جتزدگي در سفرهاي هوايي
پزشکي 55 ساله قصد دارد براي شرکت در يک نشست علمي، از لوسآنجلس به لندن مسافرت کند. سفر قبلي او به اروپا با مشکلاتي نظير خوابآلودگي در جريان ملاقاتهاي علمي و مشکل در به خواب رفتن و تداوم خواب در طول شب همراه بوده است. او حالا ميخواهد بداند که براي جلوگيري از «جتزدگي» (jet lag) چه کار ميتواند بکند. توصيه شما به او چيست؟....
علايم جتزدگي عمدتاً شامل بيخوابي و خوابآلودگي در طول روز است اما ممکن است علايمي چون خلق ناخوش (ديسفوريک)، افت عملکرد اجتماعي، اختلال شناختي و اختلالات گوارشي نيز بروز کند. جتزدگي اغلب با خستگي غيراختصاصي سفر تشديد ميشود؛ اين نوع خستگي در اثر بيحرکتي طولانيمدت، بر هم خوردن نظم ساعت خواب و زمان صرف غذا، از دست رفتن آب بدن و ساير عوامل مرتبط با مسافرت هوايي طولاني (بيارتباط با گذر از قاچهاي ساعتي) به وجود ميآيد. علايم خستگي سفر را ميتوان با تغذيه، استراحت و خواب مناسب و کافي، طي 2-1 روز برطرف کرد اما علايم جتزدگي تا زماني که سيستم شبانهروزي بدن دوباره تنظيم گردد، ادامه خواهند داشت. اگرچه جتزدگي معمولاً از نظر طبي، پديدهاي خوشخيم و خودمحدود است، گاه ميتواند به اشتباهاتي جدي در معاملات تجاري يا مسايل حرفهاي منجر شود.
ميزان بروز اختلال جتزدگي نامشخص است اما احتمالاً بخش بزرگي از بالغ بر 30 ميليون مسافري را که مجبورند هر ساله از ايالات متحده به مقاصدي با فاصله زماني حداقل 5 قاچ ساعتي پرواز کنند، گرفتار ميسازد. شدت و طول مدت علايم جتزدگي به چندين عامل بستگي دارد که در جدول 1 فهرست شدهاند. اين اختلال در بين مسافراني که سفرهاي متعدد دارند (مثل کارکنان خطوط هوايي و تجار بينالمللي) ميتواند عودکننده يا حتي مزمن باشد.
راهبردها و شواهد
سه راهبرد درماني براي جتزدگي وجود دارد که از ديدگاه نظري متفاوت هستند ولي در عمل ميتوان آنها را در ترکيب با يکديگر به کار برد. اين راهبردها عبارتند از: جلو انداختن تنظيم مجدد ساعت شبانهروزي با استفاده از مواجهه متناسب (از نظر زماني) با نور، تجويز ملاتونين يا هر دو؛ برنامهريزي براي مطلوب کردن طول مدت و زمانبندي خواب؛ و استفاده از داروهايي براي مقابله با علايم بيخوابي و خوابآلودگي در طول روز.
جدول 1. عواملي که در ايجاد جتزدگي موثرند. | |
عامل |
نقش در ايجاد جتزدگي |
تعداد قاچهاي ساعتي که طي شده است |
شدت عدم تطبيق چرخه شبانهروزي با تعداد قاچهاي ساعتي که طي شده، متناسب است؛ خستگي غيراختصاصي سفر در مسافرتهاي هوايي طولاني روي ميدهد و ارتباطي با قاچ ساعتي ندارد و اغلب نيز بر علايم جتزدگي ميافزايد. |
جهت مسافرت |
براي بيشتر مردم، مسافرت به سمت شرق دشوارتر از مسافرت به سمت غرب است زيرا چرخه دروني ساعت بدن به طور معمول بيش از 24 ساعت طول ميکشد و جبران طولانيتر شدن روز برايش راحتتر است تا کوتاه شدن روز؛ با اين حال، برخي از مردم، خصوصاً افرادي که «سحرخيز» هستند و احتمالاً چرخه درونيشان کوتاهتر از 24 ساعت است، مسافرت به شرق را بهتر از مسافرت به غرب تحمل ميکنند. |
محروميت از خواب در طول مسافرت |
