سالانه نزديک به دو ميليارد نفر با هواپيما مسافرت مي کنند. دست اندرکاران مسايل سلامت جامعه و مسافران بايد از خطرات بالقوه مربوط به پرواز با هواپيما براي سلامت انسان آگاه باشند. تغييرات محيطي و فيزيولوژيک که طي پرواز ايجاد مي‌شود مي‌تواند منجر به هيپوکسي و اتساع گازي (gas expansion) شود که موجب تشديد بيماري هاي مزمن يا بروز اورژانس‌هاي طبي در هنگام پرواز شود. ارتباط بين ترومبوفلبيت و پروازهاي طولاني مدت، قرارگيري در برابر پرتوهاي کيهاني، تاخير پروازي (jet lag) و کيفيت هواي داخل کابين از موارد نگران کننده مرتبط با مسافرت‌هاي هوايي است. اورژانس‌هاي طبي در طول پرواز به شدت شايع هستند؛ زيرا تعداد افراد داراي سابقه بيماري‌هاي مزمن که مسافرت هوايي را انتخاب مي‌کنند، رو به افزايش است. هم اکنون امکاناتي نظير جعبه کمک‌هاي اوليه و پيشرفته، دفيبريلاتورهاي خارجي خودکار و امکان برقراري تماس با تيم پزشکي از داخل هواپيما به منظور راهنمايي، براي کمک به خدمه پرواز و پزشکان داوطلب در مواقع اورژانس هوايي در داخل هواپيما فراهم است...

مقدمه

آمادگي و سلامت براي پروازهاي هوايي يک مساله مهم است؛ چرا که بسياري از مسافران از مشکلات پزشکي که به دنبال پرواز حاصل مي‌شود، بي‌اطلاعند. نزديک به 2 ميليارد نفر هر ساله با هواپيما سفر مي‌کنند و اکنون پزشکان برآنند که افرادي كه مسافرت‌هاي هوايي برايشان خطرآفرين است را شناسايي کرده و به آنان مشاوره دهند. بيش از 95 از افراد مبتلا به مشکلات سلامتي که از طريق هوايي سفر مي‌کنند تمايل دارند تا اطلاعات طبي بيشتري از پزشکان خود دريافت کنند. همچنين، سن مسافران رو به افزايش است و هواپيماهاي قاره پيما (مانند ايرباس A380 و بويينگ 777LR) امروزه قادرند تا پروازهايي به مدت 20-18 ساعت را انجام دهند؛ بنابراين، تعداد رو به رشد مسافراني که بيماري‌هاي زمينه‌اي دارند ممکن است با تغييرات محيطي و فيزيولوژيک گوناگوني در ارتباط با پرواز مواجه شوند. در اين مقاله، مسايل سلامتي مربوط به پرواز مورد بررسي قرار مي گيرد.


فشار کابين هواپيما

فشار کابين به روش‌هاي گوناگون روي سلامتي مسافران تاثير دارد که عبارتند از: هيپوکسي ناشي از کاهش فشار که افراد داراي سابقه قبلي مشکلات تنفسي و نارسايي قلبي را گرفتار مي‌کند و اتساع گاز داخل حفره‌هاي بدن و وسايل پزشکي داخل بدن.

با وجود اينکه پروازهاي عادي معمولا در ارتفاع 12498-7010 متر بالاي سطح دريا انجام مي‌شوند، کابين مسافران در حد ارتفاع 2438-1524 تحت فشار قرار مي‌گيرد. بيشتر سازمان‌هاي کنترل‌کننده عنوان مي‌کنند که فشار کابين نبايد از ارتفاع 2438 بيشتر شود. بيشتر افراد سالم اين فشار را تحمل مي‌کنند. با اين همه، يک مطالعه روي داوطلبان بزرگسال که يک پرواز 20 ساعته براي آنان بازسازي شده بود نشان مي‌دهد که گزارش شکايات مرتبط به بيماري ارتفاع (ضعف، سردرد، احساس سبکي سر و تهوع) با بالاتر رفتن ارتفاع افزايش يافته و در ارتفاع 2438 متري به اوج مي‌رسد و بيشتر علايم 9-3 ساعت پس از آزمايش به وجود آمدند. افزايش فشار کابين در حد ارتفاع 2438 متري فشار اتمسفري کابين را کاهش داده و منجر به کاهش متعاقب فشار نسبي اکسيژن شرياني (PaO2) از 95 ميلي‌متر جيوه به 60 ميلي‌متر جيوه در حداکثر ارتفاع 2438 متري هواپيما مي‌شود. در مسافران سالم، اين فشارها منجر به 4-3 کاهش در غلظت اکسي‌هموگلوبين سيستميک مي‌شود (مقدار PaO2 مربوطه در داخل بخش صاف منحني انفکاک اکسيژن- هموگلوبين باقي مي‌ماند) (شکل1). با اين همه، در بسياري از مسافران که از قبل به بيماري‌هاي قلبي، ريوي و خوني دچار هستند، PaO2 پايه کاهش يافته و در نتيجه کاهش فشار کابين هواپيما منجر به کاهش بيشتر غلظت اکسيژن مي‌شود که خود با افزايش دفعات پرواز بيشتر کاهش مي‌يابد. کاهش غلظت اکسيژن مي‌تواند موجب تشديد وضعيت‌هاي طبي شود. براي مثال، يک مطالعه مشاهده‌اي آينده‌نگر جديد نشان مي دهد که 18 از مسافران مبتلا به بيماري انسدادي مزمن ريه، در هنگام پرواز دست کم به يک حمله تنفسي خفيف دچار مي شوند. روش‌هاي متعددي براي ارزيابي نياز به مصرف اکسيژن در هنگام پرواز وجود دارد (کادر 1). مکمل اکسيژن براي مسافراني که غلظت اشباع اکسيژن آنها در حد 92 يا کمتر است (Pa O2 ? 67mmHg) يا انتظار مي‌رود PaO2 آنها در طول پرواز به کمتر از 55-50 ميلي‌متر جيوه برسد توصيه مي‌شود. دستورالعمل‌هاي انجمن قفسه سينه بريتانيا (BTS) انجام آزمون چالش هيپوکسي را براي افراد داراي غلظت اشباع اکسيژن در حال استراحت برابر با 95-92 در سطح دريا پيشنهاد مي‌کند که عوامل خطر ديگري نظير هيپرکاپنه يا اسپيرومتري غيرطبيعي دارند. راهکارهاي انجمن پزشکي هوا- فضا (AsMa) اندازه‌گيري مقدار گازهاي خون در سطح دريا يا آزمون سنجش عملکرد ريه به همراه آزمون چالش هيپوکسي را به عنوان استاندارد طلايي مطرح مي‌کند و توصيه مي‌کند تا در افرادي که PaO2 در سطح دريا 70 ميلي‌متر جيوه يا کمتر است يا انتظار ميرود PaO2 در هنگام پرواز به 55 ميلي‌متر جيوه يا کمتر برسد، اکسيژن کمکي هنگام پرواز مورد استفاده قرار گيرد. با اين همه، برخي از شواهد نشان مي دهند که اين راهکارها ممکن است به بازبيني نياز داشته باشند چرا که معادلات پيش‌بيني‌کننده اغلب ميزان PaO2 را با دقت برآورد نمي‌کنند. به علاوه، بررسي‌هاي جديد نشان داده است که براي شناسايي افراد در معرض آسيب، غلظت اشباع اوليه اکسيژن در سطح دريا در شرايط کاهش به ميزان کمتر از 90 در آزمون چالش هيپوکسي در آزمايشگاه يا پروازهاي عادي، از قدرت کمي برخوردار است. هيچ مطالعه‌اي که قادر به ارزيابي افراد مبتلا به نارسايي قلبي در حين پروازهاي عادي باشد، وجود ندارد. با اين همه، چند مطالعه کوچک نشان داده‌اند که افراد مبتلا به نارسايي قلبي مزمن ارتفاع 3000-2500 را تحمل مي‌کنند. راهکارهاي BTS يا AmSa بايد در بيماران مبتلا به نارسايي قلبي که تصميم به مسافرت هوايي دارند به اجرا در آيد.
روش جستجو و معيارهاي انتخاب

