PDF متن کامل گزارش 

پزشکی بالینی- شیلوس در پریکارد

در فوريه 2008، مرد 27 ساله‌­اي در يک کلاس هنرهاي رزمي شرکت کرد. وي حين گرم­‌کردن، در حالي‌که آرام مي‌دويد، از حال رفت. شاهدان، حرکات تيپيک صرع را مشاهده نکردند. بيمار در عرض 2 دقيقه بهبود يافت و با پاي خود به بخش اورژانس آمد. معاينه کلي، نکته قابل توجهي را نشان نداد. نوار قلبي موج‌هاي T معکوس را در اشتقاق‌هاي جانبي آشکار نمود ولي ناهنجاري ديگري را نمايان نکرد. آزمون‌هاي خوني شامل آزمون تروپونين 12 ساعته، نتايج طبيعي داشتند. پزشک معالج، به آريتمي قلبي شک کرد و براي اينکه بيمار را تحت نظر بگيرد، او را به مدت يک شب بستري کرد. هنگام صبح، بيمار به کلينيک آريتمي حاد ارجاع داده شد. پزشک با بررسي دقيق­‌تر تاريخچه بيمار، متوجه شد که اين دومين نوبت از حال رفتن در طي 2 ماه بوده است. نوبت اول در حين دويدن آهسته روي داده بود: اين دويدن و ورزش در کلاس هنرهاي رزمي، تنها تلاش‌هاي اخير بيمار براي ورزش کردن بودند. چرا؟ بيمار هنگام ورزش، احساس ناراحتي مي­‌کرد زيرا 9 ماه پيش، از موتورسيکلتش افتاده بود و دسته موتورش، ديواره خارجي سمت چپ قفسه سينه‌­اش را مجروح کرده بود. او براي اين جراحت، کمک پزشکي نگرفته بود...

اکوکارديوگرافي، کاهش قابل توجه کارکرد بطن راست همراه با تحرک چشمگير ديواره به هنگام دياستول را آشکار نمود. پايش پيوسته قلبي، هيچ گونه آريتمي را نشان نداد. روز بعد، MRI قلب، چيزي را نشان داد که مشابه کيستي بود که بطن راست را تحت فشار قرار داده بود (شکل1)؛ افزايش وضوح با گادولينيوم، هيچ شواهدي از انفارکتوس يا ارتشاح (مثلا با سرطان يا آميلوييد) را نشان نداد. بيمار به تيم جراحي کارديوتوراسيک ارجاع شد که با استفاده از يک رويکرد با تهاجم اندک و برداشت بخشي از پريکارديوم، 400 ميلي ليتر مايع سفيد شيري – شيلوس(Chyle)- را از پريکارد، تخليه کردند. بررسي آسيب شناختي نشان داد که پريکارد محتوي يک هماتوم سازمان­ يافته(ارگانيزه) بوده است. بهبودي بيمار، آشکار بود. او در سپتامبر 2008 و در آخرين ويزيت، خوب بود و بدون حادثه، ورزش مي‌­کرد.


شيلوس، متشکل از لنف و شيلوميکرون ها است. شيلوميکرون‌ها گويچه‌هاي کلسترول و تري­‌گليسريدي هستند که با ليپوپروتئين، احاطه شده‌اند. شيلوميکرون‌ها در اپي‌تليوم روده کوچک از چربي‌­هاي هضم شده ساخته و به مويرگ‌هاي لنفاوي که لاکتيل نام دارند، ترشح مي­‌شوند. شيلوس به درون مجراي لنفاوي توراسيک جريان مي‌يابد که خود به پيوستگاه وريدهاي ساب‌کلاوين چپ و ژوگولار تخليه مي‌­شود. اين احتمال مطرح شد که ضربه ناشي از دسته موتور، به مجراي توراسيک آسيب رسانده و منجر به نشت شيلوس و ايجاد شيلوپريکارديوم شده باشد که هرچند بسيار نادر است ولي ناشناخته نيست. بدين ترتيب احتمالا علت از حال رفتن، تحت فشار قرار گرفتن بطن راست و ايجاد تامپوناد بوده است. به دليل اينکه 9 ماه از زمان آسيب گذشته بود، اينگونه نتيجه‌­گيري شد که احتمالا مجراي توراسيک قبل از عمل جراحي بهبود يافته بوده – و در حين جراحي يا بعد از آن نيز، شواهدي مبني بر ادامه نشت پيدا نشد. راهکارها توصيه مي‌­کنند که شيلوس مشکوک براي بررسي آزمايشگاهي فرستاده شود (محتواي تري­‌گليسريد معمولا بيش از mg/dL 500)؛ اين کار براي بيمار انجام نشد. با اين حال، وجود مايع شيري در پريکارد را نمي‌­توان با چيزي جز نشت شيلوس – که از نظر شيميايي و نيز ظاهري، مشابه شير است- توجيه کرد.

منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۴۴۶