عفونتهاي ادراري در کودکان
عفونت ادراري حاد، مشکلي نسبتا شايع در کودکان است و 8 دختران و 2 پسران قبل از رسيدن به سن 7 سالگي حداقل يک بار به آن دچار ميشوند. اشريشيا کولي شايعترين پاتوژن مولد عفونت ادراري به شمار ميآيد و مسوول تقريبا 85 اين عفونتها در کودکان است...
نقايص پارانشيمي کليه در 15-3 کودکان طي 2-1 سال پس از اولين نوبت عفونت ادراري مشاهده ميشوند. علايم و نشانههاي باليني عفونت ادراري به سن کودک بستگي دارد اما در تمام کودکان تبدار 24-2 ماهه بدون علت عفوني واضح (جز پسران ختنهشده بالاتر از 12 ماه) بايد بررسي از نظر عفونت ادراري انجام شود. ارزيابي کودکان بزرگتر، احتمالا به علايم و تظاهرات باليني مطرحکننده منشا ادراري بستگي دارد (مثلا مثبت بودن لکوسيت استراز يا نيتريت در آزمون نواري؛ يا پيوري به ميزان حداقل 10 گلبول سفيد در هر نماي ميکروسکوپي با توان بالا و باکتريوري). افزايش ميزان مقاومت به اشريشيا کولي باعث شده که آموکسيسيلين به عنوان يک انتخاب درماني، کمتر قابل قبول باشد. همچنين مطالعات ميزان علاج بالاتر را با تريمتوپريم- سولفامتوکسازول نشان دادهاند. ساير گزينههاي درماني عبارتند از: آموکسيسيلين- کلاوولانات و سفالوسپورينها. پروفيلاکسي آنتيبيوتيکي خطر عفونت ادراري بعدي را حتي در کودکان مبتلا به ريفلاکس خفيف تا متوسط مثانه به حالب، کاهش نميدهد. به منظور کمک به پيشگيري از عفونت ادراري بايد از يبوست جلوگيري کرد. انجام سونوگرافي، سيستوگرافي و اسکن کورتکس کليه را بايد در کودکان مبتلا به عفونت ادراري مد نظر قرار داد.
مقدمه
راهکارهاي مربوط به تشخيص، درمان و پيگيري عفونتهاي ادراري در کودکان همچنان در حال تغيير هستند. اگرچه امروزه رويکردي نسبتا با تهاجم کمتر براي ارزيابي توصيه ميشود، بسيار مهم است که پزشکان خانواده قادر به تشخيص و درمان مناسب عفونتهاي ادراري در کودکان باشند. بعضي از اتيولوژيهاي زمينهاي از جمله اسکار و بيماري کليه ميتوانند به موربيديته قابل توجه در سالهاي بعدي زندگي منجر شوند.
عفونت ادراري حاد در کودکان نسبتا شايع است. تا رسيدن به 7 سالگي، 8 دختران و 2 پسران حداقل يک حمله عفونت ادراري را تجربه کردهاند. در يک مطالعه روي شيرخواران مراجعهکننده به بخشهاي اورژانس کودکان، شيوع عفونت ادراري در شيرخواران زير 60 روز با درجه حرارت بيش از 38 درجه سانتيگراد 9 بود. استاندارد مرجع براي تشخيص عفونت ادراري آن است که يک ارگانيسم منفرد از نمونه گرفتهشده در کشت با غلظتهاي زير رشد کند: نمونه حاصل از آسپيراسيون سوپراپوبيک بيش از 1000 واحد تشکيلدهنده کلوني در ميليليتر، نمونه گرفتهشده با سوند بيش از 10 هزار واحد تشکيلدهنده کلوني در ميليليتر و نمونهگيري تميز از وسط جريان ادرار 100 هزار واحد تشکيلدهنده کلوني در ميليليتر يا بيشتر. بعضي مولفان از مثبت تلقي کردن تعداد کمتر کلونيها در بيماران علامتدار حمايت کردهاند؛ هرچند اين نکته در راهکارهاي تدوينشده مورد توجه قرار نگرفته است.
