ارزيابي خطر سرطان پستان در زنان
درک عوامل اصلاحپذير و اصلاحناپذير که خطر سرطان پستان را افزايش يا کاهش ميدهند پزشکان خانواده را قادر ميسازد تا مشاوره مناسبي به زنان بدهند. عوامل اصلاحناپذير افزايش دهنده خطر سرطان پستان شامل افزايش سن، جنس مونث، سابقه خانوادگي سرطان پستان، افزايش تراکم پستان، استعداد ژنتيکي، شروع قاعدگي پيش از 12 سالگي و يائسگي طبيعي پس از 45 سالگي است. عوامل هورموني مرتبط با سرطان پستان شامل سن بالا در هنگام اولين بارداري، مواجهه با دياتيل استيل بسترول و درمان هورموني است. عوامل محيطي شامل پرتودرماني است. چاقي نيز با افزايش ميزان سرطان پستان همراه است. عوامل کاهش دهنده ميزان سرطان پستان شامل بارداري در سنين پايين، قاعدگي ديررس، يائسگي زودرس، بارداريهاي متعدد و استفاده از برخي از داروها مانند تعديلکنندههاي انتخابي گيرنده استروژن و احتمالا داروهاي ضد التهابي غيراستروييدي (NSAIDs) و آسپيرين هستند. شواهد قانعکنندهاي وجود ندارد که از کاربرد مداخلات تغذيهاي براي پيشگيري از سرطان پستان حمايت کند مگر در مورد محدود کردن مصرف الکل...
ميزان بروز تجمعي سرطان پستان در طول زندگي از 1 مورد در هر 7 نفر تا 1 مورد در هر 9 نفر متغير است. اين بدان معني است که اگر تمام زنان تا سن 85 سالگي عمر کنند، تقريبا 5/12 از آنها دچار سرطان پستان ميشوند. با وجود اين، چنين خطري بين همه زنان به طور مساوي توزيع نميشود. هرچند که مدلهاي آماري ميتوانند به پزشکان در پيشبيني خطر در برخي بيماران کمک کنند، ارزيابي خطر ميتواند براي يک بيمار بين مدلهاي مختلف همخوان نباشد. از بين عوامل خطرزاي داراي بيشترين ارتباط با سرطان پستان، دو عامل عمده غيراصلاحپذير هستند، سن و جنس مونث هستند. بروز سرطان پستان در زنان يائسه به طور قابل توجهي بيشتر است و سن اغلب تنها عامل خطرزاي شناخته شده به شمار ميرود.
توصيههاي کليدي براي طبابت | |
توصيه باليني |
رتبهبندي شواهد |
تصميم به غربالگري سرطان پستان با ماموگرافي بايد براساس عوامل خطرزا و ترجيح بيمار به صورت فردي گرفته شود. |
C |
کارگروه خدمات پيشگيري ايالات متحده (USPSTF) توصيه ميکند، زناني که سابقه خانوادگي آنها با افزايش خطر از نظر جهشهاي BRCA1 و BRCA2 همراه است، براي مشاوره ژنتيک و ارزيابي از نظر آزمايش BRCA ارجاع شوند. |
B |
کارگروه خدمات پيشگيري ايالات متحده ارجاع روتين براي مشاوره ژنتيک و آزمايش روتين BRCA را در زناني که سابقه خانوادگي آنها با افزايش خطر جهشهاي BRCA1 و BRCA2 مطابقت ندارد، توصيه نميکند. |
B |
زنان پس از يائسگي نبايد درمان هورموني بگيرند مگر اينکه فوايد آن بر افزايش خطر واضح سرطان پستان غلبه داشته باشد. |
C |
کارگروه خدمات پيشگيري ايالات متحده توصيه ميکند که پزشکان در مورد پيشگيري دارويي با زناني بحث کنند که در معرض خطر بالاي سرطان پستان و خطر پايين عوارض جانبي ناشي از پيشگيري دارويي هستند. |
B |
A: شواهد بيمارمحور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماريمحور، طبابت رايج، عقيده صاحبنظران يا مجموعه موارد باليني. |
درک عوامل اصلاحپذير و غيراصلاحپذيري که خطر سرطان پستان را افزايش يا کاهش ميدهد، پزشکان خانواده را قادر ميسازد تا مشاوره مناسبي به زنان بدهند (جدول 1). همچنين به زنان اين فرصت را ميدهد تابه طور فعالتري در مراقبتهاي سلامت خود مشارکت کنند. اگرچه هيچ شواهد قطعي در مورد اثربخشي تغيير عوامل خطرزا در پيشگيري از سرطان پستان وجود ندارد، بيماران ميتوانند اعمال تغييرات رفتاري را مدنظر قرار دهند که ممکن است خطر سرطان پستان را در آنها کاهش دهد (مثل افزايش تمرينات ورزشي و کاهش مصرف الکل). غربالگري سرطان پستان با ماموگرافي در راهکارهاي فعلي توصيه ميشود، اما برخي زنان تمايل دارند قبل از تصميم به انجام غربالگري در مورد خطر فردي آنها بحث شود. اطلاعات تکميلي براي کمک به پزشکان و بيماران براي بحث در مورد غربالگري سرطان پستان منتشر شده است.
