PDF متن کامل مقاله

شيوع ديابت نوع دو به طور مداوم در حال افزايش است و همزمان با آن جمعيت سالمندان نيز در حال رشد مي‌باشد. پيش‌بيني مي‌شود که جمعيت بزرگسالان بالاي 65 سال در ايالات متحده از 35 ميليون نفر در سال 2000 به 70 ميليون نفر در سال 2030 برسد.

 جمعيت سالمندان، در معرض خطر ديابت قرار دارد و اين مطلب دغدغه‌هاي خاصي را براي پزشکان در جهت ارائه خدمات به سالمندان مبتلا به ديابت ايجاد مي‌کند. براساس آمار سال 2007 مرکز کنترل بيماري‌هاي ايالات متحده، شيوع ديابت تشخيص داده شده در سن بالاي 60 سال، 2/12 ميليون نفر است که 1/23 از جمعيت اين گروه سني را تشکيل مي‌دهد. براساس مطالعه تغذيه و سلامت ملي، شيوع ديابت با افزايش سن بيشتر مي‌شود و در سنين 74-60 سالگي به اوج خود يعني 6/17 مي‌رسد و پس از آن در سن بالاي 75 سال تا حدي کمتر مي‌شود و به 9/14 مي‌رسد. يک مطالعه جديد مشخص کرد که شيوع ديابت در ساکنين خانه‌هاي سالمندان طي دوره‌اي از سال 1995 تا سال 2004 از 3/16 به 4/23 افزايش پيدا کرده است.

مرگ و مير و عوارض در سالمندان مبتلا

بيماران سالخورده مبتلا به ديابت همانند بيماران جوانتر در معرض خطر ايجاد عوارض ماکروواسکولار و ميکروواسکولار هستند، اما خطر مطلق بيماري‌هاي قلبي- عروقي در سالمندان بسيار بالاتر است. همچنين سالمندان مبتلا به ديابت در مقايسه با سالمندان عاري از ديابت دچار مرگ‌ومير و عوارض بيشتري مي‌شوند. ديابت در سالمندان خطر ايجاد يا تشديد سندرم‌هاي سالمندي همچون اختلال شناختي، افسردگي، بي‌اختياري ادرار، افتادن و آسيب، مصرف داروهاي متعدد و درد‌هاي مزمن را افزايش مي‌دهد.


درمان فرد به فرد ديابت در سالمندان

اهداف کنترل ديابت در سالمندان شامل کنترل قند خون و پيشگيري و درمان عوارض ماکروواسکولار و ميکروواسکولار ديابت است. هر چند که اين اهداف شبيه به بيماران جوانتر مبتلا به ديابت است اما مراقبت از بيماران سالمند مبتلا به ديابت، به دليل وجود بيماري‌هاي زمينه‌اي همراه و تفاوت‌هاي عملکردي آنها که بستگي به زندگي مستقل در اجتماع، زندگي با کمک ديگران و يا اقامت در خانه‌هاي سالمندان دارد، پيچيده‌تر است. برخي سالمندان مبتلا به ديابت دچار ناتواني‌هاي عمده، بيماري‌هاي همزمان قابل توجه و محدوديت فعاليت جسماني و شناختي هستند، در حالي که برخي ديگر فعال هستند و بيماري‌هاي همراه اندکي دارند. همچنين درک اولويت‌هاي بيمار يا افراد مراقب وي و تنظيم اهداف درمان براساس احتمال فايده، اهميت دارد. بدين ترتيب، پزشکان ارائه کننده خدمت به سالمندان مبتلا به ديابت بايد در هنگام اولويت‌بندي اهداف درمان، اين تفاوت‌ها را مدنظر قرار دهند.