پاتوژنهاي ادراري شايع عبارتند از: اشريشيا کولي (که مسوول ايجاد تقريبا 85 عفونتهاي ادراري در کودکان است)، کلبسيلا، پروتئوس، انتروباکتر، سيتروباکتر، استافيلوکوک ساپروفيتيکوس و انتروکوک. يک مرور نظاممند نشان داد که نقايص پارانشيم کليه طي 2-1 سال پس از اولين تشخيص عفونت ادراري در 15-3 کودکان وجود دارند. عوارض طولانيمدت عفونت ادراري مرتبط با اسکار کليه عبارتند از: پرفشاري خون، نارسايي مزمن کليه و توکسمي بارداري. دادههاي مربوط به پيگيري طولانيمدت محدود هستند؛ هرچند يک مطالعه سوئدي نشان داده که از بيماران مبتلا به اسکار کليه ناشي از پيلونفريت در دوران کودکي، بعدها 23 مبتلا به پرفشاري خون و 10 مبتلا به بيماري مرحله انتهايي کليه ميشوند. با اين حال مطالعات جديدتر ارتباط بين پيلونفريت و بيماري مرحله انتهايي کليه را مورد ترديد قرار دادهاند. وجود ناهنجاريهاي اوروژنيتال به صورت پايه در 2/3 از شيرخواران سالم غربالگريشده گزارش شده است. به علاوه، ناهنجاريهاي انسدادي در حداکثر 4 و ريفلاکس مثانه به حالب در 40-8 از کودکان ارزيابيشده به علت اولين نوبت عفونت ادراري وجود داشته است. کودکان زير 2 سال نسبت به سنين بالاتر، بيشتر در معرض خطر ايجاد نقايص پارانشيم کليه هستند.
تشخيص
شرح حال و معاينه فيزيکي
علايم و نشانههاي باليني عفونت ادراري به سن کودک بستگي دارند. نوزادان مبتلا به عفونت ادراري ممکن است با زردي، سپسيس، وقفه رشد، استفراغ يا تب تظاهر کنند. علايم و نشانههاي تيپيک در شيرخواران و خردسالان عبارتند از تب، بوي تند ادرار، هماچوري، درد شکم يا پهلو، و شروع اخير بياختياري ادراري. کودکان در سنين مدرسه ممکن است علايمي شبيه بزرگسالان از قبيل سوزش ادرار، تکرر ادرار يا احساس فوريت در دفع ادرار داشته باشند. پسران در سنين زير 6 ماه (يا در صورت ختنه نشدن زير 12 ماه) بيشتر در معرض خطر عفونت ادراري هستند. دخترها عموما در معرض خطر افزايشيافته عفونت ادراري قرار دارند؛ خصوصا اگر سن زير يک سال داشته باشند. يافتههاي معاينه فيزيکي احتمالا غيراختصاصي هستند اما ميتوانند شامل تندرنس سوپراپوبيک يا تندرنس زاويه دندهاي- مهرهاي باشند.
