PDF متن کامل مقاله (فارسی)   
PDF متن کامل مقاله (انگلیسی) 

سندرم ديسترس تنفسي حاد به‌صورت تنگي نفس سريعا پيشرونده، تاکي پنه، وهيپوکسمي تظاهر مي يابد. معيارهاي تشخيصي عبارتند از: شروع حاد،هيپوکسمي شديد، ارتشاح ريوي دو طرفه وعدم وجود فشار بالاي دهليز چپ. عقيده بر اين است که سندرم ديسترس تنفسي حاد هنگامي رخ مي دهد که يک آسيب ريوي يا خارج ريوي باعث آزاد شدن واسطه‌هاي التهابي و در نتيجه تحريک تجمع نوتروفيل در ميکروسيرکولاسيون ريه مي‌شود.

نوتروفيل‌ها به آندوتليوم عروق و اپيتليوم آلوئول‌ها‌ آسيب مي‌زنند و منجر به ادم ريه، تشکيل غشاي هياليني، کاهش کمپليانس ريه و سخت شدن تبادل هوا مي‌شود. اغلب موارد سندرم ديسترس تنفسي حاد باپنوموني يا سپسيس همراه است. تخمين زده مي‌شودکه 1/7% از تمام بيماران بستري در واحد مراقبت هاي ويژه و 1/16% از تمام بيماران استفاده کننده از تهويه مکانيکي دچار آسيب ريوي حاد يا سندرم ديسترس تنفسي حاد مي‌شوند. مرگ‌و‌مير بيمارستاني مربوط به اين موقعيت ها، 55% - 34% است و بيشتر موارد مرگ‌و‌مير به علت نارسايي چند عضوي است. اغلب بايد سندرم ديسترس تنفسي حاد از نارسايي احتقاني قلب، که معمولا داراي نشانه‌هايي از اضافه‌بار مايع است، و همچنين ازپنوموني افتراق داده شود. درمان سندرم ديسترس تنفسي حاد حمايتي است وشامل تهويه مکانيکي، پروفيلاکسي براي استرس اولسر و ترومبوآمبولي وريدي، حمايت تغذيه‌اي و درمان آسيب زمينه‌اي است.حجم جاري کم، فشار پايان بازدمي مثبت بالا، مايع درماني محافظه کارانه ممکن است نتايج را بهبود بخشند. هنگامي که بيماردر حال بهبودي است و بيماري زمينه‌اي برطرف شده، يک آزمون تنفس خود به خودي بايد انجام شود. بيماراني که به دنبال سندرم ديسترس تنفسي حاد زنده مي مانند در معرض خطرکاهش ظرفيت عملکردي، بيماري ذهني وکاهش کيفيت زندگي هستند؛ مراقبتهاي مداوم توسط پزشک مراقبت هاي اوليه براي اين بيماران مفيد است.

سندرم ديسترس تنفسي حاد (ARDS) يک بيماري سريعا پيشرونده است که در ابتدا با تنگي نفس، تاکي پنه، و هيپوکسمي تظاهر مي‌کند و سپس به سرعت به سمت نارسايي تنفسي پيش مي‌رود.کنفرانس اجماع عمومي آمريکايي - اروپايي (AECC) معيارهاي تشخيصي براي ARDS منتشر کرده: شروع حاد، نسبت فشار نسبي اکسيژن شرياني به درصد اکسيژن استنشاق شده (PaO2/FiO2) برابر با200 يا کمتر، بدون در نظر گرفتن فشار مثبت در پايان بازدم(PEEP); ارتشاح دو طرفه در راديوگرافي فرونتال قفسه سينه و فشار گوه اي شريان ريوي برابر با 18 ميليمتر جيوه يا کمتر يا عدم وجود شواهد باليني ازفشار بالاي دهليزچپ. آسيب حاد ريه، سندرمي است که مختصري از شدت کمتري برخوردار است و با هيپوکسمي خفيف‌تر ولي معيارهاي تشخيصي ديگر مشابه با ARDS مشخص مي‌شود. از آنجا که بيش از نيمي از واحدهاي مراقبت‌هاي ويژه (ICUs) در ايالات متحده داراي متخصص مراقبت‌هاي ويژه نيستند، بسياري از پزشکان مراقبت‌هاي اوليه، مسوول ارايه مراقبت از بيماران مبتلا به ARDS يا آسيب حاد ريه هستند.