اهداف کنترل قند

داده‌هاي مربوط به اهداف کنترل قند در سالمندان مبتلا به ديابت پراکنده و اندک هستند. هيپرگليسمي مي‌تواند موجب دهيدراتاسيون، اختلال شناختي و بينايي و زوال کارکردي شود. از سوي ديگر هيپوگليسمي ناشي از درمان شديد ديابت مي‌تواند موجب افزايش احتمال افتادن و تشديد بيماري‌هاي همراه شود. بدين ترتيب، هدف مناسب هموگلوبين A1C در سالمندان بايد به صورت فرد به فرد و براساس وضعيت کارکردي و اميد به زندگي تخميني تنظيم شود. جامعه طب سالمندان آمريکا (AGS)(1) توصيه مي‌کند که هدف معقول هموگلوبين A1C براي سالمندان داراي کارکرد خوب و اميد به زندگي بيش از 10 سال، در حد 7 يا کمتر است. در حالي که در مورد سالمندان ناتوان با بيماري‌هاي همزمان متعدد و آنهايي که اميد به زندگي کمتر از 5 سال دارند، هدفي سهل‌تر در حد 8- 5/7 منطقي به نظر مي‌رسد. اين اهداف با توصيه‌هاي انجمن ديابت آمريکا براي درمان ديابت در سالمندان همخواني دارد.


پايش کنترل قند و پرهيز از هيپوگليسمي

پايش گلوکز خون براي کنترل بهتر قند اهميت دارد. جامعه طب سالمندان آمريکا (AGS) توصيه مي‌کند که در سالمندان ديابتي با هموگلوبين A1C ثابت در طي چند سال، اندازه‌گيري سالانه، منطقي به نظر مي‌رسد در حالي که در سالمندان ديابتي که به هدف مورد نظر دست پيدا نکرده‌اند، هموگلوبين A1C را بايد هر 6 ماه يکبار و در صورت لزوم به فواصل کوتاه‌تر اندازه‌گيري کرد. پايش گلوکز خون توسط خود فرد در سالمندان مبتلا به ديابت بايد براساس توانايي شناختي وي، ظرفيت کارکردي و خطر هيپوگليسمي مدنظر قرار گيرد. سالمندان ناتوان مبتلا به ديابت در معرض افزايش خطر هيپوگليسمي و کماي هيپوگليسميک هستند. هيپوگليسمي مي‌تواند توانايي شناختي و کارکردي فرد را مختل کند و اين مسئله در سالمندان بارزتر است. همچنين، سالمندان نسبت به ايجاد علايم نوروگليکوپنيک هيپوگليسمي همانند سرگيجه و ضعف مستعدتر هستند تا علايم آدرنرژيک، و اين علايم ممکن است به اشتباه به عنوان حملات گذراي ايسکميک (TIA)(2) تشخيص داده شود و موجب افتادن و شکستگي شود که در نهايت باعث بستري شدن در خانه‌هاي سالمندان مي‌گردد. هيپوگليسمي شديد در سالمندان مبتلا به ديابت با افزايش خطر ايجاد دمانس همراه است. هيپوگليسمي در سالمندان مي‌تواند موجب اختلال کارکرد اتونوم قلبي- عروقي شود و با افزايش مرگ‌ومير ناشي از وقايع قلبي- عروقي همراه است. بدين ترتيب جلوگيري از هيپوگليسمي در سالمندان اهميت زيادي دارد و بايد در هنگام تنظيم اهداف کنترل و پايش قند خون و انتخاب روش‌هاي درمان مدنظر باشد.


درمان: اصلاح روش زندگي

همه سالمندان مبتلا به ديابت بايد از نظر طبي و تغذيه‌اي مورد ارزيابي قرار گيرند و توصيه‌هاي مربوط به روش زندگي بايد براساس توانايي‌هاي جسمي و کارکردي بيماران تنظيم شوند. در يک کارآزمايي تصادفي شده در مورد مداخلات تغذيه‌اي در سالمندان بالاتر از 65 سال، گروه مداخله بهبودي قابل ملاحظه‌اي از نظر قند خون ناشتا (05/0


 

درمان دارويي

داده‌هاي مربوط به درمان دارويي در سالمندان انگشت‌شمار هستند و راهکارهاي باليني عمدتا بر مبناي داده‌هاي حاصل از جمعيت‌هاي ديابتي جوان‌تر تنظيم شده‌اند. همچنين، افراد سالمند مبتلا به ديابت ممکن است دچار بيماري‌هاي زمينه‌اي همزمان، دمانس، ناتواني‌هاي کارکردي، اختلال در مکانيسم تشنگي و اختلالات تغذيه‌اي باشند که آنها را در معرض افزايش خطر حملات هيپوگليسميک وخيم قرار مي‌دهد. درمان‌هاي دارويي در افراد سالمند مبتلا به ديابت مشابه با افراد جوان‌تر است اما به دليل تغييرات در کارکرد کليه و کبد، اميد به زندگي متفاوت و تفاوت در توانايي‌هاي جسمي و شناختي، انتخاب داروهاي خاص براي آنها ممکن است چالش‌زا باشد و بايد به دقت صورت گيرد.


