ميگرن، نوعي سردرد است که به طور متوسط 15درصد از افراد جامعه را گرفتار مي‌کند. در دوره کودکي شيوع ميگرن در دختران و پسران برابر است اما در سنين باروري ميزان ابتلاي زنان به بيش از 2 برابر مردان مي‌رسد بنابراين نقش تغييرات هورموني -از زمان بلوغ تا يائسگي- در حملات ميگرن در زنان را نمي‌توان ناديده گرفت. حدود 60 درصد از زنان با سابقه ميگرن، حملاتي را همزمان با دوران قاعدگي خود تجربه مي‌کنند. ميگرن قاعدگي که بدون اورا بوده و در فاصله 2 روز قبل تا 3 روز بعد از شروع خونريزي رخ مي‌دهد، در 10 تا 15 درصد از زنان شايع است. بيش از نيمي ‌از مبتلايان به ميگرن قاعدگي، حملاتي را در ساير روزهاي ماه نيز تجربه مي‌کنند.

تشخيص ميگرن قاعدگي در صورتي گذاشته مي‌شود که حملات ميگرن در دوره قاعدگي حداقل در 2 دوره از هر 3 دوره قاعدگي رخ دهند. شواهد نشان داده‌اند ميگرن قاعدگي متاثر از تغييرات سطح هورمون‌هاي زنانه در طول زندگي يک زن است. دستگاه عصبي مرکزي ممکن است از راه‌هاي متعددي تحت‌تاثير هورمون‌هاي تخمدان قرار گيرد. گيرنده‌هاي استروژن و پروژسترون در مناطق کورتيکال و ساب‌کورتيکال مغز وجود دارند. براساس تئوري کمبود استروژن، کاهش استروژن-آنچنان که طي فاز لوتئال چرخه قاعدگي رخ مي‌دهد- با توليد سروتونين مرتبط است. چنين وضعيتي به گشادي عروق جمجمه و حساس شدن عصب تري‌ژمينال منتهي مي‌شود که مي‌تواند آغازگر ميگرن در برخي از زنان باشد. ثابت ماندن سطح استروژن سرم- 45 تا 75 پيکوگرم در ميلي‌ليتر- باعث کاهش دفعات ميگرن و شدت حملات مي‌شود. به علاوه، پروستاگلندين‌هايي که طي ريزش آندومتريال آزاد مي‌شوند، ممکن است در افزايش تعداد دفعات حملات ميگرن در اواخر فاز لوتئال و اوايل فاز خونريزي چرخه قاعدگي نقش داشته باشند.

بارداري باعث افزايش سطح پلاسمايي استروژن و پروژسترون مي‌شود. در بسياري از زنان حملات ميگرن در طول بارداري کاهش مي‌يابد. اين کاهش دفعات حملات ميگرن به خصوص در 3 ماهه سوم مشهود است. در زناني که سابقه ميگرن همراه با اورا را داشته‌اند، حملات ممکن است به شکل پيش از بارداري باقي بمانند يا حتي وخيم‌تر شوند. در زناني که طي بارداري دفعات وقوع حملات ميگرن کاهش يافته بود ممکن است بهبود بيماري طي شيردهي قابل‌توجه باشد. اين اثر حفاظتي در برابر حملات ممکن است با افزايش سطح اکسي‌توسين و وازوپرسين يا مهار استروژن و پروژسترون مرتبط باشد. تغييرات هورموني رخ داده در شروع يائسگي و پيش از آن، ممکن است ميگرن‌هاي دوره قاعدگي را تشديد کنند. در سال‌هاي نزديک به يائسگي، سطح استروژن متغير است و اغلب بيش از ميزان معمول آن در زنان با قاعدگي‌هاي طبيعي است. حدود يک سال پس از وقوع يائسگي و پايدار شدن آن، حملات ميگرن کمتر و گاه ناپديد مي‌شوند. اين کاهش چشمگير وقوع حملات با سطح پايدار و اندک استروژن قابل‌توجيه است.


درمان و پيشگيري از ميگرن قاعدگي

درمان ميگرن قاعدگي بحث‌برانگيز و ممکن است براي هر بيمار منحصر به فرد باشد. هدف از پيشگيري و درمان، کاهش دفعات وقوع حملات سردرد است. درمان ميگرن در دوران قاعدگي با ميگرني که در زمان‌هاي ديگر رخ مي‌دهد متفاوت است؛ اما درمان‌هاي دارويي حاد حملات ميگرن قاعدگي با ساير انواع ميگرن يکسان است. ضددردها، ارگوت‌ها و تريپتان‌ها براي قطع ميگرن قاعدگي تجويز مي‌شوند. همه اين گروه‌هاي دارويي در اين بيماران اثربخش هستند اما انتخاب دارو و دوز موثر آن براي هر بيمار متفاوت است. بين تمام ‌گروه‌هاي دارويي تريپتان‌ها در مجموع بهترين هستند. ترکيب يک تريپتان و يک ضدالتهاب غيراستروييدي نيز مي‌تواند سودمند باشد.