براي نگارش اين مقاله، سايت مدلاين براي مقالات مرورشده از سوي پژوهشگران در طول 10 سال گذشته که به زبان انگليسي نوشته شده بودند، با ترکيب كليدواژه‌هاي «مسافرت هوايي» با «هيپوکسي»، «جراحي»، «پرتوهاي کيهاني»، «خستگي پرواز»، «ترومبوآمبولي وريدي»، «بيماري‌هاي عفوني»، «پاندمي»، و «اورژانس‌هاي هنگام پرواز» جستجو شد. عنوان مقاله‌ها، خلاصه آنها يا هردو، از نظر ارتباط با هدف مورد بررسي قرار گرفت. همچنين گزارش‌هاي دولتي نوشته شده از سوي اداره ترابري هوايي ملي انگلستان، مجلس لردهاي انگلستان، اداره هوايي فدرال امريکا، و مدارک منتشر شده از سوي انجمن قفسه سينه بريتانيا، موسسه طب هوا- فضا، سازمان جهاني بهداشت، موسسه پزشکي ايالات متحده امريکا و کميسيون بين‌المللي حفاظت از پرتوتابي مورد بازبيني قرار گرفت. همچنين واژگان کليدي ذکر شده در موتور جستجوي گوگل نيز جستجو شد.


شکل1. تاثير ارتفاع هواپيما روي غلظت اشباع اکسي هموگلوبين.

A. مسافران هواپيما به طور معمول تحت فشاري معادل با ارتفاع 2438-1524 متري قرار مي گيرند. کاهش فشار داخل کابين هواپيما موجب کم شدن PaO2 سيستميک و افت اکسي‌هموگلوبين مي‌شود. در بيشتر مسافران سالم، اين تغيير موجب کاهش فشار نسبي اکسيژن شرياني از 95 ميليمتر جيوه (kPa 12.7) به 65 ميليمتر جيوه (kPa 8.7) ودر نتيجه کاهش غلظت اشباع اکسي همو گلوبين 100-95 در سطح دريا به 90 در ارتفاع 2438 متري مي شود.

B. مسافراني که از قبل غلظت اشباع اکسي‌هموگلوبين آنها پايين بوده است، در طول پرواز دچار افت بيشتري مي‌شوند. در اين مثال، مسافري با بيماري خفيف انسدادي مزمن ريه با Pa O2 برابر با 70 ميليمتر جيوه در سطح دريا (A) و FEV1 برابر با 6/1 ليتر (50 ميزان پيش بيني شده) به کاهشي معادل 53 ميليمتر جيوه در PaO2 دچار شده و غلظت اشباع اکسي‌هموگلوبين وي در ارتفاع 2438 متري نزديک به 84 است. اين مسافر بايد در هنگام پرواز اکسيژن مصرف کند.

(PaO2: فشار نسبي اکسيژن شرياني؛ FEV1: حجم بازدمي با فشار در يک ثانيه)
کادر1. ارزيابي PaO2 هنگام پرواز
آزمون چالش هيپوکسي (شبيه سازي هيپوکسي در ارتفاع بالا)

جدول1: پيشگيري از خطر ترومبوآمبولي وريدي در مسافران هواپيما


تعريف
توصيه ها
درجه بندي شواهد

خطر پايين


مدت پرواز کمتر از 8 ساعت يا مسافت کمتر از 5000 کيلومتر


خودداري از پوشيدن لباس‌هاي تنگ درناحيه کمر و اندامهاي تحتاني، جلوگيري از دهيدراتاسيون، چند بار حرکت در هواپيما يا انجام نرمش هاي انقباض عضلات پشت ساق

1‌C


خطر متوسط


زمان پرواز بيش از 8 ساعت يا مسافت بيش از 5000 کيلومتر، چاقي، وريد‌هاي واريسي بزرگ، بارداري، درمان جايگزيني هورمون، مصرف دخانيات يا ضد بارداري‌هاي خوراکي، يا بي‌حرکتي نسبي

اقدامات مربوط به گروه کم‌خطر و : پوشيدن جورابهاي فشاري زير زانو که فشاري معادل 30-15 ميليمتر جيوه در ناحيه مچ پا ايجاد مي‌کنند، نشستن در کنار راهرو

1‌C , 1‌B


خطر زياد


زمان پرواز بيش از 8 ساعت يا مسافت بيش از 5000 کيلومتر و:

سابقه ترومبوآمبولي وريدي قبلي، وضعيت ازدياد انعقاد خون ( مانند فاکتور 5 ليدن)، جراحي بزرگ 6 هفته پيش از مسافرت هوايي (از جمله آرتروپلاستي هيپ يا زانو)، بدخيمي شناخته شده.

اقدامات مرحله خطر متوسط و :

تزريق هپارين با وزن مولکولي کم(LMWH) پيش از پرواز در افرادي که تحت درمان با وارفارين نيستند.

1‌C , 2‌B


A: شواهد بيمارمحور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماري‌محور، طبابت رايج، عقيده صاحب‌نظران يا مجموعه موارد باليني.



حداکثر ارتفاع هواپيما در سطح 2438 متري را مي‌توان در سطح دريا با استفاده از ترکيب گازي 15 اکسيژن در نيتروژن شبيه‌سازي کرد. افرادي که ترکيب گازي هيپوکسيک را به مدت 20 دقيقه استنشاق مي‌کنند از نظر غلظت اشباع اکسيژن مورد پايش قرار مي‌گيرند. گازهاي خون شرياني نيز پيش و پس از آزمون اندازه‌گيري مي‌شوند. در صورتي که PaO2 به کمتر از 50 ميليمتر جيوه برسد يا غلطت اشباع اکسيژن اندازه‌گيري شده با پالس‌اکسي‌متر به کمتر از 85 افت کند، اين بيمار در هنگام پرواز به اکسيژن اضافي نياز خواهد داشت.

گزينه‌هاي زيادي براي مسافراني که هنگام پرواز به اکسيژن طبي نياز دارند موجود است. اکسيژن فشرده که به وسيله خطوط هوايي ارائه مي‌شود براي افرادي که از سوي پزشک نامه يا نسخه دارند، در دسترس است. از سال 2005، تغليظ‌کننده‌هاي سيار اکسيژن که اکسيژن موجود در هوا را با حذف نيتروژن آن تغليظ مي‌کنند، به جاي کپسول‌هاي سنتي اکسيژن در دسترس قرار گرفته‌اند. مسافران بايد يک نامه امضا شده از سوي پزشک خود مبني بر نياز طبي به اکسيژن همراه خود داشته باشند و شرکت هاي هوايي را پيش از پرواز از تصميم خود براي به همراه آوردن تغليظ‌کننده‌هاي سيار اکسيژن با خبر سازند. به دليل بازنگري در قوانين حمل‌و‌نقل هوايي دولت امريکا در ماه مه سال 2008، تمام شرکت‌هاي هواپيمايي امريکايي و يا شرکت‌هاي خارجي که از امريکا برخاسته يا در آنجا فرود مي‌آيند بايد با مسافراني که به تغليظ‌کننده‌هاي سيار اکسيژن نياز دارند همکاري کنند.