محروميت از خواب در طول پرواز شبانه تقريباً اجتنابناپذير است اما با استفاده از صندليهاي درجه يک يا کلاس تجاري، ميتوان تا حدي اثر آن را تخفيف داد؛ محروميت حاد از خواب را ميتوان با خوابيدن کافي پس از ورود به مقصد برطرف نمود اما علايم جتزدگي احتمالاً تا بروز تنظيم مجدد در چرخه شبانهروزي، ادامه خواهد يافت. |
فراهم بودن نشانههايي از وقت محلي |
مواجهه با نور طبيعي در مقصد، مهمترين عامل در تنظيم مجدد ساعت شبانهروزي بدن است اما فراهم بودن آن بسته به محل جغرافيايي مقصد، فصل سال و فعاليتهاي مسافر متغير است؛ مواجهه با نور درخشان در فاز «ناصحيح» از چرخه شبانهروزي بدن ميتواند فرايند تنظيم مجدد ساعت دروني را مهار کند. |
توانايي تحمل عدم انطباق چرخه شبانهروزي بدن |
تفاوتهاي فردي در توانايي افراد براي تحمل عدم انطباق فاز وجود دارد اما در کل، به نظر ميرسد که با افزايش سن ميزان تحمل فرد نيز کمتر شود. |
تنظيم مجدد ساعت شبانهروزيعلايم جتزدگي به تدريج و با تطبيق سيستم شبانهروزي بدن با قاچ ساعتي جديد، بهبود مييابند. با استفاده از چرخة روزانة تغييرات دماي مرکزي بدن به عنوان شاخصي از زمان شبانهروزي دروني، تخمين زده شده که ساعت شبانهروزي در پروازهاي به سمت غرب، به طور متوسط هر روز 92 دقيقه ديرتر تنظيم مجدد ميشود و در پروازهاي به سمت شرق، به طور متوسط هر روز 52 دقيقه زودتر تنظيم مجدد ميگردد. يک مطالعه ميداني جديد که از زمانبندي ترشح ملاتونين به عنوان شاخصي براي زمان شبانهروزي دروني استفاده کرده نيز اين برآوردها را تاييد نموده است.
اصولاً با استفاده از مکانيسمهاي تنظيمگر ساعت ميتوان فرايند تطبيق مجدد ساعت دروني را تسريع کرد؛ اين مکانيسمها در شرايط معمول زندگي، سيستم شبانهروزي بدن را طوري دقيق تنظيم ميکنند که تفاوت بين دوره زماني ساعت شبانهروزي دروني (که معمولاً اندکي بيش از 24 ساعت طول ميکشد) را با طول شبانهروز 24 ساعتة خورشيدي جبران کند. هرچند درمانهايي که معطوف به تنظيم مجدد ساعت شبانهروزي هستند بيشتر مورد استفاده قرار ميگيرند، علت اصلي جذابيت آنها آن است که به روند آسيبزايي زمينهاي در جتزدگي توجه دارند.
بهينهسازي مواجهه با نور خورشيد
اجماع عمومي بر آن است که زمانبندي مواجهه با نور، مهمترين راهنماي زماني براي هماهنگسازي ريتمهاي شبانهروزي در بدن انسان (و نيز در بدن بسياري از گونهها) است. مواجهه با نور در عصر، ساعت دروني را به زمان ديرتري جابجا ميکند و مواجهه با نور در صبح، ساعت دروني را به زمان زودتري جابجا مينمايد و به اين ترتيب، هر گونه تغيير جزئي در چرخه 24 ساعته را جبران ميکند (شکل 1). در طول شب نقطهاي هست که [بين اين دو حالت] همپوشاني ايجاد ميشود و اين نقطه، حد جدا کنندة «پاسخهاي عصرگاهي» به مواجهه با نور (تاخير فاز) از «پاسخهاي صبحگاهي» (تقدم فاز) است. زمانبندي خوابيدن به خودي خود تاثيري در تنظيم مجدد ساعت دروني ندارد؛ با اين حال، چون انسانها به طور طبيعي شبها با چشمان بسته ميخوابند، خوابيدن مانع از مواجهه با نور ميشود و بنابراين نقش مهمي در تنظيم ساعت شبانهروزي بدن ايفا ميکند.
