تشخیص و درمان اختلال ADHD در بزرگسالان

اختلال کم‌توجهي- بيش‌فعاليتي (ADHD) در کودکان حداقل در 30% بيماران مي‌تواند تا بزرگسالي ادامه پيدا کند و 4%-3% بزرگسالان معيارهاي تشخيصي «ويرايش چهارم دستنامه تشخيصي و آماري اختلالات رواني» (DSM-IV) براي اين اختلال را پر مي‌کنند. تعدادي از اختلالات از جمله بيماري‌هاي تيروييد، اختلالات خلق و اختلالات سوء مصرف مواد علايمي شبيه ADHD دارند و بايد در تشخيص افتراقي آن قرار بگيرند.
عوارض جانبي استروييدها، آنتي‌هيستامين‌ها، داروهاي ضدصرع، کافئين و نيکوتين مي‌توانند علايم ADHD را تقليد کنند. تشخيص و درمان صحيح اين اختلال مي‌تواند عملکرد روزمره فرد را بهبود ببخشد. تشخيص اين مشکل مبتني بر اخذ شرح حال باليني دقيق به علاوه استفاده از تعدادي مقياس نمره‌دهي است که پرکردن آن‌ها بسته به مقياس مورد استفاده، 20-5 دقيقه طول مي‌کشد. راهکارهاي باليني موجود استفاده از محرک‌ها و داروي غيرمحرک آتوموکستين (atomoxetine) را به عنوان درمان خط اول و ضد افسردگي‌ها را به عنوان گام بعدي درمان توصيه مي‌کنند. نشان داده شده که درمان شناختي- رفتاري نيز به عنوان درمان کمکي اضافه بر دارو مفيد است. ثابت شده که در بزرگسالان دچار افسردگي همراه با ADHD، ترکيب داروهاي ضد افسردگي و محرک‌ها موثر و بي‌خطر است. به منظور پايش از نظر سوء مصرف يا استفاده تفريحي از محرک‌ها، پزشکان خانواده علاوه بر ويزيت‌هاي منظم پيگيري، بايد استفاده از يک توافق‌نامه کنترل مصرف مواد و غربالگري تصادفي ادرار از نظر مواد را مد نظر قرار دهند.

PDF متن کامل مقاله               HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخیص و درمان سندرم ديسترس تنفسي حاد

سندرم ديسترس تنفسي حاد به‌صورت تنگي نفس سريعا پيشرونده، تاکي پنه، وهيپوکسمي تظاهر مي يابد. معيارهاي تشخيصي عبارتند از: شروع حاد،هيپوکسمي شديد، ارتشاح ريوي دو طرفه وعدم وجود فشار بالاي دهليز چپ. عقيده بر اين است که سندرم ديسترس تنفسي حاد هنگامي رخ مي دهد که يک آسيب ريوي يا خارج ريوي باعث آزاد شدن واسطه‌هاي التهابي و در نتيجه تحريک تجمع نوتروفيل در ميکروسيرکولاسيون ريه مي‌شود.
نوتروفيل‌ها به آندوتليوم عروق و اپيتليوم آلوئول‌ها‌ آسيب مي‌زنند و منجر به ادم ريه، تشکيل غشاي هياليني، کاهش کمپليانس ريه و سخت شدن تبادل هوا مي‌شود. اغلب موارد سندرم ديسترس تنفسي حاد باپنوموني يا سپسيس همراه است. تخمين زده مي‌شودکه 1/7% از تمام بيماران بستري در واحد مراقبت هاي ويژه و 1/16% از تمام بيماران استفاده کننده از تهويه مکانيکي دچار آسيب ريوي حاد يا سندرم ديسترس تنفسي حاد مي‌شوند. مرگ‌و‌مير بيمارستاني مربوط به اين موقعيت ها، 55% - 34% است و بيشتر موارد مرگ‌و‌مير به علت نارسايي چند عضوي است. اغلب بايد سندرم ديسترس تنفسي حاد از نارسايي احتقاني قلب، که معمولا داراي نشانه‌هايي از اضافه‌بار مايع است، و همچنين ازپنوموني افتراق داده شود. درمان سندرم ديسترس تنفسي حاد حمايتي است وشامل تهويه مکانيکي، پروفيلاکسي براي استرس اولسر و ترومبوآمبولي وريدي، حمايت تغذيه‌اي و درمان آسيب زمينه‌اي است.حجم جاري کم، فشار پايان بازدمي مثبت بالا، مايع درماني محافظه کارانه ممکن است نتايج را بهبود بخشند. هنگامي که بيماردر حال بهبودي است و بيماري زمينه‌اي برطرف شده، يک آزمون تنفس خود به خودي بايد انجام شود. بيماراني که به دنبال سندرم ديسترس تنفسي حاد زنده مي مانند در معرض خطرکاهش ظرفيت عملکردي، بيماري ذهني وکاهش کيفيت زندگي هستند؛ مراقبتهاي مداوم توسط پزشک مراقبت هاي اوليه براي اين بيماران مفيد است.

