..:::: پيشرفت در تشخيص زودهنگام عدم درک فضايي پس از سکته مغزي ::::..
عدم درک فضايي يک نشانگان رفتاري است که پس از آسيبهاي مغزي ايجاد ميشود. اين نشانگان شامل ناتواني در مشخصكردن محل تحريک، بيان يا پاسخدادن به آن در فضاي سمت مقابل محل صدمه مغزي ميشود. پژوهشگران بنياد کسلر و دانشگاه سيتونهال، به گزارش يافتههاي زودرس اين نشانگان در بيماران دچار سکته مغزي حاد پرداختند. اين پژوهش آشکار كرد که در هفتههاي اول پس از سکته مغزي، 30 تا 50 درصد نجاتيافتگان قادر نيستند وقايعي را که در جهت مقابل محل آسيب مغزي به وقوع ميپيوندد، به درستي گزارش كنند يا نسبت به آن واکنش نشان دهند. اين عارضه برخلاف تصور ناشي از نقص بينايي نيست و از اختلال در توجه و نشان دادن واکنش مناسب به محرکها نشات ميگيرد. اين نشانگان باعث اختلال شديد حرکت و عملکرد بيمار ميشود و ايمني بيمار را با بيشتر كردن احتمال سقوط يا بروزحوادث به مخاطره مياندازد و از نظر عملکردي براي وي ناتوانيهايي ايجاد ميكند. همه عوامل فوق ميتوانند بهبود بيمار را به چالش بكشند و زمانش را طولانيتر كنند.
اين مطالعه به دليل تمرکز بر بيماران مرحله حاد از ساير بررسيهاي قبلي متمايز است. تشخيص زودهنگام اين نشانگان ميتواند انجام مداخلات شناختي مناسب را در پي داشته باشد و باعث بهبود وضعيت عملکردي بيمار و کاهش ناتواني طولانيمدت وي پس از ابتلا به سکته مغزي شود. بروز اين نشانگان، احتمال ناتواني را پس از بروز سکته مغزي، 2 تا 3 برابر ميكند، بنابراين درمان زودرس اين عارضه ميتواند فرد را از خطر تبديل شدن به يک انسان زمينگير و وابسته نجات دهد و باعث بازگشت وي به زندگي عادي اجتماعي شود.
به گزارش سپید، پژوهشگران در بررسي فوق نشان دادند که ميتوان براي شناسايي زودرس اين عارضه، از ارزيابي سايکومتريک سود جست. بدون انجام به موقع توانبخشي شناختي اختصاصي، نقايص درکي و واکنشي ادامه يافته و ناتواني عملکردي بيمار دوام خواهد يافت. باوجود اينکه امروزه توجه متخصصان بيشتر به استفاده از روشهاي پيشرفته و با تکنولوژي بالا معطوف است، پژوهش فوق نشان داده که ميتوان با استفاده بهينه از روشهاي باليني موجود، بروز اين عارضه را به موقع شناسايي و درمان كرد.