PDF متن کامل روش

تداوم سلامت ، روش هاي حفاظت

خطر در محیط امن بیمارستان

همه ساله حدود 700 نفر به دليل وقايع مرتبط با وسايل الكترونيكي جان خود را از دست مي‌دهند. منابع خطرزاي تجهيزات پزشكي براي بيماران شامل خطرات برق، آب، شيميايي، آتش، اشعه X و ميدان هاي مغناطيسي هستند كه در ادامه به معرفي آن ها خواهيم پرداخت.

هنگامي كه  فردي  سيم الكتريكي حاوي برق را لمس مي كند، جريان از يك دست وارد و از ناحيه ديگر خارج مي شود. در اين ميان، اعصاب و ماهيچه ها در معرض آسيب و خطر قرار مي گيرند كه از فيبريلاسيون تا سوختگي و مشكلات تنفسي را در پي خواهد داشت.   ‌
اگر دستگاه سيم زمين داشته باشد در صورت تماس بيمار، جريان ناخواسته از طريق مقاومت كمتر از يك اهم سيم زمين مهار مي شود، اما اگر اين سيم را نداشته باشد جريان از مدار ايجاد شده توسط بدن بيمار عبور كرده و باعث آسيب مي‌شود. در صورتي كه بيمار داراي كاتتر فشار خون باشد يا براي گرفتن ECG به دستگاه متصل  و روي تخت فلزي خوابيده باشد، دچار فيبريلاسيون قلبي خواهد شد.
 تجهيزات پزشكي به سه كلاس تقسيم مي شوند:
كلاس 1: ‌در اين نوع تجهيزات پزشكي تمامي اجزاي قابل دسترس افراد بايد به كنداكتور زمين حفاظتي سيم كشي اصلي متصل شوند. كنداكتور زمين حفاظتي ، رسانايي براي اتصال ترمينال زمين حفاظتي و سيستم زمين حفاظتي خارجي است.
كلاس 2: ‌حفاظت در اين كلاس از تجهيزات پزشكي  در راستاي افزودن  عايق اضافي است. يكي از اقسام حفاظت در اين گونه موارد عايق بندي دوگانه است كه 2 لايه عايق بين اجزاي مختلف دستگاه قرار مي گيرد و در نوع ديگر يك لايه عايق تقويت شده  وجود خواهد داشت. علامت اختصاري اين گروه 2 مربع درون هم است.  ‌
كلاس 3:‌ در تجهيزات كلاس 3 ولتاژ اضافه پايين ايمن(SELV) تعريف مي شود. در اين نوع دستگاه ها بايد انتقال ايزوله ايمن وجود  داشته باشد تا  بين هادي هاي دستگاه يا بين اجزا و منابع تغذيه اصلي ولتاژ اضافه بر SELV اعمال نشود.
دستگاه هاي پزشكي را مي توان به 3 نوع ديگر نيز تقسيم كرد:
نوع B: اين نوع دستگاه هاي پزشكي مي توانند از كلاس 1، 2 يا 3 باشند. در اين دستگاه‌ها با توجه به قابليت اطمينان و جريان نشتي، حفاظت كافي در برابر شوك الكتريكي وجود دارد. اين دستگاه ها براي استفاده خارجي و داخلي جز در موارد كاتتريزاسيون مناسب هستند.
نوع BF: ‌اين تجهيزات داراي اجزاي آويزان شده هستند. اين اجزا براي ارتباط با پوست بيمار هستند ولي مدار داخلي شناور دارند.
نوع CF: ‌اين نوع تجهيزات مربوط به ارتباط مستقيم با قلب بوده و درجه بالاي حفاظتي دارند. حداقل مقاومت بين منابع و زمين 20 مگا اهم و بين منابع و قسمت متصل شده به بيمار 70 مگا اهم است.  ‌در طراحي تجهيزات پزشكي بايد موارد زير را در نظر گرفت:
سيم زمين بايد قابل اطمينان باشد. بين پريزها و بدنه دستگاه بايد سيم با مقاومت پايين داشته باشد.
 از آداپتورهاي 2 يا 3 اتصاله نبايد استفاده كرد.
 جريان نشتي بايد كاهش داده شود.
حفاظت در مقابل تشعشعات
طراحي، ساخت و بسته بندي وسايل بايد به گونه اي باشد كه با توجه به حيطه كاربرد وسيله امكان قرارگيري بيمار، كاربر و افراد را در معرض تشعشع تا حد امكان كاهش دهد و در عين حال هيچ محدوديتي نيز براي كاربردهاي ويژه تشخيصي و درماني وسيله ايجاد نشود.
در مورد وسايلي كه براي اهداف خاص پزشكي تشعشعات خطرناك به صورت مرئي يا نامرئي، ساطع مي كنند، بايد خطرات ذاتي تشعشع پرتو در مقابل فوايد وسيله لحاظ شود، در اين موارد بايد كاربر امكان كنترل ميزان صدور تشعشع را داشته باشد. اين  وسايل بايد طوري طراحي و ساخته شوند كه تكرارپذيري پارامترهاي متغير مربوطه را در محدوده خطاي مجاز تضمين كند. وسايلي كه تشعشعات بالقوه خطرناك مرئي يا نامرئي ساطع مي كنند، بايد به نمايشگرهاي بصري و هشداردهنده هاي صوتي مجهز باشند.
حفاظت بيمار در مقابل خطرات مواد يا منابع انرژي
*
وسايلي كه مواد يا انرژي براي بيمار تامين مي‌كنند، بايد به گونه اي طراحي و ساخته شوند كه بتوانند به طور دقيق تنظيم شده و در آن وضعيت باقي بمانند به طوري كه ايمني بيمار و كاربر تضمين شود.
*وسايل بايد به ابزارهاي جلوگيري كننده يا نشان دهنده هرگونه نقص در ميزان تحويل كه سبب ايجاد خطر مي شود، مجهز شوند. همچنين دستگاه ها بايد داراي وسايل مناسب براي جلوگيري از ارائه احتمالي سطوح خطرناك مواد يا انرژي از منبع مواد يا انرژي باشند.
*شيوه كار كنترل ها و نشانگرها بايد به طور واضح بر روي وسايل مشخص باشد. هرجا كه وسيله در بردارنده دستورالعمل هاي مورد نياز براي شيوه كار است يا نمايش يا تنظيم پارامترها توسط يك سيستم بصري انجام مي شود، اين اطلاعات بايد براي كاربر و هرجا كه لازم باشد براي بيمار قابل فهم باشد.
 ‌حفاظت بيمار در مقابل وسايل خودآزمون يا خود تزريق
اين وسايل بايد به گونه اي طراحي وساخته شوند كه براي حيطه كاربرد مورد نظر با توجه به مهارت ها و ابزار در دسترس كاربر و اثرات حاصل از تغييرات قابل پيش بيني در محيط و تكنيك كاربر، به خوبي عمل كنند. همچنين  ريسك خطاي كاربري را هنگام استفاده از وسيله و هر جا كه لازم باشد، نمونه و همچنين تفسير نتايج، كاهش دهد.
طراحي مناسب سيستم ها
طراحي مناسب مهندسي تا حد زيادي، ايمني الكتريكي را افزايش مي دهد. تجهيزات نبايد هنگامي كه تحت شرايطي نظير رطوبت زياد يا كم، دماهاي بسيار زياد يا بسيار كم، در انبار ماندن به مدت طولاني يا تنش مكانيكي كه احتمال مي‌رود در حين استفاده عادي با آن ها مواجه شود، قرار مي گيرد، خطرساز شوند. در صورت لزوم تجهيزات بايد قابليت ضدعفوني يا استريل كردن داشته باشند .
 لازم است گرانيگاه دستگاه به اندازه كافي پايين باشد تا تعادل مورد نياز آن تامين شود. سطوح قابل دسترسي سيستم بايد تا حد امكان غيرسمي باشد. وجود شكاف روي دستگاه مطلوب نيست زيرا ممكن است مايعات بر روي آن جاري شده و به داخل دستگاه نفوذ كند.
*بدنه دستگاه بايد به شكل و با جنس مناسب و بي خطر طراحي شود ، به گونه اي كه اگر اتفاقي نامطلوب در داخل آن پديد آيد، تا حد امكان به بيرون آن سرايت نكند.
*تمام سيستم ها بايد داراي برچسبي حاوي اطلاعات كامل آن باشد تا كاربرد و شرايط كاربري آن كاملا مشخص باشد.
حفاظت در مقابل ريسك هاي مكانيكي
*طراحي و ساخت بايد به گونه اي باشد كه بيمار و كاربر را در مقابل ريسك هاي مكانيكي همراه با وسيله از قبيل ايجاد مانع در حركت، ناپايداري و بخش هاي حركتي محافظت كند و ريسك حاصل از ارتعاش وسايل با توجه به پيشرفت هاي فني و وسايل موجود براي محدود كردن ارتعاشات، مخصوصا در منبع در پايين ترين سطح ممكن باشد، مگر اينكه ارتعاشات بخشي از عملكرد خاص وسيله باشد.
*پايانه ها و اتصالات برق، گاز يا منابع انرژي هيدروليك و پنوماتيك كه كاربر از آن‌ها استفاده مي كند ، بايد به گونه اي طراحي و ساخته شوند كه تمام ريسك هاي ممكن را به حداقل برسانند.