PDF متن کامل مقاله               HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخیص و درمان IBS در بزرگسالان

سندرم روده تحريک‌پذير (IBS) به اين صورت تعريف مي‌شود: احساس ناراحتي در شکم يا دل درد همراه با تغيير عادت روده‌اي و بدون حضور هر گونه بيماري عضوي که به مدت حداقل 3 روز در ماه طي 3 ماه گذشته تجربه شده باشد. شيوع IBS در آمريکاي شمالي حدود 10%-5% است و حداکثر شيوع در محدوده سني 39-20 سال ديده مي‌شود.
دل درد، رايج‌ترين علامت اين سندرم است و اغلب از سوي بيمار به شکل احساس کرامپ توصيف مي‌گردد. فقدان درد شکم اساساً تشخيص IBS را رد مي‌کند. ساير علايم شايع IBS عبارتند از: اسهال، يبوست يا تناوب بين اسهال و يبوست. هدف از درمان، تسکين علايم و بهبود کيفيت زندگي است. به نظر مي‌رسد با ورزش کردن، مصرف آنتي‌بيوتيک‌ها، داروهاي ضد اسپاسم، روغن نعنا و مواد زيست‌يار (پروبيوتيک) مي‌توان به بهبود علايم کمک کرد. استفاده از ملين‌ها و داروهاي ضد اسهال بدون نسخه مي‌توانند فواصل دفع را بهبود بخشند اما تاثيري روي درد شکم ندارند. در مقايسه با درمان‌‌هاي معمول، درمان با داروهاي ضد افسردگي و نيز درمان‌هاي روانشناختي هم در بهبود علايم اثربخش هستند. لوبي‌پروستون براي درمان «IBS با غلبه يبوست» موثر است. آلوسترون (مصرف آن با محدوديت‌هايي در ايالات متحده همراه است) و تگاسرود (در ايالات متحده تنها براي موارد اورژانس در دسترس است) براي درمان بيماراني که علايم شديد دارند و به درمان‌هاي معمول پاسخ نداده‌اند، تاييد شده‌اند.

PDF متن کامل مقاله                HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخیص و درمان آرتريت روماتوييد

آرتريت روماتوييد شايع‌ترين بيماري التهابي سيستميک مفاصل است که تاکنون شناخته شده است. زنان، سيگاري‌ها و افراد داراي سابقه خانوادگي مثبت بيشتر به اين بيماري مبتلا مي‌شوند. معيارهاي تشخيصي شامل درگيري حداقل يک مفصل همراه با تورم مشخصه آن است که با بيماري ديگري قابل توجيه نباشد. احتمال تشخيص آرتريت روماتوييد با افزايش تعداد مفاصل کوچک درگير افزايش مي‌يابد. در افراد مبتلا به آرتريت التهابي وجود عامل روماتوييد (RF) يا آنتي‌بادي ضد پروتئين سيترولينه (ACPA) يا افزايش پروتئين واکنشي CRP) C) يا سرعت رسوب گلبول‌هاي قرمز (ESR) به نفع تشخيص آرتريت روماتوييد است. ارزيابي اوليه آزمايشگاهي بايد شامل شمارش کامل سلول‌هاي خون (CBC) همراه با شمارش افتراقي (diff) و بررسي کارکرد کبد و کليه باشد. بيماراني که داروهاي بيولوژيک دريافت مي‌کنند بايد از نظر هپاتيت B و C و سل بررسي شوند. تشخيص آرتريت روماتوييد در مراحل اوليه، شروع زودهنگام درمان‌هاي ضد روماتيسمي تعديل‌کننده سير بيماري(1) (DMARDها) را امکان‌پذير مي‌کند.

