تاییدیه167- ويزاميل

سازمان غذا و داروي آمريکا اخيرا ويزاميل (Vizamyl) را که نام تجاري فلوتمتامول F18 تزريقي است، به‌عنوان يک داروي راديواکتيو تشخيصي براي تصويربرداري PET از مغز بزرگسالان مشکوک به بيماري آلزايمر و دمانس تاييد كرده است. دمانس با نقصان عملکردهاي مغزي نظير حافظه، قضاوت، زبان و مهارت‌هاي پيچيده حرکتي مرتبط است. دمانس ناشي از بيماري آلزايمر، در نتيجه تجمع پروتئين غيرطبيعي بتاآميلوييد در مغز و تخريب و مرگ سلول‌‌هاي مغزي ايجاد مي‌شود. بتاآميلوييد را مي‌توان در مغز ساير بيماراني که به دلايل ديگر دچار دمانس شده‌اند و در سالمنداني که به هيچ بيماري نورولوژيکي مبتلا نيستند نيز يافت. «ويزاميل» با اتصال به بتاآميلوييد و ايجاد يک تصوير PET از مغز، براي ارزيابي وجود بتاآميلوييد استفاده مي‌شود. اسکن ويزاميل منفي به معناي وجود نداشتن تجمعات بتاآميلوييد در مغز است و نشان مي‌دهد علت دمانس بيماري آلزايمر نيست. اسکن مثبت به معناي وجود ميزان قابل‌توجهي آميلوييد در مغز است، اما تشخيص بيماري آلزايمر يا دمانس ديگري را قطعي نمي‌کند. «ويزاميل» دومين داروي تاييدشده براي مشاهده بتاآميلوييد در اسکن PET مغز است. در سال 2012 ميلادي، سازمان غذا و داروي آمريكا آميوويد (Amyvid) را که نام تجاري فلوربتاپيرF18 تزريقي است، براي کمک به ارزيابي بيماري آلزايمر و ساير اختلال‌هاي شناختي در بزرگسالان تاييد كرد.

ادامه نوشته

..::::  دمانس و فيبريلاسيون دهليزي  ::::..

يک مطالعه آينده‌نگر نشان مي‌دهد بعد از وقوع فيبريلاسيون دهليزي، بروز اختلالات شناختي سرعت مي‌گيرد. در يک بررسي محققان 5000 فرد بالاي 65 سال سالم و بدون هيچگونه سابقه سکته مغزي يا فيبريلاسيون دهليزي اوليه را به‌مدت 7 سال مورد پيگيري قرار دادند. در خلال اين مدت، 11% اين افراد مبتلا به فيبريلاسيون دهليزي شدند. بعد از تعديل متغيرهاي مختلف، آشکار شد پس از تشخيص فيبريلاسيون دهليزي در افراد، متوسط نمرات در دو آزمون شناختي سريع‌تر از کساني که به اين بيماري مبتلا نشده بودند، کاهش پيدا کرد. به گفته پژوهشگران آستانه اختلالات شناختي و زوال عقل درافراد مبتلا به فيبريلاسيون دهليزي در سنين پايين‌تري رخ مي‌دهد. آنها اشاره مي‌کنند که ارتباط بين AF و کاهش شناخت بعد از حذف افراد مبتلا به نارسايي قلبي از مطالعه کمتر مي‌شود؛ بنابراين برون‌ده قلبي پايين به دنبال نارسايي قلبي ممکن است توضيحي براي اين ارتباط باشد.

ادامه نوشته

..:::: پیشگویی وقوع دمانس با اندازه گیری سطح لپتین  ::::..

 فرضيه‌هاي مختلفي در مورد ارتباط لپتين و چاقي با دمانس وجود دارد. برخي معتقدند بين سطح لپتين و عملکرد شناختي يک ارتباط مستقيم وجود دارد، درحالي‌که برخي ديگر معتقدند به علت وجود مقاومت نسبت به لپتين در افراد چاق، سطح بالاي لپتين الزاما باعث محافظت عصبي نمي‌شود.
در يک پژوهش جديد، پژوهشگران دانشگاه UCLF 579 زن مسن با ميانگين سن 6/82 سال را مورد بررسي قرار دادند. در اين مطالعه ارتباط سطح لپتين خون با عملکرد شناختي افراد مورد ارزيابي قرار گرفت. شواهد حاصل از اين مشاهده نشان دادند بين سطح لپتين خون و عملکرد شناختي ارتباط وجود دارد. در زماني که شاخص توده بدني (BMI) آنها کمتر از 25 بود، هريک انحراف معيار کاهش در لگاريتم سطح لپتين با 32% کاهش در شانس ابتلا به دمانس يا اختلال خفيف عملکرد شناختي همراه بود.
چنين ارتباطي در زنان چاق يا دچار افزايش وزن مشاهده نشد. شاخص‌هاي جسماني (شامل وزن) در اين مطالعه ارتباط مستقيمي با شانس ابتلا به دمانس يا اختلال خفيف عملکرد شناختي نشان ندادند. پژوهشگران نتيجه‌گيري کردند از لپتين مي‌توان براي پيشگيري وقوع دمانس در زناني که مبتلا به افزايش وزن نيستند استفاده کرد.