به نظر ميرسد که شدت و زمانبندي مواجهه مسافر با نور پس از ورود به محلي که از نظر قاچ ساعتي با مبدأ متفاوت است، عوامل بسيار مهمي در تعيين سرعت و جهت تنظيم مجدد باشند. مواجهه برنامهريزينشده با نور خورشيد طبيعي در محل جديد، عموماً تطابق ساعت شبانهروزي را با وقت محلي تسهيل ميکند؛ اما شدت و فراهم بودن نور بسته به زمان و فصل مسافرت، آب و هواي محلي، شدت روشنايي داخل ساختمان و برنامه زماني خواب و فعاليت مسافر متغير خواهد بود. اين عوامل ميتوانند تغييرپذيري قابلتوجهي در جهت و سرعت تنظيم مجدد ايجاد کنند. با اين همه، يک مسافر ميتواند آگاهانه با قرار گرفتن در معرض نور درخشان در ساعات مناسبي از طول روز، فرايند تنظيم مجدد را سرعت بخشد. يک توصيه ساده براي کساني که تا 8 قاچ ساعتي را طي مسافرت هوايي طي کردهاند، آن است که در صورت مسافرت به سمت شرق، صبحها و در صورت مسافرت به سمت غرب، عصرها در معرض نور درخشان قرار بگيرند.
همچنين ممکن است در مواردي که مواجهه با نور خورشيد مانع از تطابق زماني ميشود، دوري جستن از آن مفيد باشد. به عنوان مثال، پس از مسافرتهايي که حداقل 8 قاچ ساعتي را طي ميکنند، نور خورشيدي که به طور عادي توسط سيستم شبانهروزي دروني بدن به عنوان «فلق» در نظر گرفته ميشد، حالا ميتواند به عنوان «شفق» تفسير شود (و يا برعکس). بنابراين ممکن است لازم باشد فرد مسافر پس از مسافرتهاي طولاني به سمت شرق، در چند ساعت اول روز (پس از سحر) يا در مسافرتهاي طولاني به سمت غرب، در چند ساعت مانده به غروب خورشيد، از منزل خارج نشود. با گذشت چند روز، سيستم شبانهروزي بدن به قدر کفايت تغيير ميکند تا ديگر نيازي به دوري جستن از نور نباشد. در صورتي که دوري کردن از نور درخشان امکانپذير و عملي نباشد، استفاده از عينکهاي آفتابي که اشعه کمي را عبور ميدهند، ميتواند جايگزين مفيدي باشد (بر اساس مطالعاتي که کارهاي شيفتي را شبيهسازي کردهاند). توصيههاي بيشتر در مورد نحوه مواجهه با نور يا دوري جستن از آن در ضميمه تکميلي که همراه با متن کامل اين مقاله در پايگاه اينترنتي www.nejm.org ارايه شده، وجود دارد. با اين حال، توصيههاي کنوني در مورد تنظيم مجدد ساعت شبانهروزي که مبتني بر زمانبندي مواجهه با نور هستند، اساساً با تکيه بر مدلهاي تنظيم چرخه شبانهروزي حاصل از مطالعات آزمايشگاهي به دست آمدهاند و بايد فعلاً (و تا زماني که آزمايشهاي بيشتري در قالب کارآزماييهاي باليني تصادفيشده انجام شود) آنها را موقتي در نظر گرفت.
در برخي موارد، جهت فرايند تنظيم مجدد بر خلاف جهت مسافرت است؛ وضعيتي که منجر به طولاني شدن علايم جتزدگي ميشود. وقوع اين حالت در شرايطي که وضعيت ساعت شبانهروزي بدن حتي قبل از شروع مسافرت غيرعادي باشد، محتملتر است (مثلاً در مورد افرادي که شيفت شب کار ميکنند و يا در مورد مسافري که هنوز از جتزدگي ناشي از پرواز قبلياش رهايي نيافته است). همچنين اين وضعيت پس از مسافرتهاي طولاني به سمت شرق نيز محتمل است زيرا جلو بردن ساعت معمولاً از عقب کشيدن آن دشوارتر خواهد بود. برخي از متخصصان توصيه ميکنند که با تمام پروازهايي که بيش از 10-8 قاچ ساعتي را طي ميکنند، مانند يک پرواز به سمت غرب برخورد شود.
تجويز ملاتونين
ملاتونين هورموني است که 12-10 ساعت در طول شب ترشح ميشود؛ ساعت شبانهروزي بدن، ترشح ملاتونين را با چرخه روشنايي ـ تاريکي [محيط] همزمان ميکند. اين هورمون را ميتوان به عنوان پيامي براي تاريکي در نظر گرفت به طوري که آثار آن روي زمانبندي شبانهروزي بدن مخالف آثار مواجهه با نور است؛ بدين معنا که وقتي ملاتونين در عصر مصرف شود (پيش از شروع ترشح درونزاد ملاتونين)، ساعت دروني بدن را روي زماني زودتر تنظيم ميکند و اگر صبحها مصرف شود (پس از افت سطح ملاتونين درونزاد)، ساعت بدن را به زماني ديرتر ميبرد (شکل 1). گيرندههاي ملاتونين روي هسته فوقکياسمايي (محل طبيعي ساعت شبانهروزي بدن) قرار دارند و احتمالاً مسوول اعمال تنظيمات ملاتونين برونزاد روي ساعت دروني بدن هستند. عمده فوايد ملاتونين در خصوص جتزدگي احتمالاً ناشي از همين اثرات آن روي تنظيم ساعت بدن است، اما ملاتونين ميتواند کمي تاثير خوابآوري مستقيم نيز داشته باشد (به خصوص در دوزهاي بيشتر يا مساوي 1 ميليگرم).