پاتوفيزيولوژي

پاتوفيزيولوژي ARDS به طور کامل شناخته نشده است. اعتقاد بر اين است که در ابتدا، يک آسيب مستقيم ريوي يا غيرمستقيم خارج ريوي، منجر به تکثير واسطه‌هاي التهابي مي‌شود که اين واسطه‌ها باعث تجمع نوتروفيل‌ها در ميکروسيرکولاسيون ريه مي‌شوند. اين نوتروفيل‌ها فعال شده به تعداد زياد از سطوح اندوتليال عروق و اپيتليال آلوئولار مهاجرت مي‌کنند و پروتئازها، سيتوکين‌ها و گونه‌هاي فعال اکسيژن را آزاد مي‌کنند. مهاجرت و آزاد شدن واسطه‌ها منجر به نفوذپذيري پاتولوژيک عروق، شکاف در سد اپيتليال آلوئولار و نکروز سلول‌هاي آلوئولي نوع I و II مي‌شود. اين فرايند منجر به ادم ريه، تشکيل غشاء هياليني و از دست‌دادن سورفاکتانت مي‌شود که سبب کاهش کمپليانس ريوي شده، تبادل هوا را دشوار مي‌کند. ارتشاح بعدي فيبروبلاست‌ها مي‌تواند منجر به رسوب کلاژن، فيبروز، و بدتر شدن بيماري شود. شکل 1 راديوگرافي يک بيمار مبتلا به ARDS مي‌باشد که کدورت فضاهاي هوايي دو طرفه را نشان مي‌دهد که از اين فرآيند نتيجه شده است.

 


اقدامات متعددي به طور همزمان در فرايند بهبود رخ مي‌دهد. سيتوکين‌هاي ضدالتهابي نوتروفيل‌هاي آسيب رسان را غيرفعال مي‌کنند و سپس نوتروفيل‌ها دچار آپوپتوز و فاگوسيتوز قرار مي‌شوند. سلول‌هاي آلوئولي نوع دو تکثير شده و به سلول‌هاي نوع يک تمايز مي‌يابند که سبب برقراري مجدد يکپارچگي در پوشش اپيتليال و ايجاد گراديان اسمزي مي‌شوند. اين گراديان اسمزي سبب به خارج کشيده شدن مايع از آلوئول‌ها و ورود آن به ميکروسيرکولاسيون و لنفاتيک‌هاي ريه مي‌شود. به طور همزمان، ماکروفاژها و سلول‌هاي آلوئولي، ترکيبات پروتئيني را از آلوئول‌ها برمي‌دارند و به ريه‌ها اجاره مي‌دهند تا بهبود يابند.


عوامل خطر و ميزان بروز

در بزرگسالان اغلب موارد ARDS با سپسيس ريوي (46%) يا سپسيس غير ريوي (33%) همراهي دارد. عوامل خطر اين بيماري عبارتند ازعواملي که باعث آسيب مستقيم ريه مي‌شوند (مثل پنوموني، آسيب استنشاقي، کوفتگي ريه) وعواملي که آسيب غيرمستقيم ريه مي‌شوند (مثل سپسيس غير ريوي، سوختگي‌ها، آسيب حاد ريه ناشي از تزريق خون). عوامل خطر در کودکان مشابه بزرگسالان است به علاوه اختلالات مرتبط با سن خاص، مانند عفونت با ويروس سنسيشيال تنفسي و آسيب ناشي از آسپيراسيون حالت نزديک به غرق‌شدگي. جدول 1 شامل علايم و نشانه‌هاي بيانگر علل خاص ARDS است.

