..:::: شناسایی تأثیر آب‌وهوا بر زبان و صدای انسان ::::..

نتایج یک پژوهش جدید نشان داده که اقلیم و جغرافی مهم‌ترین عامل بر زبان انسان است و هم اکنون محققان دانشگاه میامی عوامل موثر بر این مورد را شناسایی کرده‌اند. افراد در بسیاری از زبان‌های سراسر دنیا از صدا یا آوا برای بیان منظور خود در لغات استفاده می‌کنند. محققان در تحقیقات جدید خود دریافتند که ترکیب اصوات و استفاده از سه صدا و یا بیشتر برای آواها، بیشتر در مناطق مرطوب جهان رخ می‌دهد. زبان با اصوات مشابه نیز در نواحی خشک مانند مناطق سرد و کویری مورد استفاده قرار می‌گیرد. 
 
به گفته محققان، این تغییرات برای درک و چگونگی استنتاج زبانی است. البته این موارد به سادگی در مناطق مختلف قابل تشخیص نیست و یکی از موارد کمک‌کننده شکل زبانی است. این روش، شیوه‌ای غیرآگاهانه برای تطبیق افراد با اقلیم‌های مختلف و محیط‌های سخت و نامطلوب است. 
 نظریه تفاوت زبان افراد بر اساس یک نظریه، به دلیل استنشاق متفاوت در محیط‌های خشک است که موجب خشکی حنجره شده و کاهش خاصیت ارتجاعی آوایی می‌شود . از طرف دیگر دستیابی به اصوات ترکیبی در مناطق خشک به دلیل سرما در مقایسه با مناطق رطوبتی و گرم بسیار دشوار است. به این معنا که انحراف اصوات شامل افزایش ارتعاش و ناپایداری شده که با آب وهوای سرد و خشک مرتبط است. نتایج این تحقیق در مجله مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شده است.  

 

..:::: چرا صدای ما هنگام صبح گوشخراش است؟ ::::..

بم بودن و گرفتگی صدا درهنگام صبح می‌تواند ناشی از مشکل تارهای صوتی یا ابتلا به عفونت‌های مزمن تنفسی و آلرژی باشد. بسیاری از افراد در هنگام صبح دارای صدای بم و گرفته‌ای هستند و رفته رفته در طی روز صدای آنان تغییر می‌کند. این صدای ناخوشایند صبحگاهی به دلیل مشکل در تارهای صوتی و یا متورم شدن حنجره است؛ در طی خواب، تجمع مایعی درون بافت‌ گلو موجب تغییر صدا در هنگام صبح می‌شود؛ نفس کشیدن از طریق دهان و خوردن غذای سنگین قبل از خواب نیز از دلایل این تغییر صدا محسوب می‌شوند. همچنین گرفتگی صدا می‌تواند ناشی از سرماخوردگی، عفونت مزمن تنفسی، سیگار کشیدن، آلرژی، مشکلات گوارشی، برگشت اسید معده به نای و تأثیر بر تارهای صوتی باشد. محققان برای پیشگیری از گرفتگی صدا پیشنهاد می‌کنند که افراد در زمان خواب شبانگاهی از بالش‌های بزرگتر برای بالا بردن سر استفاده کنند، هنگام صبح چای، قهوه یا مقداری آبلیمو مصرف کرده و دوش آب گرم بگیرند.  

..:::: نقش صدا در جذب افراد، بیشتر از ظاهر و شخصیت؟ ::::..

