پزشکان اغلب در تشخيص يک راش ژنراليزه با مشکل مواجه هستند چرا که وضعيت‌هاي متنوع بسياري، راش‌هاي مشابه ايجاد مي‌کنند و يک وضعيت منفرد ممکن است به راش‌هاي مختلف با تظاهرات گوناگون منجر گردد.....
تشخيص سريع و صحيح به منظور اتخاذ تصميم درماني حايز اهميت بسياري است،‌ به ويژه وقتي که بدون مداخله فوري امکان وقوع مرگ‌ومير يا موربيديته قابل توجه وجود داشته باشد. هنگامي که يک تشخيص خاص فورا خود را نشان نمي‌دهد، ايجاد يک سري تشخيص افتراقي فراگير به منظور هدايت راهبرد تشخيصي و درماني اوليه حايز اهميت است. در بخش اول از اين مقاله دوقسمتي، جداول علل شايع، ناشايع و نادر راش ژنراليزه ارايه مي‌شود تا به ايجاد يک سري تشخيص افتراقي کمک نمايند. اين جداول نماهاي باليني کليدي را توصيف مي‌کنند و‌ آزمون‌هايي را براي کمک به تشخيص صحيح راش‌هاي ژنراليزه توصيه مي‌نمايند. در صورتي که تشخيص همچنان نامعلوم باشد، پزشک مراقبت‌هاي اوليه بايد تصميم بگيرد که بيمار را تحت نظر بگيرد و درمان تجربي نمايد، آزمون‌هاي تشخيصي اضافي انجام دهد يا بيمار را به يک متخصص پوست ارجاع دهد. اين تصميم به احتمال وجود يک اختلال وخيم و پاسخ بيمار به درمان بستگي دارد.مقدمه

راش‌هاي ژنراليزه از شايع‌ترين وضعيت‌هايي هستند که پزشکان ارايه‌دهنده مراقبت‌هاي اوليه با آن مواجهند. همچنين اين اختلالات شايع‌ترين علت ويزيت بيماران جديد توسط متخصصان پوست هستند. خطاهاي تشخيصي مرتبط با راش‌هاي ژنراليزه شايعند. با اين حال، تشخيص صحيح حايز اهميت است چرا که درمان بسته به اتيولوژي تفاوت مي‌کند و نيز برخي از راش‌ها ممکن است در صورت عدم درمان فوري، تهديدکننده حيات باشند. برخي از راش‌هاي ژنراليزه نماهاي مشخص و متمايزي دارند که امکان تشخيص فوري را فراهم مي‌سازد نظير پسوريازيس (پوسته سفيد نقره‌اي روي زانوها و آرنج‌ها)، پيتيريازيس روزه‌آ (پچ پيشاهنگ) و درماتيت آتوپيک (پوست ليکنيفيه در نواحي فلکسور). اما اين وضعيت‌ها، همانند بسياري از وضعيت‌هاي ديگر، ممکن است با نماهاي مشابه تظاهر کنند و مي‌توانند با يکديگر اشتباه شوند.

مرور کامل و جامع راش‌هاي ژنراليزه به علت وسيع بودن مبحث مشکل است. مرورهاي قبلي به مباحث مختصرتري نظير اگزانتم‌هاي ويروسي، بثور دارويي و راش‌هاي ناشي از تب محدود بوده‌اند. با اين حال، پزشکان نمي‌توانند نگراني‌ها و ملاحظات خود را محدود نمايند؛ آنها بايد دايما در برابر متوقف کردن زودرس روند تشخيصي مقاومت نمايند. از اين رو، در اين مقاله سعي شده که با يک ديدگاه وسيع به اين موضوع نگريسته شود. راش‌هاي ژنراليزه‌اي که تنها به صورت پورپورا يا پتشي تظاهر مي‌کنند مورد بحث قرار نخواهند گرفت؛ به استثناي مننگوکوکسمي و تب منقوط کوه‌هاي راکي (چرا که اين وضعيت‌ها اغلب در ابتدا و پيش از آنکه پورپوريک شوند با راش‌هاي ماکولوپاپولار غيراختصاصي تظاهر مي‌کنند).
راش‌هايي که عمدتا زنان باردار، نوزادان و افراد دچار ضعف ايمني را درگير مي‌کنند نيز کنار گذاشته شده‌اند. بخش اول اين مقاله دوقسمتي بر تشخيص‌هاي افتراقي راش‌هاي ژنراليزه متمرکز است. بخش دوم بر تظاهرات باليني کمک‌کننده بر تشخيص علت اين راش‌ها متمرکز است.تشخيص افتراقي

علل راش ژنراليزه بي‌شمار است ولي اغلب بيماران به بيماري‌هاي شايع مبتلا هستند (جدول 1). بسياري از راش‌هاي شايع به طور خودبه‌خودي يا با اقدامات ساده‌اي نظير قطع يک دارو بهبود مي‌يابند. راش‌هاي تهديدکننده حيات در ايالات متحده نادر هستند؛ در نتيجه ممکن است به راحتي مورد غفلت قرار گيرند چراکه پزشکان آنها را مد نظر ندارند.