جدول1. عوامل خطرزاي سرطان پستان | |
عامل |
توضيحات |
عوامل همراه با کاهش خطر | |
اووفورکتومي دوطرفه پيش از سن 50 سالگي* |
خطر نسبي در مقايسه با زناني که هرگز اين کار را نکردهاند 50 کاهش پيدا ميکند. |
شيردادن* |
خطرنسبي به ازاي هر 12 ماه شيردهي 3/4 کاهش مييابد. |
اولين بارداري فول ترم پيش از سن 20 سالگي* |
خطر در زناني که در هنگام اولين زايمان جوانتر هستند کاهش مييابد (براي مثال در زناني که در هنگام تشخيص سرطان پستان حدود 60 سال سن دارند، نسبت خطر در صورتي که اولين کودک خود را در 20 سالگي به دنيا آورده باشند 68/0 است در حالي که در صورت انجام زايمان در 35 سالگي 79/0 ميباشد). |
قاعدگي در 14 سالگي يا پس از آن |
خطر به ازاي 2 سال تاخير در قاعدگي پس از 12 سالگي 10 کاهش مييابد. |
بارداري |
خطر به طور فزايندهاي با افزايش تعداد بارداريهاي فول ترم کاهش مييابد (مثلا نسبت خطر ايجاد سرطان پستان پس از يک بارداري فولترم 1 است در حالي که پس از پنج بارداري فولترم 7/0 است). |
فعاليت جسماني* |
خطر نسبي در زنان پيش از يائسگي به ميزان 30 کاهش مييابد (که بستگي به ميزان فعاليت دارد) خطر نسبي در زنان پس از يائسگي بسته به ميزان فعاليت و لاغري فرد به ميزان 22 - 11 درصد کاهش مييابد. |
استفاده از تعديل کنندههاي انتخابي گيرنده استروژن* |
خطر کاهش مييابد، ميزان کاهش بستگي به طبقهبندي اوليه خطر دارد. |
عوامل همراه با افزايش خطر |
|
سن |
بروز تجمعي در سن 50 سالگي 8/1 است بروز تجمعي در سن 60 سالگي 8/3 است بروز تجمعي در سن 70 سالگي 3/6 است |
مصرف الکل* |
خطر نسبي به ازاي هر واحد مصرف شده بيش از يک واحد در روز 1/7 افزايش مييابد. |
يافتههاي نمونهبرداري |
پروليفراتيو همراه با آتيپي: خطر 24/4 برابر افزايش مييابد. پروليفراتيو بدون آتيپي: خطر 88/1 برابر افزايش مييابد. |
BMI* |
خطر با افزايش BMI، افزايش پيدا ميکند. خطر در زنان با BMI بالاتر از 31 کيلوگرم به ازاي مترمربع 59/1 برابر افزايش مييابد. افزايش وزن بيش از 20 کيلوگرم پس از يائسگي خطر را به ميزان 99/1 برابر افزايش ميدهد. |
جهش اثبات شده BRCA1 يا BRCA2 |
خطر افزايش مييابد، ميزان دقيق خطر مشخص نيست. |
سابقه خانوادگي سرطان پستان |
بروز سرطان پستان در طول زندگي در زنان داراي يک خويشاوند درجه يک مبتلا به ميزان 5/5 و در زنان داراي دو خويشاوند درجه يک مبتلا به ميزان 3/13 افزايش مييابد. |
سابقه سرطان تخمدان |
خطر افزايش پيدا ميکند. |
مواجهه با هورمونها |