آزمونهاي تشخيصي
موارد سنجيدهشده در آزمون نواري براي عفونت ادراري عبارتند از: لکوسيت استراز، نيتريت، خون و پروتئين. لکوسيت استراز حساسترين آزمون واحد براي بررسي کودکان مشکوک به عفونت ادراري است. آزمون از نظر نيتريت ويژگي بيشتري دارد ولي کمتر حساس است. منفي بودن آزمون لکوسيت استراز احتمال وجود عفونت ادراري را بسيار کاهش ميدهد در حالي که آزمون مثبت نيتريت آن را بسيار محتمل ميسازد. با اين حال، عکس اين گفتهها صادق نيست. آزمونهاي نواري از نظر خون و پروتئين، حساسيت و ويژگي پاييني براي شناسايي عفونت ادراري دارند و حتي ميتوانند گمراهکننده باشند. ميزان صحت يافتههاي مثبت براي هر يک از اين آزمونها (با فرض احتمال پيشآزمون 10) به شرح زير است:
• نيتريت: 53 حساسيت، 98 ويژگي، 75 احتمال عفونت ادراري
• وجود باکتري در بررسي ميکروسکوپي: 81 حساسيت، 83 ويژگي، 35 احتمال عفونت ادراري
• وجود لکوسيت در بررسي ميکروسکوپي: 73 حساسيت، 81ويژگي، 30 احتمال عفونت ادراري
• لکوسيت استراز: 83 حساسيت، 78 ويژگي، 30 احتمال عفونت ادراري
• لکوسيت استراز يا نيتريت: 93 حساسيت، 72 ويژگي، 27 احتمال عفونت ادراري
• خون: 47 حساسيت، 78 ويژگي، 19 احتمال عفونت ادراري
• پروتئين: 50 حساسيت، 76 ويژگي، 19 احتمال عفونت ادراري
تمامي کودکان تبدار 24-2 ماهه بدون منشا واضح عفونت، جز پسران ختنهشده بالاي 12 ماه، بايد از نظر عفونت ادراري ارزيابي شوند. کودکان بزرگتر فقط بايد در صورتي از نظر عفونت ادراري مورد ارزيابي قرار گيرند که تظاهرات باليني مطرحکننده علت ادراري داشته باشند. موسسه ملي سلامت و تعالي باليني در انگلستان (NICE) از يکپارچهسازي راهبردهاي اختصاصي براي آزمايش ادرار بر اساس سن کودک حمايت ميکند (شکل 1). در اين مدل، براي تمامي کودکان زير 3 سال بايد به جاي آزمون نواري، بررسي ميکروسکوپي و کشت ادرار انجام شود. وجود پيوري به ميزان حداقل 10 گلبول سفيد در هر نماي ميکروسکوپي با توان بالا و باکتريوري به عنوان معيارهاي تشخيص عفونت ادراري در بررسي ميکروسکوپي توصيه شدهاند. در خردسالان نمونههاي ادرار جمعشده با کيسه نسبت به نمونههاي گرفتهشده با سوند کمتر قابل اعتماد هستند. از اين رو در کودکي که قادر به دادن نمونه تميز نيست، بايد سونداژ را مد نظر قرار داد. اگر امکان کشت دادن ادرار ظرف 4 ساعت از زمان جمعآوري نمونه نباشد، نمونه ادرار را بايد در يخچال نگهداري کرد.
اقدامات تصويربرداريِ داراي بالاترين رتبه از نظر معيارهاي تناسب کالج راديولوژي آمريکا براي ارزيابي بيشتر کودکان منتخب مبتلا به عفونت ادراري عبارتند از: سونوگرافي کليه و مثانه، سيستوگرافي راديونوکلئيد (RNC) يا سيستواورتروگرافي حين ادرار کردن (VCUG) و اسکن کورتکس کليه. سونوگرافي کليه و مثانه در ارزيابي آناتومي موثر است ولي براي شناسايي ريفلاکس مثانه به حالب قابل اعتماد نيست. سيستوگرافي راديونوکلئيد يا سيستواورتروگرافي حين ادرار کردن در غربالگري و درجهبندي ريفلاکس مثانه به حالب موثرند ولي مستلزم مواجهه با اشعه و سونداژ هستند. سيستواورتروگرافي حين ادرار کردن هم براي دختران و هم براي پسران توصيه ميشود ولي سيستوگرافي راديونوکلئيد فقط در دختران قابل توصيه است زيرا تصويربرداري مناسب از پيشابراه و مثانه در پسرها به انجام سيستواورتروگرافي حين ادرار کردن نياز دارد. اسکن کورتکس کليه (که به آن اسکن DMSA يا سينتيگرافي گفته ميشود) از تکنسيم استفاده ميکند و در ارزيابي اسکارهاي کليه موثر است ولي به تزريق وريدي ايزوتوپ نياز دارد.
