تشخیص و درمان اختلال ADHD در بزرگسالان
اختلال کمتوجهي- بيشفعاليتي (ADHD) در کودکان حداقل در 30% بيماران ميتواند تا بزرگسالي ادامه پيدا کند و 4%-3% بزرگسالان معيارهاي تشخيصي «ويرايش چهارم دستنامه تشخيصي و آماري اختلالات رواني» (DSM-IV) براي اين اختلال را پر ميکنند. تعدادي از اختلالات از جمله بيماريهاي تيروييد، اختلالات خلق و اختلالات سوء مصرف مواد علايمي شبيه ADHD دارند و بايد در تشخيص افتراقي آن قرار بگيرند.
عوارض جانبي استروييدها، آنتيهيستامينها، داروهاي ضدصرع، کافئين و نيکوتين ميتوانند علايم ADHD را تقليد کنند. تشخيص و درمان صحيح اين اختلال ميتواند عملکرد روزمره فرد را بهبود ببخشد. تشخيص اين مشکل مبتني بر اخذ شرح حال باليني دقيق به علاوه استفاده از تعدادي مقياس نمرهدهي است که پرکردن آنها بسته به مقياس مورد استفاده، 20-5 دقيقه طول ميکشد. راهکارهاي باليني موجود استفاده از محرکها و داروي غيرمحرک آتوموکستين (atomoxetine) را به عنوان درمان خط اول و ضد افسردگيها را به عنوان گام بعدي درمان توصيه ميکنند. نشان داده شده که درمان شناختي- رفتاري نيز به عنوان درمان کمکي اضافه بر دارو مفيد است. ثابت شده که در بزرگسالان دچار افسردگي همراه با ADHD، ترکيب داروهاي ضد افسردگي و محرکها موثر و بيخطر است. به منظور پايش از نظر سوء مصرف يا استفاده تفريحي از محرکها، پزشکان خانواده علاوه بر ويزيتهاي منظم پيگيري، بايد استفاده از يک توافقنامه کنترل مصرف مواد و غربالگري تصادفي ادرار از نظر مواد را مد نظر قرار دهند.
0
ADHD اختلالي است که از مدتها قبل در کودکان شناخته شده و مورد درمان قرار گرفته است. با اين حال در چند دهه اخير، به تداوم ADHD پس از دوره کودکي و سکلهاي قابل ملاحظه آن در بزرگسالان توجه بيشتري شده است. امروزه اعتقاد بر آن است که حداقل در 30% کودکان مبتلا به ADHD، اين اختلال ميتواند در بزرگسالي هم ادامه پيدا کند.
برآوردهاي فعلي نشان ميدهند که تقريبا 4%-3% بزرگسالان معيارهاي تشخيصي DSM-IV براي ADHD را پر ميکنند. همچنين تقريبا 16% از بزرگسالان داراي بعضي از اين معيارها هستند ولي تعداد معيارهاي لازم براي گذاشتن تشخيص را پر نميکنند. از ميان افراد حايز اين معيارها، تقريبا 40% در طبقه ADHD شديد قرار ميگيرند. از کل موارد ADHD در کودکان و نوجوانان، 85%-65% آنها در شرايط مراقبتهاي اوليه تشخيص داده ميشوند. لذا منطقي است که تصور کنيم بسياري از بزرگسالان نيز براي ارزيابي از نظر ADHD به پزشکان مراقبتهاي اوليه مراجعه خواهند کرد.
