عوارض عصبي CABG
امروزه بيماراني که براي جراحيهاي برقراري مجدد مسير عروق کرونر (coronary revascularization) ارجاع ميشوند، نسبت به گذشته سن بيشتري دارند و لذا احتمالا به بيماري شديدتري در عروق خارج قلبي خود مبتلا هستند. عليرغم اين مشکلات، در سالهاي اخير ميزان مرگومير پيوند بايپس عروق کرونر (CABG) در صورتي که با جراحي ديگري همزمان نباشد، دايما در حال کاهش بوده است. با وجود اين، عوارض عصبي از جمله سکته مغزي و افت شناختي همچنان يک نگراني مهم براي اين بيماران سالمند محسوب ميشوند.
تاکنون درک ناکامل از پاتوفيزيولوژي اين عوارض مانع تدوين راهبردهايي براي کاهش بروز حوادث عصبي پس از عمل شده است. تا حدي به دليل اين تصور که عوارض عصبي اختصاصا به استفاده از بايپس قلبي- ريوي خارج بدني ارتباط دارند، تکنيکهايي براي انجام CABG بدون بايپس قلبي- ريوي (موسوم به جراحي بدون پمپ [off- pump] در مقابل جراحي با پمپ [on- pump]) ابداع شدند. با اين حال، کارآزماييهاي آيندهنگر بزرگ در سالهاي اخير براي مقايسه ميزان عوارض عصبي جراحيهاي متعارف با پمپ با جراحيهاي بدون پمپ، کاهش معنيدار خطر در صورت جراحي بدون پمپ را نشان ندادهاند. در نتيجه، تلاشها براي کاهش بروز آسيبهاي عصبي پس از عمل، به جاي متغيرهاي مرتبط با خود جراحي بيشتر بر عوامل خطر مرتبط با بيمار (از قبيل ميزان آترواسکلروز آئورت، شريانهاي کاروتيد و مغز) متمرکز شدهاند. اگرچه امروزه مراکز جراحي بيشتري قبل و حولوحوش عمل به غربالگري بيماران داراي خطر افزايشيافته سکته مغزي و تعديل تکنيکهاي جراحي بر اساس يافته اين غربالگريها ميپردازند، اين رويکرد هنوز به صورت استاندارد مراقبت درنيامده است. بنابراين عجيب نيست که ميزان عوارض عصبي بين مراکز مختلف تا اين حد تفاوت دارد. در اين مقاله مروري، در مورد پاتوفيزيولوژي سکته مغزي و افت شناختي به عنوان دو پيامد پس از CABGهاي امروزي بحث ميشود و سپس راهبردهاي نوظهور براي کاهش ميزان چنين پيامدهايي ذکر ميگردند.