PDF متن کامل تجهیزات

دنسيتومترهاي اسكن كننده

دنسيتومترهاي اسكن كننده، نور منتقل شده يا منعكس شده از الگوها در يك محيط پشتيبان ناشي از جداسازي نمونه immunoassay، كروماتوگرافي لايه نازك (TLC) يا الكتروفورز را اندازه مي‌گيرد. اين دستگاه يك روش سريع، صحيح و از نظر هزينه مقرون به صرفه، براي شناسايي بخش‌هاي جداگانه از اجزاي مختلف سرم (به عنوان مثال پروتئين ها، ايزوآنزيم ها) و تشخيص غلظت‌هاي بسياركم را انجام مي‌دهد.

يكي از تست‌هاي مورداستفاده در زمان تشخيص بيماري MS، انجام تست الكتروفورز روي نـمــونـه‌هـاي مـايـع نـخـاعـي اسـت. اگـر lgG وجـود داشـتـه بـاشـد، تـوسـط نـوارهـاي oligoclonal شناسايي مي‌شود. اگر مقدار آن در مايع نخاع بيش از نمونه سرم خون باشد، نشـانـه محكمـي بـر وجـود MS اسـت. حـدود 90 درصـد بيمـاران مبتلا به MS، نوارهاي oligoclonal موجود در نمونه مايع مغزي نخاعي دارند. در موارد ديگر مقدار fractionهاي خاص قابل توجه است: در ليپيد LTC، مقدار كمتر از دو در نسبت لسيتين مايع آمنيوتيك به sphingomyelin(يعني نسبت )L/S، نابالغ بودن احتمالي ريه جنين را نشان مي‌دهد. مثال ديگر، تشخيص انواع و سطوح خاصي از هموگلوبين است. الكتروفورز هموگلوبين، براي غربال‌گري كم خوني سلول داسي شكل از بين ديگر پاتولوژي‌هاي هموگلوبين استفاده مي‌شود. اگر هموگلوبين S(نوعي از هموگلوبين كه در كم خوني سلول داسي شكل يافت مي‌شود)، وجود داشته باشد، با تعيين مقدار آن در خون، تشخيص كم خوني سلـول داسـي شكـل انجـام مـي‌شـود. اگـر 20 تـا 40 درصـد هموگلوبين در نمونه خون، هموگلوبين S تشخيص داده شود، ويژگي سلول داسي شكل وجود دارد و اين فرد حامل ايــن خـصـيـصــه اســت؛ امـا عـلائـم ظـاهـري در وي وجـود نـدارد. اگـر 80 تـا 100 درصـد هموگلوبين، نوع S باشد، بيمار مبتلا به كم خوني سلول داسي تشخيص داده مي‌شود و علائم مربوطه را هم از خود نشان خواهد داد. تشخيص اوليه بيماري مي‌تواند به درمان سريع‌تر آن كمك كند و همچنين عوارض بيماري را كاهش خواهد داد.