تشخيص افتراقي
بيماريها و اختلالاتي وجود دارند که داراي علايم مشابه ADHD هستند و بايد در تشخيص افتراقي آن مد نظر قرار بگيرند. بيماريهاي طبي مقلد ADHD عبارتند از: اختلال شنوايي، بيماري تيروييد، مسموميت سرب، بيماري کبدي، آپنه خواب و تداخلات دارويي. اختلالات روانپزشکي مقلد ADHD نيز عبارتند از اختلالات اضطرابي، خلقي و وسواسي- اجباري، سوء مصرف مواد، شخصيتهاي ضد اجتماعي و مرزي، اختلالات يادگيري، و معلوليتهاي ذهني. عوارض جانبي برخي مواد و داروها از قبيل استروييدها، آنتيهيستامينها، داروهاي ضدصرع، کافئين و نيکوتين ممکن است بر توجه فرد تاثير بگذارد. مبتلايان به اختلالات اضطرابي، افسردگي ماژور يا دوقطبي يا اختلالات شخصيت ضداجتماعي و مرزي ممکن است نشانههايي از عدم توجه يا بيشفعالي را نشان بدهند اما معمولا ساير نشانههاي اصلي اين اختلالات روانپزشکي نيز در آنها به وفور ديده ميشود. بزرگسالان مبتلا به ADHD ممکن است با اين اختلالات به عنوان بيماريهاي همراه مراجعه کنند لذا زمانبندي شروع علايم در رسيدن به تشخيص دقيق بسيار اهميت دارد. به عنوان مثال، اگر بيتوجهي به دنبال يک دوره افسردگي شروع شده باشد، احتمالا ناشي از ADHD نيست ولي شروع افسردگي پس از يک دوره بيتوجهي قابل ملاحظه، احتمالا نشاندهنده وجود همزمان افسردگي و ADHD خواهد بود.
تشخيص
تشخيص ADHD عمدتا بر اساس شرح حال دقيق بيمار و ارزيابي وضعيت فعلي رفتار و سطح کارکرد، گذاشته ميشود. معيارهاي DSM-IV (جدول 1) براي تشخيص ADHD در بزرگسالان، دقيقا مشابه کودکان هستند. اين معيارها تصريح ميکنند که علايم بايد قبل از 7 سالگي وجود داشته باشند ولي اکثر بزرگسالان علايم اوليه خود را به خاطر نميآورند. به علاوه، ثابت شده که اگر تشخيص ADHD در دوران کودکي داده نشده باشد، پزشکان مراقبتهاي اوليه به تشخيص اوليه ADHD در بزرگسالان حتي فکر هم نميکنند.
انتقادات زيادي به معيارهاي DSM-IV وارد شده که عمدتا مربوط به آستانه سني پايين براي تشخيص و تفاوت تظاهرات اين اختلال در کودکان و بزرگسالان است. انجمن روانپزشکي آمريکا پيش از معرفي DSM-V، تعدادي از تغييرات پيشنهادي را براي DSM-IV ارايه داده است. اين تغييرات عبارتند از: تغيير سني که اختلال بايد پيش از آن مشاهده شود از 7 سالگي به 12 سالگي؛ و اين پيشنهاد که افراد 17 ساله و بالاتر در مورد علايم بيتوجهي و بيشفعالي- رفتار تکانشي به جاي لزوم پر کردن 6 معيار، لازم است که فقط 4 معيار را داشته باشند.
تشخيص باليني ADHD در بزرگسالان بايد يک رويکرد مرحله به مرحله و شامل موارد زير باشد:
- ارزيابي علايم فعلي ADHD (ظرف 6 ماه گذشته) با استفاده از مقياسهاي نمرهدهي مطابق با هنجارهاي بزرگسالان (جدول 2).
- تعيين شرح حال ADHD در کودکي (پيش از سن 7 سالگي؛ اين يکي از معيارهاي DSM-IV براي تشخيص است [جدول 1]). گرفتن پروندهها يا کارتهاي گزارش مدرسه و صحبت با والدين يا ساير اعضاي خانواده که در کودکي با بيمار در تماس بودهاند، مفيد خواهد بود. استفاده از اين اطلاعات تاييدکننده ميتواند در تعيين اين مساله مفيد باشد که نکند بيمار تمارض ميکند يا داروهاي محرک رواني را براي مصرف غير قانوني يا فروش ميخواهد.
- ارزيابي اختلال کارکرد در خانه، محيط کار، مدرسه و ارتباطات فردي.
