دارو9- درمانهاي دارويي جديد در بيماران مبتلا به سرطان تخمدان
سرطان تخمدان بر خلاف انتظار يکي از شايعترين بدخيميهاست؛ هرچند که به ندرت در محافل علمي به عنوان يکي از شايعترينها مطرح شده است. در طول تاريخ پزشکي، سرطان تخمدان، سرطان خاموش لقب گرفته، زيرا اغلب بيماران در مراحل پيشرفته بيماري شناخته ميشوند....
شانس بقاي بيمار به تشخيص زودرس سرطان تخمدان بستگي دارد. در صورتي که سرطان تخمدان در مراحل اوليه تشخيص داده شود، با جراحي و شيميدرماني قابل درمان است. در موارد پيشرفته بيماري نيز شيميدرماني براي فرد بيمار شروع ميشود، اما متاسفانه در بسياري از آنها درمان امکانناپذير است. بنابراين از آنجا که درمان سرطان تخمدان در مراحل پيشرفته بيماري با مرگ و مير بالاي بيماران همراه است، تشخيص زودهنگام و در نتيجه شروع هرچه سريعتر درمان اهميت زيادي دارد.
منشا سرطان تخمدان
سرطان تخمدان معمولا از يکي از سه رده سلولي منشا ميگيرد. تومورهاي اپيتليال از جمله شايعترينها بوده و 80 تا 90 درصد از موارد را شامل ميشوند. تومورهاي سلول ژرمينال و تومورهاي منشا گرفته از سلولهاي استروما، 10 تا 20 درصد باقيمانده را دربر ميگيرند. همانند بافت پستان، سلولهاي تخمدان گيرندههاي متعددي دارند، از جمله گيرندههاي استروژني و پروژستروني. استروژن در تکثير سلولي درگير است و پروژسترون با تنظيم چرخه سلولي، آنتاگونيست استروژن محسوب ميشود. نسبتهاي متفاوت استروژن و پروژسترون در بدن در پاتوژنز سرطان تخمدان دخيل هستند.
اندکي پس از شروع بدخيمي تخمدان، سلولهاي بدخيم از حفره پريتوئن به درون سيستم لنفاوي منتشر ميشوند. مطالعهها نشان دادهاند که درگيري غدد لنفاوي در مراحل اوليه بيماري اتفاق ميافتد. متاسفانه در 25درصد از بيماران در مراحل اوليه بدخيمي تخمدان، درگيري غدد لنفاوي گزارش شده است.
سرطان تخمدان به عنوان قاتل خاموش زنان، بسيار مرموز و گمراهکننده است. حدود 70 درصد از زنان در مراحل پيشرفته بيماري تشخيص داده ميشوند، زيرا هرگز علامت نگرانکننده و هشداردهندهاي نداشتهاند. به دليل شمار قابلتوجه موارد تشخيص داده نشده بدخيمي تخمدان در مراحل اوليه بيماري، توصيه شده که اگر در زنان يکي از علايم نفخ، درد شکمي يا لگني، مشکل در خوردن يا سيري زودرس و تکرر ادرار بيش از دو هفته طول کشيد، حتما از وجود نداشتن بدخيمي تخمدان اطمينان حاصل شود.
گريز از قاتل خاموش
جراحي و شيمي درماني، دو درمان اصلي سرطان تخمدان محسوب ميشوند. در اغلب موارد جراحي، توتال هيسترکتومي و سالپنگواووفورکتومي دوطرفه با هدف ممانعت از گسترش بيماري انجام ميشود. در موارد پيشرفتهتر بيماري، گاه برداشتن بخشي از روده يا اسپلنکتومي نيز ضروري است. اکثر بيماران پس از جراحي تحت شيميدرماني قرار ميگيرند. در اين بيماران راديوتراپي به دليل بينتيجه بودن توصيه نميشود.
