نورالژي تري‌ژمينال اختلالي ناشايع است که علامت مشخصه آن حملات راجعه درد خنجري در حوزه عصب‌دهي عصب تري‌ژمينال است. معمولا، حملات کوتاه به دنبال حرف زدن، جويدن، مسواک زدن، تراشيدن‌ ريش، لمس آرام يا حتي يک نسيم خنک آغاز مي‌شود. درد تقريبا هميشه يک‌طرفه است و ممکن است در روز بارها تکرار شود. معمولا تشخيص براساس يافته‌هاي باليني صورت مي‌گيرد، هر چند بررسي‌هاي تصويربرداري يا ارجاع براي آزمون‌هاي تخصصي به منظور رد ساير بيماري‌ها ممکن است لازم شود. تشخيص دقيق و بموقع مهم است زيرا درد نورالژي تري‌ژمينال مي‌تواند شديد باشد. کاربامازپين داروي انتخابي براي آغاز درمان است، هر چند باکلوفن، گاباپنتين و داروهاي ديگر مي‌توانند در موارد مقاوم به درمان، منجر به رفع درد شوند. درمان جراحي اعصاب در بيماراني که درمان طبي موفق نبوده يا تحمل آن مشکل است به بيمار کمک مي‌کند.
نورالژي تري‌ژمينال اولين‌بار در پايان قرن اول شرح داده شد و بعدها به دليل اسپاسم صورت که اغلب همراه حمله‌ها است، به نام «تيک‌دولوره» خوانده شد. جامعه بين‌اللملي سردرد معيارهاي تشخيص نورالژي تري‌ژمينال کلاسيک و علامت‌دار را منتشر کرده است (جدول 1). در نورالژي تري‌ژمينال کلاسيک، هيچ دليلي براي علايم به جز فشار روي عروق به چشم نمي‌خورد. معيار باليني نورالژي تري‌ژمينال علامت‌دار نيز مشابه، ولي علت زمينه‌اي ديگري مسوول بروز علايم است. نورالژي تري‌ژمينال مي‌تواند يک شاخه يا بيش از يک شاخه از عصب تري‌ژمينال را درگير نمايد. شاخه ماگزيلاري در بيشتر موارد درگير مي‌شود و شاخه افتالميک کمتر درگير است. سمت راست صورت بيش از سمت چپ درگير مي‌شود‌ (نسبت 5/1 به 1) که ممکن است به دليل باريک‌تر بودن سوراخ گرد و سوراخ بيضي‌شکل در سمت راست باشد.

PDF مقاله            HTML مقاله