 PDF متن کامل مقاله               HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخیص و درمان کمردرد حاد

کمردرد حاد يکي از شايع‌ترين علل مراجعه بزرگسالان به پزشکان خانواده است. اگرچه اکثر مبتلايان به کمردرد به سرعت و با حداقل درمان بهبود پيدا مي‌کنند، براي شناسايي موارد نادري که در آن‌ها يک پاتولوژي زمينه‌اي جدي وجود دارد، بايد ارزيابي مناسب انجام شود. کمردرد حاد يکي از شايع‌ترين علل مراجعه بزرگسالان به پزشکان خانواده است. اگرچه اکثر مبتلايان به کمردرد به سرعت و با حداقل درمان بهبود پيدا مي‌کنند، براي شناسايي موارد نادري که در آن‌ها يک پاتولوژي زمينه‌اي جدي وجود دارد، بايد ارزيابي مناسب انجام شود. وجود برخي علايم هشدار، لزوم انجام درمان جدي و ارجاع به متخصص ستون فقرات را نشان مي‌دهد؛ در حالي که وجود برخي علايم ديگر تا به اين اندازه نگران‌کننده نيست.

PDF متن کامل مقاله             HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخیص و درمان مشکلات شايع آنورکتال

شيوع بيماري‌هاي خوش‌خيم آنورکتال در شرايط مراقبت‌هاي اوليه زياد است ولي غالبا شواهد کافي در مورد درمان موثر آن‌ها وجود ندارد. پزشکان علاوه بر تشخيص اختلالات خوش‌خيم و شايع آنورکتال، بايد همواره شک بالايي به وجود اختلالات التهابي و بدخيمي داشته باشند. بيماران داراي علايم هشدار از قبيل سن بالا، سابقه خانوادگي مثبت، خونريزي آنورکتال پايدار علي‌رغم درمان، کاهش وزن و کم‌خوني فقر آهن، بايد تحت کولونوسکوپي قرار بگيرند. درمان Pruritus ani (خارش ناحيه اطراف مقعد) با برطرف کردن علت زمينه‌اي، رعايت بهداشت مناسب و تسکين علامتي از طريق آنتي‌هيستامين‌هاي خوراکي، استروييدهاي موضعي يا کاپسايسين موضعي صورت مي‌گيرد. درمان‌هاي موثر فيشر مقعد عبارتند از: تزريق سم اونابوتولينوم A (بوتاکس)، نيتروگليسرين موضعي يا مصرف موضعي بلوکرهاي کانال کلسيم. درمان هموروييدهاي خارجي علامت‌دار از طريق اصلاح رژيم غذايي، استروييدهاي موضعي و مسکن‌ها صورت مي‌گيرد. بهترين درمان هموروييدهاي ترومبوزه در صورتي که کمتر از 72 ساعت از شروع علايم گذشته باشد، هموروييدکتومي است. هموروييدهاي داخلي درجه 3-1 را مي‌توان با انداختن باند لاستيکي درمان کرد. کونديلوماهاي آنورکتال يا همان زگيل‌هاي مقعدي- تناسلي، بر اساس اندازه و موقعيت قابل درمان در مطب به وسيله استعمال موضعي اسيد تري‌کلرو استيک يا پودوفيلين، کرايوتراپي يا درمان با ليزر هستند. فيستول‌هاي ساده آنورکتال به صورت محافظه‌کارانه به وسيله نشستن در لگن آب (sitz bath) و داروهاي مسکن قابل درمان هستند ولي فيستول‌هاي پيچيده يا مقاوم ممکن است به جراحي نياز داشته باشند. سفت‌شدگي مدفوع (fecal impaction) را مي‌توان به وسيله پلي‌اتيلن گليکول، انما يا خارج کردن با دست، درمان کرد. درمان بي‌اختياري مدفوع عموما به وسيله لوپرامايد و بيوفيدبک انجام مي‌گيرد و مداخلات جراحي براي موارد آسيب اسفنکتر داخلي مقعد به کار مي‌رود.