بخش هاي در دسترس وسايل  (‌به غير از بخش ها يا ناحيه هايي كه گرما توليد مي كنند يا بايد به دماي معيني برسند) و محيط اطرافشان نبايد در شرايط عادي به دماي بالقوه خطرناك برسند.
تاثيرات حياتي امواج الكترو مغناطيس بر روي بيمار
بيشترين اثرات حياتي امواج الكترو مغناطيسي ناشي از امواج مايكروويو، سيستم‌هاي رادار و امواج راديويي بر روي افرادي است كه با اين امواج در تماس هستند. حتي تلفن همراه كه يكي از مهم ترين منابع ميدان‌هاي الكترو مغناطيس است و فركانس‌هاي بالايي در حدود MHz900 تا بيش از GHz 1 را ارسال و دريافت مي كند، باعث آثار زيان باري خواهد شد. تحقيقات انجام شده بر روي اين امواج نشان داده است كه اثرات اين امواج بر روي توليد مثل، منجر به مشكلات ژنتيكي پس از زايمان،  به ويژه سندرم داون مشاهده شده است. ‌
هنگامي كه فركانس امواج از KHz100 به MHz10 افزايش يابد؛ آثار ناشي از ميدان هاي قوي از تحريك عصبي عضلاني به سمت آثار گرمايي تغيير مي كند. در فركانس KHz100 تحريك اوليه به صورت تيك عصبي و در MHz10 اين اثر به صورت گرم شدن مغناطيسي بروز مي‌كند. گرم شدن به ميزان 1 تا 2 درجه سانتي گراد مي تواند سلامتي فرد را به خطر بيندازد.  اگر بافت هاي حساسي مانند چشم يا تخمدان ها در معرض تابش شديد الكترو مغناطيس قرار بگيرند، ممكن است ضايعات مشخصي در اين بافت ها ايجاد شود. تابش امواج مايكروويو با شدت زياد همچنين منجر به افزايش رشد سلول‌هاي ساركوماي ريه مي شود.  ‌
اثر Implants و پروتزها در تصاوير MR بر بيمار
ايمپلنت هاي فلزي اثري جدي  شامل گشتاور ، گرما و آرتيفكت در تصاوير MRI ‌، ايجاد مي كنند. برخي از  ايمپلنت هاي فلزي  هنگامي كه در ميدان مغناطيسي قرار مي‌گيرند گشتاور قابل ملاحظه اي ايجاد مي كنند. نيرو يا گشتاوري كه بر ايمپلنت هاي فلزي كوچك يا بزرگ وارد مي شود مي تواند اثرات جدي ايجاد كند  مانند  حالتي كه ايمپلنت‌هاي ثابت نشده  به طور بالقوه و غير قابل پيش بيني در درون بدن حركت مي كنند . نوع فلزي كه در اين ايمپلنت ها استفاده مي شود، عاملي است كه نيروي وارد شده بر آن ها را در ميدان مغناطيسي تعيين مي كند. ايمپلنت هاي فلزي غير آهني ، انحرافي در ميدان مغناطيسي نشان نمي دهند ( يا انحراف كمي نشان مي دهند ) اما مي‌توانند سبب گرماي قابل ملاحظه اي به علت عدم توانايي در پراكندگي گرماي ايجاد شده به وسيله جذب فركانس راديويي، شوند. اگر چه، آزمايشات افزايش حرارت قابل توجهي را در ايمپلنت ها نشان نمي دهد . بنابراين پيش از اينكه بيمار مورد MR قرار گيرد، هر سابقه جراحي كه قبل از MR داشته است بايد مشخص شود.
ايمپلنت و وسايل مواد دنداني
اغلب  ايمپلنت ها براي تصويربرداري MR ايمن در نظرگرفته مي شوند با وجود اين كه اكثر وسايل دنداني به طور قابل ملاحظه اي تحت تاثير ميدان مغناطيسي قرار نمي گيرند. آرتيفكت هاي تاثيرپذيري مي تواند كيفيت تصوير را در MR خصوصا در تصويربرداري گراديان اكو تحت تاثير قرار دهد . بايد توجه داشت كه بعضي از وسايل دنداني از نظر مغناطيسي فعال هستند، بنابراين خطرات بالقوه اي براي  بيمار در تصويربرداري MR ايجاد مي كنند.
Pacemaker
بيماران با pacemaker قلبي مطلقا نبايد مورد تصويربرداري MRI قرار گيرند . حتي ميدان هايي كه با قدرت 10G ممكن است باعث انحراف ، تغيير برنامه و مسدود شدن فعاليت آن شود و pacemaker در حالت غير هم زمان كاركند. به علاوه بيماراني كه pacemaker خود را خارج كرده اند ممكن است سيم هاي آن درون بدن آن ها باقي مانده باشد كه  مي تواند مانند يك آنتن عمل كند و توسط القاي جريان سبب فيبريلاسيون شود .
ميدان هاي متغيير با زمان
به علت وجود ميدان TVMF در اطراف ترانسفورمرها و خطوط با ولتاژ بالا بررسي هاي زيادي در مورد اثرات بيولوژيك ناشي از ميدان انجام شده است . پيامدهاي بهداشتي ، ارتباطي به قدرت ميدان گراديان ندارد ولي به تغييرات ميدان مغناطيسي كه جريان ها را القا مي كند مرتبط است .
در MR بايد به اعصاب و عروق خوني و عضلات كه مانند هادي در بدن عمل مي كنند توجه داشت . قانون القاي فارادي بيان مي كند كه تغيير ميدان هاي مغناطيسي جريان‌هاي الكتريكي را در هر ماده هادي القا مي كنند. جريان هاي القا شده متناسب با قابليت هدايت مواد و ميزان تغيير ميدان مغناطيسي و شعاع حلقه القاء است. در MR ، اين اثر به وسيله عواملي مانند مدت زمان پالس ، شكل موج ، الگوي تكرار و پراكندگي جريان در بدن تعيين مي شود . جريان القا شده در بافت هاي محيطي بيشتر هستند زيرا دامنه گراديان با افزايش فاصله از نقطه هم مركز مغناطيسي بيشتر است.
اثرات بيولوژيك كه با دامنه جريان تغيير مي كند از تغييرات برگشت پذير در بينايي گرفته تا اثر برگشت ناپذير مثل فيبريلاسيون قلبي ، تغييرات در بيوشيمي سلول و پيوند شكستگي‌ها وسعت دارند . اثراتي كه گهگاه در طي بررسي هاي MRI با تكنيك هاي اكوي تخت تجربه مي شوند شامل احساس خفيف پوستي و انقباضات غير ارادي عضلات هستند.
ايمپلنت هاي گوش
تمام ايمپلنت هاي حلزوني مورد آزمايش، جذب ميدان مغناطيسي دارند  و از نظر مغناطيسي و الكتريكي فعال هستند،  بنابراين  جزء موارد عدم استفاده از MRI شناخته شده اند  و خطري براي بيمار در طي تصوير برداري MR ندارند.
فيلترها و STENT
پانزده وسيله داخل عروقي مورد آزمايش  و بررسي قرار گرفته اند كه پنج مورد  از آن‌ها فرو مغناطيس  هستند. اگر چه آن ها در ميدان مغناطيسي انحراف از خود نشان مي‌دهند ولي اين وسيله ها معمولا پس  از چند هفته در داخل ديواره رگ نفوذ كرده و حركت آن‌ها ناممكن مي شود. بنابراين انجام تصويربرداري MR براي اكثر بيماران با وسيله هاي داخل عروقي در صورتي كه دوره زماني قابل قبولي پس از كاشت، گذشته باشد ايمن  در نظر گرفته مي شود .
تابش فركانس راديويي
به علت اينكه سطح انرژي فركانس هاي مورد استفاده در MR كلينيكي در مقايسه با پرتوهاي ‌ نور مرئي و مايكروويو نسبتا كم است. اثر بيولوژيك غالب، جذب، تابش RF  و گرم شدن بافت است. اگر چه اثرات غير حرارتي گزارش شده اند ولي اين اثرات تاكنون تاكيد نشده اند. با اعمال يك پالس تحريكي بعضي هسته ها انرژي RF را جذب مي كنند و وارد انرژي بالاتر مي شوند . در فركانس هايي كمتر از 100 مگاهرتز ، 90% انرژي جذب شده ناشي از جريان هاي بافت هستند كه به وسيله اجزاء مغناطيسي ميدان فركانس راديويي القا مي شوند. با افزايش فركانس ، انرژي جذب شده نيز افزايش مي‌يابد بنابراين گرم شدن بافت به طور گسترده اي وابسته به فركانس است. به اين منظور گرماي RF در سيستم هاي MR كه در ميدان هايي با شدت كمتر از يك تسلا كار مي كنند، اهميت كمتري دارد .
سيستم هاي تصويربرداري MR نمي توانند تابش دهي RF را اندازه گيري كنند بنابراين اندازه گيري جذب RF ضروري است.