- اخذ سوابق تکاملي فرد که ميتواند به تعيين بروز علايم از سنين کودکي کمک کند.
- اخذ شرح حال روانپزشکي به منظور رد ساير اختلالات رواني و تعيين وجود اختلالات همراه از جمله سوء مصرف مواد، افسردگي و اضطراب.
- اخذ شرح حال خانوادگي ADHD، تيک، سوء مصرف مواد و رفتارهاي مجرمانه.
- انجام معاينه فيزيکي به منظور رد علل طبي. اين معاينه بايد بر معاينات عصبي و تيروييد به منظور رد ناهنجاريهاي تيروييد و اختلالات نورولوژيک (مانند ضربه به سر و اختلالات تشنجي) و کنتراانديکاسيونهاي احتمالي داروهاي محرک (مثل پرفشاري خون) متمرکز باشد. به منظور مقايسههاي بعدي، وزن پايه بيمار بايد ثبت گردد.
تعدادي از مقياسهاي نمرهدهي يا ابزارهاي تشخيصي ساختاريافته براي کمک به تشخيص ADHD در بزرگسالان در دسترس هستند (جدول 2). فايده اين مقياسها از آن جهت است که ساختاري را براي فرايند تشخيص فراهم ميکنند و ميتوانند براي پزشکاني که در زمينه ADHD در بزرگسالان تجربه کمتري دارند، مفيد باشند. اين ابزارها به طور کلي معيارهاي تشخيصي ADHD منطبق با DSM-IV را ارزيابي ميکنند و پر کردن آنها بسته به نوع مقياس، بين 20-5 دقيقه طول ميکشد. با اين حال، دادههاي اندکي در مورد حساسيت و ويژگي اين مقياسها وجود دارد.
آزمون آزمايشگاهي يا کمکي خاصي براي تاييد تشخيص ADHD وجود ندارد اما بعضي از آزمونها از قبيل بررسيهاي تيروييد، آزمونهاي کارکرد کبد و سطح سرب ميتوانند در رد بيماريهاي همراه يا مقلد ADHD مفيد باشند.
درمان
درمان دارويي
درمان دارويي اساس درمان ADHD را تشکيل ميدهد. اکثر مطالعات موجود بر مصرف اين داروها در کودکان تمرکز داشتهاند ولي بيخطري و اثربخشي اين داروها در بزرگسالان نيز اثبات شده است. محرکها و ضد افسردگيها (به عنوان مثال بوپروپيون يا دزيپرامين) اثربخشي مشابهي دارند ولي تاکنون هيچ گونه کارآزمايي انجام نشده که به مقايسه مستقيم اين دو دسته دارويي پرداخته باشد. در يک فرابررسي اخير نشان داده شده که در مقايسه با دارونما، هم محرکها و هم داروهاي غير محرک باعث بهبود معنيدار از نظر باليني ميشوند. راهکارهاي باليني موجود استفاده از محرکها و داروي غير محرک آتوموکستين را به عنوان خط اول درمان و ضد افسردگيها را به عنوان گام بعدي توصيه ميکنند. اين داروها در جدول 3 مورد مرور قرار گرفتهاند.
همه داروها بايد با دوز پايين شروع شوند و سپس دوز آنها به آرامي افزايش يابد تا حداکثر منفعت به دست بيايد يا عوارض جانبي به سطح غير قابل تحملي برسند. قبل از هرگونه تغيير دوز، ابتدا دارو بايد براي مدت 6-4 هفته امتحان شود. محرکهاي طولانياثر ارجح هستند زيرا ميزان رضايت بيماران از اين داروها 70% ولي در مورد داروهاي داراي رهش فوري فقط 50%-40% است.