PDF متن کامل مقاله                HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخیص و درمان خونريزي گوارشي فوقاني

خونريزي گوارشي فوقاني عوارض و مرگ‌ومير قابل توجهي را در ايالات متحده به دنبال داشته است و با افزايش مصرف داروي ضدالتهابي غير استروئيدي و شيوع بالاي عفونت با هليکوباکتر پيلوري در بيماران مبتلا به زخم پپتيک خونريزي دهنده همراه بوده است. در بيماران ناپايدار با خونريزي شديد مي‌بايست ارزيابي سريع و احياي بيمار زودتر از اقدامات تشخيصي صورت گيرد. طبقه‌بندي ميزان خطر بيماران براساس يافته‌هاي باليني و اندوسکوپيک انجام مي‌شود. اندوسکوپي فوقاني اوليه (در 24 ساعت اول مراجعه) در اکثر بيماران توصيه مي‌شود چرا که هم تاييد کننده تشخيص است و هم درمان هدفمند اندوسکوپي شامل تزريق اپي‌نفرين، انعقاد با حرارت، به کار بردن گيره‌ها و باند را تعيين مي‌نمايد. درمان اندوسکوپي از ميزان عوارض، طول مدت بستري، خطر خونريزي مجدد و نياز به جراحي مي‌کاهد. اگرچه به کاربردن مهارکننده‌هاي پمپ پروتون برکاهش عوارض، خطر خونريزي مجدد و نياز به جراحي بي‌تاثير است اما از اثرات خونريزي اخير مي‌کاهد و لزوم انجام درمان اندوسکوپي را کاهش مي‌دهد. علي‌رغم درمان اندوسکوپي نيز در 10% تا 20% بيماران، خونريزي مجدد اتفاق مي‌افتد؛ در اين بيماران توصيه به انجام درمان اندوسکوپي مجدد است. در موارد خونريزي شديد و مقاوم ممکن است نياز به آرتريوگرافي و آمبوليزاسيون يا جراحي باشد.

PDF متن کامل مقاله               HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

دارو117- تشخیص و درمان آفت های دهانی

آفت (Aphthous)، بيماري پوستي مخاط دهان است كه معمولا با احساس درد و سوزش روي زبان يا لثه‌ها خود را نشان مي‌دهد. آفت‌دهان مانند هر نوع زخم ديگري از بين رفتن بخشي از پوشش داخلي مخاط دهان يا لثه و در قسمت داخلي گونه‌ها به وجود مي‌آيد و در خانم‌ها شايع‌تر است. در کل، حدود يك پنجم زنان و مردان جامعه به آفت مبتلا مي‌شوند. اگر چه افراد در هر سني در معرض ابتلا به آن هستند، ولي احتمال تظاهر اين ضايعات در 10 تا 40 سالگي شايع‌تر است. علت اصلي ايجاد آفت‌دهاني هنوز مشخص نيست. سابقه خانوادگي ابتلا به آفت‌هاي مکرر در يک سوم بيماران ديده مي‌‌شود؛ در عين حال، حدود 10 تا 20 درصد از مبتلايان به آفت از اختلالاهايي مانند نظير کمبود آهن، اسيدفوليک يا ويتامين B12 رنج مي‌برند. نقش عوامل محيطي مانند استرس رواني‌ يا فيزيکي‌، اضطراب‌ و عصبي‌ بودن‌ پيش‌ از عادت‌ ماهانه‌ در ايجاد اين زخم‌هاي دهاني به اثبات رسيده است. حساسيت‌هاي غذايي نيز در ايجاد اين بيماري موثرند.

