روش126- بيوفيدبك و كاربردهاي آن
بيوفيدبك روش درماني است كه با بهكارگيري ابزارهاي الكترونيكي اطلاعاتي را در مورد اعصاب و عضلات و فعاليت خودمختار بدن اندازهگيري و پردازش ميكند و در قالب فيدبك صوتي و ديداري به بيمار و درمانگرش نشان ميدهد. بيوفيدبك به بيماران كمك ميكند تا به آگاهي بيشتري از اعمال خودمختار بدن دست يابند و كنترل ارادي را بر آن ها افزايش دهند. با راهنمايي درمانگر فرد با استفاده از فيدبكهايي (صوتي و ديداري) كنترل بهتري را بر روي عملكرد اندام بهدست ميآورد. بيوفيدبك درمان غير تهاجمي است كه كاهش علائم را در افراد بسياري موجب شده است. سودمندي بيوفيدبك از فردي به فرد ديگر متفاوت است.
تاريخچه بيوفيدبك
بيوفيدبك تكنيك نسبتا جديدي است كه در ابتـدا بـه وسيلـه دكتـر مورر (H.Mowrer) در سال 1938 مـعــرفــي شــد. وي از يــك سـيـستـم زنـگ هشداردهنده براي متوقف كردن شب ادراري در كودكان استفاده كرد.
در سال 1960 دكتر گرين (E.Green) با استفاده از امواج مغزي پي برد كه يوگيها (عرفا) با كنترل روي تنفسشان ميتوانند وضعيت آگاهيشان را دگرگون كنند. اخبار اين تحقيق همراه با موضوع تهييج شدن بدون استفاده از مواد مخدر توجه عموم را جلب كرد.
تـحـقـيـقـات بـسـيـار زيـادي انـجام شده است. حداقل 3000 مقاله و بيش از 100 كتاب درباره تأثير بيوفيدبك نوشته شده و به عنوان يك شيوه درمان تأييد شده براي كنترل سردرد ،علائم و دردهـــــاي مـــــزمـــــن، اخــتــــلال عــــدم تــمــــركــــز، گـرگـرفـتـگـي، بـياخـتـيـاري و بـيـمـاري ري نـود Ray noud`s كه ژنتيكي است، نام برده شده است. ليندن در سال 1996 از بيوفيدبك براي بالا بردن ضريب هوشي IQ و عملكرد هوشي و كاهش بيدقتي در كودكاني كه دچار نارسايي در تمركز و عدم قابليت يادگيري بودند استفاده كرد.
ماتيو سون چاپمن (Mathewson Chapman) در ســـال 1997 از بـيـــوفـيـــدبــك بــراي مـعــالـجــه بياختياري ادرار در مردان پس از عمل برداشتن پروستات استفاده كرد.
گليا (Glia)در سال 1998 با بهكار بردن بيوفيدبك به طور علمي ثابت كرد كه اين روش در بهبود يبوست بسيار مؤثر است و آزمايشات ديگر در طول 21 ماه بعد نيز اين را بيشتر اثبات كرد.
پين (Payne) در سال 1998 با استفاده از بيو فيدبك متوجه پيشرفت در معالجه عدم كنترل دفع ادرار در زنان شد. هر دو تحقيق در مورد بي اختياري ادراري نتايج آماري معتبري در مقايسه با گروه كنترل نشان دادند.
موزر (Moser) در سال 1997 نشان داد كه با يك دوره معالجه، بيماران با نارسايي قلبي پيشرفته قادر شدند كه حرارت انگشت و برون دهي قلبي را بالا ببرند و مقاومت سيستم عروقي و تعداد تنفس را پائين بياورند، بدون اينكه هيچگونه تأثير سيستماتيك روي مصرف اكسيژن يا كاتكولامين داشته باشد.
مورلاند در سال 1998 مطالعات منتشرشده بين سالهاي 1976 تا 1995 را بررسي و يك متا آناليز انجام داد و با توجه به نتايج حاصله از نوار مغز (EMG) دريافت كه بيوفيدبك براي بهبود قدرت عضلاني در بيماران مبتلا به اختلالات حركتي، از معالجات متداول بهتر است.
در سال 1996 واندرپلاس (Vander Plas) شيوه آموزش بيوفيدبك را روي 200 كودك مبتلا به يبوست به كار برد ولي نتيجه تحقيق چندان موفقيت آميز نبود.