پژوهش جدید محققان دانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا نشان داده که انسانها بیشتر جذب افرادی می‌شوند که صدایی شبیه صدای خود آنها دارند. محققان دریافتند که انسان‌ها کسانی را ترجیح می‌دهد که از لهجه، آهنگ صدا و لحن مشابه خود آنها برخوردارند. پژوهش قبلی بر چگونگی زنانه یا مردانه بنظر رسیدن صداها تمرکز داشت.  بنظر می‌رسید که مردهای دارای صدای بمتر و زنان با تن صدای زیرتر جذابتر بنظر می‌رسند چرا که نشان‌دهنده جثه بزرگتر یا کوچکتر بودند.
اما پژوهش جدید که توسط یک کارشناس زبانشناس کانادایی انجام شده، نشان می‌دهد که مکانیزم پیچیده‌تری وجود دارد. دکتر مولی بابل اظهار کرد: صدا یک ابزار منعطف جالب است که ما برای ساخت هویت خود از آن استفاده می‌کنیم. چیزهای بسیار کمی در صدای ما غیرقابل تغییر هستند از این رو حس می‌کنیم که ترجیحات ما بیشتر از شکل و اندازه یک فرد است. وی صدای 30 داوطلب را ضبط کرده و از هر کدام خواست تا درصد جذابیت دیگران را از یک تا 9 رتبه‌بندی کنند. هر کدام از شرکت‌کنندگان از غرب آمریکا و با لهجه‌های مشابه بودند.
دکتر بابل دریافت که آنچه در نظر مردم به عنوان جذابیت محسوب می‌شود، این بود که افراد تا چه میزان مانند یک مرد یا زن عادی از جامعه خودشان بنظر می‌رسیدند. به گفته وی، افراد مورد ارزیابی همه از یک گروه گویشی بودند اما این گویش را در درجه‌های متفاوت نمایش دادند. بابل افزود: ارزیابی‌های انجام شده توسط افراد شامل این امر بود که برای مثال آیا این فرد صدایی شبیه افراد ساکن جامعه شمال کالیفرنیا دارد یا خیر.
شرکت‌کنندگان بیشتر به صداهای زنانه‌ای جذب می‌شدند که صدای «او» را بیشتر در جلوی دهان می‌کشیدند. این نوع گویش، مشخصه افراد ساکن کالیفرنیا است. این زبانشناس همچنین دریافت که صداهای «با روح» در زنان، جذابتر تلقی می‌شد. این صدا که با تارهای صوتی جوانتر لاغرتر ایجاد می‌شود، نشان‌دهنده جوانی و سلامت بود. صدای خش‌دار مانند صدای فردی که سرما خورده، خسته یا سیگاری است، جذابیت کمتری در میان افراد داشت. شرکت‌کنندگان مردانی را ترجیح می‌دادند که با متوسط طول کلمه کوتاه و صدای بمتر صحبت می‌کردند. اگرچه دکتر بابل تاکید کرد که یافته‌های وی به این معنی نیست که افراد به سمت گویشهای متفاوت جذب نمی‌شوند. نتایج این پژوهش در مجله PLOS One منتشر شده است. 

..::::  مردان اندازه بدن را با شنیدن صدا تخمین می‌زنند  ::::..

تحقیقی جدید نشان می‌دهد مردان در ارزیابی اندازه بدن افراد براساس صدای آنها به‌طور قابل توجهی بهتر از زنان عمل می‌کنند. دانشمندان انگلستانی طی پژوهش نشان داده‌اند که مردان با استفاده از "فرمانت" صدای مخاطبانشان _ قله‌های طیف فرکانسی صوت را فرمانت می‌نامند_می‌توانند بسیار بهتر از زنان، اندازه ظاهری مخاطب را بگویند.
فرمانت‌ها عناصر مهم آوایی صدای انسان هستند که پستانداران با استفاده از آن سایز بدن جفت یا رقیبان احتمالی خود را ارزیابی می‌کنند. این تحقیق از نخستین مطالعاتی است که احتمال تکامل "درک فرمانت" را طی یک گزینش جنسی نشان می‌دهد.
دکتر بنجامین چارلتون و تیم تحقیقاتش 18 پسر و 37 دختر 17 تا 20 ساله را طی این پژوهش مورد بررسی قرار دادند. شرکت‌کنندگان 60 محرک جفتی را با فرمانت‌های متفاوت شنیدند که معرف دو حیوان مختلف بود و آنها باید تصمیم می‌گرفتند که کدام یک بزرگتر به نظر می‌رسد. محققان توانایی شنونده‌ها در تشخیص تفاوت‌های اندک سایز حیوانات را براساس طیف وسیعی از فرمانت‌هایی که دامنه صدای انسانی را در برداشت مورد آزمایش قرار دادند.
فرمانت‌های گفتاری که به انسان قدرت آواهای صوتی خاص را می‌دهد بر اساس طول دستگاه صوتی هستند و بنابراین مستقیما به سایز بدن مربوط است. در حقیقت مردان با استفاده از فرمانت‌های شنیده شده می‌توانند اندازه بدنی طرف خود را محاسبه کنند اما به نظر می‌رسد که زنان زیر و بمی صدا را در درک صدای مردان در نظر می‌گیرند. پژوهشگران نتیجه گرفته‌اند که تفاوت‌های جنسی مشاهده شده در این تحقیق می‌تواند مادرزادی یا اکتسابی باشد؛ گرچه محققان با نتایج به دست آمده موافق هستند اما می‌گویند که ممکن است این مهارت از این حیث در مردان قدرتمند باشد که این دست اطلاعات در تبادلات اجتماعی روزمره برایشان مهم است! حتی ممکن است که این تفاوت جنسی بسته به نوع فرهنگ‌ها نیز باشد به ویژه در جوامعی که نقش جنسیت‌ها به طور قابل توجهی از یکدیگر متفاوت است. گام بعدی محققان سنجش تاثیر آموزش و شخصیت و نیز عوامل فرهنگی و اجتماعی در این تفاوت مهارتی خواهد بود. این پژوهش در مجله "Biology Letters" منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  بهبود خواب و حافظه با صداهاي هماهنگ  ::::..