مطالعات اخير نشان مي‌دهند که در بزرگسالان ميزان بروز آسيب حاد ريه 86-22 مورد در هر 100.000 فرد- سال و ARDS تا 64 مورد در هر 100.000 فرد- سال است. يک کارآزمايي بزرگ آينده‌نگر اروپايي تخمين زده است که 1/7% از بيماران بستري در ICU و 1/16% از تمام بيماران تحت تهويه مکانيکي دچار آسيب حاد ريه يا ARDS مي‌شوند. ميزان مرگ‌و‌مير داخل بيمارستاني اين شرايط بين 55% و 34% تخمين زده مي‌شود. عوامل خطر مرگ‌و‌مير شامل افزايش سن، بدتر شدن اختلال عملکرد چند عضوي پيشرونده، وجود بيماري‌هاي ريوي و غيرريوي، امتياز بالاتر در APACHE II و اسيدوز است. اکثر موارد مرگ‌و‌مير مربوط به ARDS به علت نارسايي چند عضوي است. هيپوکسمي مقاوم به درمان تنها مسوول 16% از مرگ‌و‌مير مرتبط با ARDS است.

در کودکان ARDS کمتر رايج است و کمتر احتمال دارد که منجر به مرگ شود. در مطالعه‌اي در سال 2009 در بيماران 6 ماه تا 15 سال نشان داده شد که ميزان بروز آسيب حاد ريه و ARDS به ترتيب 5/9 و 8/12 در هر 100.000 نفر – سال بود و مجموع مرگ‌و‌مير داخل بيمارستاني آنها 18% بود.


تشخيص‌هاي افتراقي

از آنجا که علايم اوليه ARDS غيراختصاصي هستند، پزشکان بايد ساير علل تنفسي، قلبي، عفوني و سمي را در نظر بگيرند (جدول 2). شرح حال بيمار (به عنوان مثال بيماري‌هاي همراه، مواجهه‌ها، داروها) همراه با يک معاينه فيزيکي با تمرکز بر روي سيستم تنفسي و قلبي - عروقي مي‌تواند در محدود کردن تشخيص‌هاي افتراقي و تعيين دوره مطلوب درمان کمک کند.

اغلب، ARDS بايد از نارسايي احتقاني قلب و پنوموني افتراق داده شود (جدول 3). نارسايي احتقاني قلب با اضافه بار مايع مشخص مي‌شود، در حالي که بيماران مبتلا به ARDS بر اساس تعريف نشانه‌هاي پرفشاري دهليز چپ و يا افزايش حجم واضح را ندارند. بيماران مبتلا به نارسايي احتقاني قلب ممکن است ادم، اتساع وريد ژوگولار، صداي سوم قلب، افزايش سطح پپتيد ناتريورتيک مغزي (BNP) و دفع نمک در پاسخ به ديورتيک داشته باشند. انتظار نمي‌رود بيماران مبتلا به ARDS اين يافته‌ها را داشته باشند.

از آنجا که پنوموني يکي از علل عمده ARDS است، تشخيص بيماران مبتلا به پنوموني بدون عارضه از کساني که پنوموني عارضه‌دار شده با ARDS دارند سبب چالش تشخيصي بيشتري مي‌شود. به طور کلي، يک بيمار مبتلا به پنوموني بدون عارضه ممکن است نشانه‌هايي از التهاب سيستميک و ريوي داشته باشد (به عنوان مثال، تب، لرز، خستگي، توليد خلط، درد قفسه سينه پلورتيک و ارتشاح موضعي يا چند کانوني)؛ هيپوکسي همراه بايد به تجويز اکسيژن پاسخ دهد. اگر هيپوکسي با تجويز اکسيژن اصلاح نشود، بايد به ARDS مشکوک شد و آن را بر اساس معيارهاي تشخيصي AECC اثبات نمود. در افراد مبتلا به پنوموني و ARDS همزمان، درمان شامل آنتي‌بيوتيک‌ها و تهويه مکانيکي است.


درمان و پشتيباني

درمان ARDS حمايتي است از جمله تهويه مکانيکي، جلوگيري از استرس اولسر و ترومبوآمبولي وريدي، و حمايت تغذيه‌اي. جدول 4 درمان ARDS را به صورت خلاصه نشان داده است.

