پيشگيري از سرطان
سرطان علت شماره يک مرگ در ايالاتمتحده است. برآورد ميشود که يک چهارم موارد مرگ در ايالاتمتحده قابل انتساب به سرطان است. با تشخيص زودهنگام و پيشرفتهاي حاصل شده در درمان ميزان بقا رو به بهبود است؛ تخمين زده ميشود که بيش از يک سوم موارد مرگ ناشي از سرطان قابل پيشگيري باشند...
در ايالاتمتحده مصرف دخانيات، چاقي، رژيم غذايي و بيفعاليتي مسوول حدود دوسوم موارد مرگ ناشي از سرطان هستند. سه سرطان شايعتر در مردها سرطانهاي پروستات، ريه و کولورکتال و در زنها سرطانهاي پستان، ريه و کولورکتال هستند. اين سرطانها به ترتيب علل اصلي مرگ ناشي از سرطان در مردان و زنان نيز به شمار ميروند و تا حد زيادي از طريق برنامههاي غربالگري و اصلاح سبک زندگي قابل پيشگيري هستند. مواد مغذي هم در کاهش بروز و هم در ايجاد سرطان نقش دارند.
رژيم غذايي و پيشگيري از سرطان
چاقي و سرطانشواهد مستحکمي مبني بر وجود ارتباط بين افزايش شاخص توده بدن(1)(BMI) و سرطانهاي مري، پانکراس، کولورکتوم، آندومتر، کليه، کيسهصفرا و پستان (هم در زنان يائسه و هم در زنان يائسهنشده) وجود دارد. همچنين شواهد نشانگر آن هستند که هر چه BMI بالاتر باشد، خطر سرطانها بيشتر ميشود. به علاوه ارتباط احتمالي بين چاقي و سرطان کبد وجود دارد.
رژيم غذايي و سرطان
مشخص شده است که رژيم غذايي مديترانهاي که در آن از نان و غلاتي که معمولا از گندم درست ميشوند، سبزيجات، ميوه، ماهي، روغن زيتون و آجيل زياد استفاده ميشود، با 16 کاهش در خطر مرگ و مير ناشي از سرطان در زنان 49-40 ساله (ولي نه زنان جوانتر) و کاهش خطر عود آدنومهاي کولورکتال (پيشساز سرطان کولون) در زنان (ولي نه مردان) همراه است.
دادههاي همهگير شناختي مبتني بر جمعيت حاکي از آن هستند که رژيمهاي غذايي غربي متشکل از غذاهاي پرانرژي فرآوري شده با محتواي بالاي گوشت و شير و نيز غذاهاي چرب و قنددار با سرطان مرتبط هستند. در يک مطالعه هم گروهي آيندهنگر ارتباط مثبتي بين رژيم غذايي غربي با سرطان کولون با خطر نسبي 21/2 در زنان در مقايسه با رژيم غذايي سالم نشان داده شد. مطالعه پيشگيري از سرطان II نشانگر 40-30 افزايش سرطان کولون در ميان بيشترين مصرفکنندگان گوشت قرمز (مصرف بالا به صورت روزي 105 گرم گوشت گاو، بره يا خوک براي مردان و 70 گرم براي زنان تعريف شد) و 50 افزايش بروز سرطان کولون در بيشترين مصرفکنندگان گوشت فرآوري شده (35 گرم براي 5 يا 6 بار در هفته در مردان و 2 يا 3 بار در هفته در زنان) بود.
ميوهها و سبزيجات
در دهه 1990 شواهد حاکي از تاثير حفاظتي احتمالي ميوهها و سبزيجات بر سرطان ظاهر شد که نتيجه آن توصيه عمومي مبني بر مصرف 5 وعده از آنها در طول روز بود. مطالعات انجام شده در مورد رژيمهاي غذايي غني از سبزيجات غيرنشاستهاي همواره حاکي از تاثير حفاظتي آنها بر سرطانهاي دهان، حلق و حنجره (با ارتباط دوز- پاسخ) بودهاند. مطالعات ديگر تاثير حفاظتي اندک آنها را بر سرطانهاي مري، معده، ريه، تخمدان، آندومتر و کولورکتال نشان دادهاند. مطالعات انجام شده در مورد رژيمهاي غني از ميوه همواره نشانگر تاثير حفاظتي بر سرطانهاي دهان، حلق، حنجره، مري، معده و ريه (با ارتباط دوز- پاسخ) ولي نه بر سرطان پستان بودهاند. رژيمهاي غني از فراوردههاي گوجهفرنگي و به خصوص ليکوپن (کاروتنوييد موجود در گوجهفرنگي) در بسياري از مطالعات با کاهش بروز سرطانهاي معده، ريه و پروستات مرتبط بودهاند. برخي شواهد دال بر تاثير حفاظتي بر سرطانهاي دهان، سرويکس، پستان، پانکراس، مري و کولورکتال نيز هستند.
