دارو86- ویتامین ها
ويتامينها و موادمعدني تقريبا در تمامي فعاليتهاي بدن نقش دارند و بايد مقادير مورد نياز از اين ترکيبات ارزشمند از طريق موادغذايي مصرفي روزانه يا مکملهاي غذايي تامين شود؛ زيرا بدن ما نميتواند اين مواد را بسازد. براساس مطالعه مرکز ملي سلامت و تغذيه آمريکا، 52 درصد از بزرگسالان اين کشور از نوعي مکمل غذايي براي تامين ويتامينها و مواد معدني مورد نياز بدن خود استفاده ميکنند. امروزه ميدانيم که مصرف مکملهاي غذايي، روشي ايمن و موثر در حفظ سلامت بدن است اما برخي از مکملهاي غذايي ممکن است با داروها تداخل اثر داشته باشند. در اين مقاله در کنار اشاره به فوايد هر کدام از ويتامينها، به تداخلات احتمالي آنها با داروها نيز اشاره شده?است. لازم به ذکر است که احتمال بروز اين تداخلات در مبتلايان به بيماريهاي متعدد زمينهاي که اقلام دارويي زيادي مصرف ميکنند، سالمندان و مبتلايان به نارساييهاي کبدي و کليوي بيشتر است.
ويتامين A
ويتامينA يک ويتامين محلول در چربي است که در موادغذايي مصرفي روزانه مانند جگر، ميوههاي زرد-نارنجي رنگ، سبزيجاتي مانند هويج، مارگارين، شير، سبزيجات با برگسبز تيره مانند اسفناج موجود است. مکمل ويتامين A به تنهايي متداول نيست اما اين ويتامين را ميتوان به عنوان يکي از مجموعه ويتامينهاي مورداستفاده براي تقويت پوست، مو يا ناخن مصرف کرد. ويتامينA نقش مهميدر بينايي، رشد استخوانها و تمايز سلولي و ايمني بدن ايفا ميکند. کمبود ويتامينA معمولا به مشکلاتي مانند اختلالات ديد (عارضهاي که در کشورهاي پيشرفته در مقايسه با کشورهاي درحال توسعه با رژيمهاي غذايي نامناسب، به مراتب شيوع کمتري دارد) ميانجامد. بيماريهايي مانند سلياک، کرون و اختلالات پانکراس ممکن است باعث سوءجذب ويتامينA از رژيم غذايي روزانه شوند.
تداخلات دارويي با ويتامينA معمولا در نتيجه مصرف مکملهاي حاوي اين ويتامين همراه با داروهاي گروه رتينوييدها مانند ايزوترتينويين و آسيترتين که براي درمان آکنه و پسوريازيس تجويز ميشوند، گزارش شده است. بنابراين در بيماراني که ترکيب?هاي رتينوييد مصرف ميکنند، نبايد ميزان بالاي ويتامينA تجويز شود.
ويتامين B6 (پيريدوکسين)
ويتامين B6، يک ويتامين محلول در آب است که براي درمان کمبود ويتامين B6 و انواعي از آنمي تجويز ميشود. غذاهاي حاوي پيريدوکسين عبارتند از گوشت، دانههاي غلات، برخي ميوهها و سبزيجات. پيريدوکسين آثار فنيتويين و لوودوپا را کاهش ميدهد. البته اين وضعيت در صورتي که لوودوپا در ترکيب با کاربي دوپا– که مانع از تداخل دارويي ميشود- باشد، رخ نخواهد داد. شواهد موجود براي اثبات کاهش غلظت سرمي فنيتويين به دنبال تجويز دوزهاي بالاي پيريدوکسين اندک هستند اما براي اطمينان بيشتر ميتوان دوزهاي پايينتر مکملهاي حاوي پيريدوکسين را در افراد با غلظت سرمي پايين فنيتويين تجويز کرد.
ويتامين E
ويتامين E يک ويتامين محلول در چربي است که در مبتلايان به مشکلاتي مانند کمبود ويتامين E، آترواسکلروز، بيماري آلزايمر و انواع مختلف سرطان تجويز ميشود. به علاوه، تجويز اين مکمل در بيماران با مشکلات قلبي-عروقي متداول است.
در مصرفکنندگان دوزهاي بالاي ويتامين E (بالاتر از 800 واحد بينالمللي)، افزايش خطر خونريزي در صورت مصرف همزمان با وارفارين گزارش شده است بنابراين در بيماران تحت درمان با وارفارين در صورت نياز به ويتامين E مصرف ترکيب ويتامينها به جاي ويتامين E تنها توصيه ميشود. ويتامين E مانند ساير آنتياکسيدانها ممکن است اثربخشي داروهاي شيميدرماني را کاهش دهد. از سويي ديگر، گاهي آنتياکسيدانها براي پيشگيري يا کاهش آثار سمي برخي داروها تجويز ميشوند.
ويتامينK
ويتامينK از طريق مصرف موادغذايياي مانند سبزيجات برگ سبز (اسفناج و بروکلي) تامين ميشود. در صورت مصرف همزمان وارفارين با ترکيبات حاوي ويتامين K، فعاليت وارفارين کاهش و درنتيجه زمان پروترومبين و INR نيز کاهش مييابد. چنين وضعيتي بيمار را مستعد حوادث ترومبوآمبوليک مانند ترومبوز وريدهاي عمقي، آمبولي ريه و انفارکتوس ميوکارد خواهد کرد.