كاربرد بيوفيدبك در درمان و افزايش سطح سلامتي:
1) اختلال در خواب
2) پرتحركي در كودكان
3) اختلالات رفتاري
4) مشكلات وضعيتي
5) كنترل درد (درد پشت، سردرد)
6) سندرم مفصل گيجگاهي- دهاني
7) فشار خون بالا
8) كاهش و كنترل استرس و اضطراب
9) اختلالات سيستم گوارشي ( زخم هاي گوارشي و سندرم روده تحريك پذير )
10) بياختياري دفع مدفوع و ادرار
ساختار بيوفيدبك
بيـوفيـدبـك بـا قـرار دادن سنسـورهـا بـر روي بـدن آغـاز مـيشـود. در بـرخـي موارد سنسورهاي كوچكي نزديك ناحيه مقعد قرار ميگيرند، جايي كه ماهيچه لگن به پوست نـزديكتر است. متخصصان ديگر ترجيح ميدهند كه سنسور كوچكي را در ناحيه ركتـوم يـا واژن قـرار دهنـد. همچنيـن براي بررسي فشار ناشي از شكم بر روي لگن سنسورهاي به شكم نيز متصل ميشود. بعد از قرار دادن سنسورها در مكانهاي خود، فرد شروع به منقبض كردن ماهيچههاي كف لگن و آرام كردن ماهيچههاي شكم مي كند. از طريق آموزش اين كار، فرد ميتواند بي اختياري خود را كنترل كند. اين سنسورها از طريق فيدبكهايي كه بر مانيتور كامپيوتر مشاهده ميشود يا صداهايي كه شنيده ميشود به فرد مي گويد كه آيا ماهيچه خود را درست منقبض كرده است يا خير. در بيوفيدبك براي بياختياري ادرار از الكتروميوگرافي (EMG) استفاده مي شود. از طريق آن ميـزان فعـاليـت الكتـريكـي در مـاهيچـه لگـن انـدازه گيـري مـيشود و براي تقويت ماهيچهها به مراجع فيدبك داده ميشود تا آموزش ببينند كه از ماهيچه خود به خوبي استفـاده كنند و همچنين به بهتر آموختن ورزشهاي تقويت كننده ماهيچهها براي حداكثر بهبودي كمك ميكند. همزمان با اينكه ماهيچهها قويتر ميشوند، بيماران مـاهيچههاي خود را به نحوي صحيحتر بهكار ميبرند و در نتيجه در جلوگيري از خروج ادرار موفقتر عمل خواهند كرد و قادر خواهند بود در صورت لزوم، ادرار خود را كنترل كنند. بنابراين اولين هدف در درمان بياختياري ادرار به وسيله بيوفيدبك بهينه سازي پاسخهاي ماهيچههاي كف لگن است.
الكترومايوگراف (EMG)
بيوفيدبك برق نگاري ماهيچهاي از كار گالواني بهدست آمده است. گالواني در اوايل سال 1880 پاسخهاي الكتريكي در فعاليت سلولهاي عصبي و ماهيچهاي را كشف كرد.
در اين نوع بيوفيدبك از فعاليت الكتريكي كه توسط ماهيچه توليد ميشود به عنوان نشانگري از تنش ماهيچهاي استفاده شده و بيمار با كاهش اين تنش تقويت دريافت مـيكنـد. سيگنـال اين دستگاه از الكترودهايي كه به عضله مورد نظر مانند عضلات صورت، گردن يا شانهها وصل است به دست ميآيد و برحسب ميكرو ولت است.
اين نوع از بيوفيدبك با ايجاد ريلكسيشن عميق عضلاني به درمان ميگرن ميپردازد. درمان سردردهاي تنشي نيز يكي ديگر از كاربردهاي اين نوع بيوفيدبك است. اين سردردها اغلب در موقعيتهاي استرس زا دراثر نگه داشتن ماهيچههاي خاصي از سر در يك وضعيت تنشي، به وجود ميآيند. البته فرد معمولا از اين حالت خود آگاه نيست. با قرار دادن سنسورهاي مختلف، تنش ماهيچههاي سر، فك و گردن دريافت و ثبت ميشود. اين تنش گاهي به صوت تبديل ميشود، بنابراين با افزايش و كاهش تنش در ماهيچه، صدا بالا و پايين ميرود. به اين ترتيب بيمار ميتواند از تغييرات تنش آگاه شود و سعي ميكند صدا را كاهش دهد ( البته به جاي صوت از تصوير نيز ميتوان استفاده كرد.) پس از مدت كوتاهي و در يك فرايند سعي و خطا ، بيمار در مييابد كه چگونه صدا را كاهش دهد و در نتيجه فك و پيشاني و گردن خود را از تنش رها كند و سردردهاي خود را كاهش دهد.
پس از مدتي فرد اين مهارت جديد را ياد ميگيرد و ميتواند در موقعيتهايي كه پيش از اين برايش تنشزا باشد، آرامش خود را حفظ كند. مهارت جديد به صورت جزيي جداييناپذير از وجود فرد در ميآيد و فراموش نميشود.
پـژوهـش در خصـوص الكتـرومـايـوگـراف از سـال 1969آغاز شد. تا سال 1974 از الكترومايوگراف براي اسپاسم هاي ماهيچهاي در شرايطي مانند گردنكجي اسپاسمي استفاده ميشد.
در ســال 1977 ولــف و بــاسمـاجيـان مقيـاس اندازه گيري را طراحي كردند كه پيشرفت باز پـروري عـصـب مـاهيچهاي بيماراني كه تجربه ســكــتـــه داشــتـــهانـــد را درجـــه بـنــدي مــيكــرد. بـاسماجيان نشان داد كه افراد ميتوانند كنترل شليك تكانههاي عصبي در واحدهاي حركتي را ياد بگيرند. اخيرا از برق الكترومايوگراف به طور همه پذيري براي تنش ماهيچهاي، اسپاسم مـاهـيچهاي، مديريت درد و باز پروري عصب ماهيچهاي استفاده ميشود.
