مشاوره45- فلج بل
مردي 32 ساله به علت ضعف ناگهاني عضلات نيمه چپ صورت به شما مراجعه ميکند. او همچنين عنوان ميکند که قادر به بستن چشم چپ خود نيست. بيمار مشکل ديگري ندارد و آخرين بار 5 سال پيش به پزشک مراجعه کرده است. وي مضطرب است و فکر ميکند که دچار سکته مغزي شده است....
ملاحظات مهم علايم همراه: بيماران مبتلا به فلج بل معمولا در گوش خود يا پشت آن احساس درد ميکنند. ممکن است در سمت مبتلا احساس کرختي وجود داشته باشد. از بين رفتن حس چشايي در دوسوم قدامي زبان در سمت مبتلا يافته شايعي است. بايد درباره وجود پرشنوايي (hyperacusis) و نيز وجود راش پوستي که ميتواند نشانه ابتلا به هرپس زوستر باشد از بيمار پرسوجو کرد.
اتيولوژي: درباره ابتلاي اخير به عفونتهاي ويروسي و واکسيناسيون اخير از بيمار سوال کنيد. علل ابتلا به فلج بل ناشناخته هستند اما عفونتهاي ويروسي، توارث، اختلالات خودايمن و ايسکمي عروقي به عنوان علل احتمالي مطرح شدهاند که از اين ميان عفونت ويروسي محتملترين علت به شمار ميرود.
بروز: فلج بل بيش از همه در گروه سني 40-10 سال شايع است. ميزان بروز اين مشکل 20 مورد در هر 000/100 نفر در سال است.
بايدها
معاينه ساير اعصاب جمجمهاي از لحاظ درگيري يا عدم درگيري حايز اهميت است. فلج بل به معني فلج مجزاي عصب هفت است. ارزيابي از لحاظ وجود راش پوستي دردناک روي گوش که نشاندهنده ابتلا به نشانگان رمزي ـ هانت در زمينه عفونت با ويروس هرپس زوستر است، اهميت دارد.
توجه به علايمي که بيانگر وجود علل زمينهاي جديتر هستند، ضروري است. اين علل ممکن است ارجاع فوري بيمار را الزامي سازند. از جمله اين موارد ميتوان به فلج بل دوطرفه، فلج بل راجعه، وجود راش پوستي همراه در جاي ديگري از بدن يا احساس کسالت عمومي در بيمار (که ميتواند نشانه ابتلا به بيماري سارکوييدوز يا لايم باشد) يا سابقه ابتلاي قبلي به اين مشکل (که ميتواند ناشي از ميلينزدايي باشد) اشاره کرد. فلج عصب هفت در نتيجه وجود يک ضايعه فضاگيرـ با وجود نادر بودنـ بايد همواره جزء تشخيصهاي احتمالي در نظر گرفته شود.
درمان
دو مرور نظاممند اخير نتيجه گرفتهاند که درمان فلج بل با استفاده از کورتيکواستروييدها در 7 روز اول شروع بيماري موثر است. اين درمان باعث ميشود تا 17 به ميزان 80 درصدي بهبود خودبهخودي بيماران افزوده شود. در صورت اضافه کردن آسيکلووير به رژيم درماني ظرف 72 ساعت اول پس از ابتلا، ميزان بهبود افزايش مييابد. به نظر ميرسد پردنيزولون از طريق کاهش ادم عصب فاسيال سودمند واقع ميشود. داروهاي ضدويروس همانندسازي ويروسي را مهار ميکنند. بنابراين شواهد اخير از تجويز پردنيزولون خوراکي و آسيکلووير در بيماران مبتلا به فلج متوسط تا شديد حمايت ميکنند. هرچند زمان ايدهآل تجويز دارو ظرف 72 ساعت اول پس از شروع علايم است اما تا 7 روز پس از شروع علايم نيز ميتوان دارو را تجويز نمود. پردنيزولون بايد به صورت mg/kg1 در روز (حداکثر دوز 80 ميليگرم در روز) براي يک هفته و سپس قطع تدريجي دارو طي هفته دوم تجويز گردد. آسيکلووير با دوز 800 ميليگرم پنج بار در روز به مدت 5 روز تجويز ميشود.
در صورتي که پلک زدن و بسته شدن چشم دچار اختلال شده باشد، بايد بستن چشم با استفاده از يک محافظ يا چسب زدن پلک به هنگام خواب مد نظر قرار گيرد. از آنجايي که اين بيماران دچار خشکي قرنيه ميشوند استفاده از قطره اشک مصنوعي ضروري است.
اطمينانبخشي به بيماران حايز اهميت است. اين بيماران اغلب بسيار مضطرب هستند و بايد به آنها قويا اطمينان داد که دچار حادثه عروقي مغز نشدهاند. بايد به اين بيماران يادآوري کرد که اکثر مبتلايان به اين مشکل بهتر ميشوند؛ هرچند ممکن است درصد کمي از آنها بهبود نيابند.
پيگيري
دوسوم بيماران به صورت خودبهخودي بهبود پيدا ميکنند و 85 از آنان درجاتي از بهبودي را ظرف 3 هفته اول ذکر مينمايند. در 15 باقيمانده درجاتي از بهبودي ظرف 6-3 ماه بعد مشاهده ميشود. بيماران براي ارزيابي بهبود و نيز حمايت، نيازمند ويزيتهاي پيگيري هستند.
پس از شروع درمان، ارجاع به متخصص گوش، حلق و بيني در تمام بيماران توصيه ميشود. بيماراني که کارکرد عصب فاسيال در آنها به صورت کامل برنميگردد، ممکن است در نهايت نيازمند ارجاع به متخصص چشم براي انجام تارسورافي باشند.
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۴۷۱