دارو53- دارو درماني افسردگي پس از زايمان
تولد يک نوزاد، هر چند که هيجانانگيز و شگفتآور است، بسياري از زنان پس از زايمان اختلالات خلقي کوتاه يا درازمدت را تجربه ميکنند. تظاهراتي نظير گريه ناگهاني، اضطراب و تحريکپذيري در روزهاي اول پس از زايمان شايع است که معمولا خفيف هستند و خودبهخود برطرف ميشوند، اما برخي از زنان اشکال جديتري از افسردگي را پس از زايمان نشان ميدهند که ميتواند ماههاي متمادي طول بکشد و تواناييهاي آنان را در مراقبت از خود و فرزند تازه متولد شدهشان مختل کند. بنابراين کادر درماني در ارتباط با زنان در طول بارداري و پس از آن بايد در مورد افسردگي پس از زايمان مطلع باشند تا بتوانند اين عارضه را به سرعت تشخيص داده و به شکل مناسبي درمان کنند...
در حدود 80 درصد از زنان طي چند روز ابتدايي پس از زايمان دچار اندوه ميشوند و علايمي نظير نوسانات خلقي، اضطراب، تحريکپذيري، عدم تمرکز و حملات گريه را تجربه ميکنند.
اندوه پس از زايمان، دو تا سه روز پس از زايمان شروع ميشود و پس از گذشت پنج روز به حداکثر شدت خود ميرسد. در نهايت اين عارضه دو هفته پس از شروع برطرف ميشود. از آنجا که اندوه پس از زايمان مدت کوتاهي ادامه خواهد داشت، در اغلب موارد علايم قبل از آن که زنان به مراجعه به پزشک براي درمان بينديشند، از بين ميروند.
اگر علايم اندوه پس از زايمان براي مدت بيش از دو هفته باقي بمانند يا شديدتر شوند، بيمار بايد از نظر ابتلا به افسردگي پس از زايمان مورد بررسي دقيق قرار گيرد.
اندوه پس از زايمان
علت ابتلا به اندوه پس از زايمان نامشخص است، اما احتمال ميرود تغييرات هورموني ناشي از زايمان مقصر باشد.
ساير دلايل مطرح براياندوه پس از زايمان عبارتاند از: سابقه خانوادگي يا قبلي ابتلا به افسردگي، بروز علايم افسردگي در طول بارداري، تغييرات خلقي مرتبط با اختلالات خلقي پيش از قاعدگي، مصرف ترکيبات خوراکي ضدبارداري، استرس مادر درمورد نگهداري نوزاد و مشکلات رواني- اجتماعي.
در مورد اندوه پس از زايمان، از آنجا که اغلب موارد خفيفاند و به سرعت برطرف ميشوند، معمولا نيازي به درمان دارويي نيست.در مورد چنين بيماراني اقدامات حمايتي از مادر و کودک اولويت دارد.
افسردگي پس از زايمان
افسردگي پس از زايمان، 10 تا 15 درصد از زنان درگير زايمان را مبتلا ميکند.
اين عارضه ممکن است 24ساعت تا يک سال پس از زايمان شروع شود. متاسفانه در اغلب موارد افسردگي پس از زايمان تشخيص داده نشده باقي ميماند، زيرا بسياري از علايم آن مشابه احساس ناراحتي است که زنان در طول روزهاي اوليه پس از زايمان تجربه ميکنند (مانند بيخوابي، ضعف و کاهش ميل جنسي)، بنابراين گاه تشخيص داده نميشود که اين علايم غيرطبيعياند.
شايعترين علايم افسردگي پس از زايمان عبارتاند از: خلق افسرده، اختلالات خواب، کاهش وزن، اضطراب يا تحريکپذيري، کم شدن انرژي، نداشتن تمرکز، احساس گناه يا بيارزش بودن و افکار خودکشي و مرگ. به دليل شباهت زياد علايم افسردگي پس از زايمان و افسردگي اساسي، افسردگي پس از زايمان را به عنوان يک تشخيص جداگانه طبقهبندي نشده است. به هر حال، واژه «شروع پس از زايمان» براي تشخيص اختلالات خلقي که طي چهار هفته اول بعد از زايمان اتفاق ميافتند، به کار ميرود.
DSM-IV از همان کراکترياهاي تشخيصي ويژه افسردگي اساسي براي تشريح افسردگي پس از زايمان استفاده کرده، اما بسيار مهم است که پزشکان بتوانند علايم افسردگي پس از زايمان را از يک نوسان خلقي طبيعي که زنان پس از زايمان تجربه ميکنند، افتراق دهند.
اين طبيعي است که يک زن در طي روزهاي اول مراقبت از نوزاد تازه واردش تحريکپذير و بيحوصله باشد و شبهاي زيادي را بيدار بماند، اما در صورتي که اين علايم در زني که کودکش بيش از پنج ماه سن دارد، مشاهده شود، بايد بررسيهاي دقيقتر انجام شود.
غربالگري زنان با علايم و نشانههاي افسردگي پس از زايمان در دوران پس از زايمان، موثرترين کار براي تشخيص و درمان اين بيماري است.
افسردگي پس از زايمان از سوي پزشکان بايد در اولين ويزيت پس از زايمان و شش هفته پس از زايمان زنان مورد توجه قرار گيرد.