تاثير قانون بويلر

همچنين گاز موجود در حفره هاي بدن نيز تحت تاثير فشار کابين قرار مي‌گيرد. بر اساس قانون بويلر، حجمي که گاز اشغال مي‌کند با فشار آن نسبت عکس دارد. بنابراين، در فشار پايين کابين هواپيما که ناشي از ارتفاع پرواز است، گاز موجود در حفرات بدن به ميزان 30 متسع مي‌شود. در مسافران سالم، اين اتساع منجر به کرامپ‌هاي شکمي خفيف و در شرايط خاصي آسيب فشاري به گوش مي‌شود. با اين همه، مسافراني که به تازگي مورد عمل جراحي قرار گرفته‌اند، در معرض خطر زيادي براي ابتلا به مشکلات ناشي از اتساع گاز قرار دارند و گزارش‌هاي تاييدنشده‌اي از اين عوارض وجود دارد که از آن جمله مي‌توان به انتشار گزارش‌هايي مبني بر پارگي روده و باز شدن زخم اشاره کرد. راهکارهاي موجود توصيه مي‌کنند که مسافرت هوايي دست کم به مدت 14 روز پس از عمل‌هاي جراحي بزرگ به تاخير انداخته شود. به افراد مبتلا به انسداد روده يا ديورتيکوليت توصيه مي‌شود تا 7-10 روز از انجام مسافرت هوايي پرهيز کنند. مسافراني که غواصي مي‌کنند نيز در صورتي که بلافاصله پس از غواصي با هواپيما مسافرت کنند نيز در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به بيماري اتساع هستند. به غواصان توصيه مي‌شود کساني که روزانه بدون انجام دکمپرسيون به غواصي مي‌پردازند، بين غواصي و مسافرت هوايي‌شان بايد 12 ساعت فاصله بيندازد. براي غواصاني که چند بار در روز زير آب مي روند يا به غواصي با دکمپرسيون مي‌پردازند، بايد فاصله غواصي تا پروازشان 24 ساعت باشد.

همچنين اتساع گازي دستگاه‌هاي پزشکي نظير اسپلينت‌هاي پنوماتيک، لوله‌هاي تغذيه، کاتترهاي ادراري و لوله هاي کاف دار اندوتراکئال يا تراکئوستومي را تحت تاثير خود قرار مي‌دهد. با وارد کردن تدريجي آب به داخل اين ابزارها مي‌توان نگراني از اتساع گازي را در هنگام پرواز برطرف ساخت.

مسافرت هاي هوايي و خطر ترومبوآمبولي وريدي

ارتباط بين پروازهاي طولاني (بيش از 8 ساعت) و افزايش خطر ترومبوآمبولي وريدي توجه زيادي را در جامعه پزشکي و همچنين رسانه هاي عمومي به خود جلب کرده است. در مجموع، مطالعات نشان مي‌دهد که بين ترومبوآمبولي وريدي و پروازهاي طولاني‌مدت ارتباطي وجود دارد و بسته به روش تحقيق، اين خطر تا 4 برابر افزايش مي‌يابد.

هنگامي که مدت پرواز بيش از 8 ساعت شود، اين خطر افزايش مي‌يابد و يک مطالعه جمعيتي نشان داده که افزايش خطر هنگامي آغاز مي‌شود که مدت پرواز از 4 ساعت فراتر رود. مسافت با پروازهاي عادي در مقايسه با پروازهاي درجه يک، هيچ تاثيري روي ميزان بروز ترومبوآمبولي وريدي ندارد. يک مرور جامع روي مطالعات چاپ شده درباره ترومبوآمبولي وريدي به دنبال پرواز، نسبت خطر کلي را در مطالعات مورد- شاهدي برابر با 95/1 (فاصله‌اطمينان‌95: 43/2-04/1) و خطر نسبي کلي را در مطالعات همگروهي برابر با 93/2 (فاصله اطمينان 95: 58/5-5/1) برآورد مي‌کند. اين نتايج با نتايج حاصل از مطالعه جمعيتي MEGA همخواني دارد (نسبت خطر 7/1؛ فاصله اطمينان 95: 1/3-0/1). يک مطالعه جمعيتي ديگر روي 9000 مسافر پروازهاي عادي با پيگيري 4/4 سال نشان داد که خطر قطعي ترومبوآمبولي وريدي يک مورد از هر 4656 پرواز است (نسبت ميزان بروز 2/3؛ فاصله اطمينان 95: 6/5-8/1) . خطر ابتلا با افزايش تعداد پرواز ها طي دو هفته اول پس از پرواز اوليه و وجود عوامل خطر ديگر براي ترومبو آمبولي وريدي افزايش مي‌يابد. چندين عامل (از جمله بي‌حرکتي، دهيدراتاسيون، هيپوکسي ناشي از کاهش فشار) و عوامل خطر فردي (مانند چاقي، بدخيمي، جراحي اخير و سابقه وضعيت انعقاد بيش از حد طبيعي) بيان مي‌کند که چرا خطر ترومبوآمبولي وريدي به دنبال مسافرت‌هاي هوايي افزايش مي‌يابد.

کادر 2. درمان خستگي ناشي از پرواز

Agomelatine

آگونيست دو‌گانه گيرنده ملاتونين و گيرنده سروتونيني
5-HT2c

موثر در درمان علايم افسردگي و اختلالات خواب و بيداري

براي درمان خستگي پروازي استفاده نشده است ولي ممکن
است براي افرادي که خستگي ناشي از پرواز به سوي غرب
دارند و به طور معمول علايم افسردگي را از خود بروز مي‌دهند
مورد استفاده قرار گيرد.بنزوديازپين‌ها

مواردي از کارايي در بهبود کيفيت خواب گزارش شده است
(مانند تمازپام).

مواردي از کارآيي در بهبود چرخه شبانه‌روزي بدن يا
شاخص‌هاي خواب گزارش شده است.کافيين

مطالعات ناچيزي روي آن انجام شده است.

ممکن است موجب افزايش بيداري در هنگام شب شود.

کافيين آهسته‌رهش موجب بازگشت سريع‌تر وضعيت زماني
بدن مي شود (بر اساس سنجش فيزيولوژيک).ملاتونين

پيشرفت فاز زماني حدود 5/2 ساعت.

معمولا فقط پس از رسيدن به مقصد ضرورت مصرف دارد
ولي در صورتي که مسافت بيش از 8-7 ناحيه زماني است،
مي‌توان پيش‌درماني را از 3-2 روز قبل آغاز کرد.

در صورت عبور از بيش از 5 منطقه زماني، مسافرت به شرق يا
سابقه علايم خستگي ناشي از پرواز بيشتر توصيه مي‌شود.

در افراد مبتلا به صرع يا گيرندگان وارفارين با احتياط مصرف
شود ( گزارش هاي موردي از بروز عوارض وجود دارد).

تجويز به کودکان مورد مطالعه قرار نگرفته و بنابراين توصيه
نمي‌شود.Ramelton

آگونيست جديد گيرنده ملاتونين بدون قابليت سوءمصرف.

کاربرد در درمان بي‌خوابي اوليه در افراد 55 ساله به بالا.

در درمان اختلالات چرخه شبانه‌روزي بدن مورد آزمايش قرار
نگرفته است.نوردرماني

شامل قرارگيري عمدي يا خودداري از قرار گرفتن در معرض
نور به منظور تسريع در بازيابي وضعيت خواب.

کارايي آن مورد سوال است.

اغلب ناکارآمد يا نامناسب است.بهداشت خواب پيش از پرواز

سفر به غرب: از 3 روز پيش از سفر، 1 ساعت ديرتر از هميشه
بخوابيد و 1 ساعت ديرتر بيدار شويد.

سفر به شرق: از 3 روز پيش از سفر، 1 ساعت زودتر از هميشه
بخوابيد و 1 ساعت زودتر بيدار شويد.

بي‌حرکتي با 75 از موارد ترمبوآمبولي وريدي به دنبال مسافرت هوايي مرتبط است و مطالعه درباره ترومبوز به دنبال پرواز هاي طولاني (LONFLIT) بيشترين ميزان شيوع ترومبوآمبولي وريدي را در صندلي‌هاي بدون‌راه عبور نشان مي‌دهد که تحرک مسافر در آن بسيار کم است.

دهيدراتاسيون مي‌تواند خطر ترومبوآمبولي را به دليل ايجاد غلظت خون و افزايش چگالي خون افزايش داده و منجر به وضعيت افزايش انعقاد خون شود. چندين مطالعه شواهدي از دهيدراتاسيون يا افزايش ادم اندام تحتاني را در افراد سالم به دنبال پروازهاي طولاني نشان داده‌‌اند. مطالعه‌هاي داخل محفظه‌هاي کم‌فشار هنوز به طور هماهنگ قادر به نشان دادن ارتباط تغييرات خفيف کاهش فشار در طول پرواز با افزايش فعاليت انعقادي در افراد سالم بدون ترومبوفيلي در مقايسه با افراد کم‌تحرکي که در سطح زمين قرار دارند، نبوده‌اند.