درمان هورموني: درمان ترکيبي با استروژن به اضافه پروژسترون به مدت بيش از 5 سال خطر را بيش از مصرف استروژن به تنهايي افزايش ميدهد. خطر 5 سال پس از قطع درمان کاهش مييابد. ضدبارداريهاي خوراکي: خطر ممکن است با هرگونه مصرف آنها تا حدي افزايش پيدا کند (نسبت خطر 19/1، فاصله اطمينان 95 : 09/1 تا 29/1)، به ويژه در زنان زايمان کردهاي که داروهاي ضدبارداري خوراکي را به مدت حداقل 4 سال پيش از اولين بارداري فول ترم مصرف کردهاند (نسبت خطر 52/1، فاصله اطمينان 95 : 26/1 تا 82/1). |
افزايش تراکم پستان |
خطر افزايش پيدا ميکند. |
اشعه يونيزان |
خطر قابل توجهي وجود دارد، به ويژه در جوانترين گروه تحت درمان. |
يائسگي پس از سن 45 سالگي |
خطر به ازاي هر سال به تاخير افتادن يائسگي حدود 3 افزايش مييابد. |
عوامل با تاثير نامشخص يا ناواضح | |
ضايعه خوشخيم پستان |
عدم تاثير در زنان مبتلا به ضايعات غيرپروليفراتيو |
رژيم غذايي |
قهوه، چاي و ساير نوشيدنيهاي حاوي کافئين: عدم تاثير فيتواستروژنهاي غذايي: عدم تاثير قطعي چربي: عدم تاثير قطعي ميوه و سبزيجات: عدم تاثير قطعي |
مصرف داروها |
آنتيبيوتيکها: عدم تاثير قطعي، نامحتمل آسپيرين و داروهاي ضد التهابي غيراستروييدي: عدم تاثير قطعي |
سقط خود به خود و سقط القا شده |
عدم تاثير |
سيگار کشيدن |
عدم تاثير قطعي |
BMI: شاخص توده بدن *عوامل خطرزاي بالقوه اصلاحپذير |
عوامل افزايش دهنده خطر
عوامل خطر اصلاحناپذير
عوامل باروري و هورموني. افزايش مواجهه با استروژن در طول زندگي با افزايش ميزان سرطان پستان همراه است. يک نظريه در مورد تاثير هورمونها بر خطر سرطان پستان اين است که رشد و بلوغ پستان در برابر تاثيرات هورموني دورهاي و چرخهاي زمينهاي بر پستان رخ ميدهد که از منشا اندوژن واگزوژن شکل ميگيرد. قاعدگي زودرس (يعني پيش از سن 12 سالگي) با خطر بالاتري طي عمر همراه است اما بيشترين اثر قاعدگي زودرس ممکن است در افزايش ميزان سرطان پستان در زنان پيش از يائسگي باشد و يائسگي طبيعي (يعني پس از سن 45 سالگي) ارتباط قويتري دارد. ميانه سني فعلي يائسگي 4/51 سال است.
مطالعات ارزيابي کننده مصرف هورمون اگزوژن نشان دادهاند که هر چند خطر مطلق اندک است، اما خطر نسبي (RR) سرطان پستان در زناني که حين بارداري دياتيلاستيلبسترول مصرف ميکنند افزايش مييابد (خطر نسبي: 35/1، فاصله اطمينان 95: 74/1-05/1). باوجود اين، دختران مواجهه پيدا کرده آنها دچار افزايش خطر سرطان پستان نميشوند. خطر ناشي از درمان ناباروري، در صورت وجود، هنوز روشن نشده است.
تراکم پستان. افزايش تراکم پستان يک عامل خطرزاي مستقل و اصلاحناپذير براي سرطان پستان است. زناني که در ماموگرافي تراکم پستان حداقل 75 دارند در مقايسه با زناني که تراکم پستان 10 يا کمتر دارند، نسبت شانس سرطان پستان در آنها 7/4 است (فاصله اطمينان 95: 4/7-3).
