PDF متن کامل مقاله

يبوست از قديم به صورت دفع مدفوع 3 مرتبه يا کمتر در هفته تعريف مي‌شده است. عوامل خطر يبوست عبارتند از: جنس مونث، سن بالا، بي‌تحرکي، دريافت کم کالري، رژيم غذايي کم‌فيبر، درآمد پايين، سطح پايين تحصيلات و مصرف تعداد زيادي دارو. يبوست مزمن به دو دسته کارکردي (اوليه) و ثانويه تقسيم مي‌شود. خود يبوست کارکردي را مي‌توان به سه گروه سرعت انتقال (ترانزيت) طبيعي، سرعت انتقال آهسته يا يبوست خروجي تقسيم کرد. علل احتمالي يبوست مزمن ثانويه عبارتند از: مصرف داروها و نيز بيماري‌هايي از قبيل هيپوتيروييدي يا سندرم روده تحريک‌پذير. سالمندان فرتوت ممکن است با علايم غير اختصاصي يبوست از قبيل دليريوم، بي‌اشتهايي و کاهش کارکرد مراجعه کنند. ارزيابي يبوست، اخذ شرح حال و معاينه فيزيکي براي رد علايم و نشانه‌هاي هشداردهنده را شامل مي‌شود که عبارتند از: شواهد خونريزي، کاهش وزن ناخواسته، کم‌خوني فقر آهن، شروع جديد يبوست در افراد سالمند و پرولاپس رکتوم. بيماران داراي حداقل يک علامت يا نشانه هشداردهنده به ارزيابي فوري نياز دارند. ارجاع به فوق‌تخصص براي ارزيابي و انجام آزمون‌هاي تشخيصي بيشتر در اين موارد احتمالا الزامي است.

مقدمه

يبوست يکي از شايع‌ترين اختلالات گوارشي مزمن در بزرگسالان به شمار مي‌آيد. در مطالعه‌اي در سال 1997 درباره اپيدميولوژي يبوست که 10018 فرد را مورد پايش قرار داد، 12 از مردان و 16 از زنان حايز معيارهاي يبوست بودند. در ايالات متحده سالانه 5/2 ميليون مراجعه پزشکي و 92 هزار مورد بستري به علت يبوست صورت مي‌گيرد. يبوست کيفيت زندگي، کارکرد اجتماعي و توانايي انجام فعاليت‌هاي روزمره را تحت تاثير قرار مي‌دهد. اين موارد مهم‌ترين عوامل پيش‌بيني‌کننده استفاده از مراقبت‌هاي سلامت به خاطر يبوست و هزينه‌هاي ناشي از آن هستند. در اين مقاله رويکردي به ارزيابي يبوست مزمن در بزرگسالان ارايه مي‌‌شود.


تعريف

پزشکان از قديم يبوست را به صورت داشتن 3 نوبت يا کمتر دفع مدفوع در هفته تعريف مي‌کرده‌اند. داشتن دفعات کمتر دفع مدفوع با علايم ناراحتي در قسمت تحتاني شکم، اتساع شکم يا نفخ همراه است. البته معمولا تعريف بيماران از يبوست با تعريف پزشکان فرق دارد و آن را به روش‌هاي متنوعي توصيف مي‌کنند. در يک بررسي پيمايشي بر اساس گزارش خود افراد، از 1028 بزرگسال جوان مورد مطالعه 52 يبوست را به صورت زور زدن تعريف کرده بودند، 44 به عنوان سفتي مدفوع، 32 به صورت فاصله زياد بين نوبت‌هاي دفع و 20 به عنوان ناراحتي شکمي. امروزه در پژوهش‌ها به صورت گسترده‌اي از معيارهاي تشخيصي رُم III استفاده مي‌شود که تعريف قابل تکرار و کامل‌تري از يبوست کارکردي به دست مي‌دهد (جدول 1). فراواني دفع مدفوع تنها يکي از معيارهاي مورد استفاده در اين طبقه‌بندي است.