تهويه مکانيکي

بيشتر بيماران با ARDS نياز به آرام بخش، لوله‌گذاري و تهويه همزمان با درمان بيماري زمينه‌اي دارند. بر اساس دستورالعمل باليني موسسه ملي قلب، ريه و خون (Net ARDS) هر مد ونتيلاتور ممکن است استفاده شود. سرعت تنفس ، زمان بازدم، فشار مثبت پايان بازدمي و FiO2، مطابق با پروتکل‌هاي ARDSNet تنظيم مي‌شوند. تنظيمات به گونه‌اي اعمال مي‌شوند که اشباع اکسيژن شرياني 95% - 88% و فشار کفه‌اي (plateau) 30 سانتي‌متر آب يا کمتر (براي جلوگيري از باروتروما) حفظ شود. دستورالعمل‌هاي درمان باليني توصيه به حفظ pH شرياني از 45/7 -30/7 دارند اگر چه بيماران در برخي از کارآزمايي‌هاي تحقيقاتي هيپرکاپنه کنترل شده و pH تا 15/7 را نيز تحمل کرده‌اند.

شواهد نشان داده است که شروع با حجم جاري کم به ميزان 6 ميلي‌ليتر به ازاي هر کيلوگرم نسبت به شروع با حجم‌هاي جاري معمول 15 - 10 ميلي‌ليتر به ازاي هر کيلوگرم برتري دارد (تعداد مورد نياز براي درمان [NNT] = 4/11). به طور مشابه، فشار مثبت پايان بازدمي بالاتر(12 سانتي‌متر H2O يا بيشتر) در مقايسه با مقادير پايين‌تر در حد 12-5 سانتي‌متر H2O با کاهش مرگ‌و‌مير همراهي دارد (NNT = 20). مايع درماني محافظه کارانه (براي پايين نگهداشتن فشار مرکزي) با کاهش تعداد روزهاي تحت درمان با ونتيلاتور و افزايش روزهاي خارج ICU همراهي دارد. با توجه به عوارض بالقوه کاتترهاي شريان ريوي و وريد مرکزي از آنها به طور معمول استفاده نمي‌شود و تنها بايد توسط افراد آموزش ديده و با تجربه استفاده شود.


درمان هاي دارويي

گزينه‌هاي دارويي براي درمان ARDS محدود است. هر چند درمان با سورفاکتانت ممکن است در کودکان مبتلا به ARDS مفيد باشد، يک مرور کاکرين سودمندي آن را در بزرگسالان نشان نداد. استفاده از کورتيکواستروييدها بحث برانگيز است. مطالعات شاهددار تصادفي‌شده و مطالعات همگروهي از استفاده زودرس از کورتيکواستروييدها براي کاهش تعداد روزهاي تحت درمان با ونتيلاتور حمايت مي‌کنند (با دوز متيل پردنيزولون در محدوده 120 - 1 ميلي‌گرم به ازاي هر کيلوگرم در روز). با اين حال، هيچگونه سودمندي قطعي از جهت مرگ‌و‌مير براي اين درمان نشان داده نشده است. زماني که استفاده از کورتيکواستروييدها مدنظر باشد بايد با يک متخصص مراقبت‌هاي ويژه مشورت شود.

علاوه بر اقدامات تهويه‌اي، بيماران مبتلا به ARDS بايد هپارين با وزن مولکولي کم (40 ميلي‌گرم انوکساپارين يا 5000 واحد دالتپارين زيرجلدي روزانه) و يا هپارين تفکيک نشده با دوز پايين (5000 واحد زيرجلدي دو بار در روز) براي جلوگيري از ترومبوآمبولي وريدي دريافت نمايند، مگر اينکه کنترا انديکاسيوني وجود داشته باشد. همچنين بيماران بايد براي پروفيلاکسي استرس اولسر از دارويي مانند سوکرالفات (1 گرم خوراکي و يا از طريق لوله معده چهار بار در روز)، رانيتيدين (150 ميلي‌گرم خوراکي يا از طريق لوله معده دو بار در روز، 50 ميلي‌گرم وريدي هر 8-6 ساعت، يا 25/6 ميلي‌گرم در ساعت به صورت انفوزيون وريدي مداوم) يا امپرازول (40 ميلي‌گرم خوراکي، وريدي، يا از طريق لوله معده روزانه) استفاده نمايند. در نهايت، بيماران بايد حمايت تغذيه‌اي، ترجيحا به ‌صورت روده‌اي، در عرض 48 - 24 ساعت از بستري در ICU دريافت نمايند.