اصول عملكرد
Fractionهاي كلي پروتئين (آلبومين، ‌)، ايزوآنزيم‌ها(آنزيم‌هاي با عملكرد مشابه، اما ساختار متفاوت)، ليپوپروتئين ها، گليكوپروتئين ها، DNA و ليپيدها (مانند لسيتين)، sphingomylein قبل از كمي شدن، نياز به جداسازي fractionهاي خود دارند. برخي از آناليت‌ها مانند پروتئين‌ها، هموگلوبين‌ها، آنزيم‌ها و ليپوپروتئين‌ها نياز به جـداسـازي الـكتروفورزي دارند؛ در حالي كه آناليت‌هاي غيرپروتئيني مانند ليپيدها و برخي از داروها نياز به جداسازي LTC دارند. قبل از شروع آناليز دنسيتومتري، نمونه و محيط پشتيبان ممكن است براي افتراق و مجسم كردن نمونه، نياز به آماده سازي داشته بـاشـنـد. ايـن كـار، اغـلـب بـا اسـتفاده از رنگ‌هاي تركيب شونده خاص آناليت، مانند آبي bromophenol يـا سـيـاه amido كـه بـا پـروتـئـيـن‌هـاي سـرم تـركـيب مي‌شوند يا با استفاده از واكـنـش‌هـاي شيميائي يا آنزيمي خاص آناليت كه توليد رنگ يا فلورسانس مي‌كنند، انجام مي‌شود. توليد فلورسانس كه حساس‌ترين روش است (و در ابتدا در آناليز آنزيم استفاده مي‌شده)، اغلب با واكنش هايي كه NAD+ )nicotinamide-adenine dinucleotide( را به NADH كاهش مي‌دهند يا واكنش هايي كه NADP+ )nicotinamide adenine dinucleotide phosphate( را به NADPH كــاهــش مــي‌دهـنــد، بــه دســت مــي‌آيــد. آنـالايـزرهـايـي كـه قـادر به تشخيص فلورسانس نيستنـد، نيـاز بـه يك سري واكنش‌هاي كاهش- اكـســايــش NADH يــا NADPH، بــراي تــولـيــد يـك تركيب رنگي دارند. فلورسانس يا رنگ حاصل، با غلظت آناليت موجود متناسب است. در ادامه اگر محيط پشتيبان، شفاف نباشد، نياز به يك گام پاكسازي است. به عنوان مثال، نوارهاي استات سلولز، سفيد هستند و بايد بايك حلال (اغلب يك تركيب اسيد-الكل)كه نمونه و واكنش دهنده يا رنـــگ تـــركــيـــب شـــده را دســـت نــخــورده بــاقــي مي‌گذارد پاكسازي و شفاف شود. در نهايت اگر محيط پشتيبان بر پايه آب باشد يا در طول رنگ آمـيــزي يــا آنــالـيــز مـرطـوب شـده بـاشـد، خـشـك مي‌شود؛ به نحوي كه هيچ رطوبتي باقي نمانده و ايجاد تداخل بازتابي نكند.
اجزاي اصلي دنسيتومترهاي سنتي، يك منبع نـوري، يـك منـوكـرومـاتـور، وسايلي براي تامين حـركـت نمـونـه يا آناليز در يك ناحيه مشخص، سيستـم‌هاي نوري براي هدايت يا تنظيم امواج نوري و يك فتودتكتور هستند.
از آن‌جا كه تعداد كمي منبع نوري هستند كه تمام طول موج‌هاي موردنياز براي استفاده باليني را به صورت بهينه توليد مي‌كنند، دو يا چند تا از آن‌هـا بـايـد همـزمان استفاده شوند. اندازه گيري فلـورسـانـس، نياز به يك منبع نور UV مانند يك لامپ deuterium دارد كه نور در طول موج‌هاي 200 تا 600 نانومتر توليد كند و در محدوده بازه UV هم قرار بگيرد (4 تا 400 نانومتر.) اندازه گيري‌هاي جذب، نياز به انتقال نور در طيف قابل ديدن (390 تا 770 نانومتر) دارند؛ يك منبع نوري مانند فيلمان تنگستن طول موج هائي از 360 تا 800 نانومتر توليد مي‌كند كه در اين بازه قرار دارند. نور به يك منوكروماتور فرستاده مي‌شود. منوكروماتور، نور چندرنگ (يعني با چند طول موج) را گرفته و همه طول موج‌ها به جز يك طول موج خاص را حذف مي‌كند. مونوكروماتورها در دنسيتومترهاي اسكن كننده، شامل منشورها، فيلترها و grating پراش هستند. نور تك‌رنگي كه از منوكروماتور خارج مي‌شود، از يك شكاف با اندازه از پيش تعيين شده مي‌گذرد تا مقداري كه به منطقه نمونه مي‌رسد، محدود باشد. بسته به قابليت‌هاي دستگاه و روش تست مورد انتخاب، نمونه يا اين نور را جذب كرده يا فلورسانس مي‌كند.
جذب (چگالي نوري)، كاهش در مقدار نور عبوري از شي و ناشي از خواص فيزيكي آن شي است. از يكي از دو مود انتقال يا بازتاب، براي اندازه گيري مقدار نور جذب شده استفاده مي‌شود. در طول انتقال، نور از نمونه مي‌گذرد و در زاويه ي 180 درجه نسبت به نور ورودي اندازه گيري مي‌شود. در طول بازتاب، نور جذب نشده از نمونه بازتاب شده و در زاويه بين صفر تا 90 درجه نسبت به نور ورودي، بسته به مدل، اندازه گيري مي‌شود.