فيبر
مطالعاتي که اخيرا در مورد رژيمهاي غذايي پرفيبر و ارتباط آنها با سرطانهاي لوله گوارش انجام شدهاند، نشانگر ارتباط آنها با کاهش بروز سرطان کولورکتال (به صورت دوز- پاسخ) بودهاند هر چند در همه آنها ارتباط از نظر آماري معنيدار نبوده است.
گوشت قرمز و ماهي
مطالعات مورد- شاهدي و همگروهي متعددي که در مورد گوشت قرمز انجام شدهاند، نشانگر افزايش خطر سرطان کولورکتال در افرادي هستند که بالاترين مصرف گوشت قرمز را دارند. در يک مطالعه آيندهنگر در اروپا با پيگيري 500 هزار فرد معلوم شد که در افرادي که کمترين ميزان مصرف گوشت قرمز را دارند، سرطان 25 کمتر از افرادي است که بالاترين مصرف را دارند. همين مطالعه حاکي از تاثير حفاظتي مصرف ماهي بود به طوري که در بيشترين مصرفکنندگان، سرطان 30 کمتر از کمترين مصرفکنندگان بود. ارتباط هر دو مورد براي تومورهاي رکتوم و کولون چپ قويتر و مصرف گوشت قرمز فرآوري شده (با دودي کردن، پروردن [curing]، نمکسود کردن يا اضافه کردن نگهدارندهها) نيز (در مقايسه با گوشت قرمز فرآوري نشده) با سرطان مرتبط بود.
مطالعات کمي حاکي از آن هستند که گوشت قرمز و گوشت فرآوري شده در افزايش خطر سرطانهاي مري، ريه، پانکراس و آندومتر نقش دارند.
لبنيات
شواهد نسبتا مستحکمي از مطالعات همگروهي نشان ميدهند که شير در برابر سرطان کولورکتال محافظت ميکند. تعدادي از مطالعات تاثير حفاظتي معنيداري از نظر آماري نشان ندادهاند. برعکس مصرف بيشتر لبنيات همواره با افزايش سرطان پروستات مرتبط بوده است. اين امر با دادههاي مربوط به مصرف مکمل کلسيم همخوان است.
مکملهاي غذايي
ويتامين D و کلسيمتاثير مصرف مکمل کلسيم در پيشگيري از سرطان کولون در تعداد زيادي از مطالعات مورد- شاهدي و همگروهي مورد بررسي قرار گرفته و همواره شواهد نشانگر تاثير حفاظتي کوچک ولي معنيداري از نظر آماري بودهاند. در افرادي که مکمل کلسيم مصرف ميکنند، خطر نسبي 74/0 است. اين امر مبتني بر مقايسه افرادي که در کل روزانه حداقل 1300 ميليگرم کلسيم مصرف ميکنند، با کساني است که کمتر از 500 ميليگرم کلسيم در روز دريافت ميدارند (يک فنجان شير تقريبا 300 ميليگرم کلسيم دارد). اين تاثير حفاظتي تنها در مورد سرطانهاي ديستال کولون و رکتوم يافت شده است و در کساني که بالاترين مصرف ويتامين D را دارند، بيشتر است. اين تاثير حفاظتي در مورد سرطان پروستات صادق نبوده و در واقع عکس آن صحت دارد به طوري که با افزايش مصرف کلسيم بروز سرطان پروستات بيشتر ميشود. در مرداني که بيش از 2000 ميليگرم کلسيم در روز مصرف ميکنند، خطر نسبي در مقايسه با مرداني که کمتر از 700 ميليگرم در روز مصرف ميکنند، 2/1 بوده است.
