تجهیزات126- چشم مصنوعي وپكيج امنيتي نابينايان
نویسنده: علی عبدالغنی زاده
نابينايي يكي از بيماري هايي است كه پس از امـراضـي چـون سـرطـان و ايـدز مـردم بـيـشترين واهمه را از آن دارند. نابينايي عبارتند از: كاهش بينايي به حدي كه مانع از اشتغال فرد با اتكاي به خويش شود، يا فرد را وابسته به ديگران يا وسايل كمكي كند.در حال حاضر بيش از 180 ميليون نفر مبتلا به اختلالات بينائي در جهان زندگي ميكنند كه از آن ميان 45 ميليون نفر نابيناي مطلق و 135 ميليون نفر نيمه نابينا هستند و بيش از نود درصــد آن هــا در كـشـورهـاي در حـال تـوسـعـه زندگي مي كنند. در هر پنج ثانيه يك نفر به تعداد نابينايان جهان افزوده مي شود و در هر دقيقه يك كـــودك نـــابـيـنـــا مـــي شـــود. نــابـيـنــايــي درجــات گوناگوني دارد. برخي هرگز نور را نمي بينند؛ بعضـي ديگـر فقـط مـي تـوانند نور را از تاريكي تـشـخـيـص دهنـد؛ عـده اي هـم از ديـد نـاچيـزي برخوردارند و فقط درصد اندكي از نابينايان كور مــادرزاد هـسـتـنــد، ســازمــان بـهــداشـت جـهـانـي جمعيت نابينايان سراسر دنيا را بين چهل تا چهل و پنج ميليون نفر تخمين مي زند و بنا به گزارش مركز پژوهش هاي مجلس، جمعيت معلولان ايران را 631/875/2 نفر برآورد كرد و افزود از اين تـعـداد 340/408نفـر (14 درصـد) نـابينـا هستنـد. امروزه براي نابينايان در سر تا سر جهان وسايل تـوانـبـخـشـي و كـمـك بـيـنـايـي زياد و گوناگوني طراحي ساخته شده است كه آن ها نيز بتوانند مـانـنـد افـراد جـامـعـه خـود بـه صـورت عادي به زنـدگـي و فـعـاليت هاي روز مره خود مشغول باشند ولي متاسفانه هيچ يك ازاين وسايل و تجهيزات توانبخشي نمي تواند كمكي شايان و بي خطر ، با كمترين درصد خطا را به افراد روشندل برساند،در اين زمان است كه مي توان به قدرت كمك بهرمندي وتوانمندي ماشين به انسان در تمامي سطوح پي برد كه استفاده از اين فناوري را مي توان سايبورگ معرفي كرد، كه ماشين ها را نسبت به نياز در هر زمينه ميتوان انتخاب كرد (الكترونيك- نانو- مكانيك- نرم افزارهاو...) كه در اين مقاله به بررسي چگونگي ادغام سنسورهاي بينايي الكترونيكي (دوربين، سنسور مادون قرمز، سنسورهاي فاصله ياب صوتي، ليزرها) مدارات الكترونيكي و خروجي آن ها به صورت ويبره ،آلارم و صوت در قالب هشدار به فرد استفاده كننده و ارتباط آنلاين بين خروجي سيستم ذكر شده و سيستم عصبي بينايي در مغز، اشاره ميشود .
سايبورگ ها
اصطلاح سايبورگ Cyborg به موجودي اطلاق مي شود كه علاوه بر اعضاي طبيعي بدن، داراي ارگان هايي با عملكرد مصنوعي هم باشد. زماني اين اصطلاح، اختصاصا در داستان هاي علمي- تخيلي مورد استفاده قرار مي گرفت، اما اين روزها ديگر <سايبورگ> يك اصطلاح انتزاعي نيست. پيوند انسان و ماشين يكي از موضوعات بسيار مهم جهان است، حال اين عضو مصنوعي مي خواهد تراشه هاي پيوند شده در مغز باشد، يا لنزهاي چشمي.