در فلورسانس، نور با انرژي بالا و طول موج پائين جذب شده، انتقال نور را در انرژي كمتر و طول موج بالاتر تحريك مي‌كند. نور فلورسانس شده را مي‌توان در مود انتقال خواند؛ اما به صورت بهينه بايد در مود بازتاب خوانده شود. اندازه گيري زاويه اي مود بازتاب تداخل ايجاد شده توسط، نور ورودي را كاهش داده و صحت نتايج را افزايش مي‌دهد. نور فلورسانس شده از يك منوكروماتور (فيلتر) ديگر عبور داده مي‌شود كه مانع از عبور تمام طول موج‌هاي فلورسانس شده به جز يكي مي‌شود؛ سپس از يك شكاف ثانويه براي محدود كردن نور ورودي به فتودتكتور عبور مي‌كند. فتودتكتور، فوتون‌هاي نور را به انرژي الكتريكي تبديل مي‌كند. چهار نوعي كه اغلب در دنسيتومترها استفاده مـي‌شـونـد فتـوتيـوب هـا، لـولـه‌هـاي ضـرب كننده نوري، فتوديودها و فتوترانزيستورها هستند. فتوتيوب‌ها و فتوديودها يك جريان الكتريكي كه مستقيما متناسب با مقدار نور برخوردي به آن‌ها است توليد مي‌كنند. لوله‌هاي ضرب كننده نوري و فتوترانزيستورها مقادير بسيار كمي از نور را تشخيص داده و آن را براي توليد يك سيگنال قابل اندازه گيري تقويت مي‌كنند. يك سري محاسبات رياضي و خوانده‌هاي استاندارد سيگنالي را ايجاد مـي‌كنـد كـه شدت نور نمونه را به صورت دقيق تعيين مي‌كند و سپس به واسطه يك تقويت‌كننده به يك وسيله خروجي براي نمايش يا چاپ فرستاده مي‌شود.
دنسيتومترها طراحي‌هاي بسيار متنوعي دارند. برخي از آن‌ها از ليزر به عنوان منبع نور تك رنگ استفاده مي‌كند و به اين وسيله نياز به منوكروماتور را حذف مي‌كنند. يك مدل يك نگهدارنده ثابت نمونه و يك منبع نوري نوساني دارد و مدل ديگر يك منبع نوري ثابت و نگهدارنده نمونه ثابت دارد و كل نمونه را در يك لحظه با استفاده از يك آرايه خطي از ديودها مي‌بيند؛ هر ديود مقدار نور انتقالي در هر نقطه روي نمونه را تشخيص مي‌دهد.
صفر كردن و كنترل بهره به صورت اتوماتيك، نمايشگرهاي بارزولوشن بالا را فراهم مي‌كنند. برخي از دستگاه‌ها اشعه نوري دوتائي دارند كه يك محيط مرجع را با محيط نمونه مقايسه كرده و نسبتي از اين دو را فراهم مي‌كند و به اين وسيله تداخل ايجادشده ناشي از محيط پشتيبان را حذف مي‌كند. برخي از دستگاه‌ها از يك سيستم فيبرواپتيك انـتـقــال نـور بـراي كـاهـش تـداخـل ايجـاد شـده بـا نـورهـاي سـرگـردان استفـاده مـي‌كننـد. دنـسـيـتــومـتــرهــاي ويــدئـويـي خـوانـده‌هـاي ديـجـيـتـال، ذخـيـره و بـازيـابـي سـاده و امـكـان دستكاري‌هاي بيشتر را فراهم مي‌كنند. سيستم تشخيص تصوير روي دنسيتومترهاي ويدئويي از يك سنسور سيليكون حساس به نور به نام CCD )charge coupled device) يا چيپي متشكل از هزاران المان تصويري فتوالكتريك (پيكسل) مرتب شده در يك چيدمان مربعي استفاده مي‌كند. CCD هم پايداري بيشتر و هم رزولوشن بيشتري نسبت به يك دوربين لوله اي كاتدي دارد. سيستم لنز نور را از ميدان ديد به يك پيكسل CCD متمركز مي‌كند كه بـه صـورت الكتـرونيكي تصوير را اخذ مي‌كند. فيلترهايي كه روي CCD قرارداده شده‌اند امكان ايــجــــاد تــصــــاويـــر رنـگـــي را فـــراهـــم مـــي‌كـنـنـــد. سيستم‌هاي دنسيتومتري ويدئويي سريع‌تر عمل مي‌كنند و كارائي آن‌ها به اندازه دنسيتومترهاي سنتي است. مطالعات اخير نشان داده اند كه اين دسـتـگـاه‌هـا صـحـيـح‌انـد و استفاده از آن‌ها ساده اســـت Lagerweji( و هــمـكــاران، 1994.) مـقــاديــر خوانده شده شدت بايد در نقاط مختلفي از محيط اخذ شوند تا پراكندگي fractionهاي نمونه تعيين شود.