ادامه مطلب

ادامه نوشته

تشخيص و درمان استئوآرتریت

استئوآرتريت يک اختلال دژنراتيو شايع غضروف مفصل همراه با تغييرات هيپرتروفيک استخوان است. عوامل خطر شامل ژنتيک، جنس مونث، به دنبال تروما، سن بالا و چاقي است. تشخيص بر پايه شرح حال درد مفصلي تشديد يابنده با حرکت که مي‌تواند منجر به کاهش فعاليت‌هاي روزمره زندگي شود استوار است. گرافي ساده در تشخيص کمک کننده است اما آزمون‌هاي آزمايشگاهي معمولا کمک کننده نيست. درمان‌هاي دارويي بايد با استامينوفن شروع شود و در گام بعدي داروهاي NSAID افزوده شود. ورزش يک درمان کمکي مفيد در کاهش درد و ناتواني است. مکمل‌هاي گلوکزآمين و کندروايتين در استئوآرتريت‌هاي متوسط تا شديد هنگامي‌ که به صورت ترکيبي استفاده شود مي‌تواند مفيد باشد. تزريق داخل مفصلي کورتون کم هزينه و موجب بهبود کوتاه مدت (8-4 هفته) در تشديدهاي استئوآرتريت زانو مي‌شود در حالي که تزريق اسيد هيالورونيک گران‌تر بود، اما موجب بهبودي طولاني مدت علايم مي‌شود. تعويض کامل مفاصل هيپ، زانو يا شانه براي بيماراني که دردهاي مزمن مفصل و ناتواني مفصل علي‌رغم درمان دارويي حداکثر دارند توصيه مي‌شود.

PDF متن کامل مقاله          HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخیص و درمان انقباض برونش ناشي از ورزش

انقباض برونش ناشي از ورزش (EIB) به صورت تنگ شدن راه‌هاي هوايي به دنبال فعاليت توصيف مي‌شود. بيش‌ از 10 جمعيت عمومي و تا 90 از افرادي که قبلا تشخيص آسم برايشان گذاشته شده، دچار EIB هستند. علايم شايع سرفه، خس‌خس (ويز) و احساس فشردگي قفسه سينه به دنبال ورزش را شامل مي‌شوند، هرچند بسياري از ورزشکاران، نشانه‌هاي غيراختصاصي از قبيل خستگي و اختلال عملکرد را نشان مي‌دهند. در ابتدا بايد اسپيرومتري جهت ارزيابي آسم مزمن زمينه‌اي انجام شود؛ هرچند در اغلب موارد نتيجه اين آزمون طبيعي است. ممکن است امتحان باليني آگونيست‌هاي بتا- 2 کوتاه‌اثر يا آزمون تحريک بيشتر برونش جهت تاييد تشخيص لازم باشد. گزينه‌هاي درمان غيردارويي شامل اجتناب از محرک‌هاي شناخته‌شده، انتخاب ورزش‌هاي داراي تهويه دقيقه‌اي پايين‌تر، گرم کردن قبل از ورزش و استفاده از ماسک تبادل حرارت در هواي سرد است. آگونيست‌هاي بتا- 2 کوتاه‌اثر به عنوان داروي خط اول در درمان‌هاي دارويي توصيه مي‌شوند؛ ولي در موارد مقاوم ممکن است آنتاگونيست‌هاي گيرنده لکوترين يا کورتيکواستروييدهاي استنشاقي همراه با آگونيست‌هاي بتا- 2 طولاني‌اثر يا بدون آن‌ها، لازم باشند. اگر علي‌رغم درمان علايم ادامه يابد، تشخيص‌هاي ديگري از قبيل علل قلبي، علل ريوي ديگر، اختلال عملکرد تار صوتي يا اضطراب بايد مد نظر قرار گيرند.

PDF متن کامل مقاله            HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخيص و درمان تجمع واکس در گوش

سرومن يا واکس گوش به صورت طبيعي از طريق حرکات فک از کانال گوش خارج مي‌شود. گاهي اوقات اين مکانيسم مختل مي‌شود و تجمع سرومن باعث بروز علايمي چون درد، خارش، وزوز گوش و کاهش شنوايي مي‌شود. فشردگي واکس گوش، يکي از دلايل شايع براي مراجعه بيماران به پزشک است. اگر چه در 10 کودکان و 30 بزرگسالان و افرادي که دچار اختلالات شناختي هستند اين وضعيت شايع است اما فشردگي واکس گوش، کمتر تشخيص و حتي درمان مي‌شود.
سرومن يا واکس گوش، نوعا بدون علامت است و اختلالي در معاينه فيزيکي ايجاد نمي‌کند. پزشکان زماني بايد فشردگي واکس گوش را تشخيص دهند که تجمع اضافي سرومن همراه با علايم (از قبيل گوش درد، وزوز و سرگيجه) بوده يا از انجام معاينات ضروري گوش شود. انسداد کامل براي تشخيص ضروري نيست. در هر حال، فشردگي تشخيص داده نمي‌شود مگر اينکه مشاهده مجراي گوش و يا پرده تيمپان ضرورت يابد. استفاده از سمعک يا گوش‌گير مي‌تواند باعث تحريک عود تجمع سرومن و ترشح بيش از اندازه آن شوند. پزشکان بايد توجه داشته باشند که احتمال ابتلا به فشردگي واکس گوش در بيماراني که از اين وسايل استفاده مي‌کنند بيشتر است. با اين حال معاينه بيش‌از سه ماه يکبار در اين بيماران توصيه نمي‌شود.