متفورمين

متفورمين يک بي‌گوانيد است و خطر هيپوگليسمي با آن هيچ يا بسيار اندک است. استفاده از متفورمين در بيماران داراي اضافه وزن در مقايسه با سولفونيل اوره‌ها و انسولين، با کاهش مرگ‌ومير کلي، سکته مغزي و عوارض ديگر ديابت همراه بوده است. به دليل نگراني ناشي از ايجاد اسيدوز لاکتيک، متفورمين را بايد در بيماران ديابتي سالمند مبتلا به بيماري کليوي زمينه‌اي (کراتينين سرم بالاي
mg/dl‌4/1 در زنان و کراتينين بالاي mg/dl‌5/1 در مردان يا پاکسازي کراتينين زير ml/min‌60) يا نارسايي کبدي، نارسايي احتقاني قلب يا وجود خطر دهيدراتاسيون، با احتياط مصرف کرد. اين دارو را نبايد در مواردي که ممکن است موجب هيپوکسي بافتي شوند همچون انفارکتوس ميوکارد، سکته مغزي، سپسيس و غيره مصرف کرد. همچنين، متفورمين را نبايد در سالمندان ناتوان، کم‌وزن و يا دچار بي‌اشتهايي مصرف کرد. عوارض جانبي گوارشي نيز ممکن است مصرف متفورمين را در سالمندان محدود کند. نوع آهسته‌رهش اين دارو در دسترس است که عوارض گوارشي کمتري دارد.


سولفونيل‌اوره‌ها

اين داروها معمولا خوب تحمل مي‌شوند، اما به دليل اينکه ترشح اندوژن انسولين را تحريک مي‌کنند، خطر هيپوگليسمي دارند. سالمندان مبتلا به ديابت که با سولفونيل‌اوره‌ها درمان مي‌شوند در مقايسه با افراد جوان‌تر، 36 خطر بيشتري از نظر هيپوگليسمي دارند. ميزان خام هيپوگليسمي شديد با سولفونيل‌اوره‌ها در سالمندان ديابتي که در يک مطالعه گزارش شد، 23/1 مورد در هر 100 بيمار در سال بود. گلي‌بن‌کلاميد در مقايسه با گلي‌پيزايد با خطر بالاتر هيپوگليسمي همراه است. برخي عوامل خطر هيپوگليسمي شامل اختلال کارکرد کليوي مرتبط با سن، مصرف همزمان انسولين يا حساس کننده‌هاي به انسولين، سن بيشتر از 60 سال، بستري اخير در بيمارستان، سوءمصرف الکل، محدوديت کالري و مصرف داروهاي متعدد يا داروهايي است که اثر سولفونيل اوره‌ها را تشديد مي‌کنند. بايد از کاربرد سولفونيل‌اوره‌هاي طولاني‌اثر همچون گلي‌بن‌کلاميد در سالمندان مبتلا به ديابت اجتناب کرد و استفاده از داروي کوتاه‌اثر گلي‌پيزايد ارجح است.


مگليتينيدها

رپاگلينيد و نتاگلينيد از طريق تحريک آزاد شدن انسولين از سلول‌هاي بتا عمل مي‌کنند يعني شبيه به سولفونيل‌اوره‌ها، اما محل اتصال آنها متفاوت است. مگليتينيدها شروعي سريع و مدت اثري کوتاه دارند (6-4 ساعت) و بدين ترتيب خطر هيپوگليسمي آنها کمتر است. مطالعه‌اي که استفاده از گلي‌بن‌کلاميد را با رپاگلينيد در سالمندان مقايسه مي‌کرد، موارد کمتري از هيپوگليسمي را با استفاده از رپاگلينيد گزارش کرد. مگليتينيدها براي کنترل گلوکز خون پس از غذا، پيش از وعده‌هاي غذايي داده مي‌شوند. تجويز قبل از غذا اين انعطاف‌پذيري را ايجاد مي‌کند که در صورت نخوردن يک وعده غذايي، خطر هيپوگليسمي افزايش پيدا نکند. رپاگلينيد عمدتا در کبد متابوليزه مي‌شود و مقدار بسيار اندکي از آن از طريق کليه‌ها دفع مي‌گردد و بدين ترتيب تعديل دوز آن در بيماران مبتلا به نارسايي کليوي ضروري نيست مگر در مرحله انتهايي بيماري کليوي. بدين ترتيب، رپاگلينيد را مي‌توان به عنوان درمان اوليه در بيماران سالمند مبتلا به اختلال کليوي مدنظر قرار داد که در آنها متفورمين و سولفونيل‌اوره‌ها را نمي‌توان تجويز کرد.