جدول 2. توصيههايي براي به حداقل رساندن علايم جتزدگي و خستگي سفر. | ||
راهبرد |
مسافرت به سمت غرب |
مسافرت به سمت شرق |
قبل از مسافرت | ||
تنظيم مجدد ساعت بدن را شروع کنيد. |
در صورت امکان، براي چند روز قبل از سفر زمان خوابيدن را 2-1 ساعت عقب بيندازيد؛ عصرها با نور درخشان مواجهه داشته باشيد. |
در صورت امکان، براي چند روز قبل از سفر زمان خوابيدن را 2-1 ساعت جلو بيندازيد؛ صبحها با نور درخشان مواجهه داشته باشيد. |
سعي کنيد خواب کافي داشته باشيد. |
جمع کردن وسايل و آمادهسازي مقدمات سفر را به دقايق آخر موکول نکنيد؛ در صورت امکان، زمان سفر را طوري تنظيم کنيد که زمان آخرين خواب قبل از مسافرت را کوتاه نکند. | |
در طول پرواز | ||
سعي کنيد راحتترين حالت را فراهم کنيد. |
در صورت امکان، با سرويس درجه يک يا کلاس تجاري پرواز کنيد. | |
نوشيدنيها را به صورت منطقي مصرف کنيد. |
مقدار زيادي آب ميل کنيد تا آب بدنتان کم نشود؛ اگر قرار است بخوابيد، مصرف کافئين را به حداقل برسانيد؛ اگر قصد داريد از داروي خوابآور در طول پرواز استفاده کنيد، الکل ننوشيد. | |
در صورت لزوم، از قرص خوابآور استفاده کنيد. |
يک قرص خوابآور کوتاهاثر (مثل زالپلون با دوز 10-5 ميليگرم) را براي القاي خواب در طول پرواز مد نظر قرار دهيد؛ استفاده از قرصهاي طولانياثر مثل زولپيدم يا ازوپيکلون (eszopiclone) ميتواند سبب گيجي و سستي در هنگام ورود به مقصد شود؛ در صورت وجود خطر ترومبوز وريدي عمقي نبايد از قرصهاي خوابآور استفاده کنيد و همچنين اين قرصها نبايد همراه با نوشيدني الکلدار مصرف شوند. | |
اقداماتي را براي جلوگيري از ترومبوز وريدي عمقي به کار بنديد. |
از آنجايي که نشستن و بيحرکتي طولاني ميتواند خطر لخته شدن خون را زياد کند، مکرراً وضعيت بدن خود را تغيير دهيد و هر وقت امکان داشت، قدمي بزنيد؛ در صورتي که مستعد لختهسازي خون هستيد، با يک پزشک مشورت کنيد چرا که ممکن است نياز به استفاده از اقدامات پيشگيرانه اختصاصيتري داشته باشيد (مثل جورابهاي ضدآمبولي). | |
در هنگام ورود به مقصد | ||
براي تغييرات در الگوي خواب آمادگي داشته باشيد. |
انتظار داشته باشيد که تا زمان سازگار شدن با وقت محلي، در تداوم خوابتان مشکل داشته باشيد. |
انتظار داشته باشيد که تا زمان سازگار شدن با وقت محلي، در به خواب رفتن مشکل داشته باشيد. |
چرتهاي مناسب داشته باشيد. |
اگر به دليل پرواز شبانه دچار محروميت از خواب هستيد، يک چرت پس از رسيدن به مقصد داشته باشيد؛ در روزهاي بعدي هم در صورت خوابآلود بودن در طي روز چرت بزنيد. البته اين چرتها بايد تا حد امکان کوتاه باشند (30-20 دقيقه) تا خواب شبانه را مختل نکنند. | |
در صورت لزوم، از داروهاي خوابآور استفاده کنيد. |
براي چند شب تا زماني که با ساعت محلي سازگار شويد، در موقع رفتن به بستر از داروهاي خوابآور (مثلا زولپيدم يا ازوپيکلون) استفاده کنيد. | |
ملاتونين مصرف کنيد. |
