خالهاي آتيپيک
خالهاي آتيپيک را ميتوان با مشاهده و با کمک ويژگيهاي باليني اندازه بزرگتر از 6 ميليمتر، ناهمگني رنگ، حاشيه نامشخص و سطح ناصاف افتراق داد. تمام بيماراني که خال آتيپيک دارند بايد درباره اجتناب از نور آفتاب، غربالگري اعضاي خانواده و بررسي منظم پوست به صورت حداقل يک بار در سال مورد مشاوره قرار گيرند. فوتوگرافي و درموسکوپي تمام بدن ميتوانند در پايش منظم پوست براي شناسايي تغييرات خالهاي آتيپيک و پيدايش ضايعات جديد کمک کننده باشند. وجود خالهاي آتيپيک متعدد احتمال ملانوم را افزايش ميدهد. بيشترين احتمال ملانوم در بيماراني است که بيش از 50 خال آتيپيک و دو يا بيش از دو عضو خانواده مبتلا به ملانوم (خال آتيپيک خانوادگي و نشانگان ملانوم) دارند. خالهاي آتيپيک را بايد هنگامي که ويژگيهاي مطرح کننده بدخيمي را دارند برداشت. برداشتن بيضي شکل روش برداشت ارجح است. برداشتن تمامي خالهاي آتيپيک نه ضروري و نه هزينه ـ اثربخش است...
خالهاي آتيپيک اولينبار در سال 1978 به عنوان ضايعات پوستي پيگمانته مشخص در 37 نفر از 58 عضو 6 خانواده مبتلا به ملانوم توصيف شدند. واژه نشانگان خال B-K از حروف اول نام خانوادگي دو تا از خانوادههاي مذکور ابداع شد. از نظر باليني، يک فرد ميتواند يک تا بيش از 100 عدد از اين خالها را داشته باشد که عمدتا روي قسمتهاي فوقاني تنه و اندامهاي فوقاني ظاهر ميشوند. هر ضايعه معمولا قطري بزرگتر از 6 ميليمتر دارد ولي ضايعات از نظر شکل و رنگ متغير هستند. از لحاظ بافت شناسي، خالهاي آتيپيک هيپرپلازي ملانوسيتهاي آتيپيک، فيبروپلازي، پروليفراسيون عروق و ارتشاح لنفوسيتي را نشان ميدهند.
نامهاي متعددي براي توصيف خالهاي آتيپيک مورد استفاده قرار گرفتهاند از جمله: خال (nevus) ديسپلاستيک، خال (يا نشانگان) آتيپيک، نشانگان خال و ملانوم متعدد آتيپيک خانوادگي(1)(FAM-M) و خال کلارک (Clark) . در سال 1992، موسسه ملي سلامت(2) استفاده از واژه «خال (mole) آتيپيک» را به جاي واژه «خال (nevus) ديسپلاستيک» و «نشانگان M-FAM» را براي توصيف خانوادههاي مستعد ملانوم توصيه کرد.
اپيدميولوژي
به طور تخميني 10-5 درصد از جمعيت خالهاي آتيپيک دارند که ميزان بروز در بزرگسالان دچار سرکوب ايمني بالاتر است. از آنجا که خالهاي آتيپيک نشانههايي براي ملانوم و ضايعات پيشساز احتمالي هستند، توجه باليني دقيق الزامي است. ملانوم يک نئوپلاسم شايع و مرگبارترين نوع سرطان پوست است. جامعه سرطان آمريکا پيشبيني کرده که در سال 2008 تعداد 62,480 مورد جديد ملانوم و 8420 مرگ ناشي از آن وجود خواهد داشت. بروز ملانوم به ميزان 1/4 در سال افزايش مييابد که سريعتر از هر نوع بدخيمي ديگر است.