تيازوليدين‌ديون‌ها

گروه تيازوليدين‌ديون‌ها، اکنون و پس از محدوديت کاربرد روزيگليتازون توسط سازمان غذا و داروي ايالات متحده (FDA)(1) به دليل افزايش وقايع قلبي- عروقي گزارش شده با آن، عمدتا شامل پيوگليتازون است. اين داروها مقاومت به انسولين را کاهش و حساسيت بافت‌هاي محيطي را به انسولين افزايش مي‌دهند. استفاده از پيوگليتازون با هيپوگليسمي همراه نيست و آن را مي‌توان در نارسايي کليوي استفاده کرد و بدين ترتيب در سالمندان به خوبي تحمل مي‌شود. از سوي ديگر، به دليل نگراني‌هاي ناشي از ادم محيطي، احتباس مايع و خطر شکستگي در زنان، استفاده از آن ممکن است در سالمندان مبتلا به ديابت با محدوديت مواجه باشد. پيوگليتازون را نبايد در سالمندان مبتلا به نارسايي احتقاني قلب مصرف کرد و در بيماران مبتلا به کلاس III و IV نارسايي قلبي کنتراانديکه است.


مهارکننده‌هاي آلفا- گليکوزيداز

آکاربوز و ميگليتول در سالمندان ديابتي به طور گسترده مورد استفاده قرار نگرفته‌اند اما احتمالا ايمن و موثر هستند. اين داروها بيش از همه در هيپرگليسمي پس از غذا موثرند و نبايد در بيماران دچار اختلال کليوي قابل توجه مورد استفاده قرار گيرند. استفاده از آنها معمولا به دليل ميزان بالاي عوارضي همچون اسهال و نفح محدود است.


درمان با پپتيدهاي شبه گلوکاگون-1

اگزناتيد که يک داروي مقلد اينکرتين است و ليراگلوتيد که آنالوگ پپتيد شبه گلوکاگون-1 است به عنوان درمان تک دارويي به همراه رژيم غذايي و فعاليت يا در همراهي با داروهاي خوراکي ديگر براي بزرگسالان مبتلا به ديابت نوع دو در دسترس هستند. داده‌هاي مربوط به استفاده از اين داروها در سالمندان محدود هستند. خطر هيپوگليسمي با استفاده از پپتيدهاي شبه گلوکاگون-1 وجود ندارد (مگر اينکه با داروهاي ترشح‌کننده انسولين ترکيب شوند). هر دو دارو گاهي اوقات با کاهش قابل توجه وزن همراه هستند. شايع‌ترين عوارض جانبي اين داروها شامل تهوع، استفراغ و اسهال است که در 40-10 از بيماران درمان شده رخ مي‌دهد. اين داروها را مي‌توان در بيماران ديابتي مسن‌تر و بيماران چاقي استفاده کرد که از کاهش وزن سود مي‌برند، اما اين داروها گزينه خوبي در سالمندان ناتوان و زير وزن طبيعي با بيماري‌هاي همراه متعدد نيستند. همچنين استفاده از اگزناتيد در پاکسازي کراتينين کمتر از ml/min 30 توصيه نمي‌شود.


پراملينتيد

پراملينتيد يک آنالوگ صناعي آميلين است که به صورت زيرجلدي در هنگام غذا همراه با انسولين استفاده مي‌شود. چون اين دارو با هيپوگليسمي همراه است و نياز به تزريق‌هاي متعدد دارد، به طور معمول در سالمندان استفاده نمي‌شود به ويژه در سالمندان ناتوان‌تر.