تا وقتي که با زمان محلي سازگار شويد، براي پيشبرد جابجايي ساعت بدن به عقب، در نيمه دوم شب 5/0 ميليگرم (دوز سريعالاثر) ملاتونين مصرف کنيد. |
تا وقتي که با زمان محلي سازگار شويد، براي پيشبرد جابجايي ساعت بدن به جلو، شبها در موقع رفتن به بستر با ساعت محلي، 3-5/0 ميليگرم ملاتونين مصرف کنيد. |
مواجهه با نور با زمانبندي مناسب داشته باشيد. |
عصرها با نور درخشان مواجهه داشته باشيد. |
صبحها با نور درخشان مواجهه داشته باشيد. |
پس از عبور از بيش از 8 قاچ زماني، از مواجهه با نور در مواقعي که ميتواند باعث مهار تطابق شود، اجتناب کنيد.# |
در 2 روز اول رسيدن به مقصد در 3-2 ساعت مانده به غروب، با نور درخشان مواجهه نداشته باشيد. مواجهه با نور درخشان در عصرها را از روز سوم شروع کنيد. |
در 2 روز اول رسيدن به مقصد در 3-2 ساعت بعد از سحر، با نور درخشان مواجهه نداشته باشيد. مواجهه با نور درخشان در صبحها را از روز سوم شروع کنيد. |
نوشيدنيهاي کافئيندار را به صورت منطقي مصرف کنيد. |
کافئين هوشياري در طول روز را افزايش ميدهد؛ اما از مصرف آن در بعد از ظهر اجتناب کنيد زيرا خواب شب را مختل ميکند. | |
# اين راهبرد بر اساس اين فرضيه مبتني است که وقتي يک فرد از 8 قاچ زماني يا بيشتر عبور ميکند، چرخه شبانهروزي بدنش ممکن است سحر را با غروب (يا برعکس) اشتباه بگيرد. |
از ميان درمانهاي جتزدگي، آنچه بيش از همه و به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته، تجويز ملاتونين است. از ميان 11 کارآزمايي دوسوکور با شاهد دارونما، 8 مطالعه نشاندهندة فوايد چشمگير ملاتونين در بهبود علايم جتزدگي هستند (بر اساس امتيازاتي که شرکتکنندگان در مطالعه دادهاند). از بين 3 مطالعه ديگر که ملاتونين را بيفايده تشخيص دادهاند، 2 مطالعه احتمالاً از قدرت کمي [براي نتيجهگيري] برخوردار بودهاند و يک مطالعه نيز افرادي را شرکت داده که فاز شبانهروزي پايهشان مناسب نبوده است؛ اين افراد اهل نروژ بودند و در برگشت به خانه و پس از سپري کردن تنها 5 روز در نيويورک (احتمالاً فرصتي ناکافي براي تطابق کامل با وقت محلي)، تحت درمان قرار گرفته بودند. نتايج چندين مطالعه ميداني در مورد تجويز ملاتونين که به پايش فاز شبانهروزي بدن پرداختهاند، تا حدودي مؤيد همبستگي مفروضي است که بين کاهش علايم و تسريع فرايند تنظيم مجدد ساعت شبانهروزي بدن ديده ميشود اما براي اثبات اين همراهي لازم است تحقيقات بيشتري انجام شود.
يک فرابررسي (متاآناليز) مشتمل بر 4 کارآزمايي که از سنجههاي پيامد مشابهي استفاده کردهاند، ميزان فايده ملاتونين (با دوز 5 يا 8 ميليگرم) را برآورد نموده است. با استفاده از يک مقياس آنالوگ بصري 100 درجهاي (نمرات بالاتر معرف شديدتر بودن جتزدگي)، متوسط وزندهي شدة نمره کلي جتزدگي پس از درمان با ملاتونين به طور معنيداري پايينتر از درمان با دارونما بود (001/0>P)؛ اين نمرات پس از مسافرت به سمت شرق، به ترتيب (با ملاتونين و با دارونما) 31 و 51 و پس از مسافرت به سمت غرب، 22 و 41 بودند.
