PDF متن کامل مقاله

طي 10 تا 15 سال گذشته، ائوزينوفيلي در ناحيه مري (افزايش غيرطبيعي گلبول‌هاي سفيد) در نتايج آزمايش بيماراني که مشکل آنها ريفلاکس فرض مي‌شد، مورد توجه قرار گرفته است؛ هر چند امروزه مشخص شده که ازوفاژيت ائوزينوفيلي، نوعي التهاب مري، متفاوت از ريفلاکس بوده و يک بيماري جديد است...

ازوفاژيت ائوزينوفيلي با علايم التهابي ناحيه مري و نيز دستگاه گوارش فوقاني تشخيص داده مي‌شود. اين التهاب با ائوزينوفيلي (15 ائوزينوفيل داخل اپي‌تليالي در يک يا چند نمونه به‌دست آمده از بيوپسي مري) و فقدان علايم پاتولوژيک ريفلاکس همراه است. ازوفاژيت ائوزينوفيلي با عدم مشاهده علايم پاتولوژيک ريفلاکس و نيز به‌دست آمدن pH طبيعي در مانيتورينگ بخش ديستال مري يا عدم پاسخ‌دهي درماني به دوز بالاي درمان با مهارکننده‌هاي پمپ پروتوني مانند امپرازول، پنتوپرازول و رابپرازول (تا 20 ميلي‌گرم به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن در روز) تشخيص داده مي‌شود.


اپيدميولوژي

ممکن است هر دو بيماري ريفلاکس و ازوفاژيت ائوزينوفيلي به‌طور همزمان فرد را درگير کنند. در چنين شرايطي تشخيص بيماري دشوار خواهد بود. ازوفاژيت ائوزينوفيلي به درمان با مهارکننده‌هاي پمپ اسيد پاسخ نمي‌دهد. اين بيماري، هم در کودکان و هم در بزرگسالان مشاهده مي‌شود. علايم ازوفاژيت ائوزينوفيلي عبارتند از سوزش سردل، درد قفسه سينه، اختلال در بلع و درد هنگام بلع. البته ممکن است علايم ازوفاژيت ائوزينوفيلي در کودکان و بزرگسالان متفاوت باشند. بيماري‌هايي که ممکن است همراه با ازوفاژيت ائوزينوفيلي مشاهده شوند، عبارتند از گاستروانتريت ائوزينوفيلي، بيماري کرون، بيماري‌هاي بافت همبندي، نشانگان هيپرائوزينوفيليک، عفونت‌ها و واکنش‌هاي حساسيتي به دارو.

در سال 2007 ميلادي، پس از برگزاري اولين سمپوزيوم بين‌المللي مطالعه‌هاي بيماري‌هاي ائوزينوفيليک دستگاه گوارش، اطلاعات جمع‌آوري شده درباره اين بيماري به چاپ رسيد. اين مطالعه‌ها بيشتر بر مواردي متمرکز بود که ازوفاژيت ائوزينوفيلي را به عنوان تشخيص اوليه براي بيماران مطرح کرده بودند. محدوده سني بيماران تحت بررسي، 2 ماه تا 89 سال بود. چنين گزارش شده که مردان بيشتر از زنان به اين بيماري مبتلا مي‌شوند.

نکته ديگر آنکه هرچند اين بيماري در سراسر جهان گزارش شده، به نظر مي‌رسد عوامل ژنتيکي به ميزان زيادي در ظهور ازوفاژيت ائوزينوفيلي دخيل هستند. مطالعه‌هاي اوليه نشان داده‌اند که بين ازوفاژيت ائوزينوفيلي و بيماري سلياک و اريتم ندوزوم ارتباط نزديکي وجود دارد، اما ارتباطي ميان ازوفاژيت ائوزينوفيلي و ازوفاژيت بارت، آدنوکارسينوم مري و متاپلازي مدل قلبي مشاهده نشده است. چنين به نظر مي‌رسد که بيماري باعث تغييري در طول عمر بيماران نمي‌شود. البته تنگي مري مي‌تواند باعث مشکل‌هايي در بلع غذا شود. ازوفاژيت ائوزينوفيلي بيماري مزمني است که ممکن است علايم آن هر از گاهي عود کنند يا حتي به درمان مقاوم شود.
اتيولوژي

متهمان اصلي ايجاد کننده اين بيماري، واکنش‌هاي حساسيتي هستند. تحقيقات نشان داده‌اند که 50 تا 80 درصد از بيماران مبتلا به ازوفاژيت ائوزينوفيلي به طور همزمان به بيماري‌هاي ديگري مانند درماتيت آتوپيک، رينيت آلرژيک، آسم و اگزما مبتلايند. ساير شواهد نشان مي‌دهند که ازوفاژيت ائوزينوفيلي با سيتوکين‌هاي Th2 که در بيماران آلرژيک ديده مي‌شوند مرتبط است. اينترلوکين 4، 5 و 13 نيز داخل سلول‌هاي مري بيماران مشاهده مي‌شوند. تغييرات فصلي در علايم بيماري نيز گزارش شده است. اين نظريه نيز مطرح است که آلرژن‌هاي استنشاقي در ايجاد اين بيماري نقش داشته باشند.
درمان‌هاي دارويي و غيردارويي

هرچند تاکنون هيچ دارويي از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا براي درمان ازوفاژيت ائوزينوفيلي مورد تاييد قرار نگرفته، مطالعه‌هاي متعددي در اين زمينه در دست انجام هستند که به زودي به چنين روندي خواهند انجاميد.

