«اولترا سونوگرافي»، يک روش تصويري تشخيصي بر مبناي امواج ماوراي صوت است که براي نمايان کردن عضلات و اعضاي داخلي بدن، اندازه، ساختمان و پاتولوژي‌هاي احتمالي آنها به کار مي‌رود.

در فيزيک، واژه «ماوراي صوت» براي تعريف همه انرژي‌هاي صوتي‌اي استفاده مي‌شود که فرکانسي بالاي حد شنوايي انسان (20 هزار هرتز) دارند. دستگاه‌هاي سونوگرافي تشخيصي عادي، با فرکانسي ميان 2 تا 18 مگاهرتز، کار مي‌کنند که صدها برابر بيشتر از محدوده ذکر شده در بالا است. انتخاب فرکانس در واقع مبادله‌اي ميان دقت عکس و عمق آن است، به معناي ديگر، فرکانس‌هاي پايين، عکس‌هايي با دقت کمتر ايجاد مي‌کنند ولي اعضاي عمقي‌تري را نشان مي‌دهند.


تاريخچه

دستگاه اولتراسونوگرافي در سال 1953 در «دانشگاه lund» توسط «اينگ ادلر» (متخصص قلب) و «کارل هلموت هرتز»، دانشجوي فارغ‌التحصيل رشته فيزيک هسته‌اي اختراع شد. « ادلر» از «هرتز» درباره اينکه آيا از امواج رادار مي‌توان به منظور مشاهده داخل بدن انسان بهره جست، سوالي پرسيد. «هرتز» پاسخ داد که اين مساله غيرممکن است اما ممکن است با استفاده از امواج اولتراسوند، اين توانايي وجود داشته باشد. «هرتز» با کاربرد «رفلکتوسکوپ‌هاي اولتراسوند» به منظور آزمايش‌هاي غيرتخريبي روي مواد آشنا بود. آن دو با به کارگيري اين روش در حيطه پزشکي موجب معرفي سونوگرافي به دنيا شدند و با استفاده از دستگاهي که از يک شرکت‌ کشتي‌سازي در «مالمو» سوئد اجاره‌ کرده بودند، قادر به نخستين اندازه‌گيري موفقيت‌آميز فعاليت قلب در بيست و نهم اکتبر 1953 شدند. هم‌چنين در شانزدهم دسامبر همان سال، از اين روش به منظور توليد اکوانسفالوگرام که در واقع داراي يک پروب سونوگرافيک جهت بررسي مغز بود، استفاده کردند. « ادلر» و «هرتز» اختراع خود را در سال 1954 منتشر کردند.

از سوي ديگر پروفسور «يان‌دونالد» و همکارانش در بيمارستان
«Royal Maternity» گلاسگو در اسکاتلند، نخستين اقدامات تشخيصي را با استفاده از اولتراسوند آغاز کردند. «دونالد» که خود يک متخصص زنان و زايمان بود، از يک دستگاه اولتراسوند صنعتي به منظور بررسي قابليت عبور امواج از نمونه‌هاي بافتي مشکوک به وجود ضايعه بهره مي‌جست. وي با کمک جستن از دو فيزيکدان به نام‌هاي «تام‌براون» و «دکتر جان‌مکي‌کار» و ايجاد تغييراتي در دستگاه خود، از آن براي يافتن وجود ضايعات پاتولوژيک در بيماران زنده استفاده کرد. يافته‌هاي آنها در هفتم ژوئن 1958 تحت عنوان «ارزيابي توده‌هاي شکمي با استفاده از اولتراسوند ضرباني (Pulsed)» منتشر شد. مقاله‌اي که همچنان يکي از مهم‌ترين مقالات چاپ شده در زمينه تصويربرداري تشخيصي در حيطه پزشکي است.