PDF متن کامل مقاله            HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخيص و درمان ليکن‌پلان

ليکن‌پلان يک بيماري خودايمني مزمن التهابي است که پوست، مخاط دهان، مخاط ناحيه تناسلي، پوست سر و ناخن‌ها را درگير مي‌کند. ضايعات ليکن‌پلان به طور اختصار با P6 توصيف مي‌شوند: (سطحي [Planar]، بنفش‌رنگ [Purpule]، چندضلعي [Polygonal]، خارش‌دار [Pruritic]، پاپولي [Papule] و پلاکي [Plaque]). شروع بيماري معمولا حاد است و سطوح فلکسور مچ، ساعد و ساق پا را درگير مي‌کند.
ضايعات اين بيماري اغلب به وسيله خطوط سفيدرنگ تورمانند و رتيکولار با عنوان استرياهاي ويکهام پوشيده شده‌اند. موارد کلاسيک بيماري ليکن‌پلان را مي‌توان به صورت باليني تشخيص داد اما يک پانچ بيوپسي 4 ميلي‌متري اغلب کمک‌کننده و در انواع آتيپيک‌تر ليکن‌پلان ضروري است. کورتيکواستروييدهاي موضعي قوي، خط اول درمان براي تمام انواع ليکن‌پلان شامل ضايعات پوستي، تناسلي و انواع اروزيو مخاطي محسوب مي‌شوند. علاوه بر کلوبتازول، به نظر مي‌رسد تاکروليموس موضعي نيز درمان موثري براي ليکن‌پلان وولو و واژن باشد. کورتيکواستروييدهاي موضعي همچنين درمان خط اول ليکن‌پلان اروزيو مخاطي هستند. کورتيکواستروييدهاي سيستميک بايد براي انواع شديد و گسترده ليکن‌پلان با درگيري دهان، پوست يا نواحي تناسلي مورد استفاده قرار گيرند. ارجاع به متخصص پوست براي درمان سيستميک با آسيترتين (acitretin) (يک رتينوييد خوراکي گران‌قيمت و سمي) يا داروهاي خوراکي سرکوب‌کننده ايمني بايد در بيماران مبتلا به ليکن‌پلان شديد فاقد پاسخ به درمان‌هاي موضعي مد نظر قرار گيرد. ممکن است ليکن‌پلان به صورت خودبه‌خود پس از 2-1 سال بهبود پيدا کند، با اين حال عود بيماري شايع است. در عين حال ممکن است ليکن‌پلان مخاطي تداوم بيشتري داشته و نسبت به درمان مقاوم باشد.

PDF متن کامل مقاله            HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخيص و درمان برونشيت حاد

سرفه شايع‌ترين علامتي است که مراجعه بيماران به مطب پزشکان عمومي را در پي دارد و تشخيص اين بيماران نيز معمولا برونشيت حاد است. برونشيت حاد را بايد از ساير تشخيص‌هاي شايع مثل پنوموني و آسم افتراق داد؛ زيرا اين بيماري‌ها نيازمند درمان‌هاي خاصي هستند که براي برونشيت حاد انديکاسيون ندارند. 
علايم برونشيت معمولا براي مدت 3 هفته به طول مي‌انجامند. وجود يا فقدان خلط رنگي (مثلا سبز رنگ) يافته قابل اعتمادي براي افتراق عفونت‌هاي باکتريايي مجاري تنفسي تحتاني از انواع ويروسي آن نيست. ويروس‌ها، عامل بيش‌از 90 موارد عفونت‌هاي برونشيتي حاد هستند. استفاده از آنتي‌بيوتيک‌ها معمولا براي درمان برونشيت، انديکاسيون ندارد و تنها درصورت شک به سياه‌سرفه و به منظور کاهش انتقال اين بيماري يا در مواردي که بيمار در معرض خطر بالاي ابتلا به پنوموني است (به عنوان مثال بيماران 65 سال و بالاتر)، بايد از آنها استفاده کرد.

