دارو65- درمان ضايعات دهاني شايع
ضايعات دهاني ممکن است کودکان يا بزرگسالان را گرفتار کنند. شيوع اين ضايعات در افراد مختلف، متفاوت است و به عواملي نظير جنس، سن، نژاد، اعتياد به دخانيات و استفاده از دندان مصنوعي بستگي دارد. بر اساس آمار بهدست آمده از مطالعه ملي وضعيت سلامت و تغذيه آمريکا، حدود 28 درصد بزرگسالان اين کشور از ضايعات دهاني رنج ميبرند.
براي ضايعات دهاني، تشخيصهاي مختلفي مطرح است كه ممکن است خوشخيم يا بدخيم باشند. ضايعات تروماتيک دهاني، کانديديازيس، عفونتهاي هرپس اوليه يا عودکننده، ضايعات عودکننده آفتي، ليکنپلان، لوکوپلاکيا و اريتروپلاکيا نمونههاي شايع اين ضايعات هستند.
ضايعات تروماتيک دهاني
تشخيص افتراقي ضايعات سفيد بر اين اساس انجام ميشود که آيا ضايعه با مالش گاز يا سواپ زدوده ميشود يا خير. ضايعه پلاکي شکل سفيد که در منطقهاي از دهان که در معرض تحريک است، ديده ميشود، ممکن است ناشي از مکيدن آسپيرين (سوختگي با آسپيرين) يا کراتوز تحريکي ناشي از تماس با دندان مصنوعي يا تجهيزات ارتودنسي باشد.
علت ديگر اين ضايعات، گاه گازگرفته شدن مخاط دهان بهوسيله خود فرد است. درمان اصلي اين ضايعات عبارت است از برطرف کردن عامل تحريک کننده مخاط دهان.
«فيبروما، معمولا يک ندول صورتي رنگ و نرم زير مخاطي در حاشيه کناري زبان، مخاط دهاني يا لب پاييني است که در معرض تماس مزمن با عامل محرک قرار دارد. اين ضايعات معمولا علامتي ندارند و بدخيم نيستند. درمان آن شامل تحت نظر داشتن ضايعه و جراحي است.
کانديديازيس
کانديديازيس دهاني به اشکال باليني متعددي تظاهر ميکند و اغلب ناشي از رشد بيرويه گونههاي مختلف کانديدا (شايعترين آنها کانديدا آلبيکانس) است. اينها فلور طبيعي دهان محسوب ميشوند.
ابتلا به کانديديازيس دهاني با عواملي نظير عفونتHIV، استعمال سيگار، استفاده از دندان مصنوعي، شيميدرماني، ديابت، درمان با کورتيکواستروئيدها، خشکي مزمن دهان، درمان طولاني يا حتي کوتاهمدت با آنتيبيوتيکهاي وسيعالطيف افزايش مييابد.
ضدقارچهاي موضعي نظير نيستاتين يا کلوتريمازول داروهاي انتخابي براي درمان عفونتهاي قارچي بدون عارضه در بيماران با عملکرد ايمني طبيعي هستند. ضدقارچهاي سيستميک معمولا در موارد عارضهدار يا در بيماران با دستگاه ايمني تضعيف شده نسخه ميشوند.
بيماران بايد مصرف داروي ضدقارچ سيستميک را حداقل تا دو روز پس از ناپديد شدن ضايعات ادامه دهند. اگر بيماران کورتيکواستروئيد استنشاقي مصرف ميکنند، پس از هر بار استفاده بايد دندانها را مسواک و دهان را با آب بشويند. براي کاستن از خطر عفونت با کانديديازيس، بهتر است همزمان با تجويز آنتيبيوتيکهاي وسيعالطيف، مخمر يا اسيدوفيل نيز نسخه شود.
کانديديازيس آتروفيک مزمن (اريتماتوز)، يا زخمهاي دهاني ناشي از دندان مصنوعي به شکل ضايعات قرمز يا پلاک با بافت مخملي روي کام سخت، در زير دندان مصنوعي تشکيل ميشوند. شايعترين علت ايجاد چنين ضايعهاي، بهداشت ناکافي دندان مصنوعي است. کرم يا پمادهاي ضدقارچ موضعي را ميتوان به سطح داخلي دندان مصنوعي ماليد. به علاوه، پاستيلهاي نيستاتين يا قرصهاي مکيدني کلوتريمازول را نيز ميتوانيد نسخه کنيد.
