دارو55- کاربرد داروهاي آنتيسايکوتيک در سالمندان
بيقراري و سايکوز، از جمله شايعترين علايم در سالمندان مبتلا به دمانس است که موجب مشکلات باليني جدي در اين گروه از بيماران ميشوند. پس از به بازار آمدن داروهاي آنتيسايکوتيک آتيپيک، اين دسته از داروها به طور گستردهاي در درمان علايم بيقراري و سايکوز ناشي از دمانس در سالمندان به کار گرفته شدند...
بر اساس اطلاعات جمعآوري شده از مجموعه مطالعات باليني در جمعيتي از سالمندان، تجويز اين قبيل داروها باعث بروز عوارض ناخواسته متابوليک نظير افزايش وزن، ديابت شيرين نوع دو و اختلالات متابوليسم چربيها ميشود. اداره نظارت بر غذا و داروي آمريکا (FDA) از کارخانجات توليدکننده داروهاي آنتيسايکوتيک نسل قديم درخواست کرده که در برگه اطلاعات دارويي داخل جعبه داروهاي خود در مورد افزايش خطر مرگ و مير بيماران سالمند تحت درمان به دليل بروز علايم سايکوز ناشي از دمانس هشدارهاي لازم را ذکر کنند. اين اطلاعات هشدار دهنده مشابه اطلاعاتي است که در سال 2005 به برگه اطلاعات دارويي آنتيسايکوتيکهاي آتيپيک اضافه شده است.
براساس يافتههاي حاصل از مطالعات و ساير شواهد موجود، اداره نظارت بر غذا و داروي آمريکا به اين نتيجه رسيده که در مجموع داروهاي آنتيسايکوتيک قديمي در مقايسه با داروهاي آنتيسايکوتيک آتيپيک در افزايش خطر مرگ بيماران سالمند مبتلا به سايکوز ناشي از دمانس که تحت درمان قرار گرفتهاند، نقش پررنگتري دارند. همچنين لازم است متخصصان به اين نکته توجه داشته باشند که داروهاي آنتيسايکوتيک، هيچکدام در درمان سايکوز ناشي از دمانس مورد مصرف ندارد. البته اين جمله به معناي ممنوعيت تجويز اين داروها براي سالمندان نيست، بلکه بايد در هنگام تجويز آنها در بيماران سالمند آسيبپذير حداکثر احتياط به عمل آيد. در چنين بيماراني دارودرماني با داروهاي آنتيسايکوتيک هميشه به عنوان انتخابي در تصميمگيريهامطرح هستند.
سايکوز و بي قراري ناشي از دمانس
دمانس يک اختلال شناختي کلي برگشتناپذير است. در واقع دمانس يک بيماري نيست، يک سندرم است. آلزايمر شايعترين نوع دمانس است.شيوع دمانس در آمريکا به تنهايي به رقميمعادل 5 تا 15 درصد در جمعيت بزرگسالان بالاي 65 سال ميرسد و انتظار ميرود که تا سال 2020 شمار مبتلايان به اين بيماري از مرز 48 ميليون نفر در سراسر جهان بگذرد. بنابراين توجه به اين معضل در حال رشد در جهان اهميت بسيار زيادي دارد. پزشکان بايد بدانند که 60 درصد از بيماران مبتلا به دمانس در جامعه علايم رفتاري و رواني را نشان ميدهند؛ حال آن که اين رقم در آسايشگاههاي سالمندان و مراکز نگهداري اين گروه سني به رقمي نزديک به 80 درصد ميرسد.
سوءمصرف آنتيسايکوتيکها
داروهاي آنتيسايکوتيک از جمله گروه داروهايي هستند که بيش از ساير گروههاي دارويي در سالمندان مورد سوءمصرف قرار ميگيرند. بنابراين پيشگيري از سوءمصرف آنتيسايکوتيکها و ساير داروهاي اعصاب و روان در سالمندان ضروري است. براي رسيدن به اين هدف توجه به نکات زير کمککننده است.
توجه به علايم: زير نظر گرفتن دقيق علايم به پزشک کمک خواهد کرد تا به درستي تشخيص دهد که چه عواملي باعث ايجاد علايم ميشوند و از بروز آنها پيشگيري کند.