در بيشتر مطالعاتي که روي ملاتونين صورت گرفته، اين هورمون پس از مسافرت به سمت شرق در زمان خواب تجويز ميشده است. اما در مسافرت به سمت غربي که کمتر از 8-6 قاچ ساعتي را طي ميکند، احتمالاً زمان خواب ساعت مناسبي براي تجويز ملاتونين نيست چرا که تجويز ملاتونين در زمان همپوشاني با ترشح ملاتونين درونزاد، کمترين تاثير را در جابجايي فاز خواهد داشت. ارجح آن است که دوز پايين و کوتاه اثر ملاتونين (5 ميليگرم يا کمتر) قدري ديرتر در طول شب مصرف شود.
رايجترين دوز مورد استفاده ملاتونين در کارآزماييهاي تصادفيشده، 5 ميليگرم بوده است. در يک کارآزمايي که به مقايسه دوز 5 ميليگرمي با دوز 5/0 ميليگرمي پرداخته، کارآمدي هر دو مشابه بوده است؛ هرچند شرکتکنندگان امتياز بيشتري به قدرت خوابآوري دوز بالاتر داده بودند. يک کارآزمايي که به مقايسه ملاتونين با داروي خوابآور زولپيدم (با دوز 10 ميليگرم) و نيز ترکيب ملاتونين با زولپيدم پرداخته بود، نشان داد که زولپيدم به تنهايي، اثربخشترين درمان (از بين درمانهاي اين مطالعه) از نظر کاهش علايم جتزدگي بيانشده توسط شرکتکنندگان بوده است؛ ترکيب دو دارو در قياس با هر کدام از آنها به تنهايي، با بروز بالاتر منگي و خوابآلودگي در طول روز همراهي داشت.
در چندين مطالعه، ملاتونين چند روز قبل از پرواز و در زماني منطبق بر زمان خواب در مقصد به شرکتکنندگان داده ميشد اما هنوز مشخص نيست که آيا درمان پيشاپيش مزيت قابلتوجهي نسبت به شروع درمان پس از ورود به مقصد دارد يا خير.
بيشترين شکل مصرف ملاتونين در بازار دارويي ايالات متحده، به صورت يک مکمل غذايي (در قالب ترکيبي 3 ميليگرمي) است. اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده (FDA) اين دارو را براي انديکاسيون خاصي تاييد نکرده؛ اما تاکنون در کارآزماييهاي باليني هيچ عارضه جانبي عمده يا قطعي براي آن گزارش نشده است.
تنظيم راهبردي زمان خواب
يک راه ساده براي به حداقل رساندن عوارض جتزدگي به خصوص در مورد مسافرتهاي کوتاهمدت، عبارت است از حفظ و تداوم برنامه خواب و بيداري قبلي مبدأ پس از ورود به مقصد؛ اما اين راهبرد اغلب با فعاليتهاي اجتماعي مورد نظر شخص يا تعهدات و قرارهاي تجاري او مطابقت ندارد.
تغيير برنامه خواب فرد به ميزان 2-1 ساعت در جهت هماهنگي با قاچ ساعتي مقصد پيش از خروج از مبدأ، ميتواند از طول مدت علايم جتزدگي بکاهد. مطالعات شبيهسازي نشان دادهاند که ايجاد تطابق بيشتر از طريق ترکيبي از تنظيم مجدد زمان خواب و مواجهه مصنوعي با نور، فرايند جابجايي فاز را تقويت ميکند و علايم جتزدگي را ميکاهد اما اجراي اين راهبرد مستلزم برنامهريزي و نظم دقيق است.
صندليهاي مخصوص درجه يک (first class) يا کلاس تجاري (business class) که امکان خواب را مهيا ميسازند، احتمالاً از جزء خستگي سفر همراه با مسافرتهاي هوايي ميکاهند. اما بيشتر مسافران پس از يک پرواز شبانه از خواب محرومند و در روز اول يا دوم پس از ورود به مقصد، نيازمند زمان اضافي براي خواب (براي بازيابي توان بدني) هستند. در روزهاي بعدي، چرتهاي کوتاه در کاهش خوابآلودگي روزانه موثر خواهند بود در حالي که چرتهاي طولانيتر در طول روز ميتوانند به خواب شبانه آسيب برسانند و همچنين مواجهه با نور را که اثر تنظيم مجدد روي ساعت دروني دارد، کاهش ميدهند. ممکن است خوابآلودگي روزانه حتي در صورت کافي بودن خواب شبانه هم ادامه پيدا کند؛ تا زماني که سيستم شبانهروزي بدن انطباق خود را با محيط به دست آورد.