اين تكنيك درماني براي بيماراني كه تجربه سـكـتـه داشتهاند يا بيماراني كه از اسپاسم رنج ميبرند و قربانيان تصادف كاربرد فراواني دارد. در سـالهـاي اخـيـر كـاربـرد عـمـلـي اين تكنيك درماني در بيماران نخاعي و ساير فلجها نيز آغاز شده است.
بيوفيدبك حرارتي
در شرايط استرس، بدن گرايش به اين دارد كه مـنـابـع خـود را حـفـظ كـنـد. در چـنـيـن شـرايـطي گردش خون ازامعاء و احشاء دروني به سمت ماهيچههاي بزرگ ، قلب و مغز جريان مييابد.
در اين بيوفيدبك هدف كنترل حرارت دست اسـت. درايـن روش يـك تـرمـيـسـتـور(مـقـاومـت گرمايي) به منظور اندازهگيري دماي پوست فرد به انگشتانش وصل ميشود. سپس از او خواسته مـيشـود بـهطـور آگـاهـانـه دمـاي دست خود را افزايش دهد. در حاليكه فرد سعي در گرم كردن دست خود دارد مانيتوري با نشان دادن درجه حرارت يا با ايجاد صدايي كه با افزايش دما شدت مييابد به كاربر خود فيدبك ميدهد. از آنجايي كــه جــريــان خــون در مـيـگــرنــيهــا در بـخـشــي ازســرشــان افــزايــش و در بخـش ديگـر كـاهـش مييابد، بنابراين يك بيمار ميگرني ميتواند با تغيير حرارت بخش ديگري از بدن براي مثال دست از طريق بيوفيدبك جريان خون اضافي را از سر به سمت خود به جريان درآورد.
اين امر سبب كاهش اتساع و تورم رگهاي سر شده در نتيجه سرگيجه، تهوع، درد و ساير عـلائـم مـيـگـرني كاهش مييابد. اين درمان در كاهش نشانههاي ميگرن بسيار اثر بخش بوده و بـه دلـيـل ايـنـكـه درمـان غـيـردارويـي اسـت از آن مــيتـوان بـراي كـودكـان، زنـان بـاردار و شيـرده استفاده كرد.
پاسخ گالوانيك پوست
(Galvanic skin Response)
جـريـان الـكـتريكي بسيار ضعيفي در پوست وجـود دارد كـه افـراد قـادر بـه درك آن نـيستند. هـرچـه فـرد از نظر هيجاني برانگيختهتر باشد، فـعـالـيـت غـدد عـرقي بيشتر خواهد بود. وجود عرق روي پوست مقاومت الكتريكي پوست را كـاهـش داده و باعث افزايش جريان الكتريكي خواهد شد. ورزشكاران از اين دستگاه جهت كـاهش بيقراري و اضطراب قبل از مسابقات بهره ميبرند.
در اواخـر نـيـمـه قـرن نـوزدهـم پـژوهـشـگـران دريافتند مقاومت پوست در سراسر بدن متغير و مـتـفــاوت اســت. ايــن تـغـيـيــرپـذيـري حـاصـل از برانگيختگي فيزيولوژيك وحتي پردازش ذهني اســت. ايـن تـغـيـيـرات بـا فـعـالـيـت غـدد عـروقـي مشخص ميشود. به اين صورت كه در حالت كلي پاسخ به استرس سبب افزايش فعاليت اين غدد ميشود. مثلا در چنين شرايطي دستها سـرد و مـرطـوب مـيشـونـد. بـا بيـوفيـدبـك، يـاد ميگيرد ريلكس شود و به الگوي پاسخ نرمال بـــرگــردد (دســتهــاي گــرم و مــربــوط) پــاســخ گــالــوانـيــك پــوســت بــا عـبــور جــريــان بـيــن دو سـنسوري كه بر روي پوست جايگذاري شده اندازهگيري ميشوند.
تركيب بيوفيدبك حرارتي و پاسخ گالوانيك پوست روش مطلوبي براي اندازهگيري اثرات مديريت استرس است.
بيوفيدبك تنفسي
اين وسيله نرخ و حجم دم و بازدم را در نواحي مختلف مانند تنفس شكمي و تنفس سينهاي اندازهگيري كرده و فيدبك ميدهد. به اين ترتيب فرد از وضعيت تنفس خود آگاه شده و آن را تنظيم ميكند. معمولا هنگاماضطراب ريتم تنفس و حجم آن دچار تغيير ميشود و برعكس آن با كنترل ريتم ميتوان اضطراب و استرس را كنترل كرد.
بسيـاري از علائم استرس ممكن است ناشي از تنفس نادرست باشد. اين علائم عبارتند از: درد سينه، آسم، سندرم روده تحريك پذير، ميگرن و تنش. يكي از مواردي كه بشر را از ساير جانداران متمايز ميسازد كنترل دقيق تنفس است كه امكان صحبت كردن را فراهم ميسازد.
بنابراين كنترل تنفس يك عملكرد كاملا خودكار نيست. در سال 1975 هيراي پيشنهاد كرد تنظيم كاركرد كه ديافراگم را به حركت وا ميدارد سبب ميشود وريدهاي شكمي عصـب واگ را تحـريـك كننـد. ايـن امـر سبـب تحـريـك سيستـم پارا سمپاتيك شده و ريلكسيشن ايجاد ميكند.