دادههاي مربوط به ارتباط بين ويتامين D (مستقل از مصرف کلسيم) و سرطان کولون ناهمخوان بوده است به طوري که غذاهاي داراي ويتامين D يا سطح بهتري از ويتامينD در پلاسما تاثير حفاظتي در برابر سرطان کولون دارند. البته رسيدن به اين تاثير حفاظتي از طرق ديگر ممکن است مضر باشد. در مطالعه پيگيري کارکنان سلامت، سطح پلاسماييL/nmol25 براي (OH)25- ويتامين D با کاهش معنيدار بروز و مرگ و مير کلي سرطان و تقريبا 50 کاهش بروز و مرگ و مير سرطانهاي دستگاه گوارش همراه بود. البته دستيابي به سطح مذکور مستلزم مصرف مکمل ويتامين D به مقدار حداقل 1500 واحد بينالمللي در روز است که بيخطر تلقي ميگردد ولي توصيه نميشود. اين سطح پلاسمايي را ميتوان با مقداري مواجهه پوست با آفتاب نيز نسبتا آسان به دست آورد ولي در اين صورت خطر ابتلا به سرطان پوست افزايش مييابد.
آنتياکسيدانها
آنتياکسيدانها موادي هستند که به نظر ميرسد با خنثي کردن راديکالهاي آزادي که به آسيب DNA ميانجامند، از سرطان پيشگيري ميکنند. عقيده بر اين است که آسيب مذکور در طول زمان ميتواند به شروع ايجاد سرطان کمک نمايد. آنتياکسيدانها به مقدار زياد در ميوهها و سبزيجات و ساير غذاها مثل آجيل و حبوبات يافت ميشوند. برخي آنتياکسيدانهاي شناخته شده عبارتند از کاروتنوييدها، سلنيوم و ويتامينهاي A، B، C و E.
ويتامين E و C
فرابررسيهاي انجام شده روي دادههاي حاصل از مطالعات بينالمللي در مورد رژيمهاي غذايي غني از ويتامين E نشانگر اندکي حفاظت در برابر برخي سرطانهاي دستگاه گوارش فوقاني و عدم حفاظت در برابر سرطان پروستات بودهاند. مطالعات انجام شده در مورد مصرف مکمل ويتامين E چنين تاثير حفاظتي را نشان ندادهاند. همين طور يک فرابررسي 50 کاهش خطر آدنوکارسينوم مري در کساني را نشان داد که بيشتر از همه در رژيمغذايي خود ويتامين C مصرف ميکردند ولي مصرف مکمل ويتامين C به صورت آيندهنگر چنين تاثيري را نشان نداده است.
سلنيوم
در يک کارآزمايي تصادفي شده دوسوکور با شاهد دارونما، کاهش خطر بروز کلي سرطان (خطر نسبي: 46/0)، کارسينوم پروستات (خطر نسبي: 51/0) و کارسينوم کولورکتال (خطر نسبي: 46/0) با مصرف I- سلنومتيونين با دوز 200 ميکروگرم در روز نشان داده شد.
اسيد فوليک
غذاهاي حاوي اسيدفوليک عبارتاند از: مرکبات، سبزيجات برگدار و جگر. در يک فرابررسي بر روي مطالعات مورد- شاهدي و همگروهي موجود در افرادي که بيشتر از همه در رژيمغذايي خود از فولات استفاده ميکردند، خطر کارسينوم سلول سنگفرشي مري، آدنوکارسينوم مري و سرطان پانکراس 50-40 کمتر از کساني بود که کمتر از همه در رژيم غذايي خود از فولات استفاده مينمودند. شواهد خوبي از مطالعات مورد- شاهدي و همگروهي در مورد نقش مصرف مکمل فولات در کاهش ميزان سرطان کولون نيز وجود دارد؛ البته اين دادهها ممکن است تحت تاثير افزايش مصرف فيبر در رژيم غذايي همراه با رژيمهاي غني از اسيدفوليک باشد.
ويتامين B6 (پيريدوکسين)
مطالعات حاکي از تاثير حفاظتي احتمالي پيريدوکسين در برابر سرطانهاي مري و پستان هستند. اثر حفاظتي در برابر سرطان پستان در زنان يائسه بيشتر است.
