با آغازبه کار با الکتروآنسفالوگرافي به سال 1929، آموختيم که چگونه مي‌توان با قرار دادن الکترود روي پوست اطلاعات سودمندي به دست آورد که از نظر فيزيولوژيک سودمند باشد. معهذا، حتي امروزه اين نوع تکنيک به نوار، بند و يراق، سوزن، ژل، سيم و جعبه‌هاي جداگانه‌ي‌ گردآوري الکترونيک داده‌هاي جدا نياز دارد. به اين جهت پايش از بيرون از آزمايشگاه يا مؤسسه‌ي باليني براي مدت طولاني دشوار است.

يک گروه مهندسي که مرکزش در دانشگاه ايلي نويز است ايجاد سيستم‌هاي الکترونيک اپيدرمال (EES) را گزارش داده است. اين EESها بيش از حد نازک و روبان‌هاي قابل انعطافي حاوي الکترودها، حس‌گرها و اجزاي پيام‌رسان بي‌سيم هستند و داراي منبع قدرت دروني مربوط به خود مي‌باشند. اين اجزاء قادر به حس دما، کشش و سيگنال‌هاي الکتريکي دروني مي‌باشند. EESها کوچک بوده و مانند تيغه‌يي روي پوست قرار مي‌گيرند. وقتي پژوهشگران سيگنال‌هاي EES را با سيگنال‌هايي مقايسه کردند که همزمان از EEG و EKG و EMG به دست آمده بود، تأييد شد که سيگنال‌هاي EES بسيار درست و آگاهاننده‌ است. حتي بعد از چند ساعت چسباندن روي پوست و کار، پوست به خوبي EES را تحمل مي‌کند.

منبع: نشریه پزشکی امروز، شماره ۸۹۱