راب اسپنس Rob Spence مستند ساز 37 ساله مقيم كانادا در 9 سالگي به دنبال يك حادثه، بينايي چشم راست او به شدت آسيب ديد. پزشكان مجبور شدند كه چشم راستش را تخيله كنند. از آن زمان به بعد او از يك چشم بند براي پوشاندن، كاسه چشم خالي استفاده مي كرد تا اينكه سرانجام تصميم گرفت، يك پروتز نصب كند، اما نه يك پروتز معمولي! هنگامي كه قرار شد، پروتزي برايش كار گذاشته شود، ايده اي به ذهنش رسيد، او به دوربين موبايل خود نگاه كرد و با خود فكر كرد كه چقدر خوب است دوربيني به همين كوچكي به جاي چشم آسيب ديده اش مي داشت. راب اسپنس، سرمايه زيادي براي عملي كردن ايده نداشت، اما افراد زيادي پس از مطلع شدن از اين ايده، به او كمك كردند. مهندساني داوطلب شدند كه به صورت پاره وقت روي اين پروژه كار كنند. نقش <استيو مانSteve Mann >،استاد دانشگاه MIT، كه سال ها روي پروژه كامپيوترهاي قابل پوشيدن كار كرده بود، در اين ميان، برجسته بود. يك مهندس تجربي ماهواره به نام <كوستاس گراماتيس> هم در راه رسيدن به اين هدف بسيار كمك كرد. شركت OmniVision، شركتي كه در ساخت دوربين هاي كوچك براي موبايل، لپ تاپ و آندوسكوپ ها تخصص دارد، دوربيني را به او هديه كرد و سرانجام ايده او عملي شد. او حالا پروتزي دارد كه مجهز به يك دوربين كوچك است، اين دوربين با حركت ماهيچه هاي چشمش، به طور طبيعي حركت مي كند و دقيقا مناظري را كه او در حال ديدن آن ها است، ثبت مي كند. دوربيني كه اكنون راب اسپنس بر روي پروتز خود دارد، گرچه بينايي را به او بازنمي گرداند، اما در عوض مي تواند با انتقال بي سيم تصاويري كه او در حال ديدنشان است،را ضبط وذخيره سازي كند كه اين كار بي نظير است. اسپنس، اميدوار است كه چشم جديدش در ساختن فيلم هاي مستند به او بسيار كمك كند، اين ابتكار و اختراع آنقدر جالب بود كه مجله تايم پروژه Eyeborgرا به عنوان يكي از 50 اختـراع بـرتـر سال 2009 برگزيد و اما جد كالوين 55 ساله، مدير پروژه هاي IT مقيم انگلستان، مدتي پيش، بعد از يك تصادف با موتورسيكلت روده ها و ناحيه مقعد او آسيـب ديـد. جـراحـان مجبـور شـدند، كولوستومي براي او كار بگذارند، يعني روده بزرگش را طي عملي به جدار شكمش متصل كنند، تا مدفوع به جاي مقعد از جدار شكم خارج شود. بعد از مدتي جراحان بيمارستان سلطنتي لندن طي عمل پيچيده اي موفق شدند ناحيه مقعد او را بازسازي كنند. آن ها براي اين كار از عضلات بالاي زانوي استفاده كردند و اين عضلات را دور اسفنكتر خروجي روده بزرگ او قرار دادند. براي كنترل دفع هم الكترودي را به اعصاب اين ماهيچه هاي پيوند شده وصل كردند. اما نكته جالب اين است كه، كنترل اين الكترودها با يك كنترل از راه دور كوچك صورت مي گيرد كه آقاي كالوين هميشه در جيبش قرار مي دهد. كالوين كار پزشكان جراحش را در حكم يك معجزه مي داند كه او را از رنج و عذاب زياد نجات داده است. او كه قبلا مجبور بود هميشه يك كيسه كولوستومي با خود داشته باشد، حالا عملا زندگي اش تغيير كرده است و اعتماد به نفس از دست داده اش را بازيافته است.
