تشخيص پرفشاري خون ثانويه
پرفشاري خون ثانويه نوعي پرفشاري خون با علت زمينهاي بالقوه قابل تصحيح است. ممکن است از روي علايم (مثلا گرگرفتگي و تعريق مطرحکننده فئوکروموسيتوم)، يافتههاي معاينه (مثلا برويي کليوي مطرحکننده تنگي شريان کليوي) يا اختلالات آزمايشگاهي (مثلا هيپوکالمي مطرحکننده آلدوسترونيسم) يک علت ثانويه مطرح گردد. در بيماران دچار پرفشاري خون مقاوم و شروع زودهنگام يا ديرهنگام پرفشاري خون نيز بايد پرفشاري خون ثانويه را مد نظر داشت....
ميزان شيوع پرفشاري خون ثانويه و شايعترين علل آن بر حسب گروه سني متغيرند. در تقريبا 10 - 5 از بزرگسالان دچار پرفشاري خون يک علت ثانويه وجود دارد. در جوانان، به خصوص زنان، تنگي شريان کليوي در اثر ديسپلازي فيبروماسکولار يکي از شايعترين علل ثانويه به شمار ميرود. ديسپلازي فيبروماسکولار را ميتوان با MRI يا CT اسکن تشخيص داد. از همين روشهاي تصويربرداري ميتوان براي تشخيص تنگي آترواسکلروتيک شريان کليوي استفاده نمود که از علل اصلي پرفشاري خون ثانويه در افراد سالمند به شمار ميرود. در ميانسالان، آلدوسترونيسم شايعترين علت ثانويه پرفشاري خون است و آزمون تشخيصي ابتدايي توصيهشده براي آن، نسبت آلدوسترون به رنين است. تا 85 کودکان مبتلا به پرفشاري خون دچار يک علت قابل شناسايي هستند که شايعترين آنها بيماري پارانشيم کليه است. لذا تمام کودکان دچار پرفشاري خون تاييدشده بايد از نظر علت زمينهاي تحت ارزيابي قرار بگيرند که اين ارزيابي سونوگرافي کليه را نيز دربر ميگيرد.
در ايالات متحده يکسوم بزرگسالان مبتلا به پرفشاري خون هستند. بيماري بيشتر اين افراد علت واضحي ندارد و در دسته پرفشاري خون اوليه قرار ميگيرد. البته 10 ـ 5 افراد هم دچار پرفشاري خون ثانويه هستند که در آنها ميتوان يک علت زمينهاي بالقوه قابل تصحيح را شناسايي نمود. در کودکاني دچار پرفشاري خون، علل ثانويه بسيار شايعترند. هرگاه در بيماري پرفشاري خون تشخيص داده شود، يک هدف ارزيابي اوليه (يعني شرححال، معاينه فيزيکي و آزمونهاي آزمايشگاهي پايه) عبارت است از رد علل ثانويه احتمالي ( جدول 1). انديکاسيونهاي ارزيابي بيشتر از نظر يک علت ثانويه محتمل در غياب نشانهها و علايم مطرحکننده، عبارتند از پرفشاري خون مقاوم (که بنا بر تعريف عبارت است از فشار خون بالا با وجود پايبندي بيمار به دوزهاي بهينه 3 داروي کاهنده فشار خون که شامل يک ديورتيک باشد)، شروع زودهنگام يا ديرهنگام پرفشاري خون، سير شديد يا تسريعشده بيماري يا عدم تحمل داروهاي خاص.
رويکرد کلي به بيمار
ابتدا پزشک بايد تاييد نمايد که فشار خون بيمار به طور دقيق با استفاده از وضعيتدهي مناسب به بيمار و با يک کاف با اندازه مناسب اندازهگيري شده است. براي رد پرفشاري خون ناشياز روپوش سفيد (در صورت شک)، پايش فشار خون به وسيله دستگاههاي همراه ميتواند مفيد باشد. بررسي رژيم غذايي و داروهاي مورد استفاده بيمار نيز از نظر ساير علل بالقوه فشار خون بالا مهم است. معلوم شده که مصرف بيش از حد سديم، شيرينبيان يا الکل فشار خون را افزايش ميدهد. بسياري از داروها بر فشار خون تاثير ميگذارند (جدول 2) و ممکن است يک دوره آزمايشي قطع يک داروي بالقوه تاثيرگذار براي کاهش فشار خون کافي باشد. اگر اين عوامل بالقوه تاثيرگذار بر پرفشاري خون رد شده باشند و نگراني از نظر پرفشاري خون ثانويه باقي مانده باشد، پزشک ميتواند در جستوجوي علل فيزيولوژيک بالقوه برآيد.