ایمنی اتاق عمل، اتاقی پر از حادثه

 محل قرار گرفتن اطاق هاي عمل در بيمارستان‌ها از مهم ترين شاخص هاي اثر گذار بر بهره وري و نيز رعايت اصولي سيكل درمان بيماران و همچنين زمينه هاي ديگري ازجمله كنترل عفونت هاي بيمارستاني  و  مهندسي ارزش در منابع تاسيساتي  و ... است .
در اين بخش به معرفي نكاتي در زمينه طراحي  مناسب اتاق عمل و خطري كه ممكن است بر اثر طراحي نامناسب براي بيمار يا پرسنل بيمارستان ايجادشود خواهيم پرداخت.
فاكتورهاي مهم طراحي براي جانمايي
اطاق هاي عمل
تا حدود  دو دهه قبل  ‌اطاق هاي عمل را به بالاترين  طبقات ساختمان اصلي بيمارستان منتقل مي كردند و براي اين كار نيز دلا يلي به اين  شرح داشتند :   ‌
 ‌دور بودن از مسير رفت و آمد عمومي؛ دور بودن از جريان هواي آلوده بين بخش ها؛   نزديك‌تر بودن به دستگاه هاي تهويه روي پشت بام  كه منجر به تهويه آسان تر و خطر خرابي كمتر و هزينه انتقال انرژي ارزان تر  خواهد بود؛ امكان توسعه بهتر   و تغييرات در تجهيزات ولوازم مورد نياز اطاق هاي عمل در دراز مدت به دليل نزديكي به پشت بام و قدرت مانور روي بام كه  بسيار سهل تر از  طبقات  زيرين  قابل اجراء  بود و جزييات ديگري مانند آرامش كامل و نبودن  مزاحم پيراموني از قبيل  سر و صداي محوطه وخيابان و سر وصداي بخش ها.  ‌
 ‌امروزه تفكر طراحان بيمارستاني همگام با تبلور تجهيزات وتكنولوژي جديد  وهمچنين تغيير استاندارد هاي درماني، به ناچار  تغييراتي را در  جانمايي بيمارستان‌ها  پديد آورده است. از جمله الزاماتي كه در حال حاضر نمي توان از آن ها چشم پوشي كرد عبارتند از :  ‌
* اطاق هاي عمل براي سهولت دسترسي همه بخش ها به آن ، بايد در طبقات مياني ساختمان اصلي گنجانده شود.
*‌ وجود آسانسور هاي اختصاصي اطاق عمل  و براي منظور هاي مختلف (تخت بيماران،پرسنل بخش، CSR كثيف ، CSR تميز ، اختصاصي بخش هاي ويژه مثل اورژانس و ICU و ....) تقريبا  الزامي است.
*با توجه به قرار گرفتن كشور ما در نيمكره شمالي زمين ،  براي عدم استفاده از نور شديد آفتاب و همچنين  امكان الزامي استفاده از يك نور يكنواخت و ملايم درطول روز ، اطاق هاي عمل در يال شمالي ساختمان قرار گيرند.
*اطاق هاي عمل بايد كمترين فاصله را با  CSR ‌يا استرليزاسيون مركزي داشته باشد.
*دسترسي  اطاق هاي عمل با بخش بستري جراحي  بايستي  كوتاه  و  سريع  و  تا حد امكان مستقل باشد.
* اورژانس بيمارستان  و ICU و CCU با اطاق هاي عمل كمترين فاصله ممكن را داشته باشد.
* امكان گسترش و تغييرات در آينده هم از نظر ابعاد و هم از نظر  به كار گيري تجهيزات  جديد را با كليه  جوانب تاسيساتي مورد نياز آن روز، داشته باشد.
* در مسير تردد داخلي بيمارستان باشد. يعني جهت دسترسي بخش هاي مختلف به مجموعه اطاق هاي عمل  ،نياز به تردد به خارج از ساختمان اصلي بيمارستان وجود نداشته باشد.
* بخش اطاق هاي عمل ، كاملا بسته و ايزوله بوده و در مسير تردد و عبور مرور ديگر بخش ها  قرار نگيرد.
اتاق عمل و عوامل محيطي
*براي ايمني بيمار و اپراتور و كاهش تداخلات الكترومغناطيسي و نويز ، زمين حفاظتي دستگاه الكتروكوتر بايد به زمين حفاظتي استاندارد مراكز درماني متصل شود و كابل برق دستگاه الكتروكوتر ، فقط به پريز داراي زمين الكتريكي كه قبلا وجود و سلامت زمين الكتريكي آن تاييد شده است متصل شود و چنانچه از رابط هاي چند خانه برق( همانند آنچه در اكثر مراكز درماني و اتاق هاي عمل به دليل ناكافي بودن تعداد پريزهاي اتاق ها وجود دارد ) استفاده مي‌شود، آن ها نيز  بايد داراي زمين الكتريكي باشند.
*زمين حفاظتي بايد استاندارد باشد و توجه شود كه استفاده از نول به جاي زمين حفاظتي در تابلوي برق براي مراكز درماني غير مجاز و خطرآفرين است .
*براي تميز و ضد عفوني كردن دستگاه، از مواد غير قابل اشتعال استفاده شود و در صورت استفاده از مواد اشتعال زا، بايد مواد قابل اشتعال به كار رفته قبل از استفاده از دستگاه، تبخير شوند.