ترومبوفيلي يا استفاده از قرص‌هاي ضدبارداري خوراکي موجب افزايش خطر بروز ترومبوآمبولي وريدي مي‌شوند. در مطالعه MEGA، فاکتور 5 ليدن اين خطر را تا 14 برابر (نسبت شانس: 6/13؛ فاصله اطمينان 95: 2/64-9/2)، ترومبوفيلي تا 16 برابر (نسبت شانس: 1/16، فاصله اطمينان 95: 9/70-6/3) و ضدبارداري هاي خوراکي تا 14 برابر (نسبت شانس: 9/13؛ فاصله اطمينان 95: 5/117-7/1) افزايش مي دهند.

توصيه‌هاي مربوط به کاهش خطر بروز ترومبوآمبولي وريدي هنگام مسافرت هوايي بيشتر بر اساس قضاوت فردي است تا شواهد. اين توصيه‌ها عبارت است از: هيدراتاسيون کافي، کاهش مصرف الکل و کافيين، تغيير وضعيت يا راه رفتن داخل کابين هواپيما و انجام نرمش‌هاي متناوب عضلات ساق پا به منظور کاهش استاز وريدي. استفاده از جوراب‌هاي با فشار تدريجي درحد 30-17 ميلي‌متر جيوه در محل مچ پا مي‌تواند از خطر ترومبوآمبولي در هنگام پرواز بکاهد و براساس يک فرابررسي، فقط 2 نفر از 1237 نفري که از اين جورابها استفاده کرده بودند به ترومبوز وريدي دچار شدند در حالي که در گروه بدون جوراب، 46 نفر از 1245 به اين شکل دچار شدند. بنابراين جوراب‌هاي فشاري براي مسافران مستعد بي‌حرکتي توصيه مي‌شود.

پروفيلاکسي با داروهاي ضدانعقاد به هنگام مسافرت هوايي يک روش رو به رشد است هرچند که هيچ راهکار رسمي در اين باره وجود ندارد. مطالعه‌اي که به وسيله متخصصان ترومبوز و هموستاز انجام شده، نشان مي‌دهد که تفاوت‌هاي زيادي در استفاده از اقدامات پروفيلاکتيک در طول پرواز وجود دارد. به نظر مي‌رسد که بسياري از پزشکان براي افراد در معرض خطر ترومبوآمبولي، پيش از پرواز آسپرين تجويز مي‌کنند. با وجود اينکه کارآزمايي‌هاي تصادفي شده‌، سودمندي استفاده از هپارين با وزن مولکولي کم (LMWH) را به عنوان پروفيلاکسي از ترومبوز در مسافران هوايي که در معرض خطر نسبي ابتلا به ترومبوآمبولي وريدي هستند و به طور معمول داروي ضدانعقاد مصرف نمي‌کنند، نشان داده است؛ اما استفاده متداول از آن در شرايطي غير از پروازهاي هوايي طولاني که با خطر بالايي براي ابتلا به ترومبوز وريدي روبروست، مورد مناقشه است.

کادر 3. محتويات معمول جعبه اورژانس پزشکي پيشرفته

تشخيصي/عمومي

فشارسنج

گوشي طبي

دفيبريلاتور خارجي خودکار

دستکش

چسب

تورنيکه

سوند ادراري

دستورات استفاده از داروهاداروها

ضدحساسيت

استروييد آدرنوکورتيکال

آنتي هيستامين (خوراکي و وريدي)

اسپري برونکوديلاتور

اپي نفرينمسکن/ضد درد

آسپرين

استامينوفن

داروهاي مسکن اصلي (مانند مورفين)داروهاي عصبي

داروهاي ضدتشنج

داروهاي آرامبخشداروهاي قلبي يا احيا

آتروپين

اپي‌نفرين

ديگوکسين

دکستروز

داروهاي ديورتيک

ليدوکايين

نيتروگليسرينمتفرقه

* داروهاي منقبض کننده رحم

توجه: اين جدول نشان‌دهنده تمام محتويات جعبه نيست؛ اما مواردي را نشان مي‌دهد که از سوي تمام سازمان‌ها اجباري اعلام شده‌اند. وسايلي مانند باند‌ها، گاز و باند‌هاي کشي در جعبه کمک‌هاي اوليه قرار دارند که در هواپيما موجود است. CAA و JAA هيچکدام همراه داشتن دفيبريلاتور خارجي خودکار را ضروري ندانسته‌اند ولي بسياري از شرکت‌هاي هوايي آن را در هواپيما مي‌گذارند.

در مجموع، استفاده از روش‌هاي فيزيکي و دارويي پيشگيري از ترومبوز بايد براساس ارزيابي خطر فردي هر بيمار باشد. جدول 1، خلاصه‌اي از راهکارهاي مبتني بر شواهد که در سال 2008 از سوي کنفرانس کالج امريکايي پزشکان قفسه سينه درباره درمان ضدترومبوز و ترومبوليتيک ارائه شده است را نشان مي‌دهد.


قرارگيري در معرض پرتوهاي کيهاني

پرتوهاي کيهاني از بيرون منظومه شمسي وارد مي‌شوند و متشکل از ذرات آزاد شده از شعله هاي خورشيد هستند. تراکم اين پرتوها به سال (به دليل چرخه هاي خورشيدي)، ارتفاع، عرض جغرافيايي و طول مدت قرارگيري در معرض آنها بستگي دارد. از آنجايي که ممکن است انواع گوناگوني از سرطان (به ويژه سرطان پستان، پوست و ملانوم) با پرتوهاي کيهاني مرتبط باشند، تاثير اين پرتوتابي روي خدمه پرواز و مسافران دائمي نگران‌کننده است.

در سال 1991 کميسيون بين‌المللي پيشگيري از پرتوتابي (IRCP) قرارگيري در معرض پرتوهاي کيهاني را به عنوان يک خطر شغلي براي خدمه پرواز تعريف کرد که منجر به سنجش پيوسته ميزان پرتوتابي و عرضه راهکارهايي براي کاهش قرارگيري سالانه خدمه پرواز به mSv 20 شد که بيش از 2 برابر ميزان پرتوتابي به بيشتر اين افراد است. قرارگيري در معرض پرتوهاي زميني بايد در جمعيت عادي به mSv‌1 در سال محدود باشد؛ اما پرتوتابي ناشي از مسافرت‌هاي هوايي هيچ محدوده خاصي ندارد. مراجع هوايي رسمي بريتانيا (CAA) و مرجع مشترک هوايي اروپا (JAA) لازم مي‌دانند که هواپيماهاي داراي قدرت پرواز بالاتر از ارتفاع 15 کيلومتر بايد به طور فعال سطح پرتوتابي را اندازه گيري کنند تا بتوانند در صورت نياز از ارتفاع خود بکاهند. با اين همه، اين قابليت در حال حاضر براي پروازهاي مسافري وجود ندارد زيرا هواپيماهاي مسافربري در اين ارتفاعات پرواز نمي‌کنند.

سيستم هشداردهنده پرتوتابي خورشيدي، شدت تراکم بالاي ذرات ناشي از پرتوتابي خورشيدي را مورد پايش قرار داده و اداره هوايي فدرال آمريکا (FAA) در مواقعي که ممکن است زبانه‌هاي خورشيدي موجب افزايش پرتوتابي در ارتفاع پروازهاي مسافربري شوند، توصيه‌نامه‌اي درباره پرتوتابي خورشيدي را به وسيله خط سرويس هواشناسي اداره ملي هوا و اقيانوس (NOAA) به هواپيماها ابلاغ مي‌کند.

کادر 4. رويکرد به حوادث پزشکي هنگام پرواز

براي نشان دادن مدارک هويت پزشکي خود (مانند کارت
شناسايي) يا هرگونه پرسش درباره تحصيلات يا توانايي‌هاي
خود آمادگي داشته باشيد.

به اندازه توانايي خود عمل کنيد

از مسافر بيمار رضايت‌نامه کتبي بگيريد. در صورتي که بيمار
ناتوان يا بيهوش است، رضايت مثبت تلقي مي‌شود.