توصيههاي کليدي براي طبابت | |
توصيههاي باليني |
رتبهبندي شواهد |
برداشتن تمامي خالهاي آتيپيک هزينه اثربخش نيست |
C |
بيوپسي همراه با برداشتن ضايعه (اکسيزيوني) روش بيوپسي ارجح براي خالهاي آتيپيک است |
C |
A: شواهد بيمار محور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمار محور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماري محور، شيوه رايج طبابت، عقيده صاحبنظران يا مجموعه موارد باليني. |
يک خال آتيپيک منفرد خطر ملانوم در طول عمر را افزايش نميدهد؛ با اين حال هنگامي که خالهاي آتيپيک متعدد وجود دارند، خطر نسبي ملانوم افزايش مييابد. بيشترين خطر در بيماراني است که خالهاي آتيپيک متعدد (بيش از 50 ضايعه) به اضافه دو يا بيش از دو عضو خانواده مبتلا به ملانوم دارند. اين حالت را نشانگان M-FAM نامگذاري کردهاند. در بيماران مبتلا به نشاگان M-FAM خطر تجمعي ملانوم در طول عمر به 100 ميرسد.
خال هاي طبيعي روي ساعد يک زن 54 ساله.
ويژگيهاي باليني
پزشکان بايد قادر باشند که خالهاي طبيعي (شکل 1) را از خالهاي آتيپيک (اشکال 5-2) تمايز دهند و ملانوم آشکار را تشخيص دهند (شکل 6). خالهاي آتيپيک ممکن است داراي برخي ويژگيهاي مشابه با ملانوم باشند؛ از اينرو ممکن است مطرح کردن يک تشخيص دقيق مشکل باشد. خالهاي آتيپيک معمولا قطري بزرگتر از 6 ميليمتر داشته، داراي گوناگوني رنگ، حاشيههاي نامشخص و يک سطح ناصاف هستند (جدول 1). آنها همچنين ممکن است يک پاپول مرکزي برجسته و يک جز ماکولار احاطه کننده داشته باشند (نماي «تخممرغ نيمرو»[fried-egg appearance]).
دو خال آتيپيک، خال سمت راست 3- 2 سايه قهوه اي رنگ دارد.
خال آتيپيک با يک قسمت برجسته، حاشيه نامنظم و 3- 2 سايه قهوه اي رنگ
پتانسيل تغيير شکل بدخيم
چند مطالعه ارتباط ميان خالهاي آتيپيک و ملانوم را بررسي کردهاند. ضايعات پيشساز با آتيپي ملانوسيتها و اختلال ساختاري در 39-5 از نمونههاي ملانوم گزارش شدهاند. در يک مطالعه آيندهنگر بر اساس معاينات کامل و دورهاي پوست 153 مبتلا به خالهاي آتيپيک طي 5 سال گزارش شد که 50 از ضايعات طي زمان تغييري نشان ندادند؛ 15 طي پيگيري دچار آتيپي باليني بيشتري شدند و در 35 از ضايعات، آتيپي کاهش يافت يا ضايعه کاملا ناپديد شد. در اين مطالعه،11 بيمار دچار ملانوم شدند؛ 2 نفر ضايعات درجا داشتند و 7 نفر ملانوم مرتبط با خالهاي آتيپيک موجود داشتند. ملانومهاي ندولي کمتر با خالهاي آتيپيک همراهي دارند به طوري که تنها 3 از اين نمونهها ويژگيهاي آتيپيک را نشان ميدهند.
خال آتيپيک با يک حلقه خارجي با پيگمان روش نتر و يک حاشيه نامنظم.
خال آتيپيک روي شکم؛ بيوپسي آتيپي سلولي متوسط را نشان داد.
در بيماري که دچار خالهاي آتيپيک است حتي در فقدان سابقه شخصي يا خانوادگي ملانوم، احتمال ملانوم افزايش مييابد. در يک مطالعه مورد - شاهدي روي 287 بيمار سفيدپوست مبتلا به نشانگان خال آتيپيک که براي مدتي به طور ميانگين 88 ماه پيگيري شدند، 10 بيمار (5/3) دچار ملانوم شدند. در مقابل از 831 بيمار شاهد فاقد نشانگان خال آتيپيک، تنها 2 نفر (2/0) دچار ملانوم شدند. خطر تجمعي 10 ساله پيدايش ملانوم در بيماران مبتلا به نشانگان خال آتيپيک 7/10 است. در مقايسه، در بيماران فاقد نشانگان خال آتيپيک اين رقم 62/0 است. يک فرابررسي نظاممند مطالعات مشاهدهاي پيدايش ملانوم نشان داد که در بيماران داراي 5 خال آتيپيک احتمال پيدايش ملانوم 6 برابر بيشتر از بيماران فاقد خال آتيپيک است.