براي تعيين بهترين بررسي اوليه تصويربرداري در موارد تشخيص عفونت ادراري در کودکان، تاکنون مطالعات بررسيکننده پيامد طولانيمدت انجام نشده است. راهکارهاي مبتني بر مطالعات مشاهدهاي و عقيده صاحبنظران توصيه ميکنند که در موارد زير در اولين نوبت عفونت ادراري سيستوگرافي و سونوگرافي انجام شود: تمامي پسران، دختران زير 3 سال، و دختران 7-3 ساله با درجه حرارت 5/38 درجه سانتيگراد يا بيشتر. يک راهبرد اختياري تصويربرداري براي کودکان تبدار مبتلا به عفونت ادراري- به خصوص کودکان بالاي 3 سال- آن است که ابتدا سونوگرافي و اسکن کورتکس کليه انجام شود. اين راهبرد- البته در صورت طبيعي بودن جواب اسکن- از سونداژ مثانه که لازمه سيستوگرافي است جلوگيري ميکند و مواجهه با اشعه را به حداقل ميرساند. با اين حال اگر در اسکن کورتکس کليه پيلونفريت يا اسکار کورتکس يافت شود، انجام سيستوگرافي انديکاسيون خواهد داشت.
در دختران 3 ساله يا بيشتر با درجه حرارت زير 5/38 درجه سانتيگراد و نيز در تمام دختران بالاي 7 سال، تحت نظر قرار دادن بدون تصويربرداري انديکاسيون خواهد داشت. در روند تصميمگيري در اين مورد که آيا تصويربرداري با اولين نوبت عفونت ادراري انجام گيرد يا تا زمان بروز نوبت دوم عفونت (در صورت بروز) به تاخير انداخته شود، بايد خانواده بيمار را مشارکت داد. شکل 2 الگوريتمي را در مورد راهبردهاي تصويربرداري در کودکان مبتلا به عفونت ادراري نشان ميدهد.
تشخيص افتراقي
اگرچه ممکن است تب تنها علامت تظاهر بيماري در کودکان زير 24 ماه باشد، يافتههاي معاينه فيزيکي ممکن است مطرحکننده يک تشخيص ديگر از قبيل اوتيت مياني، گاستروانتريت يا عفونت راههاي تنفسي فوقاني باشند. باکتريمي نهفته را همواره بايد مد نظر قرار داد اگرچه احتمال اين تشخيص در کودکان داراي ايمنسازي کامل [در غرب] بدون منشا احتمالي ديگر براي تب در معاينه فيزيکي، بسيار کمتر از عفونت ادراري است (1 در مقابل 7). در کودکاني که خودشان قادرند مشکلات ادراري خود را بيان کنند، سنگهاي ادراري، اورتريت (از جمله بر اثر عفونتهاي آميزشي)، اختلال کارکرد دفعي و ديابت شيرين نيز همواره بايد مد نظر قرار گيرند.
درمان
اگرچه در گذشته آموکسيسيلين به عنوان آنتيبيوتيک خط اول براي درمان عفونت ادراري مطرح بوده، افزايش مقاومت اشريشياکولي آن را به يک گزينه داراي مقبوليت کمتر تبديل کرده است. مطالعات، ميزانهاي بالاتر علاج را با تريمتوپريم- سولفامتوکسازول نشان دادهاند. ساير گزينههاي درماني عبارتند از: آموکسيسيلين- کلاوولانات يا سفالوسپورينها از قبيل سفيکسيم، سفپودوکسيم، سفپروزيل يا سفالکسين. شايعترين آنتيبيوتيکهاي مورد استفاده براي عفونت ادراري همراه با اطلاعات مربوط به دوزاژ و عوارض جانبي آنها در جدول 1 فهرست شدهاند. پزشکان بايد نسبت به الگوهاي محلي مقاومت باکتريايي که ممکن است بر انتخاب آنتيبيوتيکها تاثير بگذارند، آگاه باشند.