توصيه‌هاي کليدي براي طبابت


توصيه باليني
رتبه‌بندي شواهد

بيوپسي پوست در تشخيص وضعيت‌هاي زير کمک‌کننده است:

بولوز پمفيگوييد

درماتيت هرپتي‌فرم

اريتم مولتي‌فرم

ليکن پلان

مايکوزيس فونگوييدس (لنفوم سلول T پوستي)

پسوريازيس

تب منقوط کوه‌هاي راکي

نشانگان پوست فلسي استافيلوکوکي(4S)

لوپوس اريتماتوي پوستي تحت حاد(SCLE)

نشانگان سوييت (درماتوز نوتروفيليک تب‌دار حاد)

نکروليز سمي اپيدرم (TEN)

C


A: شواهد بيمارمحور با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماري‌محور، طبابت رايج، عقيده صاحب‌نظران يا مجموعه موارد باليني.



چون وضعيت‌هايي که ممکن است به صورت راش ژنراليزه تظاهر کنند متعددند، منطقي نيست که از پزشک انتظار داشته باشيم تا فهرست کاملي از تشخيص‌هاي افتراقي را از ذهن خود در هنگام ويزيت بيمار ارايه دهد. مراجعه به فهرستي از علل بالقوه به پزشک اجازه مي‌دهد تا فهرست علل احتمالي را با توجه به تظاهرات باليني برجسته و نتايج آزمون‌ها محدود‌تر نمايد (جداول 1، 2 و 3). در صورتي که تشخيص همچنان نامعلوم است، پزشک بايد تصميم بگيرد که بيمار را بر اساس علايم درمان کند، آزمون‌هاي اضافي را پيگيري نمايد يا با يک متخصص پوست مشورت کند.

بيماران دچار راش‌هاي ماکولوپاپولار ژنراليزه حاد و فاقد علايم سيستميک اغلب بدون يک تشخيص قطعي به صورت علامتي درمان مي‌شوند. در صورتي که راش به طور خودبه‌خودي بهبود نيابد، بيوپسي پوست و آزمايش خون (به طور مثال،‌ آزمون‌هاي سرولوژي و شمارش کامل سلول‌هاي خون) ممکن است انديکاسيون داشته باشد. راهکارهايي که به طور گسترده پذيرفته شده باشند و به انديکاسيون‌هاي بيوپسي پوست در اين بيماران اشاره کنند وجود ندارند، ولي جداول 1، 2 و 3 شامل روندهاي رايج طبابت هستند.

در صورتي که راش پيشرونده است يا با تحت نظر قرار دادن يا درمان تجربي بهبود نمي‌يابد، بايد بيمار را به يک متخصص پوست ارجاع داد. به عنوان مثال، مايکوزيس فونگوييدس (لنفوم سلول T پوستي) در مراحل اوليه خود مشابه اگزما است و ندرتا در تظاهرات ابتدايي به درستي تشخيص داده مي‌شود. بررسي مجدد و ارجاع احتمالي در وضعيت‌هاي اگزمايي مزمن که به درمان پاسخ نمي‌دهند الزامي است.

جدول1. علل شايع راش ژنراليزه.


بيماري
نماهاي باليني کليدي
آزمون‌ها
درماتيت آتوپيک

پوست خشک؛ خارش؛ اريتم؛ پاپول‌هاي اريتماتو؛ آثار خراشيدن پوست؛ پوسته‌ريزي؛ ليکنيفيه شدن؛ تشديد خطوط پوستي؛ کليدهاي تشخيصي شامل خارش، ظاهر اگزمايي ضايعات و شرح حال شخصي يا خانوادگي آتوپي هستند.


بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود*، ولي مي‌تواند به کنار گذاشتن ساير بيماري‌ها کمک نمايد.


درماتيت تماسي

اريتم؛ ادم؛ وزيکول؛ تاول با الگوهاي خطي يا هندسي؛ علل شايع عبارتند از مواد آرايشي، داروهاي موضعي، فلز، لاتکس، پيچک سمي، منسوجات، رنگ‌ها، ضد آفتاب‌ها، سيمان، غذا، بنزوکايين، نئومايسين؛ کليدهاي تشخيصي شامل الگوي خطي يا هندسي و توزيع ضايعات هستند.


بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.*


بثور دارويي†

الگوهاي فراوان، ولي شايع‌تر از همه ماکولوپاپولار (95 موارد)؛ شايع در بيماراني که آلوپورينول، آنتي‌بيوتيک‌هاي بتالاکتام، سولفوناميدها، داروهاي ضد تشنج، مهارکننده‌هاي آنزيم مبدل آنژيوتانسين، داروهاي ضدالتهاب غيراستروييدي، داروهاي پايين‌آورنده قند خون و ديورتيک‌هاي تيازيدي مصرف مي‌کنند ولي ممکن است با مصرف تقريبا هر دارويي رخ دهد؛ معمولا طي 4-1 هفته پس از شروع مصرف دارو ظاهر مي‌شوند؛ کليد تشخيص شامل زمان تظاهر راش نسبت به شروع مصرف دارو است.


بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.*


اريتم مولتي‌فرم

ضايعات گرد قرمز تيره که طي 48 ساعت به سمت ضايعات هدف (target lesion) تکامل مي‌يابند؛ شروع ضايعات روي پشت دست‌ها و پاها و روي سطوح اکستانسور بازوها و اندام تحتاني؛ قرينه؛‌ ممکن است کف دست‌ها و پاها، غشاهاي مخاطي دهان يا لب‌ها درگير شود. کليد تشخيص، وجود ضايعات هدف است.


بيوپستي پوست معمولا تشخيصي است و گاهي انجام مي‌شود؛ بيوپسي بايد از بخش اريتماتو (غيرتاولي) ضايعه هدف برداشته شود.


بيماري پنجم (اريتم انفکتيوزوم)†

نماي «گونه سيلي‌خورده» با سالم ماندن نواحي دور چشمي و پل بيني؛ الگوي منحصر به فرد تور ماهي‌گيري؛ اريتم روي اندام‌ها، تنه و باسن؛ کليدهاي تشخيصي در کودکان نماي گونه سيلي‌خورده و راش شبيه تور و در بزرگسالان آرترالژي و شرح حال تماس با کودک مبتلا هستند.


سرولوژي پاروويروس B19؛ بيوپسي پوست غيراختصاصي است و ندرتا انجام مي‌شود.*


فوليکوليت

پوستول‌هاي متعدد کوچک محدود به فوليکول‌هاي مو در هر نقطه از بدن؛ کليد تشخيصي وجود فوليکول مو در مرکز هر ضايعه است.


بيوپسي پوست اغلب تشخيصي است ولي اغلب انجام نمي‌شود.*


پسوريازيس قطره‌اي (guttate)

پاپول‌ها و پلاک‌هاي سرسوزني تا يک سانتي‌متري روي تنه و اندام‌ها، اغلب 2-1 هفته پيش از بروز ضايعات، فارنژيت استرپتوکوکي رخ داده است؛ کليد‌هاي تشخيصي شامل پوسته‌ريزي و سابقه فارنژيت استرپتوکوکي هستند.


کشت گلو؛ تيتر آنتي استرپتوليزين D، بيوپسي پوست در مراحل اوليه ممکن است تشخيصي نباشد و اغلب انجام نمي‌شود.*


گزش حشرات

پاپول‌ها و پلاک‌هاي کهيري؛ کليد‌هاي تشخيصي عبارتند از تماس با محيط بيرون (معمولا) و توزيع ضايعات در محل‌هايي که ممکن است در معرض گزش حشرات باشند.


بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود. *


کراتوز پيلاريس

پاپول‌ها و پوستول‌هاي فوليکولي سرسوزني روي ناحيه خلفي جانبي بالاي بازوها، گونه‌ها، قدام ران‌ها يا باسن؛ کليدهاي تشخيصي توزيع در بالاي بازو، فقدان کومدون‌ها و ضايعات قابل لمس کوچک هستند.


بيوپسي پوست تشخيصي است و اغلب انجام مي‌شود.


ليکن پلان

پاپول‌ها و پلاک‌هاي بنفش‌رنگ با نوک مسطح؛ به طور شايع روي مچ پاها و دست‌ها؛ P5 (پلاک‌هاي خارش‌دار، مسطح، چندگوشه و بنفش)؛ خطوط ويکهام (الگوي شبکه‌اي از خطوط سفيد روي سطح ضايعات)؛ ضايعات توري‌شکل سفيد روي مخاط دهان؛ پديده کوبنر (ايجاد ضايعات تيپيک در محل تروما)؛ کليدهاي تشخيصي شامل رنگ بنفش و توزيع ضايعات هستند.


بيوپسي پوستي ممکن است تشخيصي باشد ولي اغلب انجام نمي‌شود.*


ميلاريا روبرا (عرق‌جوش يا راش ناشي از گرما)

پاپول‌هاي اريتماتوي غيرفوليکولي ناشي از تماس با گرما يا تب؛ ضايعات روي پشت، تنه يا نواحي بسته؛ کليد‌هاي تشخيصي شامل سابقه تماس با گرما و توزيع ضايعات هستند.


بيوپسي پوستي ممکن است تشخيصي باشد ولي اغلب انجام نمي‌شود.*


اگزماي سکه‌اي

پلاک‌هاي با حدود کاملا مشخص، 10-2 سانتي‌متري، سکه‌اي‌شکل،‌ اريتماتو و پوسته‌دار؛ ضايعات روي پشت دست‌ها و پاها، سطح اکستانسور بازوها و اندام‌هاي تحتاني، پهلوها و لگن؛ کليد تشخيصي ضايعات با حدود کاملا مشخص، گرد، اريتماتو و پوسته‌دار است.


بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود*، ولي ممکن است به کنار گذاشتن ساير تشخيص‌ها کمک نمايد.