درمان، تشخيص و غربالگري
درباره پيشگيري و شناسايي زودرس خالهاي آتيپيک بايد با تمام بيماران صحبت کرد. اجتناب از نورآفتاب و حفاظت از پوست، به ويژه اهميت اجتناب از سوختگيهاي ناشي از آفتاب در دوران کودکي بايد مرور شود. يک شيوه رايج براي بيماراني که خال آتيپيک دارند معاينه پوست حداقل هر 12 ماه است. با اين حال، هيچگونه مطالعه پيامدي يا راهکارهاي اجماعي درباره تناوب بهينه معاينه پوست تدوين نشده است. استفاده از يک سشوار براي پوست سر به تسهيل مشاهده ضايعات پيگمانته کمک ميکند. در بيماران مبتلا به خال آتيپيک، پزشک بايد به اعضاي خانواده وي پيشنهاد کند که آنها نيز غربالگري شوند. معاينه پوست بهوسيله خود بيمار بايد ترغيب شود. در جدول 2 توصيههايي براي درمان خالهاي آتيپيک آمده است. روشهاي کمکي تشخيصي براي شناسايي و پايش خالهاي آتيپيک شامل عکسبرداري و درموسکوپي تمام بدن هستند. عکسهاي تمام بدن براي شناسايي خالهايي که به طورقابلملاحظه تغيير ميکنند يا شناسايي خالهاي جديدي که بايد برداشته شوند، کمک کننده هستند. اين عکسها ممکن است به بيمار تحويل داده شوند تا در پايش به وسيله معاينه پوست بهوسيله خود بيمار به وي کمک کنند. درموسکوپي که درماتوسکوپي يا ميکروسکوپي اپيلومينسانس نيز ناميده ميشود، ميتواند براي پايش خالها مورد استفاده قرار گيرد. ضايعات خوشخيم، مانند همانژيومها و کراتوزسبورييک به آساني با استفاده از درموسکوپي رد ميشوند. کاربرد درموسکوپي بهوسيله پزشکان آموزش نديده و و بيتجربه به شدت محل مناقشه است. نشان داده شده است که در موسکوپي شناسايي زودرس ملانوم را بهبود ميبخشد و حساسيت تشخيص ملانوم به وسيله پزشکان مراقبتهاي اوليه را افزايش ميدهد. يک مطالعه نشان داده است که پزشکان بيتجربه در زمينه درموسکوپي که از لوح فشرده خودآموز درموسکوپي بهره بردهاند اين روش را به خوبي افراد خبره به کار ميبرند. ساير مطالعات گزارش ميکنند که تجربه و آموزش براي استفاده صحيح لازم هستند. قيمت يک درماتوسکوپ دستي استاندارد (شکل7) حدود 500 دلار است. درماتوسکوپهاي ديجيتال که به سيستمهاي سختافزاري و نرمافزاري رايانهاي متصل ميشوند ممکن است چند هزار دلار قيمت داشته باشند. يک برنامه آموزشي درموسکوپي رايگان را ميتوان در نشاني زير پيدا کرد:
http://www.dermoscopy.org/atlas/base.htm
ويژگيهاي درموسکوپيک خالهاي آتيپيک براساس الگو (رتيکولار، گلوبولار، يا هوموژن) و توزيع پيگمان (هيپويا هيپرپيگمانتاسيون در نواحي مرکزي، محيطي، خارج مرکزي يا چند کانوني) هستند. در بيماران دچار خالهاي آتيپيک متعدد، به طور معمول يک نوع غالب است. هر گونه خال آتيپيک که به نوع غالب موجود در همان بيمار مشخص تعلق ندارد شايسته توجه ويژه است.