اخيرا محققان نشان دادهاند سطح دي اكسيدكربن خون در تنظيم سيستم عصبي خـودمختـار نقـش مهمـي ايفـا مـيكنـد. كمبـود دي اكسيـدكـربن در تنظيم اين سيستم مشكلاتي را به وجود ميآورد. تكنيكهاي متنوعي براي آموزش مهارت تنفس وجود دارد از ساده ترين ابزارهاي تقويت كننده كه به فرد اين امكان را ميدهد تا صداي تنفس خود را بشنود تا دستگاههايي كه سطح دي اكسيدكربن را در بازدم اندازه ميگيرد.
ريلكسيشن
تكنيـكهـاي كـلامي كه ريلكسيشن و كنترل را موجب ميشوند بخش مهمي از بيوفيدبك به شمار ميروند. يكي از راههاي بسيار مهمي كه بدن ميتواند با فرد ارتباط برقرار كند تجسم ديداري است. ريلكسيشن تجسمي از مشهورترين نوع ريلكسيشن است. در اين روش از فرد خواسته مي شود تا يك مكان زيبا، يك اتفاق خوب يا يك مشكل حل شده را تجسم كنند. محققان نشان دادهاند ريلكسيشن تجسمي براي درمان بيماران مبتلا به سرطان بسيار مفيد است.
نوع ديگر ريلكسيشن، ريلكسيشن شرطي است كه افراد پرمشغله را تشويق ميكند كــه بــا كـمـتــريــن تــلاش مــيتـواننـد بـه مـديـريـت استـرس بپـردازنـد. بـر اسـاس نظـريـه شرطيسازي كلاسيك پاولف بههمراه تمرين ريلكسيشن سيگنالي (براي مثال تنفس) به فرد ارائه ميشود. با تمرينهاي مكرر بدن بر اساس شرطي سازي ياد ميگيرد تنها با ارائه سيگنال ريلكس شود.
چگونگي به كارگيري بيو فيدبك
به طور كلي، در اين روش به فرد آموزش داده خواهد شد كه با فعاليتهاي جسماني و رواني خود عملكرد سيستم اعصاب مركزي را تحت تاثير قرار داده و سيستمهاي خودكار بدن مانند ضربان قلب، فشار خون و حتي درجه حرارت را كنترل كند. به طور معمول فرايندهاي اجرايي توسط يك رايانه مورد بررسي قرار ميگيرد و عمليات انجام شده بر روي نمايشگر رايانه قابل مشاهده هستند. با كمي تمرين فرد بهراحتي كنترل بدن خود را در دست خواهد گرفت و ميتواند حتي فشار خون خود را پايين آورد. اين روش به ويژه در هنگام استرسهاي رواني كه ممكن است تمام سيستمهاي قلبي و گردش خون بدن دچار تغييرات منفي شوند، بسيار كاربرد دارد. استفاده از اين روش درماني به همه افراد توصيه ميشود، حتي كساني كه مشكل خاصي ندارند و تنها ميخواهند در آرامش كامل كارهاي روزمره خود را انجام دهند.
انواع روشهاي متداول بيوفيدبك در اختلالات عملكردي عضلات كف لگن
به طور كلي از شاخصهاي فشار (مثلا فشار داخل شكمي)، فعاليت الكتريكي بافتها (مثلا عـضـــلات) و تـصـــويــربــرداري اولـتــراســونـيــك مـيتـوان بـه عنـوان عـوامـل ايجاد كننده فيدبك استفاده كرد. به عبارت ديگر حداقل سه روش در دستـرس و معتبر براي ايجاد فيدبك وجود دارد: بيوفيد بك الكتروميوگرافيك، بيو فيدبك فشاري و بيو فيدبك اولتراسونيك.
1-بيو فيد بك الكترو ميوگرافيك
الـكـتـــرومـيـــوگـــرافــي بـيــوفـيــدبــك بــه مـعـنــي انـدازهگيـري سيگنـالهـاي الكتـريكـي همـراه با فعـاليـت عضـلاني و آماده سازي و نمايش اين سـيـگـنــال هــا بــه بـيمـاران بـراي كنتـرل فعـاليـت عضلاني است.
دقـت شـود سيگنالها از عضلات مجاور يا آنـتــاگــونـيـســتهـا ثـبـت نـشـود و تـا حـد امـكـان الكترودها از هم دور شده تا سيگنالها قويتر و بـزرگتـر شـود. از سيستـم معـدلگيـري سيگنـال بــراي يـكـنــواخــت كــردن سـيـگـنـالهـا اسـتـفـاده مــيشــود. سيگنـالهـا بـهصـورت فيـدبـكهـاي شنوايي يا بينايي ارائه ميشود.
با پيشرفت كنترل بيمار و براي ايجاد كاهش يا افزايش فعاليت عضلاني ميتوان سيگنالها را تقويت كرد يا كاهش داد.