هـر چـه تـعـداد نـقـاط اندازه گيري شده بيشتر باشد، اندازه گيري پراكندگي صحيح تر خواهد بود. محيط نمونه، روي پايه اي چارچوبي براي حفظ محيط در يك موقعيت تنظيم شده دارد. اين پايه، نمونه را در طول پرتو نور با نرخ ثابتي حركت مي‌دهد به نحوي كه چگالي نمونه را بتوان روي يك نمودار x-y به صورت نسبت چگالي در طول محيط ثبت كرد (شكل 1 را ببنيد.) چگالي fraction نـمـونـه مـي‌تـوانـد بـا انـتـگـرال گـيـري بـراي تـعيين مساحت زير هر پيك روي نمودار x-y به دست آيد. اين را مي‌توان به صورت دستي با شمارش تعداد مربع‌هاي زير هر پيك انجام داد (شكل 2 را ببينيد)، اما اين روش، تنها يك تخمين به دست مـي‌دهـد. اسـتـفـاده از پـلـنـيـمـتـر (planimeter) يـك وسـيـلــه هنـدسـي كـه مسـاحـت زيـر منحنـي‌هـا را مـحـاسـبـه مـي‌كـنـد، نـتـايـج صحيح تري به دست مـي‌دهـد امـا بـسـيـار زمـان گـيـر است. استفاده از انتگراتورهاي اتوماتيك داخلي، يك ابزار صحيح و از نظر هزينه مقرون به صرفه براي تعيين سطح زير هر پيك است.

مشكلات گزارش شده
اغلب مشكلات گزارش شده ناشي از تداخل يــا نـاسـازگـاري در طـول فـرايـنـد رنـگ آمـيـزي يـا الكتروفورز هستند. مواد فلورسنت طبيعي مانند آلبومين از بيماران با بيماري كليوي، خودبخود فلورسانس كرده و حتي در صورت عدم وجود نــور UV، ايـجــاد تــداخــل مــي‌كنـد. ايـن مسـالـه را مي‌توان با بازرسي ديداري محيط پشتيبان براي تـعـيـيـن وجـود يـا عـدم وجود فلورسانس قبل از اســـكـــــن كـــــردن، كـــــاهـــــش داد. رنـــــگ آمـــيــــزي غيريكنواخت نمونه، مشكلات ديگري ايجاد مي‌كند. هر چه غلظت نمونه بيشتر باشد، رنگ آميزي نهائي نمونه كمتر است؛ زيرا يك نمونه نازك، رنگ بيشتري را در واحد سطح نسبت به يك نمونه ضخيم در طول يك پريود زماني مشابه جذب خواهد كرد. براي حل اين مشكل، روشي كه نياز به كمترين حجم نمونه دارد بايد استفاده شود.