جدول1. ويژگيهاي باليني خالهاي طبيعي، خالهاي آتيپيک و ملانوم | |||||||
|
ويژگيهاي باليني | ||||||
خال يا ملانوم |
سن شروع |
محل |
تعداد |
اندازه |
توزيع رنگ |
شکل |
حاشيه |
خالهاي طبيعي |
پس از 12-6 ماهگي، معمولا تا سن 20 سالگي |
هرجا، در امان ماندن نسبي نواحي حفاظت شده از آفتاب |
معدود تا صدها |
اغلب قطر کمتر از 6 ميليمتر |
توزيع منظم، قرينه، معمولا فاقد بيش از 2 سايه قهوهاي رنگ |
گرد، بيضي |
صاف، منظم، با حاشيه مشخص |
خالهاي آتيپيک |
پس از 12-6 ماهگي، معمولا تا 20 سالگي |
هرجا، حتي نواحي محفوظ از آفتاب، سينه، پشت شديدتر درگير ميشود |
يک تا صدها |
حدي براي کوچک بودن وجود ندارد، اندازه معمولا قطر بيش از 6 ميليمتر |
نامنظم، بيش از 2 سايه قهوهاي رنگ، پيگمانتاسيون تيره |
گرد، بيضي، غيرقرينه |
غيرقرينه و يا با حاشيه نامشخص، حاشيه ريش ريش و نامعلوم |
ملانوم |
بزرگسالي، ميتواند در کودکان دچار خالهاي مادرزادي غولآسا، نشانگان خال آتيپيک يا گزرودرما پيگمنتوزوم رخ دهد. |
مردان: اغلب تنه زنان: اغلب اندامهاي تحتاني، ولي ميتواند هر جايي که سلولهاي پيگمانته پيدا ميشوند روي دهد. |
يک |
از اندازه بسيار کوچک تا قطر بيش از 6 ميليمتر |
تغيير در رنگ، بيش از 2 سايه قهوهاي رنگ، پيگمانتاسيون خيلي تيره |
غيرقرينه |
نامنظم |
جدول2. درمان خالهاي آتيپيک |
اجتناب و حفاظت از نور آفتاب، به ويژه آفتاب سوختگي در دوران کودکي پيگيري منظم توسط پزشک حداقل هر 12 ماه غربالگري اعضاي خانواده استفاده از روشهاي کمکي تشخيصي نظير عکسبرداري از تمام بدن و درموسکوپي بيوپسي ضايعات مشکوک دستور به بيمار درباره معاينه پوست توسط خود وي |
جدول3. روشهاي بيوپسي براي خالهاي آتيپيک | |
روش بيوپسي |
توصيف |
تراشيدن سطحي |
يک صفحه پهن و نازک از بافت و معمولا با تيغ بيستوري برداشته ميشود، نمونه به اپيدرم و درم فوقاني محدود است (قطر کمتر از يک ميليمتر) |
تراشيدن عمقي |
يک صفحه ضخيم از بافت به وسيله يک تيغ خميده برداشته ميشود، نمونه حداقل تا درم مياني امتداد مييابد (عمق 4-1 ميليمتر) |
پانچ |
يک صفحه ضخيم توسط دستگاه پانچ پوست برداشته ميشود (8-4 ميليمتر)؛ نمونه استوانهاي شکل است |
اکسيزيوني |
ضايعه به طور کامل با يک برش بيضي شکل برداشته ميشود (عمق بيش از 4 ميليمتر، شامل چربي در عمق نمونه) با يک حاشيه 5-2 ميليمتر از بافت طبيعي اطراف |
بيوپسي
هدف اصلي بيوپسي خالهاي آتيپيک رد کردن ملانوم است. از آنجا که تقريبا 80 ملانومها به صورت قائم به ذات (de novo) منشأ ميگيرند (روي پوست بدون خال)، خالهاي در حال تغيير يا جديد با ويژگيهاي باليني نگرانکننده از نظر ملانوم نياز به بيوپسي دارند. پزشک بايد ميان بيوپسي انسيزيوني (با استفاده از تراشيدن سحطي، تراشيدن عمقي يا روشهاي پانچ) و بيوپسي اکسيزيوني تصميمگيري نمايد (جدول3). روشهاي بيوپسي انسيزيوني هنگامي مناسب هستند که شک به ملانوم پايين است، ضايعه بزرگ است يا موقعي که برداشت کامل ضايعه امکانپذير نيست. چندين مطالعه به خوبي انجام شده بيفايده بودن برداشتن تمامي خالهاي آتيپيک را نشان دادهاند. در يک مطالعه همگروهي آيندهنگر با 278 فرد بزرگسال که هر کدام 5 يا بيشتر از 5 خال آتيپيک داشتند، طي يک دوره پيگيري با ميانگين 42 ماه، 20 ملانوم جديد در 16 بيمار شناسايي شد. يازده مورد از اين ضايعات به واسطه تغيير در ضايعات پيگمانته در مقايسه با عکسهاي پايه کشف شدند و 9 مورد ديگر به وسيله بيماران يا همسرانشان شناسايي شدند. سيزده مورد از 20 مورد ملانوم از ضايعات جديد منشأ گرفتند و تنها سه مورد روي خالهاي آتيپيک موجود ايجاد شده بودند. اين پژوهشگران نتيجه گرفتند که اگر تمام خالهاي آتيپيک در بيماران برداشته ميشدند (تقريبا 6000 خال)، تنها از وقوع سه ملانوم پيشگيري ميشد. نسبت هزينه- فايده برداشتن تمام خالهاي آتيپيک رضايتبخش نيست.