PDF متن کامل مقاله            HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخيص و درمان تنگي آئورت

تنگي‌ آئورت مهم‌ترين بيماري دريچه‌اي قلب در کشورهاي توسعه‌يافته است که 3 از افراد بالاي 65 سال را مبتلا مي‌سازد. با وجودي که ميزان بقا در بيماران بي‌علامت مبتلا به تنگي آئورت در مقايسه با بيماران جور شده از نظر سن و جنس در گروه شاهد همسان است، ميانگين ميزان بقاي کلي در بيمارن علامت‌دار که عمل تعويض دريچه آئورت انجام نداده‌اند، 3-2 سال است. طي دوران نهفته بدون علامت، هيپرتروفي بطن چپ و تقويت پيش‌بار توسط دهليز، افزايش پس‌بار ناشي از تنگي آئورت را جبران مي‌کند. با تشديد بيماري، فرآيندهاي جبراني کفايت خود را از دست مي‌دهند و سبب بروز علايم نارسايي قلب، آنژين يا سنکوپ مي‌شوند. در بسياري از بيماراني که دچار اين علايم بوده، شواهدي از تنگي قابل‌توجه آئورت نيز در اکوکارديوگرافي دارند، بايد عمل تعويض دريچه آئورت را توصيه نمود. تحت‌نظرگيري و پايش دقيق در مورد بيشتر بيماران ‌بي‌علامت، از جمله افراد دچار تنگي آئورت قابل‌توجه از لحاظ هموديناميک، توصيه مي‌شود. بايد به بيماران درباره علايم بيماري و اهميت گزارش سريع آنها به پزشکشان آموزش داد. در تنگي شديد آئورت انجام اکوکارديوگرافي داپلر پياپي به صورت ساليانه، براي بيماري متوسط به فاصلة هر 2-1 سال و براي بيماري خفيف هر 5-3 سال توصيه مي‌شود. تمام بيماران دچار تنگي آئورت علامت‌دار، افراد مبتلا به تنگي شديد آئورت بدون علايم واضح و افراد دچار اختلال عملکرد بطن چپ بايد به متخصص قلب ارجاع گردند. بسياري از بيماران دچار تنگي بي‌علامت آئورت، مبتلا به بيماري‌هاي قلبي‌ـ‌عروقي همزمان نظير پرفشاري خون، فيبريلاسيون دهليزي و بيماري شريان کرونر نيز هستند که اين موارد را هم بايد با دقت ارزيابي و درمان کرد...

PDF متن کامل مقاله            HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

آلرژي غذايي: تشخيص و درمان

پزشکان خانواده در تشخيص آلرژي‌هاي غذايي وابسته به IgE نقش تعيين کننده‌اي دارند اما در تغيير روند ارزيابي علايمي که در بيمار به غلط به ‌آلرژي نسبت داده مي‌شوند نيز موثر هستند. اگر چه هر غذايي آلرژي‌زاي بالقوه محسوب مي شود، بيش از 90 واکنش‌هاي سيستميک حاد به غذا در کودکان ناشي از تخم‌مرغ، شير، سويا، حبوبات يا خشکبار و در بزرگسالان ناشي از ميگو و خرچنگ، خشکبار يا ماهي است. نشانگان آلرژي خوراکي شايع‌تر است تا واکنش‌هاي آنافيلاکتيک به غذا اما اين علايم گذرا و محدود به دهان و گلو هستند. آزمون‌هاي سوزني پوست(skin-prick) و راديوآلرگوسوربنت(radioallergosorbent) از نظر غذاهاي خاص حساسيت 85 و ويژگي60-30 دارند. آزمون داخل جلدي موارد مثبت کاذب و خطر عوارض جانبي بيشتري دارد، بنابراين نبايد براي ارزيابي اوليه از آنها استفاده کرد. آزمون چالش غذايي دوسوکور و با شاهد دارونما همچنان اختصاصي‌ترين آزمون براي تاييد تشخيص است. درمان پس از تشخيص کامل، با اجتناب‌ از غذاهاي ايجادکننده آلرژي ميسر مي‌شود. بيماران دچار واکنش‌هاي آنافيلاکتيک به تزريق اورژانس اپي‌نفرين نياز دارند.در اين بيماران بايد توصيه کرد و آموزش داد که خودِ فرد به دنبال تماس با آلرژي‌زا و آغاز علايم، تزريق را براي خود انجام دهد. از آنتي‌هيستامين‌ها مي‌توان در واکنش‌هاي جزيي‌تر استفاده کرد...