از مشکلات قانوني نهراسيد. با وجود اينکه پزشکان محاکمه
شده‌اند، اما هيچ محکوميتي براي پزشکان پاسخگو و داوطلب
در نظر نگرفته شده است.

بدون در نظر گرفتن شدت مورد پيش‌آمده، از شبکه حمايت
پزشکي خطوط هوايي روي زمين کمک و راهنمايي‌هاي لازم
را درخواست کنيد .

جعبه کمک‌هاي پزشکي پيشرفته را از خدمه بخواهيد (چرا
که بسياري از خطوط هوايي در ابتدا فقط جعبه کمک‌هاي اوليه
را ارايه مي‌کنند) و آنرا تا زمان نياز واقعي باز نکنيد. هر جعبه
حاوي برچسبي است که محتويات آن را نشان مي‌دهد.

در صورت لزوم مي‌توانيد توصيه کنيد که هواپيما برگردد.
اين توصيه بايد تنها زماني صورت بگيرد که بيمار دچار درد
قفسه سينه، کوتاه شدن نفس‌ها، دل‌درد شديد که با مداخلات
درماني اوليه بهبود نمي‌يابد، ايست قلبي، نشانگان حاد کرونري،
تنگي‌نفس شديد، سکته مغزي، تشنج مقاوم به درمان، بي‌قراري
شديد شده يا کماکان غير پاسخگوست.

هيچگاه به طور رسمي مرگ بيمار را اعلام نکنيد؛ حتي اگر
احساس مي‌کنيد احيا بي‌نتيجه است و درمان را قطع مي‌کنيد.
اين مساله به ويژه در پرواز هاي بين‌المللي بااهميت است.

داده‌هاي به دست آمده مربوط به افزايش خطر سرطان، به ويژه ناشي از پرتوهاي کيهاني در خدمه پرواز، قابل نتيجه‌گيري و جمع‌بندي نيست. هيچ مطالعه‌اي به منظور ارزيابي عواقب ناشي از قرارگيري در معرض پرتوهاي کيهاني بر روي سلامت افراد در سطح افراد عادي جامعه صورت نگرفته است. با اين همه، به نظر مي‌رسد حتي کساني که مسافرت‌هاي هوايي زيادي دارند در معرض خطر نيستند. بايد توصيه‌هايي درباره زنان باردار اعمال شود چرا که جنين نيز به اندازه مادر در معرض پرتوهاي کيهاني قرار دارد. IRCP توصيه مي‌کند تا در تمام دوره بارداري سطح پرتوتابي در محدوده mSv‌1 حفظ شود در حالي که شوراي ملي حفاظت و اندازه‌گيري پرتوتابي حد mSv 5/0 در ماه را توصيه مي‌کند. اين توصيه‌ها خدمه پرواز و مسافران دائمي که باردار هستند را محدود مي‌کند، چرا که پروازهاي طولاني‌مدت، (مثلا 15 ساعته)، موجب قرارگيري جنين در معرض بيش از mSv‌1 پرتو مي‌شود. زنان باردار و در مجموع مسافران هوايي مي‌توانند پيش از پرواز، سيستم هشداردهنده پرتوتابي خورشيدي را بررسي کرده و براساس آن روز پرواز خود را تغيير دهند.

خستگي ناشي از پرواز (Jet Lag)


خستگي ناشي از پرواز، اختلالي در چرخه شبانه‌روزي بدن است که به دنبال پرواز‌هاي طولاني حاصل شده و به صورت احساس کسلي و خستگي در طول روز، اختلالات خواب و بيداري، کاهش اشتها، يبوست و کاهش هماهنگي رواني- حرکتي و قابليت‌هاي شناختي است. خستگي ناشي از پرواز به دليل به هم خوردن تنظيم بين مکانيسم ساعت داخلي بدن که در هسته فوق کياسمايي هيپوتالاموس قرار دارد با چرخه روشنايي- تاريکي جديد است که به دليل تغييرات ناگهاني منطقه زماني رخ داده است. ميزان و شدت اين حالت تحت تاثير جهت پرواز و همچنين تعداد منطقه‌هاي زماني رد شده است. مسافرت به سمت غرب سبب طولاني‌شدن روز مسافر شده و بنابراين موجب تاخير مرحله‌اي در چرخه شبانه‌روزي مي‌شود؛ در حالي که مسافرت به سمت شرق سبب کوتاه شدن روز و جلو افتادن مرحله زماني مي‌شود. مسافراني که به سمت شرق مسافرت مي‌کنند در مقايسه با مسافران غرب بيشتر دچار اختلال در خوابيدن مي شوند، زيرا ماهيت ساعت داخلي به صورتي است که تمايل به کوتاه کردن چرخه 24 ساعته روز دارد. بازگشت به وضع اول (هم‌زمان شدن) به طور معمول به مدت يک روز به ازاي هر منطقه زماني رد شده در مسافرت به غرب و 5/1 روز به ازاي هر منطقه زماني رد شده در مسافت به شرق طول مي‌کشد.

کادر 2 درمان‌هاي موجود براي به حداقل رساندن خستگي ناشي از مسافرت هوايي را نشان مي‌دهد. ملاتونين اگزوژن به عنوان درمان طلايي استاندارد براي رفع علايم اين وضعيت به شمار مي‌رود. در صورت مصرف در شب، فاز ملاتونين ساعت دروني بدن را جلو مي‌برد در حالي که تجويز آن در صبح زود موجب به تاخير افتادن چرخه شبانه‌روزي مي‌شود. رژيم‌هاي درماني گوناگوني بدين منظور توصيه شده است اما يک فرابررسي از سوي موسسه کاکرين بر روي 10 کارآزمايي نشان داد که مصرف 5-5/0 ميلي‌گرم ملاتونين در زمان خواب در مقصد براي کاهش يا پيشگيري از اين وضعيت موثر است.

قرارگيري در معرض نور روشن براي تنظيم چرخه شبانه‌روزي نتايج متناقضي به همراه داشته است و فوايد آن به ترکيب آن با ديگر درمان‌ها، مانند تنظيم زمان خواب يا ملاتونين بستگي دارد. مطالعات شبيه‌سازي نشان مي‌دهد که افزايش تدريجي چرخه خواب به صورت يک ساعت زودتر خوابيدن از 3 روز پيش از سفر به شرق به همراه قرارگيري در معرض نور روشن در هنگام صبح مي‌تواند به جلو انداختن ساعت زيستي بدن کمک کند. در مسافران به سمت غرب يک مطالعه شاهددار تصادفي‌شده کوچک بر روي 20 نفر که تنظيم زمان خواب به همراه نور روشن را با نور کم پس از سفر به غرب مقايسه مي‌کرد نشان داد که ميزان تاخير فاز در گروه گيرنده نور روشن بيشتر از گروه نور تاريک است (59/2 ساعت در مقابل 5/1 ساعت؛02/0 >p)، اما هيچ تفاوت واضحي بين کارايي خواب يا علائم گزارش شده از سوي بيمار مشاهده نشد.

کادر 5. راهکار هاي درمان اوليه حوادث طبي هنگام پرواز

دل درد حاد

تجويز آنتي اسيد در صورت لزوم.

درخواست براي کاهش ارتفاع هواپيما به منظور افزايش فشار داخل کابين که موجب افزايش اکسيژن‌رساني و کاهش اتساع گازي مي‌شود.

براي کاهش درد از تجويز استامينوفن يا ايبوپروفن استفاده کنيد. برخي از جعبه‌هاي پزشکي حاوي مورفين هستند که در موارد درد شديد قابل استفاده
است.

در موارد استفراغ پايدار مي‌توان از داروهاي ضد تهوع خوراکي يا تزريقي موجود در جعبه پزشکي استفاده نمود.بي‌قراري يا بدرفتاري حاد

تلاش کنيد تا وضعيت را آرام کنيد. علل پزشکي مانند هيپوکسي يا هيپوگليسمي را بررسي کنيد.

مي توانيد در صورت لزوم و وجود از بنزوديازپين‌هاي خوراکي يا تزريقي استفاده کنيد (در صورتي که بيمار از داروهاي ديگري نيز استفاده مي کند،
احتمال آرامبخشي بيش از حد را در نظر داشته باشيد).