توصيه‌هاي خريد
توصيه‌هاي ECRI

بـرخـي از دنسيتـومتـرهـا مـي‌تـواننـد بخشـي از سيستـم الكتروفورز باشند؛ اما همه ي دنسيتومترها بايد حداقل اجزايي را داشته باشند. به عنوان مثال همه دنسيتومترها بايد يك منبع نور، يك منوكروماتور و يك فتودتكتور داشته باشند. در حالي كه نوع خاصي كه استفاده مي‌شود بسته به نظر كاربر يا كاربردي كه مدنظر است متفاوت خواهد بود، اما به هر حال اين اجزا، ضروري اند. دنسيتومتر بايد حداقل قادر به كار با ژل آگار و استات سلولز بـاشـد. محيـط‌هـاي ديگـر نيـز ممكن است در آزمايشگاه‌هاي خاصي مورد نياز باشند. دنسيتومترها بايد قادر به دريافت خوانده‌هاي جذب باشند و نياز به منبع نوري دارند كه بتواند طول موج هايي در بازه قابل مشاهده بين 390 تا 770 نانومتر توليد كند.
براي بسياري از كاربردها و براي دقت بيشتر، قابليت‌هاي فلورسانس هم مي‌تواند مطلوب باشد. با اين حال تمام آزمايشگاه‌ها به اين ويژگي نياز ندارند. بنابراين اين ويژگي بـه عنـوان الـزامـي نيسـت؛ بلكـه وجـود آن تـرجيـح داده مـي‌شود. اگر دنسيتومتر قابليت فلورسانس را داشته باشد، يك منبع نوري با توانائي توليد طول موج هايي در بازه UV بين 200 تا 600 نانومتر هم مورد نياز است.
به منظور تسهيل مديريت داده و گزارش دهي نهائي، ترجيح داده مي‌شود كه يك واسطه كامپيوتر هم در نظر گرفته شود. اگر آزمايشگاه سيستم اطلاعات آزمايشگاهي داشته باشد، قابليت وصل شدن به چنين سيستمي نياز به ثبت دستي نتايج و نيز خطاهاي احتمالي ايجاد شـده در انتقـال داده‌هـا را حـذف مـي‌كند. دنسيتومتر بايد يك نمايشگر ديجيتالي و نيز وسيله‌اي براي توليد يك كپي سخت افزاري از نتايج داشته باشد كه مي‌تواند با وصل شدن به يك پرينتر بيروني حاصل شود يا اين كه پرينتر جزء دستگاه در نظر گرفته شده باشد.

توصيه‌هاي ديگر
دنسيتومترهاي اسكن كننده را مي‌توان با واحدهاي الكتروفورز يا بدون آن خريداري كرد. به جز افزودن ژل به واحد الكتروفورز كه بايد دستي انجام شود، سيستم‌هاي تركيبي تمام اعمال را -از توزيع نمونه‌ها تا پرينت گرفتن نتايج تحليل- به صورت اتوماتيك انجام مي‌دهند. واحدهاي الكتروفورز را مي‌توان جدا از دنسيتومترها هم خريداري كرد؛ البته اين سيستم‌ها نياز به كارهاي دستي بيشتر و نظارت بيشتري نسبت به دستگاه‌هاي تركيبي اتوماتيك دارند.

مهار هزينه ها
هزينه خريد اوليه يك دنسيتومتر آزمايشگاهي تنها بخشي از هزينه كلي عملكرد آن در طول 5 سال است. بنابراين تصميم خريد نبايد فقط بر اساس هزينه خريد اوليه سيستم انجام شـود؛ بلكـه خـريـداران بـايـد هزينه‌هاي عملكرد سيستم در طول عمر آن را نيز در نظر بگيرند. يك راه براي انجام اين كار، انجام آناليز مقايسه چرخه زندگي- ارزش فعلي (PC/LCC) است.