تا 30% از بيماران مصرف داروهاي محرک را به دليل علايم کنترلنشده يا عدم تحمل عوارض جانبي قطع ميکنند (جدول 4). کنتراانديکاسيونهاي مصرف محرکها عبارتند از: پرفشاري خون، تاکيکاردي، آريتمي، سايکوز، اختلال دوقطبي، بياشتهايي شديد و سندرم توره. همچنين، اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده (FDA) موارد گزارششده مرگ ناگهاني را در بيماران دچار مشکلات قلبي زمينهاي جدي که تحت درمان با دوزهاي استاندارد داروهاي محرک بودهاند، مرور کرده است. با اين حال، يک مطالعه اخير روي بيش از 150 هزار فرد بزرگسال آمريکايي نشان داد که مصرف فعلي يا شروع مصرف داروهاي محرک براي درمان ADHD، خطر حوادث قلبي- عروقي جدي از قبيل انفارکتوس ميوکارد، مرگ قلبي ناگهاني يا سکته مغزي را افزايش نميدهد.
در مورد ساير داروهاي مورد استفاده در کودکان مبتلا به ADHD از قبيل مدافينيل (modafinil) و آلفا آگونيستهاي کلونيدين و گوانفاسين (guanfacine)، در حال حاضر شواهد کافي براي توصيه به مصرف در بزرگسالان وجود ندارد.
ساير درمانها
مطالعات کوچک نشان دادهاند که درمان شناختي- رفتاري به عنوان درمان کمکي در کنار دارو براي بزرگسالان مبتلا به ADHD مفيد است. مکانيسم چگونگي کمک درمان شناختي- رفتاري به بيماران ADHD مشخص نيست ولي شايد ناشي از بهبود مهارتهاي زندگي روزمره باشد که بر اثر ADHD مختل ميشوند.
مراقبه (meditation) و علف سنتجان نيز به عنوان درمانهاي احتمالي پيشنهاد شدهاند ولي تاکنون شواهدي در حمايت از اين درمانها به دست نيامده است.
بيماريهاي همراه
افسردگي
به طور کلي، درمان افسردگي بايد قبل از ADHD انجام شود. همچنين بيخطري و اثربخشي ترکيب داروهاي ضد افسردگي و محرک ثابت شده است. البته آتوموکستين و مهارکنندههاي انتخابي بازجذب سروتونين (SSRIها) نبايد با هم ترکيب شوند زيرا هر دو دارو توسط مسير سيتوکروم P450 متابوليزه ميشوند.
اختلال دوقطبي
داروهاي محرک نبايد در مبتلايان به اختلال دوقطبي به کار روند و به جاي آنها بايد از تثبيتکنندههاي خلق يا آنتيسايکوتيکهاي آتيپيک استفاده شود.
اختلالات اضطرابي
در بيماراني که به صورت همزمان به اختلالات اضطرابي دچار هستند، محرکها خط اول درمان را تشکيل ميدهند و پس از آنها از SSRIها و درمان شناختي- رفتاري ميتوان استفاده کرد.
معلوليتهاي ذهني
در افراد مبتلا به معلوليتهاي ذهني، شواهد کافي براي توصيه به مصرف محرکها براي درمان ADHD وجود ندارد. مطالعاتي در مورد مصرف ريسپريدون در اين جمعيت انجام شده ولي شواهد موجود درباره اثربخشي اين دارو نيز ناکافي هستند.
ارجاع
شواهد قانعکنندهاي وجود ندارد که مشخص کند پزشکان خانواده چه زماني بايد مبتلايان به ADHD را به مراکز خدمات سلامت رفتاري ارجاع بدهند. لذا بهتر است که اين تصميم بر اساس وجود ساير بيماريهاي همراهي که عموما توسط پزشکان خانواده ارجاع داده ميشوند، گرفته شود- مثلا وجود افسردگي يا اضطراب قابل ملاحظه؛ علايمي که غالبا تابع ADHD هستند (مثل مسائل مربوط به سازماندهي و برنامهريزي و مشکلات زناشويي)؛ و ساير ناتوانيهاي عمدهاي که بر کارکرد روزمره تاثير ميگذارند.