پيتيريازيس روزه‌آ

ضايعات مجزا، گرد تا بيضي، صورتي قرمز، 10-5 ميلي‌متري؛ الگوي «درخت کريسمس» روي پشت؛ اغلب (50-17) با يک پچ پيش‌آهنگ (herald) پوسته‌دار صورتي بيضي 10-2 سانتي‌متري منفرد آغاز مي‌گردد؛ کليدهاي تشخيصي شکل بيضي، جهت‌گيري در امتداد خطوط پوستي و پوسته‌پوسته شدن مشخص هستند.


بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود* ولي ممکن است به کنار گذاشتن ساير تشخيص‌ها کمک نمايد؛ آزمون رآژين سريع پلاسما براي رد سيفيليس ثانويه، انتخابي است.


پسوريازيس (پسوريازيس پلاکي)

پلاک‌هاي ضخيم، با حدود مشخص، گرد تا بيضي، اريتماتو با پوسته ضخيم سفيد نقره‌اي؛ ضايعات روي سطوح اکستانسور، آرنج‌ها، زانوها، پوست سر، قسمت مرکزي تنه، ناف، اعضاي تناسلي، قسمت تحتاني پشت يا شيار گلوتئال؛ نشانه آسپيتيز (Auspitz) مثبت (برداشتن پوسته سبب ايجاد نقاط خونريزي‌دهنده مي‌شود)؛ پديده کوبنر؛ کليدهاي تشخيصي پوسته‌پوسته شدن مشخص و توزيع ضايعات هستند.


بيوپسي پوست ممکن است تشخيصي باشد ولي اغلب انجام نمي‌شود.*


روزئولا (اگزانتم سوبيتوم يا بيماري ششم)

شروع ناگهاني تب بالا بدون راش يا ساير علايم در يک کودک کوچک‌تر از 3 سال؛ با فروکش کردن تب، ماکول‌ها و پاپول‌هاي صورتي و مجزاي 3-2 ميلي‌متري به طور ناگهاني روي تنه ظاهر مي‌شوند و به سمت گردن و اندام‌ها گسترش مي‌يابند؛ کليد تشخيص تب بالا و متعاقب آن ظهور ناگهاني راش با برطرف شدن ناگهاني تب است.


بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.*


جرب (گال)

شيارها، وزيکول‌ها، پاپول‌هاي کوچک و مجزا و اروزيون‌هاي سرسوزني روي انگشتان، پره بين انگشتان، مچ دست‌ها، آرنج‌ها، زانوها، کشاله ران، باسن، پنيس، اسکروتوم، زيربغل، خط کمربند، مچ پاها و پاها؛ کليد‌هاي تشخيصي توزيع ضايعات، خارش شديد و آزمون روغن معدني مثبت هستند.


آزمون روغن معدني به طور روتين براي شناسايي مايت‌ها و تخم‌ها انجام مي‌شود؛ بيوپسي پوست معمولا غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.*


درماتيت سبورئيک

پچ‌هاي اريتماتو با پوسته روغني؛ ضايعات پشت گوش‌ها يا روي پوست سر و حاشيه‌هاي آن، کانال گوش خارجي، قاعده مژه‌ها، ابروها، چين‌هاي نازولبيال،‌ قسمت مرکزي سينه، زيربغل، چين زير پستاني، کشاله ران و ناف؛ کليد‌هاي تشخيصي پوسته روغني و توزيع ضايعات هستند.


بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.*


کچلي بدن (tinea corporis)

ضايعات مسطح، قرمز، پوسته‌دار که به سمت ضايعات حلقوي با محوشدگي يا تغيير رنگ قهوه‌اي در مرکز پيشرفت مي‌کنند؛ کليد‌هاي تشخيصي ضايعات حلقوي با محوشدگي مرکزي و آزمون KOH مثبت هستند.


آزمون KOH به طور روتين انجام مي‌شود؛ بيوپسي پوست ممکن است تشخيصي باشد ولي اغلب انجام نمي‌شود.*


کهير

ضايعات مجزا و با هم يکي‌شونده، برجسته، ادماتو، گرد تا بيضي کم و زيادشونده با گوناگوني فراوان در اندازه، ممکن است حاشيه اريتماتو (flare) و مرکز برجسته (wheal) داشته باشند؛ بيمار ممکن است سابقه تماس با دارو، غذا يا برخي مواد را داشته باشد؛ کليد تشخيص نماي مشخص ضايعات ادماتو است.


بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود*


واريسلا†

وزيکول‌هايي روي پاپول‌هاي اريتماتو (نماي قطره شبنم روي گلبرگ رز)؛ تمام مراحل (پاپول‌ها، وزيکول‌ها، پوستول‌ها، دلمه‌ها) در يک زمان در مجاورت نزديک يکديگر وجود دارند؛ کليد‌هاي تشخيصي شامل دستجاتي از ضايعات در مراحل مختلف، ناخوشي سيستميک و تماس با افراد مبتلا به عفونت هستند.