ادامه نوشته

..::::  افسردگي در ميانسالي دمانس در پيري  ::::..

براساس گزارش جديد محققان زنان و مرداني كه در ميانسالي مبتلا به افسردگي شده‌اند، ممكن است براي ابتلا به دمانس در دوران پيري بيشتر مستعد باشند. مطالعه‌هاي پيشين نيز ارتباط ميان افسردگي را در افراد مسن با دمانس و بيماري آلزايمر نشان داده بود، اما هرگر مشخص نبود كه كدام يك مقدم بر ديگري ظاهر مي‌شود. به عبارت ديگر آيا افسردگي عامل خطر دمانس است يا تنها يک علامت زودهنگام براي آن؟ محقق ارشد اين مطالعه اظهار مي‌دارد: «ما مي‌خواستيم بدانيم آيا افسردگي يك علت واقعي دمانس است يا يك واكنش طبيعي به اختلال شناختي يا اصلا ايجاد تغييري در مغز باعث بروز هر دو در يك زمان مي‌شود.» در اين مطالعه بيش از 13 هزار فرد 40 تا 55 سال در فاصله سال‌هاي 1964 تا 1973 براي اولين بار مورد بررسي قرار گرفتند. در قسمتي از معاينه اين افراد، اطلاعات كاملي درباره رفتارهاي سلامت و سابقه پزشكي آنها به پرسيده شد. همچنين قد، وزن و فشارخون آنها ثبت شد. سپس مجددا بين سال‌هاي 1994 تا 2000، اين افراد كه حالا در سنين پيري قرار داشتند. ارزيابي شدند. آنگاه بين سال‌هاي 2003 تا 2009 نيز بررسي شدند، يعني زماني كه ميانگين سني آنها 81 سال بود. به گزارش سپید، آناليز نهايي نتايج‌ حاكي از آن است كه افسردگي در سال‌هاي پاياني عمر احتمال ابتلا به بيماري آلزايمر را 2 برابر مي‌كند، اما در افرادي که هم در ميانسالي و هم سال‌هاي آخر افسردگي دارند با 3 برابر بيشتر احتمال ابتلا به بيماري آلزايمر و دمانس عروقي دست و پنجه نرم مي‌كنند. همچنين احتمالا افسردگي قبل از دمانس عروقي بروز مي‌كند و نه هم‌زمان با آن، پس افسردگي مي‌تواند يك عامل خطر علتي حقيقي باشد.

ادامه نوشته

..::::  آدیپونکتین، عامل خطر دمانس و آلزايمر در زنان  ::::..

براساس نتايج مطالعه‌اي که در يکي از نشريه هاي JAMA به چاپ رسيده هورموني که از چربي ويسرال گرفته شده و آديپونکتين ناميده مي‌شود، مي‌تواند نقش يک عامل خطر را در پيشرفت دمانس و‌ آلزايمر (AD) در زنان بازي کند. درواقع ارتباطي ميان مقاومت به انسولين و التهاب (که هر دو شاه‌علامت ديابت نوع 2 هستند) و پيشرفت دمانس پيدا شده است. محققان در اين مطالعه 840 بيمار را به مدت 13 سال پيگيري کردند که از اين تعداد، 541 نفر، زن با ميانگين سني 76 سال بودند. همه آنها از نظر علايم پيشرفت بيماري آلزايمر و دمانس مرتب بررسي مي‌شدند. در طول پيگيري، 159 نفر به دمانس مبتلا شدند که 125 نفر آنها با بيماري آلزايمر همراه بودند. به گزارش سپید، پس از بررسي‌هاي بيشتر، تنها ارتباط افزايش خطر علل دمانس و بيماري آلزايمر در زنان با آديپونکتين مشخص شد. درواقع مشخص است که سيگنال‌‌دهي انسولين در مغز بيماران مبتلا به AD مختل است و از آنجا که آديپونکتين حساسيت انسولين را بالا مي‌برد، پس افزايش سطح آن مي‌تواند با افزايش خطر AD در زنان همراه باشد.