مصرف تفريحي يا سوء استفاده از محرکها
يک بررسي پيمايشي روي تقريبا 4300 فرد بزرگسال نشان داد که شيوع استفاده غير دارويي از محرکها 2% است. ميزان اين سوء مصرف در جوانان 25-18 ساله بين 6%-4% بوده است. مطالعات مختلف روي مصرف تفريحي محرکها، از قابل ملاحظه بودن اين مشکل حکايت داشتهاند؛ به نحوي که در يک مطالعه 8% از دانشجويان مصرف غير قانوني محرکها را (به صورت خوراکي يا استنشاق قرصهاي پودرشده از راه بيني) گزارش کردهاند. احتمال سوء مصرف محرکهاي نسخهشده در مردان سفيدپوست و افراد داراي سابقه مصرف الکل يا داروهاي غير قانوني بيشتر است. سازمان جهاني بهداشت برآورد کرده که بين سالهاي 2006-1995 در ايالات متحده ميزان تجويز قانوني محرکها 2 برابر شده ولي ميزان مصرف آنها 3 برابر افزايش يافته است.
بر همين اساس، براي پيشگيري از مصرف تفريحي يا سوء استفاده از محرکهاي تجويزشده توسط بزرگسالان مبتلا به ADHD، پزشکان خانواده بايد چندين راهبرد را مد نظر قرار دهند: امضاي يک توافقنامه کنترل مصرف مواد؛ انجام غربالگري تصادفي ادرار به منظور تاييد مصرف دارو توسط بيمار و نيز از نظر مصرف ساير داروهاي غير مجاز؛ و طراحي ويزيتهاي پيگيري دورهاي براي ارزيابي اثربخشي دارو و تخطي احتمالي از توافق امضاشده.
جدول 1. معيارهاي تشخيصي DSM-IV براي اختلال کمتوجهي- بيشفعاليتي (ADHD) |
الف) وجود مورد 1 يا 2: |
1. 6 مورد (يا بيشتر) از اين علايم بيتوجهي که حداقل براي مدت 6 ماه پايدار بمانند و در حدي باشند که ناسازگارانه تلقي شوند و با سطح تکاملي بيمار همخواني نداشته باشند: |
بيتوجهي |
الف. غالبا نميتواند توجه دقيقي به جزئيات داشته باشد يا در تکاليف مدرسه، کار يا ساير فعاليتها اشتباهاتي ناشي از بيتوجهي مرتکب ميشود. |
ب. غالبا در حفظ توجه حين انجام کارها يا بازيها مشکل دارد. |
پ. وقتي که مستقيما مخاطب قرار ميگيرد، غالبا به نظر نميرسد که گوش بدهد. |
ت. غالبا از دستورات تبعيت نميکند و نميتواند تکاليف مدرسه، کارهاي دشوار روزمره يا وظايف خود در محل کار را به انجام برساند. |
ث. غالبا در سازماندهي وظايف و فعاليتهاي خود مشکل دارد. |
ج. درگير شدن در وظايفي که مستلزم فعاليت ذهني مستمر هستند (از قبيل تکاليف خانه يا مدرسه) را غالبا دوست ندارد يا از آنها پرهيز ميکند يا نسبت به آنها بيميل است. |
چ. چيزهاي لازم براي انجام وظايف يا فعاليتها (مانند اسباب بازي، تکليف مدرسه، مداد، کتاب يا ابزار کار) را غالبا گم ميکند. |
ح. غالبا محرکهاي خارجي و نامرتبط به راحتي باعث پرت شدن حواس او ميشوند. |
خ. غالبا در فعاليتهاي روزمره فراموشکار است. |
2. 6 مورد (يا بيشتر) از اين علايم بيشفعالي- رفتار تکانشي که حداقل براي مدت 6 ماه پايدار بمانند و در حدي باشند که ناسازگارانه تلقي شوند و با سطح تکاملي بيمار همخواني نداشته باشند: |
بيشفعالي |
الف. غالبا دستها و پاهايش بيقرار هستند يا در جاي خود وول ميخورد. |