*در حين عمل جراحي، بدن بيمار نبايد با اجزاي فلزي متصل به زمين الكتريكي ،اجزاي فلزي داراي ظرفيت خازني قابل توجه با زمين و پارچه هاي مرطوب و نمناك تماس پيدا كند، زيرا ممكن است در اثر نشت جريان فركانس بالا، چگالي زياد جريان در سطوح تماس كوچك، باعث سوختگي شود( مسير جريان RF دستگاه با حداقل مقاومت بر قرار شود.)
*براي جدا سازي كامل بيمار از قسمت هاي فلزي تخت بهتر است رويه تخت هاي اتاق عمل آنتي استاتيك انتخاب شوند و پارگي نداشته باشند. خشك بودن تشك نيز بايد كاملا رعايت شود.
*كابل هاي الكتروكوتر بايد دور از بيمار و كابل هاي مانيتور قرار داده شوند و از حلقه شدن كابل ها خودداري شود.
*كابل هاي مربوط به قلم كوتر به طريقي قرار گيرند كه با بيمار و سيم هاي ديگر تماس پيدا نكنند.
*هنگام فعال كردن دستگاه امكان تداخل امواج الكترو مغناطيسي در عملكرد ساير تجهيزات الكتريكي و الكترونيكي وجود دارد . بنابراين از استفاده از دستگاه هايي كه امواج الكترومغناطيسي بيش از حد مجاز استاندارد ساطع مي كند ، خودداري شود و نيز در اطراف بيمار از دستگاه هايي استفاده شود كه نسبت به تداخل امواج الكترو‌مغناطيسي ايمن هستند(به خصوص بيماراني كه داراي Pacemaker ‌ هستند احتمال خطر از نظر تداخل امواج الكترو مغنا طيسي براي آن ها بيشتر است.)
پروب ها و ليدهاي مانيتورينگ و الكترودهاي ديگرمي توانند مسيري براي نشت جريان هاي فركانس بالا باشند. بنابراين هنگامي كه استفاده مي شوند   تا حد امكان بايد دور از قلم كوتر و پليت قرار گيرند.