آنـــــالــيـــــز LCC مـــــي‌تـــــوانـــــد بـــــراي مــقــــايــســــه جايگزين‌هاي با هزينه بالا و براي تعيين ارزش اقـتـصــادي مثبـت يـا منفـي يـك جـايگـزيـن واحـد اسـتـفــاده شــود. بــه عـنــوان مـثــال، بـيـمـارسـتـان‌هـا مي‌توانند از تكنيك‌هاي آناليز LCC براي بررسي اين كه آيا اجاره كردن دستگاه نسبت به خريد آن از نظر اقتصادي مقرون به صرفه است يا نه، استفاده كنند. از آنجا كه آناليز LCC، تاثير جريان نقدي، هزينه‌هاي خريد اوليه و هزينه‌هاي عملكردي در طــول يــك بـازه زمـان را در نظـر مـي‌گيـرد، بـراي مقايسه جايگزين‌هاي با جريان نقدي متفاوت و بــراي مـشـخــص شــدن هــزيـنــه نـهــائــي مـالـكـيـت دستگاه، مفيدترين راه است. به صورت خاص يـكــي از تـكـنيـك‌هـاي LCC -آنـاليـز ارزش فعلـي (PV)- بسيار مفيد است؛ زيرا تورم و ارزش زماني پول را نيز در نظر مي‌گيرد (يعني پولي كه امروز به دست مي‌آيد، با ارزش تر از پولي است كه بعدا به دست مي‌آيد.) اغلب انجام آناليز PV/LCC نشان مي‌دهد كه هزينه مالكيت، بيش از هزينه خريد اوليه مي‌شود و افزايش كمي در هزينه خريد اوليه مـمـكـن است در طولاني مدت، منجر به صرفه جـوئـي قـابـل تـوجـهـي در هـزينه‌هاي عملكردي شـود. PV بـا اسـتـفـاده از جـريـان خـروجي نقدي ساليانه ، فاكتور تخفيف دلار و طول عمر دستگاه (بر حسب سال) و بر اساس يك معادله رياضي محاسبه مي‌شود.
يك هزينه عمده در دستگاه‌هاي دنسيتومتر و الكتروفورز غيراتوماتيك، هزينه پرسنل است كه بسته به زماني است كه تكنولوژيست براي انجام فرايندهاي دستي نظير آماده سازي و اعمال نمونه و مـحـيـط الـكتروفورتيك، توزيع نمونه، افزودن مـعـرف‌هـاي رنـگ آمـيـزي، پـاكـسـازي و خـشك كـردن مـحـيـط و آمـاده سـازي دنـسيتومتر صرف مي‌كند. تنوع زيادي كه در فرايندهاي اتوماتيك و دسـتــي در تـركـيـب‌هـاي مـخـتـلـف دسـتـگـاه‌هـاي الكتـروفـورز و دنسيتومتر وجود دارد، ارائه يك نتيجه گيري كلي در مورد هزينه‌هاي پرسنلي را مشكل مي‌سازد. با اين وجود استفاده از تركيب هــايـي كـه نيـاز بيشتـري بـه دخـالـت‌هـاي اپـراتـور دارند، ممكن است منجر به اين شود كه هزينه‌هاي عملكردي طولاني مدت به صورت قابل توجهي بيشتر شوند.
هزينه‌هاي ديگري كه بايد در نظر گرفته شوند، شامل موارد مرتبط با گزينه‌هاي زير مي‌شوند:
- ارتقاء نرم افزار
- تسهيلات
- لوزام جانبي و يك بار مصرف مانند لامپ‌هاي قابل جايگزيني، معرف‌هاي مولد فلورسانس و حلال‌هاي پاكسازي
بيمارستان‌ها مي‌توانند قرارداد خدمات يا خدمات بر پايه ي زمان و مواد، را از تامين كننده خريداري كنند. همچنين ممكن است خدمات از يك سازمان شخص ثالث هم در دسترس باشد. تصميم براي خريد يك قرار داد خدماتي، بايد به دقت بررسي شود؛ مي‌توان آن را به چند دليل توجيه كرد. اغلب تامين كننده ها، آپديت‌هاي معمول نرم افزار را كه كارائي سيستم را بهبود مي‌دهند، بدون هزينه اضافي ارائه مي‌دهند. به علاوه آپديت‌هاي نرم افزار، اغلب به صورت جمع شونده است؛ يعني براي نصب و راه اندازي يك مشخصه جديد نياز است كه نسخه‌هاي قبلي نرم افزار نصب شده باشند. همچنين خريد يك قرارداد خدماتي تضمين مي‌كند كه نگهداري پيشگيرانه در بازه‌هاي منظمي انجام شوند و به اين وسيله احتمال ايجاد هزينه‌هاي نگهداري غيرمنتظره كم مي‌شود.