فناوري سايبورگ در ايران
تاكنون براي درمان بيماري پاركينسون و گروه بيماري هاي مرتبط با آن از روش كاشت الكترود در هسته هاي عمقي مغز استفاده مي شد اما با توجه به نتايج مطلوبي كه به دست آمده است، از اين پس اين روش درماني براي بهبود بيماران وسواسي كه به دارو پاسخ مناسب نداده اند نيز به كار مي رود. كاشت الكترود در هسته هاي مغزي (جراحي )DBS نخستين بار در ايران در بيمارستان حضرت رسول اكرم(ص) در سال 84 با كمك جراحان خارجي بر يك بيمار مبتلا به پاركينسون صورت گرفت و از آن پس جراحان ايراني بيش از 60 بار اين عمل را براي درمان بيماران مبتلا به پاركينسون و ديستوني با موفقيت انجام دادند. بيماري پاركينسون بيماري مغزي است كه فرد در پي تخريب برخي سلول هاي مغزي دچار اختلالات حركتي مي شود؛ بيماري ديستوني نيز بيماري سيستم عصبي است كه با سفتي غيرطبيعي عضلات (اسپاسم) و تغيير وضع تنه، دست و پا، برگشت سر و گردن به عقب و پيچش دست و پا همراه است. دكتر شهيدي با اشاره به اين كه عمل جراحي كاشت الكترود در مغز در سه مرحله مجزا در سه روز صورت ميگيرد گفت: <معمولا اين عمل را براي افرادي در نظر مي گيرند كه كمتر از 50 سال سن دارند و كمتر مبتلا به اختلالات قلبي عروقي يا كليوي هستند. به بيماراني كه با اين روش درمان مي شوند يارانه اي برابر با 55% هزينه جراحي تعلق مي گيرد. >دكتر شهيدي با تاكيد بر اهميت تشخيص زودهنگام بيماري و كاشت الكترود گفت:< برخلاف باور پيشين كه روش DBS به عنوان آخرين راه درمان تلقي مي شد، ديركرد در استفاده از اين روش تـوصيه نميشود.>همچنين دكتر منصور پرورش، عضو هيات علمي گروه جراحي دانشگاه علوم پزشكي ايران گفت:< در اين روش در هسته هاي عمقي مغز در ناحيه ساب تالاموس (زير تالاموس)، الكترودهايي گذاشته مي شود كه به ژنراتوري كوچك كه زير پوست سينه فرد قرار مي گيرد متصلند و از طريق ژنراتور، پيام هاي الكتريكي به مغز فرد مي فرستند و به اين ترتيب اختلالات حركتي و گفتاري فرد را كنترل ميكنند، تا جايي كه مي تواند به عنوان يك فرد عادي در جامعه ظاهر شود. >جراحي DBS در دنيا از سال 1993 آغــاز شــد و بيمـارستـان حضـرت رسـول اكرم(ص) ايران تنها مركز در خاورميانه است كه اين روش درماني را به كار مي برد.