در صورت نياز به کنترل فيزيکي، اين اقدام بايد با کمک 5-4 نفر انجام شود. فرد کنترل شده بايد به پهلوي چپ خوابانده شود.

در صورت استفاده از اقدامات کنترلي فيزيکي يا شيميايي، مراقب بيمار باشيد. به دليل مقاومت بيمار در برابر نگه‌دارندگان وي و بي‌قراري شديد، احتمال
بروز عوارض (مانند هيپوکسي، اسيدوز متابوليک و مرگ ناگهاني) را در نظر داشته باشيد. واکنش‌هاي حساسيتي حاد و آنافيلاکسي

در موارد واکنش‌هاي حساسيتي ساده يا آنافيلاکسي، 5/12 ميلي‌گرم ديفن هيدرامين را به صورت خوراکي، عضلاني يا وريدي براي کودکان و 50-25
ميلي‌گرم به هر يک از روش‌هاي ذکر شده براي بزرگسالان تجويز کنيد.

در موارد وجود کهير منتشر شديد، آنژيوادم، استريدور يا برونکواسپاسم، در کودکان محلول اپي‌نفرين يک در 1000 را به ميزان mL/kg/dose 10/0
به صورت عضلاني يا زير جلدي هر 20-5 دقيقه ، در صورت لزوم تا 3 دوز و در بزرگسالان 5/0-3/0 از محلول يک در 1000 را به صورت عضلاني
يا زير جلدي هر 20-5 دقيقه، در صورت لزوم تا 3 دوز تزريق کنيد.

در صورت امکان، راه وريدي مناسب را برقرار ساخته و در صورت وجود آنافيلاکسي به بيمار مايع تزريقي بدهيد.درد قفسه سينه

در صورت نامشخص بودن تشخيص، مي‌توان از تجويز آنتي اسيد براي تاييد ديس‌پپسي استفاده کرد.

در موارد درد پايدار يا شک به انفارکتوس ميوکارد، مي‌توان اکسيژن، 325 ميلي‌گرم آسپرين خوراکي و 4/0 ميلي گرم نيتروگليسرين زير زباني را هر 5
دقيقه تا 3 دوز تجويز کرد يا در صورت لزوم 3 ميلي‌گرم سولفات مورفين وريدي به بيمار تزريق کرد.

براي افزايش فشار داخل کابين درخواست کنيد تا از ارتفاع هواپيما کاسته شود.

در برخي از هواپيماها دفيبريلاتور خارجي خودکار وجود دارد که ريتم قلب را نشان مي‌دهند و ميتوان از آنها براي آگاهي از ريتم قلب استفاده کرد. آسم يا بيماري انسدادي مزمن ريه

در صورت لزوم، اکسيژن يا برونکوديلاتور استنشاقي (دو پاف هر 15 دقيقه) تجويز کنيد.

براي افزايش فشار داخل کابين درخواست کنيد تا از ارتفاع هواپيما کاسته شود.ايست قلبي

دفيبريلاتور خارجي خودکار را روي بيمار قرار دهيد. برخي از دفيبريلاتورها قادر به نمايش ريتم قلبي بيمار هستند که به تصميم‌گيري درماني کمک
مي‌کند.

اقدامات اوليه حيات‌بخش يا اقدامات پيشرفته قلبي را بر اساس الگوريتم احيا انجام دهيد.

در صورت توقف احيا به دليل عدم بازگشت فوري گردش خون، به دلايل قانوني و پزشکي، اعلام مرگ فرد نبايد به طور رسمي صورت گيرد.هيپوگليسمي

در صورت هوشيار بودن بيمار، از ژل خوراکي گلوکز استفاده شود.

در صورت بيهوش بودن بيمار، راه وريدي برقرار شده و يک آمپول دکستروز 50 براي بزرگسالان يا ml/kg 2 از محلول دکستروز 25 (محلول
دکستروز 50 رقيق شده با نرمال سالين به نسبت 1:1) براي کودکان تجويز شود. تشنج

بيمار را از وسايل اطراف دور نگه داريد.

چيزي داخل دهان بيمار قرار ندهيد.

در صورت وجود، به بيمار بنزوديازپين تزريق کنيد ( ديازپام mg/kg 3/0-1/0 به صورت وريدي يا عضلاني در کودکان و 5 ميلي‌گرم به صورت
وريدي يا عضلاني در بزرگسالان).بيماران غيرپاسخگو

دسته‌هاي دفيبريلاتور خارجي را روي بيمار قرار دهيد.

در صورت امکان راه وريدي برقرار شود.

اين موارد براي بيمار تجويز شود: اکسيژن، دکستروز 50 (يک آمپول) به صورت وريدي براي بزرگسالان و يا دکستروز 25 (2ml/kg) 2) براي
کودکان، نالوکسان 2-1/0 ميلي‌گرم به صورت وريدي يا عضلاني (در صورت وجود).

انجام اقدامات حيات‌بخش اوليه يا اقدامات قلبي پيشرفته بر اساس الگوريتم‌هاي احيا.سنکوپ وازوواگال

بيمار را به حالت خوابيده به پشت قرار داده در صورت امکان پاهاي وي را بالا ببريد.

روي پيشاني بيمار کمپرس سرد قرار دهيد.

کادر 6. موارد ممنوعيت مسافرت با پروازهاي مسافربري

اختلالات قلبي و ريوي* انفارکتوس ميوکارد 10-7 روز پيش از سفر هوايي

* آنژين ناپايدار قلبي

* باي پس عروق کرونر 14-10 روز پيش از سفر هوايي

* نارسايي قلبي جبران نشده

* ديس ريتمي کنترل نشده

* عفونت هاي مسري ريه

* PaO2‌ بين mm Hg 70-60 در سطح دريا بدون اکسيژن
کمکي

* تشديد بيماري انسدادي/تحديدي ريه

* پلورال افيوژن حجيم

* پنوموتوراکس 3 هفته پيش از مسافرت هوايي ( 14-7 روز در
صورت همراه داشتن تيم پزشکي)اختلالات عصبي

* سکته مغزي 10-5 روز پيش از پرواز

* تشنج کنترل نشده يا 24 ساعت پس از تشنج گراند مالمداخلات جراحي

* هرگونه عمل جراحي گوارشي، قفسه سينه، گوش، حلق و
بيني و مغز و اعصاب طي 14-10 روز پيش از پرواز

* آپاندکتومي بدون عارضه يا جراحي لاپاروسکوپيک طي 5
روز قبل از پروازبارداري

* از هفته 36 بارداري (از انتهاي هفته 32 براي چندقلويي‌ها)
تا 7 روز پس از زايمان. از هفته 28 بارداري براي پرواز به
تاييديه دکتر نياز است.

* بارداري عارضه‌دارکودکان

* هفته اول زندگيمتفرقه

* احتمال مرگ در طول پرواز

* بيماري مسري شديد

* تشديد بيماري سلول داسي شکل طي 10 روز پيش از سفر
هوايي

* آنمي شديد (هموگلوبين کمتر از mg/dL‌5/8) مگر در موارد
کم‌خوني ناشي از بيماري مزمن

* رفتارهاي تهاجمي غيرقابل پيش‌بيني يا سايکوز حاد

* سينوزيت شديد

* سندرم دکمپرشن طي 7-3 روز پيش از سفر هوايي

بيماري‌هاي عفوني و مسافرت‌هاي هوايي

مسافران هوايي زمان زيادي را در فضاهاي سربسته مي‌گذرانند که موجب تسهيل در انتقال بيماري‌هاي عفوني مي‌شود. از سال 1946، چندين همه‌گيري از بيماري‌هاي عفوني جدي در خطوط هوايي مسافربري گزارش شده است که از آن جمله مي‌توان به آنفلوآنزا، سرخک، نشانگان حاد تنفسي شديد (SARS)، سل، مسموميت غذايي، انتريت ويروسي و آبله‌مرغان اشاره کرد. با وجود اينکه همه‌گيري‌هاي کم‌اهميت مانند سرماخوردگي و يا برخي از نشانگان‌هاي ويروسي گزارش نشده‌اند، اما امکان وقوع آنها نيز وجود دارد. تعداد کم گزارش‌ها احتمالا ناشي از آن است که طول دوره کمون بسياري از بيماري‌هاي عفوني طولاني‌تر از زمان پرواز است. يک مطالعه آينده‌نگر با استفاده از پرسشنامه بر روي مسافراني که در فصل زمستان با هواپيما از سان‌فرانسيسکو به دنور مي‌رفتند نشان داد که بسته به ماه مورد گزارش، ميزان شيوع عفونت دستگاه تنفسي فوقاني بين 20-3 متغير بوده است. آزمون‌هاي PCR براي مطالعه باکتري‌هاي غيرمعمول و ويروس‌هاي تنفسي در 155 مسافر هواپيما نشان داد که بسياري از مسافران الگوي ويروسي يکساني دارند و هيچ ارتباطي بين يک پاتوژن خاص و فرودگاه خاصي وجود نداشت که نشان مي‌دهد مسافران ويروس‌هاي خود را پيش از پرواز کسب مي‌کنند، نه هنگام آن.