خطرات اتاق عمل
 ‌ در اتاق عمل دو خطر الكتريكي مهم وجود دارد. اولين خطر انفجار گازهاي بيهوشي است كه با جرقه الكتريكي مي تواند آغاز شود. خطر دوم از اتصال مريض به دستگاه و در واقع كيفيت اتصال بيمار به الكترودهاي بازگشتي از واحد الكتروسرجري ناشي مي‌شود.
 ‌ بيمار در حين عمل جراحي از دو ناحيه به ژنراتور واحد الكتروسرجيكال متصل مي‌شود. در اولين نقطه، جريان از طريق سطح كوچك الكترود به بدن بيمار وارد مي‌شود. در نقطه دوم جريان از طريق الكترودهاي با سطح مقطع بزرگ از بدن بيمار خارج  مي‌شود. نقطه دوم، سرد است و شدت جريان پاييني در اين نقطه وجود دارد. بيمار توسط يك سطح تماسي بزرگ (صفحه فلزي با مقاومت كم) در سيم هاي بازگشتي به واحد الكتروسرجيكال حفاظت مي شود.  ‌
  ‌ تماس  هاي رسانا، نواحي كوچكي هستند كه مي توانند در صفحه فلزي     (Plate) توليد آتش سوزي كنند. زمين شدن اتفاقي بيمار در نقاط ديگر نيز مي تواند توليد آتش‌سوزي كند.
اگر چه بيشتر گازهاي بيهوشي كه در اتاق عمل استفاده مي شود، كاملا پايدار هستند، اما بايد از شارژ الكتريكي و انفجار گازها جلوگيري شود.  براي جلوگيري از اين خطرات، تمام پرسنل و تمام تجهيزات در داخل اتاق عمل بايد به زمين متصل شوند. كف اتاق عمل، رساناي الكتريكي است و به زمين متصل شده است. تمام تجهيزات اتاق عمل بايد مسير رسانايي به كف اتاق عمل داشته باشند. تمام پرسنل بايد كفش‌هايي را بپوشند كه نوار رسانايي در تماس با پاهايشان داشته باشد. گان ها و كتان هاي جراحي بايستي از پارچه هاي رسانا باشند. اين احتياط ها، از شارژ شدن ناشي از تراكم و جمع‌شدن جلوگيري مي كند و همچنين احتمال دشارژ الكتريكي را كمتر مي كنند.  ‌
 ‌پريزهاي الكتريكي در اتاق عمل از سطح زمين بالاتر هستند. چرا كه گازهاي بيهوشي سنگين تر از هوا هستند و اين كار از تراكم گازها در نزديكي پريزهاي الكتريكي جلوگيري مي كند و به دليل آن كه در واحد الكتروسرجيكال ولتاژهاي الكتريكي بزرگي ايجاد مي شود، با بالا نگه داشتن پريزهاي الكتريكي از سطح زمين، از انفجار گازهاي بيهوشي جلوگيري مي شود.
 ‌ پرستاران و كاركنان اتاق عمل بايد با آگاه بودن از موقعيت هايي كه مي تواند توليد خطر كند و بازرسي هاي مرتب تجهيزات ، حفاظت الكتريكي را بالاتر برند.
 ‌ اين كار مي تواند با كنترل كردن تمام سيم ها و پريزها و اتصالات زمين انجام شود. پلاريته و پيوستگي اتصال زمين پريزهاي الكتريكي مي تواند با استفاده  آناليز ورهايي مختلف بررسي شود. جريان هاي نشتي نيز مي تواند با Leakage meter اندازه گيري شود. اين كار با اتصال دو پروب Leakage meter به دستگاه و نقطه زمين انجام مي شود. اندازه گيري، مقدار جريان نشتيرا كه مي تواند وارد بدن شود  نشان  مي دهد.
الكتروفيزيولوژي
 ‌ الكتروفيزيولوژي تاثيرات جريان الكتريكي بر روي بدن انسان را مطالعه مي كند. وارد شدن جريان الكتريكي به بدن مي تواند سبب انقباضات ماهيچه اي، سوختگي الكتريكي و سوختگي شيميايي شود. هر كدام از اين موارد در سطح آستانه متفاوتي رخ مي‌دهد. گيرنده‌هاي شوك بسته به اين كه پوست سالم يا خيس يا مجروح باشد، تقسيم‌بندي مي شوند. مقاومت پوست اندازه گيري شده از يك دست تا دست ديگر تقريبا 000/‌100 اهم است. سطح بالاي مقاومت فلوي جريان از volt-120 و جريان 2-1 ميلي آمپر را محدود مي كند.
هنگامي  كه پوست خيس باشد يا سطح خراش و آسيب ديده باشد، مقاومت پوست در حدود 1000 اهم كاهش مي يابد و جريان به ارگان‌هاي داخلي مخصوصا قلب دسترسي مستقيم پيدا مي كند. هنگامي كه پوست سالم است جريان در حدود MA1 لازم است تا توسط بدن حس شود. اين مقدار جريان آستانه جريان سنس شده توسط بدن است.
 ‌فلوي جريان بزرگ تر از MA1، ماكروشوك شناخته مي شود. اين سطح از جريان مي‌تواند نتيجه خطرات تجهيزات بيمارستاني يا ديگر تجهيزات خارج بيمارستان باشد، مانند فرسايش سيم چراغ مطالعه، سيم كشي نادرست سيستم تهويه هوا، خرابي سشوار و ...
 ‌ آستانه جريان حس شده در بدن انسان MA1است. آستانه جرياني كه مي تواند به بدن ضرر برساند MA10 است. جريان بالاتر از MA10، سبب فلج و رعشه ماهيچه مي شود و مي‌تواند سبب فريز‌ شود يا مانع از آن شود كه فرد شيء الكتريكي مورد نظر را رها كند و باعث ايجاد شوك الكتريكي مي شود. هر چه سطح جريان بالاتر مي رود، فلج و رعشه (Paralysis) به شش ها و قلب كشيده مي شود و باعث ايجاد تداخل در تنفس و آريتمي هاي قلبي مي شود و حتي مي تواند سبب از كار انداختن قلب شود.
 ‌در جريان هاي بالاتر از MA100، سوختگي شديد بافت ها مي تواند رخ دهد. در سطوح پايين جريان براي مدت زمان زياد مي تواند اثرات مشابه با سطوح بالاي جريان داشته باشد. اغلب پوست بدن بيمار به دليل وارد كردن سوزن يا كاتتر داراي خراش است. در اين حالت جريان الكتريكي مي تواند به راحتي به قلب راه يابد و مقدار خيلي كم جريان مي تواند بر روي ريتم قلبي تاثير گذارد. جريان هاي به كوچكي 180 ميكروآمپر مي تواند سبب فيبريلاسيون قلبي در بيماران آسيب پذير شود. تفاوت مهم بين ميكروشوك و ماكروشوك در تفاوت هاي وسيع آستانه جريان است( يك ميلي آمپر براي ماكروشوك و 10ميكروآمپر براي ميكروشوك.) بيماراني كه در سطوح پايين جريان دچار آسيب مي شوند، بيماران حساس به جريان الكتريكي هستند. تفاوت ديگر ميكروشوك و ماكروشوك در تغييرات بزرگ مقاومت الكتريكي بدن است. افراد با پوست سالم (آن‌ها كه در معرض ماكروشوك هستند) داراي مقاومت 000/‌100 اهم هستند و افراد با پوست زخمي يا خيس ( بخش هايي كه در معرض خطر ميكروشوك هستند) داراي مقاومت 1000اهم هستند.
خطرات الكتريكي
 ‌ حفاظت الكتريكي در بيمارستان ها بسيار مهم است چرا كه ممكن است بيمار تحت يك پروسه درماني قرار گيرد كه باعث كاهش مقاومت بدن شود. همچنين ممكن است بيمار بيهوش باشد يا قادر نباشد كه به طور نرمال به جريان الكتريكي پاسخ دهد. به علاوه محلول هاي رساناي الكتريكي، نظير محلول نمك در اطراف بيمار حضور دارد و ممكن است بر روي تجهيزات الكتريكي چكيده يا ريخته شوند.
 ‌ جريان الكتريكي: ‌آسيب هايي كه از جريان هاي الكتريكي ايجاد مي شود بستگي به دامنه جريان الكتريكي ، مسير ورود  جريان وارد بدن و همچنين مدت زمان وارد شدن جريان الكتريكي به بدن دارد. ماهيت جريان الكتريكي شناور درون يك مدار با شناور شدن خون در سيستم گردش خون انسان  شباهت دارد. در اين تشابه  منبع انرژي با قلب نشان داده مي شود و فلوي خون شناور درون شريان ها و سياهرگ ها با جريان الكتريكي شناور در رساناها و ديگر اجزاي مدار الكتريكي شباهت دارد. به كار بردن پتانسيل الكتريكي به يك مدار الكتريكي توليد جريان از طريق مسيرهاي رسانا مي كند. اين مسئله با تغييرات فشار خون شباهت دارد كه به سبب انقباض ماهيچه قلب رخ مي دهد. ‌ براي آن كه جريان الكتريكي در گردش باشد بايد مسير پيوسته اي بين منبع پتانسيل و اجزاء مدار وجود داشته باشد.
جريان نشتي:‌ سيستم ها و اجزاء الكتريكي درون پوشش هاي عايقي قرار گرفته اند، اگر عايق بندي خراب شود جريان مي تواند نشت كند و به سمت زمين روانه شود كه اين مسير ممكن است از طريق بدن بيمار يا اپراتور ايجاد مي شود.
 ‌طبقه بندي تجهيزات: ‌چندين روش براي حفاظت اپراتور و بيمار از جريان هاي نشتي و آسيب هاي الكتريكي وجود دارد.
كلاس1 : ‌تجهيزات كلاس يك از 3 كابل اصلي تشكيل شده اند كه يكي از آن ها كابل زمين (يا سيم زمين) است. بخش هاي خارجي فلزي تجهيزات كلاس 1 به اين سيم زمين متصل شده اند ، از اين رو اگر در داخل دستگاه خطايي رخ دهد و به بدنه دستگاه برسد، سيم زمين، جريان Fault ‌خطا زمين متصل مي كند. كنترل  كردن  مرتب دستگاه، اطمينان از سالم بودن كانكتورها و اتصال به زمين را ايجاد مي كند.
كلاس2 : ‌اين  تجهيزات با دو مربع تو در تو، با مفهوم دوبل ايزولاسيون نمايش  داده مي‌شود. در اين كلاس نيازي به اتصالات زمين وجود ندارد. تجهيزات كلاس 2 با دوپين اصلي تجهيز مي شوند. خطا الكتريكي كه داخل تجهيزات رخ مي دهد، خيلي ضعيف است كه بتواند خطرساز باشد، چرا كه عايق بندي دوبل از بخش هاي خارجي محافظت مي كند.
كلاس3يا Defibrillator-Proof: ‌برخي از تجهيزات پزشكي درون بيمارستان با نشان ديفيبريلاتور(Defibrillator-Proof‌) طبقه بندي مي شوند. زماني كه ديفيبريلاتور بر روي بدن بيمار در حال دشارژ شدن است (در حال استفاده است) داراي نشان ديفيبريلاتور است. تجهيزات با اين علامت و نشان در هنگام استفاده نمي توانند به بيمار آسيب برسانند. تجهيزات با نشان ديفيبريلاتور مي توانند در طول ديفيبريلاسيون به مريض متصل باشند. اين تجهيزات با يكي از علامت هاي زير مشخص مي شوند.
وسايل محافظتي: ‌بيشتر نواحي مراقبتي بيمارستان ها از وسايل محافظتي پر شده است. اين دستگاه ها به طور مرتب با توجه به استانداردهاي تدوين شده تست مي شوند. سطح حفاظت تعيين شده دستگاه بستگي به نوع تجهيزات متصل به آن و محل قرارگيري آن دارد.
سوئيچ هاي محافظتي (Residual Current Devices)
RCD  ‌ها يا سوئيچ هاي محافظتي در بخش هاي درماني براي مشاهده و محافظت منبع اصلي الكتريكي دستگاه به كار مي رود. RCD جريان هاي نشتي تجهيزات را سنس(حس) مي‌كنند. اگر جريان نشتي مهمي در دستگاه رخ دهد، RCD ‌، جريان نشتي را ثبت مي كند و منبع پاور تجهيزات را در مدت 40ميلي ثانيه قطع مي كند. RCD بيمارستاني بسيار حساس تر از RCDاي است كه در منازل استفاده مي شود. RCD بيمارستاني جريان نشتي به اندازه 10ميلي آمپر را،حس مي كنند. خروجي منبع الكتريكي متصل به RCD داراي لامپي است. هنگامي كه جريان نشتي افزايش يابد، اين لامپ روشن مي‌شود.