PDF متن کامل مقاله            HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخيص و درمان هيپوکلسمي

هيپوکلسمي اختلال بيوشيميايي بالقوه کشنده‌اي است که احتمال خطاهاي جدي در تشخيص و درمان آن وجود دارد. هيپوکلسمي هم در مراقبت‌هاي اوليه و هم در مراقبت‌هاي ثانويه ديده مي‌شود؛ شيوع اين مشکل در کل بيماران بستري 18 است و شيوع آن در بيماران بستري در بخش مراقبت‌هاي ويژه به 85 مي‌رسد. شايع‌ترين علت هيپوکلسمي در مراقبت‌هاي اوليه، کمبود ويتامين D‌ است که بسته به خصوصيات دموگرافي جمعيت ممکن است شيوعي تا 50 داشته باشد. هيپوکلسمي مي‌تواند بدون علامت باشد و در آزمايش‌ها خود را نشان دهد يا به صورت يک اختلال متابوليک تهديدکننده‌ بروز نمايد. هيپوکلسمي حاد مي‌تواند به علايم شديدي منجر گردد که مستلزم بستري سريع در بيمارستان و اصلاح باشند. در مقابل، هنگامي که هيپوکلسمي به کندي ايجاد مي‌شود بيماران به طور شگفت‌آوري بي‌علامت هستند. اين مقاله به پزشکان کمک مي‌کند تا تشخيص و درمان مبتلايان به هيپوکلسمي را بهينه سازند. از آنجا که هيپوکلسمي اغلب به صورت اورژانس بروز مي‌نمايد و علايم با تجويز کلسيم رفع مي‌گردند، مبناي شواهد مربوط به درمان هيپوکلسمي حاد اغلب تجربي است نه کارآزمايي‌هاي شاهددار.

PDF متن کامل مقاله            HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته

تشخيص و درمان آلرژي به شيرگاو در شيرخواران

بين 15-5 شيرخواران علايمي حاکي از واکنش مضر به پروتئين شير گاو را نشان مي‌دهند در حالي که برآورد شيوع آلرژي به پروتئين شير گاو 7-2 است. تفاوت در معيارهاي تشخيصي و طراحي مطالعه، مسوول دامنه وسيع برآورد شيوع است و اهميت تشخيص دقيق را متذکر مي‌گردد که به کاهش تعداد شيرخواراني مي‌انجامد که به غلط تحت رژيم‌هاي حذفي قرار مي‌گيرند. آلرژي به پروتئين شير گاو در مراقبت‌هاي اوليه به سادگي ناديده گرفته مي‌شود و بايد به عنوان يکي از علل زجر شيرخوار و علايم باليني گوناگون تلقي گردد. تشخيص دقيق و درمان به اطمينان والدين مي‌انجامد. اين آلرژي مي‌تواند در شيرخواراني که به طور انحصاري يا غيرانحصاري شير مادر مي‌خورند و هنگامي که پروتئين شير گاو وارد رژيم غذايي مي‌گردد، ايجاد شود. تشخيص زودهنگام و درمان دقيق، خطر اختلال رشد را کاهش مي‌دهد.
آلرژي به پروتئين شير گاو ناشي از واکنش ايمني شناختي به يک يا چند پروتئين شير گاو است و با ديگر واکنش‌هاي مضر به پروتئين شير گاو (مثل عدم تحمل لاکتوز) فرق دارد. اين آلرژي مي‌تواند مرتبط يا غيرمرتبط با ايمونوگلوبولين IgE)E) باشد و در موارد مرتبط با IgE ممکن است تظاهري از آتوپي باشد.

PDF متن کامل مقاله            HTML متن کامل مقاله

ادامه نوشته