 

 

 

مهارکننده‌هاي دي‌پپتيديل- پپتيداز IV

مهارکننده‌هاي دي‌پپتيديل پپتيداز IV، آنزيم دي‌پپتيديل پپتيداز را مهار مي‌کنند. اين آنزيم هورمورن‌هاي اينکرتين و از جمله پپتيد شبه گلوکاگون-1 تجزيه مي‌کند. مهارکننده‌هاي دي‌پپتيديل پپتيداز IV با مهار اين آنزيم موجب ترشح وابسته به گلوکز انسولين و کاهش توليد گلوکاگون مي‌شوند. اين ترشح وابسته به گلوکز انسولين، خطر هيپوگليسمي را کاهش مي‌دهد و بدين ترتيب براي استفاده در سالمندان نسبتا ايمن است. البته داده‌هاي مربوط به استفاده از اين داروها نيز در سالمندان محدود است. ايمني درازمدت اين داروها ثابت نشده است و داروهايي نسبتا گران هستند و نياز به تعديل دوز در نارسايي کليوي دارند.


انسولين

استفاده از انسولين به تنهايي يا در همراهي با داروهاي ديگر، با خطر بالاي هيپوگليسمي و افزايش وزن همراه است و در سالمندان به دليل ترس از هيپوگليسمي و عارضه‌دار شدن کمتر از حد مورد استفاده قرار مي‌گيرد. با در دسترس بودن انسولين‌هاي طولاني‌اثر يک بار در روز، آنها را مي‌توان در سالمندان به داروهاي خوراکي کاهش دهنده قند خون اضافه کرد يا اينکه به صورت تک دارويي مورد استفاده قرار داد. انسولين گلارژين و انسولين دتمير با هيپوگليسمي کمتري همراه هستند تا انسولين NPH. ارزيابي قابليت کارکردي و شناختي استفاده از انسولين، پايش گلوکز خون، تشخيص و درمان هيپوگليسمي و دسترسي به فردي که بتواند در صورت نياز به تجويز آن کمک کند، پيش از شروع درمان با انسولين در سالمندان ضرورت دارد. همچنين نياز به انسولين در نارسايي کليوي کاهش پيدا مي‌کند و تعديل دوز آن لازم است.


غربالگري از نظر عوارض ميکروواسکولار

بيماران سالمند مبتلا به ديابت بايد در همان ابتداي تشخيص توسط يک چشم پزشک، معاينه چشم با ديلاتاسيون شوند. هدف از اين کار، غربالگري نه تنها از نظر رتينوپاتي بلکه از نظر کاتاراکت، گلوکوم و دژنراسيون ماکولا است که در افراد بالاي 65 سال بسيار شايع‌تر است. AGS معاينه سالانه چشم را توسط يک متخصص چشم در سالمندان مبتلا به ديابت و همچنين گروه پرخطر از نظر بيماري‌هاي چشم (شواهد رتينوپاتي، کاتاراکت، گلوکوم، هموگلوبين بالاي A1C بيش از ‌8، فشار خون بالا و ديابت مليتوس نوع يک) توصيه مي‌کند و کساني هم که در معرض خطر کمتري هستند مي‌توانند معاينه چشم را حداقل هر 2 سال يک بار انجام دهند. غربالگري از نظر وجود نفروپاتي با ارزيابي از نظر وجود ميکروآلبومينوري يا ماکروآلبومينوري بايد در صورت فقدان آلبومينوري از قبل، به صورت سالانه انجام شود. در بيماران سالمندي که از قبل تحت درمان با مهارکننده آنزيم تبديل کننده آنژيوتانسين (ACEi) يا بلوک کننده‌هاي گيرنده آنژيوتانسين (ARB) هستند، ارزيابي سالانه از نظر ميکروآلبومينوري کمک کننده نيست. شيوع نوروپاتي با ازدياد سن افزايش مي‌يابد و بيش از 30 از بيماران مسن‌تر نمي‌توانند پاهايشان را ببينند يا به پاهايشان دست بزنند. بدين ترتيب بيماران سالمند بايد در هر ويزيت از نظر وضعيت پاهايشان معاينه بشوند و بايد حداقل هر سال يک بار مورد معاينه کامل نورولوژيک و ارزيابي از نظر گردش خون، دفرميتي‌هاي استخواني يا وجود زخم قرار بگيرند و در صورت وجود يافته‌هاي مثبت اين کار به دفعات بيشتر انجام شود.