در ادامه پيشرفت کيفي اينگونه دستگاه‌ها، به تدريج امکان کنترل کامل دوره بارداري از ابتدا تا انتها و نيز تعيين مواردي مانند حاملگي‌هاي چندقلو و ناهنجاري‌هاي جنيني برقرار شد. از آن به بعد اولتراسونوگرافي تشخيصي در بسياري از عرصه‌هاي پزشکي مورد استفاده واقع شد. از جمله در رشته‌هاي: 1) قلب و عروق، 2) غدد، 3) گوارش،
4) بيماري‌هاي زنان، 5) مامايي و زايمان، 6) بيماري‌هاي چشم، 7) مجاري ادراري و تناسلي و 8) بيهوشي.

چگونگي کارکرد

دستگاه‌هاي پيشرفته‌ امروزي از يک يا چند Transducer صوتي جهت ارسال پالس‌هاي امواج به داخل بافت‌ها استفاده مي‌‌کنند. زماني که يک موج صوتي با يک جسم داراي اجزا با مقاومت‌هاي متفاوت، برخورد مي‌کند، منعکس شده و پروب، انعکاس صوت مربوطه را دريافت مي‌نمايد. مدت زماني که طول مي‌کشد تا موج انعکاس يافته با حرکت به عقب به پروب برخورد ‌کند، محاسبه شده و از اين پديده به منظور تعيين عمق يک بافت استفاده مي‌شود. فرکانس امواج مورد استفاده در سونوگرافي به طور معمول در محدوده يک تا 10 مگاهرتز قرار دارند. فرکانس‌هاي بالاتر داراي طول موج کمتر بوده و قادر به توليد تصاوير با شفافيت بالاتر مي‌باشند، اگر چه از قابليت نفوذ امواج در فرکانس‌هاي بالاتر کاسته مي‌شود. بدين ترتيب به منظور نفوذ بهتر به بافت‌هاي عمقي، استفاده از امواج اولتراسوند با فرکانس‌هاي کمتر (5-3 مگاهرتز) مناسب‌تر است.


ارزش اولتراسوند

ارزش امکانات اولتراسونوگرافي در مراقبت‌هاي بهداشتي، به ميزان زيادي بسته به عملکرد گوناگون آن دارد، مانند ايجاد تصاويري از عضلات و بافت‌هاي نرم و تعيين مرز ميان فضاهاي توپر و يا پر از مايع. دستگاه، تصاوير زنده‌اي تهيه مي‌کند و اين امکان را به فرد انجام دهنده مي‌دهد تا ميان برش‌هاي گوناگون، موردي را انتخاب کند که براي تشخيص زودتر و درست‌تر، کاربرد بيشتري داشته‌باشد. هم‌چنين ساختمان و عملکرد اندام‌هاي داخلي را به نمايش مي‌گذارد. يک راه مناسب براي بررسي سيستم اسکلتي – عضلاني و تشخيص مشکلات همراه با عضلات، ليگامان‌ها، تاندون‌ها و مفاصل، اولتراسونوگرافي است. از طرف ديگر براي تميز دادن موانع، سنگ‌ها و ساير ناهنجاري‌هاي عروقي نيز بسيار مناسب است.


انواع دستگاه

پيشرفت‌هاي انجام گرفته در تکنولوژي اولتراسوند، شامل اولتراسوند «سه‌بعدي» (D-‌3)، (که اطلاعات امواج صوتي را در قالب تصاوير سه بعدي درمي‌آورد)، «چهاربعدي» که نوعي از سه بعدي است که همزمان، حرکت را در زمان اصلي به نمايش مي‌گذارد و «سونوگرافي داپلر» که مي‌تواند بخشي از يک بررسي اولتراسوندي باشد. در واقع يک روش مخصوص اولتراسوند است که جريان خون را در طول رگ‌هاي بدن، شامل شريان و وريدهاي اصلي در شکم، اندام‌ها و گردن، ارزيابي مي‌کند.

منبع: نشریه سپید شماره ۸۰