نياسين
اين ويتامين گروه B براي درمان هايپرليپيدمي تجويز ميشود. درنتيجه ممکن است مکملهاي حاوي اين ويتامين بدون نظر پزشک و از سوي بيماران بهطور سرخود براي کاهش کلسترول مصرف شوند. مصرف همزمان نياسين و استاتينها ممکن است خطر ميوپاتيها يا رابدوميوليز را افزايش دهد. البته اين خطر در مصرفکنندگان دوزهاي بالاي يک گرم در روز نياسين مطرح ميشود که در مکملهاي غذايي متداول موجود در بازارهاي مصرف دوز نياسين به مراتب کمتر از مقدار مذکور است.
اسيدفوليک يا ويتامين B8
اسيدفوليک يکي از اعضاي خانواده ويتامينهاي گروه B است که براي درمان و پيشگيري از کمبود اسيدفوليک تجويز ميشود. مکملهاي حاوي اسيدفوليک را معمولا در طول درمان با متوترکسات براي پيشگيري از مسموميت در مبتلايان به آرتريت?روماتوييد و پسوريازيس تجويز ميکنند زيرا متوترکسات فعاليت آنزيم ديهيدروفولات ردوکتاز را مهار ميکند. مطالعه?ها نشان دادهاند که مکملهاي حاوي اسيدفوليک بدون تاثير بر اثربخشي درازمدت اين دارو در مبتلايان به آرتريت روماتوييد يا پسوريازيس، خطر مسموميت با متوترکسات را کاهش ميدهند بنابراين در اين بيماران بهخصوص اگر علايم مسموميت مانند شمارش غيرطبيعي گلبولهاي خوني، موکوزيت و اسهال مشاهده شد، تجويز مکملهاي اسيدفوليک توصيه ميشود.
اسيدفوليک در دوزهاي بالاتر از 5 ميليگرم در روز (غيرمعمول در مکملهاي موجود در بازار) ممکن است اثربخشي فنيتويين را کاهش دهد.
نکته جالب آنکه افزايش ميزان دريافت اسيدفوليک و ساير ويتامينهاي گروه B ميتواند تعداد دفعات و شدت حملات ميگرن را کاهش دهد. حملات ميگرن بهطور معمول با داروهاي ضددرد يا داروهاي ضدتهوع درمان ميشوند. ساير گزينههاي درمان ميگرن عبارتند از ضدافسردگيها و بتابلاکرها که براي هر دوي اين گروه داروها عوارض جانبي متعددي مطرح هستند. در يک مطالعه محققان براي 50 بيمار مبتلا به ميگرن مکملهاي حاوي اسيدفوليک و ويتامينهاي گروه B تجويز کردند به ميزان قابلتوجهي از شدت درد و تعداد دفعات عود سردرد ميگرني در اين بيماران کاسته شد. محققان معتقدند ويتامينهاي گروه B در مبتلايان به ميگرن اثربخش هستند زيرا ميتوانند سطوح آمينوهوموسيستيين را تنظيم کنند. محققان علم ژنتيک نشان دادهاند که يک موتاسيون يا اختلال عملکرد در ژن MTHFR باعث افزايش سطوح هوموسيستيين و افزايش خطر ميگرن ميشود. همچنين سطوح بالاي هوموسيستيين عاملي براي بيشتر شدن خطر وقوع بيماريهاي قلبي-عروقي و حملات مغزي است.
ويتامين B12 يا کوبالامين
اين ويتامين براي ساخت گلبولهاي قرمز خوني و نيز سلامت دستگاه عصبي ضروري است. کمبود ويتامين B12 در صورتي که درمان نشده باقي بماند به آنمي و متعاقب آن به آسيب?هاي جبرانناپذير اعصاب و مغز ميشود. کمبود ويتامين B12 در خون ممکن است به اختلال خوني آنمي پرنيشيوز منتهي شود. مبتلايان به اين اختلال از ساخت فاکتور داخلي در معده خود (عامل ضروري در جذب ويتامين B12) ناتوان هستند. براي درمان چنين بيماراني ويتامين B12 مستقيما به جريان خون تزريق ميشود؛ درنتيجه نيازي به عبور از معده ناتوان در جذب ويتامين نخواهد داشت. علاوه بر ساخت گلبولهاي قرمز و سلامت دستگاه عصبي، وجود ويتامين B12 براي جذب اسيدفوليک ضروري است. همچنين ويتامين B12 به آزادسازي انرژي کمک ميکند.
سلولهاي ما براي تکثير به ويتامين B12 نياز دارند. بدن در هر دقيقه ميليونها گلبولقرمز توليد ميکند. کمبود ويتامين B12 ساخت گلبولهاي قرمز را تحتتاثير قرار ميدهد. درنتيجه، تعداد اين سلولها کاهش مييابد و فرد به کمخوني مبتلا ميشود. شايعترين علايم چنين وضعيتي عبارتند از ضعف و خستگي، کوتاهشدن نفس، تپشقلب، خشکي دهان يا زبان، کاهش وزن، رنگ پريدگي پوست، اسهال، اختلالات قاعدگي و مستعد بودن به انواع عفونتها. درصورت درماننکردن کمخوني، ممکن است علايم نورولوژيک مانند گزگز و مورمور يا بيحسي انگشتان دستوپا، ضعف عمومي عضلات، لنگيدن، تحريکپذيري، گيجي و فراموشي در بيمار پديدار شوند.
منبع: نشریه سپید شماره ۲۷۴