کاهش خطر بيماري‌هاي ماکروواسکولار

AGS توصيه مي‌کند که هدف فشار خون در صورت تحمل، کمتر از mmHg 80/140 باشد و فشار خون کمتر از mmHg 80/130 نيز مي‌تواند فوايد بيشتري در سالمندان داشته باشد. ديس‌ليپيدمي را بايد در سالمندان مبتلا به ديابت، در صورتي که وضعيت کلي سلامت آنها اجازه دهد، تصحيح کرد. هدف در سالمندان مبتلا به ديابت، کلسترول LDL کمتر از mg/dl 100 (کمتر از mg/dl 70 درصورت وجود بيماري‌هاي قلبي- عروقي)، کلسترول HDL بيش از mg/dl 40 و تري‌گليسريد کمتر از mg/dl 150 است. استفاده از استاتين‌ها، نياسين و فيبرات‌ها را بايد در سالمندان مدنظر داشت تا به هدف لازم از نظر ليپيدها دست پيدا کنيم. در سالمندان ديابتي با پروفايل ليپيد کم‌خطر، ليپيدها را مي‌توان هر 2 سال يک بار چک کرد و اين کار در صورت وجود پروفايل متوسط تا پرخطر بايد به صورت سالانه انجام شود و حتي در صورت عدم دستيابي به اهداف، به دفعات بيشتري تکرار شود. AGS توصيه مي‌کند که در سالمندان ديابتي که تحت درمان با ساير داروهاي ضدانعقاد نيستند، براي کاهش وقايع قلبي- عروقي، روزانه 325-81 ميلي‌گرم آسپيرين مصرف شود. سالمندان ديابتي که سيگار مي‌کشند بايد از نظر تمايل به ترک ارزيابي شوند و مشاوره لازم براي ترک سيگار به آنها داده شود.


سندرم‌هاي سالمندي

AGS بر شش سندرم زير تاکيد دارد که شيوع آنها در سالمندان مبتلا به ديابت بيشتر است و توصيه‌هاي مربوط به آنها به طور خلاصه ارائه شده است:

1- افسردگي: سالمندان مبتلا به ديابت را بايد در اولين ويزيت و پس از آن در هر زماني که افت بدون توجيه وضعيت باليني وجود دارد، غربالگري کرد (با معيارهاي افسردگي سالمندان يا غربالگري دو سؤاله). درمان بايد شامل قطع داروهاي دخيل در ايجاد افسردگي و استفاده از داروهاي ضدافسردگي کم‌خطر در سالمندان باشد.

2- مصرف داروهاي متعدد: AGS توصيه مي‌کند که سالمندان و مراقبين آنها بايد ليستي به‌روز از داروهاي مصرفي داشته باشند تا پزشک بتواند نياز به داروهاي فعلي آنها را ارزيابي کند و همچنين آنها را از نظر مداخلات دارويي بالقوه پايش نمايد.

3- اختلالات شناختي: سالمندان مبتلا به ديابت و اختلالات شناختي ممکن است در درمان خود و پيگيري رژيم‌هاي درماني پيچيده، مشکل داشته باشند. کارکرد شناختي را بايد در سالمندان در هر موردي که عدم تبعيت از درمان، دفعات مکرر هيپوگليسمي و يا وخامت بدون توجيه کنترل قند وجود دارد، ارزيابي کرد.

4- بي‌اختياري ادرار: عواملي همانند پلي‌اوري، مثانه نوروژنيک؛ پرولاپس و مانند اين‌ها در افزايش احتمال بي‌اختياري ادرار نقش دارند. علل قابل برگشت را بايد تشخيص داد و درمان کرد. مداخلات دارويي و رفتاري را نيز مي‌توان براي درمان بي‌اختياري ادرار به کار گرفت.

5- درد: سالمندان مبتلا به ديابت، در معرض خطر درد نوروپاتيک هستند و بنابراين بايد آنها را با استفاده از يک شرح حال هدفمند و معاينه باليني ارزيابي کرد و درمان مناسب با استفاده از داروهاي ضدافسردگي، داروهاي ضدتشنج و غيره را براي آنها تجويز کرد.