چگونگي پياده سازي اين فناوري
ساختمان چشم و مكانيسم تشكيل تصوير
ســاخـتـمــان چـشـم شـبـيـه يـك كـره اسـت كـه مهمترين اجزاي آن عبارت است از: قرنيه، عنبيه، مــردمــك، عـدسـي، زجـاجيـه، شبكيـه و عصـب بينايي ، قرنيه قسمت شفاف جلوي كره چشم است كه از پشت آن ساختمان هاي داخلي تر كره چشم مثل عنبيه و مردمك ديده مي شود. مقدار انــحــنـــاي قـــرنــيـــه بـــا روش هـــاي لـيــزر (PRK)، لـيـزيـك(LASIK)، لازك (LASEK) و جـراحـي بـا تيغه الماس (RK) قابل تغيير است و از اين طريق شمـاره چشـم فـرد اصـلاح مـي شـود. همچنيـن استفاده از لنز تماسي (لنز تماسي) كمك مي كند كه انحناي قرنيه فرد موقتا به اندازه مطلوب برسد و ديـد فـرد اصـلاح شـود. عـنـبـيه قسمت رنگي چشم است كه در پشت قرنيه قرار داشته و به رنـگ هـاي مـخـتـلـف مانند آبي، سبز، قهوهاي، عـسلي و غيره است. خصوصيات و ساختمان عنبيه هر فرد مانند اثر انگشت وي منحصر به فرد است به طوري كه در سيستم هاي امنيتي پيشرفته از عنبيه به عنوان وسيله اي براي شناسايي افراد استفاده مي شود . در وسط عنبيه سوراخي به نام مردمك وجود دارد كه مقدار نور وارد شده به چشم را تنظيم مي كند. وقتي چشم در محيط پر نور قرار مي گيرد مردمك تنگ مي شود تا مقدار نـور كمتـري وارد چشـم شود. به همين ترتيب وقـتـي چشـم در محيـط كـم نـور قـرار مـي گيـرد مردمك گشاد مي شود تا نور بيشتري وارد چشم شـود. زجـاجـيه مايع ژله مانند شفافي است كه داخـل كـره چـشـم را پـر مـي كـند و به آن شكل ميدهد. عدسي يك ساختمان شفاف در پشت عنبيه است كه در متمركز كردن دقيق پرتوهاي نـور بـر روي شـبـكـيـه بـه قـرنـيـه كـمـك مي كند. ضخامت عدسي چشم در شرايط مختلف تغيير مي كند و بسته به آن كه شيء مورد نظر در چه فاصله اي از فرد قرار داشته باشد، ضخامت آن كم و زياد مي شود. شبكيه كه صفحه اي حساس به نور است از سلول هاي استوانه اي و مخروطي شكل تشكيل شده كه حساسيت آن ها در تمام سـطـح شـبـكـيـه يـكـسـان نـيـسـت. حـسـاس ترين قسمت شبكيه به نور، لكه زرد چشم است كه محل تلاقي محور اصلي سيستم چشم با شبكيه است. در واقع وقتي ما به يك جسم با دقت نگاه مي كنيم، مي خواهيم تصوير جسم را بر روي لكه زرد بـيـنــدازيـم. قـطـر سـلـول هـاي مـخـروطـي و استوانه اي در حدود 5/4 ميكرون است. هر كدام از اين سلول ها به منزله يك فتوديود است. وقتي نور بر روي اين سلول ها مي افتد، آن ها را تبديل به الكتريسيته توليد شده روي سلول هاي چشم، به مغز منتقل مي شود و بينايي شكل مي گيرد.
پروتزهاي بينايي
استفاده از پروتزهاي بينايي يكي از روش هاي متـداول بـراي درمـان نـابينايي است. پروتزهاي بينايي كه به آن ها چشم بيونيك (Bionic Eye) هم گفته مي شود، به دو دسته عمده تقسيم مي شوند: 1) پروتزهاي شبكيه 2) پروتز عصب بينايي . از چشـم بيـونيك به عنوان معجزه هزاره سوم ياد مـيكننـد زيـرا ايـن دستـاورد جـديـد بـه نـابينايان امكـان ديـدن مـي دهـد، ايـن پروتزها در ابتدا به منظور كمك به افراد نابينا براي حركت مستقل آن هـــا طـــراحـــي شـــد، امـــا در مـــراحـــل بـعــدي دانشمندان تلاش دارند تا امكان خواندن را هم براي نابينايان فراهم آورند.