جدا کردن از ونتيلاتور

به طور متوسط، بيماران مبتلا به ARDS حدود 16 روز (انحراف معيار = 8/15) در ICU و کلا 26 روز (انحراف معيار = 7/27) دربيمارستان سپري مي‌کنند. بيماراني که در آنها احتمال نياز به تهويه به مدتي بيش از 10 روز وجود دارد، ممکن است از تراکئوستومي سود ببرند.

همگام با بهبود بيماري زمينه‌اي و بهتر شدن وضعيت بيمار، بررسي تنفس خود به خودي ضروري است. براي اينکه بيمار واجد شرايط اين آزمون باشد بايد از نظر هموديناميک پايدار بوده و قادر به برآوردن نيازهاي اکسيژن از طريق روش‌هاي غيرتهاجمي باشد. آزمايشات تنفس خود به خودي در زمان 2-1 ساعت انجام مي‌شوند. احتمال موفقيت‌آميز بودن خارج ساختن لوله تراشه در صورتي که بيمار از نظر هموديناميک پايدار باقي بماند و پارامترهاي تهويه خوب داشته باشد بيشتر است. به منظور کاهش مدت زمان تهويه مکانيکي از پروتکل‌هاي استاندارد جدا کردن از ونتيلاتور استفاده شده است. جدول 5 خلاصه معيارهاي واجد شرايط بودن براي شروع يک آزمون تنفس خود به خودي و پارامترهاي جداسازي بيمار از ونتيلاتور را نشان مي‌دهد.


به حرکت درآوردن بيمار

بيماران متصل به دستگاه تهويه مصنوعي بايد تشويق به شرکت در اين درمان شوند. اين روش درماني با کاهش تعداد روزهاي درمان با دستگاه تنفس مصنوعي، بستري در ICU و بستري در بيمارستان در بيماران مبتلا به نارسايي تنفسي حاد همراهي دارد.


مراقبت‌هاي اوليه بعد از ARDS

مراقبت از بيماران مبتلا به ARDS بعد از دوره بيماري حاد و بستري طولاني مدتشان خاتمه نمي‌يابد. پس از ترخيص از ICU، بيماران مبتلا به ARDS نسبت به قبل کيفيت پايين‌تر زندگي، ضعف قابل‌توجه ناشي از نوروپاتي و ميوپاتي، اختلال شناختي دائمي و تاخير در بازگشت به کار دارند. مرگ‌و‌مير درطي سه سال در کساني که نياز به تهويه مکانيکي در ICU داشته اند در مقايسه با کساني که نياز به تهويه مکانيکي در ICU نداشته‌اند و کساني که در ICU بستري نشده‌اند بالاتر است (3/57% در مقابل 3/38% و 9/14%).

بيماران مبتلا به ARDS و يا آنهايي که نياز به تهويه طولاني مدت (بيش از هفت روز) در ICU داشتند از کساني که ARDS و يا نياز به تهويه طولاني مدت نداشتند، کيفيت زندگي پايين‌تر و ضعف بيشتري در زمان ترخيص داشتند. بيماري‌هاي رواني نيز به طور گسترده‌اي پس از ARDS شايع هستند، 43% - 17% از بازماندگان به افسردگي، 35% - 21% به PTSD، و 48% - 23% به اضطراب دچار شدند. عوامل خطر براي نتايج ضعيف شامل نمره بالاتر APACHE II، کسب بيماري در ICU، زمان طولاني‌تر بهبود اختلال عملکرد ريه و نارسايي چند عضوي و استفاده از کورتيکواستروييدهاي سيستميک است.

تمام تاثيرات زيان بار ناشي از بستري شدن در بيمارستان به علت ARDS با گذشت زمان از بين نمي‌رود. اگرچه عملکرد ريه پس از پنج سال به نرمال نزديک مي‌شود، مسافت پيموده شده در شش دقيقه، عملکرد فيزيکي وکيفيت زندگي هنوز هم کاهش يافته است. علاوه بر اين، بسياري از بيماران از انزواي اجتماعي و اختلال عملکرد جنسي و بيش از نيمي از بيماران از افسردگي مداوم، اضطراب يا هر دو شکايت دارند.