دارودرماني
کارآزماييهاي تصادفيشده نشان دادهاند که مصرف يک دوره کوتاهمدت از داروهاي خوابآور ميتواند بيخوابي مرتبط با جتزدگي را تخفيف دهد. در يک کارآزمايي تصادفيشده با شاهد دارونما بر روي 133 نفر، مصرف زولپيدم (10 ميليگرم به هنگام خواب) براي 4-3 شب پس از مسافرت به سمت شرق (با گذر از 9-5 قاچ ساعتي)، به طور معنيداري سبب بهبود زمان کلي خواب و کيفيت خواب شد و در عين حال، دفعات بيدار شدن از خواب را کاهش داد. استفاده از داروي خوابآور در طول پرواز شبانه نيز ميتواند مفيد باشد زيرا مسافران ممکن است با خوابيدن در حالت نشسته در صندلي کمجاي هواپيما که پشتي آن در حالت نيمهخوابيده است، مشکل داشته باشند. از آنجا که فرصت محدودي براي خوابيدن در طول پرواز وجود دارد، استفاده از داروي خوابآوري که طول مدت اثر آن تنها 3-2 ساعت است (مثل زالپلون) ترجيح داده ميشود.
در زمان تصميمگيري براي استفاده از داروهاي خوابآور در طول پرواز، بايد عوارض جانبي بالقوه آنها نظير فراموشي و منگي را هم مد نظر قرار داد؛ به عنوان مثال، چندين گزارش موردي از بروز فراموشي کلي (global amnesia) قابل ملاحظه به دنبال مصرف تريازولام براي القاي خواب در طول پروازهاي هوايي وجود دارد. به بيماراني که سابقه مصرف داروهاي خوابآور را ندارند، توصيه ميشود که اولين دوز را به صورت آزمايشي در منزل و قبل از مصرف اين داروها در طول پرواز ميل کنند. مساله ديگري را که در مصرف داروهاي خوابآور بايد مد نظر قرار داد، آن است که امکان دارد بيحرکتي ايجاد شده توسط اين داروها بر خطر ترومبوز وريدي عمقي افزايشيافته در اثر پرواز هوايي، بيش از پيش بيفزايد.
داروهايي که سطح هوشياري را بالا ميبرند
افزايش مصرف کافئين ميتواند با خوابآلودگي روزانه ناشي از جتزدگي مقابله کند. در يک کارآزمايي تصادفيشده دوسوکور، مصرف کافئين آهستهرهش (300 ميليگرم) پس از مسافرت به سمت شرق با گذر از 7 قاچ ساعتي، سطح هوشياري را بالا برد و از ساير علايم جتزدگي کاست. خطر اصلي مصرف کافئين عبارت است از تشديد بيخوابي مرتبط با جتزدگي.
اخيرا ثابت شده که مصرف آرمودافينيل (armodafinil)، دارويي که از سوي FDA براي درمان نارکولپسي تاييد شده ولي هنوز براي کاهش علايم جتزدگي مورد تاييد نيست، پس از مسافرت هوايي و گذر از 6 قاچ ساعتي (از شرق ايالات متحده به فرانسه)، سبب بهبود بيداري و هوشياري ميشود. در کارآزمايي که 427 نفر را شامل ميشد، اين افراد براي 3 روز پياپي پس از ورود به مقصد به صورت تصادفي در ساعت 7 صبح تحت درمان با آرمودافينيل (با دوز 50 ميليگرم)، آرمودافينيل (با دوز 150 ميليگرم) يا دارونما قرار گرفتند و هر دو گروه آرمودافينيل از کاهش خوابآلودگي در طول روز خبر دادند و هوشياري بيشتري داشتند (اندازهگيريشده بر حسب زمان لازم براي به خواب رفتن در طول جلسات آزمايشي چرت روزانه که در 2 روز اول پس از ورود براي مسافران ترتيب داده ميشد). بروز سردرد، تهوع و استفراغ در ميان افراد دريافتکننده آرمودافينيل، بيش از افرادي بود که دارونما ميل کرده بودند. ميتوان انتظار داشت که مدافينيل (modafinil)، دارويي که قرابت نزديکي با آرمودافينيل دارد، نيز اثرات مشابهي داشته باشد هرچند اين دارو هنوز در کارآزماييهاي باليني مورد ارزيابي قرار نگرفته است.