يک مرور کاکرين که به مقايسه اثر آنتيبيوتيکهاي خوراکي با دوره کوتاه (4-2 روزه) يا دوره استاندارد (14-7 روزه) در 625 کودک مبتلا به عفونت مجاري ادراري تحتاني پرداخته، تفاوت معنيداري را از نظر کشت مثبت ادرار بين دو گروه بلافاصله پس از درمان (8 مطالعه: خطر نسبي 06/1؛ فاصله اطمينان 95: 76/1-64/0) يا 15 ماه پس از درمان (10 مطالعه: 95/0؛ 29/1-70/0) نيافته است. همچنين هيچ تفاوت معنيداري بين درمان با دوره کوتاه يا استاندارد از نظر ايجاد ارگانيسمهاي مقاوم در پايان درمان وجود نداشته است. از اين رو، به نظر ميرسد که در کودکان مبتلا به عفونت مجاري ادراري تحتاني، يک دوره 4-2 روزه آنتيبيوتيک خوراکي به اندازه دوره 14-7 روزه موثر باشد. البته دورههاي يک روزه يا تکدوز آنتيبيوتيکهاي خوراکي نسبت به دورههاي طولانيتر، اثربخشي کمتري دارند و توصيه نميشوند.
هنگاميکه علايم تظاهر بيمار براي عفونت ادراري غيراختصاصي باشند و آزمون نواري ادرار هم تشخيصي نباشد، ميتوان منتظر جواب کشت ماند و درمان را به تاخير انداخت. به والدين ميتوان اطمينان داد که شروع آنتيبيوتيکها 24 ساعت پس از شروع تب نسبت به شروع فوري آنتيبيوتيکها در کودکان زير 2 سال با افزايش خطر نقايص پارانشيم کليه همراه نيست. با اين حال به تاخير انداختن شروع آنتيبيوتيکها براي مدت 4 روز يا بيشتر ميتواند خطر ايجاد اسکار در کليه را افزايش دهد.
معمولا در کودکان به دليل خطر بالقوة آسيب مفاصل در حال رشد در درازمدت، از فلوئوروکينولونها استفاده نميشود؛ هرچند که شواهد قانعکنندهاي در حمايت از اين مساله وجود ندارد. فلوئوروکينولونها ممکن است براي عفونتهاي ناشي از پاتوژنهاي مقاوم به چند دارو (آن هم به اين شرطها) مفيد باشند: هيچ جايگزين بيخطر و موثري وجود نداشته باشد، درمان غيرخوراکي امکانپذير نباشد و هيچ داروي خوراکي موثري در اختيار نباشد. راهکارهاي آکادمي طب کودکان آمريکا توصيه ميکنند که درمان با فلوئوروکينولونها به کودکاني محدود شود که عفونت ادراري ناشي از پسودومونا آئروژينوزا يا ساير باکتريهاي گرم منفي مقاوم به چند دارو داشته باشند. سيپروفلوکساسين توسط اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده (FDA) براي پيلونفريت و عفونتهاي ادراري عارضهدار قابل انتساب به اشريشيا کولي در بيماران 17-1 ساله تاييد شده است.
يک مرور کاکرين نتيجهگيري کرده که کودکان مبتلا به پيلونفريت حاد را ميتوان به صورتي موثر با آنتيبيوتيکهاي خوراکي (به عنوان مثال آموکسيسيلين- کلاوولانات، سفيکسيم يا سفتيبوتن [ceftibuten]) براي مدت 14-10 روز يا دوره کوتاه (4-2 روزه) آنتيبيوتيکهاي وريدي و سپس ادامه با آنتيبيوتيکهاي خوراکي، درمان کرد. در صورت استفاده از درمان وريدي، دوز يک بار در روز آمينوگليکوزيدها بيخطر و موثر است. براي تعيين مدت بهينه درمان وريدي در کودکان مبتلا به پيلونفريت حاد، به انجام مطالعات بيشتر نياز است؛ اما اين دوره به صورت تيپيک 14-10 روز طول ميکشد. در مورد هر کودکي که قادر به تحمل خوراکي نباشد يا واضحا بدحال و تشخيص وي غيرقطعي باشد، بايد بستري کردن را مد نظر قرار داد.