جهشهاي ژنتيکي و سابقه خانوادگي. جهشهاي ژنتيکي شناخته شده، مسوول تنها 5-3 از همه سرطانهاي پستان هستند. هر چند که 60 سرطانهاي به ارث رسيده ناشي از جهشهاي BRCA1 و BRCA2 هستند، اما حداقل 20 ژن ديگر وجود دارند که مشخص شده است در سرطانهاي پستان ارثي نقش دارند. خطر تجمعي سرطان پستان در طول عمر که منتسب به جهشهاي ژنتيکي باشد، مورد اختلاف است و محدده تخميني آن از 85-25 متغير ميباشد. ژنهاي BRCA در نژاد يهودي اشکنازي شايعتر از همه هستند اما در جوامع متعددي در سرتاسر دنيا يافت شدهاند، بنابراين مهم است که فقدان جزء ژنتيکي را در زنان ساير نژادها يا گروههاي نژادي پيشفرض نگيريم. سابقه خانوادگي پدري هنگامي اهميت دارد که ارجاع براي مشاوره ژنتيک مدنظر باشد، چرا که جهشهاي BRCA با الگوي اتوزومي غالب به ارث ميرسند و ممکن است استعداد به ساير سرطانها را افزايش دهند.
کادر1. آزمايش از نظر جهشهاي BRCA: توصيههاي کارگروه خدمات پيشگيري ايالات متحده (USPSTF)
افراد داراي سابقه خانوادگي سرطان پستان يا تخمدان در خويشاوندي با جهش شناخته شده و زيانبار BRCA بايد مورد آزمايش قرار گيرند.
زنان يهودي اشکنازي در صورتي که هر يک از خويشاوندان درجه يک آنها (يا خويشاوندان درجه دو از همان سمت فاميل) سرطان پستان يا تخمدان داشته باشد بايد مورد آزمايش قرار گيرند.
زنان غير يهودي اشکنازي در صورتي که هر يک از عوامل خطرزاي زير وجود داشته باشند بايد مورد آزمايش قرار گيرند:
دو خويشاوند درجه يک مبتلا به سرطان پستان که يکي از آنها پيش از سن 50
سالگي تشخيص داده شدهاند.
حداقل سه خويشاوند درجه يک يا دو مبتلا به سرطان پستان، بدون توجه به سن
تشخيص
حداقل دو خويشاوند درجه يک يا دو مبتلا به سرطان تخمدان، بدون توجه به سن
تشخيص
ترکيبي از سرطانهاي پستان و تخمدان در خويشاوندان درجه يک و دو
يک خويشاوند درجه يک با سرطان دو طرفه پستان
يک خويشاوند درجه يک يا دو مبتلا به سرطانهاي پستان و تخمدان، بدون توجه
به سن تشخيص
يک خويشاوند مرد با سابقه سرطان پستان
کارگروه خدمات پيشگيري ايالات متحده (1) (USPSTF)توصيه کرده است که پزشکان آزمايشهاي ژنتيک را به چند گروه از زنان توصيه کنند (کادر1).ساير عوامل.
بيماريهاي خوشخيم پستان و نمونهبرداري قبلي در صورت مشاهده الگوهاي پروليفراتيو با افزايش خطر سرطان پستان همراه است. آتيپي و سابقه سرطان پستان قويا با سرطان پستان همراهي دارند. پرتودرماني مانند پرتوتابي مانتل(mantle) براي بيماري هوجکين به وضوح خطر را افزايش ميدهد.