LIMS)Line Isolation Overload Monitors) 

‌در مناطق حساس بيمارستاني كه منبع الكتريكي دستگاه در صورت خطا  نمي تواند قطع شود، از دستگاه محافظتي ديگري استفاده مي شود .)Line Isolation Overload Monitors(‌  هنگامي  كه خطاي الكتريكي در وسيله پزشكي متصل به خروجي  منبع قدرت  ايزوله شده رخ دهد، LIM جريان نشتي را ثبت مي كند. LIM شروع به  اخطار دادن مي كند و سطح جريان نشتي را نشان مي دهد، اما منبع الكتريكي را قطع نمي كند.  ‌
 ‌ تجهيزاتي كه داراي خطا  هستند  مي توان با قطع و درآوردن پريز  آن ها از منبع الكتريكي شناسايي كرد (زماني كه آلارم كشيدن قطع شود) و تجهيزاتي كه خطا در آن ها رخ نداده دوباره به منبع وصل مي شوند. تجهيزاتي كه خطا  دارند بايد علات گذاري شده و به بخش تجهيزات پزشكي منتقل شود.
LIM  ‌ مي تواند مقدار تواني را كه توسط تجهيزات متصل به آن مصرف مي شود  نشان دهد. اگر توان  زيادي در حال استفاده باشد، LIM شروع به آلارم كشيدن مي كند و نشان مي دهد كه اضافه بار‌ رخ داده است. بار اضافي بايد فورا با قطع كردن چند دستگاه از  منبع قدرت برداشته شود تا صداي آلارم قطع شود.
Equiptential Earthing
  ‌ هم پتانسيل كردن زمين در برخي از نواحي الكتريكي كه  "Cardiac  Protected" ‌هستند انجام مي شود. هم پتانسيل كردن زمين در نواحي درماني بيمارستاني به خصوص اتاق هاي عمل جراحي قلب براي كاهش دادن هر گونه  اختلاف ولتاژ بين بخش هاي زمين شده و بخش‌هاي مختلف تجهيزات و هر وسيله فلزي ديگر در اتاق به كار مي رود.  هنگامي كه بيمار در تماس مستقيم با چند دستگاه است اين كار باعث كاهش دادن جريان هاي نشتي  و در نهايت  و مرگ مي شود. براي اين كار تمام تجهيزات ناحيه مورد نظر به يك نقطه زمين هم  پتانسيل با يك كابل سنگين خاص متصل مي شوند.
 ‌تكنيك هاي متداول جراحي الكتريكي فركانس بالا(HF‌)
1- تك قطبي (Mono Polar)‌
2- دو قطبي (Bio Polar)‌
روش تك الكترود فعال يا  Monopolar
جريان HF در اين روش از الكترود فعال در دست جراح (چاقوي جراحي) وارد بدن شد و سپس با الكترود ديگر با سطح مقطع زياد به نام plate  هدايت مي شود. اين مسير نبايد شامل قسمت هاي حساس بدن باشد و در صورت استفاده از  ECG بايد بين الكترود فعال و ليدهاي  ECG15 سانتي متر فاصله باشد.  ‌
تكنيك  Biopolar
در اين روش الكترود زمين (plate) حذف شده و از دو الكترود در يك پروب Biopolar به طور مجتمع استفاده مي شود جريان از يك سر به درون بافت وارد شده و از سر ديگر به واحد  باز مي گردد، لذا به قسمت هاي اطراف و غير مورد نظر نخواهد رفت.  ‌
الكترود خنثي
الكترود خنثي به نام هاي گوناگوني از قبيل صفحه بيمار يا صفحه زمين يا الكترود بازگشتي و الكترود پخشي ناميده مي شود.در تمام دستگاه‌هاي تك قطبي با توان خروجي زياد، استفاده از اين الكترود ضروري است.الكترود خنثي در واقع مشابه يك سصح هادي بزرگ، كه جريان الكتريكي را جمع آوري كرده و به ژنراتور باز مي‌گرداند،عمل مي كند.
فوايد استفاده از روش  Bio polar نسبت به Mono polar
1- جريان HF فقط از مسير بين دو الكترود عبور مي كند لذا كنترل آن بهتر خواهد بود.
2-كاهش سوختگي هاي ناشي از نصب غلط الكترود خنثي.
3-عدم تداخل سيگنال هاي حاصل از جراحي با سيگنال هاي سيستم در مورد بيماراني كه از Pacemaker استفاده مي كنند.  ‌
نكاتي در مورد به كارگيري دستگاه الكتروكوتر 
1-تمامي سطح الكترود خنثي صفحه(plate‌) به بدن بيمار و تا حد امكان  نزديك به محل جراحي بسته شده باشد.
2-براي جلوگيري از سوختگي بيمار با قطعات فلزي مثل پايه تخت تماس نداشته باشد.
3-محل هايي كه در معرض تعرق هستند با پارچه خشك جدا شوند.
4-در صورت استفاده ار مانيتور حداكثر فاصله بين مانيتور تا الكترود رعايت شود.
5-به علت ايجاد جرقه در الكترودها از به كاربردن مواد بيهوشي قابل اشتعال در مواردي كه فاصله عمل در نزديكي سر بيماران است اجتناب شود.
6-در مورد بيماراني كه pacemaker قلبي يا محرك هاي مصنوعي داخلي دارند تداخل فركانس ممكن است موجب خطر شود.
7-پيش از انجام جراحي فركانس بالا بايد مواد پاك كننده كه خاصيت اشتعال پذيري دارند ار محل به طور كامل تبخير شود.
8-بيمار با كابل هاي دستگاه اتصال نداشته باشد.
ايمني بيمار
*هنگام استفاده از گازها يا مواد قابل اشتعال O(2N، 2O و ...) اقدامات احتياطي مقتضي رعايت شود.

