گزارش57- فتق ابتوراتور
در ژانويه 2007، زني 58 ساله باسابقه 2 ساله دردهاي حملهاي شديد هيپ به بخش ما مراجعه کرد. او سابقه 30 ساله بياشتهايي عصبي را ذکر ميکرد. درد از نزديک پوبيس آغاز ميشد و به هيپ راست يا چپ تير ميکشيد. البته درد در سمت راست بيشتر رخ ميداد. درد اغلب بعد از دفع ادرار يا مدفوع شروع ميشد و از چند دقيقه تا چند ساعت طول ميکشيد. او به دليل شدت درد نميتوانست راه برود و بايد در وضعيت درازکشيده به پشت قرار ميگرفت و ران درگير را خم ميکرد تا درد کمي تسکين يابد. بيمار ما چندين نوبت به اورژانس مراجعه کرده بود که تشخيص درد سايکوژنيک يا استئوآرتريت به علت تغييرات دژنراتيو موجود در گرافيهاي هيپ مطرح شده بود.
بيمار در معاينه علامتي نداشت؛ اما به شدت لاغر بود و قد159 سانتيمتر با وزن32 کيلوگرم (با شاخص توده بدن 7/12 کيلوگرم بر مترمربع) داشت. تندرنس، تورم يا محدوديت حرکتي در مفاصل هيپ نداشت که اين امر تشخيص آرتريت دژنراتيو را غير محتمل ميساخت. بلافاصله پس ازمعاينه، درد سمت چپ هنگام ادرار کردن ايجاد شد. CT اسکن اورژانس لگن نشاندهنده فرورفتن روده به داخل کانال ابتوراتور چپ بود (شکل). درد وي به زودي فروکش کرد و برنامهريزي براي جراحي الکتيو صورت گرفت. بعد از يک ماه، درد شديد سمت راست رخ داد و بيمار تحت لاپاروتومي اورژانس قرار گرفت. فتق دوطرفه ابتوراتورتشخيص داده شد و جراحي ترميمي با مش صورت گرفت. در اگوست 2009 در سي ودومين ماه پيگيري پس از جراحي بيمار هيچ دردي نداشت.
فتق ابتوراتور بيشترين شيوع را در زنان سالمند90-70 ساله دچار لاغري مفرط دارد. زنان 6 برابر مردان دچار فتق ابتوراتور ميشوند، زيرا لگن پهنتر و کانال ابتوراتور بزرگتري دارند. لاغري مفرط عامل خطر مهمي است زيرا از بينرفتن چربي اطراف صفاق پوشاننده کانال ابتوراتور خطر فتق را افزايش ميدهد. فتق ابتوراتور با ميزان بروز گزارششده 073/0 از کل فتقهاي شکمي، يک بيماري نسبتا نادر است؛ ميزان بروز فتق دوطرفه ابتوراتور فقط 013/0 برآورد شده است. اين فتق در زنان چندزا و آسيايي شايعتر است و در سمت چپ کمتر رخ ميدهد زيرا کولون سيگموييد ميتواند سوراخ ابتوراتور چپ را بپوشاند و از ايجاد فتق جلوگيري کند. تظاهر شايع بيماري به صورت علايم باليني انسداد حاد روده باريک است ولي انسداد ممکن است نسبي باشد و خودبهخود برطرف شود. حدود يکسوم بيماران سابقهاي از حملات متناوب قبلي را دارند. بيماران ممکن است به علت فشار فتق بر عصب اوبتوراتور دچار درد کشاله ران، ران، زانو يا هيپ (نشانه هاوشيپ- رومبرگ ) شوند که در 25-15 بيماران مشاهده ميگردد. درد با اکستانسيون، ابدوکسيون يا چرخش ران به داخل بدتر ميشود در حالي که فلکسيون معمولا آن را بهتر ميکند. بيمار ما که فتق دوطرفه داشت نسبتا جوان بود ولي به علت بياشتهايي عصبي لاغري مفرط داشت. فتق رودهاي در اين بيمار سبب نشانهها وشيپ- رومبرگ ميشد که منجر به درد دورهاي عجيب در هيپ ميگرديد. تشخيص فتق ابتوراتور مشکل است و هرچند که CT اسکن يا سونوگرافي ميتوانند مفيد باشند،تشخيص صحيح قبل از عمل تنها در 3/31-5/21 موارد گذاشته ميشود. دشواري تشخيص به ميزان بالاي مرگومير ميانجامد که تا 25 ميرسد. بنابراين تشخيص صحيح زودهنگام حياتي است. هرچند که فتق ابتوراتور يک بيماري نادر محسوب ميشود، هرگاه زني لاغر- و نه فقط سالمند- از درد بدون توجيه در کشاله ران، ران، زانو يا لگن شکايت نمايد، بايد اين تشخيص را مد نظر قرار داد.
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۵۱۱
مترجم: دکتر آزاد توکلی
برای مشاهده لیست گزارش های پزشکی بر روی لینک زیر کلیک نمایید:
فهرست گزارش های پزشکی
برای مشاهده گزارش های پزشکی به ترتیب زمان درج در وبلاگ پزشکی بالینی بر روی لینک زیر کلیک نمایید:
گزارش های بالینی