درمان افسردگي پس از زايمان
تحقيقات براي يافتن بهترين استراتژي درماني در افسردگي پس از زايمان هنوز ادامه دارد. به هر حال، مديريت موثر افسردگي پس از زايمان شامل مداخلات غير دارويي و دارويي است. زناني که از علايم خفيف تا متوسط افسردگي پس از زايمان رنج ميبرند، بايد درمانهاي غيردارويي نظير رواندرماني را تجربه کنند. به علاوه، درمانهاي غيردارويي در زناني که به دليل ترشح داروها در شير مادر تمايلي به مصرف دارو ندارند، ارجح است.
درمانهاي شناختي- رفتاري به زنان کمک ميکنند تا افکار، باورها و رفتارهاي منفي و غيرکارآمد را در خود يافته و افکار مثبت و واقعيتر را جايگزين آنها کنند. ساير درمانهاي غيردارويي افسردگي پس از زايمان شامل گروه درماني، مشاوره غيرمستقيم، نوردرماني، مشاوره با حمايت خانواده و گروههاي با حمايت همسر است.
هرگاه علايم افسردگي پس از زايمان در زني متوسط تا شديد باشند يا در صورتي که بيمار به درمانهاي غيردارويي به تنهايي پاسخ ندهد، استفاده از درمان دارويي ضروري است.
داروهاي ضدافسردگي
بنزوديازپينها درمان کمکي موثري براي رفع اضطراب و بيقراري بيماران در افسردگي پس از زايمان هستند، اما در اين گروه از بيماران براي درمان علايم اصلي اختلال، ضدافسردگيها بهترين انتخاب هستند.
مطالعات زيادي اثربخشي ضدافسردگيها را در درمان افسردگي اساسي به اثبات رساندهاند، اما هيچ يافتهاي به نفع اثربخشي آنان در درمان افسردگي پس از زايمان - به طور خاص- وجود ندارد. به هرحال بر اساس نتايج کلي موجود در مورد استفاده از اين گروه داروها در بيماران افسرده، داروهاي ضدافسردگي براي درمان افسردگي پس از زايمان نيز تجويز ميشوند.
در ميان داروهاي ضدافسردگي، به دليل اثربخشي به اثبات رسيده، شيوع کمتر عوارض، ايمني دارو ، بالا بودن دوز مسموميت و نياز به مصرف يکبار در روز، مهارکنندگان اختصاصي بازجذب سروتونين، اين گروه داروهاي ضدافسردگي به عنوان خط اول درمان افسردگي پس از زايمان شناخته شدهاند.
ضدافسردگيهاي سهحلقهاي: عوارض دارويي و شدت مسموميت اين دسته داروها در مقايسه با مهارکنندگان اختصاصي بازجذب سروتونين بيشتر است. به هر حال مطالعات ضدافسردگيهاي سه حلقهاي را نيز در درمان افسردگي پس از زايمان موثر نشان دادهاند.
هرچند که سه حلقهايها يا مهارکنندگان اختصاصي بازجذب سروتونين بيشتر براي درمان افسردگي پس از زايمان تجويز ميشوند، ساير داروهاي ضدافسردگي نظير مهارکنندگان بازجذب نوراپينفرين و سروتونين و مهارکنندگان بازجذب دوپامين نيز براي درمان اين بيماري کاربرد دارند. در بيشتر زنان علايم بهبود دو تا شش هفته پس از شروع درمان دارويي بروز ميکنند.
در صورتي که پس از دو هفته علايم بهبود تظاهر نکردند يا علايم تشديد يافتند، بنابر صلاحديد پزشک، افزايش دوز دارو يا تعويض آن توصيه ميشود. براي فروکش کردن کامل علايم و به حداقل رساندن خطر عود بيماري، درمان با ضدافسردگيها بايد نه تا دوازده ماه ادامه يابد.
تصميمگيري شما در مورد شروع درمان افسردگي پس از زايمان با داروهاي ضدافسردگي در بيماران شيرده بستگي به نظر بيمار دارد. به بيمارتان اطلاع دهيد که تمام داروهاي ضدافسردگي در داخل شير ترشح ميشوند و غلظتي از آنها در پلاسماي خون برخي از نوزادان شيرخوار مشاهده شده است، البته مطالعات نشان دادهاند که اين گروه از نوزادان مواجهه با ضدافسردگيها را بدون آسيب و به خوبي تحمل کردهاند.
آنچه در اينجا لازم به ذکر است، محدود بودن يافتهها در مورد اثرات ناخواسته داروهاي ضدافسردگي در نوزادان شيرخوار است. برخي مطالعات مطرح کردهاند که در ميان مهارکنندگان اختصاصي بازجذب سروتونين، سرترالين، پاروکستين و فلووکسامين حداقل ميزان انتقال را به نوزاد طي شيردهي دارند. در هفتمين نسخه ويرايش شده «داروها در بارداري و شيردهي» بريجز، چهارده مطالعه متفاوت در مورد استفاده از اين سه دارو در دوران شيردهي به چاپ رسيده است که در هيچ کدام از آنان عوارض ناخواسته روي نوزاد گزارش نشده است.
ساير داروها: داروهاي ضدافسردگي، درمان استاندارد و به اثبات رسيده انواع متوسط تا شديد افسردگي پس از زايمان هستند، اما با وجود مطالعات باليني ناکافي، درمانهايي نظير هورمون درماني، اسيدهاي چرب امگا 3 و ضداضطرابها نيز به عنوان درمان کمکي افسردگي پس از زايمان به کار ميروند.
منبع: نشریه سپید شماره ۱۴۱