6- افتادن و آسيب: افتادن در سالمندان مبتلا به ديابت ممکن است ناشي از نوروپاتي محيطي يا اتونوم، ضعف عضلاني، کاهش بينايي، مصرف داروهاي متعدد، هيپوگليسمي و ... باشد. بنابراين کنترل قند بايد خفيف‌تر باشد و علل افتادن فرد مشخص شوند. استفاده از برنامه‌هاي فعاليت بدني نيز مي‌تواند به کاهش موارد افتادن کمک کند.


بيماران بستري در خانه‌هاي سالمندان

درمان ديابت در بيماران بستري در خانه‌هاي سالمندان بايد براساس ارزش‌ها و اولويت‌هاي بيماران و مراقبين آنها تنظيم شود. کاهش عوارض ميکروواسکولار نياز به حداقل 8 سال کنترل خوب قند دارد، در حالي که فوايد کنترل فشار خون و ليپيدها، در عرض 3-2 سال، وقايع قلبي- عروقي را کاهش مي‌دهد. بدين ترتيب، بسياري از ساکنان طولاني‌مدت خانه‌هاي سالمندان ممکن است بهبود کارکرد روزانه، بينايي و ... را ترجيح دهند، در حالي که برخي ديگر کاهش پيامد‌هاي بلندمدت همچون سکته مغزي را ترجيح بدهند و بدين ترتيب اهداف کنترل قند خون بايد بر اين مبنا تنظيم شوند. درمان فيزيکي گروهي يا فردي بايد در حد تحمل توصيه شود. رژيم‌هاي غذايي محدود ممکن است با سوءتغذيه همراه باشند، بنابراين اهميت دارد که رژيم مرسومي که ساکنين خانه‌هاي سالمندان دوست دارند، براي آنها فراهم شود تا از تغذيه مناسب آنها اطمينان حاصل کنيم. ساکنين خانه‌هاي سالمندان همچنين در معرض خطر دهيدراتاسيون هستند که منجر به وضعيت کتوتيک مي‌شود، بنابراين بايد از مصرف مايعات کافي توسط آنها اطمينان حاصل شود.


نتيجه‌گيري

سالمندان مبتلا به ديابت، گروهي ناهمگون را با توانايي‌هاي کارکردي و شناختي و همچنين بيماري‌هاي زمينه‌اي متفاوت تشکيل مي‌دهند. درمان ديابت در سالمندان نياز به رويکردي فرد به ‌فرد بر مبناي اولويت‌هاي بيماران و مراقبين آنها دارد. کنترل فشار خون و ليپيدها، ترک سيگار و درمان با آسپيرين در قسمت اعظم بزرگسالان مبتلا به ديابت براي کاهش خطر بيماري‌هاي قلبي- عروقي توصيه مي‌شود. در سالمندان داراي سلامت کافي، کنترل شديد قند خون (هموگلوبين A1C کمتر يا مساوي 7) مي‌تواند سودمند باشد، در حالي که در سالمندان ناتوان، کنترل متوسط قند خون (هموگلوبين A1C در حد 8-5/7) منطقي به نظر مي‌رسد. درمان بايد به صورت فرد به فرد تنظيم شود و مي‌بايست متمرکز بر کاهش دفعات هيپوگليسمي و عوارض ناشي از ديابت و همچنين حفظ کيفيت زندگي باشد.


منبع:

Chiniwala N, Jabbour S. Management Of Diabetes Mellitms In the Elderly. Current Opinions In Endocrinology, Diabetes & Obesity August 2011; 18: 148-52.

 

نکات کليدي

درمان ديابت در سالمندان نياز به رويکرد فرد به فرد براساس بيماري‌هاي زمينه‌اي و توانايي‌هاي کارکردي دارد.

اجتناب از هيپوگليسمي در سالمندان اهميت دارد چرا که مي‌تواند با وخامت توانايي‌هاي شناختي و کارکردي و افزايش خطر افتادن همراه باشد.

در سالمندان داراي سلامت خوب، کنترل شديد قند (هموگلوبين A1C کمتر يا مساوي 7) سودمند است در حالي که در سالمندان ناتوان، کنترل متوسط قند (هموگلوبين 8-5/7) منطقي به نظر مي‌رسد.

 
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۵۱۲