بيوپسي اکسيزيوني براي پاتولوژيست بافت بهينهاي را براي تشخيص بافتشناسي فراهم ميسازد و بيوپسي از طريق تراشيدن عميق در تقريبا 88 موارد بافت کافي براي ارزيابي بافت شناسي به دست ميدهد. بيوپسي از طريق تراشيدن عميق، سريعتر، ارزانتر و همراه با اسکار کمتر است و عوارض کمتري دارد ولي ضايعات ممکن است به ميزان سه برابر بيشتر از برداشت عود کنند. تراشيدن يک ضايعه پيگمانته همچنين ممکن است به از بين رفتن توانايي تعيين عمق ملانوم منجر شود. با اين وجود، در يک مطالعه گذشتهنگر روي 145 فرد مبتلا به ملانوم، 88 از موارد تراشيدن اوليه و بيوپسيهاي پانچ، صحيح (accurate) بودند و عمق برسلو (Breslow depth) بيشتر يا معادل عمق برسلو تعيين شده در برداشت (اکسيزيون) بعدي ضايعه بود. بيوپسيهاي سطحي و عمقي از طريق تراشيدن براي ملانومهاي با قطر کوچکتر از يک ميليمتر، صحيحتر از بيوپسيهاي پانچ بودند و بيوپسي همراه با برداشت ضايعه (اکسيزيوني) صحيحترين روش بيوپسي بود. بيوپسي اکسيزيوني روش ارجح به دست آوردن بافت براي تشخيص است.
در صورتي که تصميم به برداشتن کامل يک خال آتيپيک گرفته شده است، در نظر گرفتن يک حاشيه 2 ميليمتري براي نمونه به منظور اجتناب از نياز به برداشت مجدد حايز اهميت است. خالهاي باقيمانده در ضايعاتي که به وسيله بيوپسي پانچ برداشته ميشوند شايعتر از آنهايي هستند که با بيوپسي از طريق تراشيدن يا اکسيزيون بيضي شکل برداشته ميشوند. در يک مطالعه درباره ارزش برداشت مجدد در 189 خال آتيپيک، تنها 25 از ضايعات دوباره برداشته شده حاوي سلولهاي خال باقيمانده بودند و تنها يکي از 189 ضايعه مذکور حاوي ملانوم بود.
از آنجا که اغلب ملانومها از پوست طبيعي منشأ ميگيرند و چون اغلب خالهاي آتيپيک به سمت ملانوم پيشرفت نميکنند، برداشتن مجدد اغلب ضايعات احتمالا غيرضروري است مگر آنکه ضايعات اختلال ساختاري متوسط تا شديد يا آتيپي سلول متوسط تا شديدي را نشان دهند. موسسه ملي سلامت برداشتن مجدد با حاشيههاي 5 - 2 ميليمتر را هنگامي که درگيري حاشيه وجود دارد توصيه ميکند. در صورتي که آتيپي سلولي شديد وجود دارد، يک حاشيه 5 ميليمتري توصيه ميشود. پزشکاني که خالهاي آتيپيک را بيوپسي و پيگيري ميکنند بايد نمونهها را براي يک متخصص آسيبشناسي پوست مجرب در تفسير ضايعات پيگمانته پيچيده بفرستند. احتمال تشخيص مثبت کاذب ملانوم در پاتولوژي يک خال که در اسکار بيوپسي يک ضايعه عود کرده است، بيشتر است.
ارجاع
در بيماران مبتلا به خالهاي آتيپيک متعدد، بسته به ميزان راحتي پزشک از لحاظ پايش و بيوپسي کردن اين ضايعات، ميتوان ارجاع به يک متخصص پوست را در نظر داشت.
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۴۳۱