ويتامين B12 (سيانوکوبالامين)
مطالعه سلامت پرستاران با بررسي 32,826 زن حاکي از ارتباط بين سطح پلاسمايي بالاي ويتامين B12 و کاهش خطر سرطان پستان در زنان قبل از سنين يائسگي بود. ويتامين B12 در تخممرغ، گوشت قرمز، گوشت ماکيان، حلزون، شير و به عنوان بخشي از مکمل ويتامين B کمپلکس يافت ميشود. هنوز دادههاي آيندهنگر در اين مورد وجود ندارد.
آسپيرين
در يک مطالعه تصادفي شده دوسوکور تأثير مصرف آسپيرين بر عود آدنومهاي کولورکتال بررسي و کاهش ميزان عود آدنوم با هر اندازهاي و حتي آدنومهاي پيشرفته نشان داده شد. در مطالعه ديگري کاهش اندکي در افرادي که آسپيرين با دوز کم (81 ميليگرم) مصرف ميکردند (ولي نه کساني که 325 ميليگرم در روز آسپيرين مصرف ميکردند)، ديده شد. کار گروه خدمات پيشگيرانه ايالات متحده بر اساس تحليل خطر – فايده، مصرف آسپيرين را براي پيشگيري از سرطان کولورکتال در افراد با خطر متوسط توصيه نمينمايد.
مصرف الکل
در مطالعات متعددي شواهد قوي و همخواني مبني بر اين وجود داشته که الکل از علل سرطانهاي دهان، حلق و حنجره است. يک ارتباط دوز – پاسخ نيز شناسايي شده به طوري که ميزان مرگ در کساني که روزي 4 جرعه يا بيشتر مينوشند، بالاتر است. معلوم گشته که مصرف دخانيات همراه با الکل، تأثير آن را بر اين سرطانها افزايش ميدهد. يک فرابررسي بر روي مطالعات همگروهي موجود شواهدي متقاعد کننده مبني بر افزايش متوسط بروز سرطانهاي مري و کولورکتال با ارتباط دوز – پاسخ نشان داد. شواهد مبني بر ارتباط با سرطان پستان قبل و بعد از يائسگي مستحکم است به طوري که به ازاي هر 10 گرم مصرف الکل در روز ميزان مرگ 1/7 افزايش مييابد (در ايالات متحده يک جرعه معادل تقريباً 15 گرم است). سطوح بالاي مصرف الکل از علل سيروز کبد نيز به شمار ميرود که خود برخي افراد را مستعد سرطان کبد ميکند.
ساير غذاها و نوشيدنيها
مصرف کربوهيدراتدر چند مطالعه 37-27 افزايش خطر سرطان کولورکتال با افزايش مصرف کربوهيدرات، بار گلوکز خون، سوکروز يا فروکتوز در مردان نشان داده شده است. ارتباطي بين افزايش بروز سرطان پانکراس و بار گلوکز خون در زنان با BMI بيش از m2/kg 25 وجود دارد.
فيتواستروژنها
فيتواستروژنها در غذاهاي گياهي يافت ميشوند و فعاليت شبه استروژني دارند. مهمترين منابع آنها در رژيم غذايي عبارتند از ايزوفلاوونها (مثل فرآوردههاي سويا) و ليگانها (مثل بذر کتان، حبوبات، آجيل، سبزيجات و ميوهها). بر اساس شواهد همهگيرشناختي اين مواد تأثير حفاظتي بر سرطانهاي وابسته به هورمون مثل سرطان پستان و پروستات دارند. در يک مطالعه مورد- شاهدي ارتباط ليگانهاي رژيم غذايي با کاهش معنيدار سرطان کولورکتال نشان داده شد. هيچ شواهد آيندهنگري در مورد نقش فيتواستروژنها در پيشگيري از سرطان وجود ندارد.
اصلاحات رفتاري
فعاليت بدنيمعلوم شده است که فعاليت بدني، تأثير حفاظتي بر برخي سرطانها دارد و تناسب اندام تأثير حفاظتي بر سرطان کولون ميگذارد. اين تأثير چشمگير است به طوري که در افراد با بيشترين فعاليت، 50-40 کاهش بروز ديده ميشود.
شواهدي قوي مبني بر اين وجود دارد که تناسب اندام به کاهش ميزان سرطان پستان در زنان قبل و بعد از يائسگي (تا 40) ميانجامد. در برنامه سلامت زنان معلوم شد که در زنان يائسه پيادهروي به ميزان 30 دقيقه در روز با 20 کاهش خطر سرطان پستان همراه است. در زنان داراي فعاليت بدني خطر سرطان آندومتر نيز 40-30 کاهش مييابد.
