دارو153- بررسي نقش مهارکنندههاي ناقلان سديم-گلوکز در کنترل ديابت
با توجه به ماهيت پيشرونده بيماري ديابت، گاهي استفاده از روشهاي کمکي براي ثابت نگه داشتن ميزان قندخون اجتنابناپذير است. کاناگليفلوزين(Canagliflozin)، با نام تجاري اينووکانا (Invokana)، دارويي بااهميت در مبتلايان به ديابت نوع 2 و آن گروه از بيماراني است که با مصرف ساير داروهاي موجود يا رژيم غذايي و ورزش قندخونشان به خوبي کنترل نشده است.
اين دارو، با مهار سديم-گلوکز کوترانسپورتر 2 در کليه اثر ميکند. کاناگليفلوزين، اولين دارو از گروه مهارکنندههاي سديم-گلوکز کوترانسپورتر 2 است که مورد تاييد FDA قرار گرفته است.
در طول تاريخ ساخت داروهاي کنترلکننده قندخون، کليه به عنوان عضو هدف کمتر مورد توجه قرار گرفته است. قبلا به اشتباه چنين تصور ميشد که اختلالات کليوي عامل بيماري ديابت هستند. سالهاي بعد نيز به دنبال شناخت عملکرد کليه، به عنوان عضو تنظيمکننده هموستاز گلوکز، وضعيت بهتر نشد. امروزه به اهميت نقش کليه در تنظيم گلوکز در بدن پي بردهايم و درک درستي از فيزيولوژي تبادل گلوکز از طريق ناقلان ويژهاي مانند سديم-گلوکز کوترانسپورترها داريم.
در اوايل سال 1800 ميلادي، ترکيب طبيعي فلوريزين جدا شد و آن را مسبب گلوکزاوري دانستند. فلوريزين به تنهايي داروي ضدديابت نيست زيرا جذب اندکي از دستگاه گوارش دارد و قابليت آن در مهار ناقلان مورد نظر، غيراختصاصي است. کمکم شناخت اثر ترکيبات مشابه فلوريزين بر ناقلان کليوي گلوکز، مکانيسم جديدي در کنترل هايپرگليسمي مطرح کرد. اين کشف به ساخت انواع مختلف مهارکنندههاي سديم-گلوکز کوترانسپورتر 2 منتهي شد. داپاگليفلوزين(Dapagliflozin) در اتحاديه اروپا مورد تاييد است.
درخواست اوليه تاييد اين دارو از سوي FDA رد شد ولي مجددا در جولاي 2013 مورد بررسي قرار گرفت. درخواست ثبت داروي جديد بعدي با نام امپاگليفلوزين(Empagliflozin) به FDA ارائه شد و هماکنون تحت بررسي است. ترکيب ديگر اين گروه دارويي با نام کاناگليفلوزين در آمريکا مورد تاييد قرار گرفته است و هم اکنون با نام تجاري اينووکانا وارد بازار ميشود. کاناگليفلوزين اولين دارو از اين گروه است که در آمريکا مورد تاييد قرار گرفته است.
کليه و هموستاز گلوکز
تنظيم گلوکز طي 3 روند جذب، ساخت و مصرف گلوکز صورت ميگيرد. توليد گلوکز درون زاد به طور اوليه در کبد و طي گليکوژنوليز و گلوکونئوژنز انجام ميشود. (85درصد از توليد درون زاد). بسيار مهم است بدانيم گلوکونئوژنز مسوول 55 درصد از گلوکز آزادشده طي دورههاي گرسنگي است و درنتيجه تاثير قابلتوجهي بر ميزان قندخون دارد. نقش کليه در ساخت گلوکز اندوژن بايد مورد توجه قرار گيرد زيرا توليد کليوي گلوکز، 20 درصد از کل گلوکز اندوژن آزادشده و نيز 40 درصد از گلوکز آزادشده ثانويه به گلوکونئوژنز را شامل ميشود. بنابراين، کليه نقش مهمي در ساخت گلوکز دارد.