در کودکان که 85 - 70 موارد پرفشاري خون يک علت ثانويه دارد، شايعترين علتها با افراد بزرگتر متفاوت است؛ بنابراين براي تشخيص افتراقي، يک رويکرد مبتني بر سن توصيه ميگردد. حد مرزي فشار خون در کودکان به جنس، سن و صدک قد بستگي دارد؛ نمودارهاي مربوط به طيف مناسب فشار خون را ميتوان در اينترنت پيدا کرد.
در جدول 3 شايعترين علل پرفشاري خون ثانويه بر حسب سن خلاصه شده و در شکل 1 يک رويکرد پيشنهادي براي ارزيابي ابتدايي بيماران مشکوک به پرفشاري خون ثانويه آمده است. پزشکان بايد به خاطر داشته باشند که اين دستهبنديها مطلق نيستند و ممکن است بين گروهاي سني، همپوشاني علتها وجود داشته باشد. در ادامه اين مقاله در مورد استفاده از راهبردهاي اختصاصي براي بيماران گروههاي سني مختلف بحث ميشود.
کودکان و نوجوانان (از بدو تولد تا 18 سالگي)
بيماري پارانشيم کليه
بيماري پارانشيم کليه شايعترين علت پرفشاري خون در کودکان قبل از سنين نوجواني به شمار ميرود. در اين گروه سني، پاتولوژيهاي کليه شامل گلومرولونفريت، ناهنجاريهاي مادرزادي و نفروپاتي ناشياز ريفلاکس است. گاهي پرفشاري خون ايجادشده تا جواني ظاهر نميگردد و لذا بايد اين علت را در تشخيص افتراقي علل پس از کودکي نيز مد نظر قرار داد. ارزيابي ابتدايي براي موارد مشکوک به بيماري پارانشيم کليه بايد شامل اندازهگيري سطح نيتروژن اوره خون و کراتينين، آزمايش کامل ادرار، کشت ادرار و سونوگرافي کليه باشد.
کوارکتاسيون آئورت
کوارکتاسيون آئورت دومين علت شايع پرفشاري خون در کودکان است و در پسرها با شيوع 5 -2 برابر ديده ميشود. هرچند کوارکتاسيون ممکن است در نوزادان به صورت نارسايي احتقاني قلب تظاهر کند، نوعا در حولوحوش 5 سالگي با شروع پرفشاري خون يا يک سوفل قلبي تشخيص داده ميشود. به ندرت موارد خفيف کوارکتاسيون در بزرگسالان رخ ميدهند. ناهمخواني بين فشار خون بازوي دوطرف يا فشار خون بازو و فمورال، مطرحکننده کوارکتاسيون است (جدول 1). در بيماران کمسنتر ممکن است راديوگرافي قفسه سينه غير اختصاصي باشد در حالي که در بزرگسالان ممکن است نشانه کلاسيک «3» يا خوردگي (notching) دنده مشهود باشد. در کودکان با توجه به کوچکتر بودن جثه، اکوکارديوگرافي از طريق قفسه سينه براي تشخيص کفايت ميکند و براي ارزيابي همزمان هيپرتروفي بطن چپ مفيد است. البته انجام MRI به صورت روزافزوني در حال افزايش است و روش تصويربرداري ارجح در بزرگسالان به شمار ميآيد.
جوانان (39 - 19 سالگي)
تنگي شريان کليوي در اثر ديسپلازي فيبروماسکولار
ديسپلازي فيبروماسکولار از جمله اختلالات عروقي با علت ناشناخته است که تمايل به درگيري شريانهاي کليوي داشته، باعث تنگي آنها ميشود و نهايتا به کاهش خونرساني به کليه ميانجامد. در جوانان، بهخصوص زنان، ديسپلازي فيبروماسکولار يکي از شايعترين علل پرفشاري خون ثانويه به شمار ميرود. در بيماران دچار تنگي شريان کليوي ممکن است يک بروييِ زير (high- pitched) در تمام طول سيستول در شريان کليوي قابل سمع باشد. در کساني که در آنها برويي شريان کليوي تشخيص داده ميشود، خطر نسبي تنگي شريان کليوي در مقايسه با بيماران فاقد اين يافته، حدود 0/5 است؛ تمام اين بيماران بايد مورد ارزيابي بيشتر واقع شوند.