حيطههاي عدم قطعيت
لازم است مطالعات ميداني بيشتري با استفاده از پيشرفتهترين سنجههاي فاز شبانهروزي بدن انجام شود تا زواياي پنهان سير طبيعي بازتنظيم چرخه شبانهروزي بدن پس از جابجايي قاچ ساعتي و عوامل واسطة اين تنظيم مجدد (مثل مواجهه با نور طبيعي، فاز زمينهاي شبانهروزي فرد قبل از اقدام به مسافرت، سن و جنس مسافر) روشن گردد. براي ارزيابي کارآمدي مواجهه برنامهريزيشده با نور يا دوري از آن، بايد کارآزماييهاي تصادفيشده باليني انجام شوند. درمان مطلوب براي مسافراني که از 12-8 قاچ ساعتي گذر ميکنند، نامشخص و گيجکننده است زيرا برخي از مطالعات نشان دادهاند که فرايند تنظيم مجدد ميتواند در اثر تقدم يا تاخير فاز روي دهد؛ اين توصيه که تمام اين مسافرتها را به صورت مسافرت به سمت غرب درمان کنيم، بايد در مطالعات ميداني مورد ارزيابي قرار گيرد.
دوز مطلوب ملاتونين نامشخص است. براي رسيدن به هدف تنظيم مجدد ساعت شبانهروزي، زمانبندي تجويز ملاتونين (نسبت به فاز ساعت شبانهروزي بدن) احتمالاً مهمتر از دوز آن است اما اين موضوع نيز به مطالعه بيشتري نياز دارد. براي به دست آوردن دادههايي در خصوص زمان مطلوب تجويز ملاتونين پس از مسافرت به سمت غرب ــ که استفاده از دوز هنگام خواب ممکن است مطلوب نباشد ــ نيز به مطالعات بيشتري نياز داريم. براي ارزيابي آگونيستهاي جديد ملاتونين (که ممکن است آثار تنظيمگر ساعتي داشته باشند) و نيز براي ارزيابي منافع و مضار درمانهاي ترکيبي براي مداواي نشانگان جتزدگي نيز انجام کارآزماييهاي باليني بيشتر ضروري است.
دادههاي موجود در خصوص آثار ساير مداخلات (غيردارويي) براي درمان جتزدگي اندک هستند. يک مطالعه در خصوص رژيم غذايي آرگون (Argonne) که به صورت مصرف يک روز در ميان وعدههاي صبحانه و نهار غني از پروتئين و وعدههاي شام پرکربوهيدارت و محدوديت مصرف کالري در روز بعد است، فوايدي را در کاهش علايم جتزدگي نشان داده اما مطالعات آن، گروه شاهد مناسبي نداشته است. ورزش نيز براي کاستن از علايم جتزدگي پيشنهاد شده ولي در کارآزماييهاي باليني مورد مطالعه قرار نگرفته است و حتي ورزشهاي شديد هم اثر کمي روي ريتم شبانهروزي داشتهاند.
راهکارها
راهکارهاي درمان جتزدگي که توسط آکادمي طب خواب آمريکا منتشر شده، استفاده از ملاتونين را به عنوان درمان استاندارد تاييد کرده و برنامهريزي براي زمان خواب، مواجهه با نور در زمان مناسب و استفاده از داروهاي خوابآور و محرک را جزء گزينههاي درماني منطقي ميداند. توصيههاي ارايهشده در اين مقاله نيز عموماً با اين راهکارها مطابقت دارند.
نتيجهگيري و توصيهها
به افرادي که قصد مسافرت هوايي و گذر از چندين قاچ ساعتي را دارند، ميتوان راهبردهايي را براي به حداقل رساندن علايم جتزدگي پيشنهاد کرد (جدول 2). در مورد فردي که در ابتداي مقاله معرفي شد، توصيه مولف به وي آن است که پيش از خروج از لوسآنجلس به سمت لندن، به تدريج زمان خواب خود را 2 ساعت جلو بکشد و در هنگام برخاستن از خواب، با نور درخشان مواجهه داشته باشد. پس از ورود به مقصد، توصيه ميشود که هر روز صبح نوشيدني کافئيندار ميل کند و در نور آفتاب پيادهروي نمايد. براي تسريع روند جابجايي فاز، مصرف ملاتونين نيز با دوز 3 ميليگرم (رايجترين دوزي که موجود است) در هنگام خواب براي 4-3 روز توصيه ميشود. در صورتي که مصرف ملاتونين به تنهايي براي تسهيل و القاي خواب کافي نباشد، افزودن يک داروي خوابآور نيز منطقي خواهد بود. توصيه مولف در مورد زمان بازگشت به مبدأ آن است که عصرها در معرض نور درخشان قرار بگيرد و در صورتي که پيش از ساعت 5 صبح از خواب بيدار شد، از دوز کم ملاتونين (5/0 ميليگرم) استفاده کند.
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۴۶۹