PDF متن کامل گزارش (فارسی)   

در 28 ژانويه 2009 مردي 39 ساله و نامزد 19 ساله‌اش که هر دو اهل جنوب آسيا بودند در بيمارستان بستري شدند. آنها 2 ساعت پس از خوردن يک ادويه (کاري) غش کرده و معتقد بودند که مسموم شده‌اند. هر دو بيمار پارستزي (اطراف دهان، پيش از درگيري اندام‌ها)، از دست دادن ديد، ضعف، تعريق، درد شکمي و استفراغ شديد داشتند.آنها نمي‌توانستند بدون کمک بايستند. علايم ابتدا در مرد و حدود 10 دقيقه بعد از خوردن شروع شده بود. علايم حياتي و معاينات فيزيکي طبيعي بودند. اين دو بيمار با داروهاي ضداستفراغ درمان شدند اما استفراغ آنها همچنان ادامه داشت. در عرض يک ساعت پس از بستري، مرد بي‌قرار و تاکي‌کارد شد؛ او ضربان بطني نابجا داشت که به سمت تاکي‌کاردي بطني مقاوم به آميودارون و کارديوورژن الکتريکي پيش رفت. به دنبال آن افت فشار خون، تشنج، فيبريلاسيون بطني و مرگ 2 ساعت بعد از بستري رخ داد. زن هم ضربان نابجاي بطني، دوره‌هاي کوتاهي از تاکي‌کاردي بطني و افت فشار خون داشت. او با انفوزيون سولفات منيزيوم و آميودارون درمان گرديد و شستشوي معده و هموفيلتراسيون جهت برداشت سم مظنون انجام شد. دليل علايم اين دو بيمار ناشناخته بود. خدمات ملي اطلاعات سموم انگلستان درمان حمايتي را پيشنهاد کرد.

براي بيمار اينوتروپ تجويز شد و به مدت 2 روز تحت تهويه مکانيکي قرار گرفت. او در عرض يک هفته کاملا بهبود يافت. گمان بر آن بود که سموم غيرارگانيک علت محتمل مشکل نيستند: آرسنيک اسهال شديد مي‌دهد اما سبب اختلالات نورولوژيک حاد نمي‌گردد؛ فسفيدآلومينيوم گزگز دور دهان و اثرات گوارشي و قلبي همراه با علايم تنفسي مي‌دهد. از ميان سموم گياهي، گليکوزيدهاي قلبي مثل ديگوکسين و اولئاندرين باعث ايجاد علايم نورولوژيک شديد نمي‌شوند؛ نيکوتين فلج شل همراه افزايش ترشحات مي‌دهد که در اين بيمار وجود نداشت؛ همينطور با آتروپين انتظار ميدرياز و هيپررفلکسي را داريم. گليکوزيدهاي سيانوژنيک مي‌توانند باعث استفراغ، افت فشار خون و کلاپس قلبي- عروقي شوند، اما اثرات نورولوژيک حاد نمي‌دهند. آلکالوييدهاي آکونيتين (aconitine) و وراتريدين (veratridine) سازگار با مورد ما به نظر مي‌رسيدند. تظاهرات مسموميت با آکونيتوم (اقونيطون) ناپلوس (napellus)معروف به تاج‌الملوک (monkshood) يا خربق زمستاني (wolfsbane) توسط فلمينگ در سال 1845 شرح داده شد که شامل اين موارد است: بي‌حسي و سوزش زبان، استفراغ، درد اپي‌گاستر، اختلال حسي، تاري ديد يا کوري کامل، ضعف عضلاني شديد و نبض ضعيف نامنظم قبل از فوت فرد. اختلال ديد که توسط فلمينگ توصيف شد در گزارش‌هاي جديد به طور واضح ذکر نشده است، اما خيلي از اين موارد به گونه‌هاي خاور دور آکونيتوم و وراتروم مربوط مي‌شود که اثرات آنها ممکن است متفاوت باشد. گزارشي جديد از مسموميت با ناپلوس به ايجاد ديد ارغواني اشاره مي‌کند.


بحث

يک دوست نزديک متوفي در حال دستکاري ادويه ديده شده بود. پليس تحقيق کرد و در اين رابطه يک پودر گياهي هندي را يافت. در آناليز مقدماتي اين پودر، آکونيتوم يافت نشد. البته گزارش‌هاي قرن نوزدهم گروهي از سم‌سازان هندي را توصيف مي‌کردند که از آکونيتوم فروکس (ferox) هيماليايي استفاده کرده بودند؛ اين گونه حاوي آلکالوييد سمي‌تر پسودوآکونيتين (pseudaconitine) است. آناليز توسط کروماتوگرافي مايع به همراه اسپکترومتري جرمي (mass spectrometry) همان آلکالوييدهاي 17 آکونيتوم را در فراورده گياهي و سس ادويه نشان داد (شکل 1 و ضميمه اينترنتي مقاله). قله اصلي مربوط به پسودآکونيتين بود که در مايعات بيولوژيک بيمار نيز يافت شد. آکونيتين و پسودآکونيتين باعث مي‌شوند که کانال‌هاي وابسته به سديم باز بمانند و روي هدايت قلبي و عصبي اثر بگذارند. آنتي‌دوت خاصي براي اين سموم وجود ندارد. اگر اکسيژن‌رساني و خونرساني بافت‌ها حفظ شوند (مثلا توسط باي‌پس قلبي- ريوي يا وسايل کمکي بطن چپ)، بيماران مي‌توانند بدون هيچ عارضه‌اي زنده بمانند. مورد ما نشان مي‌دهد که گاهي گزارش‌هاي قرن نوزدهم قادر هستند در تشخيص موارد مربوط به قرن بيست و يکم راهگشا باشند. فرد مظنون به قتل، متهم شناخته شد.

منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۴۹۷، دکتر آزاد توکلی

 

برای مشاهده لیست گزارش های پزشکی بر روی لینک زیر کلیک نمایید:
فهرست گزارش های پزشکی
برای مشاهده گزارش های پزشکی به ترتیب زمان درج در وبلاگ پزشکی بالینی بر روی لینک زیر کلیک نمایید:

گزارش های بالینی