هرچند آنژيوگرافي، استاندارد تشخيص تنگي شريان کليوي محسوب ميشود، تهاجمي است و نبايد به عنوان آزمون تشخيصي ابتدايي مورد استفاده قرارگيرد. MRI با ماده حاجب گادولينيوم و CT آنژيوگرافي به يک اندازه در مشاهده تنگي دقيق هستند (جدول 4). البته در MRI از پرتوتابي استفاده نميشود و ميتواند ميزان تنگي فيزيولوژيک را هم تعيين کند. از MRI ميتوان براي بيماران داراي کارکرد نامناسب کليه (به خصوص در صورت عدم کاربرد گادولينيوم) استفاده کرد هرچند حساسيت و ويژگي آن اندکي کاهش مييابد. اگر MRI و CT آنژيوگرافي کنتراانديکه باشند، ميتوان از سونوگرافي داپلر کليه استفاده نمود؛ داپلر اطلاعات مفيدي در مورد جريان خون ارايه ميدهد ولي دقت آن تحت تاثير خصوصيات جثه بيمار و مهارت فرد انجامدهنده قرار دارد. از آنجا که رنوگرافي پس از تجويز کاپتوپريل حساسيت و ويژگي پاييني دارد که به معني نسبت درستنمايي حدود 0/1 است، ديگر يک آزمون خط اول مناسب محسوب نميگردد (جدول 4).
اختلال کارکرد تيروييد
هورمون تيروييد بر برونده قلب و مقاومت عروق سيستميک تاثير ميگذارد که اينها به نوبه خود بر فشار خون موثر هستند. هيپوتيروييدي ميتواند باعث افزايش فشار خون دياستولي گردد در حالي که هيپرتيروييدي ميتواند باعث افزايش ايزوله فشار خون سيستولي شده، به افزايش فشار نبض بينجامد. هرچند هيپوتيروييدي يکي از شايعترين علل ثانويه پرفشاري خون در جوانان به شمار ميرود، در واقع بروز آن با افزايش سن افزايش يافته، در دهه 7 عمر به حداکثر ميرسد. بر عکس، هيپرتيروييدي همراهي قابل ملاحظهاي با افزايش فشار خون در افراد 50 -20 ساله دارد. از آنجا که اختلال کارکرد تيروييد در گروههاي سني متعددي رخ ميدهد، در صورت وجود هرگونه علايم مطرحکننده بايد انجام آزمون براي آن را مد نظر قرار داد. هورمون محرک تيروييد يک نشانگر حساس است که براي تشخيص ابتدايي هر يک از اين دو وضعيت استفاده ميشود.
ميانسالان (60-40 سالگي)
آلدوسترونيسم
آلدوسترونيسم اوليه که به آن هيپرآلدوسترونيسم نيز ميگويند، در واقع شامل گروهي از بيماريها از جمله آدنومهاي توليدکننده آلدوسترون و هيپرآلدوسترونيسم ايديوپاتيک دوطرفه است. اگر هيپوکالمي ناشي از دارو نباشد، پزشک بايد به آلدوسترونيسم شک کند؛ هرچند اين اختلال تنها در 30 از اين بيماران رخ ميدهد. آلدوسترونيسم زماني نادر تلقي ميشد ولي با بررسيهاي دقيقتر معلوم گرديد که بروز آن در بيماران دچار پرفشاري خون حدود 6 است. آلدوسترونيسم 20 - 10 بيماران مبتلا به پرفشاري خون مقاوم را مبتلا ميکند و بدين ترتيب شايعترين علت پرفشاري خون ثانويه در اين زيرگروه است.
بهترين آزمون ابتدايي براي آلدوسترونيسم، اندازهگيري نسبت آلدوسترون به رنين است که حساسترين آزمون براي تشخيص آلدوسترونيسم اوليه به شمار ميرود زيرا در تقريبا 25 از افراد مبتلا به اين بيماري، سطوح آلدوسترون طبيعي است. مطلوب آن است که سطح آلدوسترون و رنين در صبحگاه حداقل 2 ساعت پس از بيدار شدن و در موقعيت ايستاده سنجيده شود. اگر نسبت آلدوسترون به رنين بالاي 20 باشد (در صورتي که آلدوسترون پلاسما بر حسب نانوگرم بر دسيليتر و فعاليت رنين پلاسما بر حسب نانوگرم بر ميليليتر بر ساعت گزارش گردد) و سطح آلدوسترون هم بالاي 15 نانوگرم بر دسيليتر (10/416 پيکومول بر ليتر) باشد، بيمار بايد براي انجام آزمونهاي تاييدکننده (يکي از چند آزمون سرکوب با نمک) به يک فوقتخصص غدد ارجاع گردد. CT اسکن ممکن است بتواند آلدوسترونوماهاي بزرگتر را تشخيص بدهد ولي ممکن است نتواند ميکروآدنومها يا هيپرپلازيها را مشخص کند و لذا قابل اعتماد نيست.