فعاليت بدني با کاهش ميزان سرطان پروستات نيز مرتبط است و شواهد نشانگر کاهش بروز به ميزان 30-10 هستند.
پرهيز از آفتاب
بيشتر سرطانهاي پوست قابل انتساب به مواجهه با آفتاب هستند و با پرهيز از آفتاب از طريق پوشش مناسب، ماندن در سايه يا استفاده از ضدآفتابها ميتوان از آنها پيشگيري نمود. مرکز پيشگيري و کنترل بيماريها مصرف ضد آفتاب با فاکتور حفاظت از آفتاب(1) (SPF) 15 يا بيشتر با حفاظت در برابر اشعههاي UVA و UVB را توصيه ميکند. احتمالاً پرهيز مفيدتر از مواجهه همراه با حفاظت است.
کار گروه خدمات پيشگيرانه ايالات متحده پرهيز از آفتاب بين ساعتهاي 10 صبح تا 4 بعد از ظهر را توصيه ميکند. معلوم شده است که تختهاي برنزه کردن و لامپهاي آفتابي، همانند مواجهه با آفتاب، خطر سرطان پوست را افزايش ميدهند و بايد از آنها پرهيز نمود.
شيردهي
شواهد به روشني تأکيد ميکنند که شيردهي باعث کاهش خطر سرطان پستان در مادر ميشود.
در 2 مطالعه همگروهي آيندهنگر در زناني که حداقل 18 ماه شيردهي داشتند، کاهش بروز سرطان تخمدان از نظر آماري معنيدار بود.
سيگار کشيدن
خطر نسبي سرطانهاي مختلف در اثر سيگار کشيدن متفاوت و از 3 (براي سرطان پانکراس) تا 20 (براي سرطان ريه) است.
عقيده بر اين است که سيگار کشيدن علت اصلي سرطان ريه و مسوول 90 موارد آن است. مدت سيگار کشيدن قويترين عامل تعيينکننده سرطان ريه است. پس از ترک سيگار اين خطر ديگر افزايش نمييابد.
ارتباط علّي سيگار کشيدن با ساير سرطانها از جمله مثانه، حالب و لگنچه نشان داده شده است. سرطانهاي حفره دهان در مردان و زنان و نيز سرطانهاي حفره بيني، سينوسهاي اطراف بيني، نازوفارنکس، اُروفارنکس، هيپوفارنکس و حنجره نيز افزايش مييابند. بروز سرطان پانکراس و سرطان مري (کارسينوم سلولسنگفرشي و آدنوکارسينوم) نيز با سيگار کشيدن بيشتر ميشود. افزايش خطر ايجاد سرطان معده نيز نشان داده شده است. در سرطانهاي مذکور ارتباط دوز- پاسخ و کاهش خطر پس از ترک سيگار نشان داده شده است.
افزايش متوسط خطر ايجاد سرطان کبد و افزايش بروز سرطان سرويکس (ولي فقط براي کارسينومهاي سلول سنگفرشي) هم نشان داده شده است.
نقش ايمنسازي در پيشگيري از سرطان
در حال حاضر واکسيناسيون بر ضدويروس پاپيلوماي انساني(3) (HPV) و ويروس هپاتيت B (3) (HBV) براي پيشگيري از سرطان انديکاسيون دارد. اين ويروسها به ترتيب از علل سرطانهاي سرويکس و کبد هستند.
خلاصه
حجم زيادي از شواهد قوي و مستحکم مبني بر اين وجود دارد که با اصلاح رژيم غذايي و سبک زندگي سرطان ميتواند يک بيماري قابل پيشگيري باشد (شکل 1). هر چند در مورد تأثير حفاظتي برخي اجزاي رژيم غذايي شواهد محدودي وجود دارد، شواهد قويتر و فوايد قابل ملاحظهاي در مورد نقش ساير مداخلات مثل کاهش وزن و ترک سيگار در پيشگيري از سرطان در دست است.
منبع:
Molokhia EA, Perkins A. Preventing Cancer. Primary Care: Clinics in office Practice. 2008; 35: 609-23.
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۵۰۴