تشخيص معمولا باليني است ولي سنجش واکنش زنجيره پلي‌مراز همزمان (RT-PCR) ضايعات پوستي يا آزمون آنتي‌بادي فلورسنت مستقيم روي پوسته‌هاي خراشيده‌شده از پوست را مي‌توان انجام داد؛ بيوپسي پوست اغلب تشخيصي است ولي نمي‌تواند هرپس زوستر را از هرپس سيمپلکس افتراق دهد و اغلب انجام نمي‌شود.*


اگزانتم ويروسي غيراختصاصي

ماکول‌ها و پاپول‌هاي قابل محو شدن با فشار، قرمز، گاهي با هم يکي‌شونده، ممکن است از بثور دارويي غيرقابل افتراق باشند؛ کليد‌هاي تشخيصي راش ماکولوپاپولار ژنراليزه غيراختصاصي در يک کودک داراي علايم سيستميک (تب، اسهال، سردرد، خستگي) هستند.


بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.*


KOH= هيدروکسيد پتاسيم

*- بيوپسي پوست اغلب انجام نمي‌شود چرا که بافت‌شناسي غيراختصاصي است يا اينکه بيوپسي معمولا براي تشخيص مورد نياز نيست.

†- راش‌هايي که ممکن است عواقب وخيم براي بيمار يا فرد باردار داراي تماس با بيمار داشته باشند.


جدول2. علل ناشايع راش ژنراليزه.


بيماري
نماهاي باليني کليدي
آزمون‌ها
بولوز پمفيگوييد

تاول ژنراليزه، به ويژه روي تنه و نواحي خم شدن، بيمار معمولا بالاي 60 سال، نشانه نيکولسکي (جدا شدن آسان اپيدرم از درم با فشار جانبي) معمولا منفي


بيوپسي پوست با ايمونوفلورسانس مستقيم و غيرمستقيم تشخيصي است و معمولا انجام مي‌گيرد.


درماتيت هرپتي‌فرم

پاپول‌ها و وزيکول‌هاي قرينه، خارش‌دار و کهيري که اغلب خراشيده مي‌شوند و به صورت منفرد يا گروهي روي سطوح اکستانسور (زانوها، آرنج‌ها)، باسن و قسمت خلفي پوست سر قرار دارند؛ اغلب بيماران به بيماري سلياک مبتلا هستند، ولي اغلب بيماري‌شان بدون علامت است؛ تشخيص اغلب به تاخير مي‌افتد.


بيوپسي پوست با ايمونوفلورسانس تشخيصي است و به طور روتين انجام مي‌شود.


اگزانتم حاد HIV*

ضايعات غيرخارش‌دار، ماکولوپاپولار، اريتماتو، غيراختصاصي و منتشر؛ تب، خستگي، سردرد، لنفادنوپاتي، فارنژيت، ميالژي و اختلالات گوارشي


اندازه‌گيري کمي سطح پلاسمايي RNA 1- HIV (بار ويروسي) به وسيله واکنش زنجيره‌اي پلي‌مراز؛ سرولوژي HIV (تاخير حداقل 1 ماه پس از ناخوشي حاد)، بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.†


واکنش ايد (Id)

پاپول‌ها يا راش‌هاي ماکولوپاپولار يا وزيکولوپاپولار فوليکولار درگيرکننده ساعدها، ران‌ها، ساق‌ها، تنه يا صورت؛ همراهي با درماتيت فعال (به عنوان مثال، درماتيت استاز) يا عفونت قارچي در جاي ديگر


آزمون KOH براي تشخيص عفونت درماتوفيت؛ بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.±


بيماري کاوازاکي*

راش اريتماتو روي دست‌ها و پاها که 5-3 روز پس از شروع تب در کودکان کوچک‌تر از 8 سال (معمولا کوچک از 4 سال) آغاز مي‌شود؛ اگزانتم ماکولار کم‌رنگ‌شونده روي تنه، به ويژه کشاله ران و ناحيه پوشک؛ مخاط دهاني پرخون و لب‌هاي قرمز، خشک، ترک‌خورده و خونريزي‌دهنده


CBC به منظور يافتن افزايش گلبول‌هاي سفيد و پلاکت‌ها؛ اندازه‌گيري سطح پروتئين واکنشي C و ميزان سرعت سديمانتاسيون اريتروسيتي؛ بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.


لوپوس (لوپوس اريتماتوي پوستي تحت حاد SCLE)

الگوي پاپولواسکوامو يا حلقوي، عمدتا روي تنه و نواحي در معرض آفتاب صورت و بازوها؛ ممکن است توسط دارو القا شود.


آزمون آنتي‌بادي ضدهسته‌اي؛ بيوپسي پوست با ايمونوفلورسانس مستقيم تشخيصي است و اغلب انجام مي‌شود.