عوامل خطرزاي بالقوه اصلاحپذير
هورمون درماني. طي يائسگي و پس از آن، خطر ناشي از هورمون درماني بستگي به مدت و فرمولاسيون درمان و احتمالا ويژگيهاي بيمار دارد. استفاده کوتاه مدت و متناوب از استروژن به تنهايي، خطر را افزايش نميدهد. استفاده اخير و درازمدت از استروژن (بيش از 5 سال) خطر را افزايش ميدهد و استفاده ترکيبي از استروژن و پروژستين خطر را بيش از استروژن به تنهايي افزايش ميدهد، به ويژه در زنان لاغرتر. کاهش ميزان بروز سرطان پستان در سال 2003 ممکن است به علت قطع هورمون درماني پس از انتشار نتايج جنبش سلامت زنان در سال 2002 باشد. به نظر ميرسد که خطر طي 3-2 سال پس از خاتمه هورمون درماني به طور قابلتوجهي کاهش پيدا کرد.بارداري. زناني که زودتر باردار ميشوند (پيش از سن 20 سالگي) و بارداري را تا انتها ادامه ميدهند، خطر کمتري از نظر سرطان پستان در طول زندگي دارند تا زناني که باردار نشدهاند، اما ممکن است تا حدود 15 سال پس از بارداري در معرض خطر بيشتري باشند. صرفنظر از سن مادر، افزايش دفعات بارداري در مقايسه با نازايي با کاهش خطر سرطان پستان همراه است. در مقايسه با زنان نازا، بيماران داراي 5 بارداري فولترم 50 درصد کمتر احتمال دارد که دچار سرطان پستان شوند.
شيردهي با کاهش ميزان سرطان پستان در طول زندگي يک زن همراه است و مدت شيردهي کليد اصلي است. مطالعات اوليه نشان دادهاند که خطر در زنان پيش از يائسگي که شير دادهاند کاهش پيدا کرده است و تجزيه و تحليلهاي جامع جديد نشان ميدهند که 3/4 کاهش خطر نسبي به ازاي هر 12 ماه شيردهي رخ ميدهد.
در هنگام مشاوره با زنان جوان در مورد خطر سرطان پستان، منطقي است که به آنها فوايد شيردهي را در زمينه کاهش خطر سرطان پستان علاوه بر ساير فوايد متعدد شيردهي متذکر شويم.
عوامل خطرزاي اصلاحپذير
عوامل تغذيهاي. بسياري از مطالعات، طيف وسيعي از عوامل تغذيهاي را در رابطه با خطر سرطان پستان مورد ارزيابي قرار دادهاند. يکي از چالشهاي اصلي با اين مطالعات، مشکل در ارزيابي صحيح رژيم غذايي در نمونههاي مطالعه است.
مصرف الکل با افزايش خطر سرطان پستان همراه است. تحليل تلفيقي (pooled) مطالعات همگروهي نشان داد که خطر نسبي ايجاد سرطان پستان در زناني که سه چهارم تا يک واحد در روز الکل مصرف ميکنند 09/1 (فاصله اطمينان 95: 13/1 – 04/1) و در آنهايي که 5-2 واحد الکل در روز مصرف ميکنند 41/1 (فاصله اطمينان 95: 69/1-18/1) است. مصرف مکمل فولات ممکن است بروز سرطان پستان را در افرادي که الکل مينوشند کاهش دهد. زنان بايد محدود کردن مصرف الکل را به حداکثر يک واحد در روز مد نظر قرار دهند.عوامل رفتاري و سبک زندگي. خطر سرطان پستان در زناني که پيش و پس از يائسگي به طور منظم ورزش ميکنند کمتر است. مطالعات بر روي زنان چاق نشان ميدهد که بروز سرطان پستان پيش از يائسگي کاهش مييابد و پس از يائسگي افزايش پيدا ميکند. افزايش وزن پس از يائسگي به خودي خود يک عامل خطرزاي قابل توجه است. يک نظريه در مورد اين ارتباط اين است که زنان چاق دچار افزايش توليد استروژن اندوژن در بافت چربي محيطي هستند.عوامل باروري و هورموني. افزايش استراديول، تستوسترون و سطح گلوبولين متصل شونده به هورمون جنسي با افزايش خطر سرطان پستان در زنان پس از يائسگي همراه نيستند. در زنان داراي سابقه خانوادگي سرطان پستان و زنان داراي جهش BRCA1 و احتمالا جهش BRCA2، اووفورکتومي دوطرفه با کاهش خطر سرطان پستان همراه است، به ويژه اگر پيش از سن 40 سالگي انجام شود. با وجود اين، هيچ راهکاري اووفورکتوميهاي پيشگيرانه را در زنان مبتلا به جهشهاي ژنتيکي توصيه نميکند.
