PDF متن کامل مقاله

بر اساس گزارش انستيتو ملي سرطان آمريکا، بدخيمي پروستات در مردان دومين سرطان از نظر ميزان شيوع و سومين آنها از نظر خطر وقوع مرگ‌هاي ناشي از سرطان است. ساليانه از هر 3 مردي كه با تشخيص سرطان مطب پزشک خود را ترک مي‌کنند، يکي به سرطان پروستات مبتلاست. محققان پيش‌بيني کرده‌اند که 16 درصد از مردان متولد شده در خلال سال‌هاي 2004 تا 2006 ميلادي در طول زندگي‌شان به سرطان پروستات مبتلا خواهند شد و 8 درصد از آنها بين 50 تا 70 سالگي با اين مشکل روبه‌رو مي‌شوند...

مطالعاتي که بين سال‌هاي 2002 تا 2006 ميلادي انجام شد، مشخص کرد که خوشبختانه 80 درصد از موارد ابتلا به سرطان پروستات زماني تشخيص داده مي‌شود که هنوز بيماري محدود به عضو است، 12 درصد در زمان گسترش بيماري به غدد لنفاوي ناحيه‌اي و 4 درصد پس از دست‌اندازي آن به ساير اعضا مشخص مي‌شود.

شانس بقاي 5 ساله در مورد نوع محدود به ناحيه گرفتار صددرصد، در نوع با دست‌اندازي منطقه‌اي نيز صددرصد و در مورد دست‌اندازي دوردست 30 درصد بوده است. بنابراين از آنجا که بيش از
90 درصد از موارد بدخيمي پروستات در مراحل اوليه بيماري تشخيص داده مي‌شوند، احتمال بهبودي و درمان مبتلايان بسيار بالاست. تقريبا صددرصد از مرداني که بيماري‌شان در مرحله ابتدايي تشخيص داده مي‌شود، پس از گذشت 5 سال بيماري‌شان درمان شده است. البته عواملي نظير چاقي، خطر عود بيماري و مرگ به دنبال راديوتراپي را افزايش مي‌دهد.

هم اکنون روي بيش از 50 داروي جديد براي درمان سرطان پروستات کار مي‌شود و مشخص شده که واکسن‌هاي جديد مي‌توانند شانس بقا را در مبتلايان به انواع پيشرفته سرطان پروستات افزايش دهند.
اساس هورمون‌درماني سرطان پروستات

پروستات براي رشد و عملکرد طبيعي خود نيازمند آندروژن‌هاست. هيپوتالاموس با ساخت هورمون آزادکننده گونادوتروپين‌ها يعني هورمون آزادکننده LH، مسوول اين کار است. ترشح متناوب و ضرباني شکل هورمون آزادکننده LH باعث آزادسازي هورمون تحريک‌کننده فوليکول‌هاي تخمداني و LH از غده هيپوفيز مي‌شود. درحالي که ترشح مداوم هورمون آزادکننده LH باعث مهار آزادسازي هورمون تحريک‌کننده فوليکول‌هاي تخمداني و LH مي‌شود.

LH باعث مي‌شود سلول‌هاي لايديک در بيضه، آندورژن تستوسترون را توليد کنند که توسط 5 - آلفا ردوکتاز به دي‌هيدروتستوسترون تبديل مي‌شود. دي‌هيدروتستوسترون در مقايسه با تستوسترون تمايل بيشتري به گيرنده‌هاي آندروژن پروستات دارد. به نظر مي‌رسد فاکتورهاي رشد و پيام‌هاي سلولي که در نتيجه تحريک دي‌هيدروتستوسترون فعال مي‌شوند، در روند پيشرفت بدخيمي پروستات دخيل هستند.
دارودرماني سرطان پروستات

آنالوگ‌هاي هورمون آزادکننده LH يا آگونيست‌هاي آن، مثلا لپرولايد، گوسرلين و هيسترلين، اثرات دارويي خود را با مهار ترشح گونادوتروپين از هيپوفيز اعمال مي‌کنند. در زمان شروع مصرف اين گروه دارويي، سطح LH و FSH بالا رفته و در نتيجه سطح سرمي تستوسترون و دي‌هيدروتستوسترون در مردان بالا مي‌رود. اين وضعيت باعث وخيم‌تر شدن علايم آزاردهنده‌اي نظير انسداد ادراري و درد استخواني مي‌شود. تجويز طولاني‌مدت اين داروها باعث مهار سطح سرمي تستوسترون معادل ميزان مهار آن در 2 تا 4 هفته اول پس از درمان جراحي است. کاهش سطح سرمي تستوسترون با قطع دارو برگشت‌پذير است. بنابراين آگونيست‌هاي هورمون آزادکننده LH، درمان اصلي هستند و ثابت شده که تجويز آنها به صورت تک‌دارويي، در درمان سرطان پروستات پيشرفته موثر است، اما تجويز آنها عاري از خطر نيست. بيشترين عوارض جانبي گزارش شده به دنبال مصرف اين گروه دارويي، گرگرفتگي، کاهش ميل جنسي، ادم محيطي، پوکي استخوان و حوادث قلبي- عروقي است.