موارد استفاده از الكتروميوگرافي بيوفيدبك
از الكتروميوگرافي بيوفيدبك براي يكي از دو هدف زير استفاده ميشود:
افزايش فعاليت يا ميزان عملكرد عضلاني
كاهش فعاليت يا ميزان عملكرد عضلاني
طيف وسيعي از موارد كاربرد باليني شامل:
بيمـاران سكتـه مغزي، صدمات طناب نخاعي، اسپاستي سيته، بازيابي و بهبود عملكرد عضلاني، صدمات مزمن عضلاني اسكلتي، درد، تعادل و تحرك، بازآموزي عملكـرد عضـلات تنـه، كنتـرل تنفسـي، بـي اختيـاري ادراري، بيمـاريهـاي مـرتبـط با استرس، فشار خون.
دستگاههاي بيوفيدبك
تمام دستگاههاي بيوفيدبك سه قسمت ضروري دارند.
1)مبدل يا ترانسديوسر شامل يك جفت الكترود، مبدل حرارتي، مبدل فشاري و ...
تشخيص متغيرهاي فيزيولوژيك نظير جريان خون، ضربان قلب، فعاليت EMG يا حرارت پوست است.
ايجاد يك سيگنال مرتبط يا متغير فيزيولوژيك مربوطه است.
2) واحـد پردازش سيگنال شامل تقويت كننده، فيلتر، واحد معدل گير سيگنال و تبديلكننده سيگنال به شكل قابل استفاده براي نمايش و اختيار بيمار قرار دادن.
3) قسمت سوم نمايشگر بينايي يا شنوايي براي نمايش سيگنال آماده شده و پردازش شده به بيمار
بيو فيدبك با استفاده از عامل فشار (مانو متريك يا پرينو متريك)
اوليـن بـار كيگـل بـراي ارزيـابـي انقبـاض عضلات كف لگن از همراهي دو روش مشاهده و استفاده از پرينومتر فشاري استفاده كرد. اين وسيله از يك پروب واژينال كه با هوا پرشده و به يك مانومتر متصل است تشكيل شده و تغييرات فشار ناشي از انقباض عضـلات اطـراف واژن را منعكس ميكند. كيگل از اين فشار به عنوان يك سيگنال بيـوفيـدبـك بـراي آموزش فردي و ارزيابي سير پيشرفت بيماران مبتلا به اختلالات عملكردي عضلات كف لگن استفاده كرد. در واقع پرينومتر كيگل يك ابزار حساس به فشار است كه وارد واژن شده و مقادير عددي و فيدبك بينايي انقباضات عضلاني را فراهم ميكند.
درنوع ديگري از پرينومتر افزايش فشار ناشي از انقباض عضلاني با استفاده از يك بالن كه در داخل فضاي واژن قرار ميگيرد اندازهگيري ميشود. براي ارزيابي و كنترل فشار داخل شكمي، از يك بالن كوچك مسطح و حساس به فشار كه در خلف واژن قرار مـيگيـرد استفـاده مـيشـود. همچنين از روش پروفيلومتري پيشابراه كه در آن فشار پيشابراه در نقاط مختلف آن همزمان با فشار مثانه اندازهگيري مي شود ميتوان براي فراهم كردن بيوفيدبك استفاده كرد.
3-بيوفيدبك اولتراسونيك
تصـويـربـرداري اولتـراسـونيـك بـا فـراهـم كـردن بيوفيدبك بينايي بلادرنگ جهت آموزش تمرينات عضلات كف لگن مورد استفاده قرارميگيرد. مزاياي اين روش درمقايسه با روشهاي ديگر بيوفيدبك عبارتند از:
عدم ثبت فعاليت همزمان عضلات مجاور (ديواره شكم ، قفسه سينه يا اندامهاي تحتاني) بهويژه حين انجام فعاليتهاي عملكردي مثل بالا بردن اندام تحتاني، كوتاه بودن زمان يادگيري، غير تهاجمي بودن (اختصاصا روش ترانس ابدومينال) در مقايسه با پروب پرينومتر يا الكتروميوگرافي واژينال.
اثربخشي بيوفيدبك
تحقيقات و متاآناليزهاي گستردهاي اثر بخشي بيوفيدبك را در حوزههاي بسياري تاييد كرده است (براي مثال سردردها، بياختياري ادرار و درد پشت) بيوفيدبك يكي از موثرترين شيوههاي درماني موجود است. يكي از امتيازهاي آن اين است كه هيچ نوع عوارضي جانبي ندارد. بيوفيدبك شيوهاي است كه توسط بسياري از بيماران به راحتي پذيرفته ميشود. توصيف كوتاهي از درمانهايي كه به وسيله بيوفيدبك انجام ميشود.
1-آموزش تنفس كردن
اين شيوه براي تغيير الگوهاي تنفسي ناكارآمد كه عادت شدهاند بهكار ميرود. اين شيوه كه به وسيله ماركس ايجاد شده است، به آزمودني كمك ميكند تا ياد بگيرد كه چگونه بهطور صريح و اقتصادي بر اساس منحني تنفس مطلوب ،تنفس كند.كامپيوتر الگـوي تنفسـي را تحليـل مـيكند و منحني مطلوب را براي آزمودني فراهم ميكند. بنابراين الگوي اصلي تنفسي شخص مورد نظر به تدريج تغيير ميكند.
