..:::: تاثير سبك زندگي افراد بر سلول هاي بدن ::::..
محققان اعلام كردند كه سبك صحيح زندگي بر سوخت و ساز سلول ها تاثير مي گذارد و آن را ترميم مي كند. حققان دانشگاه مونيخ آلمان گفتند سبك صحيح زندگي بر روندي شيميايي موسوم به متيلاسيون دي.ان.اي در بدن كه موجب سوخت و ساز سلول ها مي شود ، تاثير مي گذارد. اين روند به نوبه خود بر عملكرد ژن ها يا همان اپي ژنتيك تاثير مي گذارد.
به گفته دانشمندان در واقع ميان اپي ژنتيك و سبك زندگي ارتباط وجود دارد به شكلي كه نحوه خواب، تغذيه، فعاليت بدني و فعاليت هاي روحي و رواني بر كار سلول ها و در سطح مولكولي تاثير گذار است. اين محققان اعلام كردند كه با اين كشف مي توان بسياري از موارد مرتبط با سبك زندگي را توضيح داد و علت آنها را بيان كرد. سبك زندگي در دانش پزشكي شامل مواردي همچون تغذيه، فعاليت جسماني، فعاليت هاي روحي و رواني و خواب انسان است.
افرادي كه سبك زندگي سالم تري دارند نسبت به ديگران ديرتر بيمار مي شوند، سالم تر زندگي مي كنند و در مجموع طول عمر بيشتري دارند. سبك زندگي ناسالم نيز به نوبه خود به بروز بسياري از بيماري هاي فعلي بشر از جمله ديابت، فشار خون بالا، سكته هاي مغزي و قلبي و بيماري هاي ريوي منجر مي شود. محققان بر اين باورند كه بايد مردم در جوامع مختلف بر اساس شرايط آب و هوايي و اقليمي و فرهنگي به استفاده از سبك زندگي مناسب تشويق شوند.
زندگی در مناطقی سرشار از هوای آلوده باعث افت عملکردهای شناختی به ویژه در افراد مسن میشود. نتایج یک تحقیق در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی نشان داد قرار گرفتن در معرض هوای ناسالم نه تنها میتواند باعث بروز مشکلات قلبی عروقی، تنفسی و حتی مرگ زودرس در جمعیت مسن شود بلکه شواهدی وجود دارد که نشان میدهد تماس با هوای آلوده دارای اثرات مخربی بر سلامت مغز و عملکردهای شناختی است.
نتيجه يك مطالعه جديد حاكيست كه آب ممكن است اساسيترين مولكول براي حيات نباشد. محققان دانشگاه بريستول انگلستان اين موضوع را بررسي كردند كه آيا پروتئينها ميتوانند در غياب پوشش آبي كه چسبندگيشان را به آنها ميدهد، رفتار نرمالي داشته باشند يا خير. آنها يك پروتئين ميوگلوبين موجود در خون را كه وظيفه اكسيژنرساني را بر عهده دارد از مولكولهاي آبش جدا و آن را با يك ماده مصنوعي جايگزين كردند. اين ماده پليمري به عنوان يك سورفكتانت عمل و پروتئينها را مرطوب كرده و آنها را به يك تراكم مايع تبديل ميكرد. هيچ گونه حلال يا مايع اضافي براي حمل آنها و كمك به آنها وجود نداشت. پروتئينها در واقع خود مايع خود بودند.