ارزيابي پزشکي: توجه به مشکلات پزشکي و بيماريهاي زمينهاي بسيار مهم است، زيرا علايم رواني-شناختي ممکن است در سالمندان به دنبال مشکلات پزشکي ايجاد يا تشديد شوند. بررسي بيمار از لحاظ بيماريهاي غير روانپزشکي، کمک خواهد کرد تا تنها در صورت وجود علايم با منشأ مشکلات رواني اقدام به تجويز داروهاي آنتيسايکوتيک کنيد. کوتاهي در يافتن علل غير روانپزشکي بيقراري و سايکوز، پزشک را در درمان موثر با استفاده از مناسبترين مداخلات دارويي و غيردارويي ناتوان خواهد کرد.
تشخيص صحيح روانپزشکي: در صورت تشخيص صحيح بيماري، در درمان علايم رواني- شناختي که ممکن است در بيماران سالمند به شکل غيراختصاصي تظاهر کنند، موفق خواهيد بود. براي حصول اين هدف، مشاوره با روانپزشک يا روانشناس دوره ديده در زمينه روانشناسي سالمندان کمک کننده است. در صورت لزوم و در شرايطي که خطري جدي سالمند يا اطرافيان او را تهديد کند، تجويز داروهاي آنتيسايکوتيک درماني موثر و گاه حتي ضروري خواهد بود.
مداخلات غير دارويي: تعديل رفتارها، بهبود محيط (از نظر وجود صدا، دما و مزاحمتها)، گروه درماني، روان درماني حمايتي، فعاليتهاي تفريحي توام با مقاصد درماني (موسيقي درماني، باغباني) در ميان ساير استراتژيهاي درماني براي اين گروه بيماران ممکن است کمک کننده باشد و گاه حتي نياز به مداخلات دارويي را حذف کند.
تفاوت ظريف ميان دارودرماني تک تک سالمندان: ميان دارودرماني تک تک افراد سالمند با يکديگر اختلافات جزئي وجود دارد. اين اختلافهاي احتمالي بايد در پروتکلهاي درماني ملي ويژه سالمندان درنظر گرفته شود. شما به عنوان پزشک معالج بايد همواره به ياد داشته باشيد که درمان هر سالمندي با سالمند ديگر متفاوت و منحصربهفرد است.
شروع آرام درمان و کنترل مداوم: در سالمندان، شروع درمان دارويي بايد بر اساس دوزاژي که در راهکارهاي ويژه سالمندان ذکر شده، باشد. همچنين براي ادامه درمان و نيز قطع هر دارويي تيتراسيون مناسب نبايد فراموش شود. در حين درمان هم پايش و کنترل دقيق ضروري است.
بررسي پاسخ دهي درماني: ارزيابي ميزان پاسخدهي علايم رواني – شناختي موجود به درمانهاي انتخاب شده بسيار مهم است. در ادامه درمان بايد گزارشهاي باليني کادر درماني و ساير متخصصان از وضعيت بيمار مورد توجه قرار گيرد. جمعآوري اطلاعات در مورد وضعيت بيمار و پايش بيمار براي پيشگيري از عوارض جانبي ناتوان کننده احتمالي داروهاي اعصاب و روان ضروري است و بايد در برنامههاي ارزيابي مداوم سالمندان گنجانده شود. بر اساس اعلام نظر FDA، هر عارضه جانبي نامطلوبي به دنبال تجويز اين گروه داروها در سالمندان بايد گزارش شود. همچنين، پزشکان محترم بايد قبل از شروع داروهاي آنتيسايکوتيک در سالمندان، مزايا و فوايد آن را درنظر بگيرند و بنابر شرايط منحصر به فرد هر سالمند براي درمان علايم رفتاري مرتبط با دمانس در آنان تصميم بگيرند.
جمعبندي
محققان امروزه بر اين عقيدهاند که تجويز داروهاي آنتيسايکوتيک، چه نسل قديمي و چه آتيپيک، در درمان سايکوز ناشي از دمانس در سالمندان جايگاهي ندارد. البته اين گروه از داروها در شرايط خاصي ممکن است بسيار سودمند و حتي تجويز آنان ضروري باشد. به هر حال استفاده از اين گروه داروها در سالمندان آسيبپذير بايد با احتياط صورت گيرد.
منبع: نشریه سپید شماره ۱۴۴