2-آموزش آرميدگي
بـراي كـاهش فعاليت سمپاتيك بدن كاربرد دارد. هـدف كـاستـن از حـالـت بـرانگيختگـي يـا فـعـالـيـت عـصـبـي سـمـپـاتـيـك از طـريـق فـيـدبك هـــدايـــت پــوسـتــي اســت. عــلاوه بــر وضـعـيــت استاندارد، تعداد زيادي از فيدبكها و امكانات نـمـايـشـي بر اساس ترجيحات مراجعان وجود دارد (بــراي مـثــال امـكــان ايـجــاد فـيــدبـك بـراي كودكان و تصويرسازي و . . . .)
3-آموزش مواجهه
حساسيت زدايي از طريق محرك تصويري صورت ميگيرد. تصاوير فوبيك ( هراس آور) كه اضطراب يا برانگيختگي ايجاد ميكنند، در طول جلسات نشان داده ميشوند. فرد ميتواند واكنش سيستم عصبي خودمختار خود را تحت شرايط تعيين شده مشاهده كند و تلاش كند تا بر آنها غلبه كند. همچنين امكان حساسيت زدايي منظم براي تصاوير تهيه شده بر اساس ميزان بــرانـگيختگـي و اضطـراب زايـي آنهـا وجـود دارد.
4- ضبط صدا
بـه مـنـظـور شـنـاسايي شناختهاي ناكارآمد قابل استفاده است. صداي بيمار در طي گفتگوي درمـانـي، عـلاوه بـر پـارامـتـرهـاي فـيـزيولوژيكي ضـبـط مـيشـود. بـعـد از اتـمـام جـلـسـه درمانگر مــيتــوانـد مـوضـوعهـا و مـواردي را كـه بـاعـث افزايش فعاليت سيستم عصبي خودمختار شده است، بررسي كند.
5- بازتواني عصبي عضلاني
در اين آموزش به آزمودني ياد داده ميشود تا انقباض عضلاني بر اساس خط مستطيلي انجام دهد: فرد بهراحتي ميتواند عضلاتش را كنترل كنـد و يـادگيري انبساط و انقباض عضلاني را ايجاد كند.
6-بيماري رينولد
بــا آمــوزش گــرم كــردن دســت بــا قــراردادن مـحـــركهـــاي خـنـــك كـنـنــده مــوضـعــي انـجــام ميشود. فرد بايد سعي كند تا كنترل وازوموتور خـود را در دماي محيطي پائين حفظ كند و از انقباض رگهاي پيراموني جلوگيري كند. تاثير آمــوزش گــرم كــردن دســت، شخصـا بـه اثبـات رسيده است. آموزش گرم كردن دست از طريق قـرار دادن مـحـركهـاي خـنـك كـنـنده موضعي صورت ميگيرد.
7- پرتنش اساسي
آموزش گرم كردن دست: هدف آن كاهش فعاليت عصبي خود مختار است. يكي از علائم روش آرميدگي جسماني، حس گرمي در دست اسـت. اتـسـاع عـروق (گـشـاد شـدن رگ هـا) در انـتهـاهـا و دسـت و پـاهـا فشـار خـون را كـاهـش ميدهد.
8-سردرد تنشي
كـاهـش تـونـوس عـضـلات پـيـشـانـي: مراجع فـيـدبـكهـاي صوتي از EMG عضلات پيشاني دريـافـت ميكند. مراجعان ترغيب ميشوند تا حد توان تن صدا را تا حد امكان كاهش دهند و چشمان خود را به منظور تمركز بسته نگاه دارند. ايــن شـيــوه عــلاوه بــر درمــان ســردرد تـنـش در روشهاي جامع آرميدگي نيز كاربرد دارد.
دستگاه هاي بيوفيدبك
هم اكنون در بازارهاي جهاني تعداد زيادي دستگاه بيوفيدبك عرضه شده است. برخي از شـركـتهـاي سـازنـده اين دستگاهها سالهاي زيادي است كه در اين زمينه فعاليت دارند و بر اسـاس يـك پـايـه دانشـي منـاسـب، دستگـاههاي تجاري خود را روانه بازار كردهاند. دستگاههاي بيوفيدبك از جنبههاي مختلف قابل ارزيابي و طبقه بندي هستند. يك طبقهبندي مناسب كه در اين تحقيق مورد استفاده قرار گرفته است، وابستگي يا عدم وابستگي دستگاه به رايانه است.
دستگاههايي كه به رايانه متصل ميشوند، با توجه به امكانات گستردهاي كه رايانه در اختيار پژوهشگر قرار ميدهد، از نظر ارزيابي سيگنال حياتي و ارايه فيدبك به كاربر، بسيار قوي هستند. اين وسيلهها مي توانند همزمان چند سيگنال حياتي را ثبت كنند (گــرچــه دسـتگـاههـاي مـوجـود بـراي ارزيـابـي وضعيـت آزمـون شـونـده، تنهـا يكـي از سيگنالها را مورد بررسي قرار ميدهند.) اين دستگاه ها براي ارايه فيدبك و منعكس كردن وضعيت شخص نيز با تنوع و امكانات فراواني همراه هستند. مثلا قابليت پخش صوت، فيلم، تصويرهاي متحرك، بازي يا نمايش خود سيگنال حياتي را دارند. به عنوان مثال در يك نمونه از اين دستگاهها، تصوير يك فرد به نمايش درميآيد و حالت چهره از حالت اخمو تا شاد متناسب با وضعيت فرد تغيير ميكند.