بيماري لايم*

اريتم مهاجر در محل گزش کنه که به ضايعات ماکولار ژنراليزه روي نواحي پروگزيمال اندام‌ها، قفسه سينه و چين‌ها پيشرفت مي‌کند (ميانه اندازه ضايعه، 15 سانتي‌متر)؛ سابقه فعاليت در محيط باز


سرولوژي؛ بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.†


مننگوکوکسمي*

پتشي غير کمرنگ‌شونده و پورپوراي قابل لمس که ممکن است مراکز نکروتيک خاکستري فلزي داشته باشند؛ معمولا کف دست‌ها و پاها درگير نمي‌شوند، ممکن است به صورت پاپول‌هاي اريتماتو يا ماکول‌هاي صورتي شروع شوند.


کشت‌هاي مثبت خون، ضايعات و مايع مغزي‌- نخاعي؛ مثبت بودن رنگ‌آميزي گرم لايه بافي (buffy coat)؛ بيوپسي پوست معمولا غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.†


مايکوزيس فونگوييدس (يعني لنفوم سلول T پوستي)

ماکول‌هاي مسطح اريتماتو که به پلاک‌هاي قرمز پوسته‌دار با حاشيه‌هاي نامشخص و پوئي‌کيلودرما (آتروفي، نواحي سفيد و قهوه‌اي، تلانژکتازي) تبديل مي‌شوند؛ ممکن است به صورت اريترودرما (نشانگان سزاري) تظاهر يابد؛ ‌تشخيص اغلب به تاخير مي‌افتد؛ اغلب با اگزما اشتباه مي‌شود.


بيوپسي پوست تشخيصي است و به صورت روتين انجام مي‌شود.


تب منقوط کوه‌هاي راکي*

ماکول‌هاي 6-2 ميلي‌متري که به صورت رو به مرکز از مچ دست‌ها و مچ پاها گسترش مي‌يابند و به سمت پاپول و پتشي پيشرفت مي‌کنند؛ اغلب کف دست‌ها و کف پاها را درگير مي‌کند؛ تب، سردرد شديد، ترس از نور،‌ ميالژي، درد شکم، تهوع و استفراغ؛ شرح حال فعاليت در محوطه باز در نواحي اندميک


سرولوژي؛ بيوپسي پوست با آزمون آنتي‌بادي فلورسانس مستقيم تشخيصي است و در صورت دسترسي اغلب انجام مي‌شود.


مخملک (Scarlet fever)

ظاهر بافتي شبه کاغذ سمباده کم‌رنگ‌شونده متعاقب فارنژيت يا عفونت پوستي استرپتوکوکي؛ خطوط پاستيا (پتشي در چين‌هاي جلوي آرنج و زيربغلي)؛ تب، استفراغ، سردرد و درد شکم؛ اغلب شايع در کودکان


عيار ضد استرپتوليزين O؛ کشت گلو؛ بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.†


سيفيليس ثانويه*

مورفولوژي متغير، ولي معمولا پاپول‌هاي قرمزـ قهوه‌اي پوسته‌دار با درگيري کف دست‌ها و کف پاها؛ مخاط دهاني و تناسلي نيز به طور شايعي درگير هستند.


سرولوژي مثبت سيفيليس (معمولا انجام مي‌شود)؛ بيوپسي پوست ممکن است غيراختصاصي باشد و اغلب انجام نمي‌شود.†


نشانگان پوست فلسي استافيلوکوکي(4s)


شيوع با اريتم دردناک و حساس شبيه کاغذ سمباده‌ که نواحي فلکسور را ترجيح مي‌دهد و به سمت تاول‌هاي بزرگ شل پيشرفت مي‌کند؛ نشانه نيکولسکي مثبت؛ بيشترين شيوع در کودکان کوچک‌تر از 6 سال


بيوپسي پوست تشخيصي است و به صورت روتين به منظور افتراق نکروليز سمي اپيدرم(TEN) که در نوزادان و کودکان نادر است انجام مي‌شود؛ بررسي بيوپسي مقاطع منجمد بايد مدنظر باشد؛ چشم‌ها، بيني، گلو و تاول‌ها بايد از نظر استافيلوکوک طلايي کشت داده شوند.


نشانگان استيونس جانسون* و نکروليز سمي اپيدرم (TEN)*

نشانگان استيونس جانسون: ضايعات وزيکولوبولوز روي چشم‌ها، دهان، اعضاي تناسلي خارجي، کف دست‌ها و پاها؛ معمولا ناشي از داروها

نکروليز سمي اپيدرم: وضعيت تهديدکننده حيات با اريتم منتشر، تب و ضايعات مخاطي دردناک؛ نشانه نيکولسکي مثبت

بيوپسي پوست تشخيصي است و به صورت روتين براي نکروليز سمي اپيدرم انجام مي‌شود؛ بيوپسي مقاطع منجمد بايد مد نظر قرار گيرد.


نشانگان سوييتsweet (درماتوز نوتروفيليک تب‌دار حاد)

پاپول‌هاي قرمز حساس که به سمت پلاک‌هاي دردناک اريتماتو و ضايعات حلقوي روي اندام‌هاي فوقاني، سر، گردن، پشت دست‌ها و پشت تکامل مي‌يابند؛ بيشترين شيوع در زنان ميانسال و مسن‌تر


بيوپسي پوست تشخيصي است و به صورت روتين انجام مي‌شود.