بيشتر هواپيماهاي مسافربري تا 50 از هواي داخل کابين خود را دوباره به جريان مي‌اندازند و از فيلترهاي بسيار موثر هوا استفاده مي‌کنند. يک مطالعه نشان داد که هيچ تفاوت واضحي بين ميزان عفونت گزارش شده از سوي بيمار در هواپيماهايي که از اين فيلترها استفاده مي‌کنند، با هواپيماهايي که از سيستم تهويه با يکبار عبور بهره مي‌گيرند، وجود ندارد.

خطر انتقال بيماري هنگام پرواز منحصر به افرادي است که تماس فردي نزديک داشته يا بين دو رديف صندلي از مسافران نشسته باشند. با اين همه، در پرواز شماره 112 هواپيمايي چين، 22 بيمار و خدمه در هنگام پرواز به نشانگان حاد تنفسي شديد ناشي از کوروناويروس (SARS-CoV) دچار شدند. بررسي همه‌گيري SARS در سال 2003-2002 نشان مي‌دهد که مسافرت‌هاي هوايي در انتشار اين بيماري عفوني نقش داشته‌اند. سازمان جهاني بهداشت برآورد مي‌کند که 5/6 مسافر در هر ميليون نفر که با پروازهاي مسافربري از مناطق داراي انتقال فعال بيماري در هنگام شيوع به خارج مسافرت کرده بودند، احتمالا از نظر SARS علامت‌دار بوده‌اند. در مجموع، 40 پرواز حاوي 37 مورد احتمالي حامل SARS در هنگام شيوع بيماري بوده‌اند که منجر به بروز 29 مورد ثانويه ديگر در هنگام پرواز شده است. اين که آيا کاهش تعداد پرواز‌ها در هنگام همه‌گيري‌هاي گسترده يا پاندمي‌ها مي‌تواند موجب کاهش انتشار يک بيماري عفوني شود، هنوز نامعلوم است. با اين همه، يک مطالعه مشاهده‌اي نشان مي‌دهد که اوج تاريخ فصل شيوع آنفلوآنزا در ايالات متحده آمريکا به دنبال حادثه تروريستي 11 سپتامبر 2001 به مدت 13 روز به تاخير افتاد که با کاهش چشمگير پروازها در آن دوره مرتبط است. اين مطالعه به همراه ديگر پژوهش‌هاي بازسازي‌شده نشان مي‌دهد که محدوديت‌هاي پروازي ممکن است موجب کاهش گسترش آنفلوآنزا به مدت چند هفته شده و در نتيجه زمان کافي براي واکسيناسيون وسيع جامعه و تنظيم برنامه پيشگيري فراهم شود.

حوادث طبي هنگام پرواز

محاسبه ميزان دقيق بروز حوادث طبي در هنگام پروازهاي مسافربري هميشه دشوار است چرا که خدمه پروازي ملزم به گزارش حوادث طبي هنگام پرواز نيستند و هيچ بانک اطلاعاتي ملي يا بين‌المللي در اين زمينه وجود ندارد. داده‌هاي پراکنده‌اي نشان مي‌دهد که ميزان بروز برابر با يک مورد در هر 40000-10000 مسافر (حدود 100-50 حادثه طبي در روز) در ميان خطوط هوايي ثبت شده در ايالات متحده امريکا است. سرويس پزشکي هواپيمايي بريتانيا 31200 مورد حادثه طبي را در سال 2007 گزارش کرده است که 3000 مورد آن جدي تلقي شده است.

بسياري از حوادث طبي هنگام پرواز در پروازهاي مسافربري رخ مي‌دهد که بيشتر آنها کم‌اهميت هستند. شکايت‌هاي قلبي، عصبي و تنفسي شايع‌ترين حوادث طبي جدي هنگام پرواز هستند؛ به طوري که شکايت‌هاي قلبي و عصبي مسوول بيشترين موارد تغيير مسير هواپيما هستند. مسافران با سن بالاي 70 سال بيشترين ميزان حوادث طبي هنگام پرواز را دارند، اما ميانه سني مسافران دچار اين حوادث برابر با 44 سال در مردان و 49 سال در زنان است.

بر اساس قوانين بريتانيا، ايالات متحده و کانادا، از متخصصان پزشکي حاضر در هواپيما درخواست کمک داوطلبانه نمي‌شود مگر اينکه آنها از قبل با شرايط پزشکي بيمار آشنا بوده باشند. در مقابل، پزشکان استراليا و بسياري از کشورهاي آسيايي، اروپايي و خاورميانه مي‌توانند در چنين مواردي دخالت نمايند. در پروازهاي بين‌المللي، کشوري که هواپيما در آن به ثبت رسيده است از حق قضايي رسيدگي به مساله برخوردار است، مگر اينکه هواپيما روي زمين باشد يا در مرزهاي هوايي مستقل باشد. مداخلات پزشکي در حوادث پزشکي هنگام پرواز تحت قوانين Good Samaritan مصونيت دارند و تاکنون هيچ پزشکي به خاطر عملکرد خود در رساندن کمک‌هاي اضطراري در هنگام پرواز بازخواست و محکوم نشده است. قانون مراقبت‌هاي پزشکي هوايي ايالات متحده در سال 1998 احتمال محکوم شدن پزشکان داوطلب را با توجيه اينکه آنها به بهترين نحو کار خود را انجام داده‌اند و هيچ نفعي به دليل جبران اين مساله عايدشان نشده و مراقبت لازم را به عمل آورده‌اند، محدود مي‌کند. اين قانون شامل حال پروازهايي مي‌شود که در حريم هوايي ايالات متحده آمريکا صورت گرفته باشد يا هواپيما در امريکا به ثبت رسيده است. پاداش‌هايي نظير دريافت نوشيدني يا صندلي اختصاصي به عنوان جبران کار پزشک تلقي نمي‌شود. به علاوه، بسياري از شرکت‌هاي هواپيمايي به پزشکان بابت اين خدمت حق‌الزحمه پرداخت مي‌کنند و خلبان اصلي هواپيما موظف است در صورت درخواست، يک تاييديه کتبي به پزشک تحويل دهد.

بر اساس قوانين سازمان‌هاي مراقبت‌هاي هوايي، هواپيماهاي مسافربري اغلب داراي جعبه‌هاي پزشکي (4-1 جعبه کمک‌هاي اوليه و دست کم يک جعبه اورژانس‌هاي پزشکي پيشرفته) هستند. جعبه‌هاي اورژانس پزشکي بسته به نوع هواپيما متفاوت بوده و گاه ممکن است بسيار مجهز و پيچيده باشد (کادر 3). در بيشتر پروازهاي مسافربري، يک دستگاه دفيبريلاتور اتوماتيک خارجي وجود دارد که برخي از مدل‌ها داراي صفحه نمايشي هستند که نوار قلبي ساده بيمار را نشان مي‌دهد. بيشتر هواپيماهاي مسافربري از سيستم تلفني دستيار پزشکي براي ارزيابي فرد داخل هواپيما که وضع مناسبي براي پرواز ندارد، استفاده مي‌کنند تا از اين راه به توصيه‌هاي پزشکي و دستورات لازم در هنگام پرواز دسترسي داشته باشند. چندين شرکت و موسسه علمي پزشکي به صورت 24 ساعته اين خدمات حمايتي را از زمين به هوا ارائه مي‌دهند و پزشکان آنها که در مرکزي در زمين مستقر هستند، به کادر پرواز دستورات لازم را براي تغيير مسير داده و برنامه پرسنل اورژانس را براي رسيدن سريعتر به هواپيما تنظيم مي‌کنند.