*حتي المقدور هنگام استفاده از پليت هاي دائمي از نوع سيليكوني استفاده شود.

*محل قرار گيري پليت روي بدن بيمار، تميز، بدون مو و داراي حداكثر سطح تماس بين بدن و پليت و همچنين داراي حداكثر فشار ممكن باشد.

*پليت در محلي عضلاني (مانند باسن يا كشاله ران)  نزديك به محل مورد جراحي قرار گيرد و از قرار دادن پليت روي عروق خوني بزرگ زير پوستي و استخوان ها اجتناب شود.

*لبه هاي پليت، در محل هايي كه قطرعضو كم است (مانند بازو و عضلات پشت پا) روي هم قرار نگيرد.

*اجزاي فلزي مانند انگشتر، گردنبند و ..... قبل از عمل از بيمار جدا شوند.

*در صورت وجود قطعات فلزي داخل بدن بيمار، محل قرارگيري پليت به گونه اي انتخاب شود كه جريان از اين قطعات عبور نكند.

*اتصال پليت به بدن بيمار، هنگام جابجا كردن بيمار، مجددا كنترل شود.

*از انباشته شدن مايع، به خصوص نزديك پليت جلوگيري شود.

*مايعات جمع شده در زير بيمار و گودي هاي بدن پيش از استفاده از دستگاه خشك شود. همچنين در حين عمل، نقاطي از بدن را كه تعرق زياد دارند اين مايعات جمع شده‌،  با حوله خشك نگه داشته شود.

*از اتصال اعضا به هم(مانند بازوها با بدن و ران ها به يكديگر ) جلوگيري شود.
كاليبراسيون
دستگاه الكتروكوتر جراحي پس از تعويض هر قطعه يا پس از هر بار تعمير و در صورت خراب نشدن هر 6 ماه يك بار بايستي كاليبره شود.  ‌
كاليبراسيون دستگاه باعث اطمينان اپراتور از تطابق بين مقدار تنظيمي روي دستگاه و مقدار خروجي خواهد شد.
عوارض ناشي از عدم كاليبراسيون دستگاه
 * از بين رفتن بخشي از صفحه كه در اين حالت با كم شدن مساحت، چگالي جريان زياد شده و باعث سوختگي در محل تماس با بدن بيمار مي‌شود.
 * سوختگي شديد در محل جراحي ناشي از بالاتر بودن توان خروجي دستگاه نسبت به آنچه كه اپراتور روي دستگاه تنظيم كرده است.
*نشتي جريان فركانس بالا (HF‌) كه باعث سوختگي و اثرات سوء بر روي بيمار و جراح مي شود.

معرفي انواع محافظ هاي بيمارستاني سرباز هايي به نام  UPS

 Uninterruptible Power Supply) UPS)
  منابع تغذيه بدون وقفه اي هستند كه به منظور پيشگيري از آسيب‌هاي احتمالي ناشي از اختلالات موجود در شبكه و قطع برق در دستگاه‌هاي حساس مانند تجهيزات الكترونيكي پزشكي، نظامي، مجموعه‌هاي كامپيوتري، مخابراتي، كنترل و ابزار دقيق استفاده مي شود. كاربرد اين دستگاه تامين پيوسته انرژي با توان و كيفيت مناسب است و وجود آن در بيمارستان هايي كه امكان قطعي برق وجود دارد به شدت ضروري است. علل مختلفي مانند فرسودگي شبكه برق، طوفان يا ديگر پديده هاي طبيعي يا اختلالات موجود در اداره برق ممكن است منجر به بروز قطعي برق شود.

كيفيت غير ايستا و متغير برق مي‌تواند بر عملكرد دستگاه‌ها موثر باشد، محافظ هاي برق، دستگاه‌ها را در برابر قطع كامل برق(blackout) ، افت ولتاژ طولاني (brownout‌) ، نوسانات شديد لحظه اي(spike)، اضافه ولتاژ ناگهاني (Surge) محافظت مي كند. اين ناهنجاري هاي جرياني شبكه، به تاسيسات و دستگاه‌هاي الكترونيكي صدمه مي زند. قطع كامل برق به معني وقفه كامل توان است اما در برخي موارد به پايين آمدن ولتاژ زير 80 ولت اتلاق مي شود چرا كه اكثر دستگاه‌ها در ولتاژي كمتر از اين مقدار كار نمي‌كنند. افت ولتاژ به معني كاهش سطح ولتاژ در مدت زماني بين يك ثانيه يا چندين ساعت اتلاق مي‌شود. اين مساله ممكن است به علت بارگذاري سنگين (مثلا آسانسور، كمپرسورو...) روي خط برق اتفاق بيفتد. نوسانات شديد لحظه‌اي،  به معني افزايش چشمگير ولتاژ در يك پريود زماني بسيار كوچك است. اين اتفاق بيشتر در زمان اصابت مستقيم صاعقه با خطوط برق يا هنگام وصل شدن برق پس از خاموشي اتفاق مي افتد. اضافه ولتاژ ناگهاني، افزايش ماناي ولتاژ در كسري از ثانيه است و اكثرا زماني اتفاق مي‌‌افتد كه تجهيزات توان بالا مانند تهويه كننده هوا خاموش مي‌شوند.
به طور كلي سه نوع محافظ برق وجود دارد كه عبارتند از:
*Surge Suppressor
*Line  Conditioners
*Uninterruptible Power Supplies
در ادامه توضيح مختصري در مورد  هريك اين محافظ ها  ارائه  شده است كه البته در اين بين بيشترين كاربرد را UPS ها دارند.
Surge suppressors
اساسا اين نوع محافظ ها مانند فيوز بين دستگاه و منبع عمل مي كنند، اما نمي‌توانند در محدوده ولتاژ پايين خوب عمل كنند. اين محافظ ها سطح حداقل را دارند كه تمام بخش هاي دستگاه هاي گران قيمت الكترونيكي و به ويژه دستگاه‌هاي پزشكي آن را دارند. اين محافظ ها بايد در خطوط تلفن و پورت هاي موازي و 232RS وجود داشته باشند. يك موضوع مهم درباره اين نوع محافظ ها اين است كه در صورتي كه تغييرات زيادي را متحمل شوند بايد تعويض شوند. درون اين محافظ ها نيمه هادي فلزاكسيدي(MOV) وجود دارد كه با عبور ضربه ولتاژي كم كم تنزل پيدا مي كنند.
 Line Conditioners
اين تجهيزات نويز را در برق AC فيلتر مي‌كنند. همچنين دستگاه را در برابر افت ولتاژهاي كوچك محافظت مي‌كند. از مزاياي اين محافظ مي توان به اين مساله اشاره كرد كه به علت دارا بودن چند نوع خازن، اگر تصادفا دوشاخه برق دستگاه از پريز در آيد،  فاصله زماني وجود دارد  تا قبل از اينكه دستگاه متوجه قطعي برق شود  دوباره به برق متصل شود.  ‌
 Uninterruptible Power Supplies
UPSها سه كار انجام مي دهند. اول اينكه برق را پيش از رسيدن به دستگاه فيلتر كرده و اسپايك ها را هموار و نوسانات ولتاژيرا كه باعث صدمه زدن به بردهاي الكترونيكي دستگاه مي‌شود  از بين مي برد. دوم  اينكه UPSها در هنگام قطعي برق، زمان سكون معيني را براي دستگاه تامين مي كند و سوم اينكه هنگامي كه توان ذخيره شده در UPS تمام شد، ناگهان دستگاه را خاموش نمي كند و اين كار را طوري انجام مي‌دهد كه به دستگاه صدمه نزند.  ‌