عوامل خطر

عوامل خطر يبوست عبارتند از: جنس مونث، سن بالا، بي‌تحرکي، دريافت کم کالري، رژيم غذايي کم‌فيبر، درآمد پايين، سطح پايين تحصيلات و مصرف تعداد زيادي دارو. ميزان بروز يبوست در زنان 3 برابر است و نيز زنان با احتمال 2 برابر مردان به علت يبوست به پزشک مراجعه مي‌کنند. مطالعات نشان داده‌اند که سرعت انتقال روده در زنان آهسته‌تر از مردان است و نيز بسياري از زنان در دوره قاعدگي خود دچار يبوست مي‌شوند. احتمال بروز يبوست در افراد غير سفيدپوست 3/1 برابر سفيدپوستان است و در خانواده‌هاي داراي سطح اجتماعي- اقتصادي پايين نيز به صورت قابل ملاحظه‌اي بيشتر ديده مي‌شود. در ايالات متحده يبوست توزيع جغرافيايي مشخصي دارد. داده‌هاي مربوط به افراد تحت پوشش مديکر نشان مي‌دهد که علاوه بر سطح اقتصادي- اجتماعي پايين، يبوست ممکن است عوامل خطر محيطي (مثل زندگي در مناطق روستايي و آب‌وهواي سردتر) هم داشته باشد.

يک مطالعه با استفاده از داده‌هاي يک بانک اطلاعاتي پژوهش مبتني بر طبابت عمومي در انگليس شامل بيش از 20 هزار نفر، نشان داد که جنس مونث، سن بالا، مولتيپل اسکلروز، پارکينسونيسم و زوال عقل با يبوست همراهي دارند. داروهاي داراي بيشترين همراهي با يبوست هم عبارت بودند از: آنتي‌اسيدهاي حاوي آلومينيوم، ديورتيک‌ها، اپيوييدها، ضدافسردگي‌ها، داروهاي ضداسپاسم و داروهاي ضدتشنج. بتابلوکرها و بلوکرهاي کانال کلسيم هم با يبوست همراهي داشتند ولي عوامل خطر مستقلي محسوب نمي‌شدند.


انواع يبوست

يبوست‌هاي مزمن را مي‌توان به دو گروه کارکردي (اوليه) و ثانويه تقسيم کرد. يبوست کارکردي بر اساس معيارهاي تشخيصي رُم III تعريف مي‌شود (جدول 1) و خود آن را مي‌توان به انواع داراي سرعت انتقال طبيعي، سرعت انتقال پايين و يبوست خروجي تقسيم کرد. يبوست ثانويه بر اثر بيماري‌هاي طبي يا مصرف داروها ايجاد مي‌شود. برخي از علل يبوست ثانويه در جدول 2 فهرست شده‌اند.


يبوست با سرعت انتقال طبيعي

در يبوست با سرعت انتقال طبيعي بر حسب تعريف، بيمار احساس يبوست را گزارش مي‌کند ولي عبور مدفوع از کولون طبيعي است. ساير علايم گزارش‌شده توسط بيماران در اين نوع يبوست عبارت است از دل‌درد و نفخ. يبوست با سرعت انتقال طبيعي با افزايش استرس‌هاي رواني- اجتماعي همراهي داشته است و معمولا به درمان‌هاي طبي از قبيل فيبرهاي مکمل يا مسهل‌ها جواب مي‌دهد.


يبوست با سرعت انتقال آهسته

در يبوست با سرعت انتقال آهسته بر حسب تعريف، زمان عبور مدفوع از کولون طولاني شده است. اين مشکل را مي‌توان با مشاهده تاخير حرکت نشانگرهاي حاجب اشعه در مطالعات حرکتي، تاييد کرد. بر حسب تعريف، زمان عبور از کولون زماني طولاني تلقي مي‌شود که 120 ساعت پس از خوردن يک کپسول سيتزمارکس (Sitzmarks) حاوي 24 نشانگر حاجب اشعه، هنوز بيش از 6 نشانگر در راديوگرافي ساده شکم قابل مشاهده باشد. در بيماران مبتلا به يبوست با سرعت انتقال آهسته، تحرک کولون در حالت استراحت طبيعي است ولي افزايش لازم در فعاليت پريستالتيک پس از خوردن غذا اتفاق نمي‌افتد. به علاوه بر خلاف افراد بدون يبوست، تجويز بيزاکوديل و داروهاي کولينرژيک در اين بيماران باعث افزايش امواج پريستالتيسم نمي‌شود. يک مطالعه مجموعه موارد شامل 64 بيمار نشان داد که يبوست با سرعت انتقال آهسته در زنان جوان مبتلا به فاصله بسيار زياد بين نوبت‌هاي دفع مدفوع، يک علت مهم يبوست به شمار مي‌آيد. علايم تيپيک يبوست با سرعت انتقال آهسته عبارتند از: فاصله بسيار زياد بين نوبت‌هاي «احساس نياز به دفع مدفوع»، نفخ و احساس ناراحتي در شکم. مبتلايان به انواع شديد يبوست با سرعت انتقال آهسته معمولا به فيبرهاي مکمل يا مسهل‌ها پاسخ نمي‌دهند ولي يک کارآزمايي باليني، پاسخ آن‌ها به بازخورد زيستي (بيوفيدبک) را نشان داده است.


 

يبوست خروجي

يبوست خروجي که به آن اختلال کارکرد کف لگن هم گفته مي‌شود، بر اساس تعريف عبارت است از عدم هماهنگي عضلات کف لگن در مواقع تلاش براي تخليه مدفوع. يبوست خروجي ناشي از پاتولوژي‌هاي عضلاني يا عصبي نيست و اکثر اين بيماران داراي سرعت انتقال کولوني طبيعي هستند. در مبتلايان به يبوست خروجي، مدفوع به رکتوم مي‌رسد ولي فرد نمي‌تواند آن را از رکتوم خارج کند. تظاهرات شايع اين نوع يبوست عبارتند از: زور زدن طولاني يا بيش از حد، نرم بودن مدفوع در حدي که دفع آن را دشوار مي‌سازد و احساس ناراحتي در رکتوم. لزوم کمک به تخليه مدفوع از رکتوم به وسيله دست، در اين بيماران ناشايع نيست. اتيولوژي واقعي يبوست خروجي هنوز مشخص نشده است. اختلالات دفع مدفوع به درمان‌هاي طبي متعارف جواب نمي‌دهند ولي پاسخ آن‌ها به بازخورد زيستي و تمرين آسوده‌سازي (relaxation) ممکن است مناسب باشد.


يبوست در سالمندان

يبوست يکي از اجزاي طبيعي فرايند پير شدن نيست. مروري بر منابع نشان داد که شيوع يبوست پس از سن 70 سالگي به اوج خود مي‌رسد و بسته به جمعيت مورد مطالعه، شيوعي بين 43-8 پيدا مي‌کند. يک مطالعه نشان داد که طي 3 ماه اول بستري در خانه‌هاي سالمندان، 7 از افراد دچار يبوست مي‌شوند. تعريف يبوست از نظر اکثر سالمندان زور زدن در حين دفع و مشکل در تخليه مدفوع است، نه افزايش فاصله بين نوبت‌هاي دفع. تقريبا 20 از افراد بالاي 65 سال ساکن در جامعه، دچار تاخير خروج مدفوع از رکتوم هستند که به تخليه توسط خود فرد نياز دارد. ساير علل يبوست کارکردي در سالمندان ممکن است ناشي از نوروپاتي‌هاي اتونوم از قبيل ديابت و بيماري پارکينسون يا ناشي از مصرف داروهايي از قبيل اپيوييدها و آنتي‌کولينرژيک‌ها باشد. يک مطالعه آينده‌نگر روي ساکنان خانه‌هاي سالمندان نشان داد که عوامل خطر مستقل يبوست در اين افراد عبارتند از: مصرف کم مايعات، پنوموني، بيماري پارکينسون، بي‌حرکتي، مصرف بيش از 5 دارو، زوال عقل، هيپوتيروييدي، نژاد سفيد، آلرژي، آرتريت و پرفشاري خون. سالمندان فرتوت ممکن است به دليل اختلالات شناختي يا ارتباطي نتوانند علايم روده‌اي خود را گزارش کنند. اين افراد همچنين ممکن است به اختلال حس رکتوم و مهار احساس نياز به تخليه دچار شوند و در نتيجه از تجمع مدفوع خود اطلاعي نداشته باشند. از اين رو، اين بيماران ممکن است علايمي غيراختصاصي از قبيل دليريوم، بي‌اشتهايي و افت کارکرد را تجربه کنند.

تظاهرات مهم يبوست در سالمندان عبارتند از: تجمعات مدفوعي
(
fecal impaction) و بي‌اختياري مدفوع ثانويه به اسهال متناقض ناشي از آن. بيماران مبتلا به تجمعات مدفوعي ممکن است با علايم غيراختصاصي مثل بدتر شدن شرايط باليني، يا علايم اختصاصي‌تر از قبيل بي‌اشتهايي، استفراغ و دل‌درد مراجعه کنند. اسهال متناقض زماني رخ مي‌دهد که مدفوع مايع از پروگزيمال کولون از کنار تجمعات مدفوعي رد مي‌شود. اين تجمعات مي‌توانند باعث کاهش حس رکتوم و بي‌اختياري مدفوع ناشي از آن شوند. تجمعات مدفوعي مي‌توانند به انسداد و زخمي شدن روده بينجامند. عوامل خطر ايجاد تجمعات مدفوعي عبارتند از: بي‌تحرکي طولاني، اختلال شناختي، اختلالات نخاعي و اختلالات عصبي- عضلاني کولون. زور زدن بيش از حد ناشي از يبوست همچنين مي‌تواند منجر به هموروييد، شقاق مقعد و پرولاپس رکتوم شود. در برخي موارد، زور زدن حتي مي‌تواند به سنکوپ يا ايسکمي قلبي منجر شود.

ارزيابي تشخيصي

نشانه‌ها و علايم همراه با علل شايع يبوست در جدول 3 فهرست شده‌اند. ارزيابي بيمار مبتلا به يبوست حتما بايد شامل اخذ شرح حال و معاينه فيزيکي باشد. بيماراني که علايمي مبني بر بيماري‌هاي عضوي داشته باشند، ممکن است به آزمون‌هاي تشخيصي هم نياز داشته باشند.


شرح حال

پزشک بايد شرح حال را با پرسش از آزاردهنده‌ترين جنبه‌هاي بيماري از نظر فرد شروع کند. اگر بيمار بين نوبت‌هاي دفع مدفوع احساس درد، نفخ يا کرامپ روده‌اي دارد، ممکن است علايم وي ناشي از سندرم روده تحريک‌پذير باشد (جدول 4). سابقه زور زدن‌هاي طولاني و بيش از حد خصوصا همراه با نرمي مدفوع يا نياز به تخليه مدفوع با انگشت، اختلال کارکرد کف لگن را مطرح مي‌کند.

سوالات بيشتر بايد بر اين موارد تمرکز کنند که بيمار هر چند وقت احساس نياز به دفع مدفوع پيدا مي‌کند و آيا احساس عدم تخليه کامل هم دارد يا خير. مهم است که به بيمار يادآوري شود پس از يک تخليه کامل چند روز طول مي‌کشد تا مدفوع به اندازه‌اي تجمع يابد که يک توده مدفوعي طبيعي توليد کند. پرسش از مصرف مسهل‌ها در بيمار و دوز آن‌ها در صورت مصرف، مفيد خواهد بود. بايد از بيمار در مورد ساير درمان‌هاي مورد استفاده از جمله درمان‌هاي طب مکمل و جايگزين سوال شود. به علاوه، بايد از بيمار خواست تا قطر مدفوع خود را توصيف کند. مقياس مدفوع بريستول (شکل 1) مقياسي مفيد براي ارزيابي نوع مدفوع و نيز تعديل و پايش درمان يبوست محسوب مي‌شود.

 


در اخذ شرح حال بيماران سالمند حتما بايد از داروهاي مورد استفاده از جمله داروهاي بدون نسخه سوال کرد و يک ارزيابي تغذيه‌اي براي بررسي توانايي جويدن و بلع بيمار انجام شود. در صورت وجود انديکاسيون باليني، ارزيابي بيمار از نظر اختلالات شناختي و افسردگي را هم مي‌توان مد نظر قرار داد.


 

معاينه فيزيکي

معاينه فيزيکي بايد شامل معاينه شکم و رکتوم و جستجوي نشانه‌هاي کم‌خوني، کاهش وزن، توده شکمي، بزرگي کبد يا کولون قابل لمس باشد. ناحيه پرينه بايد از نظر وجود هموروييد، زوايد پوستي
(
skin tag)، شقاق، پرولاپس رکتوم و زگيل‌هاي مقعد ارزيابي شود. در صورتي که بيمار احساس دفع دارد، بايد از او خواست زور بزند تا نشت مدفوع ثانويه به تجمعات مدفوعي، پرولاپس رکتوم يا گشادي مقعد (patulous anus) مشخص شود. قدم بعدي ارزيابي رفلکس باز و بسته شدن مقعد است. اين کار با زدن يک پد پنبه‌اي يا يک اپليکاتور با نوک پنبه‌اي به هر چهار ربع اطراف مقعد انجام مي‌شود. عدم انقباض مقعد در اين آزمون ممکن است نشانگر وجود پاتولوژي در اعصاب ساکرال باشد.

معاينات بايد با معاينه رکتوم با انگشت تکميل شود. لمس اين ناحيه نبايد باعث ايجاد درد شود؛ وجود درد در لمس آرام، مطرح‌کننده وجود شقاق مقعد است. تون اسفنکتر در حالت استراحت بايد ارزيابي شود و سپس با لمس بيشتر، ارزيابي تمامي ديواره‌هاي رکتوم از نظر تجمعات مدفوعي و توده، خصوصا در بيماران بالاي 40 سال صورت گيرد. براي بررسي اختلال کارکرد کف لگن بايد از بيمار خواسته ‌شود تا زور بزند و سعي کند انگشت معاينه‌کننده را بيرون بزند. يک پاسخ طبيعي عبارت است از آسوده‌سازي اسفنکتر مقعد و عضله پوبورکتاليس همراه با پايين رفتن پرينه به ميزان 5/3-1 سانتي‌متر. به علاوه، هنگامي که بيمار عضلات کف لگن خود را منقبض مي‌کند، کف لگن بايد مقداري بالا برود. فقدان اين يافته‌ها مطرح‌کننده اختلال کارکرد کف لگن است.


آزمون‌هاي تشخيصي

آزمون‌هاي تشخيصي (به عنوان مثال آزمون‌هاي خوني، راديوگرافي يا اندوسکوپي) در ارزيابي اوليه آن دسته از مبتلايان به يبوست مزمن که فاقد علايم و نشانه‌هاي هشداردهنده هستند، به صورت روتين توصيه نمي‌شوند. با اين حال اگر در شرح حال و معاينه فيزيکي علايمي از بيماري‌هاي عضوي از قبيل هيپوتيروييدي يافت شد، درخواست آزمون‌هاي تشخيصي بيشتر منطقي خواهد بود. پزشکان همچنين بايد نسبت به علايم و نشانه‌هاي هشداردهنده از قبيل هماتوشزي، کاهش وزن ناخواسته به ميزان 5/4 کيلوگرم يا بيشتر، سابقه خانوادگي سرطان کولون، کم‌خوني فقر آهن، مثبت بودن آزمون خون مخفي در مدفوع يا شروع جديد يبوست در افراد سالمند هوشيار باشند. اگر حداقل يکي از اين موارد وجود داشته باشد، ارزيابي اندوسکوپيک براي رد بدخيمي و ساير بيماري‌هاي جدي احتمالا ضروري است. جامعه اندوسکوپي گوارش آمريکا در سال 2005 راهکارهايي را براي استفاده از اندوسکوپي در ارزيابي يبوست منتشر کرد (جدول 5). بايد توجه داشت که انجام کولونوسکوپي به صورت روتين براي تمامي مبتلايان به يبوست توصيه نمي‌شود.

اگر بيمار علايم يبوست خروجي داشته باشد يا به درمان منطقي با مسهل‌ها جواب ندهد، بررسي از نظر اختلال کارکرد کف لگن الزامي است. اين بررسي معمولا در مراکز تخصصي با تاييد انقباضات نامناسب يا عدم آسوده‌سازي عضلات کف لگن در هنگام دفع صورت مي‌گيرد. البته ممکن است از راديوگرافي، مانومتري يا الکتروميوگرافي هم استفاده شود.


درمان اوليه

در شکل 2 الگوريتمي براي درمان اوليه يبوست کارکردي ارايه شده است. پس از رد علل ثانويه يبوست و تعيين اين نکته که آزمون‌هاي تشخيصي ضروري نيستند، پزشک بايد بيمار را به تعديل سبک زندگي شامل رژيم غذايي پرفيبر، ورزش و افزايش دريافت آب تشويق کند. داده‌هاي مربوط به منافع دريافت مايعات و ورزش در تخفيف يبوست، متناقض هستند. با اين حال ثابت شده که رژيم غذايي پرفيبر در بسياري از بيماران دل‌دردهاي ناشي از يبوست را کاهش مي‌دهد؛ هرچند اين يافته نيز از نظر آماري معني‌دار نبوده است. در بيماران مبتلا به اختلال عملکرد کف لگن، ثابت شده که درمان بازخورد زيستي ميزان موفقيتي بين 90-35 داشته است.


 

اگر يبوست بيمار به تعديل سبک زندگي و مصرف فيبر پاسخ ندهد، مصرف يک مسهل اسموتيک مثل هيدروکسيد منيزيم يا لاکتولوز ممکن است مفيد واقع شود. اگر مسهل اسموتيک کمکي نکند، قدم بعدي استفاده از پلي‌اتيلن گليکول است که بدون ايجاد شيفت الکتروليت‌ها، باعث آب‌دار شدن مدفوع مي‌شود. اگر بيمار باز هم پاسخ نداد، ارجاع به فوق‌تخصص براي ارزيابي و درمان بيشتر مناسب خواهد بود. اين اقدامات بيشتر ممکن است شامل اين موارد باشند: درمان دارويي بيشتر، اندوسکوپي، مانومتري آنورکتال، آزمون دفع بالون، مدفوع‌نگاري (defecography) و آزمون سرعت انتقال کولون.


منبع:

Jamshed N, et al. Diagnostic approach to chronic constipation in adults. American Family Physician August 1, 2011; 84: 299- 306.

توصيه‌هاي کليدي براي طبابت


توصيه باليني


درجه شواهد


در بيماران مبتلا به يبوست بايد براي شناسايي علايم و نشانه‌هاي هشداردهنده، شرح حال گرفته و معاينه فيزيکي انجام شود.


C


استفاده روتين از آزمايش خون، راديوگرافي يا اندوسکوپي در آن دسته از مبتلايان به يبوست که فاقد علايم و نشانه‌هاي هشداردهنده هستند، توصيه نمي‌شود.


C


بيماران داراي علايم يا نشانه‌هاي هشداردهنده بايد براي رد بدخيمي تحت اندوسکوپي قرار بگيرند.


C


درمان اوليه يبوست غير عارضه‌دار بايد شامل رژيم غذايي پرفيبر، دريافت زياد آب و ورزش باشد.


B


براي درمان علايم اختلال کارکرد کف لگن، استفاده از بازخورد زيستي (بيوفيدبک) توصيه مي‌شود.


B


A: شواهدبيمارمحور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماري‌محور، طبابت رايج، عقيده صاحب‌نظران يا مجموعه موارد باليني.



جدول 1. معيارهاي تشخيصي رُم III براي يبوست کارکردي


بايد حداقل 2 مورد از معيارهاي زير وجود داشته باشد:

- زور زدن حداقل در 25 موارد دفع وجود داشته باشد

- مدفوع سفت يا گلوله‌مانند (lumpy) حداقل در 25 موارد دفع وجود داشته باشد

- احساس تخليه ناکامل حداقل در 25 موارد دفع وجود داشته باشد

- احساس انسداد يا گرفتگي آنورکتال حداقل در 25 موارد دفع وجود داشته باشد

- نياز به مانورهاي دستي براي تسهيل دفع (مثلا تخليه با انگشت يا حمايت از کف لگن)
حداقل در 25 موارد دفع وجود داشته باشد

- کمتر از 3 بار دفع مدفوع در هفته وجود داشته باشد

بدون مصرف مسهل‌ها ندرتا مدفوع نرمي وجود داشته باشد

معيارهاي تشخيصي براي سندرم روده تحريک‌پذير کافي نباشند

توجه: اين معيارها بايد در 3 ماه گذشته پر شده باشند و پيش از گذاشتن تشخيص حداقل 6 ماه از شروع علايم گذشته باشد.



جدول 2. علل منتخب يبوست ثانويه


داروها


بيماري‌ها


شايع


شايع


آنتي‌اسيدها، به خصوص همراه با کلسيم

مکمل‌هاي آهن

اپيوييدها

بيماري عروقي مغز

افسردگي

ديابت

هيپوتيروييدي

سندرم روده تحريک‌پذير

کمتر شايع


داروهاي آنتي‌کولينرژيک

داروهاي ضد اسهال (قابض)

آنتي‌هيستامين‌ها

داروهاي ضدپارکينسون

آنتي‌سايکوتيک‌ها

بلوکرهاي کانال کلسيم

مکمل‌هاي کلسيم

ديورتيک‌ها

داروهاي ضدالتهاب غيراستروييدي (NSAID)

مقلدهاي سمپاتيک

ضد افسردگي‌هاي سه‌حلقه‌اي

کمتر شايع


شقاق مقعد

نوروپاتي خودايمن

اختلال شناختي

سرطان کولون

هيپرکلسمي

هيپوکالمي

بي‌تحرکي

مولتيپل اسکلروز

بيماري پارکينسون

آسيب نخاعي


جدول 3. يافته‌هاي باليني و علل احتمالي همراه در مبتلايان به يبوست


يافته


علت احتمالي


شرح حال



نفخ، کرامپ شکمي


سندرم روده تحريک‌پذير


هماتوشزي


سرطان کولون، ديورتيکولوز، بيماري التهابي روده


شروع جديد يبوست در سالمندان


سرطان کولون


زور زدن طولاني، تخليه با انگشت


اختلال کارکرد کف لگن


کاهش وزن بيشتر از 5/4 کيلوگرم


سرطان کولون


معاينه فيزيکي



عدم باز و بسته شدن اسفنکتر مقعد


پاتولوژي در اعصاب ساکرال


عدم بالا کشيدن لگن حين معاينه رکتوم با انگشت


اختلال کارکرد کف لگن


نشت مدفوع حين معاينه رکتوم با انگشت


تجمعات مدفوعي (fecal impaction)، گشادي مقعد (patulous anus)، پرولاپس رکتوم


درد هنگام معاينه رکتوم با انگشت


شقاق مقعد، هموروييد


نتايج آزمايش‌ها



بالا بودن کلسيم سرم، پايين بودن پتاسيم سرم، پايين بودن منيزيم سرم


علل متابوليک


بالا بودن فريتين سرم (کم‌خوني فقر آهن)


سرطان کولون


بالا بودن هورمون محرک تيروييد (TSH)


هيپوتيروييدي


مثبت بودن آزمون خون مخفي مدفوع


سرطان کولون



جدول 4. معيارهاي تشخيصي رُم III براي سندرم روده تحريک‌پذير


ناراحتي# يا درد راجعه شکم در حداقل 3 روز از ماه در 3 ماه گذشته که با حداقل 2 مورد از اين 3 معيار همراه باشد:


- بهبود با دفع


- شروع همراه با تغيير در دفعات اجابت مزاج


- شروع همراه با تغيير در قوام (ظاهر) مدفوع


توجه: اين معيارها بايد در 3 ماه گذشته پر شده باشند و پيش از گذاشتن تشخيص حداقل 6 ماه از شروع علايم گذشته باشد.


# احساس ناراحتي که به صورت درد توصيف نشده باشد. در تحقيقات پاتوفيزيولوژي و کارآزمايي‌هاي باليني، فراواني درد يا ناراحتي به ميزان حداقل 2 روز در هفته طي مدت ارزيابي غربالگري، براي احراز معيارها لازم دانسته مي‌شود.



جدول 5. انديکاسيون‌هاي اندوسکوپي در مبتلايان به يبوست


سن بالاي 50 سال بدون سابقه قبلي غربالگري سرطان کولورکتال

پيش از انجام جراحي براي يبوست

تغيير در قطر مدفوع

مثبت بودن مدفوع از نظر هِم

کم‌خوني فقر آهن

علايم انسدادي

شروع جديد يبوست

خونريزي از رکتوم

پرولاپس رکتوم

کاهش وزن

 

منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۵۱۱
مترجم: دکتر رضا غلامی خوجین