از آنجا که بار بيماري دربيش از100،000نفرکه همه ساله از ARDS جان سالم به در مي برند سنگين است ، ضروري است که پزشکان مراقبت‌هاي اوليه خدمات مستمر براي اين بيماران را شروع و هماهنگ کرده، بر آن نظارت داشته باشند. پزشکان بايد وضعيت عملکردي را در پيگيري بيمارستاني ارزيابي نمايند و اطمينان حاصل کنند که از منابع تيم مراقبت‌هاي بهداشتي چند بعدي (به عنوان مثال درمان‌هاي فيزيکي وحرفه‌‌اي، پرستاري توانبخشي، مراقبت بهداشتي خانه، همکاران فوق تخصص) براي بهبود سلامت و عملکرد مطلوب استفاده مي‌شود. علاوه بر اين، پزشکان مراقبت‌هاي اوليه بايد براي اختلال در سلامت رواني غربالگري انجام دهند و در صورت نياز درمان را شروع کرده يا ارجاع دهند.

کادر 1. توصيه‌هاي کليدي براي طبابت

توصيه باليني

درجه شواهد

زماني که تهويه مکانيکي مورد نياز است، بيماران مبتلا به ARDS بايد باحجم هاي جاري پايين‌تر (6 ميلي‌ليتربه ازاي هر کيلوگرم) به جاي حجم‌هاي سنتي (15-10 ميلي‌ليتر به ازاي هر کيلوگرم) درمان شوند.

A

مقادير بالاتر فشار مثبت پايان بازدمي(18-12 يا بيشترسانتيمتر آب)رابايدبراي تهويه مکانيکي دربيماران مبتلا بهARDS در نظر گرفت.

B

مايع درماني محافظه کارانه (باهدف فشار مرکزي کمتر) در بيماران مبتلا بهARDS ممکن است باکاهش روزهاي درمان با دستگاه تنفس مصنوعي و افزايش روزهاي خارج ازبخش مراقبتهاي ويژه همراه باشد.

B

کاتتر شريان ريوي نبايد براي درمان روتينARDS استفاده شود.

A

درمان با سورفاکتانت مرگ‌و‌مير در بزرگسالان مبتلا به ARDS را بهبود نمي‌بخشد.

A

A: شواهدبيمارمحور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماري‌محور، طبابت رايج، عقيده صاحب‌نظران يا مجموعه موارد باليني

 
 

کادر 1. توصيه‌هاي کليدي براي طبابت

توصيه باليني

درجه شواهد

زماني که تهويه مکانيکي مورد نياز است، بيماران مبتلا به ARDS بايد باحجم هاي جاري پايين‌تر (6 ميلي‌ليتربه ازاي هر کيلوگرم) به جاي حجم‌هاي سنتي (15-10 ميلي‌ليتر به ازاي هر کيلوگرم) درمان شوند.

A

مقادير بالاتر فشار مثبت پايان بازدمي(18-12 يا بيشترسانتيمتر آب)رابايدبراي تهويه مکانيکي دربيماران مبتلا بهARDS در نظر گرفت.

B

مايع درماني محافظه کارانه (باهدف فشار مرکزي کمتر) در بيماران مبتلا بهARDS ممکن است باکاهش روزهاي درمان با دستگاه تنفس مصنوعي و افزايش روزهاي خارج ازبخش مراقبتهاي ويژه همراه باشد.

B

کاتتر شريان ريوي نبايد براي درمان روتينARDS استفاده شود.

A

درمان با سورفاکتانت مرگ‌و‌مير در بزرگسالان مبتلا به ARDS را بهبود نمي‌بخشد.

A

A: شواهدبيمارمحور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماري‌محور، طبابت رايج، عقيده صاحب‌نظران يا مجموعه موارد باليني

 

جدول 2. تشخيص افتراقي کمبود اکسيژن حاد

وضعيت

سرنخ براي تشخيص

شايع ترين

آسم

سرفه، خس خس، پاسخ به برونکوديلاتور

بيماري انسدادي مزمن ريه

کاهش جريان هوا، فاز بازدم طولاني مدت

نارسايي احتقاني قلب

اتساع وريدژوگولار، ادم محيطي، صداي سوم قلب

* پنوموني

سرفه، تب، درد قفسه سينه پلورتيک

کمتر شايع

پنوموني ائوزينوفيليک حاد

تب، سرفه، ارتشاح منتشر، افزايش ائوزينوفيل‌ها درلاواژ برونکوآلوئولار

پنوموني افزايش حساسيتي

شروع حاد، قرار گرفتن در معرض آنتي‌ژن‌هاي آلي، مانند آنهايي که در پرهاي پرنده، قارچها و گردوغبار يافت مي‌شود.