ارزيابي پيگيري براي تاييد پاسخ باليني مناسب، بايد براي تمام کودکان مبتلا به عفونت ادراري، 72-48 ساعت بعد از شروع درمان آنتيبيوتيکي انجام شود. نتايج کشت و حساسيت ميکروبي ممکن است نشاندهنده لزوم تغيير آنتيبيوتيک باشند. در صورتي که بهبود باليني قابل انتظار رخ ندهد، بايد ارزيابيهاي بيشتر را مد نظر قرار داد (به عنوان مثال بررسيهاي آزمايشگاهي، تصويربرداري و مشاوره فوقتخصصي). ارجاع به فوقتخصص در صورتي انديکاسيون دارد که ريفلاکس مثانه به حالب، اسکار کليه، ناهنجاريهاي آناتوميک يا سنگ ادراري وجود داشته باشد يا انجام اقدامات تهاجمي تصويربرداري مد نظر قرار گيرد.
پيشگيري
در يک مطالعه مشاهدهاي روي کودکان مبتلا به نوبت اول عفونت ادراري و سالم از ساير لحاظ، پروفيلاکسي آنتيبيوتيکي با کاهش خطر عفونت ادراري راجعه يا افزايش خطر پاتوژنهاي مقاوم به درمان همراه نبود. يک کارآزمايي تصادفيشده شاهددار روي کودکان 2 ماهه تا 7 ساله نشان داد که استفاده از پروفيلاکسي آنتيبيوتيکي براي 12 ماه پس از حمله عفونت ادراري همراه با تب (حتي در کودکان مبتلا به ريفلاکس خفيف تا متوسط مثانه به حالب) خطر عفونت ادراري بعدي را کاهش نميدهد. يک کارآزمايي تصادفيشده شاهددار ديگر روي کودکان و نوجوانان مبتلا به پيلونفريت نشان داد که پروفيلاکسي آنتيبيوتيکي در بيماران بدون ريفلاکس اثباتشده مثانه به حالب يا داراي ريفلاکس خفيف تا متوسط، جلوي عفونت ادراري بعدي را نميگيرد. با اين حال پروفيلاکسي آنتيبيوتيکي ممکن است در کودکان مبتلا به ريفلاکس شديدتر مثانه به حالب، مفيدتر باشد. جديدترين مرور کاکرين در اين مورد نتيجه گرفته که به منظور تعيين اثربخشي پروفيلاکسي آنتيبيوتيکي درازمدت براي پيشگيري از عفونت ادراري در کودکان آسيبپذير، به مطالعات دوسوکور بزرگ با تصادفيسازي مناسب نياز است. به علاوه، پروفيلاکسي آنتيبيوتيکي مستمر در کودکان زير 5/2 ساله مبتلا به ريفلاکس مثانه به حالب ممکن است خطر پيلونفريت يا آسيب کليه را کاهش ندهد.
در شيرخواران و کودکاني که عفونت ادراري داشتهاند، به منظور پيشگيري از بروز عفونتهاي بعدي بايد به مساله يبوست رسيدگي کرد. شواهدي وجود دارد که نشان ميدهد عصاره قرهقاط (Cranberry) بروز حملات عفونت ادراري علامتدار را طي 12 ماه خصوصا در زنان مبتلا به عفونت ادراري مکرر کاهش ميدهد. اثربخشي عصاره قرهقاط در کودکان کمتر مشخص است و ميزان بالاي ترک مطالعه در کارآزماييها نشان ميدهد که استفاده از اين نوشيدني براي پيشگيري درازمدت ممکن است قابل قبول نباشد. يک مرور نظاممند نتيجهگيري کرده که انجام ختنه به صورت روتين در پسران خطر عفونت ادراري را آن اندازه کاهش نميدهد که خطر عوارض جراحي آن را توجيه کند.