پروتزهاي شبكيه
اين پروتزها مخصوص آن دسته از بيماراني است كه عصب بينايي آن ها آسيب نديده است. مشكل اين بيماران غالبا در ناحيه شبكيه چشم است. البته بايد اين نكته را هم در نظر داشت كه در اين حالت سلول هاي شبكيه كارايي خود را به طور كامل از دست نمـيدهنـد. ايـن بيمـاري ممكـن اسـت بـه خـاطر آسيب رسيدن به سلول هاي شبكيه (Retinitis Pigmentosa) يـــــا بـــــه دلــيـــــل نـــــارســــايــــي هــــاي نــــاشــــي از افــــزايــــش ســــن (Age related muscular degeneration) رخ دهد. امروزه دارويي براي درمان اين گونه بيماري ها وجود ندارد و اين مساله اهميت شبكيه مصنوعي و پروتزهاي شبكيه را به خوبي روشن ميسازد. امروزه پروتزهاي شبكيه اي، تصاويري شامل نقاط سياه و سفيد همانند آنچه در تابلوي اعلانات ورزشگاه ها مي بينيم به وجود مي آورند. اساس كار اين پروتزها امكان تحريك مصنوعي سيستم عصبي است. مي توان از يك الكترودي كه از آن جريان مي گذرد در نزديكي سلول عصبي استفاده كرد. جريان عبوري از الكترود موجب به وجود آمدن پتانسيل الكتريكي در سطح غشا مي شود و به اين صورت اين پتانسيل عمل در سرتاسر سيستم عصبي منتشر مي شود. پروتزهاي شبكيه داراي دو بخش عمده در خارج از چشم بيمار و درون آن هستند در بخش خارجي يك دوربين وجود دارد كه بر روي شيشه عينك بيمار نصب مي شود. اين دوربين تصاوير اطراف را دريافت كرده و آنها را بصورت سيگنال هاي الكتريكي درمي آورد و سپس آن ها را به يك ريزپردازنده طراحي شده براي پردازش تصوير انتقال مي هد. ارتباط دوربين و ريزپردازنده از طريق سيم است. تصاوير پس از پردازش در ريزپردازنده، توسط آنتني كه بـر روي عينـك تعبيـه شـده، بـه تـراشه اي كه بر روي شبكيه كار گذاشته شده ارسال ميشوند. سيگنال هاي فوق توسط امواج الكترومغناطيسي منتقل مي شوند كه در حال حاضر براي ارتباط داخل و خارج ضروري به نظر مي رسند. آنتن هاي درون چشم اين امواج را دريافت كرده و آنها را به جريان الكتريكي تبديل مي كنند. اين جريان از طريق سيم به تراشه منتقل مي شود و همان طور كه گفته شد، باعث ايجاد تحريك عصبي و پتانسيل عمل مي شود. عملكرد اين پروتز و اجزاي آن در شكل هاي 2و3 نشان داده شده است.
