر تحقیقاتی است که پدیده‌ای در زمان حال بررسی و به پدیده‌های مرتبط با آن در زمان آینده ارتباط داده می‌شود. دکتر «مارلن گرنن»، سرپرست پژوهش، در رابطه با نتایج این پژوهش مي‌گويد: ما طی این پژوهش کشف کردیم رابطه‌ای ریشه‌ای بین افسردگی و «PAD» وجود دارد و علاوه بر این، بیمارانی که در ابتدای این پژوهش به افسردگی مبتلا بودند، در معرض خطر بالایی برای ابتلا به بيماري «PAD» طی این هفت سال قرار داشتند و این امر نقش مهم افسردگی را در ابتلا و پیشرفت «PAD» برجسته می‌کند.
«گرنن» می‌افزاید: هنوز مشخص نیست که آیا بیماران مبتلا به «PAD» به علت تقلیل و اختلال قابلیت حرکت بدنشان، افسرده می‌شوند یا افراد افسرده با انجام رفتارهای ناسالم مانند سیگار کشیدن و عدم فعالیت ورزشی که دو عامل خطر بروز «PAD» است، باعث افزایش خطر ابتلا به «PAD» می‌شود و بنا به همین علت، تحقیقات بیشتری برای اثبات رابطه علت ومعلولی این مؤلفه‌ها نیاز است.
نویسندگان این پژوهش توصیه می‌کنند که می‌توان با رژیم غذایی سالم، انجام فعالیت ورزشی، ترک سیگار و کنترل موثر استرس، خطر بروز افسردگی و بيماري «PAD» را کاهش داد. این پژوهش در مجله «Journal of the American Heart Association» منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  خطر کوچک شدن مغز پيامد افسردگي و استرس  ::::..

استرس و افسردگي به آرامي سبب کوچک شدن مغز و تخريب روحي و رواني مي‌شوند. در حال حاضر محققان کشف کرده‌اند يکي از دلايل اين اتفاق تغيير ژنتيکي است که حاصل از دست دادن اتصالات مغز در انسان و افسردگي در مدل‌هاي حيواني است. اين يافته‌ها که در نشريه طبيعت پزشکي منتشر شد، نشان مي‌دهد: تغيير ژنتيکي شناخته شده به عنوان يک فاکتور نسخه‌برداري، ژن‌هاي مختلفي که براي شکل‌گيري اتصالات سيناپسي ميان سلول‌هاي مغز لازم است را از بين مي‌برد که اين امر به نوبه خود مي‌تواند سبب از دست رفتن توده مغز شود.
محقق ارشد اين مطالعه «رونالد دومان»، استاد روانپزشکي و نوروبيولوژي و فارماکولوژي دانشگاه ييل مي‌گويد: ما مي‌خواستيم اين ايده که استرس باعث از دست رفتن سيناپس‌هاي مغز(اتصالات سلول‌هاي عصبي) مي‌شود را در انسان امتحان کنيم. وي مي‌افزايد: ما نشان مي‌دهيم مدارهايي که به طور معمول در احساسات و همچنين در شناخت نقش دارند با فعال بودن اين فاکتورهاي نسخه برداري دچار اختلال مي‌شوند. اين تيم تحقيقاتي بافت مغزي بيماران افسرده و غيرافسرده اهدا شده از بانک مغز را مورد تجزيه و تحليل قرار داد و به دنبال الگوهاي مختلف فعال‌سازي ژن بود. مغز بيماران افسرده سطوح پايين‌تر از ژن‌هايي را نشان داد که براي عملکرد و ساختار سيناپس مغز مورد نياز است.

ادامه نوشته

..::::  مصرف داروهای ضدافسردگی خطر ابتلا به سکته‌های مغزی را افزایش می‌دهد  ::::..

استفاده از داروهای ضد افسردگی رایج با افزایش خطر وقوع برخی از سکته‌های مغزی ناشی از خونریزی در مغز مرتبط است. دانشمندان آمریکایی با تجزیه و تحلیل و بازنگری همه مطالعات درخصوص مصرف داروهای ضد افسردگی و ارتباط آن با خطر وقوع سکته مغزی شامل 16 مطالعه با بیش از 500000 شرکت‌کننده دریافتند افرادی که برای درمان افسردگی از مهارکننده‌های بازجذب سروتین (SSRIs)‌ که شایع‌ترین داروهای ضد افسردگی هستند، استفاده می‌کنند تا 50 درصد بیشتر از بقیه افرادی که از این مهارکننده‌ها استفاده نمی‌کنند در معرض خونریزی‌های داخل جمجمه قرار می‌گیرند. نتایج حاصل از این تحقیق می‌افزاید: گروه مصرف‌کننده این داروها همچنین تا حدود 40 درصد بیشتر از بقیه احتمال دارد که به هماتوم‌های داخل مغزی دچار شوند.
از طرفی نتایج دیگر این تحقیق نشان می‌دهد: از آنجاکه وقوع این نوع سکته‌های مغزی بسیار نادر است و با تخمین حدود 24.6 عدد در هر 100000 نفر در سال رخ می‌دهد با توجه به این پژوهش افزایش خطر بروز این نوع سکته‌های مغزی با مصرف SSRIها نمی‌تواند خیلی زیاد باشد و با وقوع یک سکته اضافی به ازای هر 10000 نفر در سال همراه می‌شود. به گفته محققان، با وجود این نتایج نباید از مصرف داروهای مهارکننده بازجذب سروتین در افراد هنگامی که واقعا مورد نیاز است جلوگیری شود و به‌طور کلی این داروها خطر چندانی نداشته و بدیهی است خطراتی نیز برای داشتن افسردگی درمان نشده در افراد وجود دارد. پزشکان می‌توانند در صورت احساس این خطر برای افرادی که در حال حاضر فاکتورهای خطر مؤثر دچار شدن به این نوع سکته‌های مغزی را دارند، نوع دیگری از داروهای ضد افسردگی را مدنظر قرار دهند مانند افرادی که از داروهای رقیق‌کننده خون استفاده می‌کنند یا افرادی که سکته‌های مغزی مشابهی در حال حاضر داشته‌اند. یافته‌های این تحقیق در نشریه پزشکی آکادمی نورولوژی آمریکا منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  بهره‌گيري از روش مغناطيس درماني براي بهبود علائم افسردگي  ::::..