محققان دانشگاه‌هاي آلمان به روشي دست‌ يافته‌اند که با آن مي‌توان کيفيت خواب را بهبود بخشيد و حافظه را تقويت کرد. کافي است که هنگام کند شدن امواج مغزي، صداهايي هم‌نوا با ريتم اين امواج شنيده شود. امواج کند مغزي که در خواب عميق ظاهر مي‌شود براي بازيادآوري آموخته‌هاي پيشين و تقويت حافظه بسيار اساسي‌اند. اگر همزمان با ظاهر شدن اين امواج، از صدايي با ضرب‌آهنگ يا ريتم مشابه به عنوان محرک صوتي استفاده شود خواب بهبود مي‌يابد و حافظه تقويت مي‌شود. در اين پژوهش ۱۱ نفر مورد آزمايش قرار گرفتند. هنگامي که خواب آنها به مرحله امواج کند مغزي مي‌رسيد اين امواج با صدايي‌هماهنگ و هم‌ريتم تحريک مي‌شد. پروفسور بورن و همکارانش افراد يادشده را براي چند شب در «آزمايشگاه خواب» تحت بررسي قرار دادند. زماني که آزمون‌شونده با صدايي همساز با ريتم کند مغزي خود به خواب مي‌رفت نتيجه‌اي مثبت به دست مي‌آمد، به اين ترتيب که وقتي فرد بيدار مي‌شد، بازيادآوري آموخته‌هاي روز پيشين براي او راحت‌تر بود اما در مواردي که تحريک به صورت غيرهمزمان با ظهور امواج کند مغزي انجام مي‌شد، پيشرفتي ديده نمي‌شد.

ادامه نوشته

..::::  كر شدن مغز براي محو كردن صداهاي اضافي  ::::..

تحقيقات جديد نشان مي‌دهد كه مغز در شنيدن صداهاي جديد و در حال نزديك شدن موفق‌تر از تشخيص صداهاي در حال محو شدن عمل مي‌كند. محققان موسسه تحقيقات گوش در دانشگاه كالج لندن بدنبال بررسي و درك اين مسأله هستند كه چرا صداهاي خاص در مقايسه با ساير اصوات بهتر قابل شنيدن هستند. اصوات مصنوعي متشكل از صداهاي مختلف توليد شده و از شركت كنندگان در اين پژوهش خواسته شد كه زمان شروع يا ناپديد شدن صداهاي مختلف را مشخص كنند.  محققان دريافتند كه شنوندگان بطور قابل ملاحظه‌اي قادر به تشخيص اصوات جديد هستند، درحالي كه قدرت شنوايي صداهاي در حال محو بسيار ضعيف است؛ يعني در محيط هاي شلوغ صوتي، شركت‌كنندگان قادر به شنيدن بيش از نيمي از تغييرات صوتي اطراف خود نيستند.
به گزارش ایسنا،
اين اثرات حتي در صداهاي نسبتا ساده نيز ديده مي شود و به نظر نمي رسد كه قدرت شنوايي تحت تأثير ميزان صدا باشند. دكتر «ماريا چيت» سرپرست تيم تحقيقاتي تأكيد مي كند: تصور كنيد كه در يك جنگل به همراه دوستان در حال حركت هستيد، ناگهان صداي قدم هاي آنها ناپديد مي شوند. يافته هاي ما نشان مي دهد كه حوادث بالقوه اي در اطراف ما وجود دارند كه نسبت به آن حساس نيستيم كه از اين پديده بعنوان «كوري ناپديد شونده» نام برده مي شود. تحقيقات نشان مي دهد كه حتي وقفه هاي كوتاه مانند يك بوق ساده براي ايجاد اختلال در شنوايي و توجه به تغييرات بزرگتر كافي است.

ادامه نوشته