«پاکليتاکسل» (Paclitaxel) به عنوان درمان خط اول و نيز درمان ثانويه کارسينوم پيشرفته تخمدان مطرح است. اين دارو در اغلب موارد در ترکيب با سيسپلاتين نسخه ميشود. همچنين به عنوان يکي از داروهاي همراه در رژيم شيمي درماني سرطان پستان با درگيري غدد لنفاوي مورد استفاده قرار ميگيرد. نکته ديگر آن که «پاکليتاکسل» همراه با سيسپلاتين به عنوان خط اول درمان نوع غيرسلول کوچک سرطان ريه در بيماراني که براي جراحي يا رادياسيون مناسب نيستند، کاربرد دارد.
مورد استفاده ديگر «پاکليتاکسل»، درمان سارکوم کاپوسي مرتبط با ايدز است. «پاکليتاکسل»، مانع از دپليمريزاسيون ميکروتوبولها در روند تکثير سلول ميشود، در نتيجه چرخه سلولي را مهار ميکند. شايعترين عوارض احتمالي متعاقب مصرف آن عبارتند از نوتروپني، آلوپسي کامل، نوروپاتي محيطي، اثرات قلبي- عروقي نظير ادم و در نهايت واکنشهاي حساسيتي نسبت به دارو.
کاربوپلاتين (Carboplatin) به عنوان درمان اوليه در رژيم درماني سرطان پيشرفته تخمدان تجويز ميشود. همچنين به عنوان داروي خط دوم، در بيماراني که قبلا با سيسپلاتين مورد درمان قرار گرفتهاند، توصيه شده است. کاربوپلاتين يک داروي شبهالکيلهکننده است که به DNAسلول بدخيم متصل شده و مانع از رونويسي از آن ميشود.
ساير اعضاي شناخته شده در گروه پلاتينوم عبارتند از سيسپلاتين و اکساليپلاتين.
«جمسيتابين» (Gemcitabine) در ترکيب با کاربوپلاتين در درمان بيماران با سرطان پيشرفته تخمدان که در زمان حداقل 6 ماه پس از تکميل درمان با يکي از داروهاي با پايه پلاتينوم دچار عود بيماري شدهاند، به کار ميرود. به علاوه «جمسيتابين» به همراه «پاکليتاکسل» به عنوان خط اول درمان سرطان متاستاتيک پستان پس از شکست درمان قبلي با رژيم حاوي آنتراسيکلين استفاده ميشود. در مبتلايان به نوع غيرسلول کوچک سرطان ريه که نميتوان از جراحي سود برد (مرحله سه بيماري) يا نوع متاستاتيک، «جمسيتابين» همراه با سيسپلاتين به عنوان خط اول درماني تجويز ميشود. اين دارو در درمان سرطان پانکراس نيز مورد استفاده قرار ميگيرد.
مطالعات باليني تکميلي
بيش از 950 مطالعه باليني، دارودرماني در سرطان تخمدان را مورد بررسي قرار دادهاند. بيشتر اين مطالعهها با اين هدف که طول عمر بيماران را افزايش دهند، روي مرحله دو تا چهار بدخيمي تمرکز داشتهاند. مطالعههاي زيادي هم کاربرد آنتيباديهاي مونوکلونال و ترکيباتي نظير «ورينوستات» و «لاپاتينيب» را مورد بررسي قرار دادهاند. متاسفانه در اغلب اين مطالعات نتيجه درمان دارويي در مراحل پيشرفته بيماري نااميدکننده بوده است. همچنين «تراستوزوماب» (مهارکننده گيرنده 2 فاکتور رشد اپيدرمال انساني) و «ارلوتينيب» (مهارکننده تيروزينکيناز) در مراحل پيشرفته سرطان تخمدان تاثير چنداني در افزايش طول عمر بيماران نداشتهاند. دارويي که اخيرا بسياري از محققان به آن اميد بستهاند، «ترابکتدين» است. اين دارو در درمان سارکوم بافت نرم کاربرد دارد. تجويز «ترابکتدين» به همراه يک داروي با پايه پلاتينوم در موارد عودکننده سرطان پستان مطرح شده است.
منبع: نشریه سپید شماره ۲۱۵