داروهاي غيرهورموني تعديلکننده انتخابي گيرنده استروژن به ويژه تاموکسيفن و رالوکسيفن (اويستا) در کارآزماييهاي تصادفي شده شاهددار نشان داده شده است که خطر سرطان پستان را در جمعيتهاي پرخطر کاهش ميدهد (يعني زنان داراي سابقه خانوادگي قابل توجه، جهش شناخته شده BRCA و احتمالا مواجهه با پرتوتابي مانتل طي کودکي). کارگروه خدمات پيشگيري ايالات متحده بحث در مورد درمان پروفيلاکتيک را در زنان دچار خطر بالاتر سرطان پستان توصيه ميکند.
عوامل با اثر ناشناخته برخطر
رژيم غذايي
گرايشهاي جديد موجب انجام مطالعه در مورد زيرگروهي از سويا و ساير غذاهاي مرتبط با آن (مثل نخود، شبدر، چاي، دانه چاودار و کلم بروکلي) به عنوان منابع فيتواستروژن شده است. مطالعات انجام شده در قالب مطالعه پژوهشي آيندهنگر سرطان و تغذيه اروپا(1)(EPIC) نشان ندادهاند که فيتواستروژنها و ايزوفلاونها با کاهش قابل توجه خطر سرطان پستان همراه باشند. تحليل تلفيقي گسترده 8 مطالعه جداگانه نشان دهنده کاهش خطر در اثر مصرف ميوهها و سبزيجات مختلف نبود. مطالعه EPIC به نتايج مشابهي رسيد. هرچند که رژيم غذايي حاوي ميوه و سبزيجات در مجموع به نفع يک زندگي سالم است اما مصرف آنها اثري بر خطر سرطان پستان ندارد.
عوامل رفتاري و مربوط به زندگي
اثر سيگار کشيدن بر خطر سرطان پستان ممکن است در اثر مصرف الکل مرتبط با آن مخدوش شود. خطرات دقيق سيگار کشيدن و قرارداشتن در جوار افراد سيگاري نامشخص است.
داروهاي غيرهورموني
از آنجا که آسپيرين و داروهاي ضدالتهابي غيراستروييدي (NSAIDs)، ساخت پروستاگلاندينها را مهار ميسازند و بدين ترتيب توليد استروژن اندوژن را محدود ميکنند، اين احتمال وجود دارد که خطر سرطان پستان با استفاده منظم از اين داروها کاهش پيدا کند. اثر دوزهاي منظم (حداقل هفتهاي يک بار) آسپيرين و ساير داروهاي NSAID بر خطر سرطان پستان هنوز واضح نيست.
عواملي که اثري بر خطر ندارند
رژيم غذايي
چربي رژيم غذايي به نظر نميرسد که خطر سرطان پستان را صرفنظر از مقدار مصرف شده، منبع آن يا ترکيب اسيدهاي چرب آن، افزايش دهد. يک کارآزمايي پيشگيري اوليه تصادفي شده شاهددار در چارچوب جنبش سلامت زنان نشان نداد که زنان يائسهاي که رژيم کمچرب مصرف کردهاند در معرض خطر کمتري از نظر سرطان پستان هستند. مطالعات متعدد نشان دادهاند که مصرف کافئين، قهوه و چاي کافئينه، خطر سرطان پستان را افزايش نميدهد.
عوامل هورموني و باروري
سقط خودبهخود و سقط القاشده اثري بر خطر سرطان پستان فراتر از فوايد حاصل از بارداري ندارد. شواهد مربوط به اثر داروهاي ضد بارداري هورموني متفاوت است. يک فرابررسي (متاآناليز) جديد بر روي مطالعات موردـشاهدي نشان داد که خطر با هر گونه استفاده از آنها تا حدي زياد ميشود، در حالي که ساير مطالعات خوب طراحي شده نشان دهنده عدم تاثير آنها بر خطر ايجاد سرطان پستان در زنان است. هرگونه خطر ناشي از داروهاي بارداري جديدتر تزريقي، کاشته شده، جلدي و داخل واژن که دوز کمتري در اختيار ميگذارند اما به غلظت سرمي بالاتري از دارو ميرسند، هنوز مشخص نشده است.
داروهاي غيرهورموني
اغلب مطالعات مورد ـ شاهدي که نقش احتمالي آنتيبيوتيکها را در ايجاد خطر سرطان پستان ميسنجند، ارتباطي ميان آنها پيدا نکردهاند.
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۴۴۰