ب. در کلاس درس يا ساير شرايطي که انتظار ميرود روي صندلي خود بماند، غالبا از جايش بلند ميشود. |
پ. در شرايطي که مناسب اين کار نيست، غالبا بيش از حد در اطراف ميچرخد يا از همه چيز بالا ميرود (اين مساله در نوجوانان يا بزرگسالان ممکن است محدود به احساس ذهني بيقراري باشد). |
ت. هنگام بازي کردن يا شرکت در فعاليتهاي تفريحي، غالبا نميتواند ساکت بماند. |
ث. غالبا در حال حرکت است يا چنان رفتار ميکند که انگار «يک موتور داخلش روشن است». |
ج. غالبا بيش از حد حرف ميزند. |
رفتار تکانشي |
چ. غالبا پيش از تمام شدن سوال، جوابي را ميپراند. |
ح. غالبا در منتظر ماندن براي نوبتش مشکل دارد. |
خ. غالبا سرزده وسط کار ديگران ميپرد (مثلا صحبت يا بازي ديگران را قطع ميکند). |
ب) بعضي از علايم بيشفعالي- رفتار تکانشي يا بيتوجهي که باعث ايجاد اختلال شده، پيش از سن 7 سالگي وجود داشتهاند. |
ج) بعضي از اختلالات ناشي از اين علايم حداقل در دو موقعيت وجود دارند (مثلا در مدرسه [يا محل کار] و خانه). |
د) بايد شواهد واضحي مبني بر ايجاد اختلال قابل ملاحظه از نظر باليني در حيطههاي کارکرد اجتماعي، تحصيلي يا شغلي وجود داشته باشد. |
ه) علايم نبايد فقط در طي يک دوره اسکيزوفرني، اختلالات تکاملي فراگير يا ساير اختلالات سايکوتيک وجود داشته باشند و هيچ بيماري رواني ديگري (مانند اختلالات خلق، اختلالات اضطرابي، اختلالات تفکيکي يا اختلالات شخصيت) نبايد قادر به توجيه بهتر اين علايم باشد. |
DSM-IV: دستنامه تشخيصي و آماري اختلالات رواني، ويرايش چهارم. |
جدول 2. گزيدهاي از مقياسهاي رتبهبندي مورد استفاده براي تشخيص ADHD در بزرگسالان | |
مقياس رتبهبندي |
توصيف |
گذشتهنگر |
|
مقياس علايم کودکي بارکلي و مورفي |
ارزيابي گذشتهنگر 18 معيار DSM-IV همچنين شامل مواردي درباره ناتوانيهاي کارکردي، اختلال مخالفت- سرکشي (oppositional- defiant) و اختلال سلوک (conduct) |
مقياس رتبهبندي وندر يوتا1 |
ارزيابي گذشتهنگر علايم ADHD در کودکي بين سنين 10-8 سالگي نسخه معمول شامل 61 سوال ولي نسخه کوتاهشده آن شامل فقط 25 سوال است. |
علايم فعلي |
|
مقياس رتبهبندي ADHA بزرگسالان- IV |
هم نسخه طولاني و هم نسخه غربالگري سريع دارد. در اصل براي کودکان و نوجوانان طراحي شده ولي با موفقيت در بزرگسالان نيز به کار رفته است. |
چکليست علايم مقياس ADHD بزرگسالان گزارششده توسط خود فرد نسخه 1/21 |
ابزار رسمي سازمان جهاني بهداشت (WHO) پرسشنامه 18 موردي با هدف کاربرد در بيماران در معرض خطر ADHD؛ يک نسخه کوتاهشدة 6 موردي آن هم براي غربالگري سريع وجود دارد. به چندين زبان موجود است. |
فرم تشخيصي و مقياس رتبهبندي اختلال کمتوجهي براون |
پرسشهايي را در مورد سوابق باليني، سالهاي ابتدايي مدرسه، سابقه خانوادگي، سلامت جسماني، مصرف مواد و عادات خواب مطرح ميکند؛ پزشک دادههايي را نيز از شاهدان يا نزديکان بيمار کسب ميکند. 40 مورد دارد اين مقياس عمدتا بر بيتوجهي تمرکز دارد. |