پزشکاني که در هنگام پرواز اقدام به کمک‌هاي پزشکي مي‌نمايند بايد بدانند که نقش آنها کمک کردن به خدمه پرواز است، نه به دست گرفتن کنترل شرايط پيش آمده. خلبان اصلي هواپيما داراي مسؤوليت کامل است (کادر 4). در موارد بروز خشونت يا وجود مسافر سرکش ممکن است پزشکان مجبور به استفاده از دفاع فيزيکي يا شيميايي شوند. در صورت استفاده از وسايل دفاعي شيميايي، پزشکان بايد در نظر داشته باشند که آن فرد ممکن است از الکل يا ديگر مواد محرک استفاده کرده باشد که به طور همزمان موجب بروز خواب‌آلودگي يا عوارض ديگر شود. کادر 5 راهکارهاي عمومي براي مراقبت هاي اوليه در حوادث طبي در هنگام پرواز را نشان مي‌دهد.


سلامت طبي براي مسافرت هوايي

شرکت‌هاي هواپيمايي از اين حق برخوردارند که مسافراني را که به دلايل طبي از سلامت کافي براي انجام پرواز برخوردار نيستند، سوار نکنند. وضعيت‌هاي زيادي وجود دارد که با مسافرت هوايي منافات دارد و مسافراني که نمي‌توانند هيپوکسي يا تغييرات فشار را تحمل کنند نبايد اقدام به پرواز نمايند (کادر 6). مسافران بايد بتوانند مسافتي حدود 50 متر را راه بروند و بدون بروز آنژين قلبي يا تنگي نفس شديد از پله‌هاي هواپيما بالا بروند. در صورتي که مسافري به اکسيژن نياز داشته باشد، وي بايد از پزشک خود گواهي لازم براي اجازه پرواز در ارتفاع 2348 متري را داشته باشد. مسافراني که با خود سوزن و سرنگ به داخل هواپيما مي‌آورند نيز بايد مدرک کافي براي نياز به همراه داشتن چنين وسايلي را ارائه دهند و داروهاي‌شان بايد داراي برچسب شناسايي طبي باشد. همچنين برخي از مسافران، مانند آنهايي که وضعيت سلامت‌شان مشکوک به بدتر شدن يا ناپايداري بيماري مزمن است يا کساني که به دليل نارسايي مزمن عضوي به پيوند نياز دارند، ممکن است به همراهي يک تيم خبره پزشکي نياز داشته باشند. در بسياري از پروازها انتقال بيماران با برانکارد و يا کساني که قادر به نشستن روي صندلي نيستند محدود شده است. چندين سرويس آمبولانس و کلينيک هوايي، امکان همراهي گروه پزشکي يا پرستاري همراه را در پروازهاي مسافربري فراهم مي‌آورند و پزشکان و مسافران مي‌توانند براي کمک با شرکت هواپيمايي در زمين تماس بگيرند.


موارد مورد اختلاف و رويکرد به آينده

مسائل مربوط به سلامت مسافران در هنگام مسافرت با پروازهاي مسافربري در حال دگرگوني است. کيفيت هواي داخل هواپيما هنوز يک معضل به شمار مي‌رود و با شکايت مسافران و خدمه پرواز از خشکي چشم، گرفتگي بيني و تحريک پوست و همچنين سردرد، احساس سبکي سر و گيجي همراه بوده است. انجام مطالعات بررسي‌کننده دقيقي در مورد اثر ترکيبات آلي بخار شده مانند تري کرسيل فسفات (tricresyl phosphate) که منجر به گزارش مواردي از ناتواني مسافران و خدمه پرواز شده است، ضروري است. اين ترکيب‌ها حاصل از تبخير روغن‌هاي هواپيما هستند که مي‌توانند با هوايي که به داخل هواپيما وارد مي‌شود، ترکيب شوند. چندين گروه پژوهشي مانند گروه مرجع کيفيت هواي داخل کابين و گروه صاحبنظران ايمني پروازهاي عادي استراليا در مورد نقص علمي درباره تاثير هواي کابين هواپيما روي سلامت مسافران از جمله نقش بخار ترکيبات آلي هشدار داده‌اند.

جمعيت مهندسي تبخير، انجماد و تهويه امريکا که پيشگام در ارتقاي صنعت تهويه هوا در فضاهاي سرپوشيده است براي اولين بار استاندارد‌هاي مربوط به کيفيت هواي داخل هواپيما را تعيين کرده است. همچنين اين استاندارد‌هاي جديد، آلاينده‌هاي شيميايي، فيزيکي و زيستي را که کيفيت هواي داخل هواپيما را تحت تاثير قرار مي‌دهند، مد نظر قرار داده است. اينکه چگونه اين استاندارد‌ها مورد پذيرش شرکت‌هاي هواپيمايي و سازمان‌هاي هواپيمايي دولتي قرار مي‌گيرند هنوز نامشخص است. در حال حاضر، هيچ قانوني از سوي CAA, FAA يا JAA در باره الزام به استفاده، تاييد يا حفظ کيفيت هوا از نظر ذرات موجود وجود ندارد. هواپيماهاي جديد مانند ايرباس A380 و بويينگ 787 براي پرواز در ارتفاع 1829 متري طراحي شده‌اند در حالي که هواپيماهاي فعلي در ارتفاع 2438 متري پرواز مي کنند و از طرفي کيفيت تهويه هواي داخل کابين و صندلي مسافران نيز بهتر شده است. اين تغييرات موجب ارتقاي سلامت مسافران و راحتي آنان مي‌شود.

اينکه چگونه افراد دچار نقص عملکرد قلبي يا ريوي قادر به تحمل پرواز‌هاي طولاني‌مدت خواهند بود، نياز به بررسي بيشتري دارد و راهکارهاي غربالگري موجود بايد مورد بازبيني قرار گيرند. به علاوه، فقدان يک راهکار پذيرفته شده بين‌المللي و تفاوت‌هاي عمده در استفاده از اقدامات پيشگيرانه از ترومبوز هنگام پرواز به وسيله پزشکان، بر نياز به انجام مطالعات بيشتر روي مداخلات و راهکارهاي واضح براي پيشگيري از ترومبوزهاي وريدي هنگام پرواز تاکيد مي‌کند.

خطر گسترش آنفلوآنزا از راه پروازهاي مسافربري جدي است و موقعيت‌هايي براي کاهش اين خطر به حداقل وجود دارد. انجمن بين‌المللي حمل و نقل هوايي، در همراهي با سازمان جهاني بهداشت راهکارهايي را براي فعال سازي صنعت هواپيمايي در راستاي محدود ساختن انتشار بيماري به هنگام پاندمي آنفلوآنزا انجام دادند تا ميزان شيوع به کمترين حد ممکن برسد. اين اقدامات عبارت بودند از اطلاع رساني درباره خطرات بيماري به جامعه، تعيين ايستگاه غربالگري در محل خروج مسافران و افزايش آمادگي خطوط هوايي (از نظر وقوع بيماري هنگام پرواز و نظافت هواپيما).

در عصر سفرهاي پيشرفته، آگاهي دقيق از پيامد‌هاي طبي پروازهاي تجاري به شدت بااهميت شده است. مردم بايد از عوارض پزشکي احتمالي در هنگام مسافرت‌هاي هوايي آگاه باشند و پزشکان نيز بايد افراد مستعد بروز مشکل در هنگام پرواز را شناسايي کرده و به آنها توصيه کنند که به منظور انجام يک پرواز سالم، اقدامات درماني لازم را انجام دهند.

منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۴۵۱