UPS ها به سه دسته اصلي زير تقسيم مي‌شوند:
1- Static UPS
2- Rotary UPS
3- hybrid Static/Rotary UPS
UPS هاي نوع static UPS از پركاربرد ترين انواع UPS هستند. كه از مزاياي آن‌ها مي‌توان به بازدهي بالا و THD كم اشاره كرد و از ضعف‌هاي اين نوع UPS ها، مي توان كاركرد ضعيف‌ان‌ها در مقابل بارهاي غير خطي و نامتعادل را بر شمرد. UPS هاي  static ‌خود به سه دسته تقسيم مي‌شوند:
OFF-LINE
اين نوع UPS ها تنها به هنگام قطع برق و به عنوان منابع جايگزين فعال مي شوند و براي توان‌هاي كمتر از KVA2 مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
 ON-LINE
اين UPS ها كه شامل يك‌سو كننده، مبدل، باتري و يك سوئيچ استاتيك (باي پاس) هستند، در شرايط طبيعي، ورودي را تصحيح كرده (پاك سازي ورودي از انواع نويز و احيانا تصحيح سطح ولتاژ ورودي ) و خروجي مناسبي ايجاد مي كنند. تنها در مواقعي چون بروز نقص فني، سرريز بار يا افزايش خارج از محدوده دما  UPS به مد  BYPASS خواهد رفت.
LINE INTERACTIVE
اين UPS از يك سوئيچ استاتيك ، يك اندوكتانس سري شده يك مبدل دو جهته و يك باتري تشكيل شده است. هم مي تواند به صورت on-line و هم به صورت off-line عمل كند كه در حالت off-line نيازي به اندوكتانس سري شده نيست. هر چند بيشتر اين UPSها در حالت On-line عمل مي‌كنند.
UPS ها را از نظر شكل موج خروجي نيز به دو دسته تقسيم بندي مي كنند: شبه سينوسي و سينوسي. UPS هاي شبه سينوسي اغلب براي بارهايي كه تغذيه آن‌ها را منابع تغذيه سوئيچينگ تامين مي‌كند مناسب هستند. در اين دستگاه‌ها برق AC به DC تبديل مي‌شود. اما برخي تجهيزات به ويژه  دستگاه‌هاي پزشكي به علت نياز به ورودي سينوسي، حتما بايد UPS سينوسي داشته باشند.
بخش اصلي UPS باتري است، كه امكان ذخيره سازي توان الكتريكي مستقيم را از طريق يك فرايند شيميايي فراهم مي كند. بهترين نوع باتري براي استفاده در UPS ها باتري‌هاي خشك سيلد اسيد هستند. قسمت اصلي تعمير و نگهداري  UPSها نيز شامل باتري‌ها است كه بايد پس از اتمام عمرشان  تعويض شوند. ساختار شيميايي باطري‌ها موجب حساسيت آن‌ها به حرارت است. گرم شدن باطري ظرفيت ذخيره سازي توان الكتريكي و همچنين عمر باطري را كم مي‌كند. به ازاي هر يك درجه افزايش حرارت محيط، عمر باطري 10 درصد كاهش مي‌يابد. حرارت ايده آل براي باطري بين 22 تا 25 درجه است.
واحدي كه به وسيله آن ظرفيت UPS يا مقدار انرژي  آن  بيان مي شود آمپر-ساعت است. به عنوان مثال يك UPS پنجاه آمپر ساعت مي تواند دستگاه  را با جريان 1 آمپر به مدت 50 ساعت يا با جريان 5 آمپر به مدت 10 ساعت تغذيه كند. ميزان جريان و همچنين زمان تغذيه براي يك UPS بستگي به مقدار مصرف دستگاه دارد. البته توجه شودكه جريان نامي UPS بايد از كل جريان كشي دستگاه‌هاي متصل به آن بزرگ‌تر باشد.
به طور كلي يك UPS خوب بايد قابليت هاي زير را نيز داشته باشد:
1-تغييرات نسبتا كوچك برق را جذب كند.
2-منابع توان نويز دار را صاف كند.
3-بازده بالايي داشته باشد.  ‌
4-هنگام ضعيف شدن خط، توان مناسب را براي دستگاه تامين  كند.  ‌
5- عملكرديكاملا on-line داشته باشد به گونه اي كه در كمترين زمان ممكن (در حد ميكروثانيه براي دستگاه‌هاي پزشكي) سوئيچ كرده و بار را تواندهي كند.  ‌
6-پس از قطع برق توانايي توان ورودي مورد نياز دستگاه را داشته باشد.
7-ولتاژ خروجي سينوسي با كمترين مجموع‌هارمونيك را داشته باشد.
8-ورودي و خروجي ايزوله شده باشند.
9-داراي تداخلات الكترومغناطيسي(EMI‌) كم باشد.  ‌
10- قيمت و وزن پائيني داشته باشد.
علاوه بر اين برخي UPS هاي نرم افزاري قابليت هاي زير را نيز دارد:
1-در قطعي برق هاي طولاني تجهيزات و دستگاه‌ها را خاموش‌ مي‌كند.
2-وضعيت منبع تغذيه را مانيتور مي‌كند.
3-نمودارهاي ولتاژ و جريان را نمايش مي‌دهد.
4-دستگاه‌ها را پس از مدت طولاني قطعي برق Restart مي‌كنند.
5-ولتاژ موجود در خط را به صورت همزمان نشان مي دهد.
6-در موقعيت هاي خطا آلارم مي دهند.

منبع: نشریه مهندسی پزشکی شماره ۹۵