آپنه انسدادي هنگام خواب
آپنه انسدادي هنگام خواب از جمله علل مهم پرفشاري خون ثانويه است (به خصوص در افراد 59-40 ساله ولي کمتر در افراد 60 سال به بالا). آزمون تشخيصي استاندارد، پليسومنوگرافي است ولي ابزارهاي ارزيابي باليني (مثل مقياس خوابآلودگي اپورث [Epworth] و نمره باليني آپنه هنگام خواب) همراه با پالساکسيمتري شبانه ممکن است براي تشخيص آپنه انسدادي متوسط تا شديد هنگام خواب کافي باشند؛ به خصوص از نظر هزينه و دسترسي محدوديتهايي وجود داشته باشد. در بيماران مبتلا به آپنه انسدادي هنگام خواب، نوسان طبيعي فشار خون در 24 ساعت مختل ميگردد و لذا ممکن است در اين بيماران، پايش فشار خون به وسيله يک دستگاه همراه، براي ارزيابي کامل فشار خون شبانهروزي مفيد باشد.
فئوکروموسيتوم
فئوکروموسيتومها تومورهايي نادر و مسوول حدود 5/0 موارد پرفشاري خون ثانويه هستند. بيماران نوعا بين 60 - 30 سالگي تظاهر ميکنند. انجام آزمون از نظر فئوکروموسيتوم بخشي از ارزيابي ابتدايي براي پرفشاري خون ثانويه به شمار نميرود مگر اينکه علايم اختصاصي مطرحکننده آن وجود داشته باشند (جدول 1). به خاطر سکل قلبيـ عروقي و از آنجا که اين پرفشاري خون با جراحي تا حد زيادي قابل برگشت است، تشخيص آن اهميت دارد. با سنجش متانفرينها در نمونه ادرار 24 ساعته ميتوان اين بررسي را انجام داد ولي سنجش متانفرينهاي آزاد پلاسما براي بيمار راحتتر و نسبت درستنمايي منفي آن نزديک به صفر است و لذا آزمون خوبي براي رد اين اختلال به شمار ميرود (جدول 4).
سندرم کوشينگ
بيشتر موارد سندرم کوشينگ (هيپرکورتيزوليسم) ياتروژنيک و ناشي از کورتيکواستروييدهاي تجويزشده هستند که اين امر باز هم اهميت بررسي داروهاي بيمار را نشان ميدهد. البته تنها 20 از بيماران مبتلا به سندرم کوشينگ ياتروژنيک، دچار پرفشاري خون هستند. برعکس، تومورهاي مسبب سندرم کوشينگ نادر (5-2 مورد در هر يک ميليون نفر در سال) هستند ولي حداقل 80 از اين بيماران دچار پرفشاري خون خواهند شد. با توجه به فراواني پايين سندرم کوشينگ، اين بررسي را بايد تنها در صورتي انجام داد که تظاهرات مطرحکننده وجود داشته يا ديگر علل ممکن رد شده باشند. گزينههاي ابتدايي براي بررسي عبارتند از کورتيزول آزاد ادرار 24 ساعته، سرکوب با دوز پايين دگزامتازون يا کورتيزول بزاق آخر شب؛ هرچند نهايتا اين بيماران بايد براي يک ارزيابي کامل به يک فوقتخصص غدد ارجاع داده شوند.