يكي ديگر از قابليتهاي مهم اين دستگاهها، امكان ذخيرهاطلاعات، تهيه پايگاه داده و تشكيل بانك اطلاعات است. همچينين در اغلب نرمافزارهاي امكان ذخيره دادهها جهت استفاده در نرم افزارهاي ديگر وجود دارد.
دستگاههاي مستقل از رايانه، معمولا سبك و قابل حمل هستند و در موقعيتها مختلف قابل استفاده هستند. يك نكتهمهم براي اين دستگاه ها قيمت پايين آنها در مقايسه با سيستمها رايانهاي است. مثلا در يك نمونه، به خاطر حجم بسيار كم، در زماني كه فرد براي خواب شبانه درازكشيده است، قابل استفاده است. اين دستگاهها تنها قابليت ثبت يك سيگنال حياتي را دارند كه در بيشتر موردها سيگنال هدايت الكتريكي پوست است. چند نمونه كه از سيگنال PPG يا دماي پوست استفاده ميكنند نيز وجود دارند. اين دستگاهها براي نمايش وضعيت بيوفيدبك نمي توانند پيچيده عمل كنند. در اين دستگاهها براي امتياز دهي و آگاه كردن فرد، از خود سيگنال حياتي استفاده ميشود و مـعـمـولا ويژگي خاصي از آن استخراج نميشود. در دستگاههاي مبتني بر GSR، مـعـمـولا بـا خاموش و روشن كردن يك مجموعه چراغ وضعيت هدايت الكتريكي پوست فرد نمايش داده ميشود يا اينكه بر روي نمايشگرهاي ساده هفت قسمتي، مـقـدار عـددي هـدايـت الـكـتـريـكي پوست بر حسب زيمنس نقش ميبندد. درا نواع قديميتر از هدايت سنجهاي عقربهاي استفاده ميشود.
در دستگاههاي مبتني بر دما، دما بر روي نمايشگرهاي ساده هفت قسمتي به صورت عددي نشان داده ميشود. پيچيدهترين دستگاهي كه از اين دست در بازار موجود است با استفاده از سيگنال PPG، سيگنال HRV را بر روي صفحههاي LCD كوچك نشان ميدهد و با علامتهايي نيز امتيازدهي ميكند. در برخي از اين دستگاهها فيدبك صوتي نيز داده ميشودكه با پخش يك صداي ساده و تغيير فركانس صدا اين كار انجام ميشود. در ادامه مروري به برخي از دستگاههاي بيوفيدبك موجود در بازار مي شود.
نمونهاي از دستگاههاي بيوفيدبك
در اين بخش به معرفي نمونه هايي از دستگاه هاي بيوفيدبك خواهيم پرداخت.
سخت افزار
در اين دستگاه با سنسورهاي گوناگون سيگنالهاي مختلفي اندازهگيري ميشود. از جملـه هـدايـت الكتـريكـي پـوسـت، ضربان قلب، ميزان تحرك فرد، تنفس و پتانسيل الكتـريكـي پـوست. اين سنسورها در اندازههاي كوچك طراحي شدهاند و با بخش مركزي دستگاه، ارتباط بدون سيم از طريق موجهاي بلوتوث برقرار ميكنند. به علت حذف سيمهاي رابط، كاربر آزادي حركت بيشتري دارد و راحت تر است.
نرم افزار
امكان نمايش يك يا تعدادي از سيگنالها به صورت زمان حقيقي وجود دارد. نمايش خام سيگنال ها مي تواند روشنگر اين نكته باشد كه كدام يك از سيگنالهاي حياتي فرد متقابل براي فرايند بيوفيدبك حساستر و مناسبتر است.
آموزش مقدار آستانه
در اين بخش، يكي از سيگنالهاي حياتي انتخاب ميشود و مقدار آن به همراه يك مقدار آستانهاي كه فرد متخصص تعيين ميكند بر روي يك تصوير پيش زمينه نمايش داده ميشود. هدف دست يافتن به اين مقدار آستانه در طول چند دوره تعليم است. با گـذشـت زمـان و يـادگيري فرد آزمونشونده، مقدار آستانه ميتواند سختگيرانهتر انتخاب شود.
نمايش سيگنال EMG
در نرم افزار اين دستگاه بخش هاي متنوعي براي آموزش كاهش استرس به فرد طراحي شده است و به شيوههاي مختلفي به فرد فيدبك داده ميشود. در يك نمونه كه براي كودكان مناسب است، يك جورچين براي فرد به نمايش درميآيد و او بايد با رفتن به شرايط مطلوب رواني، جورچين را كامل كند.
در يك حالت ديگر، فرد با كنترل دروني خود به بيرون آمدن يك كرم از پيله و تبديل شده آن به پروانه كمك ميكند.
همچنين در يك بخش ديگر، براي آموزش فرد جهت مقابله با ترس يا اضطراب در مواجهه با پديدههاي روزمره، مانند برخورد با حشـرههـا، تـرس از ارتفاع، ترس از هواپيما ... بخشي طراحي شده است كه سيگنال GSR) Galvanic Skin Response )را بــر روي يــك تـصــويـر پيشزمينه ترس آور نشان ميدهد.