استفاده از تكنيك مغناطيس درماني مي‌تواند اثرات مثبتي در معالجه بيماران افسرده و مبتلا به وزوز گوش داشته باشد. پژوهشگران مركز پزشكي دانشگاه لويولا با انجام مطالعات خود بر روي افراد افسرده مبتلا به وزوز گوش دريافتند كه شكل جديدي از روش غيرتهاجمي مغناطيس ـ درماني علاوه بر ايجاد مزايايي براي افراد مبتلا به وزوز گوش، مي‌تواند در كاهش علائم افسردگي نيز مؤثر باشد. نتايج حاصل از اين تحقيق حاكي است درمان با تحريك مغناطيسي ترانس كرانيال (TMS)، پالس‌هاي كوتاهي از ميدان مغناطيسي به مغز مي‌فرستد كه باعث تحريك سلول‌هاي مغزي شده و به نظر مي‌رسد اين تغييرات در مغز به نفع بيماراني باشد كه دچار افسردگي مزمن هستند. محققان افزودند كه طي اين پروتكل درماني، هر بيمار پنج درمان 40 دقيقه‌اي را در هر هفته و براي 4 تا 6 هفته تجربه مي‌كند و در طول دوره درمان توسط پزشك خود سه بار يا بيشتر مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد.
به گفته محققان، حدود 12 درصد از افراد مبتلا به وزوزگوش مزمن از افسردگي و اضطراب هم رنج مي‌برند و مطالعات قبلي نشان داده‌اند كه TMS‌ مي‌تواند براي بيماران مبتلا به وزوز گوش مفيد باشد ولي اين مطالعه براي نخستين بار به بررسي بيماراني پرداخته است كه داراي هر دو علائم تضعيف‌كننده وزوز گوش و افسردگي هستند. استفاده از اين روش به بي‌حسي و آرام‌بخش نيازي نداشته و بيمار بلافاصله پس از انجام آن مي‌تواند فعاليت‌هاي طبيعي مانند رانندگي را آغاز كند و طي اين درمان دچار فراموشي و تشنج نيز نمي‌شود و عوارض جانبي اين روش در حد سردرد خفيف يا سوزش پوست سر است.
وزوز گوش درك صداهايي بدون هيچ منبع خارجي شامل صداي زنگ، خش خش، سوت و غيره در يك يا هر دو گوش بوده كه درك اين صداها مي‌تواند در افراد افسرده صورت گيرد و علاوه بر آن برخي از داروهاي ضدافسردگي نيز مي‌توانند باعث ايجاد وزوز گوش شوند.

ادامه نوشته

افسردگي سالمندان

تشخيص افسردگي در سالمندان به دليل وجود بيماري‌هاي همراه از قبيل بيماري‌هاي عروقي مغز و زوال عقل، غالبا دشوار است. ابزارهاي اختصاصي براي اين گروه سني از قبيل مقياس افسردگي سالمندان(1) يا مقياس کورنل براي افسردگي در زوال عقل(2) مي‌توانند در رسيدن به تشخيص مفيد باشند. در اتخاذ تصميم‌هاي درماني بايد به خطرات مصرف داروها از قبيل سندرم سروتونين، هيپوناترمي، زمين خوردن، شکستگي و خونريزي گوارشي توجه کرد. سالمندان سفيدپوست مبتلا به افسردگي در معرض خطر بالايي از نظر خودکشي هستند. افسردگي پس از سکته مغزي يا انفارکتوس ميوکارد شايع است و پاسخ به درمان ضد افسردگي در اين بيماران با پيامدهاي عروقي ارتباط دارد. در کنار استفاده از داروهاي ضد افسردگي، مراقبت مديريت‌شده افسردگي(3) نيز حايز اهميت است. روان‌درماني ساختاريافته و برنامه‌هاي ورزشي، درماني مفيد براي بيماران منتخب محسوب مي‌شوند.

PDF متن کامل مقاله               HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته