وسايل کمکي گردش خون، در ابتدا براي حمايت از بيماران مبتلا به کلاپس هموديناميک طراحي شدند، اما امروزه در طيف وسيعي از شرايط باليني، به منظور پيشگيري از اختلالات هموديناميک در پروسه‌هاي تهاجمي تا شوک کارديوژنيک يا ايست قلبي‌ريوي استفاده مي‌شود.

به طور کلي، 3 نوع عمده از اين وسايل جلدي، همچنين وسايل کمکي بطن چپ که با جراحي کار گذاشته مي‌شود، وجود دارد:

  • دستگاه‌هاي شمارنده ضربان (بالون پمپي داخل آئورتي و شمارنده‌هاي ضربان غيرتهاجمي)
  • وسايل کمکي قلبي‌عروقي (پشتيباني قلبي يا CPS)
  • وسايل کمکي بطن چپ (مانند Impella).

 

بالون‌هاي داخل آئورتي (IABP)

در دسترس‌ترين و شايع‌ترين وسايل کمکي مکانيکي هستند که استفاده مي‌شوند، به طوري که مدت زمان طولاني است با موفقيت در بالين استفاده مي‌شود، آسان است، به راحتي و با سرعت جايگذاري مي‌شود، ارزان است و نيازي ندارد که به طور دايم به وسيله پرسنل پايش شود.


وسايل کمکي قلبي‌عروقي

اگرچه اين وسيله به کرات در بخش کاتتريزاسيون قلبي استفاده نمي‌شود، CPSهاي جلدي به طور کامل پشتيباني قلبي‌عروقي فراهم مي‌آورند (شامل حمايت هموديناميکي و اکسيژن‌رساني به وريدهاي خوني)، مشابه آنچه به وسيله باي‌پس حين جراحي قلب ايجاد مي‌شود. بايد يادآور شد که CPSها به حمايت مداوم و با تکنيک بالايي نياز دارند. استفاده از اين وسايل کمکي قلبي‌عروقي به بيرون از بخش کاتتراسيون قلبي محدود شده، زيرا بين حوادث حاد و دسترسي به حمايت قلبي‌عروقي کامل تاخير وجود دارد، در صورتي که در بخش کاتتريزاسيون، بيشترين کارايي را دارد. CPS ممکن است در شرايط زير استفاده شود:

  • بدتر شدن حاد هموديناميک، مانند شوک کارديوژنيک و ايست قلبي‌ريوي
  • در بيماري که براي انجام آنژيوپلاستي کرونري داخل لومينال از راه پوستي، پرخطر است
  • ميوکارديت ناگهاني و فولمينانت که با شوک کارديوژنيک تظاهر پيدا مي‌کند.

لازم به ذکر است که CPS مي‌تواند به صورت پروفيلاکتيک هم استفاده شود يا در عمل‌هاي پرخطر، به صورت آماده در دسترس باشد.


موارد منع مصرف

CPS در شرايط زير قابل استفاده نيست:

  • رگورژيتاسيون قابل توجه آئورت
  • بيماري‌هاي شديد عروق محيطي
  • استعداد ژنتيکي خون‌ريزي
  • CVA يا تروماي اخير به سر
  • سپسيس غيرقابل کنترل.


عوارض جانبي

در اين موارد، عوارض موضعي واسکولار (شرياني يا وريدي) يا نورولوژيک شايع هستند، زيرا کانولاها بزرگ هستند. اين عوارض، به طور اوليه در حدود 12 درصد بيماران رخ مي‌دهد که نيمي از آنها به درمان جراحي نياز پيدا مي‌کنند. تجديدنظرهاي اخير در اين تکنيک‌، ميزان عوارض عمده را به 4/1 درصد رسانده است. به هر حال، تجارب گزارش شده، از مراکز درماني قليلي برآمده‌اند که نمي‌توان آن را تعميم داد.


وسايل کمکي بطن چپ کوتاه‌مدت

امروزه انواع مختلفي از وسايل کمکي بطن چپ (LVAD) کوتاه‌مدت در دسترس قرار دارند. متاسفانه استفاده از آنها در بيماراني که از بيمارستان مرخص مي‌شوند، نتيجه رضايت‌بخشي ندارد و بيشترين عملکرد آن در جمعيت بيماران در معرض خطر ثابت شده است.پمپ‌هاي سانتريفوژ: اين پمپ‌ها، گسترش‌دهنده باي‌پس قلبي‌‌ريوي هستند. در حال حاضر دو نوع اصلي آنها که در دسترس قرار دارند، عبارت‌اند از: Bio-Medicus و Sarns. هر دوي آنها، اين قابليت را دارند که در بيماراني استفاده شوند که نمي‌توان از باي‌پس قلبي‌ريوي جداي‌شان کرد يا در انتظار پيوند قلب به‌سر مي‌برند. پمپ‌ها، چند بعدي بوده و به عنوان وسيله کمکي بطن راست، بطن چپ يا هر دو استفاده مي‌شود. براي کار گذاشتن پمپ‌هاي سانتريفوژ، اغلب نياز به استرنوتومي هست. اين وسايل مي‌توانند از راه پوست و در بخش کاتتريزاسيون جايگذاري شوند.


محدوديت‌ها

پمپ‌هاي سانتريفوژي چند محدوديت عمده دارند:

اگر عملکرد اعضا ضعيف باشد، مانند عملکرد ناقص کليه، جريان هميشگي و مداوم نيست.

باعث تروما به عروق مي‌شوند که نتيجه آن ايجاد مقادير چشم‌گيري هموليز و پاسخ‌هاي التهابي عمومي است. اين دسته از بيماران بايد تا زماني که دستگاه برداشته مي‌شود، هپارين داخل وريدي مداوم بگيرند. PTT فعال شده، بين 150 تا 200 ثانيه نگه داشته مي‌شود، اما با افزايش خون‌ريزي مي‌تواند کاهش داده شود.

بيماراني با اين وسيله نمي‌توانند راه بروند يا ورزش کنند.

در هر حال، پمپ‌هاي سانتريفوژي براي حمايت کوتاه‌مدت حين باي‌پس قلبي‌ريوي مناسب هستند و استفاده طولاني‌مدت از آنها مشکلاتي جدي پيش مي‌آورد.

موارد منع مصرف LVAD

  • استنوز آئورت يا دريچه مصنوعي آئورت
  • آنوريسم يا ديسکسيون آئورت
  • بيماري شديد آئورت يا عروق محيطي
  • ترومبوز بطن يا دهليز چپ
  • استعداد ژنتيکي خون‌ريزي
  • سپسيس غيرقابل کنترل.

عوارض جانبي LVAD

يکي از مهم‌ترين و کشنده‌ترين عوارض، عفونت است که ميزان بروز بالايي هم دارد. ديده شده آنتي‌بيوتيک درماني در قبل، حين و پس از جايگذاري و پيوند، از ميزان آن مي‌کاهد. عوامل زيادي در مستعد بودن فرد به عفونت دخيل‌اند. علاوه بر آن، با وجود جسم خارجي، LVAD مي‌تواند عملکرد سلول‌هاي T را مختل کند. ديگر عوارض عبارت‌اند از:

تحريک مکانيکي بطن چپ که در 25 درصد بيماران باعث آريتمي‌هاي بطني مي‌شود.

ترومبوز بطن چپ و عوارض ترومبوآمبوليک که در 10 تا 16 درصد بيماران رخ مي‌دهد. عوامل خطر ترومبوز عبارت‌اند از انفارکتوس ميوکارد قبل از کارگذاري وسيله، کانولاسيون دهليز چپ و خون‌ريزي پس از جايگذاري وسيله.

ترومبوسيتوپني که در 7 درصد موارد ديده مي‌شود و درجاتي از هموليز که در بيشتر بيماران ديده مي‌شود، اما به حدي نيست که مشکلاتي جدي به وجود آورد

منبع: نشریه سپید شماره ۱۸۱