پروتز عصب بينايي
اين دسته از پروتزها مخصوص بيماراني است كه عصب بينايي آن ها به دليل بيماري يا عوامل فيزيكي، آسيب ديده و كارايي خود را از دست داده است. در اين حالت حتي اگر سلول هاي شبكيه نيز سالم باشند، بيمار قادر به ديدن نخواهد بود. در چنين بيماراني، تحريكات الكتريكي از راه عصب بينايي به مغز مي رسد ولي چون ارتباطي بين مغز و شبكيه وجود ندارد، لازم است اين ارتباط به طور غيرمستقيم پديد آيد تا قشر بينايي مغز تحريك شود. ساختار پروتز عصب بينايي تا حد زيادي شبيه پروتزهاي شبكيه است، با اين تفاوت كه كار در اينجا مشكل تر به نظر مي رسد، زيرا سلول هاي واقع در قشر مغز حساس تر بوده و كوچكترين اشتباهي ممكن است آسيب غير قابل بازگشتي به مغز برسد. به علاوه ساختار مغز و قشر بينايي هنوز به درستي شناخته نشده است. در اين پروتز ابتدا تصاوير توسط يك دوربين ديجيتال دريافت مي شود. سپس اين سيگنال ها به صورت مستقيم وارد يك پردازشگر مي شوند. سيگنال هاي پردازش شده وارد بخش ميكروپروسسوري شده و از آن جا به صورت جريان هاي الكتريكي توسط سيم وارد آرايه الكترودهاي كاشته شده در مغز مي شود و سلول هاي عصبي را تحريك مي كند. بر خلاف پروتز شبكيه، در قسمت هايي از اين پروتز از سيم براي ايجاد ارتباط استفاده ميشود. احتمال بروز عفونت در اين پروتز از پروتز شبكيه بيشتر است. در عكس زير، نمونه واقعي (تصوير بالا) و تصوير ديده شده با پروتز عصب بينايي (تصوير پايين) قابل مشاهده است. اگر اين پروتز در اوايل دوران نابينايي كه سلول هاي مغزي هنوز كارايي خود را از دست نداده اند مورد استفاده قرار گيرد، كارايي بيشتري خواهد داشت. اين پروتز در افرادي كه به طور مادرزادي نابينا هستند، كارايي لازم را ندارد زيرا سلول هاي قشر بينايي آن ها فاقد هرگونه پيشينه اي از فرايند ديدن هستند. پس از كارگذاشتن اين پروتز، بيماران نياز به طي كردن دوره هاي آموزشي دارند كه گاهي تا 10 سال نيز به طول ميانجامد. با افزايش تعداد الكترودهاي كاشته شده، رزولوشن (وضوح) تصوير بهبود مي يابد تا جايي كه شخص قادر به تفكيك چهره هاي مختلف خواهد بود. براي اين مـنـظــور بـه 600 تـا 1000 الكتـرود نيـاز اسـت. دانشمنـدان اميـدوارنـد بـا افـزايـش تعـداد الـكـتـرودهـا، اسـتـفـاده از مـيكروكامپيوترهاي قدرتمندتر و الگوريتم هاي پيشرفته تر پـردازش تـصوير، به پيشرفت هاي چشمگيري در اين علم نوپا دست يابند. مرحله پـيـادهسازي و اجرا اين فناوري بسيار سخت و دشوار است به اين صورت كه فقط مـتـخـصـصـان چـنـديـن رشـته با هم و يك بيمارستان كاملا مجهز اين امكان را فراهم ميسازد، متخصصان چندين رشته از جمله الكترونيك، مخابرات ، بيوالكتريك ، نانو، متخصص مغز و اعصاب و... نقش اصلي و اساسي را در اين فناوري بر عهده دارند، پيچيدگي اجرا اين فناوري در زمان هماهنگ كردن سيگنال الكترونيكي با سيگنال هاي مغز است، كه با پيوند و كاشت الكترود هاي مخصوص در نقاطي از مغز كه مشخص شده صورت مي گيرد، وظيفه اين الكترود ها، دريافت و تطبيق داده و سيگنال هاي الكترونيكي ارسال شده از ماشينها و انتقال آن بــه قـسـمــت پــردازش گــر مغـز اسـت كـه بسيـار حساس است و پس از انجام اين كار مي توان هر حسي را كه نياز است و به هر مقدار لازم آن را تحريك كرد، كه به طور مثال ميتوان حس لذت را تـحـريـك كـرد، يـا بـا اسـتـفـاده از ايـن فـناوري ميتوان بينايي نسبي را به فرد نابينا باز گرداند.