در مورد بيماراني که به حساسيت‌هاي غذايي دچار هستند، درپيش گرفتن رژيم غذايي بدون آلرژن به بهبود بيماري کمک خواهد کرد. اگر حذف آلرژن‌هاي خاص بي‌اثر بود، درمان با ترکيبات پايه آمينواسيدي بخصوص در کودکان موثر است. با اين درمان، علايم طي 7 تا 10 روز برطرف شده و بهبود هيستولوژيک، 4 تا 5 هفته بعد مشاهده مي‌شود. البته معمولا مکمل‌هاي با پايه آمينواسيد طعم بدي دارند.

کورتيکواستروييدهاي سيستميک مي‌توانند التهاب حاد قابل مشاهده در ازوفاژيت ائوزينوفيلي را بهبود بخشند، اما متاسفانه استفاده سيستميک از کورتيکواستروييدها ممکن است به بروز عوارض ناخواسته بينجامد. احتباس آب در بدن، صورت ماه شکل، افزايش اشتها و حساسيت‌پذيري از شايع‌ترين اين عوارض هستند. عوارض جدي‌تر که البته شيوع کمتري دارند، عبارتند از پوکي استخوان، عفونت، نارسايي آدرنال، نکروز آوسکولار و مشکلات رشدي، بنابراين کاربرد کورتيکواستروييدهاي سيستميک به موارد بستري بيمارستاني، به دليل ديسفاژي و اختلال بلع که به از دست رفتن آب بدن و کاهش وزن بينجامد، محدود شده است. معمولا بيماري پس از قطع کورتيکواستروييد موضعي يا سيستميک مجددا عود مي‌کند. مطالعه‌هاي نشان داده‌اند که عود علايم در فاصله 3 تا 8 ماه پس از قطع درمان با کورتيکواستروييد موضعي مشاهده مي‌شود. کاربرد استروييدهاي موضعي با استفاده از دم‌يار يا يک محلول ويسکوز، بيشترين اثربخشي را با حداقل عوارض جانبي خواهد داشت. در اين روش دارو مستقيما با مخاط مري در تماس بوده و در نتيجه دوز کمتري در مقايسه با کورتيکواستروييد سيستميک مورد نياز است. البته عفونت قارچي موضعي به دنبال مصرف موضعي کورتيکواستروييدها به روش مذکور گزارش شده‌اند.

گروهي از محققان شروع فلوتيکازون را به ميزان 2 تا 4 بار در روز با دوز کلي440 تا 880 ميکروگرم در روز در کودکان و 880 تا 1760 ميکروگرم در روز در بزرگسالان مورد بررسي قرار دادند. به بيمار توصيه شد که دستگاه را وارد دهان خود کند و آن را اسپري کرده و پودر را ببلعد. پس از استفاده از دارو، خوردن و آشاميدن براي مدت نيم ساعت ممنوع است. اين رژيم درماني 6 تا 8 هفته ادامه مي‌يابد.

رژيم درماني ديگري که در کودکان توصيه مي‌شود، ويسکوز خوراکي بودزونايد است. دوز مصرفي دارو1 ميلي‌گرم در روز براي کودکان زير 10 سال و 2 ميلي‌گرم در روز براي سنين بالاي 10 سال است.

مهارکننده‌هاي پمپ پروتون در درمان ازوفاژيت ائوزينوفيلي موثر نيستند، هرچند ممکن است اين گروه دارويي در بيماران با ريفلاکس همراه موثر باشند و نيز در تشخيص بيماري کمک کنند. هنوز چنين تصور مي‌شود که بيماران مبتلا به ازوفاژيت ائوزينوفيلي حساسيت بيشتري نسبت به اسيد دارند و در نتيجه همراهي درمان ازوفاژيت ائوزينوفيلي با مصرف مهارکننده‌هاي پمپ پروتون در تخفيف علايم آنها موثر است.

در برخي از بيماران، تنگي مري شديد و پايدار مي‌شود. در اين قبيل بيماران، ديلاتاسيون مري بسيار کمک‌کننده است. البته توصيه شده که حتما قبل از ديلاتاسيون مري، آندوسکوپي دقيق همراه با بيوپسي از بيمار انجام شود. عوارض ديلاتاسيون مري عبارتند از زخم‌هاي ناحيه مري.
علاوه بر تجويز کوتاه‌مدت کورتيکواستروييد موضعي و سيستميک در درمان ازوفاژيت ائوزينوفيلي که هنوز مورد تاييد سازمان غذا و داروي آمريکا قرار نگرفته، درمان با مونته‌لوکاست نيز توسط بسياري از متخصصان آزموده شده است. رزليزوماب، اينترلوکين 5، مپوليزوماب و بودزونايد ويسکوز نيز در درمان ازوفاژيت ائوزينوفيلي در دست بررسي هستند. داروهاي جديد در درمان اختلالات ائوزينوفيليک، باعث کاهش توليد ائوزينوفيل‌ها مي‌شوند. آنتاگونيست‌هاي گيرنده کموکين از آن جمله هستند.

منبع: نشریه سپید شماره ۲۳۴