تريپتان‌ها: تريپتان‌ها به عنوان درمان پيشگيرانه کوتاه‌مدت ميگرن قاعدگي مورد استفاده قرار گرفته‌اند. دوره درمان با اين گروه دارويي 5 روز است: 2 روز قبل از شروع قاعدگي به عنوان پيشگيري و 3 روز طي دوره خونريزي. رژيم‌هاي موثر عبارتند از 25 ميلي‌گرم سوماتريپتان يک بار در روز، ناراتريپتان 1 ميلي‌گرم 2 بار در روز، فروواتريپتان 5/2 ميلي‌گرمي 2 بار در روز و زولميتريپتان 5/2 ميلي‌گرمي‌ 2 بار يا يک بار در روز. البته امروزه اين داروها براي پيشگيري از ميگرن قاعدگي توصيه نمي‌شوند. فروواتريپتان که در پيشگيري کوتاه‌مدت از ميگرن‌هاي مرتبط با بارداري موثر است، ممکن است براي پيشگيري از ميگرن بارداري گزينه خوبي باشد زيرا نيمه عمر آن طولاني است. ناراتريپتان باعث افزايش سردردهاي پس از درمان مي‌شود. سوماتريپتان در مطالعات موفق بوده است ولي به دليل بالاتر بودن قيمت تريپتان‌ها در مقايسه با ضددردها، تريپتان‌ها نبايد به عنوان خط اول براي پيشگيري تجويز شوند. مصرف روزانه تريپتان‌ها در دوران پيش از يائسگي توالي دفعات سردرد و شدت آنها را کاهش مي‌دهد اما در حملات ناگهاني سردرد تجويز ماکزيمم دوز لازم است.

مکمل‌ها: مکمل‌هاي حاوي منيزيم باعث کاهش علايم ميگرن در مبتلايان به نشانگان پيش از قاعدگي مي‌شوند. طي حملات ميگرن سطح منيزيم مغز کاهش مي‌يابد و کاهش منيزيم يونيزه ممکن است در ميگرن قاعدگي مقصر باشد. مکمل‌هاي منيزيم (360 ميلي‌گرم عنصر منيزيم روزانه) که حداقل براي مدت 15 روز از چرخه قاعدگي مصرف شود، باعث پيشگيري از حملات ميگرن در برخي از بيماران مي‌شود. ويتامين E که خاصيت ضدپروستاگلاندين دارد، نيز فوايد محدودي در ميگرن راجعه زنان دارد.

استروژن درماني: از آنجا که ميگرن قاعدگي با فقدان استروژن مرتبط است، مصرف استروژن اواخر فاز لوتئال مورد مطالعه قرار گرفته است. مصرف سيگار، ابتلا به اختلالات ترومبوآمبوليک و تومورهاي وابسته به استروژن موارد ممنوعيت تجويز استروژن هستند.

براي زنان در سنين باروري که به ميگرن قاعدگي مبتلا هستند و هورمون درماني مداوم براي آنها ممنوعيت دارد، مي‌توان دوز اندک قرص‌هاي ضدبارداري خوراکي را تجويز کرد. مواردي از موفقيت درماني به دنبال مصرف استروژن منقطع در اواخر فاز لوتئال گزارش شده است. استراديول پوستي به شکل برچسب‌هاي 5/1 ميلي‌گرمي ‌نصب شده روي بخش فوقاني ران يا بازو -6 روز قبل از شروع خونريزي قاعدگي تا 2 روز پس از آن- باعث کاهش تعداد روزهاي ابتلا به ميگرن مي‌شود.

پيشگيري درازمدت: درمان پيشگيرانه طولاني‌مدت بايد در مورد زناني اتخاذ شود که 3 يا تعداد بيشتري حمله سردرد ناتوان‌کننده را در هر ماه تجربه مي‌کنند و با رژيم‌هاي درماني حاد بهبود نيافته‌اند.

رژيم‌هاي استاندارد پروفيلاکتيک عبارتند از ضدتشنج‌ها، بتابلاکرها، بلوک‌کننده‌هاي کانال کلسيم و ضدافسردگي‌ها. افزايش دوز دارو پيش از شروع قاعدگي ممکن است سودمند باشد.

منبع: نشریه سپید شماره ۳۳۰، دکتر شیرین میرزازاده