پنوموتوراکس

شروع حاد تنگي نفس، درد قفسه‌سينه پلورتيک، هيکل بلند و لاغر

مسموميت با ساليسيلات

سابقه اقدام به خودکشي، هيپرونتيلاسيون، تاکيکاردي، تشنج

* سپسيس

تب، تاکي پنه، تاکي‌کاردي، افزايش يا کاهش تعداد گلبولهاي سفيد خون

* پنوموني و سپسيس علل اصلي سندرم ديسترس تنفسي حاد هستند اما ممکن است در بيماراني که معيارهاي تشخيصي براي اين سندرم را ندارند وجود داشته باشند.

 

جدول 3. تشخيص افتراقي کمبود اکسيژن حاد

عوامل تشخيصي

ARDS

CHF

پنوموني

نشانه‌ها

ديس‌پنه

+

+

+

هيپوکسي

+

+

+

تاکي‌پنه

+

+

+

درد قفسه سينه پلورتيک

+/-

-

+

توليد خلط

+/-

-

+

علائم

رال

+

+

+

تب

+/-

-

+

ادم

-

+

-

برجستگي وريد ژوگولار

-

+

-

صداي سوم قلب

-

+

-

مطالعات

هيپوکسمي

+

+

+

ارتشاح دو طرفه

+

+/-

+/-

فشار پايه ريوي < mmhg 18

+

-

+

PaO2/FiO2 < 200

+

-

-

ارتشاح متمرکز

-

-

+

افزايش سطح پپتيد ناتريورتيک مغزي (BNP)

-

+

-

بزرگ شدن قلب

-

+

-

پاسخ‌ها

آنتي‌بيوتيک‌ها

-

-

+

مدرها

-

+

-

اکسيژن

-

+

+

توجه: += وجود دارد، -= وجود ندارد، +/-= ممکن است وجود داشته باشد يا وجود نداشته باشد.

 

جدول 4. مديريت سندرم ديسترس تنفسي حاد

اصول کلي

تنظيمات ونتيلاتور

پارامترهاي پايش

حمايت تغذيه اي

پيشگيري از استرس اولسر

و ترومبوآمبولي وريدي

هر مدي راانتخاب کنيد، از جمله volume assist

نسبت دم به بازدم1:1 تا1:3

* FiO2 FiO2 وPEEP بر اساس پروتوکل ARDSNet تعداد تنفس ?35تنفس در دقيقه

حجم جاري 6 ميلي‌ليتر به ازاي هر کيلوگرم

pH شرياني 45/7 - 30/7

اشباع اکسيژن 88% - 95%

PaO2 معادل 80-55 ميلي‌متر جيوه

فشار کفه‌اي برابر يا کمتر از 30 سانتي‌متر آب

اقدامات کمکي

مايع درماني محافظه کارانه

احتمالا کورتيکواستروييد

 

جدول 5. آزمون تنفس خود به خودي: شرايط و پارامترهاي جداسازي از دستگاه

واجد شرايط بودن براي شروع آزمون

قادر به پاسخگويي به نيازاکسيژن باروش‌هاي غير تهاجمي

از نظر هموديناميک پايدار

تهويه دقيقه‌اي کمتر از 15 ليتر

فشارمثبت پايان بازدمي? 5 سانتي‌مترآب

پارامترهاي جداکردن از ونتيلاتور*

محافظت ازراه هوايي ممکن باشد.

ازنظر هموديناميک پايدار

بدون آژيتاسيون

اشباع اکسيژن ?90%

تعداد تنفس به حجم جاري?105

تعداد تنفس ?35تنفس دردقيقه

*در طول يک تا دو ساعت تنفس خود به خودي تعيين شده است.

 

منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۵۳۷، دکتر آزاد توکلی