تزريق موضعي کورتيکواستروئيد را مي‌توان به عنوان يک درمان اوليه يا درمان کمکي در مرحله بعد به کار برد. شواهد محکمي وجود دارد که نشان مي‌دهد کورتيکواستروئيدهاي موضعي و سيستميک کاهش چشمگير علايم را تا يک ماه بعد از تزريق در بيماران دچار سندرم تونل کارپ خفيف در پي دارند و بسياري از بيماران تسکين علايم را تا يک سال هم ذکر مي‌کنند. يک مطالعه نشان داد که کورتيکواستروئيدهاي موضعي در مقايسه با کورتيکواستروئيدهاي خوراکي، تسکين بيشتر علايم را تا سه‌ماه سبب مي‌شوند ولي در مقايسه با تلفيقي از داروهاي ضدالتهاب غير استروئيدي و آتل‌گيري در 8 هفته باعث تسکين مشابه در علايم مي‌شوند. تزريق کورتيکواستروئيدها را مي‌توان خصوصا براي بيماراني که مي‌خواهند جراحي را به تعويق اندازند در نظر گرفت، اگر چه اثربخشي اين اقدام عمدتا کوتاه مدت است. اين عمل شامل تزريق حجم اندکي از کورتيکواستروئيد به زير فلکسور رتيناکولوم و درون تونل کارپ است.

ارتباطي بين دوز کورتيکواستروئيد و کاهش علايم مشاهده نشده است و هيچ داده مطلوبي در حمايت از نوع خاصي از فورمولاسيون کورتيکواستروئيدي در مقايسه با نوعي ديگر موجود نيست. به طور مرسوم 20 ميلي‌گرم تريامسينولون استونايد بدون ليدوکائين با استفاده از يک سرنگ 1 ميلي‌ليتري و سرسوزن 25/1 اينچي شماره 25 تزريق مي‌شود. عارضه بالقوه اصلي اين تزريقات، آسيب ناشي از تزريق در عصب مديان است. عصب مديان بلافاصله در زير تاندون پالماريس لونگوس در نقطه وسط مچ دست و مديال به تاندون فلکسور کارپي رادياليس قرار گرفته است. اگر بيمار تاندون پالماريس لونگوس قابل شناسايي نداشته باشد، از بيمار بخواهيد نوک انگشت پنجم خود را به انگشت شست برساند. شياري که با اين عمل در قسمت مديال ايجاد مي‌شود، در راستاي عصب مديال قرار دارد.

روش مرسوم تزريق درست در مديال تاندون پالماريس لونگوس يا ميانه بين تاندون‌هاي پالماريس لونگوس و فلکسور کارپي اولناريس است (شکل A-4؛ جدول 5). يک روش جايگزين تزريق در لترال تاندون پالماريس لونگوس يا بين تاندون‌هاي پالماريس لونگوس و فلکسور کارپي رادياليس است (شکل ‌B-4). در يک مطالعه چنين نتيجه‌گيري شده است که اين روش جايگزين، باعث فاصله بيشتر بين سوزن و عصب مديال مي‌شود ولي خطر تماس سوزن با شاخه جلدي پالمار عصب مديال را افزايش مي‌دهد.