ارزيابي سنکوپ
سنکوپ يعني از دست رفتن ناگهاني و گذراي هوشياري همراه با بازگشت کامل به کارکرد عصبي قبلي. سنکوپ به چند دسته قلبي، با واسطه عصبي (يعني بيشحساسيتي سينوس کاروتيد، وضعيتي يا وازوواگال)، ارتواستاتيک يا نوروژنيک تقسيم ميشود. سنکوپ ارتواستاتيک، بيشحساسيتي سينوس کاروتيد و سنکوپ قلبي در سالمندان شايعتر است در حالي که جوانان به احتمال بيشتري دچار سنکوپ وازوواگال ميشوند. سندرمهاي شايع غير سنكوپي ديگر که تظاهراتي شبيه به سنکوپ دارند عبارتند از: تشنج، اختلالات رواني و متابوليک، و مسموميتهاي حاد. بيماران مراجعهکننده به علت سنکوپ (جز در موارد با واسطه عصبي و سنکوپ ارتواستاتيک) در معرض خطر بيشتري از نظر مرگ به علل مختلف هستند. قواعد باليني مناسبي براي ارزيابي خطر کوتاهمدت مرگ و نياز به بستري کردن فوري وجود دارند از قبيل قاعده سنکوپ سانفرانسيسکو و قاعده «طبقهبندي خطر سنکوپ در بخش اورژانس». راهکارهاي فعلي استفاده از يک رويکرد الگوريتمي را براي ارزيابي سنکوپ توصيه ميکنند که با شرح حال و معاينه فيزيکي آغاز ميشود. در تمام بيماران مبتلا به سنکوپ بايد نوار قلب انجام شود، علايم حياتي ارتواستاتيک بررسي گردد و فاصله QT پايش شود. افراد داراي بيماري قلبي- عروقي، نوار قلب غير طبيعي يا سابقه خانوادگي مرگ ناگهاني و نيز بيماراني که توجيهي براي سنکوپ آنها پيدا نميشود، بايد براي انجام بررسيهاي بيشتر بستري شوند. در بيماراني که سنکوپ ارتواستاتيک يا سنکوپ با واسطه عصبي داشتهاند معمولا نيازي به انجام بررسيهاي بيشتر نيست. در صورتي که توجيهي براي سنکوپ پيدا نشود، بررسيهاي بيشتر مثل اکوکارديوگرافي، آزمون ورزش درجهبنديشده، پايش نوار قلب و ارزيابي الکتروفيزيولوژي قلب مورد نياز است. در زيرگروهي از بيماران عليرغم ارزيابيهاي جامع همچنان توجيهي براي سنکوپ پيدا نميشود ولي به طور کلي بيماران مبتلا به حملات متعدد سنکوپ در مقايسه با بيماراني که فقط يک سنکوپ را تجربه کردهاند، با احتمال بيشتري به اختلالات زمينهاي جدي مبتلا هستند.