ادامه نوشته

..::::  تشخیص دمانس توسط پت اسکن  ::::..

سرانجام بررسي 10 ساله تصويربرداري‌هاي انجام شده مشخص كرد که يک نوع اسکن PET مي‌تواند انواع زوال عقل را با دقت بالا کشف كند. اين توانايي در مورد شايع‌ترين و مخرب‌ترين نوع دمانس در سالمندان، يعني بيماري آلزايمر نيز صدق مي‌كند. پژوهشگران به روشي دست يافتند که در آن با همراه ساختن PET (که تصاويري کاربردي از فرآيندهاي زيستي به دست مي‌دهد) با يک روش تصويربرداري مولکولي، امکان تشخيص دقيق دمانس را فراهم آورند.
در اين روش يک بيومارکر به نام 18F-FDG به بيمار تزريق مي‌شود که مناطق دچار کاهش متابوليسم را در مغز دچار دمانس آشکار مي‌كند. اين بيومارکر از ترکيب يک راديونوکلئوتيد با ماده فلوردي اکسي گلوکز به دست مي‌آيد و نقش گلوکز را در بدن تقليد مي‌كند. سلول‌ها اين ماده را به عنوان سوخت موردمصرف قرار مي‌دهند. عکسبرداري مي‌تواند تغيير در ميزان برداشت سلولي اين ماده را در بخش‌هاي مختلف بدن آشکار كند که هرکدام نشانگر وجود اختلالات متفاوتي است. کاهش چشمگير در متابوليسم کورتکس لوب‌هاي مختلف مغز تشخيص دمانس را براي بيمار تاييد مي‌كند.
به گزارش سپید، در اين روش پزشکان با توجه به کورتکس درگير مي‌توانند انواع مختلف دمانس را نيز از هم تفکيک كنند. داشتن شواهد فيزيولوژيک از بيماري‌هاي تخريب‌کننده بافت عصبي به وسيله PET، پزشکان را قادر مي‌كند تا با دقت و اطمينان بسيار بيشتري تشخيص دمانس را مطرح كنند. اين مساله به خصوص در بيماران جوان‌تر از اهميت بيشتري برخوردار است. دمانس يک بيماري خاص نيست بلکه شامل الگويي از علايم است که از کاهش توانايي‌هاي شناختي ناشي مي‌شوند. اين علايم ممکن است در اثر بيماري‌هاي پيشرونده يا آسيب‌هاي مغزي در مناطق کنترل‌کننده توجه، حافظه، گفتار يا تحرک به وجود آيند. در حالي که بيماري آلزايمر غالبا با اختلال پيشرونده حافظه همراه است اما دمانس ناشي از اجسام لوي مي‌تواند با علايم پارکينسونيسم و توهمات واضح همراه باشد. نوع ديگري از زوال عقل به نام دمانس پيشاني-گيجگاهي نيز با بروز تغييرات شخصيت و اشکال در برقراري ارتباط آشکار مي‌شود. پزشکان با استفاده از روش فوق نه تنها مي‌توانند با دقت و ايمني بالا وجود دمانس را تاييد كنند بلکه مي‌توانند انواع خاص دمانس را نيز از هم تمييز دهند و مشخص كنند. براي اولين بار تصويربرداري بيومارکري در زمره معيارهاي تشخيصي بيماري آلزايمر قرار گرفته است. اين تغيير بزرگي در تعريف بيماري به شمار مي‌آيد چرا که تا چندي پيش تشخيص اين عارضه تنها بر اساس ارزيابي بيمار و رد حضور عواملي مانند ضربه، خونريزي يا اختلالات متابوليک نهاده مي‌شد.
اکنون اين روند تغيير كرده و به سوي رد تشخيص‌هاي ديگر با استفاده از تکنيک‌هاي تصويربرداري مولکولي سوق داده مي‌شود. بنا بر گزارش سازمان جهاني بهداشت، 18 ميليون نفر در جهان دچار بيماري آلزايمر هستند و اين احتمال مي‌رود که تا سال 2025 تعداد مبتلايان به اين بيماري دو برابر شود.

ادامه نوشته