نشانگان شوک سمي* (TSS)

اريتم منتشر (شبيه آفتاب‌سوختگي)، تب، بي‌حالي، ميالژي، تهوع، استفراغ، کم‌فشاري خون، اسهال و منگي؛ پرخوني ملتحمه، پرخوني مخاطي (دهاني و تناسلي)؛ جدا شدن تاخيري اپيدرم سنگفرشي (desquamation) به ويژه روي کف دست‌ها و پاها، بيشترين شيوع در زنان قاعده يا بيماران در دوران پس از اعمال جراحي


CBC به منظور يافتن ترومبوسيتوپني؛ کشت‌هاي خون؛ بيوپسي پوست غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.†


CBC= شمارش کامل سلول‌هاي خون؛ HIV= ويروس نقص ايمني انساني؛ KOH= هيدروکسيد پتاسيم

*- راش‌هايي که ممکن است عواقب وخيم براي بيمار يا فرد باردار داراي تماس با بيمار داشته باشند.

†- بيوپسي پوست اغلب انجام نمي‌شود چرا که بافت‌شناسي غيراختصاصي است يا اينکه بيوپسي معمولا براي تشخيص مورد نياز نيست.


جدول3. علل نادر راش‌هاي ژنراليزه.


بيماري
نماهاي کليدي باليني
آزمون‌ها
ليکن نيتيدوس

پاپول‌هاي 3-1 ميلي‌متري، به رنگ پوست، برجسته با نوک مسطح روي تنه، سطوح فلکسور اندام‌ها، پشت دست‌ها يا اعضاي تناسلي خارجي


بيوپسي پوست تشخيصي است و اغلب انجام مي‌شود.


پيتيريازيس ليکنوييدس

پاپول‌هاي 10-2 ميلي‌متري، گرد تا بيضي، قرمزـ قهوه‌اي که به سمت ضايعات خونريزي‌دهنده روي تنه، ران‌ها يا بالاي بازوها پيشرفت مي‌کنند.


بيوپسي پوست تشخيصي است و به صورت روتين انجام مي‌شود.


پيتيريازيس روبرا پيلاريس

پاپول‌هاي فوليکولار قرمز يا نارنجي روي انگشتان، آرنج‌ها، زانوها، تنه يا پوست سر؛ اغلب با پسوريازيس اشتباه مي‌شود؛ مشخصه آن وجود «نواحي سالم» (skip areas) از پوست طبيعي است.


بيوپسي پوست گاهي غيراختصاصي است ولي ممکن است به کنار گذاشتن ساير وضعيت‌ها کمک کند و به صورت روتين انجام مي‌شود.


آبله ريکتزيايي

ضايعه ابتدايي که ممکن است توسط بيمار مورد توجه قرار نگيرد، به صورت پاپول شروع مي‌شود و به سمت وزيکول و سپس دلمه تکامل مي‌يابد، اگزانتم وزيکولار ماکولوپاپولار ژنراليزه ممکن است کف دست‌ها و پاها را گرفتار نمايد، بيشترين شيوع در شهرهاي بزرگ


سرولوژي (ايمونوگلوبولين G براي ريکتزيا ريکتزئي و ريکتزيا آکاري)؛ بيوپسي با آزمون آنتي‌بادي فلورسنت مستقيم ممکن است تشخيصي باشد ولي اغلب انجام نمي‌شود.


سرخجه†

ماکول‌ها و پاپول‌هاي گرد صورتي که ابتدا روي پيشاني، گردن و صورت ظاهر مي‌شوند و سپس به تنه و اندام‌ها شامل کف دست‌ها و پاها گسترش مي‌يابند.


سرولوژي؛ بيوپسي پوست غيراختصاصي دست و اغلب انجام نمي‌شود.


سرخک

ضايعات ماکولوپاپولار بنفش‌ـ قرمز که ممکن است با هم يکي شوند؛ شروع از صورت و پشت گوش‌ها و در محل خط موي قدامي؛ نقاط کوپليک (نقاط قرمز يا سفيد ريز با هاله قرمزرنگ روي مخاط بوکال)


سرولوژي؛ بيوپسي پوست معمولا غيراختصاصي است و اغلب انجام نمي‌شود.


†راش‌هايي که ممکن است عواقب وخيم براي بيمار يا فرد باردار داراي تماس با بيمار داشته باشند.



جدول4. راش‌هايي که اغلب با يکديگر اشتباه مي‌شوند.


