مهارکننده‌هاي پمپ پروتون (PPIها) به صورت گسترده‌اي براي پيشگيري از زخم پپتيک در بيماران مصرف‌کننده آسپيرين استفاده مي‌شوند. با اين حال، PPIها مي‌توانند جذب آسپيرين را کاهش دهند که به نوبه خود مي‌تواند باعث کاهش اثرات ضد پلاکتي آسپيرين شود. در اين مطالعه گذشته‌نگر پژوهشگران دانمارکي اثر درمان با PPIها را بر حوادث نامطلوب قلبي- عروقي در نزديک به 20 هزار بيمار درمان‌شده با آسپيرين که 30 روز پس از اولين انفارکتوس ميوکارد خود هنوز زنده بودند، بررسي کردند. نکته مهم اين که بيماران تحت درمان با کلوپيدوگرل از اين مطالعه کنار گذاشته شدند.
طي يک سال دوره پيگيري، 3400 بيمار (17 درصد) دچار عود انفارکتوس ميوکارد، سکته مغزي يا مرگ مرتبط با مشکلات قلبي- عروقي شدند. در يک الگوي جورشده بر اساس نمرات گرايش (که براي جبران عوامل مخدوش‌کننده و تفاوت‌هاي موجود در ابتداي مطالعه طراحي شده بود)، خطر بروز پيامد اصلي ترکيبيِ مرگ مرتبط با مشکلات قلبي- عروقي، انفارکتوس ميوکارد و سکته مغزي در مصرف‌کنندگان PPI نسبت به ساير افراد بيشتر بود (نسبت زيان 6/1). در مورد پيامدهاي ثانويه مطالعه شامل مرگ به تمامي علل (نسبت زيان 4/2)، مرگ مرتبط با مشکلات قلبي- عروقي (2/2) و انفارکتوس ميوکارد (3/1)- ولي نه در مورد سکته مغزي- هم نتايج مشابهي به دست آمد. تفاوتي از نظر خطر بين مصرف‌کنندگان لانزوپرازول، امپرازول يا ازومپرازول وجود نداشت. مصرف H2 بلوکرها با افزايش خطر قلبي- عروقي همراه نبود.
در اين مطالعه مصرف PPIها با افزايش خطر وقايع نامطلوب قلبي- عروقي در بيماران تحت درمان با آسپيرين پس از اولين انفارکتوس ميوکارد، همراه بود. اگرچه اين نتايج منعکس‌کننده نگراني‌هاي اخير در مورد تداخل بين PPIها و کلوپيدوگرل است، نهايتا يک کارآزمايي تصادفي‌شده بزرگ (که در آن 70 درصد شرکت‌کنندگان مبتلا به سندرم‌هاي کرونري حاد بودند) نشان داد که PPIها خطر وقايع نامطلوب قلبي- عروقي را در بيماران تحت درمان با کلوپيدوگرل افزايش نمي‌دهند . نتايج مطالعه اخير را مي‌توان در سايه باقي ماندن عوامل مخدوش‌کننده تفسير کرد (مثلا شايد بيماران عموما بدحال‌تر با احتمال بيشتري نسبت به بيماران خوشحال‌تر تحت درمان PPI قرار گرفته باشند)؛ از اين رو، به پژوهش‌هاي بيشتري براي اثبات وجود يک تداخل مهم از نظر باليني بين PPIها و آسپيرين، نياز خواهد بود.