منبع: White B. Diagnosis and treatment of urinary tract infections in children.American Family Physician February 15, 2011; 83: 409-15.
توصيههاي کليدي براي طبابت توصيه باليني درجه شواهد در بيماراني که در آزمون نواري ادرار آنها لکوسيت استراز و نيتريت مثبت است يا در بررسي ميکروسکوپي پيوري به صورت حداقل 10 گلبول سفيد در هر نماي ميکروسکوپي با توان بالا و باکتريوري دارند، بايد به عفونت ادراري مشکوک شد. C در خردسالان نمونه ادرار گرفتهشده با کيسه براي ارزيابي عفونت ادراري قابل اعتماد نيست. C آنتيبيوتيک توصيهشده اوليه براي اکثر کودکان مبتلا به عفونت ادراري، تريمتوپريم ـ سولفامتوکسازول است. آنتيبيوتيکهاي جايگزين عبارتند از: آموکسيسيلين ـ کلاوولانات يا سفالوسپورينها از قبيل سفيکسيم، سفپودوکسيم، سفپروزيل يا سفالکسين. C دوره 4-2 روزه آنتيبيوتيکهاي خوراکي براي کودکان مبتلا به عفونت مجاري ادراري تحتاني به اندازه دوره 14-7 روزه موثر است. دوره يک روزه يا تکدوز توصيه نميشود. A کودکان مبتلا به پيلونفريت حاد را ميتوان به صورتي موثر با آنتيبيوتيکهاي خوراکي (به عنوان مثال آموکسيسيلين- کلاوولانات، سفيکسيم يا سفتيبوتن) براي مدت 14-10 روز يا دوره کوتاه (4-2 روزه) آنتيبيوتيکهاي وريدي و سپس ادامه با آنتيبيوتيکهاي خوراکي، درمان کرد. A پروفيلاکسي آنتيبيوتيکي خطر عفونت ادراري راجعه را (حتي در کودکان مبتلا به ريفلاکس خفيف تا متوسط مثانه به حالب) کاهش نميدهد. B انجام ختنه به صورت روتين در پسران خطر عفونت ادراري را آن اندازه کاهش نميدهد که خطر عوارض جراحي آن را توجيه کند. B A: شواهدبيمارمحور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماريمحور، طبابت رايج، عقيده صاحبنظران يا مجموعه موارد باليني.
جدول 1. آنتيبيوتيکهايي که به صورت شايع در درمان عفونت ادراري در کودکان به کار ميروند آنتيبيوتيک دوز عوارض جانبي شايع آموکسيسيلين- کلاوولانات 45-25 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم در روز، منقسم به هر 12 ساعت اسهال، تهوع/ استفراغ، راش سفيکسيم 8 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم هر 24 ساعت، يا منقسم به هر 12 ساعت دلدرد، اسهال، نفخ، راش سفپودوکسيم 10 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم در روز، منقسم به هر 12 ساعت دلدرد، اسهال، تهوع، راش سفپروزيل 30 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم در روز، منقسم به هر 12 ساعت دلدرد، اسهال، افزايش نتايج آزمونهاي کارکرد کبد، تهوع سفالکسين 50-25 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم در روز، منقسم به هر 12-6 ساعت اسهال، سردرد، تهوع/ استفراغ، راش تريمتوپريم- سولفامتوکسازول 10-8 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم در روز، منقسم به هر 12 ساعت اسهال، تهوع/ استفراغ، حساسيت به نور، راش
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۵۰۴