ECRI توصيه مي‌كند كه بيمارستان‌ها در مورد قيمت قراردادهاي خدماتي قبل از خريد سيستم، مذاكرات را انجام دهند. معمولا قرارداد خدمات كامل، حدود 8 تا 12 درصد قيمت ليست دنسيتومتر، هزينه مي‌برد؛ مقدار درصد، ارتباط معكوس با قيمت ليست دستگاه دارد؛ يعني مقدار درصد قراردادهاي خدماتي براي دستگاه‌هاي گران قيمت تر كمتر از دنسيتومترهاي پايه است.
بـه علاوه بيمارستان‌ها بايد براي دريافت يك تخفيف قابل توجه هم مذاكره كنند. تخفيف واقعي دريافت شده، بسته به مهارت‌هاي مذاكره بيمارستان ها، ساختار سيستم و مدلي كه قرار است خريداري شود، تجربه كارهاي قبلي با اين تامين كننده و ميزان امتيازات ارائه شده توسط تامين كننده -مانند قيمت‌هاي ثابت براي قراردادهاي خدمات ساليانه و ارائه خدمات در محل- است. خريداران بايد اطمينان حاصل كنند كه آموزش كاربران نيز در قيمت خريد سيستم در نظر گرفته شده است. برخي از تامين كنندگان برنامه‌هاي آموزشي اضافي در ازاي هزينه بيشتر ارائه مي‌دهند.
ECRI توصيه مي‌كند كه خريداران تعداد و نوع تست هايي كه قرار است انجام شوند را قبل از اين كه در مورد ساختار و ويژگي‌هاي خاص سيستم تصميم بگيرند بررسي كنند. همچنين در صورتي كه چند دنسيتومتر براي پاسخگوئي حجم تست انجام شده نياز است، آزمايشگاه‌ها بايد نوع سيستم‌ها و قابليت‌هاي مورد نياز براي خريداري را به دقت بـررسـي كننـد تـا از هـزينـه كردن براي مشخصه‌هاي اسكن كردن و آناليز غيرضروري جلوگيري شود.
خريد دنسيتومترها و ديگر دستگاه‌هاي الكتروفورز از يك تامين كننده مي‌تواند باعث تخفيف قابل توجهي شود. استانداردسازي تجهيزات مي‌تواند باعث شود كه آموزش دادن پرسنل ساده تر شده و نيز تامين خدمات و قطعات را ساده مي‌كند.

مراحل توسعه
دنسيتـومتـرهـا مـي‌توانند محيط‌هاي متنوعي، مـــانـنـــد ژل‌هــاي الـكـتــروفــورز، صـفـحــات TLC، صفحات x-ray و اتوراديوگراف‌ها را آناليز كنند. آن‌هــا اخـيــرا در تـحـقـيـقــات بــراي اسـكـن كـردن microplateها براي ارزيابي حركات تعداد كمي از نــوتــروفـيــل‌هــا كــه بــه سـمــت مـقــدار كـمـي از chemoattractant ها، كشيده شده اند مانند فاكتور فعـال كننـده پـلاكـت، لكـوتـرين 4B و ديگر مواد درگير در پاسخ بدن به جراحي، استفاده شده اند. بسياري از دنسيتومترها از كامپيوتر براي محاسبه داده (بـه عنـوان مثـال نسبـت آلبـومين به گلوبين، نـــــســـــبــــــــــت 1LD بـــــــــه 2LD)، بـــــــــراي تـــــــــولــــيـــــــــد superimpositionهـــاي چــنــدرنـگــي از داده‌هــاي بيمار و كنترل و براي تامين نمايش و ورود داده الـفـبـائـي اسـتـفـاده مـي‌كـنند. كامپيوترها همچنين براي انجام محاسبات و اسكن‌هاي خاص مانند آناليز دو بعدي كه ميدان را هم به صورت افقي و هـم بـه صـورت عـمـودي اسكن مي‌كند استفاده مــي‌شـونـد. آنـالـيـز يـك بـعـدي، مـيـدان را در يـك جهت، معمولا فقط افقي اسكن مي‌كند. بسياري از تامين كنندگان بسته‌هاي نرم افزاري مختلفي بــراي كـامپيـوتـرهـاي شخصـي سـازگـار بـا IBM و Macintosh ارائه مي‌دهند.

منبع: نشریه مهندسی پزشکی شماره ۱۳۸، مهندس فاطمه ياوري