مقياسهاي کانرز (Connors) براي رتبهبندي ADHA بزرگسالان |
نسخههاي مختلف طولاني، کوتاهشده و مخصوص غربالگري دارد؛ گزارشهاي خود فرد و شاهدان را دريافت ميکند؛ شامل 8 مقياس است. شرح حال دوران کودکي و بزرگسالي را از بيماران ميپرسد. امکان تشخيص ADHD را بر اساس معيارهاي DSM-IV و نيز بر اساس سنجش ناپايداري عاطفي فراهم ميکند . از پايايي مناسب بين نمرهدهندگان (interrater reliability) در مقايسه بين رتبهبندي پزشک و خود بيمار برخوردار است. |
مقياس علايم فعلي بارکلي و مورفي |
يک مقياس مبتني بر گزارش خود فرد از 18 علامت است که با معيارهاي DSM-IV مطابقت دارد.. |
مقياس وندر- رايمر (Wender- Reimherr) براي اختلال کمتوجهي بزرگسالان |
با استفاده از معيارهاي يوتا، شدت علايم را در بزرگسالان مبتلا به ADHD ميسنجد. براي ارزيابي علايم ناپايداري خلقي مفيد است. |
1. http://www.venturafamilymed.org/Documents/Wender_Utah%20Rating%20Scale.pdf 2. http://webdoc.nyumc.org/nyumc/files/psych/attachments/psych_adhd_checklist.pdf |
جدول 3. گزينههاي دارويي براي درمان ADHD در بزرگسالان | ||
دارو |
دوز |
ملاحظات |
محرکها |
||
دکستروآمفتامين با رهش فوري |
شروع با 5 ميليگرم 2-1 بار در روز؛ دوز توصيهشده |
نيمه عمر کوتاه 6-4 ساعته که نيازمند تجويز دارو به صورت 3-2 بار در روز است. |
آمفتامين/ دکستروآمفتامين با رهش فوري |
5/1-3/0 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم در روز؛ دوز حداکثر 60 ميليگرم در روز |
کارکرد آن از طريق تبادل با دوپامين داخل سلولي در سلولهاي سيناپسي و در نتيجه افزايش تمرکز سيناپسي است. |
آمفتامين/ دکستروآمفتامين گستردهرهش |
60-20 ميليگرم در روز |
مخلوط 75% دکستروآمفتامين و 25% لووآمفتامين در مبتلايان به پرفشاري خون خفيف کنترلشده با يک داروي ضد فشار خون قابل استفاده است. |
ليزدگزامفتامين |
شروع با 30 ميليگرم در روز؛ دوز را ميتوان هر هفته 20-10 ميليگرم در روز اضافه کرد تا اثر بهينه ايجاد شود؛ حداکثر دوز 70 ميليگرم در روز |
يک مولکول غير فعال از نظر درماني پس از مصرف خوراکي به ال- ليزين و دي- آمفتامين فعال تبديل ميشود. با اين که مقدار کمي از آن در دستگاه گوارش به دي- آمفتامين هيدروليزه ميشود، اکثر تبديل آن به دي- آمفتامين فعال در خون صورت ميگيرد. مدت اثر آن 14-12 ساعت است. |
متيلفنيديت با رهش فوري (Ritalin) |
شروع با 10 ميليگرم در روز؛ دوز توصيهشده 5/1-3/0 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم در روز؛ دوز حداکثر 100 ميليگرم در روز |
قابل حل شدن و تزريق جهت سوء مصرف است. از نظر متابوليک مشابه کوکائين است. از طريق اتصال به پروتئينهاي انتقال دوپامين و بلوک بازجذب پرهسيناپسي دوپامين عمل ميکند. |
متيلفنيديت گستردهرهش (Concerta) |