سالمندان (65 سال به بالا)
تنگي شريان کليوي در اثر آترواسکلروز
تنگي شريان کليوي ثانويه به بيماري آترواسکلروتيک، سالمندان را مبتلا ميسازد. در کساني که پس از 50 سالگي دچار پرفشاري خون ميشوند، کساني که دچار آترواسکلروز شناختهشده در ناحيه ديگري از بدن هستند، کساني که نارسايي کليوي توجيهنشده دارند يا کساني که با شروع يک مهارکننده آنزيم مبدل آنژيوتانسين يا بلوکر گيرنده آنژيوتانسين دچار بدتر شدن سريع کارکرد کليه (يعني افزايش سطح کراتينين سرم به ميزان حداقل 1- 5/0 ميليگرم در دسيليتر) ميشوند، بايد به اين بيماري شک کرد. وجود برويي شريان کليوي و بررسيهاي تصويربرداري توصيهشده، مشابه ديسپلازي فيبروماسکولار هستند که پيشتر توضيح داده شد. البته اخيرا در يک کارآزمايي شاهددار تصادفيشده معلوم گرديد در مواردي که پزشک تصور ميکند انديکاسيون واضحي براي برقراري مجدد خونرساني (revascularization) ندارند، درمان دارويي به اندازه برقراري مجدد خونرساني موثر بوده، از نظر ميزان کنترل فشار خون و مرگ قلبي ـ عروقي مشابه آن است و عوارض ناشي از جراحي را هم ندارد. بنابراين، برقراري مجدد خونرساني براي تمام بيماران لازم نيست.
نارسايي کليه
پرفشاري خون ميتواند يک علت اصلي آسيب به پارانشيم کليه (به خصوص در سالمندان) باشد که به نوبه خود باعث تشديد پرفشاري خون ميگردد. همچنين آسيب کليوي ناشي از يک فرايند ديگر، مثل ديابت، ميتواند باعث پرفشاري خون گردد. ارزيابي از نظر احتمال نارسايي مزمن کليه بايد شامل محاسبه تخميني GFR و انجام آزمايش کامل ادرار براي ارزيابي آلبومينوري باشد. سونوگرافي کليه نيز ميتواند در تعيين علت و ازمان نارسايي کليه مفيد باشد.
منبع: Viera AJ, Neutze DM. Diagnosis of secondary hypertension: an age- based approach. American Family Physician December 15, 2010; 82: 1471-8.
توصيههاي کليدي براي طبابت توصيه باليني درجهبندي شواهد - در فقدان نشانههاي باليني براي مطرح شدن پرفشاري خون ثانويه احتمالي در بزرگسالان، انديکاسيونهاي ارزيابي بيشتر از اين نظر عبارتند از پرفشاري خون مقاوم و شروع زودهنگام، ديرهنگام يا سريع فشار خون بالا. C - تمام کودکان قبل از سنين نوجواني در صورت ابتلا به پرفشاري خون ثانويه بايد از نظر علل ثانويه احتمالي مورد ارزيابي قرار گيرند. C - جواناني که به نظر ميرسد به پرفشاري خون ثانويه مبتلا باشند، بايد از نظر ديسپلازي فيبروماسکولار شريان کليوي مورد ارزيابي قرار گيرند. C - نسبت آلدوسترون به رنين بهترين آزمون ابتدايي براي تعيين اين نکته است که آيا بيمار مبتلا به پرفشاري خون بايد تحت ارزيابي بيشتري از نظر آلدوسترونيسم قرار گيرد يا خير. C - آپنه انسدادي هنگام خواب ميتواند يک علت ثانويه براي پرفشاري خون باشد يا در ايجاد آن نقش داشته باشد. C A: شواهدبيمارمحور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماريمحور، طبابت رايج، عقيده صاحبنظران يا مجموعه موارد باليني.
جدول 1. نشانهها و علايمي که علل اختصاصي پرفشاري خون ثانويه را مطرح ميکنند نشانهها و علايم علت احتمالي پرفشاري خون ثانويه گزينههاي موجود براي بررسي تشخيصي تفاوت فشار خون سيستولي بازو و ساق به ميزان بيش از 20 ميليمتر جيوه تاخير يا فقدان نبضهاي فمورال سوفل کوارکتاسيون آئورت MRI (بزرگسالان) اکوکارديوگرافي از طريق قفسه سينه (کودکان) افزايش سطح کراتينين سرم (حداقل 1ـ 5/0 ميليگرم بر دسيليتر) پس از شروع مهارکننده آنزيم مبدل آنژيوتانسين يا بلوکر گيرنده