دو گروه از ناقلان گلوکز روند انتقال گلوکز سلولي را تنظيم ميکنند؛ گلوکزترانسپورترها، که در بدن پخش هستند و سديم-گلوکز کوترانسپورترها. بيش از 80 درصد مصرف گلوکز بدن در عضلات اتفاق ميافتد. اين بخش از گلوکز مستقيما براي توليد انرژي يا ذخيرهسازي به شکل گليکوژن بهکار ميرود.
در شرايط طبيعي، نزديک به 5درصد از گلوکز محيطي توسط بافت چربي جذب ميشود. تحت تاثير انسولين کبد گلوکز جذبشده را به شکل گليکوژن ذخيره ميکند. در شرايط طبيعي، بيشتر گلوکز فيلترشده بازجذب ميشود. مطرحترين سديم-گلوکز کوترانسپورتر در کليه، سديم-گلوکز کوترانسپورتر2 است. سديم-گلوکز کوترانسپورتر2، مسوول 90 درصد بازجذب گلوکز در کليه است. سديم-گلوکز کوترانسپورتر2 به هر دو يون سديم و گلوکز متصل ميشود. هرگاه جذب گلوکز به بيشتر از 375 ميليگرم در دقيقه برسد، گلوکز در ادرار ترشح ميشود زيرا غلظت آن بيش از قدرت بازجذب آن توسط سديم-گلوکز کوترانسپورتر2 است. در بيشتر افراد غيرديابتيک، غلظت گلوکز هيچگاه به بيشتر از توانايي کليه در بازجذب گلوکز موجود نميرسد اما در مبتلايان به ديابت، گلوکزاوري با سطح گلوکز بيشتر از 180 ميليگرم در دسي ليتر شايع است بنابراين، مکانيسم اثر مهارکنندههاي سديم-گلوکز کوترانسپورتر2، مهار ساده ناقل است. نتيجه، افزايش ترشح ادراري گلوکز است که باعث کاهش سطح گلوکز خون ميشود.
کاناگليفلوزين، داروي خوراکي با الگوي مصرف يک بار در روز است که در بزرگسالان مبتلا به ديابت نوع 2 براي بهبود کنترل گلوکز همراه با رژيم غذايي و ورزش تجويز ميشود. اين دارو براي درمان کودکان، مبتلايان به ديابت قندي نوع يک و کتواسيدوز ديابتي تاييد نشده است. تجويز کاناگليفلوزين در دريافتکنندگان همودياليز، افرادي که اختلال شديد عملکرد کليوي دارند و افراد با سابقه حساسيت شديد به کاناگليفلوزين ممنوع است. دوز آغازين توصيهشده کاناگليفلوزين، روزانه 100 ميليگرم است که بايد 30 دقيقه قبل از صرف اولين وعده غذايي روزانه ميل شود. دوز دارو را ميتوان تا 300 ميليگرم در روز افزايش داد.
در افراد با ميزان فيلتراسيون گلومرولي 45 تا 60 ميليليتر در دقيقه به ازاي هر 73/1 مترمربع، دوز کاناگليفلوزين بايد به 100 ميليگرم در روز محدود شود.
ابتلا به مواردي مانند افت فشارخون، اختلال عملکرد کليوي، هايپرکالمي، هايپوگليسمي، عفونتهاي قارچي دستگاه تناسلي، واکنشهاي حساسيتي و کلسترول LDL بالا، بايد قبل از شروع اين دارو بررسي شوند.
مصرف همزمان کاناگليفلوزين و انسولين يا سولفونيل اوره، خطر وقوع هايپوگليسمي را افزايش ميدهد بنابراين براي پيشگيري از هايپوگليسمي، تجويز دوز کمتري از انسولين يا سولفونيل اوره توصيه ميشود.
عفونتهاي ادراري و عفونتهاي قارچي دستگاه تناسلي، شايعترين عوارض جانبي اين دارو هستند.
منبع: نشریه سپید شماره ۳۷۷