..:::: غربالگري سرطان کولون با سيگموئيدوسکوپي قابل انعطاف ::::..
تکرار غربالگري سرطان کولورکتال با روش سيگموييدوسکوپي قابل انعطاف (FSG) تشخيص سرطان کولورکتال يا آدنومهاي پيشرفته را در زنان تا يکچهارم و در مردان تا يکسوم افزايش ميدهد. اين نتايج به تازگي در نشريه موسسه ملي سرطان آمريکا به چاپ رسيده است. امروزه روشهاي آندوسکوپيک نسبت به تستهاي خون مخفي مدفوع در تشخيص سرطان کولورکتال و آدنومها حساسيت بيشتري دارند و تکرار انجام غربالگري ميتواند تعداد بيشتري از آدنومها و کارسينومها را در مقايسه با يک بار غربالگري با FSG پيدا کند. به هر حال هزينه اثربخش بودن غربالگري با روش آندوسکوپيک به گروه سني غربالگري شده نيز تکيه ميکند، همچنين تواتر غربالگري که بهطور گستردهاي اثربخشي تست را تحتتاثير قرار ميدهد.
در اين مطالعه محققان آمريکايي يافتههاي شرکتکنندگان 55 تا 74 ساله را که با سيگموييدوسکوپي قابل انعطاف غربالگري شده بررسي کرده و آنها را 3 و 5 سال بعد نيز مورد ارزيابي و غربالگري قرار دادند. از 77 هزار و 447 فردي که در اين مطالعه وارد شدند، بيش از 67 هزار نفر حداقل يک بار FSG و بيش از 39 هزار نفر، 2 بار FSG انجام داده بودند. محققان دريافتند که FSG دوم تعداد سرطانها يا آدنومهاي پيشرفته تشخيص داده شده را تا 26 درصد در زنان و تا 34 درصد در مردان افزايش ميدهد. درواقع سرطان کولورکتال يا آدنوم پيشرفته در 8/4 درصد افراد پس از غربالگري اول و در 5/4 درصد افراد پس از 2 بار غربالگري با FSG يافت شد که حاکي از افزايش 32 درصدي در کشف موارد سرطاني است. با وجود اين يافتهها، محققان اذعان دارند که هر چند تکرار FSG بازده غربالگري را افزايش ميدهد، هزينههاي غربالگري را نيز بالا ميبرد، همچنين باعث افزايش نياز به مداخلات تشخيصي و خطرات عوارض پيش آمده خواهد شد.
به گزارش سپید، اين پژوهشگران تاکيد دارند که بايد با نگاهي به مطالعات پيشين به اين نتيجه رسيد که واقعا تواتر غربالگري دوباره بايد چه تعداد باشد تا بتوان از بروز سرطانهاي باليني مهم پيشگيري کرد و تنها به دنبال ضايعات پنهاني (مانند ضايعه کوچک يا پيشسرطاني که شايد هيچگاه سرطاني هم نشوند) نبود. فاصله بين غربالگريها که بهوسيله فاصله ميان يک غربالگري منفي و يک تشخيص باليني تعيين ميشود، ممکن است طولانيتر از آني باشد که يک فرد بتواند به بهترين وجه به کاهش مرگومير ناشي از سرطان دست يابد. بنابراين لازم است مطالعات بيشتر با اين حجم نمونه انجام شود و دادههاي مرگومير بيماران نيز مورد توجه قرار گيرند تا بهطور قطع مشخص شود که چه تعداد غربالگري و با چه فاصله زماني بايد انجام شود و سن شروع آنها نيز از چه سن بيماران باشد تا بهترين نتيجه را که همانا تشخيص سريعتر ضايعات و درمان بهموقع آنها، همچنين کاهش مرگومير ناشي از سرطان است، به دست آورد.