در بخش ديگري از اين نرم افزار، امكان ارايه يك دنباله تصوير وجود به گونه اي كه متحرك به نظر برسند. به عنوان مثال با استفاده از سنسور دمايي، تصويري يك منظره طبيعي به نمايش درميآيد. فرد بايد با افزايش دماي پوست دست خود، به طلوع خورشيد كمك كند، در صورت عدم موفقيت خورشيد غروب خواهد كرد.
همان طور كه گفته شد اين دستگاه بسيار پيشرفته بوده و از نظر سخت افزاري و نرم افزاري بسيار مطلوب است.
دستگاه StressEraser
اين دستگاه بيوفيدبك، يك وسيله مستقل از رايانهاست كه بر اساس سيگنال حياتي ضربان قلب كار ميكند. با وجود سادگي بسيار كارآمد است و يك صفحهنمايش كوچك براي ارتباط با كاربر نيز دارد. انگشت بيمار در قسمتي از اين دستگاه جاي ميگيرد و فرايند بيوفيدبك آغاز ميشود.
ايــن دسـتـگــاه سبـك و قـابـل حمـل، ابتـدا بـا اسـتـفـاده از گـيـرنـده و فـرسـتندهنوري، سيگنال ضـربـان قـلـب را دريـافـت مـيكـنـد. سـپس نرخ ضربان قلب ( تعداد ضربان قلب در دقيقه) را به كمك يك منحني نمايش ميدهد. نرخ ضربان قلب با گذشت زمان ثابت نيست و مرتب كم و زيـاد مـيشـود. فـرد بـايـد با رعايت يك الگوي تنفسي، با استفاده از نشانههايي كه دستگاه نشان ميدهد به يك منحني شبه سينوسي دست يابد. دستگاه قابليت امتياز دهي را نيز دارد. اصول اين دستگاه مبنا و پايه سامانه بيوفيدبك را تشكيل ميدهد.
دستگاه WILD DIVINE
ايـــن دســتـگــاه هــم مـبـتـنــي بــر رايــانــه اســت. فيدبكهاي لازم بر اساس سيگنالهاي هدايت الكتريكي پوست و ضربان قلب داده ميشود. در اين دستگاه نيز امكان مشاهده خود سيگنالها وجود دارد.
در عين حال بخش نرم افزاري داراي تنوع نيز است و براي آرايه فيدبك از بازيها و انيميشن هاي متعددي استفاده ميكند. به عنوان مثال در يك مورد، فرد بايد در يك محيط گرافيكي زيبا از پلههايي بالا برود و براي بالا رفتن بايد به حالت آرامش دست يافته باشد و نفس عميق بكشد. در بـازي ديـگـري، يـك تـيـر به سمت نشانه پرتاب ميشود. براي آنكه تير به هدف برخورد كند بايد سيگنالهاي حياتي شخص در حد مطلوبي باشند.
نمونه ديگري از دستگاه بيوفيدبك
عملكرد اين دستگاه بر اساس سيگنال حياتي GSR كـار مـيكـنـد. در ورودي ايـن دستگاه دو محـل مناسب براي قرار گرفتن انگشتان دست تعبيه شده است. در نمونهاوليه، اين دستگاه مستقل از رايانه بود اما در نمونههاي بعدي امكان اتصال به رايانه جهت پردازش قوي تر فراهم شده است.
در نمونه مستقل از رايانه نتيجه پردازش، به صورت فيدبك صوتي و از طريق گوشي به فرد اعمال ميشود. تغيير تن صدا نمودي از تغييرات حالتهاي دروني فرد است.
در نـمــونــه وابـسـتــه بـه رايـانـه امكـان نمـايـش سـيـگـنـال GSR در يـك مـحـيط گرافيكي وجود دارد.
هـمـچـنـيـن عـلاوه بـر اين نمايش ساده، چند بـازي طـراحـي شـده كـه لازمـه پـيـروزي در اين بـازيها داشتن سطح مناسبي از سيگنال GSR است.
دستگاه clarity meter
ايـن دستگاه نيز از نمونههاي با سابقه توليد كـننده دستگاه بيوفيدبك است. اين دستگاه از سيگنال GSR استفاده ميكند.
سنسورهاي اين دستگاه كاملا كف دست و انـگـشـتـان را تـحـت پـوشـش قـرار مـيدهـد و از حساسيت بالايي برخوردار است. ميزان هدايت الـكـتــريـكــي پــوســت بــا يــك عـقـربـه نشـان داده ميشود.
در نــمـــونـــههــاي جــديــدتــر مـيــزان هــدايــت الـكـتـريكي پوست به صورت ديجيتالي توسط نمايشگرهاي هفت قسمتي نيز ديده ميشود.
نـمـونـه جـديـد دسـتگاه بيوفيدبك در مرحله تـوليد نيمه صنعتي است و به زودي اطلاعاتي بـيـشـتـري در اخـتـيـار كـاربـران و مـشـتـريـان قرار خواهد گرفت.
منبع: نشریه مهندسی پزشکی شماره ۱۳۰، مهندس سرور بهبهانی و محمد کریمی مریدانی