نتيجه گيري
در صورت پيشرفت اين فناوري و استفاده از آن در كشور مي توان مشكلاتي مانند نابينايي، نـاشنوايي، عدم تكلم نارسايي هاي قلبي، عدم تـحـرك و كـنـتـرل تـعادل و.... را بهبود بخشيد. دستگاه طراحي شده براي توانبخشي به پكيج امنيتي نابينايان نام گرفته و از ادغام سنسورهاي فــاصـلــه يــاب لـيـزري و صـوتـي و يـك دوربـيـن تصويربرداري در سايز كوچك (دوربين هايي مانند وب كم هاي موبايل و لب تاپ) كه بر روي يك عينك مخصوص تعبيه شده تشكيل شده است. فركانس كاري سنسورهاي اولتراسونيك 40 كيلـو هـرتـز انتخـاب شده تا با سيگنال هاي كاري در ارتباط با شخص استفادهكننده مانند hands free، بي سيم يا سيگنال هاي موبايل و... تداخل نداشته باشد سنسورها به صورت مورب در دو جهت با زاويههاي 45 و 90 درجه در پشت عـيـنـــك نـصـــب شـــده كـــه بـــه صـــورت كـــامـــلا هـوشمندانه (استفاده از هوش مصنوعي) و بي سـيـم، آنـلاين اطلاعاتي از قبيل انواع موانع در زاويــه ديــد(بــالا تـنــه) و انــواع مــوانــع بــه شـكـل برآمدگي يا فرو رفتگي در سطح زمين را قبل از رسيـدن يـا بـرخـورد فـرد نـابينا با آن موانع را به صورت آلارم صوتي و ويبره هشدار مي دهد( مسافت موانع و زمان هشدار دستگاه نسبت به عكس العمل شخص استفاده كننده قابل تنظيم اسـت) و از بـرخـورد و بـروز حـادثـه جلوگيري مــــيكــنـــد، وظـيـفـــه دوربـيـنـــي كـــه بـــه صـــورت نامحسوس در مركز عينك تعبيه شده انعكاس اطلاعاتي مانند تشخيص چهرههاي افراد از قبل معرفي شده به سيستم (مانند خانواده)، تشخيص مـقــدار و نــوع اسـكـنـاس در دسـت فـرد، اعـلام شــرايــط خـطــر مـاننـد آتـش سـوزي و ... اسـت. دسـتـگاه فوق الذكر با نام پكيج امنيتي نابينايان ثبت شد و در سمينار تخصصي توانبخشي در نـابـيـنـايـي كـه در دانـشـكـده تـوانـبخشي دانشگاه شهيد بهشتي تهران برگزار شد، توسط مدير خانه نور ايران رونمايي شد و تاييديه هاي لازمه را از وزارت بهداشت و درمان(از نظر نبود چنين دستگاهي) ،مركز پژوهشكده مهندسي وعلوم پزشكي جانبازان نابينا ، مركز بررسي بر وسايل توانبخشي نابينايان خانه نور ايران دريافت كرده است.
سپاسگزاري
در پايان برخود لازم مي دانم از همكاري صميمانه وزارت بهداشت و درمان، خانه نور ايران، پژوهشكده مهندسي علوم پزشكي جانبازان ونيز از زحمات و راهنمائي هاي دكتر محمود طبياني در دانشگاه صنعتي شريف و اساتيد ارجمندم در دانشكده فني ومهندسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرمسار قدرداني و تشكر كنم
منابع
[1] eyeborg.blogspot.com
[2] eyeborg.blogspot.com
[3] whaleoil.gotcha.co.nz
/2010/07/01/the-eye-borg
[4]www.rangefinderforum.com/forums/showthread.php?t...
[5]www.mumbaimirror.com/index.aspx?Page...7...
[6]collapsemag.com/blogs/index.php/geek/2009/03/.../p438
[7] fenopy.com/search/eye+borg.html
[8] www.filestube.com/e/eye+borg
[9] www.timesofmalta.com/...
/all-eyes-
[10] thefutureofthings.com
[11] technabob.com
[12] ylym.wordpress.com
[13] biologylab.blogfa.com
[14] nicetoview.blogfa.com
منبع: نشریه مهندسی پزشکی شماره ۱۲۲