بيماري
راش‌هاي مشابه (نماهاي افتراق‌دهنده)
درماتيت آتوپيک

درماتيت تماسي (با پوست خشک همراهي ندارد)

کراتوز پيلاريس (غيرخارش‌دار، قسمت‌هاي خلفي جانبي بالاي بازوها را درگير مي‌کند)

مايکوزيس فونگوييدس (حاشيه‌هاي ضايعه مشخص‌تر، اندازه و شکل ثابت)

پسوريازيس (پلاک‌هاي با حدود مشخص، پوسته سفيد نقره‌اي، سطوح اکستانسور درگير مي‌شوند)

جرب (نواحي تناسلي، زير بغل و پره‌ ميان انگشتان را درگير مي‌کند)

درماتيت سبورييک (غيرخارش‌دار، پوسته روغني، توزيع مشخص)

درماتيت تماسي

درماتيت آتوپيک (توزيع قرينه، سابقه تب يونجه يا آسم،‌ درگيري نواحي فلکسور، کف دست‌ها با خطوط برجسته و مشخص، سابقه خانوادگي، عدم محدوديت به نواحي در معرض، پوست خشک و خارش اغلب پيش از ضايعات وجود دارند تا پس از آن)

درماتيت هرپتي‌فرم (وزيکول‌ها روي سطوح اکستانسور، انتروپاتي، درد سوزشي)

پسوريازيس (پچ‌هاي روي زانوها، آرنج‌ها، پوست سر و شيار گلوتئال، ناخن‌هاي حفره‌دار)

درماتيت سبورييک (پوسته روغني روي ابروها، چين‌هاي نازولبيال يا پوست سر)

بثور دارويي (موربيلي‌فرم)

اريتم مولتي‌فرم (ضايعات هدف)

اگزانتم ويروسي (شايع در کودکان، اريتم و خارش با شدت کمتر، با احتمال کمتر قرمز پررنگ، علايم سيستميک موضعي بيشتر، با احتمال کمتر چندشکلي، با احتمال کمتر همراه با ائوزينوفيلي)

پيتيريازيس روزه‌آ

بثور دارويي (بدون پوسته، ضايعات با هم يکي مي‌شوند)

اريتم مولتي‌فرم (ضايعات هدف)

پسوريازيس قطره‌اي (پوسته ضخيم‌تر، سابقه فارنژيت استرپتوکوکي)

ليکن پلان (بنفش‌رنگ، مچ دست‌ها و پاها را گرفتار مي‌کند)

اگزماي سکه‌اي (ضايعات گرد- نه بيضي- بزرگ‌تر، از خطوط پوست پيروي نمي‌کند)

پسوريازيس (پوسته سفيد ضخيم، سطوح اکستانسور را درگير مي‌کند)

سيفيليس ثانويه (سرولوژي مثبت، کف دست‌ها و پاها را درگير مي‌کند)

کچلي بدن (آزمون KOH مثبت، پوسته در حاشيه محيطي ضايعات است تا در حاشيه داخلي)

اگزانتم ويروسي (بدون پوسته، ضايعات با هم يکي مي‌شوند)

پسوريازيس

درماتيت آتوپيک (نماهاي آتوپيک، نواحي خم شدن، ليکنيفيه شدن)

ليکن پلان (بنفش‌رنگ، پوسته مختصر، مچ دست‌ها و پاها را درگير مي‌کند)

مايکوزيس فونگوييدس (حاشيه‌هاي ضايعه کمتر مشخص)

پيتيريازيس روبرا پيلاريس (جزايري از پوست طبيعي)

درماتيت سبورييک (پوسته روغني، قدام صورت را درگير مي‌کند)

سيفيليس ثانويه (ضايعات قرمزـ قهوه‌اي روي کف دست‌ها و پاها)

کچلي بدن (پوسته حاشيه‌اي نازک‌تر، آزمون KOH مثبت)

درماتيت سبورييک

درماتيت آتوپيک (پوسته غيرروغني، سابقه آتوپي،‌ خارش‌دار)

پسوريازيس (پوسته نقره‌اي، ضايعات با حاشيه کاملا مشخص روي سطوح اکستانسور اندام‌ها؛ درگيري پوست سر به طور شايعي به پيشاني گسترش مي‌يابد، در حالي که درماتيت سبورييک پوست سر در حاشيه پوست سر متوقف مي‌شود)


داشتن نگاهي فراتر از ظاهر راش به تنهايي و جستجو براي سرنخ‌هايي از شرح حال بيمار، معاينه فيزيکي، آزمون‌هاي آزمايشگاهي و بيوپسي پوست حايز اهميت است. به علت برنامه کاري شلوغ و انتظارات بيماران،‌ پزشکان اغلب به منظور دستيابي سريع به تشخيص تحت فشار هستند. با اين حال، جز در مواردي که تشخيص آشکار است،‌ شروع روند تشخيصي با فهرستي از تشخيص‌هاي افتراقي که شامل تمامي علل ممکن باشد، اغلب مفيدتر خواهد بود. پيش از مطرح کردن تشخيص نهايي، پزشک مي‌تواند به فهرستي از راش‌هايي که اغلب با يکديگر اشتباه مي‌شوند مراجعه نمايد (جدول 4).

اگرچه شروع کار با يک فهرست فراگير از تشخيص‌هاي افتراقي حايز اهميت است، علل ممکن بايد به سرعت با گرفتن يک شرح حال متمرکز و جستجو براي نماهاي باليني کليدي راش محدود شوند. اين نماها در قسمت دوم اين مقاله مورد بحث قرار مي‌گيرند.

منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۴۷۱