لوکوپلاکيا يا اريتروپلاکيا
از آنجا که حفره دهان متشکل از بافتهاي متفاوتي است، نئوپلاسمهاي خوشخيم يا بدخيم ممکن است در آن اتفاق بيفتد. براساس اطلاعيه سازمان بهداشت جهاني، لوکوپلاکيا ضايعه يا پلاک سفيدي است که نميتوان آن را چه از نظر باليني و چه از نظر پاتولوژيک به بيماري ديگري نسبت داد. بيمار مبتلا را بايد هرچه سريعتر به جراح دهان و دندان يا متخصص گوش و حلق و بيني ارجاع دهيد.
ليکنپلان
ليکنپلان نوعي درماتوز شايع است که روي پوست يا مخاط دهان رخ ميدهد. حدود 50 درصد اين بيماران به طور همزمان با زخمهاي دهاني، زخمهاي پوستي هم دارند. هنوز علت دقيق ليکنپلان به درستي مشخص نيست، ولي احتمالا سيستم ايمني بدن در اين بيماري درگير است (دژنراسيون اپيتليال سطحي).
درمانهاي موجود براي ليکنپلان، نظير کورتيکواستروئيدهاي موضعي يا دهانشويه کورتيکواستروئيدي، معمولا در صورت علامتدار بودن ضايعات شروع ميشوند.
زخمهاي دهاني
آفتهاي کوچک راجعه، شايعترين زخمهاي راجعه دهاني محسوب ميشوند. علت آفتهاي کوچک راجعه به درستي مشخص نشده است، اما احتمالا حساسيت بيش ازحد به آنتيژنهاي استرپتوکوکي، استرس و تغييرات هورموني مقصرين احتمالي هستند.
آفت استئوماتيت، يک عفونت ويروسي نيست، مسري هم نيست، اما عامل ژنتيک در بروز آن بسيار موثر شناخته شده است. در چنين بيماراني ارزيابي سطح اسيدفوليک و ويتامين B12 بايد انجام شود. درمان آفت در بيشتر موارد حمايتي و شامل کاستن از درد و کوتاهتر کردن مدت وجود زخم است.
داروهاي توصيه شده براي اين منظور عبارتند از: کورتيکواستروئيدهاي موضعي، ضددردها و ضدميکروبها. هرچند کورتيکواستروئيدهاي موضعي درمان اصلي آفت محسوب ميشوند اما فقط درد را کاهش ميدهند و بر احتمال عود مجدد ضايعه اثري ندارند.
ضددردهاي موضعي (بنزوکائين، ليدوکائين) نيز در کاستن درد موثر هستند. مطالعات محدودي غرغره تتراسايکلين (يک کپسول 250 ميليگرمي حل شده در 180 ميليليتر آب) را چهار بار در روز براي مدت پنج روز بررسي کردهاند.
کلرهگزيدين گلوکونات –يک محلول دهانشويه ضدميکروبي- نيز ممکن است شدت علائم و درد را کاهش دهد، اما بر دفعات عود تاثيري ندارد. به علاوه، مدولاتورهاي سيستم ايمني نظير تاليدومايد در درمان آفتهاي راجعه در بيماران آلوده به ويروس ايدز نسخه ميشوند.
درمانهاي ديگري که هنوز اثربخشي آنها به اثبات نرسيده، عبارتند از: آبنبات مکيدني روي (يک آبنبات، هر چهار تا شش ساعت)، ويتامين C (500 ميليگرم روزانه چهار مرتبه) و ويتامين B کمپلکس (يک قرص چهار بار در روز) .
ضايعات وزيکولار
در اين ضايعات، داروهاي ضدويروس موضعي و ضددردها در کوتاه کردن زمان بيماري و درد موثر هستند. آسيکلووير 5 درصد، درمان موضعي مورد تاييد است.
داروهاي ضدويروس سيستميک نظير آسيکلووير، والاسيکلووير و فامسيکلووير ممکن است مدت بروز علائم را کاهش دهند، اما فقط بر علائم اوليه موثرند. اين داروها درمانکننده نيستند، اما ميتوانند شدت و مدت و نيز دفعات عود عارضه را کاهش دهند. در درمان عفونت هرپسي، تجويز کورتيکواستروئيدها و آنتيبيوتيکها توصيه نميشود.
منبع: نشریه سپید شماره ۲۵۱