آنژيوتانسين برويي کليوي تنگي شريان کليوي CT آنژيوگرافي سونوگرافي داپلر شريانهاي کليوي MRI با ماده حاجب گادولينيوم براديکاردي يا تاکيکاردي عدم تحمل سرما يا گرما يبوست يا اسهال قاعدگي نامنظم يا شديد يا فقدان قاعدگي اختلالات تيروييد هورمون محرک تيروييد هيپوکالمي آلدوسترونيسم سطح رنين و آلدوسترون براي محاسبه نسبت آلدوسترون به رنين حملات آپنه هنگام خواب خوابآلودگي روزانه خروپف آپنه انسدادي هنگام خواب پليسومنوگرافي (بررسي خواب) نمره باليني آپنه هنگام خواب همراه با پالس اکسيمتري شبانه گرگرفتگي سردرد فشار خون متغير کمفشاري خون ارتوستاتيک تپش قلب تعريق سنکوپ فئوکروموسيتوم متانفرينهاي تجزيهشده ادرار 24 ساعته متانفرينهاي آزاد پلاسما کوهان بوفالو (buffalo hump) چاقي مرکزي چهره ماهگونه استريا سندرم کوشينگ کورتيزول ادرار 24 ساعته کورتيزول بزاق آخر شب سرکوب با دوز پايين دگزامتازون
جدول 2. برخي داروهايي که فشار خون را ممکن است افزايش دهند دسته دارويي مثالهاي شايع استروژن قرصهاي ضدبارداري خوراکي گياهي افدرا، جينسنگ، ما هوانگ غيرمجاز آمفتامينها، کوکائين داروهاي ضدالتهاب غير استروييدي مهارکنندههاي سيکلواکسيژناز ـ2، ايبوپروفن، ناپروکسن روانپزشکي بوسپيرون، کاربامازپين، کلوزاپين، فلوکستين، ليتيوم، ضدافسردگيهاي سهحلقهاي استروييد متيل پردنيزولون، پردنيزون مقلد سمپاتيک ضد احتقانها، قرصهاي رژيمي
جدول 3. شايعترين علل پرفشاري خون ثانويه بر حسب سن* گروه سني درصد پرفشاري خون داراي يک علت زمينهاي شايعترين علل کودکان (از بدو تولد تا 12 سالگي) 85 - 70 بيماري پارانشيم کليه کوارکتاسيون آئورت نوجوانان (18 - 12 سالگي) 15 - 10 بيماري پارانشيم کليه کوارکتاسيون آئورت جوانان (39 - 19 سالگي) 5 اختلال کارکرد تيروييد ديسپلازي فيبروماسکولار بيماري پارانشيم کليه ميانسالان (64 - 40 سالگي) 12 - 8 آلدوسترونيسم اختلال کارکرد تيروييد آپنه انسدادي هنگام خواب سندرم کوشينگ فئوکروموسيتوم سالمندان (65 سال به بالا) 17 تنگي آترواسکلروتيک شريان کليوي نارسايي کليه هيپوتيروييدي * † به ترتيب تقريبي فراواني در گروهها.
جدول 4. دقت آزمونهاي تشخيصي براي علل پرفشاري خون ثانويه علت ثانويه بالقوه و آزمونهاي تشخيصي نسبت درستنمايي مثبت نسبت درستنمايي منفي آلدوسترونيسم نسبت آلدوسترون به رنين بيشتر از 20* 6/4 27/0 نسبت آلدوسترون به رنين بيشتر از 30* 0/28 16/0 کوارکتاسيون آئورت اکوکارديوگرافي 0/47 06/0 سندرم کوشينگ کورتيزول آزاد ادرار 24 ساعته 6/10 16/0 کورتيزول بزاق آخر شب 8/8 07/0 سرکوب با دوز پايين دگزامتازون 6/11 09/0 آپنه انسدادي هنگام خواب پليسومنوگرافي شبانه † - - نمره باليني آپنه هنگام خواب همراه با پالساکسي متري شبانه 2/5 25/0 فئوکروموسيتوم متانفرينهاي تام ادرار 24 ساعته 0/8 13/0 متانفرينهاي آزاد پلاسما 5/5 01/0 تنگي شريان کليوي رنوگرافي پس از تجويز کاپتوپريل 4/1 76/0 CT آنژيوگرافي 4/13 06/0 MRI با ماده حاجب گادولينيوم 9/13 03/0 بيماري پارانشيم کليه سونوگرافي کليه 9/2 32/0 توجه: هنگامي که نسبتهاي درستنمايي در مقاله مرجع ارايه نشده بودند، بر اساس دادههاي ارايهشده مربوط به حساسيت و ويژگي محاسبه گرديدند. *در صورتي که آلدوسترون پلاسما بر حسب نانوگرم بر دسيليتر و فعاليت رنين پلاسما بر حسب نانوگرم بر ميليليتر بر ساعت گزارش شوند و همراه با سطح آلدوسترون بيشاز 15 نانوگرم بر دسيليتر باشند. + استاندارد تشخيص
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۴۹۶