مشاوره29- با بيخوابي چه کنيم؟
مردي 53 ساله با اين شکايت که سالها است خوب نخوابيده، نزد شما ميآيد. او هميشه در روز احساس خستگي ميکند. وي قرصهاي خواب را امتحان کرده که گاهي مفيد بودهاند ولي تمايلي به مصرف مداوم آنها ندارد و متوجه شده که فوايد آنها دوام ندارند. او هر شب 10-9 ساعت را در بستر سپري ميکند (حدود 9:30 يا 10 شب به بستر ميرود و ساعت 7 صبح بلند ميشود) و در به خواب رفتن مشکل دارد. ساعات واقعي خواب او شبي 6-5/5 ساعت است. حدود 3 بار در شب بيدار ميشود و کيفيت خواب خود را نامناسب توصيف ميکند...
به چه مسايلي بايد پرداخت؟
ارزيابي
علل ثانويه را رد کنيد. براي مثال براي ارزيابي وجود يا عدم وجود افسردگي و اضطراب از پرسشهاي غربالگري کننده استفاده کرده، شرح حال کامل در مورد افسردگي و اضطراب بگيريد يا از مقياسي چون مقياس اضطراب و افسردگي بيمارستان (HADS) استفاده نماييد که براي هر دو وضعيت فوق نمرهاي ارايه ميکند. در صورتي که بيمار شب خيلي خروپف ميکند، در روز به راحتي به خواب ميرود (براي مثال به عنوان مسافر اتومبيل، در سخنراني يا در اتاق انتظار) و دچار اضافه وزن است، آپنه هنگام خواب را مد نظر قرار دهيد (اگر اين تشخيص مبهم باشد، ممکن است ارزيابي آزمايشگاهي خواب لازم باشد).
شما به عنوان پزشک عمومي وي بايد متوجه شويد آيا وي دچار درد شديد يا مشکل تنفسي است يا خير (اين وضعيتها ممکن است به درمان نياز داشته باشند). مرحله خواب تاخيري زماني است که فرد ترجيح ميدهد زمان خوابيدن و بيدار شدن او بيش از 2 ساعت ديرتر از زمان غالب در جامعه باشد. ميتوانيد در مورد پاراسومنيا (راه رفتن هنگام خواب، صحبت کردن هنگام خواب و نشانگان پاهاي بيقرار) بهطور مستقيم سوال کنيد. اگر وي دچار هيچ يک از اين موارد نباشد، احتمالا دچار بيخوابي اوليه است (يعني بيخوابي او ناشي از هيچ علت ديگري نيست و بنابراين تشخيص آن مبتني بر رد کردن است).
ثبت بيخوابي
ميتوانيد از بيمار بخواهيد که 2-1 هفته خواب خود را ثبت کند. همچنين ميتوانيد از وي بپرسيد که چه زمان چراغها را خاموش ميکند؛ چند دقيقه طول ميکشد تا به خواب رود؛ پس از به خواب رفتن اوليه چند بار بيدار ميشود و چه مدت بيدار ميماند و زمان نهايي بيداري و زماني که از بستر خارج ميشود، چه موقع است. با اين اطلاعات ميتوانيد محاسبه کنيد که او چه مدتي را در بستر سپري ميکند و چه مدتي خواب است که آن را ميتوان به صورت کارايي خواب (درصد زمان سپري شده در بستر که طي آن بيمار خواب است) بيان نمود. اين بيمار حدود 6 ساعت ميخوابد و حدود 9 ساعت در بستر است؛ بنابراين کارايي خواب او 66 است. کارايي خواب 85 - 80 بهينه در نظر گرفته ميشود. مقدار بيش از 90ممکن است نشانگر محروميت از خواب باشد و عدد زير 75 نشانه خواب کم کيفيت است. از او بپرسيد وقتي بيدار ميشود و در طول روز حالش چطور است و از او بخواهيد کيفيت خواب خود را توصيف نمايد.
جدول1. علل اختلالات خواب |
علل شايعافسردگي اضطراب آپنه هنگام خواب درد يا مشکل تنفسي جدي چرت روزانه بخصوص در اواخر روز مصرف قهوه، نيکوتين يا الکل هنگام عصر فعاليت فيزيکي شديد در نزديکي زمان خواب کار شيفتي بيخوابي اوليه (درواقع تمام مواردي که علت خاصي ندارند)علل با شيوع نامشخص در مراقبتهاي اوليه مرحله خواب تاخيري («جغد شب») پاراسومنيا (راه رفتن هنگام خواب، صحبت کردن هنگام خواب و پاهاي بيقرار) |
چه بايد کرد؟
معلوم شده است در بيخوابي اوليه، گزينه رفتاري محدوديت خواب (محدود کردن مقدار زمان سپري شده در بستر به زمان معمول خواب)، با يا بدون درمان شناختي ـ رفتاري، مفيد است. از آنجا که اين بيمار تنها 6-5/5 ساعت ميخوابد، به او توصيه کنيد بسيار ديرتر از زمان کنوني به بستر رود؛ لذا اگر او در ساعت 6 صبح بلند شود، ميتواند ساعت 12 نيمه شب به بستر رود تا زمان کمتري را در بستر بگذراند.
برخي بيماران اين رژيم را بسيار مشکل مييابند ولي ظرف حدود 2 هفته متوجه ميشوند که خواب بسيار بهتري دارند و کيفيت خواب را بهتر گزارش ميکنند. اگر ظرف چند هفته به اين حالت برسند، ميتوانند افزايش زمان سپري شده در بستر را آغاز نمايند و در صورتي که کيفيت خواب بدتر شد، دوباره آن را محدود کنند. وقتي بيمار به کيفيت بهتري از خواب دست يافت ميتواند تصميم بگيرد که آن برنامه را ادامه دهد.
معمولا بيماران دچار بيخوابي اوليه پس از شروع محدوديت خواب، به کيفيت بسيار بهتري از خواب دست مييابند. پاسخ معمول آنها به خواب بد، سپري کردن مدت زمان بيشتري در بستر است که در واقع اثر عکس دارد.
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۴۵۴