آنتي‌آندروژن‌هاي غيراستروييدي، هم‌چون فلوتامايد، بيکالوتامايد و نيلوتامايد، با اتصال به گيرنده‌هاي آندروژن بافت‌ها و ممانعت از اتصال آندروژن‌ها به هدفشان اعمال اثر مي‌کنند. اين عملکرد در مورد کارسينوم پروستات وابسته به آندروژن کارآمد است و اثري در کاهش سطح سرمي تستوسترون ندارد.

عوارض جانبي ناشي از مصرف اين گروه دارويي عبارتند از گرگرفتگي، ژنيکوماستي و آنمي. اين گروه داروها تنها براي ترکيب درماني با آگونيست‌هاي هورمون آزادکننده LH در درمان سرطان پروستات مورد تاييد هستند و تجويز آنها به تنهايي مورد تاييد نيست.

آنتاگونيست‌هاي هورمون آزادکننده LH، نظير داروي دژارليکس، با اتصال سريع و برگشت‌پذير به گيرنده‌هاي گونادوتروپين هيپوفيز، توليد آندروژن را مهار مي‌كند و سطح تستوسترون سرمي را کاهش مي‌دهد. شايع‌ترين عارضه ناخواسته ناشي از مصرف دژارليکس عبارتند از واکنش‌هاي حساسيتي محل تزريق، گرگرفتگي، افزايش وزن و افزايش سطح آنزيم‌هاي کبدي. اخيرا دژارليکس براي درمان سرطان پيشرفته پروستات مورد تاييد قرار گرفته است.
درمان استاندارد

درمان استاندارد سرطان پيشرفته پروستات، درمان با محروميت از آندروژن است. اين محروم کردن از آندروژن را مي‌توان با جراحي يا با تجويز آگونيست‌ها يا آنتاگونيست‌هاي هورمون آزادکننده LH انجام داد. از زماني که اثربخشي آگونيست‌هاي هورمون آزادکننده LH مشابه جراحي تشخيص داده شد، درمان اصلي سرطان پروستات پيشرفته شناخته شده‌اند. مزاياي درمان با آگونيست‌هاي هورمون آزادکننده LH عبارتند از کاهش طولاني‌مدت 3 عارضه درداستخواني، فشار روي نخاع و انسداد ادراري.

در صورت مصرف همزمان آگونيست‌هاي هورمون آزادکننده LH با آنتي‌آندروژن‌هاي غيراستروييدي، آنها مي‌توانند از پديده شعله‌وري طي 2 تا 3 هفته اول شروع درمان هورموني پيشگيري کنند. از سوي منابع مختلف، تجويز يک آنتي‌آندروژن قبل يا طي هفته‌هاي اول شروع درمان با آگونيست هورمون آزادکننده LH در بيماران مبتلا به سرطان پروستات با دست‌اندازي دوردست توصيه شده است.

هر چند که جراحي باعث مهار آندروژن‌هاي بيضه مي‌شود، آندروژن‌هاي آدرنال همچنان مطرح هستند. بنابراين بهتر است فعاليت آندروژن از طريق اضافه کردن يک آنتي آندروژن غيراستروييدي به درمان جراحي حذف شود.

روش محروم‌سازي متناوب از آندروژن نيز در کاهش عوارض کوتاه‌مدت و دراز مدت تجويز مداوم آگونيست هورمون آزادکننده LH موثر است. اين رژيم درماني شامل يک مرحله درمان و يک مرحله قطع درمان است.
تجويز واکسن
تازه‌ترين درمان سرطان پروستات، تجويز واکسن‌هاست. اخيرا دو واکسن براي درمان سرطان پروستات مقاوم به درمان با جراحي مورد بررسي قرار گرفته‌اند. از لحاظ تئوري، اين واکسن‌ها آنتي‌ژن‌هاي مرتبط با تومور بدخيم پروستات را هدف قرار مي‌دهند.

منبع: نشریه سپید شماره ۲۲۵