108-18 ميليگرم در روز |
آزادسازي اسموتيک خوراکي دارو احتمال سوء مصرف را کاهش ميدهد و باعث ميشود که 12-10 ساعت فعاليت داشته باشد. |
غير محرکها |
||
آتوموکستين |
شروع با 40 ميليگرم در روز؛ طي 4-2 هفته ميتوان آن را تا 100 ميليگرم در روز افزايش داد؛ دارو را 2-1 بار در روز ميتوان مصرف کرد |
مهارکننده انتخابي بازجذب نوراپينفرين تنها داروي غير محرک تاييدشده توسط FDA براي درمان ADHD در بزرگسالان است. مدت اثر آن تا 24 ساعت است. به منظور پايدارسازي علايم ميتواند تا 2 ماه مصرف شود. درمان خط اول در موارد شک به استفاده تفريحي يا سوء مصرف است. بيماراني که داروهاي مهارکننده سيتوکروم P2D6 (مثل فلوکستين و پاروکستين) را به صورت همزمان مصرف ميکنند، ممکن است حتي با دوزهاي پايين به عوارض جانبي جدي دچار شوند. |
ضد افسردگيها |
||
بوپروپيون |
تا 200 ميليگرم 2 بار در روز |
دادهها صرفا حاصل از مطالعات کوچک در مقايسه با ساير ضد افسردگيها با افزايش خطر (4/0%) تشنج ناشي از دارو همراه است. |
دزيپرامين |
200 ميليگرم در روز |
ضد افسردگي سهحلقهاي ميزان پاسخ مناسب در مطالعات کوچک بيش از ساير ضد افسردگيهاي سهحلقهاي مورد مطالعه قرار گرفته است. |
جدول 4. عوارض جانبي برخي داروهاي مورد استفاده براي درمان ADHD در بزرگسالان | |
دارو |
عوارض جانبي |
محرکها (مثل متيل فنيديت و آمفتامينها) |
بياشتهايي، خشکي دهان، اثرات گوارشي، اضطراب فراگير/ پانيک، سردرد، بيخوابي، عصبي بودن (jitteriness)، افزايش خفيف فشار خون و ضربان قلب، تحريکپذيري/ بدخلقي |
آتوموکستين |
بياشتهايي، يبوست، خشکي دهان، سوزش ادرار، اختلال نعوظي/ کاهش ميل جنسي، بيخوابي، آسيب کبدي (نادر)، سرکوب خفيف اشتها، افزايش خفيف فشار خون دياستولي و ضربان قلب، تهوع، تعريق |
بوپروپيون |
يبوست، خشکي دهان، سردرد، بيخوابي، تهوع، تعريق |
دزيپرامين |
بياشتهايي، تاري ديد، يبوست، خوابآلودگي، خشکي دهان، افزايش فشار خون و ضربان قلب، بيخوابي، افت وضعيتي فشار خون، طولاني شدن فاصله QT |
کادر 1. توصيههاي کليدي براي طبابت | |
توصيه باليني |
درجه شواهد |
- مقياسهاي رتبهبندي مختلفي براي ADHD بزرگسالان در دسترس قرار دارند که ابزارهاي تشخيصي مفيدي در اين زمينه محسوب ميشوند. |
C |
- محرکها، غير محرکها و ضد افسردگيها گزينههاي دارويي موثري براي درمان ADHD در بزرگسالان به شمار ميآيند. |
A |
- درمان شناختي- رفتاري ميتواند يک درمان کمکي مناسب در کنار دارودرماني براي ADHD در بزرگسالان باشد. |
B |
- بزرگسالان مبتلا به ADHD(خصوصا جوانان) بايد مرتبا از نظر نشانههاي مصرف تفريحي يا سوء استفاده از داروهاي محرک پايش شوند. |
C |
A: شواهدبيمارمحور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماريمحور، طبابت رايج، عقيده صاحبنظران يا مجموعه موارد باليني |
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۵۳۷، دکتر یاسر مالی